۱۳۹۰ آذر ۲۰, یکشنبه

خاورمیانهٔ بزرگ و ایران

از دوستان و خوانندگانی که به دنبال مسائل جدی سیاسی هستند؛ و به دنبال کشف رابطه ها میان اتفاقاتی هستند که در خاورمیانه و شاخ آفریقا میگذرد و دامنهٔ آن به آسیای میانه هم کشیده خواهد شد؛ تقاضا میکنم که به این تحلیل از روند آنچه که در خاورمیانه میگذرد گوش دهند و سنگینی شرایط سیاسی و ژئوپولیتیکی را که اکنون میهنمان در آن قرار دارد را به دقت دنبال کنند. این مصاحبه که در تاریخ ۱۱ مهر ماه سال ۱۳۹۰ معاویه ای؛ برابر با ۲ اکتبر ۲۰۱۱ میلادی انجام شده است از دقیقهٔ ۲۹ به مسئلهٔ خاورمیانهٔ بزرگ اختصاص دارد. امید دارم که با نظرات و انتقادات شما و کامنتهای پربار شما؛ این بحث پربارتر شود.

۱۸ نظر:

  1. کاش فایل صوتی آن را آپ می‎‌کردید که با این اینترنت هندلی (آن هم با فیلترشکن) بشود دریافت کرد.

    پاسخحذف
  2. اینکار را در طول هفتهٔ آینده انجام خواهم داد و میتوانید مراجعه نمایید.

    پاسخحذف
  3. رئیس جمهور چین صراحتاً هشدار داده است که اگر ایالات متحده به ایران حمله کند، وارد جنگ علیه این اقدام آمریکا خواهد شد، هرچند این جنگ به منزله شروع جنگ جهانی سوم باشد.همچنین رهبر چین به نیروهای دریایی کشورش دستور داده که «آماده جنگ» شوند.
    http://www.asriran.com/fa/news/192962/%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%AD%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AD%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%85

    پاسخحذف
  4. 1- اگر تصميم‌گيريها در چين و روسيه سريعتر انجام مي‌شود چرا باز هم انقدر از اروپا و آمريکا عقب هستند؟
    2- طرح شما (انجمن پادشاهي) براي برداشتن قاشقي از اين آش که در منطقه مي‌پزند چيست؟ دوستي با آمريکا؟ يا ايستادن در مقابل آنها؟ يا... چطور زماني که کشوري مثل امريکا مي‌خواهد کشورهاي منطقه به کشورهاي مصرف کننده تکنولوژي‌اش تبديل شوند، شما مي‌خواهيد در مقابل او ايستاده و تبديل به توليد کننده تکنولوژي شويد؟
    بياييد واقع‌بين باشيم. مثلا در اجماعي مثل بالاترين نظرات را که مي‌ديدم تقريبا کسي با شما آشنايي نداشت. يا در همين جامعه. در مورد شناساندن خود به شکل وسيع چه برنامه‌اي داريد؟ بالاخره اول مردم بايد شما را بشناسند بعد ببينند چه مي‌گوئيد. اشخاصي مثل سرلشکر هخا حداقل مرحله اول که شناساندن خودشان به مردم باشد را گذرانده‌اند و شما به هر کوچه بازاري اسمشان را بگوئيد معمولا او را مي‌شناسند.
    3- ادعا مي‌کنيد که کساني که تحت نفوذ هستند مي‌گويند هرچه پيشرفت هست دست غرب هست و هرچه ضعف است در کشور ما هست. خوب اين را که خود شما هم در مورد حکومت ايران گفته‌ايد که حکومت هرچه در مورد پيشرفتهايش مي‌گويد ادعايي بيش نيست. پس شما هم تحت نفوذ هستيد چون بالاخره فعلا کشور ما در دست اين حکومت است و اگر حکومت هيچ ندارد پس کشور چيزي نداشته است؟ شايد هم منظور شما اين است که مردم قدرتشان را به اين حکومت نمي‌دهند پس حکومت ضعيف است. لطفا تشريح کنيد.
    4- اگر اين طرح عدم تمرکز در ايران هم اجرا شود، شايد ايران تکه تکه بشود. آيا اين تکه تکه شدن در نهايت به نفع مردم خواهد بود يا به ضرر آنها؟ به چه دليل؟ شايد يکدست ماندن و داشتن حکومت مرکزي در ايران فقط از طرف کساني تبليغ مي‌شود که قصد دارند بر چنين کشوري حکومت کنند.
    5- در مورد آقاي فولادوند اگر مي‌توانيد کمي در مورد ايشان بگوئيد چون منبع کاملي از ايشان پيدا نکردم تا اطلاعاتي در موردشان بدست بياورم. آيا ممکن است بعد از چند سال دوري از خانواده‌شان هنوز اميدي به زنده بودن و عدم دستگيريشان باشد؟ و اينکه شما (وب سايت رسمي انجمن شما) مي‌گوئيد او زنده است آيا فقط براي دلگرم نگه داشتن طرفدارانشان نيست؟
    6- آيا منابع مالي شما فقط از طريق درخواست راديويي از افرادتان بدست مي‌آيد؟
    شرمنده که بعضی از اين سوالات کمي خشن بود ولي طبق قسمتي از آموزشهايي که خود شما در وبلاگتان گذاشته بوديد اينها را پرسيدم. و اميدوارم تا زماني که شما جواب اينها را مي‌گذاريد اينترنت با فيلترشکن کلا قطع نشده باشد و بتوانم بخوانمشان. الآن که خيلي خيلي کند شده است.

