مصاحبهٔ تلویزیون دولتی چین با آقای رضا پهلوی با توجه به سابقه و کاتاگوری سیاست خارجی چین یک رفتار غیر معمول به نظر می آید. دفاع و حمایت چین از چهره هایی مانند خامنه ای و عمر البشیر (جلاد اخوان المسلمینی سودان) و بشار اسد و بسیاری از چهره های سیاسی منفور دیگر و سکوت حاکمیت این کشور در برابر تمامی موارد نقض حقوق بشر در کشورهای تحت نفوذ و مشتریانش؛ ظاهراً گویای نقطهٔ عطف جدیدی است که به زودی در صورتبندی سیاسی منطقهٔ خاورمیانه رخ خواهد داد و چینی ها خود را آمادهٔ ورود به این معادله میسازند. اما قضیه اندکی پیچیده تر از آن چیزی است که ظاهراً به نظر می آید. با توجه به اینکه در کانون های قدرت و تصمیم گیریهای کلان و راهبردی چین قرار نداریم لذا بهتر است تا حد امکان سناریوهای احتمالی را مورد بررسی قرار دهیم.
راستی چه خبر است؟
چند روز پیش تقریباً همزمان با مصاحبهٔ تلویزیون دولتی چین با آقای رضا پهلوی خبر مانور مشترک دریایی چین و پاکستان در آبهای سودان نیز منتشر شد (اینجا). این خبر در بسیاری از رسانه های فارسی زبان به خاطر بیربط بودن به مسائل عامه پسند ایران منتشر نشد؛ اما اکنون که در رابطه با چین سخن میگوییم اهمیت پیدا میکند. این خبر نشان میدهد که حاکمیت همیشه شیّاد پاکستان که اکنون دیگر در میان کشورهای مشترک المنافع وزن خود را از دست داده است و کثافتکاریهای دامنه دار آنها در عرصهٔ بین المللی در استفاده از پرورش نیروهای سلفی-جهادی و بازیهای دوگانهٔ «بحران سازی و کنترل بحران در ازای دریافت پول» آشکار گردیده است (پیشترها خاندان اسد نیز از این شیوه برای ارتزاق استفاده مینمود)؛ از دو سال پیش بازی نزدیک شدن به چین را آغاز نموده است. چین با نزدیک شدن به پاکستان اهداف چندگانه ای را در استراتژیهای کلان خود در آفریقا و آسیا دنبال میکند و پاکستان طبق معمول نقش ریزه خواری حاشیهٔ سفره را به عهده دارد و هر چند که با توجه به ماهیت خود دوست استراتژیک خوبی برای چین به حساب نمی آید؛ اما میتواند به عنوان یک مانع جدی در رشد هندوستان و سیاستهای آمریکا در حوزهٔ «آسیا-پاسیفیک» مورد استفادهٔ چینیها قرار گیرد.
تقریباً همزمان با این حوادث؛ ماجراهای دیگری در خاورمیانه در حال شکل گیری است:
۱- چهار کشتی جنگی دیگر روسیه به همراه دو هواپیمای مسافر بری ایلیوشین روسی به بندرلاذقیه در سوریه فرستاده میشوند تا روسهای بیشتری را از سوریه خارج سازند.
۲- واحدهای زرهی و توپخانهٔ ارتش سوریه از بلندیهای جولان فراخوانده شده و به سوی دمشق حرکت میکنند.
۳- نیروهای سلفی-جهادی سوریه با دریافت تسلیحات نظامی از طرف مسلمانان کوزووو و آلبانی و بویژه تسلیحات ضد تانک؛ اکنون در صدد نفوذ به لبنان هستند و درگیریهای شدیدی میان آنها و شیعیان سوریه در نزدیکی مرزهای لبنان در گرفته است.
۴- کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد درخواستی را مبنی بر محاکمهٔ بشار اسد و اعوان و انصارش در دادگاه بین المللی تقدیم شورای امنیت کرده است.
همانگونه که در مقالات مربوط به «خاورمیانهٔ بزرگ» و «بهار عربی» گفته ام؛ چینیها بیشتر از روسها توانایی و پتانسیل سرمایه گذاری در خاورمیانهٔ بزرگ را دارا هستند و باید از هم اکنون خود را برای روبرو شدن با آینده آماده سازند. اما این امر دلیل کافی برای چرخشهای ناگهانی نیست و چینیها با برگ رژیم اسلامی حاکم بر ایران تا زمان حتمی شدن سرنگونی آن به بازیهای خود ادامه خواهند داد.
