۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه

نگاهی به مسئلۀ مسکن

زمین و زمینداری در آیینۀ " آیین ریشه ای "

یکی از مسائل اساسی که در آیین ریشه ای به عنوان امری حیاتی بدان اشاره شده است ، حق داشتن خانۀ رایگان برای تمامی خانواده های ایرانی است. در نگاه اول این مسئله شاید ساده به نظر آید اما با نگاهی اندک عمیقتر خواهیم دید که این امر در واقع نشان از یک دگرگونی ساختاری در رابطه با مالکیت زمین دارد. شیوۀ تقسیم جامعه به زمینداران و بی زمینها نه تنها در ایران امروز بلکه در تمامی کشوهای دیگر باعث بوجود آمدن یکی از بخشهای بزرگ اقتصادی به شمار میرود و گردانندگان این بخش از اقتصاد که ذاتا دارای هویتی انگلی است چه در دورۀ شکوفایی این بخش از اقتصاد من در آوردی و چه در دوران رکود آن تنها چیزی که برای جامعه ببار می آورند به جز درد و محنت بیخانمانی نیست، برای مثال میتوان از رکود اقتصادی کنونی آمریکا و رکود اقتصادی ژاپن از 16 سال پیش نام برد که دلیل اصلی این رکودهای عمیق اقتصادی هردو در مسئلۀ زمینداری و املاک نهفته است و کشور تازه به دوران رسیدۀ چین نیز در انتظار بحرانی مشابه میباشد که شاید دیر و زود داشته باشد اما سوخت و سوز ندارد و این بحران فرارو تنها نتیجۀ بورس بازی و رشد بی رویۀ قیمت مسکن در شهرهای بزرگ چین است . تمامی این مشکلات محصول شیوۀ نگرش کشورهای سرمایه داری به مسئلۀ ثروت و در نهایت زمینداری و اسکان به عنوان بخشی مهم در تولید ثروت میباشد. در این ساختارهای اقتصادی (گذشته از سایر دیدگاههای آنها ) انسانها به دو گروه زمین دار و بی زمین تقسیم میشوند و باز هم بگذریم از اینکه از نظر اخلاقی چگونه میشود که شما عضو جامعۀ یک کشور باشید ولی کوچ نشین باشید و جایی برای زندگی در همان کشور نداشته باشید و همسر و فرزندان شما در آرزوی داشتن آن عمری را سر کنند و بخش بزرگی از دارایی تان توسط آنانی که زمین دارند و یا در بازیهای زمینداران شریک هستند به یغما رود؟ و سنگ روی سنگ در زندگیتان بنا نشود؟ چگونه میتوان چنین شهروندی را به وطن فروشی متهم کرد که هیچ سهمی از وطن خود حداقل به عنوان سرپناه ندارد و به جز کار کردن مفرط و یا وحشت از بیکاری چیز دیگری نصیب او نشده است؟ چگونه میتوان از چنین شهروندانی انتظار داشت که از قانون اساسی و یا قوانین مدنی و حقوقی که نه تنها از آنان حمایت نمیکند ، بلکه زندگی آنان و خانواده و آیندۀ فرزندانشان را تهدید میکند تبعیت و پشتیبانی کنند؟ و به همین دلیل است که انجمن پادشاهی ایران برای یک دگرگونی اساسی در ساختار اقتصادی و اجتماعی مبارزه میکند و در واقع در پی یک انقلاب به معنی واقعی می باشد و در همین راستا براندازی رژیم کثیف اسلامی در تمامی ابعاد آنرا برای پی ریزی شالوده ای جدید به طوری جدی سرلوحۀ مبارزات خود قرار داده و هیچ نوع از اصلاحات سیاسی و اجتماعی که در چهاچوب قانون اساسی موجود و یا قانون اساسی بازنگری شدۀ مشروطیت انجام پذیرد را به رسمیت نمیشناسد و آنها را سد راه ایجاد یک جامعۀ پیشرو و متمدن و دموکراتیک دانسته و تمامی جریانات اصلاح طلب و یا به اصطلاح مشروطه خواه و یا سلطنت طلب را جریانهایی ضد ایران و ایرانی و دغلکار میشناسد که با تظاهر به برپایی حکومت دموکراتیک و سوء استفاده از شرایط مبارزاتی کنونی یا در فکر احیای باغها و املاک و دارایی هایی هستند که ادعای مالکیت آنرا دارند و یا برای بدست آوردن پست و مقامهای گوناگون به صف ایستاده اند و به همین دلیل هم هست که هیچکدامشان به وضوح و روشنی سخن نمیگویند و همه چیز را حواله به حپروتی به اسم رفراندوم مینمایند و بازهم به همین دلیل است که با داشتن رسانه های رنگارنگ و لابیهایی که در راهروهای ساختمانهای دولتهای غربی پرسه میزنند و یا مبلغانی که در رادیوهای بی بی سی و فردا به عنوان کارشناسان امور ایران سخن پراکنی میکنند در میان مردم ایران جایی ندارند و کسی آنها را به پشیزی نمیخرد مگر آنانی که فریب شعارهای پوچ ناسیونالیستی آنان را خورده باشد و یا اینکه در چمبرۀ نفرت سیاسی که از رژیم جمهوری اسلامی دارند ، بگویند که هر سگی که بیاید از اینها ( رژیم کنونی ) بهتر است.