    پاسخحذف
  5. در ضمن آیا در این فرصت کم باقیمانده تا کره شمالی شدن ایران و بسته شدن درها بروی جهان احتمال دارد که گروهی فرصت پیدا کند تا برای خودش نیرو ومنابع مالی با فراغ خاطر جمع کند و بعد برود با نظام درگیر شود؟ آیا بهترین راه در این شرایط ما کمک گرفتن از یک کشور خارجی نمی‌تواند باشد؟

    پاسخحذف
  6. دوست گرامی؛ نخست از اینکه به این مصاحبه گوش داده اید سپاسگزارم؛ دوم اینکه من در لحن شما هیچ خشونتی ندیدم و اگر هم بود؛ از نظر من « شیوهء بیان» مهم نیست بلکه آنچه که بیان میشود اهمیت دارد. حال بپردازیم به پاسخ پرسشهای شما :
    ۱-پاسخ پرسش نخست شما این است که پیشرفت تکنولوژیک هیچ ربطی به « تصمیم گیریهای سریع» ندارد. بلکه به رویکرد اقتصادی و سیاسی حاکم بر یک کشور بستگی دارد. دو کشور مزبور با در پیش گرفتن رویکرد « کمونیستی» اساساً علاقه ای به پیشرفت در تکنولوژی از خود نشان نمیدادند. و این « دکترین سیاسی-اجتماعی-اقتصادی» حتی آن بخش از آلمان را که به دست روسها افتاد؛ به خاک سیاه نشاند. حاکمیت یکدست همیشه در تصمیم گیریها سریع تر عمل میکند و آنهم به خاطر عدم وجود دگر اندیشان است.
    ۲-سوال دوم شما اگر شرایط کنونی را مد نظر دارد؛ تقریباً بی پاسخ است. زیرا که نه تنها انجمن پادشاهی ایران؛ بلکه هیچ یک از گروههای اپوزیسیون حتی بخش کوچکی از سرنوشت میهنمان را در دست ندارند. لذا نه قاشقی هست و نه کسی که آن قاشق را بردارد. اما اگر نظرتان رو به آینده دارد؛ باید بگویم که که انجمن پادشاهی ایران (تندر) آمریکا و اروپا و کشورهای همسایه را تنها در حوزهٔ « منافع مشترک» دوست به شمار می آورد که عمق این دوستی نیز بر اساس سهم بندی این منافع مشترک تعریف میشود و دوستی مشروط است. در سایر موارد باید گفت که داستان به همین ترتیب است و عمق دشمنی ها را خواسته های آن کشورها از ما و میزان لطمه هایی که میخواهند به منافع ملی ایران بزنند تعیین میکند. در واقع باید گفت که چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه دوست داشته باشیم و یا دوست نداشته باشیم؛ ملتهای جهان در تعریف سیاسی؛ دشمنانی هستند که با همدیگر « همزیستی مسالمت آمیز» میکنند. زمانهایی که در ظاهر به دورهٔ صلح مشهورند؛ در واقع « جنگ در پشت لایه ها» در جریان است. (دنباله در پایین)