چینیها برای کامل نمودن شرکت همه جانبهٔ خود در بازیهای خاورمیانه؛ با مصاحبهٔ تلویزیون دولتی چین با آقای رضا پهلوی بازی دیگری را آغاز نموده اند که در شرایط کنونی دو هدف را دنبال میکند:
الف: چینیها میدانند که با سقوط قریب الوقوع رژیم اسد و گسترش دامنهٔ بحران به عراق و لبنان رژیم اسلامی ایران و تاثیرات تحریمهای جدید؛ رژیم در حال رسیدن به اوج استیصال و ذلت است و این بهترین زمان برای گرفتن امتیازات بیشتر از رژیم خامنه ای است؛ لذا این مصاحبه میتواند به عنوان یک فشار مضاعف رژیم اسلامی را برای از دست ندادن یکی از حامیانش وادار به تسلیم بیشتر در برابر چینیها نماید. احتمال میرود که روسها نیز این بازی را به شکلی مشابه نسخهٔ چینی آن تکرار نمایند.
ب: آغاز این بازی میتواند به عنوان داشتن دستی بر آتش مبارزات ایرانیان بر علیه رژیم اسلامی نیز باشد تا چینیها بتوانند پله های بعدی حرکت خود را برای همدلی دیپلماتیک با مردم ایران بر روی آن بنا کنند. اما چینیها تا به آخر به این بازی دوگانه ادامه خواهند داد.
رژیم جمهوری اسلامی نیز بر خلاف عربدهٔ نخستین سفارت رژیم در چین که در قالب بیانیه ای تهدید آمیز اظهار گردید؛ مثل موم در دست چینیها نرم خواهد شد تا بتواند به زندگی خفت بار خود چند صباحی بیشتر ادامه دهد؛ اکنون میلیاردها دلار پول بی زبان نفت در بانکهای چین بلوکه شده است و چینیها هر روز طناب دار سیاسی و اقتصادی را بر گردن رژیم ناب محمدی تنگتر مینمایند. در طول تاریخ دهه های اخیر هیچ کشوری از روابط خود با چینیها و روسها دست آوردی به جز حمایتهای دیپلماتیک ندیده است و این کشورها به خاطر ادامهٔ روابط خود با این دو کشور به زمین سوخته تبدیل شده اند. این دو کشور شکارچیان ماهری هستند که کثیفترین حکومتها را در ازای فروش خدمات سیاسی و اطلاعاتی و تسلیحات نظامی در جهت حمایت از موجودیت آنها و همچنین فروش اجناس تولیدی بنجل خود؛ شکار نموده و با نگاه داشتن این حکومتها در وضعیت بیم و امید ننگین ترین قراردادها را به آنها تحمیل مینمایند و رژیم ناب محمدی تافتهٔ جدا بافته ای نیست.
پرسش نهایی این است که چگونه؛ فرماندهان نظامی همچون ژنرال قاسم سلیمانی؛ خفت خدمت به چنین حاکمیتی فرومایه را به جان میخرند و پروندهٔ تلاشهای شبانه روزی خود را با لکهٔ ننگ خدمت به مفتخورهای عمامه به سر و یا شیادان کثیفی مانند باندهایی چون لاریجانیها و عسگراولادیها و احمدی نژادها؛ کثیف میکنند. آیا کسی بهتر از این حیوانات در ایران پیدا نمیشود؟
آیا انتشار بیانیه ای اینچنین؛ نشانهٔ ذلت و حقارت رژیم نیست که با پخش یک مصاحبه چهارستونش به لرزه در می آید؟
راستی آقای قاسم سلیمانی.... شنیده ام که شما یک استراتژیست برجسته هستید.... آیا این است نتیجهٔ تمامی توش و توان علوم نظامی و سیاسی شما؟
کژدم
درود بر شما کژدم گرامی، آیا منظور چین از مصاحبه با رضا پهلوی، خواباندن او در آب نمک است که در صورت از بین رفتن حکومت جاری در ایران او را یک جایگزین برای حکومت میداند؟
پاسخحذفدر لینک زیر هم گویا حکومت امریکا در حال فعال کردن مهرۀ مجاهدین برای ورود فعال به بازی ایران هستند. نظر شما چیست؟
http://www.alarabiya.net/articles/2013/02/18/266967.html
چهار عضو کنگره آمریکا "مجاهدین خلق" را آلترناتیو جمهوری اسلامی نامیدند
آریو
درود آریو گرامی
حذفبعضی از این نمایندگان مجلس و یا سناتورها برخلاف تصور عمومی احمق هستند و روی نظر آنها نمیتوان حساب کرد. بعضی از آنها حتی در بارهٔ نقشهٔ جغرافیایی کشورها نیز اطلاعات حتی ابتدایی نیز ندارند اکثر آنها خودشان دارای ثروتهای کلان و یا نمایندگان گروههای مالی وصنعتی هستند و تعداد بسیار کمی از آنها در رابطه با مسائل بین المللی آشنایی دارند.در رابطه با مجاهدین خلق نیز ماجرای آلترناتیوسازی آنها از طرف عده ای از سناتورها بسیار پیش از این آغاز شده است.
