بر اساس اخباری که در منابع اطلاعاتی غرب منتشر شده ولی در رسانه های عمومی منتشر نمیشوند. یک کشتی جنگی ترکیه از دو هفتهٔ پیش شروع به تیر اندازی به سوی منطقه ای در آبراه باریکی که میان قبرس (لارناکا) و اسرائیل وجود دارد و اخیراً در آن منابع گاز کشف شده است نموده و موجب اعتراض مقامات قبرس و اسرائیل و آمریکا قرار گرفته است. این امر همراه با باز ایستادن ترکیه از شرکت فعال در مرزهای سوریه؛ نشان از سهم خواهی بیشتر ترکیه را دارد. آنها فکر میکنند که در شرایط کنونی میتوانند ماهی بیشتری بگیرند. از سوی دیگر فرانسه با علم کردن قانونی که « انکار قتل عام ارمنیان» را جرم میشناسد. پیغام مهمی را به ترکهای عثمانی فرستاد. پیغامی که میتواند آرزوهای دیرینهٔ ( ۵۰۰ ساله) ترکهای عثمانی در رابطه با پیوستن به اتحادیهٔ اروپا را سالیان سال به عقب بیندازد. این پیغام به ترکهای عثمانی میگوید که خود را بیش از اندازه ای دارند؛ بزرگتر نه انگارند. ترکهای عثمانی پیام دیگری نیز از سوی اسرائیل دریافت داشتند که و آن پاسخ منفی اسرائیل به فروش تجهیزات راداری پیشرفتهٔ اسرائیلی به ارزش ۹۰ میلیون دلار بوده است. بهانهٔ اسرائیل برای لغو این قرارداد؛ نگرانی عمیق از رسیدن این تجهیزات به «طرف ایرانی» ذکر شده است.
از سوی دیگر در لایه های دیپلماسی پنهان روسها و پاکستان در حال مذاکرات پر تنشی با طرفهای غربی هستند و روسها به خاطر انتقال ابزار جنگ الکترونیک به سپاه پاسداران میتوانند مورد هدف تظاهرات مخالفان برگزاری انتخابات اخیر در روسیه قرار گیرند و این تظاهرات ها همان چیزی را به دنبال آورد که شاید بعدها « بهار روسی» نامیده شود. اکنون ظاهراً به نظر میرسد که ترکهای عثمانی در صورت ادامهٔ زیاده خواهیها میتوانند به طرف روسها کشیده شوند؛ ولی روسها نمیتوانند هم ارمنستان و هم ترکیه را در کنار هم بپذیرند و ترکهی عثمانی این راه را در ۱۰ ماه گذشته آزموده اند و پاسخ مناسبی نگرفته اند. اکنون ترکهای عثمانی باید بدانند که به آنچه وعده اش را گرفته اند بسنده کنند و عمیقاً بفهمند که قطعهٔ کوچک کیک را که در بشقاب است میخواهند؟ و یا رویای قطعهٔ بزرگتر؟
کژدم
از سوی دیگر در لایه های دیپلماسی پنهان روسها و پاکستان در حال مذاکرات پر تنشی با طرفهای غربی هستند و روسها به خاطر انتقال ابزار جنگ الکترونیک به سپاه پاسداران میتوانند مورد هدف تظاهرات مخالفان برگزاری انتخابات اخیر در روسیه قرار گیرند و این تظاهرات ها همان چیزی را به دنبال آورد که شاید بعدها « بهار روسی» نامیده شود. اکنون ظاهراً به نظر میرسد که ترکهای عثمانی در صورت ادامهٔ زیاده خواهیها میتوانند به طرف روسها کشیده شوند؛ ولی روسها نمیتوانند هم ارمنستان و هم ترکیه را در کنار هم بپذیرند و ترکهی عثمانی این راه را در ۱۰ ماه گذشته آزموده اند و پاسخ مناسبی نگرفته اند. اکنون ترکهای عثمانی باید بدانند که به آنچه وعده اش را گرفته اند بسنده کنند و عمیقاً بفهمند که قطعهٔ کوچک کیک را که در بشقاب است میخواهند؟ و یا رویای قطعهٔ بزرگتر؟
کژدم
کژدم گرامی: سوالاتی برای من پیش آمده که خواهشمندم نظر خود را در این موارد بگوئید.
پاسخحذف1- آیا عقب نشینی گروههای حکومتی از شرکت در انتخابات یک برنامه از طرف خود حکومت برای برچیدن کامل انتخابات از کشور نمیباشد؟ (با توجه به سخنانی که خامنهای چند وقت قبل درمورد حذف انتخابات ریاست جمهوری در آینده گفته بود)
2- در مورد شرط خانه دار شدن تمامی ایرانیان که در آیین ریشهای آمده، سوالی که هست: شما در یک مصاحبه گفته بودید که کشور اسپانیا زمانی تمام سرمایهاش را در راه ساخت و ساز و توسعه عمرانی گذاشت و این باعث عقبماندگی این کشور شد. با توجه به اینکه میگوئید حتی اگر همین الآن بخواهیم منابع و زیرساختهای کشور را در همین حالی که هست نگه داریم به میلیاردها دلار سرمایهگذاری نیاز داریم آیا خانه دار شدن همه قابل اجرا هست؟ نظر شما در مورد طرح وام مسکن و مسکن مهر که در حال حاضر در دولت احمدینژاد در حال اجرا است چیست؟
~~
یار گرامی؛ در رابطه با پزسش نخست باید بگویم که در مقاله های مربوط به صفوی نوین تقریباً تمامی مسائل را گفته ام. که به صورت خلاصه در اینجا جمعبندی میکنم.