    پاسخحذف
  7. برنامه ریزی برای « نبرد پنهان در زمان صلح» یک امر بسیار ضروری و مهم است و عمق و وسعت پیروزیها و شکستها در « نبرد پنهان» کمتر از پیروزی و یا شکست در میدان نبرد نظامی نیست.
    ۳-من در این مصاحبه هرگز نگفته ام که افراد تحت نفوذ میگویند که « هرچه پیشرفت است .......» بلکه گفته ام که افراد و گروههای تحت نفوذ به مردم ما میگویند که « ما هیچکاره هستیم و این غرب است که قدرت تصمیم گیری دارد» و به این اندیشهٔ « موالی گرایانه» مردم و مبارزات ملی آنها را به ریشخند و تمسخر میگیرند و از آنها میخواهند که « تسلیم بیگانگان شوید زیرا آنان خدایان روی زمینند» اما ما میگوییم که « چنگیز خان که یک برده بود توانست بعد از فرار از بردگی قومهای مغول را سازماندهی و رهبری کند و از دیوار چین بگذرد و خدای آن زمان منطقه را به زانو در آورد». ما برخلاف نظرات « بیگانه پرستان» میگوییم که « ما میتوانیم» و کافی است که بیدار شویم و دست و روی بشوییم و در عرصهٔ اندیشه های سیاسی هوایی تازه کنیم و با گامهای استوار خود را بسازیم و پای در راه نهیم. ما به هنر روییدن یک جوانهٔ ظاهراً ضعیف از زیر سنگهاست که ارج مینهیم.
    اما اینکه در رابطه با ضعف حکومت پرسیده اید که توضیح بدهم؛ قضیه این است که این رژیم تمامی تلاشهای ۳۳ ساله اش نه در جهت قدرتمند شدن بوسیلهٔ پیشرفت « زیرساختهای اقتصادی و سیاسی» در درون میهن؛ بلکه قدرتمند شدن بوسیلهٔ « اجیر کردن مزدوران برون مرزی» بوده است و چیزی به جز هزینه های « بدون بازدهی» متاعی برای رژیم نداشته است و این زنجیرهٔ مزدوران خارجی که همان « دژ هلال شیعی» است در حال فروپاشی است و بعد از آن رژیم نخواهد توانست در درون نیز به حیات خود ادامه دهد. (دنباله در پایین)

