۱۴۰۰ مرداد ۱۰, یکشنبه

هرچه میخواهد دِلِ تنگت بگو .... فقط «کُس شعر» نگو»...

 در اینجا نوشتاری نیست و ادامهٔ بخشِ نظراتِ نوشتارِ پیشین است.

نظراتِ سازنده بفرستید.

سپاس

کژدم

۲۰۳ نظر:

  1. یکی از طرفدارانِ اطّلاعاتیِ «شازده شومبولِ شورشیِ ششگلانی» در بخشِ نظرات چنین ریده بود:

    (ناشناس۱۰ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۷:۲۲

    الهه ایکس به تاریخ پیوست و خیلی های دیگر به دنبال او به جهنم خواهند رفت راستی آغای کژدم ظاهران مشکلات شما با اپوزیسیون جمهوری اسلامی بیشتر از خود جمهوری اسلامی است ).

    پاسخ:

    «جنده الههٔ ایکس» رویِ دیگرِ سکّهٔ «شازده شومبولِ شورشیِ ششگلانی» است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر خانم مرکل یا باراک اوباما یا چرچیل را کلون کنی و حاکم ایران کنی تا مردم به محمد رسول الله مادر جنده و آل جاکشش باور دارند ایران عقب میماند.
      بهترین کار برای شما گرامیان که وبلاگ می نویسید این است که اجازه دهید ما که وبلاگ نداریم کون آل محمد را با نوشته های خود در این وبلاگ پاره کنیم تا اینترنت پر از دشنام به آل محمد شود تا تابو شکنی در هر پست وبلاگ ادامه داشته باشد.

      اگر الان حکومت عوض شود و کاملا دموکراسی شود شما نباید علنی با دین مبارزه کنی باید گمنام از یک طرف روشنگری عقلانی کنید و از سوی دیگر با فحاشی به آل محمد رسول الله تابو شکنی کنی.
      مراسم عمر گوزان در کاشان حتما کارایی داشته که ۱۴۰۰ سال ادامه داشته چرا رسول الله گوزان و آل محمد گوزان راه نیندازیم.
      تشکر

      حذف
    2. عن تو روح امام حسین.
      آمریکا منطقه را تحویل طالبان دادش!
      بر محمد رسول اللله و ایل و تبارش تف و لعنت

      حذف
  2. حتماً نامِ روسپی زاده ای به نامِ «نیک آهنگِ کوثر» به گوشتان آشنا است.
    «کوثر» در فرهنگِ «شیعیانِ شنیعه» به «کُسِ فاطمةالزّهرا» اطلاق میشود که قرمساقهایی مانندِ «حسن» و «حُسین» را به بیرون پرتاب کرد. که البتّه «شازده شومبول و مادرِ سیّدهٔ ششگلانیِ قاجارش» نیز افتخاراتِ بزرگِ خود را مدیونِ این «کُسِ بنی هاشمی» هستند و گرنه «شجره نامهٔ ساداتی کُس کِش موسی کاظمی» در وبسایتِ رسمی شان منتشر نمیکردند.

    روسپی زاده «آهنگِ گُه سر» ۴۰ سال است که به هر شکلِ ممکن؛ بسیاری را برایِ «حفظِ نظامِ شنیعهٔ شیعی» سرِ کار گذاشته است. و اکنون «اشکِ تمساح میریزد».

    https://tinyurl.com/5m9tmvrf

    پاسخحذف
  3. اگر به فضایِ سخنانِ اوباشانِ «نیمچه اصلاح طلبِ رژیم» و روسپی زاده هایِ معروف به اصلاح طلبان» در رابطه با «اکو سیستمِ ایران» نگاهی بیندازید؛ حرفهایی را میزنند که «کژدم» حدودِ ۶ یا ۷ سالِ پیش گفته بود. امّا هیچکس یا نخواند و یا اگر خواند این بحث را به میانِ مردم نَبُرد.
    اکنون بسیار دیر شده است که سخنانِ ۷ سالِ پیشِ کژدم را؛ آنهم حدّ اکثر در حدّ «انتقاد» مطرح نمود. در حالی که کژدم در آن زمان میگفت:
    اگر کمر به سرنگونیِ رژیم نبندید؛ روزگارتان سیاه خواهد شد.
    آیا روزگارتان سیاه نشده است؟
    کِی میخواهید بیدار شوید؟
    آیا «افشاگریهایِ اِکو سیستمی» مشکلاتتان را حلّ خواهد کرد؟
    اگر «اُلاغ» باشید ... مشکلی ندارید که بخواهید با «طرحهایِ الاغی» آنها را حلّ کنید.

    پاسخحذف
  4. سلام کژدم
    اولا اپوزسیون دربه معنای مخالفی است که در تلاش است رقیب را که در حکومت است به زیر بکشد . حال با انتخابات یا با جنگ .
    ولی این آبجو خورهای به اسم اپوزسیون وزن پشکل هم در ایجاد ترس در حکومت ندارند .
    ۱. دارو دسته حاجی زاده پهلوی که خود این عالیجناب از سرداران سپاه بیشتر نگران تغییر است .
    ۲. اپوزسیون صادراتی که در واقع لابی جمهوری اسلامی هستند .
    ۳. گروههای قومی که ناتوان از تامین خود
    ۴. دارو دسته مریم قجر که در فکر درست کردن امام زمان از مسعود است و ازدواج های. عشقی برای مسعود که خود را قایم کرده و در ایران هم دروغ میگویند ۱۰ هزار نفر طرفدار ندارند چرا که در نظر مردم ایران بسیاری از نهاد۷ا و تشکیلات را این خواهران زینب بنا نهادند و در نظر مردم واقعا منفورند .
    و در خصوص نیک آهنگ کوثر من نمی دانم دقیقا ایشان در حوزه آموزش و پرورش تخصص دارد یا در مهندسی آب و هیدرولیک یا کاریکاتور و کارتون . در هر حال ایشان از صادراتی های اصلاح طلب است .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      همهٔ سخنانتان را قبول دارم. امّا با انتقادی که از ««آهنگِ گُه سر» نمودید نظری دیگر دارم.
      اینکه یک شخص بتواند بدونِ آنکه پلّه هایِ تخصصی آکادمیک در هر موضوعی؛ نظری ندهد؛ به نظرِ من اشتباه است. زیرا بسیاری از این به اصطلاح «دارندگانِ تخصص»؛ گاهی میگویند که اگر «خربزه» را به «درختِ گردو» پیوند بزنیم میوه ای مانندِ «خَر گردو» خواهد داد.
      امّا چه بسا کسی که هیچ تخصصّی ندارد؛ چه بسا با دنبال کردنِ حرکت در «تصویرِ بزرگ» بتواند حدس بزند که این مسیر به «مکّه» و یا «تُرکستان» ختم خواهد شد.
      برایِ موجوداتِ بی شرفی مانندِ «آهنگِ گُه سر» فقط «حفظِ نظام» مطرح است و گفته هایشان را در این جهت سازماندهی میکنند و به همین خاطر همیشه میخواهند هم «جلوه گر» باشند و نیز حرکتهای درست را «مهار» کنند.
      اینگونه است که رژیمِ کثیفِ شیعی از طریقِ این اوباشانِ صادراتی؛ به قولِ خودش «اپوزیسیون را مدیریّت می کُند».
      برخی از این اوباشان حتّی صادراتی نیستند؛ بلکه با «تهدید» و «تطمیع» برایِ رژیم کار میکنند.

      حذف
  5. همگی چشمهایتان به اسرائیل و آمریکا دوخته شده است تا یک کشتیِ رژیم و یا یک پایگاهِ نظامی رژیم را بزنند و همهٔ تان سوت و هورا بکشید.
    آیا این است آخرین راهِ حلّتان برایِ سقوطِ رژیمِ شیعی که در دامنِ مادرانِ «سفره ابیلفضلی»تان رشد کرده و به «حاکمیّت» تبدیل شده است؟
    آیا میخواهید با خواندنِ ترانهٔ کُس شعری مانندِ «یارِ دبستانی» که البتّه تحفهٔ «اوباشانِ اصلاح طلب» برایِ تبدیل کردنِ آن به «سرودِ ملّی» از یک طرف و دادنِ «گِرا» به نیروهایِ سرکوبِ رژیم است که هرجایی این ترانهٔ مزخرف را شنیدید؛ بدانید که «خودی ها» رهبریِ تظاهرات را به دست دارند.
    این ترانهٔ مزخرف را هرگز نخوانید؛ زیرا سرودِ روسپی زاده هایی است که میخواهند شما را به «دورانِ طلایی امامِ سیزدهمِ هندی زاده» ببرند.
    از اینکه اینهمه در خوابهایِ سنگین هستید؛ اندکی شرم کنید و یا حدّ اقل از این ادّعا که «شایستهٔ آینده ای بهتر هستید» دست بردارید.
    مهم « نیست که «تُرک» و یا «فارس» و «عرب» هستید.... از نظرِ رشدِ فرهنگی همهٔ تان یک «پُخ» هستید و آینده ای درخشان ندارید و سرنوشتتان؛ سرنوشتی مانندِ «دریاچهٔ آذربایجان» خواهد بود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود کژدم
      بیش از 99 درصد تظاهرات هایی که در تهران و اطراف تهران رخ میده، لیدر هاشون از طرف همون اصلاح طلبان نظام هستند. شعار هایی از قبیل «مرگ بر دیکتاتور» و «نیروی انتظامی حمایت حمایت» و «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم رو این سرود کزایی و...
      همشون در تظاهرات هایی که تو این چند روز بوده گفته شده.
      نکته جالب این شعار هارو در سال 88 هم زیاد می‌شنیدیم. چه بسا شعار هایی مثل «رضا شاه روحت شاد» و « مرگ بر اصل ولایت فقیه» و... اینا هم بدن
      ولی کنترل تظاهرات دست همین اوباشان اصلاح طلبه.
      برای مثال در تظاهرات 96 که من هم اون موقع تو این تظاهرات گله ای شرکت میکردم، یکی از همین لیدر ها که کفن پوشیده بود و شعار های آن چنانی میداد؛ آخر سر از فیلم هایی که گرفته بود رو برای اوباش «خزعلی» فرستاد!!
      ساکنین تهران مخصوصا فوکول کراواتی ها و قشر به اصطلاح تحصیل کرده شون هم میوفتن دنبال این اوباشان.
      نظر شما که گفته بودید ساکنین آذربایجان از هوش سیاسی خوبی برخوردار هستند، تا حدودی درسته. ولی به نظرم مردم آذربایجان دو تا مشکل دارن :
      1 اینکه نسبت به دیگر ساکنین ایران بی اعتمادن ( مثلا اگه اشتباه نکنم حزب خلق مسلمان؛ درخواست کمک حزب دموکرات کردستانو قبول نکردن»
      2 هم این جریانات پانترکی
      سایر اقوام هم مثل کرد ها، لرها، عرب ها و بلوچ ها و... هم مشکلشون شبیه همدیگست.
      مشکل سران قبایل و عشایر هستن.

      به نظرم شازده شومبول و طرفداران مرکز گراش از یک طرف، و سران قبایل از طرفی دیگه، نمیزارن ساکنین ایران تبدیل به ملت ایران بشن.
      (هرچند حماقت خود ساکنین ایران هم دخیله در این موضوع)

      حرف واسه گفتن زیاد هست. ما باید بچسبیم وبسایت خودمون رو راه بندازیم.



      اشکان



      حذف
    2. درود
      درست است که رهبرانِ این حرکت (خلق مسلمان) کمکِ حزبِ دموکرات را نپذیرفتند. امّا این امر به خاطرِ خاطراتِ شومی است که در تاریخِ روابطِ مردم آذربایجان و کردستان ریشه داشت.
      زمانی که حزب دموکراتِ کُردستان به صورتی بی شرمانه نامِ نیرویِ مستقر در بخشِ کُردستان در آذربایجانِ غربی را به نامِ مردکِ کثیف و خونخواری به نامِ «اسماعیل آقا سیمیتگو»؛ «نیرویِ سِمکو» میگذارد و این اوباش را «وطن پرست و ناسیونالیستِ کُرد» می نامد و جنگهایِ دورانِ «خان خانی» را به نامِ «ناسیونالیسم» مزیّن میکند؛ نوعی ریختنِ بنزین بر آتش است و همزمان میخواهد به مردمِ آذربایجان کمک کند. هر عقلِ سلیمی به این پیشنهاد (بویژه در آن دوران) به دیدهٔ شکّ نگاه میکند.
      خوشبختانه ۴ روزِ پیش شنیدم که اوباشانِ کمیتهٔ مرکزیِ حزبِ دموکرات کردستان نامِ این نیرو را از «هِئز سمکو» به «هِئز آگری» تغییر داده اند (نوش دارویِ بعد از مرگِ سهراب).

      کوبیدن بر طبلهایِ «نژادی» و «قومی» هرگز به آفریدنِ اعتماد و همزیستی منجر نمیشود؛ بلکه «پیش درآمدِ جنگ» است. زیرا هر چقدر که بر این طبلهایِ احمقانه و ویرانگر بکوبیم؛ صدایش «پژواکهایِ بلندتر» خواهد داشت و زمینه ای برایِ «اختلاف بینداز و حکومت کُن» خواهد شد که هم از طرفِ «حاجی تهران مهر» و «انگلهایِ صفویِ حاکم» دنبال میشوند.
      به همین دلیل من از مردم کردستان میخواهم که «احزابی نوین» ایجاد کرده و از یوغِ احزابِ سُنّتی رها شوند.
      اگر وبسایتِ جدید ایجاد شود؛ در این رابطه بحثهایِ گسترده ای خواهیم داشت.

      ادامهٔ حیاتِ روسپی زاده هایِ اصلاح طلب را «شازده شومبولِ شورشی» تضمین کرده است. زیرا میخواهند با شعارِ «آخوند به مسجد برگردد»؛ باز هم آن نیرویِ «انگلهایِ صفوی» را به عنوانِ «قدرتِ موازی» حفظ کنند. در واقع «شازده شومبول» و «اصلاح طلبان» در یک جبهه هستند و در تصویرِ بزرگتر؛ خواهانِ «تغییراتِ سطحی» میباشند.
      لذا از نظرِ رژیمِ کثیفِ حاکم؛ «موجوداتِ دوست داشتنی» به حساب می آیند.
      از «شازده شومبولِ شورشی» میپرسند:
      آیا با اصلاح طلبان تماس گرفته اید؟
      میگوید: بله.
      میپرسند چرا؟
      پاسخ میدهد:
      اینها بخشی از مردم هستند.
      میپرسند با رژیم چطور؟
      پاسخ میفرماید که با فرمادنهانِ سپاه رابطه داشته است و به آنها تضمین داده است.
      میپرسند چرا؟
      پاسخ میفرماید که اگر به اینها تضمین ندهیم؛ مردم را قتل عام میکنند.
      در عمل نتیجهٔ این تماسها این میشود که اوباشانِ رژیمِ کثیفِ «بنی هاشمی - صفوی» ۱۵۰۰ نفر را قتلِ عام کرده و به هیکلِ «شازده شومبول» می رینند.

      برایِ ایجادِ «ایرانِ نوین» نمیتوان از این خشتهایِ فرسوده و پس ماندهٔ قدیمی استفاده نمود.
      زیرا این «خشتهایِ خونین و کثیف»؛ منافع خود را در «گذشته» و «ماندگاریِ گذشته» میبینند.

      حذف
    3. ما در ایرانِ امروزی؛ به اندازهٔ کافی قبیله و عشیره داریم که مثلِ سگ و گُربه میخواهند همدیگر را بدرند. لذا نیازی به اضافه کردنِ دعواهایِ قبیله ای عشیره ایِ ۱۴۰۰ سالِ پیشِ قبایلِ «حجاز» به ایران را نداریم.
      اگر بتوانیم بر همین دعواهایِ داخلی آب بپاشیم و از آتش سوزیِ ملّی جلوگیری کنیم؛ هنرِبزرگی خواهد بود.

      حذف
    4. سلام
      ریشه کن کردن درخت دین شاید فقط اندکی نسبت به گذشته آسان تر شده باشد ولی در عصر حاضر حتی با تغییرات بنیادین و اصلاحات در چند نسل باز هم تقریبا امری محال است..چه اشکالی داره ما هم مثل فرانسه دین رو چارمیخ و در چارچوب فرد محصور کنیم؟ به نظر من این ایده شدنی تر و پذیرفتنی تره با توجه به اینکه سطح سواد و آگاهی نسل به نسل داره بیشتر میشه رهبران دینی کارشون به مراتب برای اعمال نفوذ سخت تر میشه.. تبلیغات دینی باید ممنوع بشه که نشه ازش به عنوان ابزار استفاده کرد.

      حذف
  6. درود بر کژدم
    دیدید که با این اعتراضات (به حق مردم) و به قول غربی ها مسالمت آمیز و خیلی اپوزیسیون دوستانه هیچ اتفاقی نیفتاد.باز هم کشته و اسیر و زندانی، دستاورد هم هیچ

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بر شما
      هزار بار هم اگر تظاهراتِ گلّه ای راه بیندازید؛ نتیجه همین خواهد بود.
      تنها راه خداحافظی کردن از جریانهایِ به اصطلاح سیاسیِ سُنّتی مانندِ سلطنت طلبانِ گوناگون؛ دار و دسته هایِ چپ؛ دار و دسته هایِ مصدّقی؛ دار و دسته هایِ جمهوریخواه؛ دار و دسته هایِ معروف به «هویّت خواه» (طرفدارانِ جنگهایِ داخلی) و .... که آنقدر احمق هستند که یا به مدلِ ۵۷ چسبیده اند و یا میخواهند از آبهایِ گل آلود ماهی بگیرند است.
      سپس آغازِ حرکتی نوین برایِ برپاییِ «اپوزیسیون در قامتِ حکومتی» و بپا کردنِ «جنگِ اشباح» است که تنها از طریقِ رهبریِ «اپوزیسیونِ نوین» امکان پذیر است و گرنه «نبردِ اشباح» بدونِ سازماندهی؛ با اینکه بسیار مفید تر از حرکتهایِ گلّه ای است و میتواند به رژیم صدماتِ جبران ناپذیر بزند (دستاورد)؛ امّا «نبردِ اشباحِ سازمان یافته» میتواند به سرنگونیِ رژیمِ شیعی منجر شود.

      حذف
  7. سلام
    مثل اینکه با حماقت حمله به کشتی اسرائیلی گوزید

    پاسخحذف
  8. کژدم به نظرتون ۴سال بعدی هم بایدن انتخاب میشه؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. یکبار گفتم که ترامپ برنده میشود. پیش بینی درست بود. زیرا بر اساسِ نکاتِ مهمّ جریانِ زندگی استوار بود که در نوشتارهایِ مربوط به «به حاشیه رانده شدگی» مطرح نموده بود.
      بار دوّم پیش بینی کردم که «حتّی اگر آسمان به زمین بیاید.... باز هم ترامپ برایِ بارِ دوّم انتخاب خواهد شد»... این پیش بینی غلط از آب در آمد. زیرا بر «صغرا و کبرا» استوار بود.... (مگر میشود پس از اینهمه خدمات... ترامپ دوباره پیروز نشود؟)... دیدیم که انتخاب نشد.
      جو بایدن تقریباً به هیچیک از دستاوردهایِ ترامپ دست نزده است و میخواهد از ادامهٔ دستاوردهای ترامپ که به عنوانِ «ارثیه» به او رسیده است پلّکانی برایِ پیروزیِ بعدی بسازد.
      دار و دسته هایی که ترامپ را سرنگون کردند و جو بایدن را بر سرِ کار آوردند؛ اکنون میبینند که کارهایِ ترامپ به نفعِ «گلوبالیستهایِ غربی» نیز بوده است و فقط در «America First» خلاصه نمی شده است. به همین خاطر است که آنچه که در آمریکا میگذرد؛ اندکی گیج کننده است. بدین معنی که «میخواستیم بر علیه گلوبالیسم مبارزه کنیم»... امّا نتیجهٔ کار به نفعِ همان «مادرقحبه هایِ گلوبالیست» تمام شد که اکنون میخواهند دستاوردهایِ سیاستهایِ ضدّ گلوبالیستیِ ترامپ بر علیهِ چین را حفظ کنند زیرا میدانند که چین به این خاطر از «گلوبالیسمِ غرب» حمایت کرد تا «اهدافِ ناسیونالیستی و نژاد پرستانهٔ چین» را با تکیه بر امکاناتی که «گلوبالیستهایِ غربی» به چین اهدا کردند؛ پیش ببرد. در دورانِ جورج بوش (پسر) و همچنین «اوباما» این گلایه ها در حدّ «چُس ناله» بود( خدا مَرگم بده ....اِی وای.... چرا Copyright را مراعات نمیکنید؟). امّا دورانِ ترامپ؛ برایِ گلوبالیستهایِ غربی؛ به دورانِ «پوست اندازی» تبدیل شد و به همین دلیل است که اکنون میبینیم همهٔ کشورهایِ صنعتیِ غرب به همان راهی متمایل شده اند که ترامپ آغازگرش بود. این مسئله برایِ خوانندگانِ این وبلاگ تازگی ندارد زیرا بارها در بخشِ نظراتِ نوشتارهایِ پیشین مطرح نموده ام و فقط اندکی نیاز به «نبشِ قبر» دارد تا پیدایشان کنید.
      در مجموع به نظرِ من ترامپ در انتخاباتِ بعدی شانسی برایِ پیروزی ندارد. مگر آنکه کسانی که جو بایدن را رئیس جمهور کردند؛ دچارِ اشتباهاتِ سنگین شوند و «به حاشیه رانده شدگی» به شدّت رشد کند.

      حذف
    2. انتخابات 2022 کنگره همه چیز رو معلوم میکنه. البته اگه بایدن گاف بزرگی بده و هریس هم فرار رو به قرار ترجیح بده
      اولین و بزرگترین عامل شکست ترامپ قضیه رای های پستی بود که جمهوری خواه ها دارن شرایط رای دادن به این روش رو سخت میکنن
      دوره ترامپ تموم شد و رفت

      حذف
    3. اشتباه میکنی. دلیلِ شکشتِ ترامپ «کیش شخصیّت» (Ego) و دهان گشادیِ زاید الوصفِ او بود. آنهایی که خودش انتخاب کرد نیز از او راضی نبودند و از او حمایت نکردند. نظراتِ درستی داشت؛ امّا مردِ میدان نبود.... یعنی: «لیاقتِ رهبری نداشت».
      رهبریِ سیاسی فقط داشتنِ «ایده» نیست.
      اگر فقط «ایده» داشته باشی؛ حدّ اکثر میشوی کژدم.

      حذف
    4. کژدم چی ‌شد که نظرت در مورد ترامپ از پیازِ لایه لایه و ناپلئونِ آمریکا تبدیل شد به فرد فاقد لیاقت رهبری؟؟ کجای کار رو اشتباه کردی؟؟ حتی تا قبل از انتخابات آمریکا، هم همچنان اصرار داشتی به قدرت شخصیت ترامپ اما با شکست خوردنش یک دفعه نظرت عوض شد...

      حذف
    5. درود کژدم
      به نظرم بررسی «چرایی شکست ترامپ» نکات آموزنده زیادی داره. برای آموزش سیاسی.



      اشکان

      حذف
    6. پاسخ به: ناشناس۱۳ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۲۹

      فکر میکنم پیش از انتخابات به صورتِ جسته گریخته به اینکه رفتارِ ترامپ شایستهٔ حرکاتِ یک رهبر نیست؛ بارها اشاره کرده بودم.

      در دنیایِ آینده؛ «پاپیولیسم» تنها رقیبِ «سوسیالیسم» خواهد بود. ترامپ اینرا میدانست؛ امّا «پاپیولیسم» را سازماندهی نکرد و به صورتِ احمقانه ای به «ANTIFA» و «Black lives matter» اجازهٔ جولان داد.
      در روابط خارجی حرکاتِ درستی کرد که کافی نبود و در نهایت از چینیها فریب خورد و «ویروس طلایی» (ویروسِ نظامیِ نژادی) را دستِ کم گرفت.
      شیوهٔ فکریِ من با ترامپ بسیار فرق دارد؛ امّا یکی از اشتباهاتِ من این بود که فکر میکردم مانندِ من تصمیم خواهد گرفت.
      در جنبش تیتیش مامانیِ سبز اگر من رهبریِ بخشی از آنرا به عهده داشتم؛ قرمساقهایی مانندِ موسوی و کرّوبی حتماً کشته می شدند. امّا من فقط یک وبلاگ نویس بودم و هستم و خواهم بود.
      اینکه شما بخواهید مرا به دچار شدن به اشتباهات متّهم کنید؛ مسئله ای را حلّ نمی کند؛ زیرا من میدانم که کجاها دچارِ اشتباه شده ام.
      در نهایت همهٔ جریانهایِ سیاسی در کمین نشسته اند که طرفِ مقابل اشتباه کند.
      این وبلاتگ نقشِ یک رهبر را بازی نمیکند؛ زیرا در «قامتِ حکومتی» نیست.
      دیدید که «انگلِ فرزانه» با آنهمه دبدبه و کبکبهٔ حکومتی؛ کیر خورد و فکر میکرد که جو بایدن در خایه هایش برایِ او «قاووت» (آردِ نخودچی) خواهد آورد. امّا «کیرِ ترامپ» را بر رویِ «میزِ فرزانه» گذاشت.

      زیاد سخت نگیرید.

      حذف
    7. سلام
      ترامپ حرف زیاد می زد. اما در خیلی از موارد مردد بود . و تردید بسیار خطرناک است.
      و در ضمن بسیاری از قرمساقها قطعا در اجرای تصمیمات ترامپ مانع ایجاد کرده اند .
      ترامپ در قدرتی در حد پوتین و نخست وزیر چین برای اخذ تصمیم و اجرا نداشت. در ضمن به بعضی پرنسیپ ها معتقد بود . و در هر حال ترامپ دیگر قدرتی ندارد و بازگشت به قدرت بسیار سخت تر از بقدرت رسیدن است .و باید دید این بی همه چیز بایدن و این زنیکه دالیت چه اشی پخته اند برای جهان

      حذف
    8. سلام
      سخن شما در چسبیدنِ ترامپ به پرنسیپهایِ موجود کاملاً درست است. یکی از مشکلاتِ اصلی نیز چسبیدن به «پرنسیپهایِ موجود» است.
      دنیایِ جدید را نمیتوان با چسبیدن به «پرنسیپهایِ موجود و کهنه» بنا نهاد.
      در تمامیِ نوشتارهایِ ۱۶ گانه و ۱۸ گانه تلاشِ من برای نشان دادنِ این مسئله و راهِ حلّی نوین بوده است.

      حذف
    9. پرنسیپهایِ قدیمیِ تفکّرِ سیاسی و اجتماعی نتیجهٔ معکوس خواهند داد. به عنوانِ مثال:
      تبلیغِ اندیشه هایی مانندِ «تعدادِ تُرکها زیاد شده است.... پس بیایید توله هایِ فارس تولید کنید»... «تعدادِ فارسها زیاد شده است... پس بیایید توله هایِ تُرک تولید کنید»... «تعدادِ شیعیان زیاد شده است ... پس بیایید توله هایِ سُنّی تولید کنید»... «تعدادِ سُنّی ها زیاد شده است .... پس بیایید توله هایِ شیعه تولید کنید» و ..... منجر به ازدیادِ «توله ها» خواهد شد. زمین و اتمسفر آلوده شده «فضای زندگی تنگتر» خواهد شد و «گورستانها» زمین را خواهند بلعید و ....
      دنیایِ نوین نمیتواند بر اساسِ «تولیدِ توله ها» بنا نهاده شود.
      شاید بتوان آبِ آشامیدنی را با فروشِ نفت و آهن و مِس و ... وارد کرد. امّا «جنگلها» و «رودخانه ها» و «دریاچه ها» و «تالابها» و «سفره هایِ زیر زمینیِ آب» و معادنِ نفت و گاز و مِس و آهن و اورانیوم و لیتیوم و .... را نمیتوان خرید و وارد کرد.
      زمین جایی است که بر رویِ آن زندگی میکنیم و باید به عنوانِ «موجودیّتی مقدّس»؛ پاس داشته شود.
      «جنبشِ آب نداریم» شاید احمقانه ترین حرکتی بود که اخیراً دیدیم. هیچکس نمیتواند با «دعایِ باران» رودخانه ها را زنده کُند.
      امّا با سرنگونیِ رژیمِ شیعی و رُشدِ منفیِ جمعیّت میتوان در چند دهه بارِ دیگر صدایِ «شُر شُرِ رودخانه ها و جویبارها» را شنید.

      حذف
    10. سلام کژدم
      زمانی که هنوز بحث ازدیاد جمعیت محرمانه بود و هزینه های زندگی نیز به گرانی امروز نبود یکی از استادهای دانشگاه ما که ارتباطات محکمی با سپاه داشت و در جلسات کنترل یا ازدیاد جمعیت شرکت کرده بود و خبر داشت. از من
      بخاطر کار کردن در پروژه های آب و کتر در مناطق حاشیه در مورد سرعت و نرخ رشد جمعیت استانهای. سنی نشین مثل خوزستان و کردستان می پرسید . من گفتم چنین چیزی چندان صحت ندارد چرا که ملت درسته بیسواد هستند ولی حداقل می فهمند که با یارانه ۴۵ تومانی نمی توان بچه را به دانشگاه فرستاد و خانه و شغل برایش ایجاد کرد و این توهم افزایش جمعیت سنی ها بقیه ملت را بدبخت کرد و در کردستان اغلب خانواده ا یک یا دو فرزند بیشتر ندارند و در ضمن سن ازدواج خیلی بالا رفته که این باعث کاهش زاد و ولد میشود . و جالبترین بخش آن این بود که خانواده های پر جمعیت خانواده هایی بودند که عضویت در بسیج و سپاه را داشتند . که ایشان در جواب گفت در جلسات فیلم هایی از تغییر مذهب عربها و نیز آمارهایی از رشد بیشتر جمعیت سنی ها ارائه داده اند .
      که تمام این تبلیغات با انتشار آمارهای سرشماری مشخص کرد که کردستان کمترین رشد جمعیت و کمترین تعداد ازدواج به نسبت جمعیت را دارد و بعد استان ایلام .
      بیشتر رشد جمعیت مربوط به مناطق با جمعیت لر زبان است که اتفاقا بعنوان ذخیره گاه نیروی نظامی عمل می کند میباشد در استانهای مثل کهگیلویه و چهار محال و لرستان و فارس اتفاق افتاده است . بلوچها که باز رشد پایینی دارند .
      آرزوی تغییر بافت جمعیت مسلمان از سنی به شییعه. با این تمهیدات ۲۰۰۰ سال طول خواهد کشید . و در ۲۰۰۰ سال اتفاقات دیگری خواهد افتاد .

      حذف
  9. نخست وزیر اسرائیل گفت البته بر خلاف نظر بعضی ها دوران چمن زنی اسراییل تمام شده بزودی از ریشه خواهیم زد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اُلاغ جان
      اسرائیل در پِیِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی نبوده و نیست.
      To be able to become a Hero.....You need to create a Villain first
      خر چه داند قیمتِ نقل و نبات.

      حذف
  10. پاسخ‌ها
    1. دوست عزیز.
      حرفهایِ خودم را به خودم بر نگردان.
      سپاس

      حذف
  11. بیایید صفحه را برگردانیم و برویم سراغِ اسرائیل که رهبرانش گفته اند آماده هستند که به رژیمِ شیعی حمله کنند.
    در این رابطه چه فکر میکنید؟
    آیا پروپاگاندا است؟
    اگر نیست؛ چه خواهند کرد؟
    البتّه به دیدارهایِ میانِ دولتِ آمریکا و انگلیس در همین رابطه نیز توجّه کنید.
    آیا اتّفاقِ «خوشمزه ای» در حالِ شکل گرفتن است؟ یا همه اَش بادِ هواست؟
    اگر بادِ هوا نیست؛ گستره و عمقِ آن چه خواهد بود.

    لطفاً شعار ندهید...
    تا جایی که میتوانید منطقی باشید؛ هرچند که کژدم از منطق و فلسفه بیزار است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. وبسایتِ «رادیو منشه امیر»؛ در عرض چند ساعت ۲ گزارش تحلیلیِ متضاد در رابطه با حملهٔ احتمالیِ اسرائیل به رژیمِ «بنی هاشمی ـ صفوی» حاکم بر ایران منتشر نمود. سخنانِ وزیرِ امنیّت داخلی اسرائیل (عومر بِرلو) نیز آبِ پاکی را بر آنچه که امیدِ «اپوزیسیونِ ناتوان» است ریخت و گفت که چنین حمله ای در کار نیست. به معنایی دیگر سخنانِ «بنی گانتس» در رابطه با حملهٔ نظامی؛ حتّی در کابینهٔ امنیّتی نیز خریدار نداشته است.
      امّا برایِ «آبرو داری» شاید به چند ساختمانِ تخلیه شده در سوریه حمله کنند. لازم به تذکّر است که بگویم: آقایِ منشه امیر به خاطرِ داشتنِ اطّلاعاتِ گستردهٔ داخلی به خوانندگانش دروغهایِ شاخدار تحویل نمیدهد.
      اتحادیهٔ اروپا با «بی شرافتیِ تمام قدّ» در مراسمِ تحلیفِ «انگل اوباش رئیسی» شرکت نمود و آنرا یک «ضرورت» قلمداد کرد و بدین وسیله مخالفتِ خود با سرنگونیِ رژیمِ شیعی را اعلام نمود. لذا اسرائیل برایِ حمله به رژیمِ شیعی یا باید از مانعی به نامِ «اتّحادیهٔ اروپا» بگذردو یا اینکه آنرا دور بزند.
      در سویِ دیگر وزرایِ امور خارجهٔ انگلستان و آمریکا در رابطه با یک «عملیّاتِ هماهنگ» بر علیه رژیمِ شیعی خبر دادند که البتّه اسرائیل نیز بخشِ مهمّی از آن خواهد بود. حدّ اکثرِ همهٔ این هماهنگیها؛ شاید یک حملهٔ بزرگِ سایبری به زیرساختهایِ مهمّ رژیمِ شیعی و یا حمله ای گسترده به نیروهایِ نیابتیِ رژیم و یا ترکیبی از هر ۲ باشند. شاید نیز در کشتیهایِ تجاری نیروهایِ مسلّح به کار گمارده شوند تا مانع از حرکاتِ تهاجمیِ رژیمِ شیعی شوند.
      امّا همهٔ اینها حتّی در صورتِ اجرایی شدن؛ در حدّ «پشم و کَشک» نیز نیستند و هیچ ربطی به «سرنگونیِ رژیمِ شیعی» و استقرارِ عالیجنابان «شازده شومبولِ شورشیِ ششگلانیِ بنی هاشمی» و «شُرکا» ندارند.
      نتیجه اینکه: «خبرهایِ خوشمزّه ای در کار نیست».

      حذف
    2. در شرایط کنونی که همهٔ «اپوزیسیونچیهایِ شنگول» یا آب از دهان و لب و لوچهٔ شان به امید حملهٔ اسرائیل میریزد و یا در حالِ محکوم کردنِ اتّحادیهٔ اروپا هستند؛ رژیمِ شیعی در حالِ دستگیری و شکنجهٔ مردم خوزستان است.
      این دردها با آویختن به خایهٔ «دیده بان حقوقِ بشر» و یا «تظلّم خواهی» از اروپا و آمریکا و اسرائیل و یا محکوم کردنِ روسیه و چین و .... درمان نخواهد شد.
      بسیاری از کسانی که چه دوستدارانِ این وبلاگ هستند و یا با آن خصومتِ «حزبی ـ مسلکی» دارند؛ حتّی با الفبایِ سیاست نیز آشنا نیستند و فقط «توبره هایِ امید و شعار» هستند.
      کسی پیام میفرستد که در حالِ آموزشِ نرم افزارهایِ کامپیوتری است تا برایِ کژدم «وبسایتِ جدید» طرّاحی کند. من میپرسم که آیا حیف نیست که وقتت را برایِ اینکار هدر بدهی؟ آیا اگر میخواهی کاری انجام دهی؛ بهتر نیست که در رابطه «Networking» کار کنی و به یک «Hacker خوب» تبدیل شده و زیرساختهایِ منابعِ مالی ـ نظامی ـ سیاسی رژیم را دود کرده و به هوا بفرستی؟
      حتماً نامِ «لب دوختگان» را شنیده اید... آیا بهتر نیست که «لب دوختگان» را تنها نگذارید و به آنها یاری برسانید؟
      اینکه کژدم به پیشنهادهایِ این دوستان «آفرین» بگوید؛ باید یک «اُلاغ» باشد. زیرا وبسایتی که توسّط یک «مُبتدی» تولید شود؛ همان «ماشینِ مشدی ممدلی؛ نه رُل داره نه صندلی» خواهد بود.
      من (کژدم) از خوانندگان خواستم که اگر استعدادی در من (کژدم) میبینند؛ این استعداد را «استخدام» کنند و او را از یک «وبلاگِ نویسِ غیرِ حرفه ای» به یک «منبعِ تولیدِ فکریِ حرفه ای» تبدیل کنند. یعنی اینکه هزینهٔ زندگیش را به خاطرِ کارِ حرفه ای و بر اساسِ ارزشِ کارِ حرفه ای بپردازند.
      آنچه که من «وبسایتِ جدید» مینامم؛ ارزشی بسیار بالاتر از هزینه هایی است که برایِ تحصیلاتِ چند ساله برایِ تبدیل شدن به یک «کارشناسِ علومِ سیاسی» باید پرداخته شود و نتیجه نیز این باشد که آن کارشناس؛ فرقِ «هویج» و «الاغ» را نفهمد (مانندِ «هویجِ روشندل» لابیگرِ رژیمِ کثیفِ شیعی).
      من (کژدم) در نوشتارهایِ بسیار قدیمی در رابطه با «انواعِ گوناگونِ تحلیهای سیاسی» توضیحاتِ زیادی داده ام.
      تحلیلِ سیاسی برایِ «سرگرمی» در زمانِ خوردنِ کباب و آبجو و پسته و آروغ زدن نیست؛ بلکه زنان و مردانی از جنسِ پولاد میخواهد تا آن تحلیلها را به میدانِ «کاربُردی» بکشانند.
      اینکه بگوییم که اگر ترکیبِ ۲ اتمِ هیدروژن به اضافهٔ یک اتمِ اکسیژن در شرایط متعارفی به تولیدِ یک مولکولِ آب می انجامد؛ به «تولیدِ آب» نینجامد؛ هیچ ارزشً کاربُردی ندارد و میتوان از این «دانش» برایِ «اظهارِ فضله» در شب نشینیهایِ «آبجو و پسته خوری» استفاده نمود.
      نمیدانم که آیا توانستم به جماعت بفهمانم؟ یا اینکه:
      «نرود میخِ آهنین در سنگ».

      حذف
  12. سلام کژدم
    این پروپاگاندا یی بیش نیست به دلایل زیر
    ۱. هیچ دشمنی قبل از حمله ای جدی به دشمن برای ایجاد و حفظ آمادگی اطلاع و هشدار نمی دهد تا اسرائیل این رفتار را داشته باشد .
    ۲. به رهبری انگلیس دوره افتاده اند قطعنامه. بر علیه ایران صادر کنند . به تخم هیچ کس نیست .
    ۳. وجود جمهوری اسلامی نعمت بزرگی برای اسرائیل می باشد چرا که ۱. باعث شد سرچشمه آب بلندی های جولان که به عمد توسط حافظ اسد به اسرائیل واگذار شد با بقای بشار اسد پر عوض این بلندی ها مشکلات آب اسرائیل. حل شد . ۲ اعراب سنی از ترس جمهوری اسلامی با اسرائیل کنار آمدند ۳. در داخل اسرائیل ضربات کوچک و جنگ زرگری با ایران خوراک پروپاگاندای احزاب اسرائیل شد .

    ۴. با این تهدیدها رهیر ایران مجبور به امتیاز دادن به همه طرفهای شرق و غرب بدهد . لذا
    نه غرب و اسرائیل ونه هیچ با شعوری این مائده آسمانی جمع و پاره نخواهد کرد .
    ۵. اگر حمله محتمل مینمود قطعا این باشندگان تهران تا این اندازه ریلکس نبودند .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      شما در تحلیلی که فرستادیداشتباهاتِ اساسی دارید و آنچه که میگویید پیش از «پیمانِ ابراهیم» برایِ اسرائیل ارزش داشت امّا با انعقادِ «پیمانِ ابراهیم» پرونده اش بسته شد و اکنون زمانِ تضعیفِ شدیدِ رژیمِ شیعی فرا رسیده است.
      اسرائیل دیگر نیازی به رژیمِ شیعی ایران ندارد و دستاورهایش کامل شده است.
      آنچه که اسرائیل به دنبالِ آن است؛ بوجود آوردنِ یک «اجماع بین المللی» برای یک «چمن زنیِ بزرگ» است. اینکه گفته میشود «جنگِ اسرائیل با رژیمِ شیعی» به نقطهٔ «اجتناب ناپذیر» بسیار نزدیک شده است؛ یک دروغ نیست.
      به نظرِ من در این جنگ اسرائیل با کمکِ «سنتکام» و انگلستان زیر ساختهایِ اقتصادی ایران را نیز موردِ حمله قرار خواهد داد و تنها به اهدافِ نظامی بسنده نخواهد کرد. امّا گسترهٔ حمله را «عدمِ فروپاشیِ رژیمِ شیعی» تعیین خواهد کرد تا قدرتِ کنترل داخلیِ خود را از دست ندهد.
      فرستادنِ هیئتِ اتّحادیهٔ اروپا برای مراسمِ تحلیف؛ که از طرفِ اتّحادیهٔ اروپا یک «ضرورت» خوانده شد؛ به این خاطر است که اتّحادیهٔ اروپا میداند که جنگ در حالِ حتمی شدن است و این جنگ را به فروپاشیِ ایران و آغازِ جنگهایِ داخلی و سرازیر شدنِ پناهندگان به سمتِ اروپا تعبیر میکند. تجربهٔ براه انداختنِ «جنگهایِ ۳۰ ساله» برایِ تولیدِ کشورهایِ جدید؛ نه تنها شکست خورد؛ بلکه مشکلاتِ فراوانی برایِ اروپا بوجود آورد که از طرّاحانِ اصلیِ «بهارِ عربی» بودند.
      به طورِ طبیعی کشورهایِ همسایهٔ ایران نیز از چنین جنگی می ترسند. زیرا دودِ آن به چشمِ آنها نیز خواهد رفت.
      در صورتِ وقوعِ جنگ؛ هر چقدر که مقاومتِ رژیمِ شیعی بالاتر باشد؛ ویرانیهای ایران بسیار بیشتر خواهد بود و زمینه برایِ جنگهایِ داخلی فراهم تر خواهد شد و ادامهٔ ویرانیها را به جریانهایی که بر طبلِ جنگهای داخلی میکوبند سپرده میشود.

      برخلافِ نظرِ شما «باشندگانِ کشورِ تهران» بسیار ترسیده اند و حملهٔ موشکیِ امروزِ حزب الله لبنان به دستورِ رژیمِ شیعی انجام گرفت که این پیام را داشت:
      «ما شما را در لبنان زمینگیر خواهیم کرد.»

      امّا فرستادنِ این پیام میتواند نتیجهٔ عکس داده و تلاشهایِ اسرائیل برایِ بوجود آوردنِ «اجماعِ بین المللی» را به سرعت به موفقیّت برساند.

      یکی از اتّهام هایی که به «بنیامین ناتانیاهو» وارد میکنند این است که: با اینکه اسرائیل دیگر نیازی به ادامهٔ حیاتِ رژیمِ شیعی ندارد؛ میخواست رژیمِ شیعی را به عنوانِ «نان دانیِ سیاسی» (بهره برداری داخلی) همچنان برپا نگاه دارد.
      شاید برآوردِ من اشتباه باشد و از حدّ «چمن زنیِ گسترده» نیز فراتر رفته و به فروپاشیِ غیر منتظرهٔ رژیم و فروپاشیِ ایران بینجامد. زیرا زمانی که جنگ آغاز شد؛ بسیاری از حرکتها را «ضرورتهایِ میدانی» تعیین میکنند.
      در هر صورت این جنگ نمیتواند یک جنگِ بلند مدّت و پُرهزینه باشد؛ بلکه باید کوتاه مدّت و ایجادِ ویرانیهایِ گسترده طرّاحی شده باشد.

      حذف
  13. درود کژدم
    تهه تهش به قول خودت چمن زنی میکنن. که اون هم به سرنگونی ختم نمیشه.
    بحث اصلی «قدرت درونه»،
    که نه اپوزیسیون داره و نه ساکنین ایران.




    قدرت درون
    وسلام.



    اشکان

    پاسخحذف
  14. یک موضوعی درباره تحلیل کردن دارم.
    وقتی «بنی گانتس» تهدید کرد و اخبارش رفت رو تیتر های خبری؛ نظر اولیم این بود که داره کسشر میگه. انگلیس و آمریکا هم همینطور، گفتم اینا کسشر میگن و همش باد هواست(بدون اینکه تحلیل ها رو بخونم)
    ولی وقتی میشینم تحلیل های دیگران رو میخونم، دو دل میشم راجب گفته خودم.
    نمیدونم شاید به خاطر نبود اعتماد به نفسه. همیشه به یافته های خودم اعتماد نداشتم.



    اشکان

    پاسخحذف
  15. یکی از دوستان در نظری که فرستاده اند؛ گفته اند که آن شخص که میخواهست وبسایت طرّاحی کند ایشان بودند.
    نظرشان را منتشر نکردم تا نامشان منتشر نشود.
    دوستِ گرامی فقط شما نبودید. دوستانِ دیگری نیز بودند که چنین پیشنهادی داده بودند.
    اساساً مسئله این نیست که وبسایتی ساخته شود و همین مطالبی که در اینجا میبینید؛ به آن وبسایت منتقل شوند و آش همان باشد و فقط کاسه اش را عوض کنیم.
    در این وبلگ حدّ اکثر تحلیلهایِ روزنامه نگارانه نوشته میشوند و نظرات نیز در بهترین حالت؛ باز هم نظراتِ روزنامه نگارانه هستند و در مجموع ارزش سیاسی ندارند.
    برخی از خوانندگان نیز انتقاد داشتند که حالا میخواهی پول بگیری و همین مطالب را در وبسایت جدید بنویسی؟؟...
    به نظرِ من حقّ هم دارند که چنین اتّهامی بزنند. برایِ اینکه نمیدانند که این وبسایتِ جدید چه حال و هوایی خواهد داشت؟!
    فرقِ اصلی میانِ این وبلاگ با آنچه که «وبسایت جدید» مینامم در این است که «وبسایتِ جدید» محلّی برای
    گردِ همایی «سازندگان و تولید کنندگان» خواهد بود.

    بیشتر از این توضیح نمیدهم؛ امّا بدانید که «وبسایتِ جدید» موجودیّتی کاملاً متفاوت خواهد بود و از نظرِ من مشترکینِ آن باید از ایمنیِ بالایی برخوردار باشند.

    پاسخحذف
  16. امروز حزب الله لبنان تعدادی موشک به اسرائیل پرتاب کرده و مسئولیتش را به عهده گرفته است.
    حال باید دید عکس العملِ اسرائیل در چه حدّ و گستره ای خواهد بود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نظر من این است که اینکه بلندگویی بزرگ وجود داشته باشد که خواهان نابودی اسرائیل باشد و مشروعیتش را دائما زیر سوال ببرد دیگر اصلا برای اصرائیل خوب نیست و اسرائل باید صدای رژیم ایران را در این مورد خفه کند. نسل جدید خاورمیانه باید کشور اسرائیل را بعنوان یک موجودیت سیاسی کاملا به رسمیت بشناسد. اسرائیل باید هزینه شعارهای ضد اسرائیلی را انقدر بالا ببرد که رژیم خفه بشود.

      حذف
  17. دیوار کشیدن ترکیه هم الکی نیست. که به سرعت میخواد تموم کنه پروژه دیوار رو.
    ولی یک سوال
    موضع چین و روسیه چه خواهد بود؟؟



    اشکان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. موضع آنها «سکوت» و یا حدّ اکثر در حدّ «انتقاد» و «محکوم میکنیم» خواهد بود.

      حذف
  18. شاید رژیمِ شیعی بر رویِ ذخایر اورانیم به عنوانِ «سپر» حساب باز کرده باشد. امّا حتّی در صورتِ دقّتِ بالا در بمبارانها احتمالِ نشطِ موادّ رادیو اکتیو نیز وجود دارد که میتواند برای رژیم «قوز بالای قوز» شود.
    در صورتِ بروزِ جنگ آهنگِ آن چنان سریع خواهد بود که رژیم نتواند از روسها و چین کمک بخواهد. زیرا هیچ نیرویِ زمینی و «اشغالِ نظامی» در کار نیست. ادواتِ نظامی که در آغازِ بحرانِ «ویروسِ طلایی» توسّط سپاهِ پاچاهارداران از چین با پروازهایِ «ماهان» واردِ ایران شدند و همچنین سیستمِ S-300 ناکار آمدی خود را نشان خواهند داد زیرا اسرائیل از تسلیحاتِ بسیار پیشرفته استفاده خواهد نمود که بمبهایِ مینیاتوری (سایز کوچک) که برایِ ایجادِ Blackout استفاده میشوند و همچنین موشکهایِ سوپرسونیک و بسیاری از ادواتی که همچنان ناشناخته هستند؛ ممکن است بکار گرفته شوند.
    در هر صورت؛ ایرانِ پس از این جنگ؛ ایرانِ دیگری خواهد بود و چه بسا رژیمِ «انگلهایِ بنی هاشمی ـ صفوی» حاضر شوند تمامی دار و ندارِ هسته ای و موشکی را بدونِ دریافتِ پول تحویل داده تا به حاکمیّتِ ننگینشان ادامه دهند. زیرا برایِ اسرائیل و آمریکا؛ هیچ اهمیّتی ندارد که یک رژیمِ بی پشم و پیل و تحقیر شده؛ همچنان در ایران حکومت کند.
    مهمّ این است که فقط «خفه» شود.
    نظریّهٔ «دکترینِ ضاحیه» که رادیو فردا نیز به آن اشاره کرده است؛ دکترینی است که در رابطه با ایران نیز بکار بُرده خواهد شد.
    امّا همهٔ اینها بستگی به آن دارد که آیا اسرائیل توانِ ایجادِ «اجماعِ بین المللی» را دارد؟ یا نَه؟
    اظهاراتِ اخیرِ کاخِ سفید در رابطه با «حمایت» از دفاعِ اسرائیل از موجودیّتِ خود؛ نشان میدهد که حدّ اقل «مثلّثِ انگلستان ـ آمریکا ـ اسرائیل» به عنوانِ پیشاهنگانِ قدرتمندِ یک «اجماعِ بین المللی» تشکیل شده است.
    مراسمِ تحلیفِ «انگل رئیسی» طوری طرّاحی شده بود که نخست با بمبارانِ کشتیِ اسرائیلی «گربه را دَمِ حجله» بکشند و بگویند که دورانِ جدیدی آغاز شده است. همزمان با مراسمِ تحلیفِ کذایی نیز مانندِ فیلمهایِ «پدر خوانده» دست به ربودنِ کشتی میزنند تا پیغامهایِ سنگینی بفرستند.
    امّا همزمان با تلاش برایِ ربودنِ کشتیِ «آسفالت» ناگهان ۴ کِشتیِ دیگر اعلام میکنند که آنها نیز کنترلِ کشتیهایشان را از دست داده اند. کشتیِ موردِ نظرِ رژیم شیعی نیز کنترلِ خود را از دست داده بود و مزدورانِ رژیمِ شیعی؛ مجبور شدند دست از پا درازتر از کشتی خارج شده و فرار کنند. امّا گفته شد که کارکنانِ کشتی موتورهایِ کشتی را از کار انداخته بودند.
    کژدم میگوید که این کارکنانِ کشتی نبودند که کشتی را از کار انداختند؛ بلکه نوعی از Blackout محدودِ الکترونیک (جنگِ الکترونیک) بود که ۵ کشتی را همزمان خاموش و غیرِ قابلِ تحرّک نمود و داستانِ کارکنانِ قهرمانِ کشتیِ ربوده شده یک داستانِ ساختگی است.
    اکنون «انگل رئیسی» با دماغِ سوخته مانده است و باید منتظرِ عواقبِ حماقتهایِ «هالیوودیِ خود» (مافیا بازی) باشد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. در بخشِ نظراتِ نوشتارِ پیشین پیشبینی کرده بودم که دولتِ «انگل رئیسی»؛ «دولتِ مستأجل» خواهد بود.
      بنشینید و تماشا کنید.

      حذف
  19. ما به «لب دوختگان»ها و افرادی مانندِ «ولادیسلاو سورکوف» نیاز داریم. من هرگز وقت نداشته ام که چنین مطالعاتی کرده و این «درخشنده ها» را بشناسم.

    https://tinyurl.com/n8dbajwy

    پاسخحذف
  20. به نظر شما هم میتونید مثل «ولادیسلاو سورکوف» باشید.


    اشکان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اشکان گرامی
      فکر نمیکنم.

      حذف
    2. بگذارید مثالی بزنم.
      «شازده شومبولِ شورشیِ ششگلانیِ بنی هاشمی»؛ پیش از ظهورِ روسپی زاده هایِ شارلاتان موسوم به «ققنوس» در معرّفی آنها چنین گفت: «... بله ... این تشکّل پس از مدّتها مطالعه و کارهایِ اداری برایِ ثبتِ قانونی تشکیل شده است و اکنون در مراحلِ آخرینِ ثبتِ اداری است که انشأالله بزودی وارد میدان خواهد شد»(نقل به معنی).
      یکی از این روسپی زاده هایِ کارشناسِ موردِ تأییدِ «شازده شومبولِ شورشیِ.....» گفت: «من میتوانم حتّی برایِ جمعیّتِ ۲۵۰ میلیون نفری شغل ایجاد کنم»!!!!!!
      برای داشتنِ جمعیّتِ جویایِ کارِ ۲۵۰ میلیون نفری؛ شما حدّ اقل به کشوری با جمعیّتِ ۶۵۰ میلیون نفری نیاز دارید که بگویید بر اساسِ «هِرمِ اجتماعی» ۲۵۰ میلیون نفر از آنها در شرایطِ سِنّی قرار دارند که میتوانند کاری انجام دهند و نیاز به «اشتغال» دارند. در حالی که جمعیّتِ ۶۵۰ میلیون نفری برایِ جغرافیایِ ایران؛ یعنی: «مرگِ سرزمینِ ایرن».
      تا زمانیکه این بیشرفها حتّی «نفس میکشند»؛ رویِ آسایش نخواهید دید.

      حذف
    3. نسبت به IQ کسانی که در حال حاضر هستن ( چه اپوزیسیون و چه پوزیسیون) می تونید.
      مشکل اینه فرصتشو نداشتید یا بهتون میدون ندادن.


      اشکان

      حذف
    4. فرصتش را به خاطرِ «احمقها»یی که هر کسی را که مخالفِ نظراتِ احمقانه ای که به آن باور دارند میباشد را به عنوانِ «دشمنِ ایران» و یا «دشمنِ کردستان» و «آذربایجان» و «بلوچستان» و «خوزستان» میشناسند و تمامی تلاششان را بر روی «مدفون کردنِ کژدم» متمرکز کرده اند؛ هرگز نداشته ام. امّا این فقط یک بخش از ماجرا است.
      زمانی که کسی باور دارد که «محمّد» بر اُلاغی پَرنده سوار شده و به آسمانِ هفتم رفت و با الله شیربرنج خورد و زمانی که وارد شد «علی» را در آنجا دید و اگر «علی» (امام) او را شفاعت نکند؛ به «جهنّم» خواهد رفت (پیامبر را باید نوچه اَش شفاعت کُند = اعتقاداتِ شیعی)؟؟؟
      جایی برایِ کژدم باقی نمیماند و مجبور است به صورتِ «غیرِ حرفه ای» و «جسته گریخته» کار کند و در نهایت نیز سخنانش شنیده نشود و یا اگر شنیده شود؛ برایِ «سرگرمی» باشد.

      حذف
  21. با شکستِ کاملِ پروژهٔ هالیوودیِ «پدر خوانده بازی» که یکی حملهٔ پهپادی و دیگری ربودنِ کشتیِ قیر و آسفالت در آستانه و همزمان با مراسمِ تحلیف بود؛ صدایِ یک «ائتلافِ بزرگ» بر علیه رژیمِ «انگهایِ بنی هاشمی ـ صفوی»؛ هر روزه بلندتر شنیده میشود. جیغ و دادهایِ دستگاهِ دیپلماسی و «اوباشانِ گروهبان سردار» نیز هر کدام به شیوهٔ خود نیز بلندتر شنیده میشود. امّا این ماجرا «رویهٔ دیگری» نیز دارد که به آن «دیپلماسی پنهان» میگویند. اکنون برخلافِ جیغ و دادهایِ دیپلماتیک و تهدیدهایِ «گروهبان سردارها»؛ در پشتِ پرده و بر اساسِ اصلِ «تقیّه» میخواهند مسئله را رفع و رجوع کنند. امّا طرفِ مقابل میخواهد «دستاوردهایِ ملموس» ببیند و گرنه میدانند که «تقیّه» چیست و «فتوا به گوز بند است».
    اینکه این «اوباش گروهبان سردارها» میگویند که «جنگ را به نقاطِ دیگر» خواهند کشاند؛ یک دروغِ کهنه است.

    https://tinyurl.com/4kdub6rk

    مگر چند نقطهٔ دیگر «سرّی» را دارند؟ نقاطی که ثروتهایِ ملّی ایران به گلوی مزدوران ریخته میشود؛ نقاطی مشخّص هستند و همه میدانند که در کدام نقاط مزدورانِ بیشتر و یا کمتری دارند.
    قویترین نقطهٔ قابل تکیهٔ این اوباشانِ برخاسته از گورهایِ ۱۴۰۰ ساله؛ «جنوبِ لبنان» است و بقیّهٔ نقاط آنچنان مالی نیستند. زیرا اگر کارد به استخوان برسد به نظریّهٔ «ترامپ» روی خواهند آورد.
    «ترامپ» گفت: ما میتوانیم مسئلهٔ طالبان را در «۲ تا ۳ ماه» حلّ کنیم؛ امّا شاید ۲ تا ۳ میلیون نفر باید کشته شوند. اگر کارد به استخوان برسد؛ یمن و جنوبِ لبنان را با خاک یکسان میکنند.
    اگر اکنون فقط برایِ ساکنینِ افغانستان «اشکِ تمساح» میریزند؛ فقط یک بازی است. مانندِ هنرپیشه ای که در فیلمها اشک میریزند و به آن «احساسِ زیرِ پوستی» گفته میشود. در حالی که هیچ احساسِ زیر پوستی وجود ندارد و همه اش «تکنیک» است.
    «سان زو» گفت: «جنگ یعنی ویرانی و کشتار و پایانِ» و به همین خاطر تلاشِ او یافتنِ راهی برایِ شکستِ دشمن «بدونِ جنگ» بود. امّا این امر کارِ آسانی نیست. امرِ قابلِ دسترس تر «جنگ و کشتار» است.
    باور نمیکنید؟ به خودتان و دوستانتان رجوع کنید که آیا به فیلمهایِ «اَکشن و کشتار» زیاد علاقه دارند و یا به «فیلمهایِ آرامِ عشقی»؟ هیچ لزومی به اینکار نیز نیست. به آمار و مقدارِ فروشِ فیلمهایِ «اکشن و کشتار» و «فیلمهایِ آرام» نگاهی بیندازید تا «طبیعتِ درنده خویِ انسان سانها» را ببینید.
    زمانی که گفته میشود:«ما در صورتِ لزوم حمله میکنیم»؛ معنیِ واقعیِ آن این است:
    «در پشتِ پرده مذاکره میکنیم.... به طورِ همزمان زمان میخریم و خود را سازماندهی میکنیم... اگ دیپلماسیِ پنهان جواب نداد .... به بهترین وجهی که تشخیص میدهیم جنگ را آغاز میکنیم».
    امّا اینکه این «جنگ» طبقِ برنامه ای که برایِ گسترهٔ آن پیش بینی شده و طرّاحی گردیده است؛ پیش برود؛ داستانِ دیگری است. زیرا «ماجراها»ی دیگر از درونِ «ماجراهایِ طرّاحی شده» زاده میشوند.
    ایران سرزمینی «قبیله ای عشیره ای» (کشوری فُسیلی با رنگ و لعابِ تمدّن) است و ساکنانِ آن تشنهٔ خونِ یکدیگر هستند.
    اگر کارد به استخوان برسد؛ دیگر هیچکس اهمیّتی نخواهد داد که این موجودات همدیگر را تکّه پاره کنند و چه بسا به جایی برسد که بگویند: «هرچه بیشتر ... بهتر».

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. در صورت وقوع درگیری در شرایط حاضر آیا میشه این رو یک فرصت طلایی برای سرنگونی رژیم(ماهیگیری از آب گل آلود) تلقی کرد؟

      حذف
    2. بله میتوان. در صورتی که یک اپوزیسیونِ «استخوان دار» وجود داشته باشد.
      اگر چنین اپوزیسیونی وجود نداشته باشد؛ مانندِ فداییها و مجاهدین در ماجراهایِ ۵۶-۵۷ فقط تبدیل به «عمله هایِ شیطان» خواهید شد.

      حذف
  22. گرفتنِ مدالِ طلا توسّط «بُرزو گوزو» به خاطرِ «باختن در تاتمی».... عجایب صنعتی دیدم در این دشت...

    https://tinyurl.com/4shnsct4

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود کژدم
      این اولین مسابقه ی کاراته ای بود که دیدم.
      خیلی جالبه طرفو زده گاییده بعد به اونی که کتک خورده طلا دادن!!
      خیلی قانون های مسخره ای داره. کاراته رو باید مثل این ورزش های آزاد بندازن تو قفس، هرکی زد برندست دیگه.

      به نظر شما میشه سبک های مختلف رو با هم تلفیق کرد برای مبارزه؟؟
      مثلا کاراته و جودو، چون این دوتا تو مبارزه کاربرد دارن
      اینم بگم من تا حالا ورزش های رزمی رو انجام ندادم (شاید سوالم مبتدیان باشه برای همین گفتم)



      اشکان

      حذف
    2. فکر میکنم شما نوشتار «کاربرد موسیقی در هنرهایِ رزمی» را نخوانده اید. شاید برایتان «ملال آور» بوده است.

      حذف
  23. با درود. من هم از دیروز تا حالا ۸ بار فیلم را دیدم و نفهمیدم چرا طرف ایرانی که مثل یک الاغ با دفاع راست باز به حریفش نزدیک شد و ضربه را خورد و مثل یک گوز به زمین افتاد باید برنده بشه؟ پیروز باشید (البته نه مثل هموطنمان).

    پاسخحذف
  24. درود
    بسیاری از قوانین در بازیهایِ المپیک باید تغییر یابند.
    به عنوانِ مثال ورزشکارانِ حرفه ای را نباید به این بازیها راه داد. «جاکویچ» که برندهٔ «گولدن اسلم طلایی» است؛ در المپیک چکار میکند؟ و یا فوتبالیستهایِ حرفه ای و بوکسور های حرفه ای نیز نباید به المپیک راه پیدا کنند.
    المپیک باید جایِ ورزشکارانِ «نیمه حرفه ای» باشد که ورزش تنها منبعِ درآمدِ آنها نیست. از ورزش نیز به خاطرِ تواناییهایشان درآمدی دارند. اگر اینگونه باشد؛ طیفِ وسیعی از علاقه مندان به ورزشهایِ گوناگون در هرمِ اجتماعی را میتواند تشویق بکند و ورزش میتواند به صورتی گسترده تر عمومی شود.
    تا جایی که به هنرهایِ رزمی مربوط است؛ اگر یکی از حریفها ضربه ای بخورد که برایِ مدّتِ کوتاهی ناکارآمد شود؛ «مُرده» به حساب می آید. امّا در قوانینِ احمقانه به ضرباتِ بسیار ضعیف نیز امتیاز میدهند و از طرفِ دیگر «زمانبندی» بر اساسِ «دقیقه» دارند. به نظرِ من این زمانبندی باید بر اساسِ «زمانِ منطقی» طرّاحی شود. به این معنی که یا یکی از حریفها از خستگی بر زمین بیفتد و یا مبارزه را واگذار کند؛ و یا اینکه یک ضربهٔ سنگین بخورد و ناکار شده و «مرده» محسوب شود و در این لحظه مسابقه از طرفِ داور تمام شده اعلام شود.
    زیرا ورزشهایِ رزمی برایِ «نبردهایِ تن به تند» طرّاحی شده اند.
    امّا «المپیک» و یا مسابقاتِ جهانی در دنیایِ کنونی برای «جلبِ توجّه و صنعتِ توریسم» و پولسازی طرّاحی شده اند.
    اینکه ژاپن در این شرایطِ سختِ «ویروس طلایی» مشعلِ «بازیهایِ المپیک» را برافروخته نگاه داشت؛ قابل ستایش است.
    اگر کشورهایِ غربی بودند؛ به خاطرِ اینکه سجده گاهشان (پولسازی) است این بازی را متوقّف میکردند.

    پاسخحذف
  25. حال ببینیم که چه در اطراف میگذرد؟
    ۱- حدودِ یک سالِ پیش رژیمِ شیعی به دولتِ افغانستان پیشنهاد کرد که از «فاطمیّون» استفاده کند. پشتِ پردهٔ این پیشنهاد این بود که رژیمِ شیعی میداند که این دولت؛ پس از خروجِ «ناتو» با «نمازِ مسلمانان» فاصله ای ندارد و با یک «گوز» باطل خواهد شد.
    ۲- رژیمِ شیعی میداند که «طالبانِ پیش از قدرتِ کامل» با «طالبانِ فاتح» فرق دارد و مانندِ خودشان از اصولِ «تقیّه» و «صلحِ حدیبیّه» استفاده میکند.
    ۳- کاخِ سفیدِ «جو بایدنی» از مذاکراتِ صلحِ طالبان با رژیمِ مستقرّ در افغانستان در تهران استقبال میکند و به «انگل فرزانه» چراغِ سبز میدهد که کاری «سازنده» بکنند.
    ۴- رژیمِ شیعی ادواتِ جنگی برایِ «مغولهایِ فارس زبانِ شیعی» (هزاره ها - فاطمیّون» میفرستد.
    ۵- ماجرایِ هالیوودیِ حمله به کشتی اسرائیلی و ربودنِ کشتیِ «اسفالت» شکست میخورد.
    ۶- یک اوباشِ اروپایی به همراهِ چند اوباشِ دیگر؛ ظاهراً برای شرکت در «مراسمِ تحلیف» به تهران میروند. امّا در واقع برایِ رسانیدنِ «اخبارِ وخیم» و قانع کردنِ «انگلِ فرزانه» به تهران رفته بودند که بگویند اوضاع خیط است و بهتر است به مذاکره برگردید. «انگل رئیسی» نیز پاسخ میدهد که از هر پیشنهادِ دیپلماتیک که به لغوِ تحریمها بینجامد؛ استقبال میکند.
    در واقغ اروپا و رژیمِ شیعی به «خرید و فروشِ زمان» پناه میبرند.
    ۷- اسرائیل نیز با رژیمِ جدیدی که با «جو بایدن» همراهی میکنند؛ اندکی هارت و پورت میکنند؛ امّا در اصل نوکرانِ «جو بایدن» هستند. البتّه اگر ناتانیو هم بر سرِ کار بود؛ اوضاعی بهتر از این نمیتوانست موردِ انتظار باشد.
    ۸- نمایندهٔ اروپا برایِ خریدِ زمان میگوید که رژیمِ شیعی میخواهد به مذاکرات برگردد.
    ۹- نفتالی بنِت نیز میگوید که به تهاجمِ رژیم به کشتیها در جبهه هایِ گوناگون پاسخ خواهد داد تا مسئله را به هپروت حواله کند و «چمن زنیِ محدود» را پیشنهاد میکند.

    پیدا کنید پرتقال فروش را.

    در پایان؛ کژدم نیز برایِ مدّتی در خدمتتان نخواهد بود؛ تا خودتان «پرتقال فروش» را پیدا کنید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حکومت طالبان از حکومت قبلی اش مدرن تر خواهد بود و طالب انزوای کامل نیست از چین دعوت به سرمایه گذاری کرده. حکومت طالبان یعنی گسترش نفوذ چین در منطقه. هند هم به دولت افغانستان کمک نظامی کرده بود که بمعنای مقابله با چین و پاکستان بوده.

      حذف
    2. ماجرایِ کنونیِ طالبان و خروجِ «ناتو»؛ قرینهٔ سرنگونیِ صدّام و استراتژیِ «بهارِ عربی» است. با این تفاوت که «مرکزِ ثقلِ بحران» را از عراق و کشورهایِ عربی به «افغانستان» منتقل کرده اند.
      رژیمِ شیعی اکنون همان احساسی را دارد که وقتی اوباشی مانندِ «جورج بوش» آنها را به عراق هدایت کرد و رژیمِ شیعی آنرا «امدادِ الهی» پنداشت. در حالی که که تاکنون؛ ساکنینِ ایران؛ فقط هزینه هایِ نجومیِ این پروژه را پرداخته اند و اکنون با ماجرایِ افغانستان؛ باید به منجلابِ دیگری بیفتند و هزینه هایِ گزافی در افغانستان بپردازند که نه تنها هیچ سودی نخواهد داشت؛ بلکه «اصلِ سرمایه» نیز به «چاههایِ بی انتهایِ جنگهایِ طرّاحی شده از سویِ دیگران» ریخته خواهند شد.
      هر چه ایران و ساکنینِ ایران «ضعیف تر» و «به حاشیه رانده تر» شوند؛ به پروژهٔ تبدیل شدن به «مزدورانِ نظامی» نزدیکتر خواهند شد.
      زمانی که «جنگها» حاکم میشوند؛ نیاز به «سربازان» دارند.
      سرنوشتِ کنونیِ ساکنینِ ایران؛ اکنون به «مستراحِ نظامیِ افغانستان» گره خورده است که به بهانهٔ «تبدیل نشدنِ ایران به افغانستان»؛ همهٔ ایران را به با خطرِ تبدیل شدن به «نیرویِ نیابتیِ چین» و یا «روسیه» و اروپا تبدیل خواهد کرد.
      این معادله بسیار پیچیده خواهد بود.
      منتظرِ پناهنده شدنِ «ساکنینِ ایران» به «سومالی» و «غنا» و «اوگاندا» و .... باشید.
      نترسید.... این انتظار طولی نخواهد کشید.

      حذف
  26. سلام
    کژدم. چند روز قبل گفتم. که هیچ خبری نخواهد بود اما گفتی. اوضاع فرق کرده .
    ما ۴۵ذساله در خاورمیانه که ۴۲ ساله زیر سایه جنگ زرگری اسرائیل و جمهوری اسلامی بسر می بریم .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      چیزی به نامِ «جنگِ زرگری» وجود ندارد.
      اسرائیل پس از فاجعهٔ «هولوکاست»؛ دیگر بر رویِ زمینهایِ لغزنده ای که به «رانشِ زمین» منجر میشوند؛ خانه نخواهد ساخت. بلکه منتظرِ «رانشها» خواهند نشست تا سهمی «به سزا» ببرند.
      جنگهایِ میانِ «سگهایِ هارِ شیعه مسلک» با سایرین؛ یعنی: «رانشهایِ زمینهایِ لغزنده»....
      اسرائیل در کمینِ نتایجِ این «رانشها» نشسته است و «نوشِ جانشان» باد.
      نمی دانم که آیا «تورات» را خوانده اید؟ یا نَه؟... و اگر خوانده اید؛ آنرا کتابی پِر از «خرافات» دیده اید. امّا «تورات» را مانندِ «کژدم» نخوانده اید. این کتاب دیگر آن «داستانهایِ خرافی» که می انگاشته اید؛ نیست..... بلکه کتابی پُر از «Code» است.
      نمیدانم که کتابِ «تلمود» را خوانده اید؟ یا «نَه»؟
      این کتاب پُر از «Code»هایِ Practical است (Practical Codes) است که در طولِ هزاران سال زندگیِ یک قوم و تجربیّاتِ روزمرّهٔ تحلیل شدهٔ آنان نوشته شده اند.
      حتماً داستانِ «کُشتی گرفتنِ یَهوه با شیطان» را که اوباشانِ مسلمان آنرا خرافه مینامند را شنیده اید که میگویند: «کُشتی گرفتنِ خداوند با شیطان» احمقانه است و نشانهٔ «تحریفِ تورات» است. در حالی که هر روزه نبردِ میانِ «نیک و بد» را تجربه میکنید که معنایی به جُز «کُشتی گرفتنِ یَهوَه با شیطان» را ندارد. هرگز معنیِ واقعیِ «کاشِر» را نفهمیده اید و فکر میکنید که «غذایِ کاشر شده» یک اندیشهٔ خرافی است. امّا همهٔ این مفاهیم به «Code» تبدیل شده و به راهنمایِ «زندگیِِِ نوینِ قومِ یهود» تبدیل شده اند.
      احمقهایی که به «جنگِ زرگری» میان رژیمِ شیعیِانِ کثیفِ صفوی و اسرائیل فکر میکنند؛ ۱۰ ها گام از آنچه که در «میدانِ رَزم» میگذرد؛ عقب مانده اند.
      «دولتِ جو بایدن» به اسرائیل پیشنهادِ بزرگی کرده و به اسرائیل وعده داده است که عجله نکنند و «انگلِ فرزانه» را «دشمن» نینگارند؛ بلکه او را «نوکرِ بی جیره و مواجب» بدانند.
      مانندِ گُرگی که «عمداً» به «گلّه» فرستاده میشود تا همگان را «بِدَرَد»... و در نهایت دریده شود.
      آیا ماجرایِ «انگلِ بی شرفِ فرزانه» با ماجرایِ «داستانِ ایستر» که در «تورات» نوشته شده است؛ در مغزتان «زنگی را به صدا در نمی آوَرَد»؟

      حذف
  27. درود بر کژدم
    اگر بنا بر این هست که نسل جدیدی از انسانها قدم بر زمین بزارن اولین لازمه اش ویرانی گذشته است.ویرانی کشور ها و مفاهیم ساخته شده در گذشته‌(مذاهب و مرزکشی ها و...)مقدمه ای برای ساخت آینده ی انسان‌هاست.این ویرانی ها بصورت لایه لایه در حال صورت گرفتن هست و آینده همه ی کشورها رو تحت شعاع قرار میده.دیدید که یک ویروس چه قدر تونست کشور ها رو درگیر و وارد بحران کنه.سازمان ملل،حقوق بشر و اقتصاد جهانی و این جور مزخرفات هم دیدید که هیچ ارزشی نداشتن و اون هم به قول جمله ی فرزانه تون به بند گوز وصل هستن.حتی اقتصاد داخلی اکثر کشور ها هم به بند گوز وصل هستن و اگر این بیماری میتونست چند سال بیشتر دووم بیاره کله پاچه ی انسانها از غذای محبوب خیلی از کشورها من جمله ایرانیان میشد.
    افغانستان و پاکستان و سوریه و.... رو میشه لایه خارجی به حساب آورد و مقدمه ای هستن برای شروع ویرانی ها. در مقابل این وقایع مطمئن کشورهای جهان سومی شاهد بیشترین تغییرات هستن ولی بزودی شاهد همین مسائل در کشورهای پیشرفته هم خواهیم بود.داعش های بودایی(شبیه اتفاقات میانمار) و مسیحی و یهودی هم دور از انتظار نیست.خودتون شاهدش بودین که ترامپ با همه ی تلاشش برای ساخت آمریکای ناسیونالیست(داستان سرایی بر مبنای مزخرفات گذشته)در مقابل چه افراد ضعیفی شکست خورد.برای من این کافیه تا ثابت کنه که آرمان های ترامپ هم مثل نماز مسلمونا به بند گوز وصل هستش و ارزشی بیشتر از یک توهم دسته جمعی ندارن.
    شرقی ها مقابل غربی ها، فمنیسیتها علیه مردها، همجنسگرا در مقابل دگرجنسگرا، سیاهپوست مقابل سفیدپوست،فقیرها در جنگ با ثروتمندان برای تامین غذا...خلاصه هر آنچه که من از آینده میبینم جنگ هایی هست که توانایی اینو دارن ۷/۵ میلیارد انسان رو به دنیای ویرانگی ها بکشون.

    پاسخحذف
  28. هیولای هفت سر جمهوری اسلامی یک هیولای اسلامی است. هیولاهای اسلام را فقط با بمب اتم میتوان از میان برد. نگاهی به طالبان و داعش بیاندازید..تا کمی فضا پیدا میکنند دوباره سلولهایشان جوان سازی میکنند و روز از نو و روزی از نو، چرا؟ چون اسلام از حماقت و جهالت تغذیه میکند و در فرهنگ عقب مانده خاورمیانه ای هم چیزی که فراوان یافت میشود احمق است و‌ مفلس! هر جا هم دیدید که کشوری مسلمان است و حداقل از لحاظ اقتصادی رو به پیشرفت بدانید رهبرانشان قواعد بازی اقتصاد آزاد را پذیرفته اند و بر بعضی از قوانین اسلام مهر باطل شد محرمانه زده اند؛...نمونه هایش همین دوبی و ترکیه و مالزی است که با سیاست مدارا با جهان هم مسلمانی خویش را دارند و هم از مزایای زندگی مدرن غربی و پیشرفت های علمی آنها استفاده میکنند.

    اسلام طالبانی و داعشیعه فقط با زور و وحشتی بزرگتر از آنچه خود می آفرینند، از میان خواهند رفت. اگر همین امروز ۸۰ میلیون ایرانی تصمیم بگیرند مسلمان هم نباشند باز فرقی به حال حکومت نمیکند. حکومت چه امروز و چه آن روز ۸۰ میلیون ایرانی را اسیر خود میبیند که باید حرف گوش دهند و دنبال حق خویش از سرزمین اجدادیشان نباشند.

    اگر همین امروز چپ و راست و شرق و غرب مثلا اپوزیسیون اتحاد کنند و صد هزار بیانیه مشترک هم بدهند، باز فرقی نخواهد کرد چرا که میدان برانداختن این اهریمن ها از خیابان ها و خون و باروت میگذرد. اگر شما این موضوع ساده را هنوز درک نکرده اید شاید یکی از دلایلش این است که انقلاب ۵۷ را فراموش نکرده اید و فکر میکنید باز ممکن است مثلا با چهارتا سینما آتش زدن و فحش به شخص اول مملکت دادن کشورهای خارجی هم سرانجام از شما حمایت کنند و در پایان قصه همه شاد و خرم و خوش خیابان ها را جارو میکنیم و رهبر محبوب خلق دیگری خواهد آمد!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دوستِ عزیز
      با پیشنهادِ کشتار با بمبِ اتم؛ رادیکال بازیِ رؤیایی را بگذار کنار.
      اگر در رابطه با سرنگونیِ رژیمِ شیعیانِ کثیف؛ استراتژیِ «مِیدانی» داری.... بسم الله.
      وگرنه حرفهایِ شما ۴۰ سال است که مثلِ آدامس جویده میشود و رژیمِ شیعی همچنان حکومت میکند.
      آیا از خودت پرسیده ای که این «بمبِ اتمی» را چه کسی برایِ کشتارِ مسلمانانِ بی شرف باید تولید کند و بر سرِ آنها منفجر کند؟
      چرا دِلِ خودت را با «رؤیاها» خوش میکنی؟
      اگر در ایران هستی؛ حتّی جرأتِ هوا کردنِ یک «باد بادک» را نیز نداری؛ حالا میخواهی «بمبِ اتم» هوا کُنی؟
      واقعاً شرم آور است که «رؤیاهایِ دست نیافتنی» را «راهِ چاره» نامید.
      اوّل شیوه هایِ کُشتنِ یک بسجی و یا پاسدار را ارائه کُن؛ بقیّه اش «پیشکش».

      دیگر مطالبِ «کُسِ شعرِ انقلابی» نفرست.

      میدانی که «آبِ اُکسیژنه» چیست؟
      حتماً همسر و مادر و خواهر و یا دخترت نیز از «اَسِتون» برایِ «لاک زدن» و یا پاک کردنِ «لاکِ ناخن» استفاده میکنند....
      این ۲ ماده قابل دسترس هستند و نیازی به «پایگاههایِ آزمایشهایِ هسته ای» براي تولیدِ «بمبِ هسته ای» نیز ندارند....
      پیشنهاد میکنم که سَرَت را خم کُنی و به «شومبول» و یا «سوراخِ کونت» بخندی....
      «وایتکس» نیز همه جا فراوان است....

      حذف
    2. اتفاقا من به کشتن بسیجیای بی ناموسی که جلوی مردمو الکی میگیرنو ایجاد رعب و وحشت میکنن فکر میکنم ولی اینکار حداقل در فضاهای درون شهری احتمالا امکان انجامش به صورت حمله اشباح محاله چون دوربین های زیادی داخل شهر نصبه و من توی خبرها خوندم که چندتا از دوربین های نظارتی فردیس کرج که تو اعتراضات ۹۸ توسط چند نفر تخریب شده بود با(عملیات پیچیده اطلاعاتی😂) دستگیر شدند.بخاطر همین برای تضعیف رژیم در پیگیری اشباح باید در جهت منهدم کردن دوربین های شهری قدم برداشت که بعضی از آنها در ارتفاعات بسیار بلندی(نزدیک به ۸متر) بر روی یک پایه فلزی نصب شده اند(احتمالا این دوربین ها بسیار وظیفه حساسی دارند چرا که من تمام آنها رو فقط در چهارراه ها دیدم).انهدام این دوربین ها با تجهیزات فیزیکی تقریبا غیرممکنه و تنها راه مطمئن یا قطع ارتباط(قطع سیم) و یا هک این دوربین هاست(راه مطمئنتر)
      انهدام این دوربین ها جرات مردم رو برای شرکت در اعتراضات بیشتر میکنه چون خیلی از دستگیری ها بوسیله همین وسایله

      حذف
    3. پس ... پیش به سویِ نابودیِ این دوربین ها...
      آیا کژدم این پیشنهاد را سالها پیش نداده بود؟
      آیا از آن زمان تا کنون؛ حتّی یک دوربین را از کار انداخته اید؟
      اینکه آنچه را که من (کژدم) سالها پیش از این پیشنهاد کرده ام؛ دوباره به عنوانِ «نظرِ مشعشعِ جدید» پیشنهاد کنید؛ نشانهٔ «عقب ماندگی» حدّ اقل در «عرصهٔ تئوریک» است.
      لطفاً گفته هایِ «کُهنه شده» و «اجرایی نشدهٔ مرا» به عنوانِ «نظرِ متفکّرانهٔ جدید» به خوردِ من (کژدم) ندهید.

      سپاس

      حذف
  29. سلام کژدم

    امشب ایران اینترنشنال با یک نویسنده افغانی گفتگو میکرد . این نویسنده حرف جالبی زد. گفت دنیای سیاست دنیای وحشی و بی رحمی است و دخالت همسایگان در افغانستان امری طبیعی ولی این دخالت نتیجه و نشانه بی عرضگی و ناتوانی مدیران و مسئولان کشور افغانستان است . و خیلی خوشم آمد. حالا هم ما ایرانی ها گله از شرکت نماینده اروپا درمراسم تحلیف یا رابطه با آمریکا و کمک جوبایدن ناشی از بی عرضگی و ناتوانی ما ایرانی هاست .

    از ایرانی جماعت پفیوزتر خودمانیم . همه میدانند که مثلا تلفات کرونا ناشی از چه فرمانی بود . حال همه شیر شده اند از جمله هنربندهای جنده و کونی. و نمکی را تهدید می کنند . برید به کس ننه تان بخندید . یا دلقک نرگس محمدی که جرات جواب پرسش مجری ایران اینترنشنال را نداشت و جفنگ تحویل داد .
    الان هم همه عاشق امام حسین شده اند و خود را در قامت حر میبینند .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. افغانها لیاقتی به جُز «شرکت در جنگهایِ بی پایانِ دیگران» ندارند.
      افغانستان مستراحی اشتراکی است که همه در آن می رینند و ساکنانِ عقبماندهٔ ذهنیِ آن احساسِ «قهرمانی» میکنند...(قهرمانانِ جنگهایِ ویرانگرِ ۱۰۰ ها ساله).
      «آریانا» را فراموش کنید.... آن سرزمین ۱۰۰ ها سال است که به «مستراحِ خونین» تبدیل شده است و دستاوردشان نیز به جُز «مدفوع هایِ خونین» نیست و نخواهد بود.
      در ماجرایِ افغانستان؛ درسهایِ گرانقدری برایِ «کُردستان» و «بلوچستان» و «آذربایجان» و «فارسستان» نهفته است.....
      یا این «مفاهیم» را دریابید و یا مانندِ «افغانها» به مغاکهایِ «جنگ و ویرانی و خونریزی هایِ بی انتها» بپیوندید.

      حذف
    2. براستی این روسپی زاده هایِ طرفدارِ «شازده شومبولِ شورشیِ شارلاتانِ ششگلانیِ بنی هاشمی» و سایر اوباشانِ ظاهراً «اپوزیسیون»... چه پاسخی به این معادلات دارند؟
      از من میپرسید؟ ... «هیچ» و «هیچ اندر هیچ»...
      آنها فقط عدّه ای اوباش هستند که میخواهند ساکنینِ ایران را به سگهایی تبدیل کنند که همیشه به دنبالِ «دُمِ خویش» بدوند و هرگز به دنبالِ «راهِ چارهٔ مِیدانی» نباشند و هر «حضورِ میدانی» به جُز «راهپیماییهایِ گلّه ایِ مسالمت آمیز» را که به «کشتار و دستگیری و شکنجهٔ شرکت کنندگان» می انجامند را محکوم میکنند و میخواهند خود را «مُدرنیست» جا بزنند. در حالی که «سرنگونیِ رژیمِ سگهایِ هارِ شیعه مسلکِ صفوی»؛ نیروهایی «خونریز» می طلبد و نَه به هدر دادنِ «میلیونها متر پارچهٔ سبز و بنفش» و ریختنِ میلیونها دلار در جیبِ کارخانه هایِ پارچه بافیِ «چین».
      حضورِ کثیفِ این اوباشان فقط در حدّ «متهّم میکنم» و «محکوم میکنم» است و هر زمان که «خیزشی احمقانه» اتّفاق می افتد؛ برایِ ادامهٔ وجودِ نَحس و خائنانهٔ خود؛ با دادنِ شعارهایِ بی محتوا از این حرکتهایِ احمقانه ارتزاق میکنند.

      حذف
    3. من(کژدم) دیگر به مزخرفاتی از نوعِ «من حاضرم ۱۵۰ دلار» کمک کنم... «من حاضرم ۷۰ دلار کمک کنم» و .... «من حاضرم که برایت وبسایت بسازم» ... و یا «باید بمبِ اتمی بسازیم» تا مسلمانها را بکشیم و سایرِ «کُس شعرها» نیازی ندارم.

      اگر حاضری؟.... کمک کُن و قصّه نباف.... حسابِ Monero در دسترس است.
      بگذار این وبسایت را کسانی «بی طرف» که فقط برایِ «پول» کار میکنند بسازند.
      و یا اینکه خود را برایِ «مرگِ تدریجیِ آنچه که ایران می نامی» آماده کُن و برایِ نجاتِ خود و خانواده ات از این «رانِشِ جدیدِ ژئو پولیتیک» به «آنگولا» و «سومالی» و «سودان» فرار کُن. زیرا «بمبِ اتمیِ افغانستان» دستِ کَمی از «بمبِ اتمیِ سرنگونیِ رژیمِ بعثیِ عراق» برایِ «دگرگونیهایِ انفجاریِ منطقه» ندارد و چه بسا از آن نیز قوی تر است.
      مهمّ نیست که «سگهایِ هارِ شیعه مسلک» با «سگهایِ هارِ سُنّی مسلک»(طالبان) بجنگند و یا در کنارِ یکدیگر بجنگند؛ بلکه مهمّ آن است که: «خواهند جنگید» و سهمِ تو از این جنگها به جُز ویرانی و ریختنِ ثروتهایِ ملّی به «مستراحِ خونینِ جنگها» که به هیچ نوعی از «پیروزی» نخواهند انجامید؛ نخواهد بود.

      این گوی و این مِیدان.

      حذف
    4. انتشارِ تصویرِ بازسازی شدهٔ یادگاریِ «پُلِ پیروزی» جنگِ جهانیِ دوّم از طرفِ «سفارتِ روسیه»؛ نوعی «ریدن به هیکلِ انگلِ فرزانه» و همچنین «ساکنینِ ایران» است که هرگز فراموش نکنند که: «همان گُهی هستید که بودید» و تولیدِ «بُرجِ میلاد» و «اَراک» و «نطنز» و «فوردو» و «حشد الشّعبی» و «مزدورانِ لبنانی و حوثی»؛ تغییری در معادلات نمی دهند.
      دیروز به «شکلی» ... و امروز به «شکلی دیگر» شما را خواهیم گایید..... آن «تابوتِ سبز و نسخهٔ فوتوکپیِ مقدّسِ نفیس» را لوله کرده و در سوراخِ کونِ «ائمّهٔ طاهرینِ نجاستتان» فرو کنید...
      شماها همیشه «شکست خوردگانِ بازیهایِ بزرگ» بوده اید و «همچنان هستید» و «خواهید ماند»..... و مهمّ نیست که چقدر در منطقه «مزدور» دارید.... «هر چقدر پایتان درازتر..... ورشکستگی تان حتمی تر».
      فکر نکنید که انتشارِ این تصویر یک «توهینِ ملّی» بود....
      با چنین فرهنگی که بر «رژیمِ کثیفِ شیعی» و «اپوزیسیونچیها» و «ساکنینِ ایران» حاکم است.... انتشارِ این تصویر یک واقعیّت است که یا باید این «تصویر» را تغییر داد و یا اینکه با حفظِ «حماقتهایِ گذشته»؛ فقط به آن «اعتراضِ دروغین و قلّابی» نمود.... تا اینکه «نابود» شد.
      این درس فقط برایِ «حکومتِ ننگینِ شیعیانِ شنیعهٔ صفوی مسلک» نیست.... بلکه برایِ همهٔ «ساکنینِ ایرانِ کنونی» (گربهٔ بازمانده) است.

      https://tinyurl.com/xnzxds4a

      حذف
    5. اگر «وبسایتِ جدید» راه بیفتد؛ در رابطه با مسائلی که در «ایرانِ بازماندهٔ گربه نشان» و اطرفمان میگذرد؛ آگاهتر شده و به صورتِ اپوزیسیونی «آگاه تر و فعّال تر» حرکت خواهیم نمود.

      حذف
  30. https://tinyurl.com/3dcv958n
    این لینک میگوید:
    «مرندیِ کُس کِش» نوکرِ چین است.
    رژیمِ شیعیانِ کُس کِشِ بنی هاشمی را مجموعه ای از «نوکرانِ قدرتهای جهانی» تشکیل میدهند و تصویری که سفیرِ روسیه منتشر کرده است؛ یک «تصویرِ آگاهی بخش» است و باید به آن احترام گذاشت. زیرا مانندِ «آیینه» ساکنینِ ایران را به صورتی برهنه به خودشان نشان میدهد.

    https://tinyurl.com/xnzxds4a

    «سرزمینی قلّابی» که بدونِ «سر» (اپوزیسیون در قامتِ حکومتی) است و «کونش بر هوا» است تا هر که «میخواهد بگاید ... آزاد است»....
    شعارِ اصلیِ ساکنینِ شیعه مسلکِ ایران در ایّامِ محرّم این است:
    «سخت تر بگایید ما را از آنچه که تا کنون گاییده اید....» ... زیرا «ما به سلطنتِ اوباشِ زنباره ای مانندِ حسین؛ بیش از آیندهٔ فرزندانمان دلبسته هستیم.... Fuck us Harder»

    پاسخحذف
  31. اُلاغ جانِ شیعه مسلک....
    عزاداری برایِ «حسینِ سلطنت طلب» که فکر میکرد «ژنِ خوب» است... مانندِ عزاداری برایِ «ترامپ» است که از «بایدن» شکست خورد.
    «امام حسینِ شیعیان» به جز اختلاف برای رسیدن به حکومت؛ اختلافی شخصی با «یزید» داشت و آن اختلاف بر سرِ یک «کُس» بود که نامش «اُرَینَب» مشهور به «زیبایِ عرب» بود.
    «قرمساقی به نامِ حُسین» برایِ رسیدن به «حکومت» و «کُسِ اُرینب» تشنه بود و هیچ ارزشی بالاتر از اهدافِ «فتحعلی شاه» در سر نمی پروراند.
    آخرین پیغامِ او که توسّطِ «حُرّ ابنِ یزیدِ ریاحی» به «قبلهٔ شِمرِ ذی الجوشن» فرستاده شد این بود که: «اگر یزید برایِ کُشتنِ من به شما پول داده است... اگر من به حکومت برسم به شما زیاد تر خواهم داد...»
    امّا دید که این «رشوهٔ نسیه» کاری از پیش نَبُرد و لذا از درِ «تقیّه» در آمد و گفت:

    «بگذارید تا به سرحدّات بِرَوَم و گُم و گور شوم... تا جایی که هرگز نامی از من نشنوید.»

    امّا «یزید» و «شمرِ ذی الجوشن» داستانِ «تقیّه» را بسیار خوب میدانستند و به خوبی آگاه بودند که این موجود فقط باید کُشته شود تا داستانِ «سلطنت طلبی» پایان یابد .... و پایان یافت.
    اکنون با زخمی کردنِ سوراخِ کون و خونریز نمودنِ آن در ماهِ محرّم؛ حسین به سلطنت باز نخواهد گشت... زیرا حتّی معلوم نیست که کدامین سگهایِ وحشی و کفتارها گوشتِ او را خورده اند و استخوانهایش را لیسیده اند.
    امّا زمانی که یک «سلطنت طلب» می میرد؛ عدّه ای «مادرقحبه» پیدا میشوند که به مردم بگویند:
    «ما او را به سلطنت خواهیم رسانید ... اگر او کشته شده است... ما به جایِ او خواهیم نشست».
    هیچ احمقِ شیعه مسلکی نیز از خود و یا مدّعیان نمی پرسد که:

    «آخه تو کی هستی؟... تو که حسین نیستی....»؟
    برای این منظور «عمّامهٔ سیاه و سبز» آفریده اند تا بگویند:
    ّ«هر کُس کِشِ عمّامه سیاه» جانشینِ اوست...
    امّا کُشتنِ «شریعتمداری» در زندان که یک «عمّامه سیاه بود».... دروغشان را آشکار میکند.
    «حُسینِ کُس کِش و کُس باز» (جدِّ شازده شومبول) فقط یک بهانه برایِ ویرانیِ کاملِ ایران است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دولتِ «جو بایدن» و «اروپاییها» (گلوبالیستهایِ غرب)؛ افغانستان را گام به گام به «طالبان» می سپارند و «سگهایِ هارِ شیعه مسلکِ صفویِ حاکم بر ایران» نیز به بهانهٔ «دور نگهداشتنِ بحران از ایران» به این اوباشان می پیوندند.
      البتّه اصطلاحِ «دور نگهداشتنِ بحران از ایران»؛ جملهٔ فریبایی است. امّا ظهورِ اوباشانِ «طالبان» پاسخی در برابرِ ظهورِ «اوباشانِ صفوی در ایران» بوده است و جمع شدنِ این ۲ گروه از اوباشان در «یک کاسه»؛ هیچ کمکی به «رشدِ سیاسی و اجتماعیِ ایران» نمی کند. بلکه ترفندی از سویِ رژیمِ کثیفِ شیعیانِ صفویِ حاکم بر ایران؛ بر اساسِ «روزمرّگی» است تا خود را «قهرمانانِ دور کردنِ خطر» بنامند.... امّا هزینه هایِ این مزخرفاتِ کلامی را باید «ساکنینِ ایران»؛ اعم از «شیعه و سُنّی» و یا «تُرک و فارس و بلوچ و کُرد و عرب» بپردازند.
      هزینه هایی که پرداختنِ آنها؛این اقوام را به یکسان در رابطه با مقابله با فجایعِ آینده؛ ضعیف تر خواهد نمود.
      من(کژدم) شاید دستم به فارسها و کُردها و بلوچها نرسد؛ امّا میتوانم از مردمِ «آذربایجان» بخواهم که فریبِ این «کُس کلک بازیها» را نخورند و مانندِ تاریخی که به ارث گذاشته اند (ستّارخان و باقر خان)؛ صفوفِ خود را از بی شرفهایِ «بنی هاشمی نژاد و بنی هاشمی مسلک» جدا ساخته و در این بازیِ «نا شرافتمندانه» نقشی بازی نکنند.

      حذف
  32. سلام کژدم

    داستان هفته قبل نقده به نظرت سرآغاز سناریویی نیست که تو هشدار می دهی ؟!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      نَه.
      امّا این هشداری برای گروههایی است که به بهانهٔ «هویّت طلبی» خواهانِ جنگهایِ داخلی هستند و سرهایشان در آخورِ دشمنانِ همانهایی است که در زمانِ «حاجی تهران مهر» و با کمکِ «انگلهایِ شیعی» و اکنون از طرفِ رژیمِ کثیفِ شیعی «بی هویّت» شده اند.
      ماجرایِ نقده باید درسی برایِ مردم باشد تا ایران را به «صربستان» و «کوزووو» و «مقدونیّه» و «کرواسی» و در نتیچه به «گورهایِ دسته جمعی» تبدیل نکنند. زیرا به جز «گورهایِ دسته جمعی» دستاوردی نخواهند داشت.

      حذف
  33. یک پُرسش:
    رژیمِ شیعی با تطهیرِ «طالبانِ اِبنِ تیمیّه ای» و همکاری با آنها به دنبالِ چه اهدافی است؟

    نظر بفرست. کُس شعر نفرست.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. طالبان همانند پاکستان و رژیم شیعی، تبدیل به نوکر چین شده است. چین به دنبال آن است که افغانستان مانند پاکستان، تبدیل به حیات خلوتش بشود.
      همانطور که با تحمیل کردن قرارداد بیست و پنج ساله به رژیم شیعی، به دنبال استعمار ایران است.
      استراتژی بزرگ چین، جاده ی ابریشم، نباید فراموش شود.
      طالبان نشان داد که می تواند به یک قدرت سیاسی در افغانستان تبدیل شود(مانند رژیم شیعی حاکم که تنها قدرت سیاسی در ایران است) . در صورتی که دولت و مردم افغانستان نتوانستند یک قدرت سیاسی تشکیل دهند و در طول این سال ها به آمریکا و غرب متکی بودند(از درون تهی بودند) . دقیقا مانند‌ «نا اپوزیسیون» و «ساکنین ایران».
      رژیم شیعی به دستور چین باید از طالبان حمایت کند تا منافع اربابش تامین شود.

      اشباح سیاه


      حذف
    2. شما اشتباه میکنید.
      چین به طالبان برایِ زمین گیر کردنِ نیروهایِ «ناتو» و تحمیلِ هزینه هایِ سنگین به آنها نیاز داشت. امّا اکنون آن نیروها افغانستان را ترک کرده و به چین پیشکش کرده اند.
      این روزهایِ افغانستان مانندِ روزهایِ سالِ ۵۷ هستند. امّا پس از ۵۷ دیدیم که اوباشانِ شیعه مسلک به دریدنِ یکدیگر مشغول شدند. این آینده در انتظارِ طالبان نیز نشسته است. زیرا برخلافِ تصوّرِ عمومی؛ طالبان یک سازمانِ منسجم با یک ایدئولوژیِ یکسان نیست. باز هم زیرا که «دین و مذهب» همیشه ماهیّتی «تعبیری و تفسیری» داشته است و هر کلاغی میتواند هر روزه یک «تفسیر بِریند». این تعابیر و تفاسیر را میتوان با «پول و وعدهٔ قدرت» به آسانی خریداری کرد. لذا «کلاغهایِ فروشندهٔ دین و مذهب» در چنین مکانهایی قابل اعتماد نیستند.
      گفته میشود که آمریکاییها سلاحهایِ پیشرفته ای را به جا گذاشته اند که به دستِ طالبان افتاده است (تکرارِ ماجرایِ داعش در عراق).

      https://tinyurl.com/c5eee6ha

      لذا پیدا کنید پُرتقال فروش را.

      چینیها ساکت هستند؛ روسها «مرزهایِ دورتر از مرزهایِ اصلی» را بسته اند ولی ساکت نشسته اند. زیرا نمیدانند که «چه خبر است؟».

      پُرسشِ کژدم هنوز پاسخی درست دریافت نکرده است.

      حذف
    3. میخواهند طالبان را نمک گیر کنند که در آینده به جمهوری اسلامی کاری نداشته باشند.

      حذف
    4. در دنیایِ سیاست چیزی به نامِ «نمک گیر شدن» وجود ندارد.

      حذف
  34. سلام
    ۱. کمک به ایجاد گونه ای دیگر از حکومت اسلامی که تصویری از اسلام ارائه دهد که خطر جمهوری اسلامی را ناچیز جلوه دهد .
    ۲. الگویی که مردم ایران را از افغانستان شدن بترساند .
    ۳. متحدی پنهان برای خود در برابر تهدید دنیای لیبرال و آزاد .
    ۴. کسب مشروعیت و نقشی پر رنگ تر از پاکستان و عربستان در افغانستان
    ۵.با توجه به پتانسیل ایجاد دردسر مذهبی و قومی بلوچستان و عملکردن خاک پاکستان و افغانستان( به دلیل یکی بودن نژادی و مذهبی دو طرف مرز ) بعنوان پشت جبهه و لجستیک گروههای بلوچ تسلط و برهم زدن این وضعیت به نفع خود و به ضرر گروههای مخالف جمهوری اسلامی با نفوذ اطلاعاتی و تسلیحاتی و دیپلماتیکی با طالبان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما اشتباه میکنید. ساکنینِ ایران در بهترین حالت(تحصیلکرده هایِ هپروتی) مانندِ احمقهایی مانندِ «خواننده دریا» هستند و فکر میکنند که میتوان با مدفوع «کیکِ شکلاتیِ تولّد و عروسی» درست کرد. ایران همان افغانستانِ «نفت خیز» است و گرنه از نظرِ فرهنگی زیاد فرقی با یکدیگر ندارند و به وجودِ افغانستان در همسایگیِ خود عادت کرده اند.
      در این رابطه که رژیمِ شیعی میخواهد متّحدی در برابرِ لیبرالیسم داشته باشد و یا نقشی پُر رنگ تر از پاکستان و عربستان در افغانستان بازی کند نیز اشتباه میکنید. زیرا با «متروکه شدنِ عمدیِ افغانستان» توسّط اروپا و آمریکا؛ فقط یک «تصوّرِ امیدوارانه»(Notion) باقی مانده است.
      در رابطه با مخالفانِ رژیمِ شیعی در بلوچستان نیز اشتباه میکنید. زیرا این مخالفان شاید سالانه ۱۵ بسیجی و پاسدار را بکشند. در حالی که ۱۰۰ ها بسیجی و پاسدار؛ بدونِ آنکه کسی آنها را بکشد؛ مانندِ دیگران به طورِ طبیعی و یا بر اثرِ تصادفات می میرند.

      حذف
    2. این گزارشِ تحلیلیِ «منشه امیر خان» نیز اشتباه است.

      https://tinyurl.com/ywwcxha5

      زیرا افغانستان به طورِ «عمدی» و بسیار «حساب شده» تخلیه شد و «تخلیه کنندگان» میدانستند که سلاحهایِ آمریکایی به دستِ طالبان خواهند افتاد.
      لذا به هیچ وجه فکر نکنید که رژیمِ شیعی برایِ خود «حیاط خلوتِ جدید» پیدا کرده است.
      ماجرایِ «عراق» (سرنگونیِ صدّام) در حالِ تکرار است.
      حتّی یک نفر از مقاماتِ اسرائیل در رابطه با آنچه که در افغانستان می گذزد؛ اظهارِ نظر نکرده اند.
      «جو بایدن» نیز میگوید که به هیچ وجه پشیمان نیست. اگر «ترامپ» نیز بر سرِ کار بود؛ همین ماجرا اتّفاق می افتاد.

      حذف
    3. جمهوری اسلامی کنترل خاصی روی افغانستان ندارد و بخاطر همین اوضاع افغانستان را بر وفق مراد خود نشان میدهد تا بگوید ما هم قدرتمند هستیم و طالبان را ما داریم سرکار میاوریم. ولی در خلوتشان دارند نگرانی میکشند.

      حذف
    4. این بخش از مقاله شاید درست باشد.

      رژیم ایران، از هنگامی که قدرت را به دست گرفته، به دنبال حیاط خلوت در کشورهای همسایه، زیر شعار “صدور انقلاب” بوده است.

      این کوشش در بحرین و کویت و دیگر امیرنشین ها با شکست روبرو شد و در عراق نیز میزان رخنه یابی رژیم ایران مرتبا رو به کاهش می رود و تقریبا هیچ امیدی وجود ندارد که گروه های متعصب شیعه وابسته به رژیم ایران، بتوانند قدرت را در عراق به دست گیرند.

      حذف
    5. فکر نمیکنم که رژیمِ شیعی بتواند با تکیه بر اقلیّتِ «هزاره ها» در افغانستان حیات خلوت ایجاد کند و این مسئله را به طورِ کامل میفهمند.

      حذف
    6. پاسخ به: ۲۲ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۳۲

      شما به صورتی کُلّی در رابطه با یک «وجه» از قضیّه درست میگویید. امّا این «وجه» فقط بخشی بسیار بی ارزش است.

      حذف
  35. افغانستان هم به فلسطین و یمن و لبنان و سوریه و عراق پیوست.قوز بالاغوز.
    این انگلا منتظرن افغانستان کامل سقوط کنه و هرج و مرج حاکم بشه تا بتونن انقلاب رو صادر کنن افغانستان..
    حلال شیعی داره گسترده تر میشه
    ولی
    تهش باد میده.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اشتباه.
      افغانستان بیش از ۱۰۰۰ سال است که مثلِ یمن است.

      حذف
  36. می خواد فاطمیون رو از سوریه به افغانستان منتقل کنه که هم از شر اونها راحت بشه چون تو ایران یک خطر بالقوه هستن....و هم اینکه اخراج شدن از سوریه به انها احتیاج نداره...و هم اینکه می خواهد با شعله ور کردن جنگ سنی و شیعه در افغانستان افکار داخلی رو از بدبختهای داخلی به اون سمت سوق بده

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ماجرایِ انتقالِ فاطمیّون به افغانستان؛ از یک سالِ پیش و یا بیشتر؛ آغاز و انجام شده است. فاطمیّون برایِ مردمِ ایران خطرناک هستند زیرا نوکرانِ رژیمِ شیعی هستند. شعله ور کردنِ جنگِ شیعه و سّنّی توسّطِ رژیمِ شیعیِ ایران؛ در افغانستان پاسخ نمیدهد زیرا شیعه ها نیرویِ بسیار اندکی هستند.

      حذف
  37. شاید پیوستن سنی های ایران به شبه نظامیان طالبان برای جنگ با شیعیان حاکم بر تهران؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این دیگر از آن حرفها است!!!!!. به «مرغِ همسایه» گفتم... از خنده روده بُر شد.

      حذف
  38. سلام
    کژدم واقعا من مانده ام. این شازده شمبول قریشی از چه تخم و ترکه ای میباشد یا تاثیر مذهب شیعه و‌نسب قریشی. در کانالی تلگرامی از کانالهای طرفداران این نفهم ویدئویی از مصاحبه شازده گذاشته اند که چند ماه بعد از فوت پدرش و شروع جنگ ایران و عراق از امام خمینی درخواست بازگشت و شرکت در جنگ بعنوان خلبان را داده است که متاسفانه جواب رد داده اند . عمق نفهمی این و نادانی و حماقت طرفداری از ایشان را دریابید .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شازده شومبول به هر دری میزند که فقط به نوعی اظهارِ «من هستم» کُنَد. این موجود و طرفدارانش مانندِ «مجاهدین خلق» در یک دایرهٔ «کور و بسته» حرکت میکنند و فکر میکنند که «آخرین شانس» هستند. شاید سازمانِ مجاهدین این ارزش را داشته باشد که غرب از آنها به عنوانِ نیرویِ فشار استفاده کند. امّا سلطنت طلبان «بادِ هوا» نیز نیستند.

      حذف
  39. ادامه داستان شازده سید قریشی.

    در حالیکه اگر هر کس دیگر بود بجای این پیشنهاد ذلت بار با تجمیع نیروهای وفادار به پدرش جبهه دیگری در برابر انقلاب یان ۵۷ باز میکرد . واقعا مادر قحبه است

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من با این روایت که اگر خانوادهٔ پهلوی در سالِ ۵۷ جبهه ای باز میکرد؛ چنین و چنان می شد؛ مخالفم و این خانواده را در رابطه با آن سالها سرزنش نمیکنم.
      ماجراهایِ خائنانهٔ این خانواده به زمانِ پس از ملاقات با «فاحشهٔ بهرمانی» در مصر و تهدید و تطمیع شدن و به دنبالِ آن انتشارِ شجره نامهٔ «بنی هاشمی بودن» باز می گردد. اگر همچنان ساکت می نشستند؛ هیچ ایرادی نداشت. امّا این خانواده پس از آن ماجرا به همدستی با رژیمِ شیعی روی آوردند.

      حذف
    2. اگر به تاریخچهٔ سازمان مجاهدین خلق در پس از ۵۷ نگاهی بی طرفانه بکنید؛ میبینید که هر جایی که تبدیل به «اشباح» شدند؛ کارهایی مهمّ انجام دادند (انفجار حزبِ جمهوری اسلامی و انفجارِ دفترِ نخست وزیری). امّا هر جایی که به برخورد با اهدافِ سخت روی آوردند؛ نتیجه ای تراژیک بدست آوردند و ناچار شدند برایِ حفظِ سازمان به همکاری با صدّام روی آورند. امّا متوجّه نشدند که با این رویکرد؛ بی آبرو خواهند شد.
      البتّه نسخه پیچیدن برایِ «گذشته ها» کاری از پیش نمی بَرَد؛ امّا اگر سازمانِ مجاهدین در آن دوره خود را «منحلّ» اعلام میکرد و تبدیل به «اشباح» می شد؛ میتوانست همچنان به کارهایِ بزرگی دست بزند و بنا بر فرهنگِ شیعیِ مسلّط بر ایران؛ میتوانست شانسِ بزرگی برایِ آینده باشد.

      حذف
    3. مشکلِ همهٔ سازمانها این است که به یک «موجودیّت» تبدیل شده و برایِ حفطِ آن «موجودیّت» دست به هر کثافتکاری میزنند. به «واتیکان» و یا سایرِ موجودیّتهای مذهبی و سیاسی نگاهی بیندازید. همهٔ آنها به هر طریقی میخواهند کثافتکاریهایِ خود را بپوشانند. تا میخواهی بگویی «حقوقِ مردمِ کردستان».... «حزب دموکرات» و «کومله» میگویند «من».... و هیچکس حتّی به فکرش نیز خطور نمیکند که:
      اِی بابا.... شما ها فقط «حزب» هستید ولی «کردستان» نیستید... ما میتوانیم احزابِ دیگری تولید کنیم و با سیاستهایِ «عهدِ بوقی» که این سازمانها متعلّق به آنها هستند خداحافظی کرده و «طرحی نو در اندازیم».
      امّا «گلّه ها» را حتّی یک «بُزِ گَر» نیز میتواند به «ناکجا» هدایت کند.
      این است مشکلِ اساسی.

      حذف
  40. اکنون بیش از ۱۰ ساعت است که پرسشی ساده را مطرح کرده ام و به جز «نظراتی کودکانه» چیزی نشنیده ام.
    آیا این است تمامیِ توانِ «روشنفکریتان»؟
    آیا این است تمامی آنچه که در «چنتهٔ سیاسی» دارید و میخواهید بر اساسِ چنین تفکّراتِ کودکانه ای آیندهٔ ایران را طرّاحی کنید؟

    آنکس که «نداند» و «نداند» که «نداند».... «در جهلِ مرکّب ابدالدّهر بماند».

    پاسخحذف
  41. سلام کژدم
    ۱. خودت خیلی قبلتر برنامه ایجاد کشورهای کوچک را یاد آوری کردی و همچنین یاد آوری کردی که طالب ها یکدست و‌منسجم نیستند لذا باید افغانستان به چند واحد پشتون . تاجیک و ازبک تقسیم شود و در این بین هزاره ها و شیعیان گرفتار خواهند شد و ایران برای امکان ایجاد منطقه ای شیعه نشین در مرز شرقی خود با مرکزیت هرات باید چاره اندیشی کند .
    ۲. همانگونه که سالها قبل تا کنون مشخص است طالبان ابزار دست گلوبالیستهای مسلمان و اخوانی با پول قطر و پشتیبانی نظامی تسلیحاتی اردوغان است .
    اردوغان چندین جلسه در استانبول برای افغانها تشکیل داد و اعلام آمادگی برای مدیریت فرودگاه کابل و مذاکره با طالبان را داد. استقرار ترکیه در افغانستان بسیار به ضرر جمهوری اسلامی خواهد بود . قاچاق و ترانزیت مواد از ایران غزدست خواهد رفت و با کنترل فرودگاه کابل مستقیم به ترکیه و اروپا منبع بزرگ تامین و اهرم فشار از دست اینها خواهد رفت .
    در صورت تسلط ترکیه مرزهای چین و افغانستان و مسئله اویغورها برای چین دردسر خواهد شد لذا دستور چین به صلح با طالبان و کاهش اتکای طالبان به ترکیه در دستور کار است.
    ترکیه در صورت قدرت گرفتن در افغانستان مانع و دردسری برای رودهای مرزی خواهد شد

    کانا .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      افغانستان یک کشورِ واقعی نیست و من آنرا «سرزمینِ بی صاحب» میدانم (No Man's Land) زیرا در آن فقط «جَک و جانورها» زندگی میکنند و روشنفکرانشان نیز موجوداتی مانندِ «دریا» هستند. اگر بخواهند افغانستان را به کشورهایِ کوچک تقسیم کنند؛ باید بیش از ۱۰۰ کشورِ کوهستانی از شکمش بیرون بکشند. لذا بهتر است که همینطوری باقی بماند.
      من مشتریِ «بازیهایِ کلامی» نیستم و اینکه زمانی در رابطه با کشورهایِ موجودِ خاورمیانه و لزومِ تشکیلِ کشورهایِ کوچکتر سخن گفته ام؛ مربوط به «خاورمیانه» بود و افغانستان نه در خاورمیانه است و نه ارزشِ تکّه پاره شدن دارد. شاید بهترین توصیف در رابطه با افغانستان این باشد: «جایی که عَرَب نِی انداخت» (No Man's Land).
      «تُرکهایِ عثمانی» شاید در افغانستان چشم داشته باشند؛ امّا این «چشم» حتماً «لوچ» و یا «کور» است.
      پشتیبانِ اصلیِ طالبان همیشه «کثافتستان» بوده است که حلقهٔ نوکریِ چین را بر گردن دارد. «تُرکهایِ عثمانی» فقط به دنبالِ ماهیگیری هستند امّا «اِشّک سیکی» بدست خواهند آورد.
      در رابطه با اوباشانِ حاکم بر «قطر» نیز باید بگویم که دورانشان رو به اتمام است. آمریکا در حالِ انتقالِ ۳ پایگاهِ بزرگِ نظامیِ خود از «قطر» به «اُردن» است و پروندهٔ اوباشانِ حاکم بر قطر به خاطرِ کمکهایِ مالی به سپاهِ پاچاهارداران بر رویِ میزِ آمریکا است.
      مشکل اینجاست که آنهایی که فقط «سیاه و یا سفید» میبینند؛ نمیتوانند بفهمند که در بازیهایِ سیاسی؛ همیشه فشارها و کوچه دادنها را فقط «تناقض» میبینند و به «چراییِ ها» فکر نمیکنند.
      ایران یکی از دو سرزمینِ مهمّ است که با افغانستان مرزهایِ مشترک دارد و به همین خاطر؛ دستش از بسیاری دیگران بسیار بازتر است.
      نمیدانم این قصّه ها را از کدام چاه بیرون میکشید و یا در کدامین کارخانه تولید میکنید؟!!!

      حذف
  42. طالبان قراره پایگاه موشکی جدید بشه.(نسخه جدید حوثیها)کشورهای عضو پیمان ابراهیم با عقد پیمان ابراهیم دشمنی خودشون نسبت به اسلام ناب محمدی رو ثابت کردن.هم سپر انسانی خوبی داره هم دشت و کوه های زیادی برای نگهداری موشک ها داره.انتقال حزب الله لبنان به افغانستان هم طرح احتمالی رژیم بعد از فروپاشی لبنان هست.عجب party تو افغانستان قراره شکل بگیره.باید منتظر ظهور محمد ابن عبدالله باشیم.اینکه پیمان ابراهیم ترامپ باید بگا بره که اصلا شکی ندارم ولی ارتباط اینا با چین و روسیه رو نمیتونم تشخیص بدم.روسیه به اندازه کافی در نبرد با داعش بگا رفت و فکر نکنم به دنبال درگیری تو افغانستان‌ باشه ولی مسلمانان چینی علاقه ی زیادی به حضور در کانون گرم اسلام محمدی دارن.فکر کنم با طرح ملحق شدن مسلمانان چینی این دفعه مرغ همسایه از خنده زیاد(سکته)کنه.خیلی مراقبش باشین.اگر طالبان قراره علیه کشورهای عضو پیمان ابراهیم عمل کنه پس چرا میگید اگه ترامپ بود هم همین اتفاق می‌افتاد :/

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اینکه قرار است طالبان بر علیه «پیمانِ ابراهیم» عمل کند را شما گفتید و نَه من. سخنانی که شما فرمودید؛ آن چیزی است که در سپاه و بسیج به خوردتان داده اند. نه محمّد ابن عبدالله ظهور خواهد کرد و نه «امامِ زمانِ زاییده نشده». امّا هنوز نظرِ خود را نمیدهم تا ببینم که بالاخره چند نفر ذهنِ فعّال دارند.
      امّا نظرِ شما با اینکه بر «مغز شوییهایِ بسیجیها و سپاهِ پاچاهاردارن» استوار است؛ بسیار بهتر و «مِیدانی تر» از نظراتِ پیشین بود.

      حذف
  43. فکر میکنم اکنون این «روسپی زاده» را بهتر میشناسید.

    https://tinyurl.com/3rtkzf9m

    «عبدالستّارِ دوشوکیِ خَر گردن» همیشه از «کیرلیسانِ» این روسپی زاده بود و «کژدم» همیشه گفت:
    این روسپی زادهٔ «ویترینی» یک خائن بالفطره است.

    پاسخحذف
  44. حکومت کثیف صفویی می داند که در افغانستان اتش بپا شده فقط می خواهد مسیر اتش را از مرزهای خود دور و انرا به سمت هدایت شده به سمت مرزهای ایغور چین...و کشورهای اقماری روسیه نظیر تاجیکستان..ازبکستان هدایت کند برای همین انگل مولویی فتوای جهاد برای طالبان داد!!!...بدون چراغ سبز انگلهای صفویی نمی توانست اینکار را انجام دهد

    پاسخحذف
  45. درود کژدم
    آنچه در صحنه می‌بینیم غلبه طالبان و مسلح شدن بخشی از آن توسط آمریکا است. اگر قرار بود طالبان که با پاکستان هماهنگ است تنها نیروی حاضر در آینده افغانستان باشد مسلح کردن آنها آب در آسیاب چین ریختن به حساب می‌آمد.
    بنابراین باید منتظر ظهور داعش و القاعده هم باشیم.
    حال طالبان قیمت خوبی پیدا کرده هم انگیزه جنگ دارد و هم مسلح است پس امکان جفتک پراکنی به پیمانهای قبلی خود با پاکستان و ایران را دارد. اما نیروهای غیر طالبان نیازمند هزینه فراوان از سوی حامیان هستند، هرکس بخواهد آنها را به صحنه آورد باید بسیار خرج کند. در نتیجه خرج ایران و چین ممکن است بالا برود.
    با این وجود تصویر کلی برای من هنوز روشن نیست، زیرا اگر این چند کشور (چین پاکستان ایران)طالبان را راضی به اجرای مقاصد خود کنند انوقت آمریکا باید دست در جیب کند تا نیروی مخالف را بالا آورد. البته در این حالت باز خرج کمتری از حضور مستقیم برای آمریکا و اروپا دارد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود
      سراسر اشتباه میکنید.
      طالبان فقط دسته هایِ «کفتار» هستند. استراتژیستها و فرماندهان و طرّاحانِ عملیاتی شان افسرانِ «نظامی ـ اطّلاعاتی» کشورِ بی پایهٔ تاریخی به نامِ «کثافتستان» (یادگاریِ انگلستانِ فخیمه) هستند.

      حذف
  46. درود کژدم
    از لحاظ اقتصادی
    به نظرم با روی کار اومدن طالبان که لنگه همین اوباشان رژیم هستن، قاچاق مواد مخدر و قاچاق انسان ها و کار های شریف اینچنینی رونق خوبی پیدا میکنه.نمیگم قبلا نبوده ها، ولی با اومدن طالبان به اوجش میرسه.
    در شرایط حاضر و با وجود تحریم ها، با اومدن طالبان رژیم میتونه بیزینس خوبی راه بندازه.


    اشکان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود
      شما با نظری که فرستادید به واقعیّت نزدیکتر شدید. امّا همهٔ داستان نیست. باز هم بیشتر فکر کنید.

      سپاس

      حذف
  47. مسیر ترانزیت چین به ایران ؟

    پاسخحذف
  48. کژدم عزیز
    به تصور من دکترین کیسینجر بصورت تاکتیکی در خدمت استراتژی بلند مدت آمریکا قرار گرفته که جلوگیری از قدرت یابی چین در مرحله اول و بازیهای روسیه از جانب دیگر است. چین برای اجرای پروژه جاده ابریشم احتیاج مبرمی به افغانستان دارد که به عنوان کریدوری مابین مرزهای شمالش
    غربی چین و پاکستان عمل کند. سرمایه گذاریهای کلان چند ساله اخیر چین در افغانستان نیز که با چشم پوشی و چراغ سبز آمریکا انجام شد ، موید این نظر است. مسئله ارتباط با طالبان و تبدیل آن به هم پیمانی مخفی با آمریکا از تاکتیکهایی بود که در سطح تصمیم گیریهای کلان آمریکا اتخاذ شده و توسط ترامپ شروع به اجرایی شدن نمود و در دوره بایدن تکمیل گردید و مسئله ای فرا حزبی در آمریکاست.
    طالبان ایجادشده ، همانطور که شما نیز ذکر نموده اید در درون خود جناح ها و دسته های متفاوتی را دارد و همین مسئله سبب عدم ایجاد قبات در افغانستان میگردد که هرگونه استفاده چین ازین سرزمین را منتفی می سازد. در ضمن ایجاد امارت اسلامی در افغانستان ، حرکتی مشابه را در پاکستان ایجاد خواهد کرد که در کمترین حالت ، نا امنیها ، انفجارات و درگیریهای قومی و مذهبی را بوجود می آورد که باز سرمایه گذاریهای چین در پاکستان به خطر افتاده و از حیز انتفاع خارج خواهند شد. از طرفی امارت اسلامی افغانستان با بلاد شیعی ایران نه تنها متحد نخواهد شد ، بلکه چنان مشکلی را ایجاد خواهدکرد که تمامی مرزهای شرقی کشور رنگ آرامش را نبینند. حرکاتهای سنی در سوریه و عراق تقویت شده و جنگ و کشمکش شیعه و سنی منطقه را گرفتار جنگهای فرسایشی طولانی مدت خواهد نمود. حال چین یا باید به محدودیتهای اعمال شده تن دهد و یا اینکه به گونه ای نظامی مداخله نماید که بد از بدتر است.
    روسیه پوتین را کسی به حساب نمی آورد و فعلا نیز می بینیم هاج و واج مانده. ارسال سه هزار سرباز آمریکایی به افغانستان در راستای خاموش کردن نیروهای ملی افغانستان و در جهت ایجاد امارت طالبانی در افغانستان است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. م. اکبر گرامی
      افغانستان برایِ اینکه بتواند نقش کُریدور را بازی کند؛ نخست باید امن باشد.
      بیش از ۳ تریلیون دلار در ۲۰ سالِ اخیر هزینه شده است و اکنون در این وضعیّت هستند.
      روسها آنجا جنگیدند و میدانند که افغانستان یعنی چه؟ به همین دلیل نیز فعلاً فقط مرزها را تثبیت کرده اند و منتظر نشسته اند؛ آمریکاییها نیز بختِ خود را آزمایش کردند؛ حتّی صدها میلیارد دلار کمکهای بین المللی نیز توسّط همینها که حکومتِ رسمی هستند و میجنگند غارت شد.
      ترامپ گفت که مسئلهٔ طالبان را میتواند در ۳ ماه تمام کند ولی به یک قتل عام چند میلیونی نیاز است که موجبِ «ننگ» خواهد بود. امّا ترامپ میدانست که اگر طالبان نابود شود؛ آنهایی که میمانند؛ دستِ کمی از طالبان ندارند و اگر ۱۰۰ ها میلیاد نیز تزریق کنند؛ سنگ رویِ سنگ بنا نخواهد شد.
      روسها در لیبی نیز با نیرویی کوچک وارد شدند. در سوریه نیز از سپاه قدس و حزب الله به عنوانِ «نوکرانِ بی جیره مواجب» استفاده کردند. آنها احمق نیستند و نمیخواهند که با هزینهٔ روسی امنیّتی بوجود آورند که دیگران در آن رشد کنند.
      امّا اینکه بخواهند «کثافتستان» را نا امن و بحرانی کنند؛ درست است. امّا چنین کاری فقط در حدّ «ایجادِ مانع» و درگیر کردنِ چین است. امّا اینکه آیا چینیها واردِ معرکه شوند؛ داستانِ دیگری است.

      حذف
  49. امّا تمامیِ ماجرا:

    انگلِ فرزانه برایِ «پول» (منبعِ اقتصادی) حاضر است «کون بدهد». زیرا کفگیر به تَهِ دیگ خورده است. از شرکتِ ملّی نفت که میلیاردها دلار بدهکار است تا سایرِ منابعِ اقتصادی زمینگیر شده اند.
    لذا عقب نشینیِ «ناتو» از افغانستان را «مائدهٔ آسمانی» می پندارد که میتواند منبعي اقتصادی باشد.
    تمامیِ تلاشِ رژیمِ شیعیانِ شنیعه این است که به «افغانستانِ طالبانی» به عنوانِ «ناندانی» نگاه کنند.
    ۱- به آنها تسلیحات بفروشند.
    ۲- از آنها موادّ مخدّر بخرند.
    ۳- به آنها نفت و مشتقّاتِ نفت و سایرِ ملزوماتِ زندگی بفروشند.
    ۴- در ازایِ این «نفت فروشیها» آبهایِ «هیرمند» را آزاد کنند.
    ۵- به امیدِ به دست آوردنِ «نقاطِ اتّکا» به تدریج در لایه هایِ طالبان با ارعاب و تطمیع نفوذ کنند.

    به همین خاطر بود که تیترِ روزنامهٔ «جمهوریِ اسلامی» در رابطه با «خیزشِ فاطمیّون» را خفه کردند. زیرا مانندِ «فلاحت پیشه» به «دهان گشادی» روی آورده بود.
    رژیمِ شیعی میداند که فتوحاتِ طالبانی بدونِ به رسمیّت شناخته شدنِ حکومتِ آنها هیچ ارزشی ندارد. زیرا اگر اوباشانی مانندِ «اشرف غنی» و «عبدالله عبدالله» با اینکه به رسمیّت شناخته شده بودند؛ ثابت کردند که به یک «گوز» بند هستند. لذا رژیمِ طالبانی بدونِ مشروعیّتِ بین المللی فقط یک معنی دارد: «زمینِ بازیهایِ غیرِ قانونی».
    لذا پس از این؛ رژیمِ شیعی به طورِ موازی میتواند از نیروهایِ شکست خورده که به «اپوزیسیون» تبدیل خواهند شد نیز بهرمند شود (گاییدنِ کونِ برنده ها و بازنده ها).
    چنین حکومتی برایِ ادامهٔ بقایِ خود باید «کون بدهد» و چه کسی بهتر از «انگلِ فرزانه» که حاضر است برایِ «۱۰ دلار» کون بدهد تا هزینه هایِ لبنان و یمن و عراق و سوریه را بپردازد؟
    (کونی که بُوَد عصاکِشِ کونیِ دیگر).
    مهم این نیست که طالبان در چند هفتهٔ آینده همهٔ افغانستان را تسخیر کند؛ بلکه مهمّ آنست که چگونه فتوحاتِ خود را نگهدارد.!!!؟؟؟
    آیا اوباشانِ طالبان میتوانند بدونِ مشروعیّتِ بین المللی فتوحاتِ خود را حفط کنند؟ یا باید برایِ اینکار به همه کون بدهند؟
    این اوباشان یکبار به حکومت رسیدند و در عرضِ کمتر از یک ماه به سوراخهایِ «کثافتستان» فرار کردند.
    اکنون رژیمِ شیعی میتواند تسلیحاتِ خنذِر پنذِریِ خود را به آنها بفروشد و «آب» و «مواد مخدّر» بخرد و همچنین بر رویِ «شکست خوردگان» (روسپی زاده ها اشرف غنی و عبدالله عبدالله) سرمایه گذاری کند. اگر بخت تا به آخر یار باشد میتواند در افغانستانِ بی صاحب؛ پایگاههایِ موشکی نیز ایجاد کند.
    امّا مشکلِ «انگلِ فرزانه» این است که نمیداند چه تعداد از اوباشانِ طالبانی؛ همین اکنون نوکرانِ آمریکا هستند و به استخدامِ آنها در آمده اند؟؟!!
    «انگلِ فرزانه» حتّی در رابطه با کنترلِ «شیعیانِ عراق» در «گُهِ خود» غوطه ور است و نمیداند که چکار کند؟
    امّا ماجرایِ افغانستان شاید «کاچی بِه از هیچّی» باشد.

    تا اینجا فقط خواستم که یک «تصویرِ کُلّی» ارائه دهم. امّا در این بازی؛ «بازیگران» و «بازی سازان» زیادی وجود دارند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. باید این مسئله را نیز در نظر گرفت که افکارِ عمومیِ افغانستان تا چه حدّ با دخالتهایِ رژیمِ شیعی موافق و یا مخالف است.
      در افغانستان با «تفنگ» رأی میدهند. به همین خاطر است که گفته ام: «فرهنگِ افغانستان فرهنگِ جنگی» است و «فرهنگِ صلح» وجود ندارد.

      حذف
  50. آیا امیدی به خوانندگان هست؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نَه.
      به هیچ وجه.
      خوانندگانِ این وبلاگ؛ با خوانندگانِ «بالاترین» شاید فرقی در حدّ «اِپسیلون» داشته باشند که ارزشی بیشتر از «چُس» ندارد.
      نوشته هایِ مرا؛ «دل نوشته» حساب کنید.