ارزش زمین

زمین برای انسانها زمانی ارزش دارد که سودی در آن نهفته باشد. این سود را میتوان به اشکالی که در زیر آورده میشود طبقه بندی نمود :
1- مناطق مسکونی که ارزش خدماتی دارد.
2- مناطق کشاورزی که ارزش تولیدی و اکولوژیک دارند.
3- مناطق صنعتی که ارزش تولیدی دارد.
4- مناطق تجاری و یا خدمات مربوط به مسایل اقتصادی که در حوزۀ زندگی شهری قرار دارند.
5- مراتع سر سبز که ارزش تولیدی در تغذیۀ دامها و نهایتا ارزش تولیدی دارد و دارای ارزش اکولوژیک نیز میباشد.
6- جنگلها که ارزش تولیدی و اکولوژیک و گردشگری دارند.
7- دریا ها و دریاچه ها که دارای ارزشهای چندگانۀ ترابری، اکولوژیک ، گردشگری و تهیه و تولید فرآورده های غذایی دارد.
8- مناطق معدنی که ارزش تولیدی دارند.
9- کوهستانها که میتوانند ارزش تولیدی داشته باشند ولی حداقل ارزش اکولوژیک و گردشگری دارند.
10- آسمان که ارزش ترابری و اکولوژیک دارد.
11- تعدادی از مناطق ارزش ترابری دارند و شاید بتوان گفت ترابری یک ارزش مشترک درتمامی مناطق است.
12- تمامی آنچه شمرده شد یک ارزش مشترک نیز دارند و آن ارزش نظامی است . اما بعضی از مناطق دارای ارزشهای متفاوت دیگری نیز هستند مانند داشتن ارزش ژئوپولیتیک ( مناطق استراتژیک در جغرافیای سیاسی ) ویا ارزشهای دیگری از نوع اقتصادی و یا سیاسی را میتوانند داشته باشند که بستگی به مسایل اقتصادی و یا سیاسی ملی و بین المللی دارد و میتواند در نوسان باشد.
البته این تقسیم بندی از دیدگاهی بسیار کلی انجام گرفته است و مطمئنا دارای کمی وکاستی هایی هست و در مجموع منظور من در این مقاله بررسی ارزشهای گوناگونی که زمین میتواند داشته باشد نیست، بلکه میخواهم در مورد حق مالکیت زمین به طور کلی صحبت کنم.
متاسفانه بعد از تقسیم جامعه به زمینداران و بی زمینها در جوامع سرمایه داری فاز جدیدی از قوانین سرمایه گذاری و گردش سرمایه و سود آوری کاذب و قوانین بانکی خاص آن و هدایت شدن بخشی از سرمایه های بزرگ که میتواند در تولید کشاورزی و صنعتی و یا تجاری سود آور هدایت شوند به مسئلۀ بیخانمانان معطوف شده و نظر به اینکه قوانین مالکیت موجود حالتی عام دارند و یا حتی با وجود قوانین خاص نیز با اعمال نفوذ افراد و ارگانهای فاسد حکومتی با نادیده انگاشتن قوانین ظاهری حتی مناطق صنعتی و کشاورزی نیز بلعیده شده و برای تولید مناطق مسکونی مورد استفاده قرار گفته و بخشهای دیگری از سرمایه ها را برای خرید و اجاره دادن آنها و در نهایت فروش آنها با قیمتهای سرسام آور برای بدست آوردن سودهایی هنگفت هدایت میکنند که در مجموع میتوان اینگونه سودهارا پول آسان ( باد آورده ) نام نهاد که نتیجۀ اقتصاد انگلی زمینداری میباشد. من مخالف سرمایه داری نیستم اما زمانی که سرمایه ها نه در جهت تولید بلکه در جهت اقتصاد