    پاسخحذف
  8. ۴- اگر توجه کنید آلمان یک حاکمیت فدرال است و آمریکا نیز همینطور. اما آنچه که این حاکمیت یکدست ولی ظاهراً چند پاره را استوار نگاه میدارد؛ وجود اقتصادی بسیار بزرگ است که شاخه های آن بر سرتاسر جهان سایه انداخته است. این اقتصاد هماهنگ با « پلورالیسم سیاسی» شکل گرفته است و قوانین بازی نیز به همراه آن رشد یافته و مورد قبول عام قرار گرفته اند. اما اگر همین پلورالیسم به طور ناگهانی به ساختار ملی چین وارد شود؛ میتواند به بروز بحرانهای سهمگین سیاسی بینجامد. در مورد میهنمان ایران نیز باید فرهنگ حاکمیتی که هم دارای یک مرکزیت است و هم دارای دولتهای محلی است نه تنها باعث فروپاشی نخواهد شد بلکه به فرکش کردن تنشهای درونی خواهد انجامید و اگر رشد اقتصادی بر اساس آن و همپای آن پیش رود؛ قوانین بازی خود را بوجود خواهد آورد که به عنوان « فرهنگ سیاسی-اجتماعی» مورد پذیرش عموم خواهد شد.
    ۵- ماجرای ناپدید شدن استاد فرود فولادوند همچنان در محاق ابهام است و اگر ما میگوییم که ایشان زنده هستند؛ به این خاطر است که هیچ سندی مبنی بر کشته و یا دستگیر شدن ایشان در دست نیست. ما زنده بودن ایشان را برای روحیه دادن به پیروان و دوستداران ایشان نیست که مطرح میکنیم؛ بلکه سندی برای اثبات ادعای کشته و یا دستگیر شدنشان در دست نیست و فکر میکنیم که این بهترین موضعگیری است که میتوان نمود.
    ۵ منابع مالی انجمن پادشاهی ایران(تندر) از طریق جمع آوری همیاریها تامین میشود و از کیفیت برنامه های تلویزیون اینترنتی ما هم شما میتوانید به آن پی ببرید و اگر سرلشکر هخا را خیلیها میشناسند؛ به خاطر پشتوانه های مالی سلطنت طلبان از ایشان است و اگر ما را نمیشناسند نیز به خاطر ضعف مالی انجمن هست که نمیتواند از امکانات بهتری استفاده نماید.
    با سپاس از دقتی که به مصاحبه داشتید
    کژدم

    پاسخحذف
  9. سپاس از ناشناس گرامی با طرح چنین سوالهایی که من یقین دارم٬ همگان دارند و همچنین سپاس از گژدم گرامی از پاسخ کارشناسانه ایشان. . ناشناس گرامی با خواندن مطالب شما من به این باورم که شما به نقش تعیین کننده غرب بخصوص امریکا در سرنوشت ایران اعتقاد دارید . از طرفی از «سرلشکر هخا» و اینکه «هر کوچه بازاري اسمشان را بگوئيد معمولا او را مي‌شناسند» سخن گفته بودید. سوال من این است که اگر سرنوشت ما در دست غرب و آمریکا است که حرف آخر را میزنند چه اهمیتی دارد که نه تنها بازاریان حتی تمام مردم ایران «سرلشکر هخا» را بشناسند؟ غرب و امریکاست که باید «سرلشکر هخا» را بشناسد و وارد معامله ویا نابودی او بشود٬ که من باور دارم نه تنها او را نمی شناسند که تره هم برای ایشان و امثال ایشان خورد نمی کنند. از طرفی همان بهتر که نشناسند تا اندک ابروی باقیمانده از ما گرفته نشود. لازم به یاد اوریست که به شما بگوییم پس اگر فرض بگیرم که شما درست می گویید و سرنوشت ما در دست امریکا و غرب است پس باید حمله مسحانه «ام ای 6 » انگلستان به دفتر انجمن پادشاهی در لندن ٬ پنهان کردن فولادوند ٬ اعدام٬ دستگیری و ناپدید شودن گسترده یاران انجمن پادشاهی٬ قبول بناچار وجود و حضور و زیر زره بین بردن انجمن پادشاهی در پشت درهای بسته اتاقهای فکر غرب و از همه مهمتر علم کردن کسان و گروه ها و حرکات تقلبی موازی با انجمن پادشاهی در امریکا و کشورهای غربی برای شما حداقل سوال برانگیز باشد. ناشناس گرامی دوست دارم نظر شما را بدانم و به شما اطمینان می دهم که دیر نخواهد بود که حساب جمهوری کثیف اسلامی به دست ایرانی و در خیابانهای ایران کف دست شکسته اش گذاشته خواهد شود.
    شیلا