      حذف
  51. نمیدانم که اینگونه حرکات چرا «اسرار» نامیده می شوند و خبرشان در «العربیّه» منتشر میشود؟

    https://tinyurl.com/3r2yt4a3

    این خبر نشان میدهد که «انگل حسن نصرالله» حتّی کنترلِ «شورتِ خود» را نیز ندارد. زیرا «شومبولش» نیز رصد شده است.

    پاسخحذف
  52. سلام کژدم
    ممنون از آموزشت ولی چرا نظرات من را در رابطه با مواد مخدر و آب هیرمند و رقابت با اردوغان را توهم نامیدی ؟!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      تُرکهایِ عثمانی «پول و نیرو» ندارند و حضورشان در افغانستان به هزینهٔ «ناتو» است.
      اینکه طالبان مسلمان است و خردوغان هم مسلمان است معادله ای نیست که در افغانستان کار کند.
      همهٔ افغانها مسلمان هستند و در ضمن همگی دُزد و خائن هستند.

      حذف
  53. ارتش افغانستان بدون چند دقیقه مقاومت عقب نشینی میکند و تسلیحات با کیفیت را تقدیم طالبان میکند شبیه تسلیم ناگهانی ارتش ایران به اوباشان ۵۷ یا فرار ارتش عراق از موصل از ترس داعش است.

    پاسخحذف
  54. کژدم گرامی ،
    برنامه چین تبدیل افغانستان به کریدوری مابین مرزهای شماغربی و غرب چین و وصل آن به پاکستان و بندر کراچی بود که عملا در اختیار چین است. اکنون این نقشه با مشکلات زیادی مواجه شده. آمریکا عملا به طالبان میدان داده و به خوبی می داند که افغانستان به این زودیها به آرامش نمیرسد ، به عبارتی دیگر آمریکا دیگر حاضر نبود که هزینه ایجاد آرامش نسبی در افغانستان رابپردازد. حال چین خودش میداند و با طالبانی که مطمئنا بخش زیادی از آنها در معامله ای با آمریکا قرار دارند. افغانها خود باید کشور خود را دریابند ، و یا با طالبانی سر کنند که در صورت تثبیت موی دماغ تمامی کشورهای همسایه خود خواهد بود. دور نیست که طالبان های کثافتستان نیز هوس ایجاد امارت اسلامی در سرشان بیفتد. تاجیکستان و ازبکستان و همینطور ایران نیز ازین فیض بی نصیب نخواهند ماند. فعلا باید دید فشار افکار عمومی در آمریکا و جهان ، این نقشه را به مانند بهار عربی عقیم خواهد کرد یا خیر.

    پاسخحذف
  55. آنچه که اکنون از نظرها دور است؛ رشد و بازسازیِ «داعش» در عراق میباشد. شاید در ماههایِ آینده شاهدِ حملاتِ سنگینِ «داعش» در عراق باشیم.
    با خروجِ آمریکا از عراق؛ رژیمِ شیعی توان برخورد با داعش را نخواهد داشت.

    پاسخحذف
  56. درود بر شما.

    تحلیتان چیز خاصی نداشت و دیگران هم کم و بیش هر کدام به گونه ای همین چیز ها را گفتند. عیب تو این است که تحلیل دیگران را اصلا بحساب نمی اوری. فقط گفته خودت را قبول داری. هر چند دیگران به ان اشاره کرده باشند.

    اوردن این جمله که رژیم شیعی بر اشرف غنی هم سر مایه گذاری خواهد کرد فکر نمی کنی مرغ را لای پلو به خنده بیندازد؟
    حالا عبد اله عبد اله یه چیزی. ولی اشرف غنی دشمن ایران و ایرانی است.
    خیلی چیز عجیبی بود.
    اما یک سووال: ایا ناتوو امریکا صرفا بخاطر مسایل مالی و انسانی افغانستان را خالی کردند؟ یا انها هم از این کار در اینده سود می برند؟
    و ایا سود کدامیک برای انها بیشتر بود یا هس؟ رفتن یا ماندن؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود
      اشرف غنی که سهل است؛ حتّی از القائده نیز حمایت میکنند.
      مسئله این نیست که اشرف غنی در زمانِ «قدرتِ کذایی» چه شعارهایی میداد؛ بلکه مهمّ این است که پس از شکست به «اپوزیسیون» تبدیل شده و به کمک نیاز دارد. لذا رژیمِ شیعی که سهل است؛ من نیز اگر کاره ای بودم؛ او را «عَلَم» میکردم. البتّه نه برایِ به حکومت رساندن؛ بلکه به عنوانِ «لولو خورخوره». زیرا کسی که چندین سال در قدرت بوده است و فرار خواهد کرد؛ دیگر لیاقتِ بازگشت به قدرت را نخواهد داشت.
      در مجموع دستِ رژیمِ شیعی برایِ «بازیهایِ چندگانه» در افغانستان باز است.
      بازیهایِ سیاسی معمولاً «بازیهایِ مرکّب» هستند و «سیخَکی» پیش نمیروند.
      ۱- هم به طالبان اسلحه بفروش.
      ۲- هم به مخالفین اسلحه بفروش.
      ۳- هم از اشرف غنی حمایت کن.
      ۴- هم از عبدالله عبدالله.
      ۵- شیعیان را آموزش و سازماندهی کُن.
      ۶- .....
      ۷- .....

      حذف
    2. یکی از خوانندگان گفت:
      پس از فروپاشیِ لبنان؛ میتوان نیروهایِ حزبالله لبنان را به افغانستان منتقل کرد.
      شاید فکر کنید که این نظر مالیخولیایی است. امّا من چنین فکر نمیکنم و به همین دلیل در پاسخ گفتم که نظرِ ایشان «مِیدانی» (کاربردی) است.
      افغانها با واژهٔ «عرب - افغان» آشنایی دارند و بخش از تاریخِ ۴۰ سالهٔ آنها است.
      این پروژه شاید دوباره قابل تکرار باشد و شیعیان عراق و حوثیها و لبنانیها را به افغانستان گسیل کرد و این پروژه را بر رویِ میزِ مذاکره و حتّی «فروشِ پروژه» با غرب نهاد.

      حذف
  57. خوشبختانه ماجرایِ طالبان و افغانستان؛ به سرعت تمام شد و گرنه بایستی ماهها به مشغلهٔ فکریِ احمقانه تبدیل میشد.
    لذا بهتر است که ذهنهایتان را از «طالبان بازی» پاک کنید. زیرا نه «سرِ پیاز» و نه «تَهِ پیاز» هستید.
    اگر اپوزیسیونِ قدرتمندی در قامتِ حکومتی وجود داشت؛ یکی از وظایفش مطالعه و اظهارِ نظر در این رابطه بود تا بر تصمیماتِ بین المللی تأثیر بگذارد.
    بدونِ وجودِ چنین اپوزیسیونی؛ داستانِ طالبان و قلمفرسایی در رابطه با آن؛ مانندِ تخمه شکستن در زمانِ تماشایِ فیلمِ سینمایی است.
    از امروز در این وبلاگ «طالبان بازی» ادامه نمی یابد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. به عنوانِ آخرین نظر شخصی این احتمالات را در نظر داشته باشید:

      ۱- طالبان با پذیرفتنِ شرکت چند نفر بی ریش و فوکولی به عنوانِ «دولتِ گذار» میخواهد همان سناریویِ «خمینی» را با خائنینی مانندِ «بازرگان» و «بنی صدر» اجرا کرد تا از سویِ غرب و سازمانِ ملل به رسمیّت شناخته شود به اجرا بگذارد و زمانی که خرشان از پُل گذشت؛ تصفیه ها آرام آرام انجام گیرند. زیرا گروههایِ مذهبی از این نوع؛ به جز «تمامیّت طلبی» چیزِ دیگری را نمی پذیرند.

      ۲- گروههایِ اپوزیسیونچی به هیچوجه با افغانهایِ خارج از کشور تماس نگیرند؛ زیرا اگر تا کنون از طرفِ گروههایِ ترکیبیِ لبنانی برایِ قتلِ آنها استفاده می شد؛ اینبار به احتمالِ زیاد از طریقِ گروههایِ قلّابیِ ظاهراً «اپوزیسیونِ افغانی»؛ مورد نفوذ قرار گرفته و به قتل برسند.
      تا میتوانید از این جریانها دوری کنید و عطایِ افغانها را به لقایشان ببخشید.

      حذف
  58. درود.

    و به عنوان اخرین نظر خدمتت عرض کنم که پشت همین تغییر دلقک غنی به طالبان هم خود امریکایی ها و ناتو است.و ایران به گمانم هیچ نقشی نداشته است. هر چند از یکی دو سال پیش از این تحول اگاهی پیدا کرده بود. و خودش را با این تحول هماهنگ کرد.
    کلا این تحول ادامه سیاست بنیاد گرایی در منطقه هست. تا کابل بهتر و بیش تر و عمیق تر با این تحول هماهنگ شود.
    این سیاست در اینده پر رنگ تر خواهد شد تا امت پر افتخار منطقه خاور میانه حالش را ببرند. براستی که غربی ها همیشه کو شیده اند لگام خاور میانه از دستشان خارج نشود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من نظرِ شما را ردّ و یا تأیید نمیکنم.
      امّا افغانستان بخشی از خاورمیانه نیست.
      حتّی همین ایرانِ امروزی نیز بخشی از خاورمیانه نیست.

      حذف
  59. متأسفانه؛ «فرشته خانم» دیر به پشتِ میزِ «قضاوت» رفته است. زیرا کژدم ماهها پیش گفته بود که دولتِ «انگل رئیسی» برایِ تکمیلِ پروژهٔ «شمپانزه»(عج) آمده است.

    https://tinyurl.com/n9mpk74v

    پاسخحذف
  60. سلام کژدم
    من کلا هوش چندانی ندارم و از سیاست و سیاسی بازی هم به تمام معنا خنگ اما در این چند روز با کسانی برخورد داشتم که برای رسیدن به ریاست جمهوری دوکتور رئیسی خیلی در سطح محلی زحمت کشیده و پیروزی را جشن گرفتند اما امروز همگی بطرز بسیار سریعی دلسرد و نا امید شده بودند و از ناتوانی مطلق رئیسی مینالیدند . و در همین دو هفته خیلی از شهرداری ها را باخته اند با اینکه شوراهای وابسته به خودشان را از صندوق بیرون آوردند و نیز بی صاحبی خیلی ادارات خدمات رسان مثل آب و برق .
    و خودشان عدم امید به ادامه راه تا انتخابات بعدی.

    پاسخحذف
  61. از چند هفتهٔ پیش؛ «رادیو منشه امیر» به «گوز گوز» افتاده و «گزارشهایِ تحلیلیِ متناقض» آنهم در طیّ ۲ روز منتشر میکند.. اگر نویسندهٔ این «گزارشهایِ گوزِ تحلیلی» خودِ آقایِ «منشه امیر» نباشد.... تحتِ نظرِ نهایی ایشان منتشر میشوند که ۲ نمونه اش را در بخشِ نظرات این نوشتار و یا نوشتارِ پیشین در چند روزِ اخیر؛ نشان دادم.
    امّا این «گوز گوز» صدایی بلندتر و بویی مشمئز کننده تر به خود گرفته است.
    پس از پیروزی «جو بایدن» بر مسائل داخلیِ اسرائیل (کودتایِ انتخاباتیِ شُتُر گاو پلنگها بر بنیامین ناتانیاهو)؛ و قربان صدقه رفتنهایِ آقایِ «منشه امیر» در رادیو اسرائیل در رابطه با «جو بایدنِ احمق و ناتوان» و تحقیرِ ضمنیِ «ترامپ» که در لایه به لایهٔ نوشتارهایِ ایشان و یا امضا شده از طرف ایشان؛ به صورتی کاملاً آشکار مشهود است؛ ناگهان چهره عوض کرده و به سرزنش و تحقیرِ «جو بایدن» می پردازد.

    https://tinyurl.com/drper32w

    گویا نوکرانِ «جو بایدن» (نفتالی بِنت و گانتز) نیز با صدایِ «گوزِ خود» از خوابِ «قیلولهٔ تابستانی» بیدار شده اند و در فکرِ «نوشدارویِ پس از مرگِ سهراب» هستند.

    https://tinyurl.com/uh8wkuhh

    ماجراهایی که در چند هفتهٔ اخیر در «رادیو منشه امیر» موسوم به «رادیو اسرائیل» میگذرد؛ شخصیّتِ واقعیِ این موجود را به نمایش گذاشت.
    «منشه امیر» چیزی بیش از «امیر کبیرِ ظریف» نیست و وظیفهٔ هر دویِ آنها «ماله کشی» است (ماله کِشهایِ اعظم). و گرنه اگر کسی «موضعِ شخصی» و «قائم به ذات» داشته باشد .... مانندِ «گُرگِ تنها»؛ راهِ خود را می رَوَد و حرفِ خود را میزند و اهمیّتی نمیدهد که کدام حزب و قدرتی رنجیده و یا خوشحال میشود.
    من برایِ این «ماله کِش» بسیار متأسّفم که پس از ۱۰ ها سال؛ اینچنین خود را خراب میکند.

    البتّه من به هیچ وجه معتقد نیستم که اگر «ترامپ» بر سرِ کار می ماند؛ کاری «دیگرگونه» انجام میداد؛ زیرا با اینکه نظراتِ خوبی داشت؛ امّا «لیاقتِ رهبری»؛ آنگونه که شایستهٔ یک رهبر است را نداشت. هرچند شاید اندکی بهتر عمل میکرد؛ امّا فرقِ چندانی در خروجیِ معادله نمیتوانست داشته باشد. هیاهوهایِ جمهوریخواهان و ترامپ در آمریکا در رابطه با طالبان نیز فقط بازیهایِ سیاسی برایِ انتخاباتِ ۲۰۲۲ «مجلسین» است و ارزشِ «مِیدانی» ندارند.
    امّا اینکه «رادیو منشه امیر» ۴ سال «طرفدارِ ترامپ» و پس از پیروزِ مناقشه برانگیزِ «جو خواب آلود» به «بایدنیست» تبدیل شده و ناگهان از «ضدّ ترامپ» به «طرفدارِ ترامپ» تبدیل میشود؛ نشان از یک زلزلهٔ سیاسیِ «خودجوش» در آمریکا دارد و یا اینکه عدّه ای میخواهند چنین زلزله ای را سازماندهی کنند و «ماله کِشِ اعظمِ رادیو اسرائیل» میخواهد خود را با جهتِ «وزِشِ باد» هماهنگ کند.
    آیا اشتباه میکنم؟
    «منشه خان» قدم رنجه فرموده و از اسبِ «شهرام شارلاتان» پایین بیایند و پاسخ بدهند.

    پاسخحذف
  62. سلام کژدم
    دلایل پیروزی طالبان
    ۱. فساد سیستماتیک و پشتون بازی
    ۲. نارضایتی مردم افغانستان از این حکومت که با ۳۵۰ هزار نفر و انواع تجهیزات به راحتی این ارتش پا پس کشید .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      سخت در اشتباهید.
      توضیح نمیدهم تا شاید از ساختنِ «معادلاتِ ساده» و رسیدنِ به «پاسخهایِ ساده»؛ به مرحلهٔ طرحِ «معادلاتِ پیچیده» و در نتیجه رسیدن به «پاسخهایِ پیچیده» نقل مکان کنید.
      همین «معادلاتِ ساده» و «پاسخهایِ ساده» هستند که ما را به این روز انداخته اند.

      حذف
    2. یک راهنمایی:

      زمانی که «بیژن جزنیِ روسپی زاده» در «تاریخِ ۳۰ ساله» به این نتیجهٔ درست رسید که رهبریِ جنبشِ بعدی را «خمینی» بدست خواهد گرفت؛ باید از «جنگِ چریکی علیهِ رژیمِ حاکم» به «جنگِ چریکی علیهِ اوباشانِ اسلام خواه» روی می آورد...
      امّا این احمق؛ به خاطرِ «حفظِ آبرویِ جنبشِ چپ» ترجیح داد تا به «خمینی» کون بدهد و «چریکهایِ فدایی» پس از خیانتِ ۵۷؛ به «کیرلیسهایِ خمینی» تبدیل شدند.
      مهمّ نیست که او تیرباران و به قولِ چپهایِ خاک بر سرِ شیعه مسلک «شهید» شد؛ مهمّ این است که اگر حتّی زنده میماند؛ چیزی بهتر از «فرّخ نگهدار» و «کُس کِشهایِ دیگرِ فدائیان» که به مجیز گویانِ «خمینیِ روسپی زاده» تبدیل شدند؛ نمی شد.

      آیا «ساده» (احمق) هستی؟ و یا اینکه فکر میکنی «کژدم خر است»؟

      حذف
    3. بخشی از ماجرایِ افغانستان؛ همین درد است.
      افغانها لیاقتی برای رسیدن به حاکمیّتی بهتر از طالبان را ندارند.
      اینکه چند نفر از هواپیمایِ در حالِ پرواز سقوط کرده و «مُردار» شدند؛ «دولِتان» را به درد نیاوَرَد. کسی که برایِ «فرار» کشته میشود؛ حاضر به «کشته شدن» در ازایِ کُشتنِ یک «طالبان» نبود.
      خاک بر سَرَش.

      حذف
  63. سلام مجدد
    درست است معادله را بسیار ساده کردم. اما از همان زمان که آمریکا با طالبان به گفتگو و صلح نشست و ایران و چین و پاکستان و ترکیه هرکدام بدون حضور دولت رسمی افغانستان یغ طالبان فالوده خوردند . اشرف عنی. کونی تمام ترسش از عبدالله عبدالله بود باید میفهمید کک در تنبانش میافتاد ولی احمقتر از آن بود که تصورش را بشود کرد .در این معادله ۱. ذهنیت وبه قول ابن خلدون عصبیت مذهبی و قومی نه تنها افت نداشت بلکه به گونه ای تشدید شد وهمین عامل باعث پذیرش طالبان از سوی مردم شد . ۲. دولت چین برای دسترسی به منابع معدنی افغانستان و نیز بستن پشت جبهه اویغورها. ۳. پاکستان و همان بازی همیشگی و تلاش برای الحاق بخشی از افغانستان
    ۴. ایران و هم جاپای آمریکا گذاشتن و هم تداوم تولید مواد مخدر ۴. روسیه و تلاش برای تغییر چهره و تصویر تاریخی اخراج روسیه و انتقام از غرب ۵. طالبهایی با پایگاه اغلبذپایین و تلاش برای یافتن شغل و قدرت در اندغزه خود و عدم نیاز تن به کار دادن و آمریکا نیز ایجاد یک کانون ترس و بحران بنیادگرایی زیر گوش روسیه ؤ تغییر توجه روسیه از اوکراین به افغانستان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      مشکلِ ما «افغانها» نیستند. بگذارید در «گُه خود» غوطه بخورند. همان طوری که ساکنینِ اسلام زدهٔ ایران در «مدفوعِ خود» غوطه میخورند و راهِ برون رفتی نمی بینند.

      حذف
  64. اینگونه که طالبان آسان و شتابزده وارد افغانستان شدند و آنجا را اشغال کرد سوسکهای مستراح ما نمیتونستند وارد کاسه توالت بشوند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. در سالِ ۵۷ حدودِ ۲۵ میلیون «سوسکِ مستراحِ شیعه مسلک» بیرون آمده و ایران را به «کاسه مستراح» تبدیل کردند.
      ۱۱ میلیون نفر در آن سالِ خیانتِ ملّی «سوسکِ مستراح» نبودند که بخشِ بزرگی از آنها را «آذربایجانیها» تشکیل میدادند.

      حذف
    2. نکته خوبی که تو بحث افغانستان بهش اشاره شد فرار سرباز ها و نیروهای نظامی در روزهای اول از صحنه مبارزه بود.
      این بسیجی‌ها و سرکوبگرانی که این روزا در خدمت حاکمیت هستن و به فاحشه بودن خودشون افتخار میکنن اگر با یک نیروی قدرتمند دسته جمعی روبرو می‌شدن حتی از سرباز های افغان هم سریعتر صحنه رو ترک میکردن ولی متأسّفانه تا زمانی پهلوی اپوزوسیون ایرانیان خطاب میشه این حرام زاده ها خیالشون از دو طرف راحته که چه با حفظ حاکمیت و چه با سرنگونی میتونن از بیشرافتی خودشون امرار معاش کنن.

      حذف
  65. هیچکس نباید به این بی شرفهایِ برخاسته از گورهایِ کثیفِ ۱۴۰۰ ساله اعتماد کند؛ هدفِ این بی شرفها در شرایطِ کنونی فقط پذیرفته شدن از سویِ جامعهٔ بین المللی به عنوانِ یک حکومت است و پس از رسیدن به این هدف؛ راهِ دیگری خواهند رفت:

    https://tinyurl.com/nbw723yj

    یکبار از «خمینیِ هندی زادهٔ بی شرف» کیر خوردید؛ اگر بارِ دیگر «کیر بخورید» فرقی با «بوزینه» ندارید.

    پاسخحذف
  66. پروژهٔ «چمن زنی» به شیوهٔ «نفتالی بِنِت و بِنی گانتز» (نوکرانِ جو بایدن».

    فقط چند دقیقه پیش از حمله به «دشمنان» خبر میدهند که از هدف دور شده و خدایِ ناکرده «زخمی و کُشته» نشوند.

    https://tinyurl.com/388nwn49

    این سیاست در دورهٔ بنیامین ناتانیاهو نیز در رابطه با «حماس» اجرا میشد و زمینهایِ خالی را بمباران میکردند.

    پاسخحذف
  67. گفتاری در باب مروجان پهلوی هراسی...!

    در مملکت ما همه میخواهند خودشان شاه بشوند... کسی با پادشاهی مشکلی ندارد
    سیستم جمهوری هم ابزاری است برای همین شاه شدن همه

    در ایران و خاورمیانه تمام سیستم ها به دیکتاتوری ممکن است ختم شود... چه پادشاهی... چه جمهوری
    پس نگران متوهمانی که مدام شما را از دیکتاتوری میترسانند... نباشید

    رضا پهلوی تنها کسی است که در این شرایط میتواند با حمایت ما هم شر جمهوری اسلامی را کم کند... هم خطر جنگ را از میهنمان دور کند
    نگران فرومایگانی که آرزوی شاه شدن و رییس جمهوری مادام العمر شدن دارند... نباشید

    به ایران بیاندیشید...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من از «پهلوی» هراسی ندارم. زیرا آخرین بازمانده اش یک «شارلاتان» و موجودی «بی لیاقت» است.
      این «امام زاده» جواب نمیدهد.
      قبلهٔ تان را عوض کنید.

