۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

روسها در دفاع از «رژیم اسد» کنار کشیدند

همانگونه که پیشتر گفته بودم؛ روسیه آخرین پاسخ از طرف کشورهای غربی را دریافت کرده است. اما روسها میدانستند که زمینه هنوز برای چانه زنیهای بیشتر وجود دارد. سقوط « پهپاد جاسوسی» آمریکایی در خاک ایران و تحویل موشکهای ضد کشتی به رژیم اسد؛ به عنوان آخرین فشارهای روسها به حساب آورد و بازهم همچنانکه گفته بودم شاید جایی به اندازهٔ « استخوان بال مرغ» برای چانه زنی باقیمانده باشد. اکنون دو اتفاق تقریباً همزمان اتفاق افتاد.
۱- روسها به عضویت کامل « سازمان اقتصاد جهانی » در آمد ( اینجا ) و بعد از این میتواند سالیانه بیش از ۲۰ میلیارد دلار سود اضافی را به اقتصاد خود تزریق کند و هرچند که برای کشور بزرگی مانند روسیه ( از نظر مساحت) مبلغ بزرگی نیست و در حد « استخوان بال مرغ» به شمار میرود. اما دروازه ای است که بر روی اقتصاد محاصره شدهٔ روسیه باز میشود تا به اقیانوس اقتصاد جهانی بپیوندد. باز هم هرچند که وارد شدن به این اقتصاد بزرگ میتواند بحرانهای جهانی را نیز به روسیه منتقل نماید اما وارد شدن به بازی؛ پذیرش قوانین بازی را هم در بر میگیرد.
۲- روسیه قطعنامهٔ دوپهلویی را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه داد ( اینجا ) که همچنان نشان از این دارد که روسها هنوز زمینه را برای به دست آوردن یک تکهٔ دیگر مستعد میدانند. هرچند پیشنویس این قطعنامه دچار تحولات و زمینهٔ بازی دیپلماتیک برای چانه زنیهای بیشتری را برای روسها فراهم خواهد آورد؛ اما در پایان آنچه که در شرایط کنونی اهمیت دارد این است که روسها از بازی « موشک» و « پهپاد» به کنار میز مذااکرات در سازمان ملل باز گشته اند. شاید تکهٔ بعدی که روسها انتظار آنرا دارند؛ کمکهای بیشتر مالی و صنعتی غرب و به دست گرفتن نقش بهتری در آیندهٔ « خاورمیانهٔ بزرگ» باشد که طبعاً معقول است و با اندکی تعدیل و چانه زنی در ابعاد آن؛از سوی کشورهای غربی  پذیرفته خواهد شد.
نتیجهٔ نهایی اینکه باید دید این حرکت چه تاثیری بر موضع چین خواهد داشت؟ از نظر من چین در آستانهٔ یک بحران بزرگ قرار دارد که میتواند به یک فاجعهٔ اقتصادی - اجتماعی در کشور چین تبدیل شود و دامنهٔ آن میتواند کشورهای « آسیا پاسیفیک» را نیز در بر گیرد. چینیها اکنون نه تنها با کاهش رشد اقتصادی مواجه هستند؛ بلکه همین امر منجر به فرار بخشی از سرمایه های خارجی از اقتصاد بزرگ چین  گردیده است که اگر ادامه یابد اقتصاد بزرگ چین با یک « سکته» روبرو خواهد شد.
سرمایه هایی که که از اقتصاد چین خارج میشوند میتوانند دندانهای خود را برای سود بیشتر در « خاورمیانهٔ بزرگ» تیز کرده باشند و این آن چیزی است که کشورهای غربی  نیاز شدیدی به آن دارند.
نتیجهٔ نهایی آنکه رژیم اسلامی حاکم بر ایران؛ مانند « روسپی ارزان قیمت» همچنان دست به دست میشود و ولی امر فرزانه و استراتژیستهای بزرگ حاکمیت همچنان در خماری رویای « استفاده از تضادهای قدرتها» مانده اند. غافل از آنکه آخرین برگهای بازی در حال گشوده شدن هستند و آنهایی که با باد آمدند؛ در کمال ناباوری؛ با بادی دیگر خواهند رفت. گویی که هرگز نبوده اند. اما این آمدن و رفتن هیچ مدال افتخاری را بر سینهٔ جنبش ناتوان دموکراسی خواهی ایران نخواهد آویخت؛ بلکه در فرداهایی که می آیند در برابر مردم ایران و سرزمینشان شرمگین خواهند بود.

کژدم

۶ نظر:

  1. آیا عضویت روسیه در سازمان اقتصاد جهانی باجی نیست که اروپاییها به روسیه داده‌اند تا درمقابل روسیه به بحران اقتصادی در اروپا کمک کند؟
    در ضمن چرا فایلهای صوتی بحثهای خود را قرار نمی‌دهید؟ این درخواستی است که تعدادی از دوستان داشته‌اند. با استفاده از نرم‌افزارهایی مثل Aiseesoft Total Media Convertor تبدیل فایل تصویری بحث شما در مورد خاورمیانه بزرگ به مدت 2 ساعت و 40 دقیقه کمتر از 5 دقیقه طول می‌کشد. قراردادن فایل نهایی در وب هم فکر نمی‌کنم کار زیادی ببرد. با این کار مشکل دریافت را به حداقل می‌رسانید.
    ~~

    پاسخحذف
  2. دوست گرامی؛ با سپاس از راهنمایی شما در بارهٔ نرم افزارهای مفید. اما روسیه هیچ ذخیرهٔ ارزی ندارد که بتواند بکار گیرد. روسیه در برابر اروپا حد اکثر میتواند یک مشتری خوب باشد. روسها هنوز حرف تازه ای برای زدن ندارند.

    پاسخحذف
  3. شما در چند پست پیش گفته بودید: « حتی یک فحش هم نمیدهند که اقلاً آدم دلش خوش شود که مقاله را نپسندیده اند؟ مانند مردگان می آیند و میروند.» من یک «چرا» به اولش اضافه کردم و کمی در موردش فکر کردم تا شاید راه حلی پیدا شود و نتیجه‌اش را با شما درمیان می‌گذارم شاید بقول بعضی‌ها فتح بابی باشد برای رسیدن به پاسخ.
    چون به تک‌تک مخاطبین شما دسترسی مستقیم وجود ندارد پس باید با گذاشتن خود به جای یک مخاطب و اینکه چه چیز باعث مانع مشارکت در مقالات شما می‌شود. ابتدا باید دید که مقالاتی که شما ارائه می‌دهید چه سطحی از مردم را مخاطب خود قرار می‌دهد؟ آیا قشر تحصیل کرده سیاسی مخاطب شما هستند؟ یا عموم مردم؟ آیا شما در بخش نظرات انتظار نقد از مقاله‌تان را دارید یا برای باز کردن نقاط مبهم مقاله یا اینکه به عنوان یک تریبون آزاد برای پاسخ به سوالات مخاطبان از آن استفاده می‌کنید یا مجموعه‌ای از اینها. مطمئنا اکثر آن 800 نفر که مقاله شما را می‌خوانند جزء سیاسیون نمی‌باشند و مثل خود من جزء اشخاص عادی جامعه محسوب می‌شوند که بیشتر برای افزایش اطلاعات خود به وبلاگ شما سر می‌زنند و از مطالب شما استفاده می‌کنند. البته من فکر کنم در همان برنامه خاورمیانه بزرگ بود که شما از روشنفکران نقد کردید که کلمات پیچیده‌ای استفاده می‌کنند و باید با مردم با زبان خودشان صحبت کرد. پس نتیجه می‌گیرم که شما انتظار دارید که مخاطبتان اکثریت مردم باشند. ولی در اینجا با یک مشکل مواجه می‌شویم که شما از لحاظ تفکر سیاسی در سطح بالایی قرار دارید و اکثر مخاطبانتان حتی در این وبلاگها خاطره خوشی از اشخاص همسطح شما در بحث کردن ندارند (دقیقا به همان دلیلی که خودتان گفتید: استفاده از واژگان نامفهوم برای بالا بردن کاذب سطح خود، همچنین خرد کردن طرف مقابل تا کسی جرات اظهارنظر و انتقاد از آنها را نداشته باشد.) البته من با مطالعه کامنتهای گذشته شما به این نتیجه رسیده‌ام که شما نباید جزء این دسته باشید. ولی هنوز یک مشکل دیگر باقی است که باید خود شما آن را روشن کنید:
    «آیا شما در بخش نظرات انتظار نقد از مقاله‌تان را دارید یا برای باز کردن نقاط مبهم مقاله یا اینکه به عنوان یک تریبون آزاد برای پاسخ به سوالات مخاطبان از آن استفاده می‌کنید یا مجموعه‌ای از اینها.» اگر مخاطب شما عموم مردم هستند باید به مخاطبتان این اطمینان را بدهید که سؤالاتشان در هر سطحی را (منظور من زمینۀ بیربط نیست) پاسخگو هستید. امیدوارم خود شما و سایر دوستان در ادامه سعی در ریشه‌یابی این مسئله کنید و جامعۀ «خاموش» را به جامعۀ «فعال» تبدیل کنید.
    ~~ ( اَبرو )

    پاسخحذف
  4. دوست گرامی با سپاس از نظر شما؛ من منتظر همه چیز هستم؛ همانقدر که یک انتقاد میتواند به بازگشایی و بسط حتی مرگ یک مقاله بینجامد؛ به همان مقدار حتی بسط و شکافتن نظر نیز میتواند به همبن نتیجه برسد.شما به هر طرقی که وارد بحث شوید نویسندهٔ مقاله و یا مخاطبان اظهار نظر خواهند کرد و این برای دامن زدن به بحث های سیاسی جدی و کاربردی کمک خواهد نمود.

    پاسخحذف
  5. با نگاهی دوباره به نظر شما که نکتهٔ اصلی آن این پیام است : («آیا شما در بخش نظرات انتظار نقد از مقاله‌تان را دارید یا برای باز کردن نقاط مبهم مقاله یا اینکه به عنوان یک تریبون آزاد برای پاسخ به سوالات مخاطبان از آن استفاده می‌کنید یا مجموعه‌ای از اینها.») باید بگویم که منظور من دقیقاً مواردی است که شما ذکر نموده اید و از سوی من هیچ سوالی بدون پاسخ نخواهد ماند.

    پاسخحذف
  6. بله مثلا ممکن است پیش‌فرض نظر من در مورد محدوده مخاطبان شما کاملا غلط باشد ولی با تغییر این پیش‌فرض می‌توان به نتایج جالبتری هم رسید.
    ~~

    پاسخحذف