    پاسخحذف
  10. با درود به شیلای گرامی.
    نخست: من یک هموطن عادی هستم که از یکی از شهرهای کوچک داخل کشور نظر خودم را گفتم و سوالاتم را پرسیدم. پس شما نظر مرا می‌توانید نظر توده‌ای از مردم داخل کشور بگیرید. البته نظرات دیگری هم در میان اشخاصی که با آنها رابطه دارم و جزء همین مردم عادی هستند وجود دارد. مثلا عده‌ای پامنبری که اعتقاد دارند ایران دارای نیروی نظامی بسیار قوی و پیشرفته‌ای است و همین حرفهایی که جماعت آخوند و بسیجی به خورد مردم می‌دهند. البته نظر این عده باعث نمی‌شود که من به آنها به عنوان نیروی نظام و دشمن خودم نگاه کنم، بلکه می‌دانم که تنها تبلیغات و عدم دسترسی به اطلاعات آزاد است که مردم را به این وضع کشانده است. افراد معدودی که به ماهواره دسترسی دارند. بیشتر بدنبال داستان این سریالهای دست چندم هستند که آخرش چی میشه؟ و اگر هم گذرا به کانالهایی مثل سرلشکر هخا سر می‌زنند که بیشتر باعث دل بهم خوردگیشان از نیروهای مخالف می‌شود. اشخاصی هم که به اینترنت متصل هستند (حداقل در این شهری که من هستم) بسیار کم اتفاق می‌افتد که کسی با فیلترشکن و وی پی ان متصل شود. و از آن عده هم فکر نمی‌کنم کسی مانده باشد که بخواهد بدنبال سیاست بگردد و در نهایت جستجوهایش شاید غیر از بی بی سی و رادیو فردا مثلا به سایت تندر دسترسی پیدا کند. (فکر می‌کنم به خاطر عدم تبلیغات اصلا به چنین جایی دسترسی پیدا نکند). خیلی از این سایتها هم که تیغ مبارزه با دین را از رو بسته‌اند و مردم به محض مشاهده چند جمله بر ضد دین فورا آن سایت را می‌بندند یا کانال ماهواره را عوض می‌کنند که خدای‌نکرده ایمانشان متزلزل نشود. (باور کنید یک زمانی خود من هم جزو این دسته بودم و فقط فضولی اضافه و اینکه در ابتدای این راه با کتابهای کسروی آشنا شدم راه مرا تغییر داد.) تک و توکی هم که بدنبال این مسائل رفته‌اند و با حقیقتهایی آشنا شده‌اند دیگر تحمل زندگی در این جامعه را ندارند، تبدیل به افرادی افسرده و دودی شده‌اند. افرادی که با یک سوال از متن قرآن از استاد آخوندشان در دانشگاه از کلاس بیرون انداخته شده‌اند.

    پاسخحذف
  11. دوم: شاید این نظر شما در مورد من که اعتقاد دارم که سرنوشت ما در دست غرب و آمریکا است، درست باشد. ولی بخواهیم کلی بگوئیم این می‌شود که سرنوشت را کسی تعیین می‌کند که حداقل1- هدف داشته باشد 2- قدرت داشته باشد (مجموعۀ قدرتها= نظامی، اقتصادی، نفوذ در لایه‌های سیاسی یا چیز دیگری که من از قلم انداخته باشم) 3- برنامه‌ریزی داشته باشد. 4- بتواند اهداف خودش را با تبلیغات به مردم بقبولاند. (دقیقا مثل کاسبی که با گذاشتن یک تلویزیون 50 اینچی پشت ویترینش مردم را به خریدن آن ترغیب کند.) و متاسفانه فعلا همه اینها را در دست همان اشخاصی که گفتید می‌بینم. گروه تندر ظاهرا شماره 1 و 3 را دارد و در شماره 2 ضعیف است ولی متاسفانه فکر نمی‌کنم در شماره 4 نمره خوبی بگیرد. و دلیل من هم از مقایسه با هخا همین بود که شماره 4 را پررنگ کنم. اگرنه می‌دانم این افراد جز هارت و پورت چیز دیگری ندارند و حتی وقتی با مردم بحث می‌کنم آنها در ذهنشان مرا با شخصی مثل هخا مقایسه می‌کنند و حرف مرا جدی نمی‌گیرند. شما می‌گوئید: همان بهتر که نشناسند تا اندک آبرویمان گرفته نشود. من از شما سوال دارم که اگر شما را نشناسند پس چه آبرویی؟ تا زمانی که زیر خاکی زیر خاک پنهان باشد و کسی از وجودش خبری نداشته باشد که هیچ ارزشی ندارد. تنها زمانی که از زیر خاک بیرون می‌آید تبدیل به جنس با ارزش می‌شود.