انگلی و واسطه گری هدایت میشوند ، درنهایت جامعه است که باید تاوان آنرا بدهد. در اقتصاد انگلی انواع و اقسام شغلهای کاذب وجود دارند که تنها واسطه گری هستند و تنها علت وجودی آن شغلها مسئلۀ مالکیت است و آنهایی که به این نوع کارها مشغول هستند نیز فکر میکنند که کار میکنند در حالی که شغل و زندگی آنها یک شغل و زندگی انگلی است. خانه یکبار ساخته میشود و هزار بار دست بدست میگردد و با اینکه هرسال فرسوده تر میشود بهای آن به طور سرسام آوری رشد میکند و هر بار هم میلیونها نفر از بینوایانی که به عنوان بیخانمانها و کرایه نشینها تعریف شده اند باید تاوان بدهند و برای جبران آن تاوان هم اگر بتوانند رشوه بگیرند و یا دزدی کنند و یا تن فروشی کنند و یا از گلوی فرزندان بینوایشان ببرند تا کرایۀ خانه و یا دخمۀ استیجاری را فراهم کنند و چون این درد اجتماعی – اقتصادی پشتوانۀ قانونی دارد و به طور سیستماتیک عمل میکند همیشه در حال تولید بی سرپناهان بسیاری است که روز به روز هم بر تعدادشان افزوده میشود ، و این چیزی نیست که بتوان با اصلاحات و یا وعدۀ دموکراسی و مشروطیت و یا به قول رضا پهلوی با رای مردم که سلطنت میخواهند یا جمهوری ، آنرا حل کرد و آنهایی که دم از رای مردم و رفراندوم میزنند باید به مردم بگویند که جمهوری و یا سلطنت ادعایی آنها چه اهدافی را دنبال میکند و گرنه دموکراسی و انتخابات آزاد جزو تکیه کلامهای خامنه ای و احمدی نژاد هم هست و درست به همین دلیل است که انجمن پادشاهی ایرا ن خواهان مواضع و اهداف مبارزاتی شفاف از طرف گروهها و احزاب سیاسی میباشد و آنانی را که چنین نمیکنند دروغگو و چاچوله باز و دغلکار میخواند. مردم ایران بار دیگر به زیر شعارهای دروغینی از نوع " همه باهم " خمینی نخواهد رفت و اینرا بارها نشان داده اند که زیر علم شعارهای کلی و بی محتوا سینه نخواهند زد.
برای عملی نمودن هدف خانۀ رایگان برای همۀ خانواده های ایرانی، لزوم بازنگری در قوانین مالکیت زمین امری حتمی است. آنچه که مسلم است در ابتدا نهاد پادشاهی که در آیین ریشه ای این امر به عهدۀ اوست با دست یازیدن به تولید انبوه خانه، قیمت واحدهای مسکونی را به شدت کاهش خواهد داد. نهاد پادشاهی میتواند با برنامه های گوناگون از قبیل خرید خانه های موجود به قیمتی عادلانه از یک سوی و تولید انبوه مناطق مسکونی از سوی دیگر و در اختیار گذاشتن آنها به مردم بی سرپناه در یک برنامۀ چند ساله مشکل مسکن را به طور ریشه ای حل نماید اما در اصل این قانون اساسی و به تبع آن قوانین مدنی و حقوقی هستند که باید به نهاد پادشاهی اجازه دهند تا با دستی باز و در چهاچوب آن قوانین به این هدف جامۀ عمل بپوشاند و در ادامه نیز همان قوانین پشتیبانی تداوم آن را میسر سازند و گرنه اگر پادشاه بخواهد با فرمان پادشاهی چنین امری را انجام دهد چه تضمینی وجود دارد که فرمانهای ملوکانه ادامه نیابند و به دیکتاتوری سلطنتی نینجامند؟ و فرمان پادشاهی هم به نوع دیگری از حکمهای حکومتی خمینی و یا خامنه ای تبدیل نشود؟ در واقع رسیدن به این هدف جزو وظایف پادشاه است که باید بر اساس قانون اساسی نوین و مندرج کردن این امر در آن و تدوین قوانین حقوقی و مدنی مربوط به آن و تعیین منابع تامین بودجۀ آن به اجرا در آمده و در نهایت تبدیل به یک سیستم شود و به قولی دیگر نهادینه گردد.
یک امکان این است که مالکیت فردی زمین میتواند به طور عمومی حذف شده تا هیچکس حق قانونی مالکیت زمین را نداشته باشد و یا اینکه حق داشتن مسکن بیش از یک واحد برای هر خانواده لغو گردیده و آنانی که بیش از یک واحد مسکونی را دارا میباشند آنرا با قیمتی عادلانه ( قیمت بازار ) در اختیار نهاد تامین مسکن پادشاهی قرار دهند و سرمایه های خود را از گردش انگلی خارج نموده و در بخش تولید بکار بیاندازند.
مسئلۀ دیگر مالکیت زمینهای از نوع دیگر است که باید از دسترس سودجویان انگلی دور نگاه داشته شوند تا نتوانند آنها را به مناطق مسکونی تبدیل نمایند از قبیل واحدهای صنعتی و تجاری و واحدهای خدماتی از قبیل هتلها و واحدهای کشاورزی که باید با وضع و ایجاد قوانین جدید از سودجوییهای انگلی به دور نگاه داشته شوند. به عنوان مثال شاید بعضیها زمینی را برای ایجاد واحد صنعتی در اختیار گرفته و سپس با شارلاتان بازیهای حقوقی دست به تولید واحدهای مسکونی زده و به فروش برسانند. در واقع باید تمامی سوراخهای قانونی که به شکلی از اشکال در روندی طولانی مدت بتواند بار دیگر سیستم زمینداران و بی سرپناهان را احیاء کند از میان برده شود.
در ضمن نباید جلوی کسانی را که میخواهند کاخ شخصی بسازند را نیز گرفت ولی باید قوانینی وضع شود تا بدانند که در صورت چنین ساخت و سازهایی تنها میتوانند از آنها استفادۀ شخصی نمایند و قابل تبدیل به واحدهای کوچکتر مسکونی و در نهایت به فروش رساندن نمیباشند. به هر حال متخصصین امور زمین و مسکن بسیار دقیقتر میتوانند مسائل را تجزیه و تحلیل نموده و راهکارهای درخور رسیدن به هدف مسکن رایگان برای همه را تدوین نمایند. در آیین ریشه ای ( قانون اساسی پیشنهادی انجمن پادشاهی ایران ) تنها به سر فصلهای اهداف مهم اشاره شده است و راه را برای خردمندان ایرانیار باز گذاشته شده است و جزئیات قانونی آن و شیوه های اجرای آن به عهدۀ مجلس تدوین قانون اساسی و مجلس شورای ملی واگذار شده است. اما آنچه که مسلم است با یک دگرگونی ژرف در مسئلۀ شیوۀ مالکیت زمین و تاثیرات عمیق آن در ساختار اقتصادی سالم روبرو خواهیم بود.

پاینده ایران، برقرار باد آیین ریشه ای، کوبنده تندر

کژدم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر