۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۱, چهارشنبه

«کاراکاس»؟ ... یا «کشورِ تهران»؟

«کاراکاس» و «کشورِ تهران» را باید «استخوانی در گلو» برای دولتِ ترامپ نامید. 
«کاراکاس» نشان داده است که به خاطرِ وجودِ «جنبشی بزرگ» چند سر و گردن از «کشورِ تهران» بالاتر است و نیروهایِ نظامی نیز آرام آرام در حالِ پیوستن به جنبشِ مردمی هستند. آیا در ایران نیز چنین روندی در حالِ شکل گیری است؟ یا اینکه «سپاه پاچاهارداران» در حالِ رفتن به سویِ مغاکِ «قتلِ عامِ خانواده هایِ خود» گام بر میدارد؟
البتّه باید این امر را یاد آوری کنم که من (کژدم) از نوعِ کمونیستها نیستم و به «خواسته هایِ مردمی» از دیدگاهِ «عدالتِ اجتماعی» نگاه نمیکنم. زیرا خیانتِ ملّلی ۵۷ نشان داد که آنچه که «مردم» و «خواسته هایِ مردمی» خوانده میشوند؛  میتوانند احمقانه ترین حرکتِ اجتماعی را بیافرینند؛ زیرا آموزگارانِ آن «تودهٔ تاپاله ها = مردم) ؛ آنان را به بهشتی رؤیایی که در واقع «مستراح» است رهنمون شوند. میتوان «رأی» این اوباشانِ عقبماندهٔ ژنتیک را با یک گونی سیب زمینی خرید و خوشبختانه همهٔ این مسائل را در ۴۰ سالِ اخیر تا کنون تجربه کرده ایم.
از نظرِ من آن بی شرفی که حاضر است «رأیِ خود» را به ۲ کیلو برنج بفروشد؛ چرا باید «حقّ رأی دادن» داشته باشد؟
نمیخواهم نظراتِ شخصی خود را برایِ چندمین بار تکرار کنم و سخن گفتن از آن فقط برایِ یادآوری بود؛ تا «کژدم» را با «شارلاتانها»؛ «همسو» ندانید.
حال ۲ نوع موقعیّت در برابرِ دونالد ترامپ قرار دارند:
۱- «کاراکاس» با حکومتی لرزان و «اپوزیسیونی مقتدر».
۲- «کشورِ تهران» با ۴۰ میلیون «احمق» که نمیدانند چکار باید کرد؟
اگر شما نیز به جایِ «ترامپ» باشید؛... حلّ مشکلِ «کاراکاس» را «اولویّت» خواهید دانست.
لذا «کاراکاس» نخستین هدفِ «اصلاحات بر اساسِ منافعِ ملّی آمریکا» خواهد بود.
آشِ «کشورِ تهران» نیز بر رویِ «اجاقِ تحریمها» در حالِ پخته شدن است و به خاطرِ وجودِ بیماریِ مُزمنِ «حماقت در سطحِ ملّی»؛ نیازی به «عجله» نیست. زیرا ساکنینِ ایران «امام زمان» و «ابیلفض» دارند که میتواند زنها و دخترانشان را به «حشد الشّعبی ها» بفروشند و به آن «افتخار» نمایند.

نتیجه اینکه:

«کشورِ تهران» را باید نخست به «کاراکاس» تبدیل نمود و «رأیها» را که به ۲ کیلو برنج فروخته میشوند را با «فشارِ تحریمها»... با ۱۰۰ گرم برنج معامله کرد. (معاملهٔ بُردِ کامل برایِ ترامپ).
این آن چیزی است که ساکنینِ «کشورِ تهران» بدست خواهند آورد.

باور ندارید؟.... منتظر باشید تا با چشمهایِ کورتان ببینید.

کژدم

۹۰ نظر:

  1. نایب قهرمان عصبانی ترین کشور در دنیا شدیم
    https://www.thenews.com.pk/amp/465253-pakistan-named-tenth-angriest-country-in-the-world-in-new-survey

    پاسخحذف
  2. شنیدیم که دولتِ ترامپ در حالِ «وزن کردنِ اخوان المسلمین» است و میخواهد این اوباشان را نیز به «لیستِ سیاه» بفرستد.

    http://www.bbc.com/persian/world-48112181

    فرستاده شدنِ «اوباشانِ اخوانی» به لیستِ سیاه؛ پایانِ دورانِ «خردوغانِ قهرمان» و شیخِ «قَطر»است و ۲ ضلع از مثلّث ««صفوی- تُرکِ عثمانی - قَطر» را ویران خواهد نمود.
    شیخِ قطر نیز باید بفهمد که دورانِ «جفتگیری با مِرکِلِ یائسه» به پایان رسده است.
    اکنون «اوباما» نیز میفهمد که اگر دولتِ ترامپ بخواهد ستونهایِ «گلوبالیسم» را ویران کُند.... می تواند.
    قرار دادنِ «اوباشانِ اخوان المسلمین» در لیستِ سیاه؛ سندِ دیگری است که میگوید:

    «اوباشانِ صفوی مسلک» حاکم بر ایران را باد خواهد بُرد.

    پاسخحذف
  3. کژدم شما از طرفی صحبت به پایان کار رسیدن حکومت اخوندی در اینده ای نه چندان دور می کنید و از طرفی وعده ونزوئلایی شدن ایران را می دهید یعنی در عرض کوتاهی تورم 50 درصد به چند میلیون درصد می رسد؟!!!همچین چیزی یه کم دور از ذهن است چون وضعیت ونزوئلا علاوه بر خطاهای گسترده که برای اخوندها درس عبرت شده به 4 سال زمان نیاز داشته تا به اینجا برسد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      شما به شدّت دچار اشتباهات محاسباتی چند لایه هستید.مقایسهٔ شما مانندِ مقایسه های آخوندی است.
      ۱- جمعیت ونزوئلا ۳۰٪ جمعیت ایران است. لذا زمانی که منابع در آمد قطع شدند رشدِ فقر و گرانی و قحطی در ایران تصاعدی خواهد بود.
      ۲- ونزوئلا هزینه های سرسام آورِ نظامیِ درون مرزی و برون مرزی ندارد. امّا رژیم شیعی ایران این هزینه ها را دارد. هنوز اتّفاق خاصّی نیفتاده است امّا دهها هزار نفر از اوباشانِ بیگانه که نان خورِ ایران بودند را مرخص کرده و بخشی را نیز به ایران آورده اند.
      ۳- اکنون رژیم صورتش را با سیلی سرخ نگهداشته است و برای اینکار هزینه های گزافی را متحمّل میشود که یک سالِ پیش به آن نیاز نداشت.
      مرگها معمولاً «آنی» هستند. زمانِ دقیقِ هیچ «مرگی» ... توسطِ هیچ کسی محاسبه نشده است.
      هیچ کس در میانهٔ زمانی که یک «تُنگِ بلور» از دستِ کسی میلغزَد ... تا با زمین اصابت کُنَد... نمیتواند بگوید که این تُنگ شکسته است.
      آن «تُنگ» تا آخرین لحظهٔ «اصابت» سالم به نظر خواهد رسید.

      نتیجه اینکه:
      برو کونِ «انگلِ فرزانه» و «ضریحِ قلّابی حسینِ بُزدل» را ۵۰۰ رکعت لیس بزن. تا شاید «سفیانیها» و «کونیانیها» ظهور کنند و «کُس خواهر و مادرت» را ... «یکی» کنند....
      آیا هنوز هم اعتراض داری؟

      حذف
    2. ممنون جناب کژدم
      ولی من به مادر شما احترام می گذارم و درود بر شما...راهتان پر رهرو....و امیدوارم همچنان چراغ راه اینده باشید

      حذف
    3. درود بر کژدم

      عالی بود پاسخی که به ساندیسی کون لیس بالایی دادی. بنزین از 1000 تومان در ایران گویا 2500 تومان خواهد شد. و همین کون اخوند ها را پاره خواهد کرد. مشکلات دیگر پیش کش. مگر اینکه دهان کثیفشان را نزدیک دوازده فرمان مقدس اورده و روزی سی بار ان را لیس زده و بسر و صورت خود بمالند.کار این دجالان هوچی و هپروتی تمام شده.

      اما در مطلب اصلی اشاره جالبی به جماعت نشین کشور تهران داشتی.
      کشور تهران بیست میلیون جمعیت دارد که اگر یک چهارم ان هم از جا بجنبند رژیم ملاها را اب خواهد برد.علی الخصوص که این بار کل کشور بصورت همه گیر و اتومات پشت کشور تهران حرکت خواهند کرد. امیدوارم تهرونی ها یک بخاری ازشون بلند شه. استمرار طلبان اگر به مردم پیوستند در فردای ایران حق زندگی دارند. نباشند. معامله با انها با اصل کاریها بدتر خواهد بود. اونها مسبب ادامه ویرانی ایرانند. اینو می دونند. و اگر خرند و نمی دونند ما به اونها گفته باشیم.

      حذف
    4. نخست پاسخ به خوانندهٔ گرامی که گفت:
      «ناشناس۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۳۸

      «ممنون جناب کژدم
      ولی من به مادر شما احترام می گذارم و درود بر شما...راهتان پر رهرو....و امیدوارم همچنان چراغ راه اینده باشید»
      ....
      نمیدانم چرا اینهمه واقعیّتهایِ اطراف را نادیده میگیرید؟
      ایران ونزوئلا نیست. نه فرهنگش و نه اقتصادش و نه ساختارِ اجتماعی و سیاسی اَش؛ نشانی از ونزوئلا ندارند. امّا اگر همهٔ گاوها و الاغها را با یک چوب برانند؛ ایران و ونزوئلا یک شباهتِ عمیق دارند:
      حاکمیتِ «ویژه خوارانِ مقدّس».
      این «ویژه خوارانِ مقدّس»؛ دانشمندان و باهوشان نیستند. بلکه بدونِ چنین رژیمهایی این «ویژه خواران» را حتّی به عنوانِ «الاغ» به گاری نیز نمیبندند.
      این ویژه خوارانِ مقدّس؛ روسپی زاده هایی هستند که برایِ «ویژه خواری» میتوانند سربازانِ هر مادرقحبه ای بشوند.
      امّا به «کشورِ تهران» باز گردیم....
      «کشورِ تهران» را قاجارهایِ «تُرک» بنا نهادند و «پهلوی ها» نیز آنرا به عنوانِ «پایهٔ کشورداریِ شیعی» پذیرفتند.
      بقیّهٔ سرزمینهایِ ایران «حاشیه» شدند و اکنون اینجا هستیم. زیرا روسپی زاده هایِ شیعه مسلکِ حاکم نیز به همان سیاق رفتند. زیرا آنچه قاجارها و پهلویها به یادگار گذاشتند؛ تعریفِ ایران بر اساسِ «کشورِ تهران» بود.
      نتیجه اینکه:
      پس از بیش از ۲۰۰ سال تلاش؛ «کشورِ تهران» واقعیّت پیدا کرده است و باید به عنوانِ یک «کشور» «تقاص» پس بدهد.
      به نظرِ من آنهایی که منتظرند که نخست «کشورِ تهران» باید تکان بخورد؛ سخت در اشتباه هستند.
      پروژهٔ انقلابِ نوین باید این باشد که «حاشیه ها» حرکت کنند و «کشورِ تهران» را در محاصرهٔ اقتصادی و سیاسی قرار دهند؛ تا همهٔ بافته هایِ «روسپی زادگانِ صفوی مسلک» به هم بخورد.
      پرسشِ من این است؟:
      چرا نباید برایِ آزادیِ ایران از دستِ روسپی زادگانِ صفوی مسلک؛... نباید ایران را به «ایرانِ جنوبی» و «ایرانِ شمالی» تقسیم نمود و به «شمالی ها» که شاملِ کشورِ تهران نیز میشود؛ نشان داد که بدونِ جنوب؛ «هیچ پوخی» نیستند؟!!!

      حذف
    5. با درود
      این شاید جوابی برای پرسش شما باشد: اگر به ظرفی چینی یا سفالی تلنگری بزنید آن صدای مخصوص به خودش را خواهد داشت و اگر برای اهدافی (و نه برای نابودی) آن ظرف را بشکنید و بعد آنرا بند بزنید بعد از بند زدن, آن دیگر هیچگاه " صدای مخصص به خودش " را نخواهد داشت.
      با سپاس
      ایرانی در غربت

      حذف
  4. من با شما موافقم. امریکا با ایران مذارکره نخواهد همانطور که اف 35 را به تورکیه نخواهد داد. تورکیه اگر قرارداد اس 400 را هم فسخ کند باز هم به بهانه های دیگری از تحویل اف 35 خودداری میکند. امرکیا به دنبال ضربه زدن به اردوغان هست چون تورکیه را به یک قدرت بسیار بزرگ جهانی تبدیل کرده. ولی تورکیه با ایران فرق دارد چون زیرساخت های مدرن و انبوهی دارد ولی در ایران بدلیل فساد و مشکل حتی شیر آتش نشانی هم موجود نیست و حتی شبکه فاضلاب درست حسابی هم ندارد و هنوز در تهران از چاه استفاده میشود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تورک گرامی
      من نیز «تورک» هستم. امّا «تورکِ عثمانی» نیستم و با خایه مالیِ «خردوغان» مشکل دارم.
      «خردوغان» محصولِ «گلوبالیستها» است و روزهایش به شماره افتاده است.
      شما نیز مانندِ «حزبلبلیها» دچارِ اشتباهِ محاسباتی هستید و «کوچه دادنها» را به حسابِ «رهبریِ داهیانهٔ خردوغان» میگذارید.
      اشتباه نکنید. زیرا اشتباه کردن ساده است. امّا «تقاص» پس دادن بسیار سنگین و ویرانگر است.

      حذف
    2. با درود
      چرا " تورک " و نه " ترک" ؟
      سپاس
      ایرانی در غربت

      حذف
    3. تورک گرامی
      اگر «پان تورک» هستید و به کشوری بزرگ و تشکیل شده از مجموعهٔ کشورهای «تورک» اعتقاد دارید؛ باید بگویم که متأسفانه یک «تورکِ خر» هستید. همانگونه که دار و دستهٔ «پان ایرانیست ها» را نیز «فارسهاي خر» که معتقد هستند که میتوان تاجیکستان و افغانستان و بلو چستانِ پاکستان و ... را به «ایران» تبدیل کرد تشکیل میدهند.
      «خریّت» این دار و دسته هایی که در «گذشته هایِ دور» زندگی میکنند؛ مانندِ بوجود آوردنِ «اتّحادیهٔ دایناسورها» غیرِ قابلِ وصف است. غاقل از اینکه؛ «دایناسورها» دیر زمانی است که مُرده اند.
      من (کژدم) نیز زمانی «پان ایرانیست» بودم و فکر میکردم که میتوان «معجزه» کرد و مجموعه ای از «دایناسورها» بوجود آورد.
      بعدها فهمیدم که اینگونه از عقایدِ بی ریشه؛ فقط برایِ سرگرمیِ «نفهمیدگان» و استفادهٔ ابزاری از آنها برایِ رسیدن به «اهدافی دیگر» است.
      داعشی ها نیز در چنین رویایی به سر میبرند و میخواهند «دایناسورهایِ محمّدی» را متّحد کنند.
      حکومتِ ننگینِ شیعیِ حاکم بر ایران نیز به چنین مالیخولیایی دچار است و میخواهد «فَدَک» را به مُردگان باز گرداند.
      امّا واقعیّت است که:

      دایناسورها دیر زمانی است که مُرده اند.
      «علی» مُرده است و اگر شیعیان حتّی کونهایِ خود را پاره کنند؛ «خلیفهٔ نخست» نخواهد شد.
      زیرا حتّی در زمانِ «زنده بودن» نیز «خلیفهٔ نخست» نشد. زیرا کسی با او «بیعت» نکرد و حتّی جسدِ متعفّنش را «دُزدکی» و مانندِ «لاشهٔ سگ» چال کردند و به همین دلیل است که «گور» ندارد.

      حذف
    4. پاسخ به:

      (ناشناس۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۴۷

      با درود
      چرا " تورک " و نه " ترک" ؟
      سپاس
      ایرانی در غربت)

      برایِ اینکه به خوانندهٔ «ترک» که میخواهد حتماً «تورک» نامیده شود و دنیار را تغییر دهد؛ ابرازِ «هم زبانی» و «هم تیرِگی» نشان داده و بگویم که:

      به هر شکلی که بخواهید «تلفّظ» کنید؛ دردی را دوا نمی کُند.

      زیرا دایناسورها مُرده اند.

      حذف
  5. نتیجهٔ مشعشعِ «افکارِ الاغانهٔ انگلِ فرزانه»:

    https://tinyurl.com/y5sxvlgc

    این «الاغِ فرزانه» بارِ دیگر به تارِ عنکبوتی چین گرفتار آمد.
    بارِ نخست در پیش از «برجام»؛ حدودِ ۲۶ میلیارد دلار را در چین به «گا» داد و اکنون با «اندیشهٔ الاغانهٔ نگاه به شرق» اینبار «۲۰ میلیون بشکه نفت» را به کامِ اژدها فرستاد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خوبه والله. خوش بحال چین. درهای نعمت پروردگار مسلمین برویش باز شده. بی جهت نیست که چین دارد عین بچه شیر های نری که تازه دم و یالی در اورده اند. خر خری کرده و جای شاشیدن اشان را با پا ها تمیز می کنند.کژدم، مسلمین راست می گویند. پروردگار اگر صلاحش را ببیند بلندت می کند.! که مفرح ذات است و ممد حیات.
      خواهی دید که چینی ها یه مدت دیگه ادعا کنن که والله ما در اصل مسلمان زاده هستیم. تا علی یکدست از شادی جفتکی بزند. و 20 میلیون دیگر اهدا کند.

      حذف
  6. واقعااز بس کارهاشان کودن بازی است. که ادم فکر می کنه شاید هر صبح برنامه شر و ور گفتنشان توسط موساد و سی ای ا نوشته و جلوشان گذاشته می شه. و این طرز سخن گفتن طبق برنامه هست. و الا هیچ ادمی که به اندازه خرگوش هم مغز داشته باشد این چنین فجیع با بخت و اقبال و سرمایه و هستی یک کشور که مثلا زادگاه و میهنش می باشد بازی نمی کند
    واقعا شما چه فکر می کنید؟ ایا هنوز دوزاری ساندیسی ها نیفتاده یا مغز ... خورده .

    این رادیو فردا هم کامنت ها را در سایتش نمی زاره.نمی دونم چه مرگی دارند! این پیام چیه که اونه نذاری. لابد از جمهوری اسلامی یاد گرفتن.

    پاسخحذف
  7. کژدم عزیز با درود
    کژدم راستش با اینکه چندید ساله که همیشه به وبلاگت سر میزنم و گاهی نظرات موافق و مخالف با شما رو هم زیاد نوشتم و به طور کلی با اندیشه های شما بی کم و کاست موافقم ولی حقیقتا نمی تونم درکت کنم، نمی تونم دلیل اینهمه پافشاری و صرف این همه سال از عمرتو برای این مردم درک کنم، وقتی با دیدگاه شما به دنیا نگاه می کنم فقط شارلاتان بازی و

    پاسخحذف
  8. ادامه نظر قبل
    فقط شارلاتان بازی و بی ناموسی رو می بینم با اینکه فکر می کنم من فقط دارم از سوراخ کلید به این مسائل نگاه می کنم حالم از این تعفن به هم می خوره و نمی تونم تحملش کنم، تو خودت به این نتایج رسیدی(منظورم به طور مثال دیدی هست که بعد از درک کامل بخشهایی از گفتگویی از نوع دیگر سراغت میاده) و مطمئنا رسیدن به این مسائل نیاز به تحمل یک سری عواقب و تجربه های سخت و تلخه، خب تو با این دید درست و کامل چطور حالت از این اوضاع به هم نمی خوره و نمی ری دنبال زندگیت؟ وقتی مردم همیشه در صف ایرانو میبینی چطوری هنوز هم براشون می نویسی؟ تو فقط با همین قسمت های گفتگویی از نوع دیگر و چاپ اون ها به صورت یک کتاب که قابل چاپ باشه می تونی زندگی خودت و خانوادتو تغییر بدی مثل همون ویدیو از یکی از نویسندگانی که توی سایت منتشر کردی که اون تازه بخش خیلی کوچیکی از کل نوشته های شما رو چاپ کرده بود و کتابهاش اینقدر فروش داشت،چندبار گفتی می خوای بری توی غار خودت ولی هنوزم اینجا داری با یه مشت احمق سروکله می زنی. به نظر من کسی که حقیقتو نبینه یک احمقه ولی کسی که اونو ببینه و باز هم در جریان همون احمقها به حرکتش ادامه بده از اونها هم احمق تره، اما میدونم که تو احمق نیستی شاید به قول خودت فقط چون شارلاتان نیستی،نمی دونم، به هرحال موفق باشی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من مانندِ آن کسی که به او اشاره کردید (احتمالاً Yuval Noah HarariYuval )نیستم. ایشان استادِ دانشگاه هستند و کارهایشان «سازمان یافته» است.
      امّا نوشته هایِ من را به حسابِ «دل نوشته ها» بگذارید. دنیایِ من با دنیایِ یک «آکادمیکِ نسبتاً باهوش» مانندِ Yuval Noah Harari فرقهایِ زیادی دارد.
      بسیاری از کسانی که کتابهایِ او را میخرند؛ نگاهی شبیه به یک «آلتً زینتی» نسبت به آثارِ ایشان دارند. البتّه در رابطه با خوانندگانِ وبلاگِ کژدم نیز در بسیاری از موارد (۹۹٪)؛ داستان به همین شکل است.
      شاید برای عدّهٔ زیادی «سرزدن به وبلاگِ یک دیوانه» خالی از لطف نباشد. شاید برخیها فکر میکنند که من (کژدم) با «دنیایِ ماورا» ارتباط دارم و به همین دلیل بسیاری از پیش بینیهایِ این وبلاگ به حقیقت میپیوندند.
      امّا من (کژدم) همینقدر میدانم که در دنیایِ من «پول» و «زندگیِ خودِت» معنی ندارند به همین خاطر نیز به دنبالِ آنها نیستم.همینقدر که زندگیِ فیزیکی تأمین شود؛ کافی است.
      امّا اینکه چرا همچنان مینویسم؟؟!! شاید دلیلش یک «رؤیایِ احمقانه» باشد. من دوست ندارم که «ایران» از آیندهٔ جامعهٔ انسانی «حذف» شود.
      ایران اکنون یکی از جوامعِ «به حاشیه رانده شده» است و این «به حاشیه رانده شدگی» را «امپریالیسمِ پدر سوختهٔ جهانخوار» به ایران تحمیل نکرده است. بلکه عاملِ اصلیِ «به حاشیه رانده شدگی»؛ همین موجوداتی هستند که به قولِ شما همیشه در «صف» می ایستند.
      اگر به گفتارهایِ Yuval Noah Harari توجّه کنید؛ او حتّی نمیداند که انتخابِ کدامین رشتهٔ تحصیلی میتواند آیندهٔ فرزندان را گارانتی کُنَد؟!!!
      فرقِ میانِ «من» (کژدم) با Yuval Noah Harari از همین نقطه آغاز میشود. که البتّه در همان جایی که ویدیویِ ایشان را منتشر کردم؛ متذکّر شدم که با ایشان زاویه دارم.
      Yuval Noah Harari از اینکه بگوید: «برایِ ساختنِ آینده؛ نمیتوان از پس مانده هایِ کنونی» به عنوانِ «آجر» استفاده کرد .... وحشت دارد.
      زیرا در یک «بشکن زدن» به «نژاد پرستی» و وجودِ «انسانِ برتر» و «تحقیرِ جامعهٔ کنونی» متّهم خواهد شد.
      امّا من (کژدم) وحشتی ندارم. زیرا نه «کُرسی دانشگاهی» دارم که به خاطرِ جلوگیری از «از دست دادنِ آن» خود را سانسور کُنم و نَه از فروشِ کتاب ارتزاق میکنم.
      اگر همچنان مینویسم؛ فقط به این خاطر است که «ایران» از آینده حذف نشود.
      شاید شما این «حذف شدنِ تدریجی» را حسّ نمیکنید.
      امّا من آنرا «می بینم».

      حذف
    2. بگذارید یک «مثالِ ملموس» و شاید نیز «نا ملموس» بزنم:
      همهٔ شما با نامِ Uber آشنا هستید. ظاهراً یک کمپانیِ «تاکسی رانی» است که استفاده از راننده هایِ «شخصی» را به ناوگانِ «تاکسی رانی» اضافه کرده و در عمل نیز نانِ بسیاری از «راننده هایِ رسمیِ تاکسی» را آجر نموده است.
      موجودی که فکر میکند «خیلی باهوش است»؛ چنین «تحلیل» میکند که Uber میخواهد «بخشی از وقتِ مُردهٔ اجتماعی» را در «تاکسی رانی» بکار گرفته و از آن پول در بیاورد.
      اگر از زاویهٔ دیدِ «مارکسوسکی» به آن نگاه کنیم؛ Uber یک پدیدهٔ نوینِ استثماری است که میخواهد از نیرویِ کارِ «به حاشیه رانده شدگان» برایِ تولیدِ «ثروت» استفاده کند.

      امّا «کژدم» به گونه ای دیگر فکر میکُند.
      از نطرِ «کژدم»؛ کمپانیِ Uber به فکرِ سازماندهیِ «به حاشیه رانده شدگان» برایِ کسبِ در آمد نیست.
      بلکه Uber طلایهٔ «زندگیِ آینده» است.
      در زندگیِ آینده هیچ «راننده ای» جایی نخواهد داشت. حال میخواهد «رانندهٔ رسمیِ تاکسیِ» باشد و یا اینکه شخصی باشد که «وقتِ مُردهٔ خود»را به Uber می فروشد و چِندر غازی پول در می آوَرَد.
      Uber میداند که نسلِ «ناوگانِ مسافر کشی با راننده» در حالِ انقراض است.
      Uber با استفاده از یک بازهٔ زمانی میانِ «رانندهٔ انسانی» و «اتوموبیلهایِ خود ران»؛ از «وقتهایِ مُرده» سرمایه ای تولید کند تا بتواند صاحبِ یکی از ناوگانهایِ «تاکسیهایِ بدونِ راننده» باشد.
      لذا استفادهٔ Uber از «وقتهایِ مُرده» برای تولیدِ ثروت؛ یک استراتژی نیست... بلکه یک «تاکتیک» برایِ براه انداختنِ یک ناوگانِ بین المللیِ «مسافر کشی با اتوموبیل هایِ بدونِ راننده» است.

      من (کژدم) اینرا «می بینم»....
      امّا مطمئن هستم که هیچکدامتان؛ حتّی به آن حتّی در عالمِ «رویا» نیز فکر نکرده اید.

      این است زاویهٔ من (کژدم) با «شما» و با Yuval Noah Harari

      حذف
    3. با درود
      این مسئله ای که شما مطرح می کنید(خودرو های خود ران) با سرعت بسیار بیشتری حتی بیشتر و جدی تر از Uber را شرکت Tesla دنبال میکند، نمی دانم اطلاع دارید یا خیر که خودروهای Tesla از پایه ای ترین مدل تا آخرین مدل به سیستم خود ران مجهز هستند که البته به دلیل محدودیت سخت افزاری و نرم افزاری و از همه مهمتر قوانین سخت کشورها در رانندگی هنوز اجازه استفاده به کسی داده نمی شود که از این قابلیت استفاده کند اما چندروز پیش ایلان ماسک با معرفی قدرتمندترین تراشه جهان برای پردازش خود ران خودروهایش رسما پروژه حذف انسان سانهای ارتزاق کننده از راه رانندگی را کلید زد، و بخش جالب داستان این است که از این پس صاحبان خودروهای تسلا میتوانند در زمانی که به خودروهای خود احتیاج ندارند آن را به سورت خود ران در اختیار تسلا قرار تا با مسافرکشی خود ران درآمدی نیز برای صاحبان داشته باشد، این موضوع در ظاهر به نفع خریداران تمام می شود ولی همانطور که شما نیز گفتید این حرکت Uber و Tesla و در آینده دیگر کمپانی ها شروعیست بر یک حرکت بسیار بزرگتر.
      میتوانید کارایی این سیستم را از لینک زیر مشاهده کنیدhttps://m.youtube.com/watch?v=tlThdr3O5Qo

      حذف
    4. ناشناس گرامی
      Uber تولید کننده نخواهد بود امّا میتواند در تولید سرمایه گذاری کُند. Uber در فکرِ ایجادِ یک شبکهٔ جهانی تاکسیهایِ بدونِ راننده است.
      امّا Tesla یک کمپانی تولید کننده است و به موازاتِ Tesla کمپانیهایِ اتوموبیل سازی نیز در رقابتهایِ تنگاتنگ ارائهٔ تکنولوژی برتر را به عهده دارند تا بتوانند کمپانیهایی مانند Uber را به خریدِ محصولاتِ خود ترغیب کنند.
      در آینده ای نزدیک شاهد تغییراتی در قوانینِ راهنمایی و رانندگی نیز خواهیم بود. البتّه آنچه که میگویم مربوط به کشورهایی که به «کشورهایِ مستراح»(Shit Hole Countries) معروف هستند نیست.
      در آینده خواهیم دید که مرزهایِ «کشورهایِ مستراح» با سایر کشورها به صورتی پُر رنگ تَر مشخّص خواهد شد.
      من (کژدم) تلاش میکنم که عوارضِ جانبی اجتماعی «رشدِ تکنولوژی» و عدم هماهنگیِ آن با «رشدِ جمعیّت» را به صورتی کُلّی که در یک گفتارِ وبلاگی می گُنجد را ترسیم کُنم؛ وَ گرنه اگر عمیقتر فکر کنیم؛ با یک فاجعهٔ بزرگ روبرو هستیم که هیچ یک از این کمپانیها نمیخواهند از آن فجایع «رونمایی» شود.

      حذف
  9. کژدم گرامی با درود
    من پس از مطالعه ی وبلاگ شما به خصوص گفتگویی از نوعی دیگر با اینکه به طور کل با شما مبنی بر تقسیم بندی گونه ی انسان به انسان و انسان سان کاملا موافقم ولی به نظرم شاید این نظریه کمی ناقص باشد یا حداقل در بعضی موارد گنگ است به طور مثال اگر درست متوجه شده باشم شما سه تقسیم بندی کلی برای گونه ی انسان در نظر گرفته اید انسان سان، انسان و انسان کامل که هنوز به وجود نیامده است و در آینده از بهترین خصوصیاتی که به طور پراکنده در انسان سان ها وجود دارد و انسان که شما آن را بر اساس ضریب هوشی بالاتر از 150 در نظر گرفته اید به وجود خواهد آمد، اما اولین اشتباه شما محدود کردن ضریب هوشی انسان به عدد 200 است که اینگونه نیست،همانطور که در طول تاریخ نیز بوده اند افرادی که ضریب هوشی آنها بیشتر از 200 بوده اکنون نیز افرادی مثل Terence tao که در کودکی با تست های هوشی کاملا معتبر و حتی اسکن MRI، ضریب هوشی 230 را به دست آورده اند وجود دارند. در گذشته نیز داوینچی با ضریب هوشی 220 که شما به اشتباه 200 در نظر گرفته اید بوده اند، اما سوال و همینطور مشکل اصلی من با نظریه ی شما که نمی توانم آن را کامل درک کنم این است که همه ی افراد با ضریب هوشی بالا که با تست هوش معتبر به دست آمده اند هم حتما انیشتین و نیوتن و تسلا نمی شوند، افراد زیادی هستند که با اینکه ضریب هوشی بالای 150 دارند ولی در بهترین حالت یا بازیگرند یا تاجر یا حتی پورن استار، میتوانید این موضوع را از افراد مشهوری که در Mensa عضو هستند مشاهده کنید به نظر من تفاوت بین انسان و انسان سان فقط به ضریب هوشی وابسته نیست هرچند که مهمترین است ولی به هیچ عنوان نمی توان اینگونه استنباط کرد که هرکس که در تست های هوش معتبر نمره ی بالایی به دست آورده است انسان است و بقیه انسان سان، هوش مقوله ای بسیار پیچیده تر و گسترده تر از تست های هوشی است که گرفته میشود و نمی توان آن را با آزمون به دست آورد به نظرم آنقدر عوامل مختلفی دست به دست هم می دهند که عملا پیدا کردن یک نفر که بتوان او را انسان نامید غیر ممکن است مگر زمانی که خودشان با کارهای درخشانشان خودرا نشان دهند اگر کمی در اینترنت جستجو کنید تاکنون هزاران نفر را به دلیل اینکه ضریب هوشیشان بیشتر از انیشتین بوده است را انیشتین آینده معرفی کرده و میکنند و این افراد نیز روز به روز بیشتر نشان میدهند که هیچ پوخی نیستند، پس نمی توان انتظار داشت که با پیدا کردن ژن هایی که به هوش و بهترین ویژگی های ممکن انسان سان ها و تبدیل آن به یک انسان به انسان کامل رسید چون با اینکار تمام ویژگی های اکتسابیی که از در ژنتیک وجود ندارند ولی می توانند یک نفر را به انیشتین تبدیل کنند و یک نفر را به asia carrera که یک پورن استار با ضریب هوشی 156 است را نادیده گرفته اید به اینصورت که شاید به انسان نزدیک شویم ولی هیچگاه به آن نمیرسیم چه برسد به انسان کامل. با پوزش از طولانی شدن

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      شما بیش از آنکه مسئلهٔ اصلی را دریابید؛ به بحثهای عددی کشانیده شده اید.
      البتّه من نمیدانم که عدد ۲۲۰ را از کجا در آورده اید؟ (شاید «رائفی پور؟؟!!!)
      بحثهایی که میکنید ارزش پاسخ دادن ندارد. زیرا شبیه این است که یک نفر با سیستم امپیال (اینچ و فوت و یارد) حرف بزند و بخواهد کسی را که با سیستم متریک حرف میزند را به بازیِ «اعداد» و «اختلاف اعداد» بکشاند.

      بدو برو درِ خونَ تون بازی کُن...
      منظورم خونهٔ «رائفی پور» است ....
      انسانِ کامل همونیه که تویِ چاهه

      حذف
  10. با درود به کژدم گرامی، همواره ممنون و سپاسگزارم که تحلیل ها و مطالب ارزنده ای که در این وبلاگ در اختیار عموم قرار می دهید چراغ راه آینده و نقشه راهی برای این سرزمین به غارت رفته و تاراج شده باشد!میخواستم در صورت امکان از طریق ایمیل و به صورت خصوصی تر در مورد مقوله ای با شما مشورت کنم، امکانش هست آدرس ایمیل خود را درج بفرمایید، بسیار ممنون و سپاسگزارم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      با آدرس جدید تماس ارتباط بگیرید

      سپاس

      حذف
  11. با درود خدمت کژدم عزیز
    فقط جهت تنوع، اجرای زیباییست امیدوارم لذت ببرید
    https://m.youtube.com/watch?v=QhiOSiQU4KM

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      سپاس ِ فراوان.
      آبی بر آتشهایی که دل را میسوزانند.

      شاید اگر موسیقی نبود.... همهٔ گونه هایِ انسانی می مُردند.

      حذف
    2. تحولات دارد بسرعت رخ می دهد آنوقت جنابعالی به دنبال موسیقی‌های بسان آب بر آتش هستید ؟!

      حذف
    3. بفرمایید آستینها را بالا بزنید و مسائل را حلّ کنید.

      حذف
  12. من (کژدم) نمیتوانم بفهمم و هضم کُنم که چرا این الاغ را به عنوانِ «منتقدِ فیلم» در رادیو فردا به رسمیّت شناخته اند؟؟!!!
    البتّه نویسنده بودن کارِ سختی نیست و حتّی بعضی روسپی زاده ها نیز در این وبلاگ نظریاتِ مشعشعانه مینویسند. کافی است که یک مادر بزرگِ «گاوِ دهاتی» نیز فقط «الفبا» یاد بگیرد و «عَجَغ وَجَغ» بنویسد. به همین خاطر بود که «نیمچه» گفت: اگر همگان نویسنده شوند؛ دورانِ مرگِ «فرهنگ والا» آغاز میشود.

    https://tinyurl.com/y6fuf348

    شاید به این خاطر که نامش «محمّد عبدی» است (مانندِ «محمّدِ نخستین» که پدرش نامعلوم بود و «عبدالله» نامیده شد) دچارِ مالیخولیاهایِ خود ساخته ای مانندِ «الاغ-قاطِرِ پرنده = بُراق» شده است که تا آسمانِ هفتم و یا آسمانِ هزارُ هفتم پرواز میکند و با «الله» آبگوشت پلو میخورَد؟؟؟؟!!!!. (خَر به آسمانِ هفتم می رود و امامِ زمان در زیرزمینِ هفتم قایم می شود = عجایبِ خرّیت).
    آیا کسی پیدا میشود که به زبانِ «روسپی زاده محمّد عبدی» آشنایی داشته و بگوید:
    آیا این بخش از سریال را به زبانِ اصلی دیده ای؟ یا اینکه«الدنگِ فرزانه» برایت زیرنویس و یا «دوبله» کرده است؟

    ... اِی «محمّدعبداللهِ ثانی»(محمّد عبدی ... اللّلّه)...
    «آریا» دَر یکی از فرقه هایی که «خدایِ مرگ» را میپرستند... آموزشهایِ «کشتار» به شیوه ای خاصّ را آموخته است. این آموزشها ؛ زمانی که با «خدایِ مرگ» روبرو میشوی ... مانندِ «زیره به کرمان بُردن» است.
    امّا آریا شیوهٔ «بی صورت بودن» را از همین فرقه یاد گرفته است. «آریا» با اینکه توسّط «بسیجیها» دچارِ مشکل است؛ امّا نمیخواهد با «سربازان» (بسیجیهاو داعشیها) درگیر شود؛ بلکه میخواهد به خاطرِ بقایِ «خانوادهٔ استارک»... باید «رهبریِ مرگ» (پادشاهِ شب) را از صحنه خارج کُند. زیرا میداند که بقیّه «بسیجی» هستند و در صورتِ «ریده شدن به هیکلِ پادشاهِ شب؛ انگلِ فرزانه و یا ابوبکر البغدادی و یا خردوغان» ... همهٔ «سربازان»(بسیجیها) بی پِدَر شده و خواهند گریخت.... امّا در مرحلهٔ نخست ؛ «بسیجیها» مانِعِ راهِ «آریا»هستند. «آریا» دچارِ مشکلِ «باز کردنِ راه» است و خود را گُم نکرده است.
    امّا این مفعولِ محمّدیِ عبدی؛ گویا فیلم رابه دقّت تماشا نکرده است.... زیرا «آریا» ...کسی بود که با «اسلحه»... پهلویِ «پادشاهِ شب» را دَرید و همهٔ «بسیجیانِ پادشاهِ شب» به دنبالِ مرگِ «پادشاهِ شب = خامنه ای = محمّد المصری = بن لادن = ابوبکر البغدادی = ابوبکر البشیر= کیم جونگ اوون)... همگی مانندِ «پشگل های محمدیِ عبدی»... از هم فرو پاشیده شدند.
    بخشهایِ بعدیِ سریال مربوط به دورانِ پس از پیروزی بر «مرگِ فرهنگی = اسلام = مسیحیّت = خریّت» است.
    نهایتِ داستان به «گلوبالیسم» خواهد انجامید.
    تمامیِ تلاشِ سازندگانِ این سریالِ تلویزیونی برایِ تبلیغِ «حکومتِ جهانی = گلوبالیسم» (پادشاهیِ متّحدِ اقلیمهایِ هفتگانه) بود.
    اگر کسی را پیدا کردید که نامش «محمّد» است.... حتماً یک «الاغ» است.
    امّا اگر کسی را یافتید که پس از «محمّد» ... کلمهٔ «عَبد» را نیز به یَدَک می کِشَد....

    حتماً «محمّد پسرِ عبدالله» است....
    یعنی «پدر نامعلوم» است.

    «پسرِ عبدالله» یعنی «پسرِ رهگذرِ نامعلوم».

    من (کژدم) این سریالِ تلویزیونی را با دیدیِ باز دنبال کرده ام و آنچه که مرا به این «دنبال کَردن» واداشت ... همان جوانی است که بر صندلی چرخدار نشسته و تمامیِ ادّعایش این است که:
    «می بیند».
    دلیلِ نشستن بر صندلیِ چخدار نیز این است که در کودکی چیزی را «دید»... که برخیها فکر میکردند: ... «نباید می دید».

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شاید فکر کنید که کژدم نباید «محمّد عبدی» را می گَزید. زیرا به هر حال موجودی «مکُش مرگِ ما» است و از راهِ «کُس شعربافی» نان در می آورد.
      این اوباش فکر میکند که این سریال تلویزیونی را به طورِ اختصاصی» فقط در کرهٔ مرّیخ نمایش میدهند و چون هیچکس نمیتواند به تماشایِ آن بنشیند؛ ««محمّد رسول الله عبدالله» میتواند هر کُس شعری که دوست دارد را ببافد و رادیو فردا نیز با پانویسِ «نظرِ نویسنده؛ نظرِ ما نیست» به خوردِ جماعت بدهد.
      نمیدانم این بی شرفهایِ رادیو فردا از چه پستانی شیر خورده اند؟ شاید هم از «کیرِ گاوِ نَر» شیر خورده باشند؟!!!! زیرا همهٔ شان میدانند که این بخش از سریال (قسمتِ سوّم از بخش هشتم) به هیچوجه با مزخرفاتِ «محمّد رسول الله عبدالله» هیچ خوانایی ندارد.
      شاید پرسش اصلی این باشد که کدامین روسپی زاده ای رادیو فردا را می گرداند؟

      حذف
  13. کژدم گرامی همزمان با سونامی حذف بی مصرفان پرمدعا، تماشای دست و پازدن هایشان برای فرار از حذف تدریجی چقدر جالب و دیدنیست
    https://www.weforum.org/agenda/2019/04/skills-jobs-investing-in-people-inclusive-growth/

    پاسخحذف
  14. برخلاف سخنانِ تند و آتشین؛ جنگی میانِ آمریکا و رژیمِ شیعی درکار نیست و آمریکا در صدد تشدیدِ بیشترِ تحریمها است تا رژیمِ شیعی از نظرِ مالی کاملاً به گدایی بیفتد و دچارِبحرانهای داخلی شود. این بحرانها ازیک طرف اجتماعی و از طرفِ دیگر تشدیدِ اختلافات میانِ باندهای رژیم خواهد بود.
    لذا برای مدّتی هرگونه سخن گفتن فقط تکرارِ مکررات خواهد بود و ارزشی ندارد.
    سرگرم شدن با سریالِ تلویزیونی «بازیِ تاج و تخت» بهتر است.

    حال که در بخشِ نظرات از سریالِ «بازی تاج و تخت» سخن به میان آوردم؛ در ۳ بخشِ پایانی؛ کسی که بازی را تغییر خواهد داد؛ همان دخترِ جوان (آریا) است. «سِرسی» بدستِ «آریا» کشته خواهد شد. تنها راهِ دسترسی به «سِرسی»؛ کشتنِ «دانشمند و مشاورِ سِرسی» توسط «آریا» و استفاده ازپوستِ صورت دانشمند است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم عزیز کاملا مشخص است که این سریال به جز جذابیت داستان چیزی فراتر نیز برای شما دارد که آن را دنبال می کنید چون تاجایی که می دانم شما زیاد اهل فیلم و سریال دیدن نیستید، به هرحال من به شخصه به عنوان کسی که وقت زیادی را صرف تماشای فیلم ها و سریال ها کرده ام به جرئت می توانم بگویم که این سریال از هرلحاظ استانداردهای سینمایی حداقل به عنوان یک سریال را جابه جا کرده است و فکر نکنم به این زودی ها دوباره شاهد چنین شاهکاری باشیم

      حذف
    2. اخوندها با مانور دادن بر روی قیمت بنزین بیشتر از خود افزایش قیمت بنزین هدفشان سنجیدن افکار مردم بدبخت ایران و حدس زدن عکس الهملهای بعدی انها بوده و امت همیشه در صحنه با هجوم به صفهای بنزین نشان دادند که همچنان گذار دمکراتیک با توسل به صف را به هر راه حل دیگری ترجیح می دهند در نتیجه با توسل به امام عصر و صفهای رای خود را اماده شرکت در انتخابات مجلس می کنند...کژدم تو که مشتریهایی پروپا قرصی داری بگو به ترامپ و پامپئو این موضوع رو برسونند که خیلی دل خجسته ای دارند که فکر می کنند با فشار اوردن همه جانبه به این مردم می توانند در انها تحرکی ایجاد نمایند...مردم ایران تبدیل به زامبیهایی در جهت معنویات حضرت عصر تبدیل شده اند ...

      حذف
    3. چقدر تلخ و چه قدر واقعی../ کژدم با درود این سریال خیلی سر و صدا کرده اما خب متاسفانه بشخصه در شروع دیدنش بخاطر اینکه همه مشغول سپوختن همدیگه بودند..زده شدم و نتونستم از بخش های خوبش در ادامه استفاده کنم..ظاهرا این سریال فانتزی میاد یا اینجور وانمود میکنه../ کسی راه حلی برای آموختن مدیتیشن واقعی در ایران داره!؟..(حتی بصورت خودآموز) جایی که خبری از معابد بودایی نیست :/

      حذف
    4. ناشناس گرامی
      همه میتوانند «مدیتیشن» بکنند.
      همهٔ انواعِ مدیتیشن نیز«واقعی»هستند.
      مانندِ این است که «همه میتوانند الفبا یاد بگیرند».
      امّا پرسش این است که آیا همهٔ آنهایی که «الفبا یاد گرفته اند»... ویکتور هوگو و یا «دانته» میشوند؟
      همه میتوانند تاریخِِ «سرخوشیِ انسانها» را دنبال کنند... امّا آیا همهٔ شان «فردریک ویلهلم نیمچه» میشوند؟ (درست خواندید .... «نیمچه»)

      همه میتوانند «ریاضیات» و یا «شیمی» و یا «مهندسی» بخوانند.... امّا آیا همهٔ شان «نادر انقطاع» میشوند؟
      «معابد بودایی» فقط میتوانند «راهی ویژه» برایِ «مدیتیشن» در راهی خاصّ را ارائه دهند.
      بقیّه اش به عهدهٔ «رهرو» است.
      اکنون مرزهایِ آموزش به فراتر از «معابدِ بودایی» رسیده است.
      کافی است که در «you tube» به «مدیتیشن» اشاره کنید ... تا ۱۰ ها هزار منبع در اختیارتان بگذارد. ...
      ازآنهایی که به منابعی دسترسی داشته اند و همهٔ تلاشِ خود را کرده اند ... فقط یک جمله بپرسید:

      آیا شده است که زمانی که در پیاده رو در خیابانها راه میروید ... ناگهان احساسِ «بی وزنی» کرده باشید؟ ...
      گویی که در پیاده رو به جایِ «گام برداشتن» ؛ در حالِ «لغزیدن» با فاصله ای کَم از زمین حرکت میکنید؟
      اگر کسی به این مرحله رسید.... به معبد نیاز ندارد.
      آنهایی که در معابد به این مرحله میرسند نیز دلیلی بر «حقّانیّتِ آن معبد» نیستند.
      بلکه دلیلی بر «حقّانیتِ خود» هستند.

      همیشه به یاد داشته باشید که فرقِ زیادی میانِ «پیرو» و «رَه رو» وجود دارد.

      کژدمِ بودا

      حذف
    5. با سپاس فراوان و ممنونم.. شما حرف ندارید.

      حذف
  15. طبق فیلمنامه قبلی که لو رفت و مسئولان شبکه تلوزیونی مجبور شدن تغییرش بدن سرسی توسط آریا و دقیقا به همین شکل کشته میشد. ولی خوب فیلمنامه اصلی که از قبل تهیه شده بود یعنی از قبل از تولید سریال نوشته شده بود به سرقت رفت و مجبور شدن و فیلمنامه فصل آخر رو تغییر دادن.اما چیزی که نظر منو جلب کرده اینه که چرا کژدم انقد مجذوب یک سریال فانتزی شده. نکنه وبلاگت افتاده دست رائفی پور. به کژدم نمیخورد وقتشو با دیدن سریالای فانتزی هدر بده. من کتابش رو هم میخونم و کتابش یک شاهکار واقعیه و خیلی از سریالش قشنگتره و یک دنیایی از فلسفه و ادبیات و سیاسته و شخصیتهای کتاب واقعی تر از شخصیت های سریال هستن. یعنی خیر مطلق یا شر مطلق نیستن و قضاوت کردن اصلا راحت نیست. و حرف آخر هم اینکه وقتی به اینجور داستانهای فانتزی نگاه میکنم فکر میکنم ای کاش نویسنده هایی داشتیم تا با نوشتن رمان های تاریخی و فانتزی ایرانی میتونستن مقداری حس وطن پرستی و قهرمان گرایی به ساکنین ایران تزریق کنن تا از این کرختی در بیان. فکر نمیکنین کمبود همچین نویسنده هایی به شدت احساس میشه؟ مثل نویسنده هایی مثل سبکتین سالور که رمان تاریخی نسل شجاعان رو نوشته؟ بنظرتون شعر و ادبیات نمیتونه مقداری رو مردم تاثیر بزاره؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کُس شعر نگو... که فیلمنامه لو رفته بود.
      سند بده....
      این سریال فانتزی نیست....

      حذف
    2. ناشناس گرامی
      قرار شد که «سَنَد» بدهید که در کجا اعلام شده است که HBO به خاطرِ لو رفتنِ پایانِ داستان؛ آنرا عوض کرده است؟
      آیا میترسید که پیشبینیِ کژدم درست ازآب در آید و خوانندگان فکر کنند که کژدم یک «جادوگر» است؟
      البتّه پیشِ خودمان بمانَد که زمانی که در ایران بودم؛ عدّه ای میگفتند که من جادوگر هستم.
      امّا تا به حال کارهایی را که جادوگران میکنند و «میلیاردر» میشوند را نکرده ام. لذا «جادوگر» نیستم. HBO نیز سناریوهایِ سریالها و فیلمهایش را در اختیارِ من نمی گذارد.
      لذا اگر دیدید که «سِرسی» و آن «دانشمند» به دستِ «آریا» کشته شدند؛.... خودتان این پیش بینی را به هر حسابیکه دوست دارید بگذارید.

      در ضمن:

      آیا میدانید که «حاجی بادمجان میرزا قاسمی» چگونه به «دَرَک» خواهد رفت؟
      آیا به قولِ خودشان «شهید» خواهد شد؟
      و یا به دلیلی بسیار «کیری» خواهد مُرد.

      من (کژدم) .... میدانم.

      حذف
    3. من این فیلمنامه رو پارسال خوندم و کافیه تو گوگل سرچ کنین تا پیداش کنین و من نگفتم شما تقلب کردین و اتفاقا تعجب کردم وقتی شما انقد دقیق پیشبینی ‌کردین و خواستم بگم اگر پیشبینیتون ی وقت درست از آب در نیومد دلیلش اشتباه شما نیست بلکه دلیلش به سرقت رفتن فیلمنامه اصلی بوده و فیلم نامه ای که لو رفت دقیقا بر اساس روال اصلی داستان بود یعنی منطقی ترین سناریو برای حذف سرسی همین بود که شما گفتین ولی خوب فیلمنامه لو رفت و تهیه کننده ها مجبور شدن برای غافلگیر کردن دنبال کننده ها روال اصلی داستان رو تغییر بدن و سناریوهایی رو بسازن که منطقی نیست.و بنظرم کیفیت سریال هم بخاطر همین اتفاق افت کرده چون تفکر خاصی پشت حوادثی که رخ میده نیست.البته شایدم سرسی واقعا همینجور کشته بشه که اگه اینجور کشته بشه واقعا جادوگرها باید لنگ بندازن جلوت . چون الان دیگه همه اطمینان دارن که سرسی اینجور کشته نمیشه

      حذف
    4. ناشناس گرامی
      آیا می شود لطفاًدوباره گوگل را سرچ کنید و لینکِ مطلب را در اختیارِ خوانندگان بگذارید؟
      من اهلِ تلویزیون و سینما و داستانسرایی نیستم.
      همانطوری که گفتم آن مردِ نشسته بر صندلی چرخدار که او را «بیننده = شمن» مینامند؛ مرا به تماشایِ این سریال کشانید.
      این شخص (بیننده = شمن)تمامی آنچه را که یک شمن استعداش را دارد را به نمایش نمیگذارد و یک «شمنِ هالیوودی» است. امّا به خاطرِ «فرهنگِ حاکمِ کنونی»... «شمنیسم» به دنیایِ «ماورایی و جادوگری» و قدرتهایِ ماورایی تعلّق دارد.
      آن زنِ «سرخ پوش» در این سریال یک «Pagan» است... امّا به عنوانِ یکی از کاهنانِ معبدِ «پرستشِ نور» معرفی شده است که اشاره به «ذکریّا» و «یحیی تعمید دهنده» (منداییها) دارد که با «افکارِ تفسیریِ مسیح» از «مندائیسم» مطابقت داده شده است تا خدایِ ناکرده «مسیح» فراموش نشود و این سریال به سرنوشتِ تحریمِ تماشایِ «هَری پاتر» از طرفِ کلیساها دچار نگردد.
      این سریالِ تلویزیونی«فانتزی» نیست....
      آنچه که به طورِ واقعی «فانتزی» است... شیوهٔ نگاهِ «انسان سانها» به مسائل است.
      آیا میتوان از کسی که به دلیلِ «اسهال و استفراغ» مُرده است... شفا خواست؟
      با چشمهایِ باز و بدونِ نیاز به «دانِشِ انشتینی» ... میبینید که ساکنینِ ایران در این دنیایِ «فانتزی» زندگی میکنند.
      آیا این «شفا خواهی» تقصیرِ آن شخص است که خود از اسهال و استفراغ مُرده است؟ یا نتیجهٔ «تفکّراتِ فانتزیِ پیروان» است که مانندِ الاغها افسارِ خود را به «شارلاتانها» (صنفِ انگلی) سپرده اند؟
      من (کژدم) نه جادوگر هستم و نه به «لُنگ انداختنِ جادوگران» نیازدارم.
      من (کژدم) نیز مانندِ همهٔ شما «حقّ حرف زدن» دارم.
      آیا در این دنیا فقط کسانی حرف میزنند که همهٔ تحلیلها و بَر آوردها و استراتژیهاییشان درست بوده است؟
      اگر اینگونه است... چرا همه به صورتِ «اوباما» تُف نمیکنند؟
      یا پیش از آنکه به صورتِ «اوباما» تُف کنند... به صورتِ خود تُف نمیکنند که به خاطرِ «افکارِ فانتزیِ باور به شفادهندگان» به او رأی دادند؟

      حذف
    5. ناشناس گرامی
      هرگز فکر نکنید که در «غرب» به خاطرِ «لیبرالیسم»... فیلمهایی که توسّطِ کمپانیهایِ بزرگ تولید میشوند نیز از «گزندِ حاکمیتِ موازیِ «کلیسا» (حاکمیّتِ انگلها) در اَمان هستند. به همین «ترامپ» نگاه کنید که به رأیِ «مسیحیانِ صهیونیت» نیازدارد و این «نیاز» در افکارِ واقعیِ او «موج و اعوجاج» ایجاد می کُند.
      یک دانش آموزِ «آیینِ شمنی» هرگز نمیتواند این «دیده ها» را «نادیده» بینگارد و به دیگران (گونهٔ انسانی) گزارش ندهد.
      فرقِ من (کژدم) با بسیاری از دیگران که «تریبون» دارند در همین نکته نهفته است:

      - آیا «میبینم» و یا اینکه «هذیان میبینم»؟

      - آیا باید گزارش دهم؟ ... اگر «غلط» از آب در آمد... چه؟ آیا باید با «آبرویم» بازی کُنم و احتمالاً «شُغلم» را از دست بدهم؟

      کژدم میگوید:

      بِشاش به «آبروهایِ عاریتی»... اگر «دیدی» ... گزارش بده.
      «آبرو» باید نگرانیِ «بی آبروها» باشد.

      دانش آموزِ آیینِ شمنی... در فکرِ «آبِروهایِ عاریه ای» از طرفِ آنچه که «جامعه» نامیده میشود نیست.
      فقط باید تلاش کند که بهتر ببیند.

      اگر تلاش نکُنَد؛ ....دیگر «دانش آموز» نیست و به گلّه هایِ الاغها و گاوها می پیوندد.

      حذف
  16. رژیم به نیروهای نیابتی در غزه و یمن دستور داده اسرائیل و عربستان رو هدف راکت و موشک قرار بدن و اوضاع رو متشنج کنن تحلیلتون در این باره چیه چه هدفی دارن

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تحلیلِ من اینه که :
      بگذارید هر کاری که میتوانند بکنند.

      حذف
  17. درود بر کزدم
    درباره ی شمنیسم از شما سوال داشتم.تو مطالب قبلی وبلاگ خونده بودم شما از اموزه ی شمن ها در کارتون استفاده میکنن میشه بهتر توضیح بدین؟کتاب های کاستاندا راهکار های خاصی درباره رویابینی رو نگفتن فقط شرحی از خاطراته خب چه طور بدون مربی میتوان یک سفر رو تجربه کرد؟ در آخرهم نظرتون رو نسبت به مواد روانگردان چیه؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      اگر در مطالبِ قبلی مطلبی خوانده اید... بهتر است که به خواندنِ مطلبِ پیش از آن مراجعه کنید.
      من از «آموزه هایِ شمنی» استفاده نمیکنم.
      زیرا «آیینِ شمنی» مانندِ «ادیان» نیستند که راهکاری دیکته شده از طرفِ «الله» و یا «پدر» و یا «یهوه» برایِ رسیدن به «بهشت» و یا «ملکوت» داشته باشد. «شمن ها» برایِ رسیدن به «روسپی خانهٔ الله»؛ روزه نمیگیرن و دیگران را با «بویِ گَندِ دهانشان» آزار نمی دهند.
      نخستین «الله ها» و «قوانینِ الله ها» را «Pagan ها» تولید کردند.
      در دنیایِ شمنی به جُز «واقعیّتهایِ طبیعی» که گونهٔ انسانی با آن دست به گریبان است؛ چیزِ دیگری وجود ندارد که نقشِ «پیام رسان» و یا «نجات دهنده» داشته باشد.
      زمانی که «سِیل» آمد...
      اگر توانایی داشته باشی؛ نه تنها زنده می مانی... بلکه میتوانی از عواقِبِ سیل نیز بهره مند شوی.
      امّا اگر توانایی نداشته باشی...
      دَهَنّت ... از شیشه نیز صاف تَر خواهد بود.

      حذف
  18. کژدم ؛ قبول داری اگر بر خلاف نظر شما ؛ جنگ شد باید دیگه این وبلاگ رو تعطیل کنی و بری ساندویچی بازکنی ؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اشتباهِ شما در این است که فکر میکنید این وبلاگ «ساندویچ فروشی» نیست. زیرا در این وبلاگِ غیرِ غیرِ معمولی؛ «ساندویچهایِ سنگی» فروخته میشود که خوردن و هضمِ آن بسیارسخت است.
      امّا در رابطه با «جنگ» باید بگویم که من هرگز احتمال یک حرکتِ احمقانه که باعثِ بروزِ جنگ شود را انکار نکرده ام.
      تمامی آرایشهای کنونی؛ ظاهراً نشانه هایِ «جنگ» را نشان میدهند و «دنیایِ رسانه ها» برای جذبِ مشتری و فروشِ بیشتر؛ این نشانه ها را «بسیار جدّی» تلقّی میکنند.
      وارد شدن به «فازِ جنگی» برای هر ۲ طرف بسیار «پیش رَس» است.
      آمریکایِ ترامپ به «ذوب کردنِ قطره به قطرهٔ رژیمِ شیعی» کمر بسته است و به عواقبِ احتمالیِ این استراتژی نیز آگاه است و برای این عواقب نیز نقشه هایِ متعدّدی را طراحی نموده است.
      لذا احتمالِ آغازِ جنگ از طرفِ آمریکا؛ منتفی است.
      امّا در سویِ دیگر رژیمِ شیعیِ حاکم بر ایران را داریم که ظاهراً مانندِ گُربه موهایِ دُمَش را سیخ کرده و از خود علایم جنگی نشان میدهد. امّا این علایم نیز مانندِ «تانکِ فلّاق» و «موشکهایِ نقطه زن» قلّابی هستند.
      «انگلِ فرزانه» اگر واقعاً یک «الاغ» نباشد؛ میداند که چگونه «داعش» را تولید کردند و چگونه به «گور» سپردند.
      داعش اکنون از یک سازمانِ مخوف که نیمی از سوریه و عراق را تسخیر کرده بود به گروهی «چه گوارایی» تبدیل شده است که حدّ اکثرِ توانایی اَش انفجارهای پراکنده در چند کشور است که در دنیایِ سیاستِ بین المللی در حدّ «گزیدگیِ پشّه» به شمار می آیند.
      مهمّ تر اینکه؛ «آغازِ جنگ» اهمیّتی ندارد؛ بلکه «سازماندهیِ ادامهٔ جنگ» اهمیّت دارد.
      رژیمِ «انگلِ فرزانه» میداند که قدرتِ چنان «سازماندهی» را ندارد. زیرا مشکلِ اصلی ناوِ جنگیِ «آبراهام لینکُلن» نیست. بلکه مشکلِ اصلی تشکیلِ «ناو گروههایِ بین المللی» است.
      اگر «الاغِ فرزانه» معنیِ «ناو گروههایِ بین المللی» را نمی فهمد؛ حتمالً کسانی را در اطرافش دارد که ابن جملهٔ کوتاه را به «زبانِ الاغی» برایش ترجمه کنند.
      شاید برخی از الاغها (مانندِ شما) فکر میکنند که میتوان مثلاً فلان جزیره را تسخیر کرد. امّا باید باید به «زبانِ الاغی» به آنها گفت: «تسخیر مهمّ نیست» بلکه «نگهداری» مهمّ است.
      «الاغِ فرزانه» وسپاهِ پاچاهاردارانِ معروف به «قدس» میدانند که هیچ پوخی نیستند و اگر «حاجی بادمجان» تبدیل به «آریو برزن» شده است؛ به خاطرِ امدادهایِ «آشکار» و «غیبی» از طرفِ «آمریکایِ اوباما» و «روسیه» و سپس «دولتِ ترامپ» است.
      نتیجهٔ نهایی اینکه:

      برایِ حفظِ «نظامِ شیعه هایِ شنیعه»؛ حتّی «کون دادن» نیز در «فقهِ شنیعِ شیعی» جایگاهی مقدّس دارد. زیرا «امام حسین» در کربلا حتّی حاضر شد که «کون بدهد» امّا از او نپذیرفتند.
      بقیّهٔ امامان شیعه پس از «حسینِ شجاع» که به کون دادن راضی شد؛ همگی «بی خایگان» و «شکم و زیرِ شکم پروران» بودند.

      پروندهٔ آنهایی که «سپاهِ قدس» را آفریدند و در «عراق و سوریه» به آن «پر و بال» دادند؛ اکنون در دستِ «دولتِ ترامپ» است.
      امّا قضیّه بسیار بزرگتر از آن چیزی است که ذهنِ کوچکِ شما در BBC و DW و رادیو فردا؛ می بینَد و هیجان زده میشود.

      حذف
  19. درود بر کژدم
    شما در گذشته درباره راهکار مبارزه و لزوم سازمان یافتگی مبارزات صحبت کردین ولی من هیچ موقع جواب این پرسش که چرا باید مبارزه کنیم رو نشنیدم.آیا یک کرد که ایران برایش یادآور اعدام همزبانی هایش است که فقط برای اندیشه شان (تجزیه کردستان)کشته شده اند مبارزه میکند؟ آیا یک خوزستانی که اگر بر فرض بخواهد مبارزه کند ریه های پر شده از خاکش به او اجازه مبارزه را نمی دهد برای کشور تهران و بندر های پهلوی که نفت و سرمایه اش را بالا کشیده مبارزه میکند؟ایا بلوچ کپرنشین ایران برایش اهمیت دارد؟ آیا کرمانشاهی مکان خواب برایش مهمتر است یا آزای حجاب مردم کشور تهران؟ من بار یگر از کژدم گرامی میپرسم که ما چرا باید مبارزه کنیم؟آیا مردم ایران حاضر هستن برای زندگی بهتر فرزندانشان از جان خویش بگذرند؟آیا خانواده هایی که مشکلشان نه دزدی مسئولین بلکه نداشتن فرزند مسئول است حاضر به حضور در خیابان هستن؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      زمانی که از «مبارزه» سخن میگوییم؛ بحث بر سرِ «ادامهٔ حیات» است. ادامهٔ زندگی در جوامعِ انسانی؛ مفهومی بسیار بالاتر از ادامهٔ زندگیِ «جانوری» دارد. زیرا سخن از «ادامهٔ زندگیِ گروهی» در دنیایِ پُر تلاطمِ «قدرتهایِ سیاسی و اقتصادی» است که نه تنها «کُردها» بلکه «تُرکها» و «بلوچها» و «فارسها» و .... نشان داده اند که لیاقتِ «بَر کشیده شدن» به «قلّه هایِ قدرت در سطحِ بین المللی» را نداشته اند و ناچار (بیچاره) هستند.
      شاید تنها دلیلِ این امر «نداشتنِ رهبرانِ مناسب» بوده است.
      من (کژدم) فکر میکنم که بهتر است «با همدیگر» باشیم و فریبِ «شعارهایِ احمقانهِ جدایی» را در این دنیایِ پر تلاطمِ زندگیِ سیاسی - اجتماعیِ بین المللی که موجهایِ آنرا «قدرتهایِ حاکمِ بین المللی» تولید میکنند؛ نخوریم.
      بیاییم و «خودمان» باشیم.
      باور کنید که اگر «خودمان» باشیم؛ مشکلی به نامِ «فارس»؛ «تُرک»؛ «بلوچ»؛ «عرب» و .... وجود ندارد.
      فقط به رهبری از این جنس نیاز داریم که بتواند «ناتوانایی هایمان» را گوشزد کرده و با زدودنِ آنها به «قدرت» تبدیل کُند.
      «ما» میتوانیم به جایِ «بازیچه بودن» به یکی از «بازیگران و بازی سازانِ بین المللی» تبدیل شویم.
      دوستِ من... اشتباه نکُن.
      در طولِ تاریخِ ۳۰۰۰ ساله اشتباههایِ محاسباتیِ بسیاری کردیم و اکنون اینجا هستیم.
      اشتباه بَس است.
      اکنون ... اشتباه دیگر اشتباه نیست...
      بلکه خیانت به «ادامهٔ زندگی» است.

      حذف
  20. کژم جان من در صحبت های قبلی شما متوجه شدم که شما تحصیلات دانشگاهیتان در رشته های مهندسی است.شما چرا با وجود علاقه به سیاست و فلسفه (نیمچه) مهندسی رو انتخاب کردید؟ آیا مهندسی را برای امرار معاش انتخاب کردین یا پیروی از سنت قدیمی شاگرد اول کلاس؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      «مهندسی» یعنی داشتنِ «همهٔ دانِشِ کار بُردی».
      «مهندسی» یعنی «آفرینندگی».

      «مهندس» یعنی ..... «خدا»

      حذف
  21. و سوال آخری که امروز ازتون داشتم درباره ی دیدگاهتون درباره ی زنان ایرانی.من در صحبت های که ازتون خوندم تا امروز صحبتی درباره ی زنان نشنیدم. از دیدگاه من یکی از عوامل اصلی سقوط پهلوی ها حضور احمقانه ی زنان (به تقلید از غرب) در جامعه بوده.زنانی که حضور نامحرم را برنمیتابند و با لباسی های نیمه عریان در سواحل شمال از عدالت حضرت علی صحبت میکنن مطمعنا به سادگی بازیچه ی دست قدرتمندان میشوند.ایا به نظرتون با این وضع موجود در آینده ایران منزوی کردن و استفاده از اونها به عنوان ارضا کننده نیاز جنسی و پرورش دهنده کودکان شایسته تر نیست تا پر کردن ذهن آن ها با اندیشه های فمنیستی و برابری خواهی.از دیدگاه من باید از طریق رسانه ها زنان رو به دو قطب مذهبی و غیر مذهبی تبدیل کنیم و بقیه مسیر رو اونها ترسیم کنن و ما فقط نظاره گر داستان باشیم شاید این روش مناسبی برای کنترل افکار این انسان سان های احساساتی است البته مطمئنا در این بین زنان باهوش و سیاستمداری که قدرت رهبری دارند نیز پرورش پیدا میکنند که دولت باید اونها رو از جامعه زنان معمولی خارج و اونها رو تحت نظارت داشته باشه تا مبادا مشکل آفرین بشن.خلاصه از دیدگاه من زنان چاقوی دو لبه ای هستند که اگر اموزش درستی در کودکی نداشته باشند میتوانند یک جامعه رو به نابودی بکشونن

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نا امیدِ گرامی
      اگر منظورتان از«زنان» همان «ماده ها» هستند... باید بگویم که «قدرتِ ماده ها» به خاطرِ «ضعفِ جنسیِ نَرها» (کیرهایِ پُر طمع) است.
      امّا اگر منظورتان از «زنها» ... «قرة العین طاهره» و یا «ژاندارک» و .... است...
      من هیچ «زنی» را ندیده ام که سفرهٔ «فاطمه جنده» باز کُند.
      هوادارنِ اصلیِ «فاطی کُس قلمبه»... «ماده ها» هستند و نه «زنها»...

      خَر فهم شد؟

      حذف
    2. بله. کژدم.
      گویا به ایشان خر فهم شد. اگر تفهیم اتهام نشده. می تواند به سیوالاتش ادامه دهد. ولی به نظر شده.

      حذف
  22. علی عبدالرضایی جدیدا سر و کله ش پیدا شده و ادبیات تند و خشنی هم داره و گروهی ساخته به اسم ایرآنارشیستها. ایشون رو میشناسین؟ بنظرتون ی شیاد مثل حسینی ری استارته یا واقعا میخواد مبارزه کنه؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      ایشان را نمی شناسم. سیّد حسینی را نیز نمیشناختم.
      یک مشخّصه را هرگز فراموش نکنید:
      هر گروه و دار و دسته ای که ظهور کرد؛ امّا کُشتنِ «انگلهایِ صفوی» و «پاسدارها» و «بسیجیها» و ««فاطی کُس قلمبه ها» رااز دستورِ کار خارج کرد...
      بدانید که «کُس شعر» میگوید و تولیدِ «حکومتی» است.

      حذف
    2. «سیّد رضا حاجی زاده» نیز نقشِ «کیرِ زاپاسِ انگلهایِ صفوی» را بازی میکُند.

      حذف
    3. ناشناس گرامی
      نامِ «علی عبدالرضایی» را گوگل کرده و یکی از مصاحبه هایش را نیز به طورِ کامل گوش دادم.

      نمیدانم که چرا این موجود با کلاهِ مشهور به «چه گوارایی» در مصاحبه اش ظاهر شده است؟!!!
      شاید فکر میکند که در عرصهٔ ادبیّات برایِ خودش یک «چه گوارا» است.
      اگر بخواهد «چه گوارا» باشد؛... باید «کشتارگر» باشد و بر علیهِ «سانسور» سخن نگوید؛ بلکه باید به «مرگِ سانسورگران» فتوا دهد....
      یعنی اینکه: امکانِ زندگیِ «سانسورگران» را با «مرگِ آنها» از عرصهٔ زندگی «سانسور» کُنَد.
      من به اینگونه موجوداتی که فقط به خاطرِ «سانسورِ ابرازِ احساساتِ شخصی به زبانِ ادبی»؛ دچارِ آرمانِ مالیخولیاییِ «حاکمیّتِ غیرِ سانسوری» هستند؛ اعتماد ندارم.
      Body language این شخص نشان میدهد که به جامعهٔ Rainbow Society تعلّق دارد و مشکلَ اصلی او را میتوان با «ازدواجِ سفید» در میانِ Rainbow Society به آسانی حلّ نمود.
      این موجود حتّی نمیتواند یک جُفت «قیزیل بوئرجوک» را به «انقلابِ سیاسی و اجتماعی» بکشاند.
      آن «کلاهِ کَج کلاه خانی»... پتهٔ «بی ارزشیِ او» را به رویِ آب میریزد.
      مثلِ این میماند که «کژدم» در صحنه ظاهر شده و با «لبهایِ ماتیک زده» ... فتوای قتل بدهد.

      حذف
    4. مایک پمپئو در نشست خبری جلوی صدها دوربین خبرگزاری های دنیا:
      آمریکا به قدرت به چشمان شرارت دنیا خیره خواهد شد و همچون چرچیل، شرارت را پاک خواهد کرد!

      کژدم جان اگر جهموری اسلامی دست از خطا کنن در ماتحتشان مراسم کربلا برگزار میشود اما اگر این وضع ادامه پیدا کند باید منتطر عملکرد مردم بمانیم.شاید بهترین کار برای نظام لیسیدن خایه های ترامپ و صبر کردن تا انتخابات بعدی و امید بستن به گلوبالیست و ناجی امام زمان باشد.

      حذف
    5. درود بر کژدم
      به نظر شما آینده ی بعد از جمهوری اسلامی چه کسی خدای ایرانیان میشود؟از دیدگاه من پهلوی از شانس بالایی برخوددار است در صحبت های قبلی گفته اند که اگر مردم جمهوری میخواهند رییس جمهور میشوم اگر شاهنشاهی میخواهند پادشاه میشوم.این صحبت نشان از درک بالای ایشان از فهم مردم ایران است.به نظرتان احتمال حمایت ترامپ از ایشان وجود دارد یا خیر؟

      حذف
    6. ناشناس گرامی
      لیسیدنِ خایه هایِ ترامپ «افاقه» نخواهد کرد.
      این وضعیّت ادامه خواهد داشت تا «انگلهایِ صفوی مسلک» سوراخِ کونِ «سگ» را بهترین «محیطِ زیست» بدانند و از صحنهٔ اجتماعی خارج شوند.
      گلوبالیستها به «جلزّ وَ وِلزّ» افتاده اند و میدانند که در انتخاباتِ ۲۰۲۰ شکستِ سنگینی خواهند خورد.
      در میانِ «جمهوری خواهانِ آمریکا» نیز شخصیّتِ شایستهٔ «رهبری» وجود ندارد.لذا دونالد ترامپ تنها «پرچمِ ملّی» باقی خواهد ماند.

      حذف
    7. این مصاحبه ای که شما دیدید متعلق به زمانیه که هنوز وارد فضای مبارزه با رژیم نشده بود. الان یک کانال تلگرامی داره و صحبتهاش رو به صورت ویس تو کانالش میزاره و اتفاقا چون تا حدودی نظرش به نظر شما نزدیکه من فکر میکردم شما باید ارتباطی با هم داشته باشین. شیوه مبارزه اش همونیه که شما میگید البته تا حدودی اینجوریه. اگر تلگرام دارید میتونید یکی دوتا از ویس هاش رو گوش بدید. افکارش تا حدودی ضدسرمایه داریه ولی خوب از طرفی کاملا ضدمارکسیستی هم هست.شیوه مبارزه ش هم اینه که به هر طریقی به رژیم ضربه بزنیم از کشتن پاسدار گرفته تخریب عابربانکها و آتیش زدن مکانهای عمومی. ولی چون در انگلیس زندگی میکنه نمیتونه اینها رو صراحتا اعلام کنه.میگه خود مبارزین باید منظور من از شیوه مبارزه رو بفهمن. به رضا پهلوی هم به شدت انتقاد میکنه چون معتقده برای مبارزه با بسیجی ها و پاسدارها رحم رو باید به کل فراموش کرد و نباید تفاوتی بین پاسدارها گذاشت یا چیزی به اسم آخوند خوب و آخوند بد نداریم و اسلام و فرهنگ اسلامی باید به کل زدوده بشه از خاک ایران. در توییتر و اینستگرام هم فعالیت داره.

      حذف
  23. ناشناس گرامیِ ناشناس۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۸:۴۹

    اگر کسی بخواهد این جامعهٔ فلک زدهٔ ساکنِ ایران را نجات دهد؛ «سیّد رضا حاجی زاده» و یا «حسن صبّاحی ها» نخواهند بود. بلکه باید کسانی از جنسِ «کژدم» و یا نزدیک به او باشند.
    وَ گرنه؛ اروپا و آمریکا به ساکنینِ ایران و مدّعیانِ رهبریِ آنها حتّی به ارزشِ «پشمِ خایه هایشان» نیز نگاه نمی کنند و نگاه نخواهند کرد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم جان نظرتان نسبت به انجمن پادشاهی ایران چیست؟ فردی مثل فولادوند را حتی راننده های تاکسی ایران نیز اسمش را نشنیده اند.چه طور افرادی از جنس کژدم امکان ترقی دارند؟ آیا اصلا راه ترقی وجود دارد؟

      حذف
    2. کژدم و به مانند کژدم غریب هستن چه در داخل و چه خارج ....نه رسانه ای...چه تشکلی...نه پشتوانه ای...چگونه قرار است وارد بازی شوند و به رسمیت شناخته شوند؟!!!

      حذف
    3. کژدم ...واقعا حیف...کاش تریبونی داشتی ...کاش رسانه ای...حامی یا تشکلی داشتی...افکار کژدم و امثال کژدم غریبانه باقی مانده و خواهد ماند...انگار سرنوشت محتوم امثال شما غریب ماندن و انزوا است

      حذف
    4. ناشناس گرامی

      انجمنی به نامِ «انجمن پادشاهی ایران» وجودِ خارجی ندارد.

      حذف
    5. ناشناس گرامی
      بگذارید یک «جوک» قدیمی برایتان بگویم که بسیار تزدیک به شرحِ حالِ «کژدم» است.

      روزی از طرفِ «آموزش و پرورش»؛ بازرسی را برای دیدار از مدرسه ای در یک روستایِ دور افتاده می فرستند.
      وقتی که بازرس واردِ مدرسه میشود... مردی را می بیند که در حالِ «رفتگری» و جارو کردن است.
      بازرس:
      سلام...
      من بازرس هستم...
      آموزگارها کجا هستند؟

      رُفتگر:

      آموزگار من هستم.

      بازرس:

      یعنی هم «رُفتگر و هم آموزگاری»؟

      رُفتگر:

      بله قربان.

      بازرَس:

      مُدیرِ مدرسه کجاست؟

      رُفتگر:

      مدیرِ مدرسه دارد با شما حرف میزند.

      بازرس:

      یعنی شما هم «رفتگر» و هم «آموزگار» و هم «مدیر» هستید...؟؟!!!!

      رُفتگر:

      بله قربان.

      بازرس:

      دانش آموزها کجا هستند؟

      رُفتگر:

      قُربان ... فقط ۲ دانش آموز داریم که یکی از آنها «عقبماندهٔ جسمی و ذهنی» است و دیگری نیز فقط با «شومبولَش» بازی میکند.



      نتیجه اینکه:

      کژدم همان «رُفتگر ـ آموزگار ـ مُدیر» است.


      بقیّه نیز معرّفِ حضور هستند .... البتّه اگر تعارف نفرمایید.

      حذف
    6. پس درود بر این مدیر اموزگار و چه قدر ما خوشبختیم که دست روزگارما را در مسیر وبلاگ شما و اندیشه های شما قرار داد

      حذف
    7. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

      حذف
    8. این جهان با تو خوشست و آن جهان با تو خوشست
      این جهان بی من مباش و آن جهان بی من مرو
      https://www.youtube.com/watch?v=uVy2D1eEN7k

      حذف
  24. بادرود به کژدم گرامی؛ امروز اروپا هم سرپا به مهلت ۶۰ روزه ملایان برای تداوم برجام شاشید و نامه های ارسالی به اروپا را لوله کرد تو ماتحت آغا؛ به نظر کژدم اتحاد استراتژیک بین اروپا و ترامپ برای ریشه کنی ملاریا و قطع بازوهای هشت پای متعفن خاورمیانه صورت گرفته و یا در حال شکل گیری است؟ آیا سناریوی لنگ در هوا نگه داشتن ملاهای رژیم دزدسالار تا قطع تمامی منابع درآمد آنها و تحقیر و ریدن به سرتاپای آنها؛ توافقی صورت گرفته بین اروپا و امریکاست؟ پاینده و استوار و روشنگر باشید.

    پاسخحذف
  25. فرضانه در اخرین نظری که در سایتش منتشر کرده میگه نه مذاکره ای خواهد شد و نه مذاکره ای خواهد شد...به نظرت فرضانه چه فکری می کنده؟فکر می کنه کمافی السابق اوضاع بر وفق مرادش پیش میره و نوه های کاکل زریش در کمال عافیت روزگار می گذرانند؟!!!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      گُنده گوزیهایِ انگلِ فرزانه ادامه خواهد داشت؛ تا همچنان قهرمان و انقلابی بماند.
      امّا عقب نشینیهای مخفیانه و با چراغِ خاموش از عراق و سوریه؛ اکنون به عقب نشینی آشکار تبدیل شده است.

      http://www.bbc.com/persian/world-48236843

      حذف
    2. با عقب نشینی فرضانه فقط امیدوارم عمو ترامپ فشار رو به ماتحت آغا کم نکنه ...و فرضانه هم فکر نکنه با این حرکت می تونه دل عمو رو بدست بیاره

      حذف
    3. https://www.radiofarda.com/a/iran-trump-phone-number-araghchi/29933986.html

      شیعه ها خیلی اهل کون دادن هستند. ببینید چقد کونی دارند؟

      حذف
  26. درودها بر کژدوم

    همچنان 12 شرطی که امریکا در برابر ایران گذاشت پا برجا هستن و گسیل کردن نیروهای نظامی امریکایی به منطقه خاورمیانه هم جنبه پیشگیرانه (ایجاد ترس در دل نیروهای دشمن و پایین آوردن قدرت تصمیم گیری و جسارت) را دارد و هم به عنوان اهرمی برای تضمین پیاده سازی محاصره اقتصادی میتوان به آنها نگریست. از نگاه کلان تر این کشمکش بین امریکا و ایران نیست و بیشتر کشمکشی بین امریکا-روسیه و امریکا-چین هستش و حضور کم سابقه نیروهای امریکایی در منطقه خاورمیانه (که بهانه آنرا ایران در اختیار آنها گذاشت) را میتوان در میان مدت به عنوان ابزاری برای فشارهای بیشتر بر روسیه و چین در نظر گرفت.

    با شما موافق هستم که جنگی در کوتاه مدت اتفاق نخواهد افتاد و بازی های رسانه ای بر روی اخبار بیشتر به طوفانی در فنجان چای شباهت دارند. البته نتیجه این آرایش نیروها در میان مدت بستگی به این خواهد داشت که روسیه و چین به سوی ملی گرایی تهاجمی سوق پیدا میکنند یا خیر (که در نتیجه آن نیروهای نیابتی خود را وارد میدان کنند).

    این حرف ها که ایران مهلت 60 روزه داده و اروپا عشوه اومده و اینکه امریکا از طریق سفارت سوییس شماره تلفن داده و فلانی و بهمانی گفتن آماده هستن که وازلین مذاکره رو آماده کنن همه و همه بی نتیجه هستن و باد هوا هستن.

    زمانی شما تمایل به مذاکره داری که بخواهی از طرف مقابل پوئن و امتیازی دریافت کنی و در ازای آن امتیازی هم بدهی. در حال حاضر ایران هیچ امتیاز دندان گیری برای ارائه ندارد و دیگر دنیا آن دنیای وابسته به نفت خاورمیانه نیست.

    جنگی اتفاق نخواهد افتاد، مذاکره ای اتفاق نخواهد افتاد و محاصره اقتصادی و معیشتی شدیدتر خواهد شد. البته که شبه مذاکرات با طرف های اروپایی در جریان خواهد بود و ایران بصورت پیش دستانه امتیازات کوچکی هم خواهد داد ودر کنارش شیطنت های اتمی هم خواهد کرد اما از برجام هم خارج نخواهد شد.

    نتیجه اخلاقی اینکه ایران سوریه نمیشود، ونزوئلا هم نخواهد شد بلکه بیشتر میتوان گفت مدل جدیدی از درس عبرت برای آیندگان خواهد شد.

    پاسخحذف
  27. پس سیبیل ترامپم چرب شدنی است؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اینها سبیل ترامپ را چرب نمیکنند. دلیل این مسئله حتّی چرب کردنِ سبیلِ اروپا برای معاملهٔ «نفت در برابر غذا» هم نیست.
      دلیلِ ساده اش این است که چشمه های درآمد و تواناییهای مالی رژیمِ شیعی در حالِ خشک شدن است.

      حذف
  28. با سپاس از روشنایی وبلاگ

    tinyurl.com/y68z63bl

    Now We Are Free(Gladiator) /Best Remix Ever

    پاسخحذف
  29. با درود..
    سخنم با اپوزیسیون شارلاتان و بی حیا هستش..
    لااقل تو این شرایط سخت و بلاتکلیف ساکنین ایران اگر هم کاری از دستشون برنمیاد.. برنامه ای در سناریوهای مختلف بدند یا حداقل نشون بدند که دارند!! از اخبار درون حزبی هیچکدام خبر ندارم.. اما گویی همه دهان های گشاد منتظرند ببینند این دبه ترشی فعلا فراموش شده ای که عمو ترامپ انداخته آخرش مزش چی میشه.. همه فقط دارند سلفی از خودشون میگرند که از بقیه بهترند.. سزاوار هست که بعد ریشه کنی عفونت فعلی همه این دلقک ها رو در صف کنند و مدال افتخار رو به صورت تف به روی صورتشون بکارند..اگر آچمز شدند اگر مغزشان بیشتر نمیکشه.. لااقل دلقک بازی کنگره رفتنشون رو بیشتر کنند و یا گردهمایی هایشان را بیشتر و علنی کنند و بگند ما به فکر شما هستیم..
    کجای تاریخ معاصر رهبران و یا ژنرال های کشور اشغال شده ای اینقدر هیچ بودند..!؟

    پاسخحذف
  30. درود بر کژدم
    به نظرتون با این همه فشار و گرانی ها ایا امکان رویابینی و درس گرفتن از طبیعت هم وجود داره؟آیا یک پدر شمن میتونه یک فرزند شمن به دنیا بیاره؟ یک دانش آموز آیین شمن باید چه ویژگی هایی داشته باشه که تا از دید کژدم شمن محسوب بشه؟ کژدم جان ایا شمنیزم باعث این شده که اهدافی رو در زندگی خودت قرار بدی که باعث ایجاد انگیزه شما بشن؟کژدم جان زندگی پوچ ما فقط برای پاسخگویی به غریضه بقاست امیدوارم زندگی شما زیباتر از ما باشه.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم شکست خورده گرامی

      هر آنچه که میبینید ولی به آن توجّه نمیکنید؛ همگی درسهایی دارند. میتوان دید و آموخت و یا اینکه از کنار آنها گذشت و در مرحلهٔ بعدی از شدّت دردِ استخوان نالید و گفت: کاش اینگونه و یا آنگونه میکردم.
      چیزی به نامِ «شمنیزم» وجود ندارد. زیرا شمن ایدئولوژیست نیست. کارش فقط دیدن است.
      اهدافی که در زندگی خود قرار دادم؛ به خاطر جدا شدن از «آیینِ دیدن» بود.

      حذف
  31. کژدم گرامی آتش زدن کشتی ها در امارات میتونه منجر به شروع جنگ بشه ؟

    پاسخحذف
  32. کژدم به نظرت ادامه حماقت سپاه در به اتش کشیدن نفتکشهای امارات در الفجیره به کجا می کشه و چه سناریویی رو محتمل می دونی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      این حرکتِ احمقانه مانند صدایِ «فیخ فیخ» یک بچّه گربه است که در گوشه ای بدون دفاع مانده است.
      هیچ کشتی آتش نگرفته است.
      احتمالاً بمبهایِ صوتی بوده اند.
      لذا به آغازِ جنگ منجر نخواهد شد.
      پنتاگون منتظرِ یک حرکتِ جدّی است.امّا شاید رژیمِ شیعی در جایِ دیگری؛ در همین حدّ و شاید بدتر از «بمبِ صوتی» پاسخ بگیرد.
      آن نفتکش که چند ماهِ پیش در آبهای چین آتش گرفت و غرق شد و پرونده اش مُهرِ «فوق محرمانه» خورد را حتماً به یاد دارید.

      حذف