    پاسخحذف
  12. سوم: در مورد حمله به انجمن هم بخاطر عدم دسترسی به اطلاعات در جریان نبوده‌ام ولی اینطور می‌شود تحلیل کرد که بخاطر تفاوت در هدفها با شما مخالف هستند. و اینکه می‌بینند شما علاوه بر هدف احتمالا برنامه‌ریزی خوبی هم داشته‌اید. در مورد کله پا کردن جمهوری اسلامی بدست ایرانی هم یک مقدار شک دارم. چون اشخاصی که در جامعه می‌بینم بقول آقای کژدم جزو هیچکارگان هستند. امیدوارم حداقل در شهرهای بزرگ طرز فکرها تفاوت کند. و امیدوارم این اشخاصی که می‌بینم در حد همین هیچکارگی باقی بمانند و باز به بهانه وا اسلامای آخوندی به خیابانها نریزند. امیدوارم فکر نکنید که منفی‌باف هستم.
    راستی اینم از امضای من( ~~ ) شعارش هم این است(به یاد ابروهای احمدی‌نژاد قبل از عمل جراحی زیباییش)
    ~~

    پاسخحذف
  13. در قسمت 3 هم فکر می‌کنم یک مقدار دیدگاه من با شما متفاوت است. بالاخره دولتها همیشه دشمنانشان را زیر ذره‌بین می‌بینند. منظور من از شناساندن شناساندن خود به میان مردم است. اینگونه است که وقتی عده‌ای نام مثلا انجمن پادشاهی بیاید در مورد دیدگاههای آن بایکدیگر بحث می‌کنند. نه اینکه الآن اگر کسی بگوید «من عضو انجمن پادشاهی هستم» همه او را با یک سلطنت‌طلب اشتباه بگیرند.
    ~~

    پاسخحذف
  14. یار گرامی ناشناس؛ من از اینکه با شما آشنا شدم بسیار خوشحالم. زیرا در این وانفساس « پرگویان هیچ نگو» برای نخستین بار است که با فردی که « عملگرایانه» می اندیشد برخورد میکنم. در مورد نمرات منفی انجمن پادشاهی ایران ( تندر) در مورد ۱ و ۳؛ با شما هم نظر هستم. اما مطلبی هست که شما از نظر دور میدارید و آن نقش آنهایی است که « میدانند» و « ما را میشناسند» اما همچنان سکت نشسته اند و به دیگران نمیگویند. مگر قرار است که انجمن پادشاهی ایران؛ سرداران و سربازان ارتش ملی ایران را از « کرهٔ مریخ» بیاورد؟ اگر دشمنان ایران؛ زمانی که دیدند جنبش انجمن پادشاهی ایران در حال گزار به مرحلهٔ جدی تر عملی است و به دفتر انجمن حمله نمودند و اطلاعات بدست آمده را در اختیار وزارت اطلاعات رژیم آیین تباهی گذاشتند؛ پس تو یار ایران زمین؛ چه باید بکنی؟ اگر انجمن شما را نداشته باشد و اگر آن آذربایجانی و کرد و لر و اصفهانی و مازندرانی و شیرازی و ..... را نداشته باشد؛ سرداران و افسران خود را از اروپا و آمریکا وارد کند؟ مگر ما گفتیم که منتظر باشید و انجمن پادشاهی مثل عیسی مسیح و مهدی موعود میخواهد بیاید و شما را نجات دهد؟ ما گفتیم که ای هموطن حال که دانستی راه چیست؛ برپا خیز و سرنوشت خودت را به دست خودت بر پیشانی ات بنویس و نگذار که ناتو و آمریکا و عربستان و ترکیه و سپاه قدس و خامنه ای و محمود احمدی نژاد آنرا بنویسند.
    یار گرامی؛ همانگونه که گفتم انتقادات شما کاملاً جنبهٔ عملی و کاربردی دارند. اما از دست من چه کاری ساخته است؟ زمانی که یک مطلب مینویسم و ۸۰۰ نفر آنرا میخوانند و حتی یک فحش هم نمیدهند که اقلاً آدم دلش خوش شود که مقاله را نپسندیده اند؟ مانند مردگان می آیند و میروند. آیا خلاء ها را میبینی؟ پس چرا پر نمیکنی که خودمان بدانیم که چه کسی را بکشیم و چه کسی را نکشیم؛ چه جایی را ویران کگنیم و چه جایی را ویران نکنیم؟ من هم مثل شما میدانم که اگر ما نتوانیم بکنیم؛ بیگانگان خواهند آمد. آیا میخواهید آنها بیایند و تمامی زیرساختهای سرزمینمان را ویران کنند؟ و تا ۱۰۰ سال نتوانیم کمر راست کنیم؟ پس یار گرامی؛ برو و بگو و انجمن پادشاهی ایران ( تندر) را یاری کن. سپاس

    پاسخحذف
  15. در پاسخ شما باید بگویم که هنوز تازه با شما آشنا شده‌ام و در این دورۀ بازیهای اطلاعاتی و خود را جای دیگری جا زدن و هزار بازی دیگر، هنوز جرات نکرده‌ام به شما هم اطمینان کنم. باید مدت بیشتری را در کنار شما باشمو با دیدگاههای شما آشنا شوم. البته تا اینجا از تلاش شما برای آگاهی‌افزایی بسیار سپاسگزارم. البته همین الآن من کار خودم را در میان جامعه تا جایی که امکان داشته باشد انجام می‌دهم ولی باید درنظر داشته باشم که بخاطر بحثهای بیفایده و مخالفتهای شدید با نظر اکثر مردم با تیپا مرا از میان خود بیرون نیندازند. فعلا بیشتر با تلنگر کار خود را پیش برده‌ام
    ولی من یک سوال از خود شما دارم. در قسمت نظرات چند پست پیش آقای شناخت از شما دعوت کرده بود که در سایت آزادگی ثبت‌نام کنید. آیا شما این کار را کردید؟ بالاخره شما از لحاظ فکری یک مغز متفکر در این گروه به شمار می‌آیید و بهتر از هرکسی می‌توانید افکار این گروه را برای دیگران تشریح کنید.
    ~~

    پاسخحذف
  16. دوست گرامی سرعت پایین اجازه دست یابی را نمیدهد.ای کاش قسمت های مهم نوشتاری می شد.این کامنت ها واظهار نظر ها را ادامه بدیدسعی می کنیم از این طریق گوشه ای از مطالب را بگیریم.

    پاسخحذف
  17. دوست گرامی؛ با سپاس از نظرات شما؛ بله در آزادگی و بالاترین هم عضو شده ام. پیشترها در دنباله عضو بودم که با شکایتهای « سبزاللهی ها» به ۶۳ سال محرومیت دچار شدم. هنوز هم میتوانید رد پای مرا در آنجا ببینید.

    پاسخحذف
  18. در تلاش هستم که فایلهای تصویری رادیو تندر را به صورت فایلهای صوتی MP3 در آورده و در وبلاگ بگذارم تا دریافت آنها آسانتر شود.

    پاسخحذف