پاسخحذف۱- بوجود آوردن یک حکومت متمرکز نظامی؛ که حتی سیاستمداران آن نیز عناصر نظامی باشند که ظاهراً از بدنهٔ نظامی جدا شده ولی به عنوان وابسته های نظامی مامور انجام وظایف اجرایی و قانونگذاری میشوند. دستگاه قضایی هم همینگونه خواهد شد.اما قوهٔ قضائیه زمانی که قوهٔ مجریه و قوهٔ مقننه و قدرت نظامی در دست گروه خاصی باشند؛ رنگ میبازد و تنها باید بر اساس قوانین موجود قضاوت کن.
۲- تمرکز اقتصادی و تسلط بر تمامی آنچه که فعالیتهای اقتصادی نامیده میشوند.
۳- از میان برداشتن دوگانگی در قدرت؛ با راهبرد حذف « روحانیت رهبری خواه» و تقلیل آن به « روحانیت اجیر شده» تا هیچ جایی برای چند صدایی بودن و آشفتگی وجود نداشته باشد.
بنابر این یک چیز میماند و آن هم شکل عامه پسند بین المللی آن است. لذا این جریان با حفظ اصل انتخابات؛ آنرا از درون تهی خواهد نمود. بنا براین این جریان( صفوی نوین) هیچ نیازی به رای دهنده و یا حتی کاندیای انتخاباتی ندارد. خودش همه کاره است. هم کاندید میشود و هم رای میدهد و در واقع همه کاره میشود.اینها در حال ساختن سیستمی مانند چین هستند ولی اهدافی که در پی آن هستند مانند چین نیست. اینها زیرساختهای چین زمان مائو را هم حتی ندارند. لذا این حاکمیت تبدیل به یک کاریکاتور خواهد شد. مانند حکومت کرهٔ شمالی که فقط یک پوستهٔ نظامی مبتنی بر « اقتصاد گدایی» به حیاتش ادامه میدهد. اما رژیم صفوی نوین که از نظر من تقریباً توانسته است ۷۰ در صد استقرار یابد؛ منابع مالی دارد که مثل کرهٔ شمالی نخواهد شد(از نظر اقتصاد گدایی).
اما مسئله این است که که دزدی اینها به ماه شب چهردهم افتاده است. باید برای روشن شدن مسئله یک مثال ساده میزنم. فرض کنید که شما میخواهید « بستنی» بخرید و ظاهراً همه چیز آماده است. یعنی پول و حتی لیست سفارش اعضای خانواده و اینکه لباستان را هم پوشیده اید. اما هنوز کار تمام نشده است؛ امکان دارد که اتوموبیلتان روشن نشود و یا در راه پنچر شود و یا مسیرها به خاطر یک تصادف مسخره بسته باشد و یا اینکه بستنی فروش اصلاً مرده است و یا اینکه تعطیل کرده است( به هر دلیلی) و مسائل دیگر که شما را از خریدن بستنی باز خواهند داشت. رژیم اکنون در اینچنین شرایطی قرار دارد.اکنون بسیاری از موانع که حتی پیشبینی هم شده بودند پیش آمده اند و رژیم توانایی پاسخ ندارد. هرچند که خودش را به آب و آتش هم بزند .
پاسخ پرسش شما در رابطه با خانهٔ رایگان؛ هرچند که در مقالهٔ « زمین و زمینداری در آیینهٔ آیین ریشه ای» به آن به طور اجمالی پرداخته ام؛ اما در حد یک پیش در آمد برای بحثهای بیشتر است. در رابطه با اسپانیا من از کارهای عمرانی صحبت نکردم؛ بلکه از تبدیل در آمد به « طلا» و یا ساختن ساختمانهی گرانقیمتی مانند کلیساها و کاخهای طلا کاری شده صحبت کردم که میخواستم بگویم. به جای اینکه ثروت به دست آمده( عمدتاً از غارت قارهٔ آمریکا) را در بنا کردن زیرساختهای تولیدی بکار برند. ان را یا به صورت نقدینگی بی مصرفی مثل طلا نگاه داشتند و یا اینکه حیف و میل نمودند. اما شرایط زمانی و جایگاه اسپانیا و همهٔ کشور ها در ۵۰۰ سال پیش با اکنون فرقهای بسیاری دارند که باید در تحلیلها لحاظ شوند و گرنه با « کاپی پیست» کردن یک کار در شرایط کنونی و یا جراحی کردن و بر رسی آن با پیش فرضهای امروزین کاری اشتباه خواهد بود.
اما اینکه خانه دار شدن همه قابل اجرا است باید بگویم که بله؛ امکان پذیر است و به هر حال آن میلیاردها دلار هم اکنون هم خرج میشوند ولی به هدر میروند.
پروژهٔ مسکن مهر هم یک فریب در نامگذاری برای گرفتن وامهای کلان از بانکها بود و قصدشان به پیش بردن واقعی پروژه نبود. و نیست.