در رابطه با آقای رضاپهلوی هم به نظر نمی آید که چینیها بخواهند ایشان را در آب نمک بخوابانند.
با تشکر از پاسخ شما، ولی اگر این گزینهها را درست در نظر بگیریم، مجاهدین در ایران میتواند همان کارکرد نیروهای سلفی جهادی را در سوریه، در تضعیف حکومت مرکزی داشته باشد، و همانطور که نیروهای سلفی قرار نیست که در سوریه یک حکومت مرکزی متمرکز تشکیل دهند، امریکا این انتظار را دارد که مجاهدین هم در ایران همین گونه خواهند بود.
حذفانتخاب رضا پهلوی هم توسط چین میتواند به این دلیل باشد که او همان کارکردی را برای چین خواهد داشت که الآن حکومت اسلامی در ایران دارد و در صورت رسیدن او به قدرت، به خاطر ناتوانی به حاکمی سرسپرده تبدیل خواهد شد و همانطور که در گذشته کاسه گدایی به سوی کشورهای غربی دراز کرده بود، چین این انتظار را دارد که با پشتیبانی از او در آینده و پس از تغییر حکومت، او کاسه گداییش را به سوی آنها دراز نماید.
آریو
درود
حذفمجاهدین خلق ایران میتوانند نقشی مشابه نقشی که شما اشاره نمودید را بازی کنند؛ اما سلفی-جهادی ها در سوریه؛ در کفهٔ منافع آمریکا نایستاده اند؛ بلکه مامورین کشورهای حوزهٔ خلیج فارس هستند. اما در رابطه با آقای رضا پهلوی تنها به استناد یک مصاحبه نمیتوان چنین قضاوت سنگینی نمود. آقای رضا پهلوی کسی نیست که زیر بار خواسته های چین برود؛ زیرا چین چنان آش دهن سوزی نیست. به نظر من پیشداوری بر اساس یک مصاحبهٔ تلویزیونی در این سطح؛ به دور از واقعیت است.
کژدم عزیز، به نظر می آید نوکر و ارباب در حال ساخت و پاخت هستند تا جمهوری اسلامی از این مخمصه جان سالم به در ببرد.
پاسخحذفاین مصاحبه را اگر سیگنالی از طرف چین در نظر بگیریم، می توان این خبر را نیز سیگنالی از جانب روسیه تلقی کرد:
روسیه: مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا نباید به ضرر روسیه باشد
http://www.radiofarda.com/archive/news/20130221/143/143.html?id=24908736
درود
حذفرژیم در موقعیتی نیست که بتواند در مذاکرات دو جانبه شرط و شروط عجیب و غریبی بگذارد و به قول لاریجانی در ۸ سال پیش؛ دُر و گوهر را با چیزی بهتر از شکلات عوض کند. اگر در شرایط ۸ سال پیش که هلال شیعی به چنین وضعیتی گرفتار نبود و رژیم با خیال راحت در حال شبکه سازی بود؛ و با اینهمه در مذاکرات چیزی بیشتر از شکلات به آنها پیشنهاد نمی شد؛ در شرایط کنونی فکر نمیکنم که حتی بدون دخالت روسیه نیز رژیم اسلامی بتواند به نتیجه ای جز باخت کامل دست یابد. من احتمال میدهم که این گفتهٔ روسها بی اساس است و مذاکرات جدی دوجانبه ای وجود ندارد. و آمریکا در پی دست آوردهای بیشتری در شرایط میدانی است و مذاکرات جدی را زمانی آغاز خواهد نمود که رژیم به وضعیت استیصال کامل رسیده باشد.
http://www.radiofarda.com/content/f9_ecb_defends_payments_system_iran_sanctions/24908952.html
در مورد شرایط میدانی جدید به غیر از وضعیت بحرانی اقتصادی؛ حزب الله لبنان برای نخستین بار در پی اولتیماتوم ارتش آزاد سوریه؛ از ۴۸ ساعت پیش به حالت آماده باش کامل در آمده است و این خبر خوبی برای رژیم اسلامی نیست. در ۴۸ ساعت گذشته یک پهپاد اسرائیلی در درهٔ بقاع سرنگون شده است و اسرائیلی ها منتظر شرایط بحرانی تری هستند تا با حزب الله لبنان تصفیه حساب کنند. در مجموع وضعیت میدانی برای رژیم هر روز وخیم تر میگردد و نتایج حاصل در قزاقستان نشان خواهد داد که قیمت رژیم چقدر است؟