      حذف
  68. اینها با ساکنینِ ایران زیاد فرقی ندارند؛ فقط شیوهٔ «آرایششان» فرق میکند. حتماً «موبایلفون» و «کامپیوتر» نیز دارند و از فعّالانِ «هویّت طلب» در دنیایِ مجازی میباشند.
    حیف که به «زبانهایِ زنده و رایجِ دنیا» از قبیلِ «فارسی» و «تُرکی» و «عربی» و «کُردی» و «مازندرانی» و ..... حرف نمیزنند .... هزار حیف.

    https://tinyurl.com/c48j8h9b

    پاسخحذف
  69. مگر نگفتم که «منشه امیر» همان «ماله کِشِ اعظم» است؟
    مگر تا چند روزِ پیش نبود که ترامپ و بنیامین ناتانیاهو را پس از شکستشان به بادِ تمسخر و انتقاد می گرفت؟
    حالا گویا نظرش عوض شده؛ ولی همچنان او را «تحلیلگرِ بلا منازع» مینامند که تحلیلهایش همیشه خیلی درست است (البتّه به دستورِ خودش).

    https://tinyurl.com/kcs5mwr5

    اینجا یک کاسه ای زیرِ نمیکاسه است. شاید دولتِ «نوکرانِ جو بایدن» در حالِ سقوط است و آقایِ منشه امیر در حالِ گرم کردنِ خود با سیاستِ «تغییرِ موضِعِ آب زیرکاهانه» است.
    در هر حال؛ چرخشهایِ این «تحلیلگرِ عُظما» (سیاستِ Flip Flop) نشان از تغییراتی در آیندهٔ نزدیک در اسرائیل دارد.

    پاسخحذف
  70. سلام کژدم
    من همیشه با دوستانم در مورد تغییر در ایران در نظرات متضادی داریم . این دوستان می گویند جمهوری اسلامی پایگاه مردمی و ریشه اش در بین عوام را از دست داده است و من می گویم مردم ایران بسیار عوضی تر از آن هستند که فکر می کنید . با هرکس در مورد تمام مسائل دزدی و اختلاس صحبت کنید می گویند چند اختلاس گر را بحساب نظام نگذارید . در مورد وضعیت بهداشت و درمان صحبت کنید میگویند بی عرضگی یک وزیر و سو استفاده شرکتهای دارویی را بحساب نظام نگذارید . و... . مذهب مانند بند ناف برای این مردم عمل میکند و این عزاداری ها که همه با دستور و برنامه حکومت است توانسته تمام جمعیت شیعه ایران را با حکومت یکدست و در یک جبهه قرار دهد . همه میروند سینه زنی . همه نذری می دهند و می خورند و همه سیاه پوس . اگر گاهی تظاهراتی میکنند از سر عصبانیت است .و نمونه اش نحوه کینه و دادخواهی مادران کشته شدگان آبان ۹۸ است و هواپیمای اکراینی که هنوز از رهبر معظم درخواست دستور اجرای عدالت دارند . و هیچ خانواده داغداری توان انتقام حتی یک قطره خون هم ندارند و این کشتار را در حد یک دعوای درون خانوادگی می بینند .
    شاید محمد نوریزاد از معدود انسانهای آگاه‌شده باشد .
    .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      محمد نویزاد نیز یک شخصیّتِ ویترینی است.
      در اصطلاحاتِ انگلیسی به چنین موجوداتی (‌Back Door) میگویند. در ایران نیز «سوپاپِ کنترل فشار».
      باقی سخنانتان درست است.

      حذف
  71. در رابطه با «پیروزیِ طالبان» نیز زیاد نگران نباشید.
    در منازعاتِ افغانستان همیشه ۲ پدیدهٔ موازی وجود داشته است و همچنان وجود خواهد داشت.

    ۱- پیروزمندانی که شهرها را کنترل میکنند.
    ۲- مبارزینی که کوهستانها مأمنِ آنهاست.

    البتّه مهمّ نیست که این مبارزین چه عقایدی دارند. این مهمّ است که این ۲ رَوِش همیشه بخشِ مهمِّ زندگیِ افغانی است.
    زندگیِ افغانی یعنی: جنگهایِ بی انتها.

    پاسخحذف
  72. سلام کژدم
    طالبان یا اشرف غنی ممکن است برای تعدادی از افغانها در داخل افغانستان یا برای تعدادی پیمانکار خارجی تفاوت کند اما برای ایران و ایرانی ۱. تامین و تضمین تولید و صادرات تریاک برای ۱۰ میلیون معتاد رسمی و ۲۰ میلیون تفننی. ۲. محلی برای صادرات تعدادی از احمقهای سنی از کردستان و بلوچستان به افغانستان
    وگر نه تفاوت دیگری برای ایران و ایرانی ندارد

    پاسخحذف
  73. پس از این؛ این موجود را «عبدالستّارِ خَر گردنِ دُشَکی» (دُشک لحاف) بنامید. این روسپی زاده نیز مانندِ «علیرضا قوری زاده» بنگاهی به نامِ «مطالعاتِ استراتژیکِ فلان و بهمان» راه انداخته و نان و بوقلمونی بدست می آوَرَد.(تا خر در جهان است... نوشِ جانش باد).
    این حیوانِ مجسّمِ (استراتژیستِ دهاتیِ بلوچ) تا چند ماهِ پیش کمربندِ سیاه دانِ ۸ در «کیرلیسیِ مولوی عبد الحمید» را به کمر بسته بود و در تمامیِ «مسابقاتِ رزمیِ استراتژیکِ سیاسی» مانندِ فردِ مبتلا به «اسهال»؛ مقالاتِ گوناگون می رید و اکنون بدونِ اشاره به «گُه خوریهایش»؛ شورتش را از «روی شلوار» پوشیده و انقلابی شده است:

    https://tinyurl.com/4xc3cmw8

    پاسخحذف
  74. خاندان پهلوی یک سوتی بود که از دست غرب در رفت و افتاد تو بغل مردم. البته هیتلر باعث شد که هواس غربیها پرت بشه....
    از اونجایی که ملت ما خیلی باهوش و نمک شناس هستند این موهبت را با جفت پا لگد زدند انداختند بیرون.
    الان تاریخ ایران برگشت به جایی که می باید باشد. دوره قاجار باید به ج.ا. اسلامی ختم می شد که پهلویها نگذاشتند و ملت هم حقشونو کف دستشون گذاشتند و حالا ملت دارند لذت نتیجه کارشون را می برند. بخورید و کیفش را ببرید. خداوند به هر ملتی به اندازه ای می دهد که می فهمد و لیاقتش را دارد...!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. واقعاً سخنرانیِ بسیار «غرّا»یی بود و همهٔ مردم با استراتژی که تدوین فرمودید و همچنین تاکتیکهایِ مبارزاتیِ شما آشنا شدند و از همین فردا سرنگونیِ رژیم؛ کلید میخورد.
      فقط مواظبِ خودتان باشید که انگلیسها شما را ندزدند.

      حذف
  75. سلام
    حرکت کشتی سوخت ایران به لبنان چه پیامدهایی دارد ؟
    نمایش توان حزب الله به نسبت دولت ؟
    قدرت ایران به نسبت دیگر نیروهای حاضر در عرصه سیاسی لبنان مانند عربستان ؟
    ۳. به قول کردها (غذای اهدایی همسایه شکم سیر نمی کند و میل را گرم ) باعث افزایش محبوبیت ایران و حزبالله خواهد شد ؟!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      فکر نمیکنم که این تبلیغات و بوق و کرناها به مرحلهٔ عملیِ مؤثر برسد. «انگل حسن نصرالله» اکنون توانِ پاسخگویی به حملاتِ محدودِ اسرائیل را نیز ندارد و سیاستِ «ما که ندیدیم .... ما را نزدند» را درپیش گرفته است. این دار و دسته برایِ پرداختِ حقوقِ مزدورانشان به «پول» نیاز دارند. «مازوت» هم مانندِ همان «انگشترِ نقره» است که از طرفِ «قاآنی» به مزدورانِ شیعهٔ عراقی داده شد. زیرا کفگیرها به تَهِ دیگ رسیده اند و «انگل رئیسی» برای این بر رو.یِ کار آمده است تا کاری را را «شمپانزه نژاد» (عج) نا تمام گذاشته بود را به پایان برساند و تمامیِ منابعِ درآمد را به «سپاه پاچاهارداران» بسپارد.
      مشکلِ اصلیِ رژیمِ شیعی و تمامیِ مزدورانش در شرایط کنونی مشکلاتِ مالی است. شاید شیعیانِ لبنان ناچار هستند تا از طریقِ فروشِ «مازوت» (انگشترِ نقره) بخشی از هزینه هایِ خود را تأمین کنند. شاید حتّی چنین کشتیِ پُر از «مازوت» اصلاً وجود نداشته باشد و «انگل حسن نصرالله» در حالِ بازی کردنِ فیلمهایِ سیاسی است.
      مشکلاتِ لبنان با یک یا چند کشتی پُر از «مازوت» حلّ نمیشود.
      لبنان جسدِ مُرده ای است که از «بی کَفَنی» بر رویِ زمین مانده است.
      البتّه باید بگویم که مسائل زیادی در پشت پرده میگذرند و «احمقها» برایش «کف»میزنند و سوت میکشند و با این کار آیندهٔ «آیندگان» خود را بر باد میدهند که در اینجا نمیتوانم به آنها بپردازم. زیرا شنیداری ندارد و شنوندگانش نیز از این گوش میگیرند و از آن گوش به بیرون میدهند و هیچ تغییری در افکار و «تولیداتِ فکریشان» دیده نمیشود.

      حذف
  76. مادر قحبه ای با عنوانِ «وزیرِ امور خاجهٔ انگلستانِ کبیر»؛ به خاطرِ «مشغلهٔ زیاد» حتّی یک تلفن نیز نکرده است و سپس مشخّص شده است که این روسپی زاده در یک جزیرهٔ یونانی به شدّت مشغولِ خوشگذرانی بوده است.
    به هیمن خاطر است که از «دموکراسیِ حزبی» و «لیبرالیسمِ لجام گسیخته» متنفّرم.

    https://tinyurl.com/545nzuuu

    البتّه این امر مختصِ انگلستان نیست و در تمامی دنیایِ غرب جریان دارد.
    در ایران نیز به شکلی بسیار کثیف تر.

    پاسخحذف
  77. آذربایجـان و جریـان فکـری غالـب منصـوب بـه آن بـه نـام حرکـت ملـی آذربایجـان همیشـه خالـق اولیـن هـا در طـول تاریـخ بـوده اسـت. بسـیاری از اولیـن هـا در آذربایجـان و تبریـز روی داده کـه اعتراضــات ۲ مــرداد تبریــز نیــز، اولینــی دیگــر را در تاریــخ معاصــر آذربایجــان بــه نــام خــود ثبــت کـرد. اعتراضاتـی مدنـی نسـبت بـه وضعیـت معشـیتی مـردم و حمایـت از قیـام مردمـان محـروم و بـی
    آب احـواز.
    در ایـن نوشـته سـعی بـر ایـن شـده اسـت مسـئله فـوق هـم از بعـد مثبـت و هـم از بعـد منفـی بررسـی شـود چـرا کـه در هـر عملیاتـی، از طـرف هـر سـازمان و تشـکیالتی کـه بـه وقـوع میپیونـدد، قطعـا هـم دارای موفقیـت هـا و هـم دارای ضعـف هایـی اسـت کـه بایسـتی بررسـی شـده و در عملیـات هـای آتـی از آنـان جلوگیـری شـود.
    منتقــدان ایــن واقعــه مســائل مختلفــی را ذکــر کردنــد؛ یکــی از نقدهــای آن را میتــوان در تعییــن زمـان ایـن اعتراضـات برشـمرد، از دیـد برخـی فعالیـن، مدنـی بـودن و غیـر مسـلح بـودن حرکـت ملـی آذربایجـان در ایـن زمـان و شـرایط خـاص آن ایجـاب میکـرد کـه بعـد از قیـام االحواز،ایـران بـه صحنـه اعتراضـات سـایر ملـل سـاکن آن تبدیـل شـود. اضافـه شـدن اعتراضـات بلـوچ هـا و جنبش
    جیـش االعـدل و همچنیـن اضافـه شـدن اعتراضـات کـرد هـای سـاکن ایـران و همچنیـن خلـق هـای سـاکن مرکـز بـه اعتراضـات احـواز و نهایتـا ورود اعتراضـات آذربایجـان میتوانسـت کار را یکسـره نمایـد. حقیقـا قانـع کـردن تـوده مـردم بـه شـرکت در اعتراضـات صرفـا بـرای حمایـت از مللـی دیگر کاری دشـوار بـه حسـاب میآیـد.از دیگـر نقـد هـای وارد بـر ایـن مسـئله عـدم اعـام خبـر اعتراضـات توسـط فعالیـن داخلـی در فضـای مجــازی و عــدم مشــورت تشــکیالت هــا بــا گــروه هــای مســتقل داخلــی بــه حســاب میآمــد. بــه همیـن دالیـل فراخوانـی کـه بـرای تمامـی شـهرها داده شـده بـود، صرفـا بـه طـور مؤثـر در تبریـز بـه وقـوع پیوسـت.

    بخشی از جزوه ای که از طرف «سازمان های حرکت ملی آذربایجان» منتشر شده است.

    دنباله در پایین

    پاسخحذف
  78. و اما بررسی نقاط قدرت؛
    همـان طـور کـه در ابتـدای نوشـته عـرض شـد واقعـه مذکـور یکـی از دیگـر اولیـن هایـی بـود کـه در تاریـخ ملـت هـای سـاکن ایـران بـه وقـوع پیوسـت. اتحـاد تشـکیالت هـای مختلـف بـه صـورت
    پلتفـرم موفقیتـی کـم نظیـر بـود، اعـام حمایـت از ملتـی دیگـر هـم بـه شـکل بیانیـه و هـم بـه شـکل میدانـی، توسـط حرکـت ملـی آذربایجـان عـاوه بـر ایـن کـه ثابـت نمـود ماهیـت حرکـت، غیـر پـان
    و غیـر فاشیسـتی اسـت، همچنیـن حـس بـرادری، اتحـاد و درد مشـترک ناشـی از سـتم ملـی بـر خلـق هـای ایـران را نشـان داد. همـان طـوری کـه شـعار »آذربایجـان- االحـواز، اتحـاد- اتحـاد« در تاییـد ایـن مسـئله سـر داده شـد.
    یکـی دیگـر از اولیـن و ویـژه تریـن شـعار هایـی کـه در طـول اعتراضـات گفتـه شـد عبـارت بـود از: »آزادلیـق_ عدالـت_ میللـی حکومـت«. ایـن شـعار بـه طـور خالصـه و مفیـد خواسـتار حـق تعییـن سرنوشـت ملـت آذربایجـان شـده و دسـت رد محکمـی بـر ادعـا هـای سـلطنت طلبـان طرفـدار پهلوی و سـایر گـروه هـای مرکـزی زد. بـه معنـی آن کـه حرکـت بـه بلوغـی رسـیده اسـت کـه عـاوه بـر اینکـه غیـر تمرکزگرایـی خـود را نشـان میدهـد بـا جریـان هـای غیـر مرکـزی دیگـری نیـز تـوان اتحـاد دارد. نیـک میدانیـم کـه یکـی از سیاسـت هـای رژیـم فعلـی از بیـن بـردن اتحـاد خلـق هـای
    سـاکن ایـران بـوده تـا تـوان سـرکوب هـر یـک بـه تنهایـی داشـته باشـد. اتـاق فکـر مرکـز خـوب میدانــد کــه بایســتی از حمایــت دیگــر آذربایجــان از ســایر جریــان هــا هماننــد قیــام چهلــم خــرداد تبریـز در جهـت حمایـت از شـهدای قـم کـه در زمـان رژیـم پهلـوی رخ داد، جلوگیـری کنـد. بـه همیـن علـت سـعی در کنتـرل حرکـت ملـی آذربایجـان و جنبـش هـای سـایر ملـت هـا نمـوده اسـت
    کـه اعتراضـات ۲ مـرداد تبریـز، ایـن معادلـه را نیـز بهـم ریخـت.
    یکـی دیگـر از موفقیـت هـای ایـن واقعـه حضـور تـوده مـردم بـه طـوری کـه اکثریـت معترضیـن را تشـکیل میـداد، بـود. حضـور اشـخاص منتسـب بـه اهـل عرفـان و مـردم عـادی، عـاوه بـر اینکـه
    غالـب بـودن ایـن جریـان فکـری را نشـان داد، همچنیـن بـه پایـگاه مردمـی ایـن جریـان اشـاره کـرده و مشـخص کـرد حرکـت ملـی آذربایجـان بـه تریبـون و جریانـی بـرای احقـاق حقـوق پایمـال شـده
    مــردم آذربایجــان تبدیــل شــده اســت. ایــن اعتراضــات ســبب بــه تســخیر درآمــدن میــدان مبــارزه توسـط فعالیـن ملـی و مدنـی شـده و عرصـه را بـرای حضـور سـایر گـروه هـای طرفـدار تمرکزگرایی در آذربایجـان را تنـگ نمـود. گرچـه اشـخاصی منتصـب بـه مجاهدیـن و یـا شـخص ربـع پهلـوی سـعی در مصـادره ایـن اعتراضـات نمودنـد ولکـن شـکل شـعار هـا و فراخـوان هـا اتمـام حجتـی بـا ایـن دسـت از جریـان هـا بـود.


    پایان بخشی از جزوه.



    اشکان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نمی دانم این «جزوه» را چه کسی ریده است؟ امّا میبینم که شما «قرقره اش» میکنید.
      بارها گفته ام که اگر آنچه که «ایران» مینامید؛ «نفت» نداشت.... هیچ «پُخی» بهتر از افغانستان نبود.
      «خلقهایِ ستمدیده بازی» را رها کنید زیرا مجموعهٔ این «خلقهایِ ستمدیده» در بهترین حالت به خاطرِ به یدک کشیدنِ «دعواهایِ قیبله ای - عشیره ایِ تاریخی» هنوز در دورانِ «صفویّه تا قاجار» زندگی میکنند.
      توضیحِ بیشتری نمیدهم.
      توضیحاتِ بیشتر را به «وبسایتِ جدید» حواله میدهم.
      این وبسایتِ جدید نیز با «میخواهیم گاوداری درست کنیم تا به کژدم شیر بدهیم» راه نخواهد افتاد.
      یا «اینوَرِ جوب .... یا اُنوَرِ جوب .... شتر سواری دولّا دولّا نمیشه»....
      لطفاً هر روز یک سازِ دیگر نزن.

      حذف
    2. درود کژدم
      من ساز دیگری نمیزنم. من قصدم قرقره کردن این جزوه نبود. فقط خواستم نشون بدم که آنهایی که خود را «سازمان سیاسی آذربایجان» می‌نامند هیچ تفاوتی با احزاب دیگر مثل احزاب کردستان و... ندارند.
      این هایی که این تحلیل ها رو نوشتن خودشونو روشنفکران آذربایجان میدونن که طرفدارای زیادی دارن.حالا خواستی برات جزوشو میفرستم ببینی چه تحلیل‌هایی کردن.

      این هایی که گفتی رو من خودم میدونم و اگه هم نمیدونستم خودتون چندین بار گفته بودید.

      قصدم تبلیغ این تحلیل های آبکی نبود، فقط خواستم نشون بدم چه پوخی هستن.


      اشکان



      حذف
    3. اشکان گرامی
      این جزوه هیچ تازگی ندارد. بیرون کشیدنِ همان مزخرفاتِ توده ایها و و سایرِفرقهٔ دموکرات جعفر پیشه وری از «گور» است.
      شما بهتر بود که به جایِ «تکرار گویی»؛ نوشتاری جامع در این رابطه مینوشتید و میفرستادید تا منتشر شود.
      دیدید که «م. اکبر» گرامی نوشتاری مبسوط در رابطه با «موسیقی» فرستادند و من نیز هیچ یک از جمله هایِ آنرا به اسمِ خودم چاپ نزدم و بدونِ دستکاری و یا حذف منتشر کردم و همچنان فکر میکنم که تنها نوشتهٔ مبسوطی است که از طرفِ خوانندگانِ این وبلاگ فرستاده شده است.

      حذف
  79. درود کژدم

    یک سووال: چرا فقط حوزه سیاسی را برای بیان، تبیین، و پیشبرد اندیشه و اگاهی انتخاب کرده ای؟ فکر نمی کنی جامعه ایران و مردمش بیش از موضوع سیاست، به توانایی درک 1_ فرهنگ 2_ جامعه شناسی 3_ انسان شناسی و4_ تصحیح و اصلاح فرهنگ و خرده فرهنگ نیاز دارند.
    سیاست به هر گونه ای راه خودش را می رود. و تا نظام فکری این مردم متحول نشود، که حتی در بخش اپوزیسیون هم هیچ اثاری از تحول دیده نمی شود، کوبیدن بر طبل سیاست، و اینکه چگونه انرا ببینی و از چه زاویه ای نگاه کنی و چه نتیجه ای بگیری، ایا کوبیدن اب در هاونگ نیست؟

    ایا بهتر نیست بخودمان بپردازیم و به بد بختی هایمان؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود
      من از پرداختن به «بدبختی ها»؛ هیچ راهِ «گریز از بدبختیها» نمی بینم.
      توضیحِ بدبختیها را حتّی «مزدورانِ آشکارِ رژیمِ شیعی» (تشتک نیوزها) نیز به صورتی فراوان منتشر میکنند.(البتّه به دلیلِ جنگهایِ داخلی میانِ سگهایِ هار و کفتارها).
      نیازی به نظریّاتِ مشعشعِ شما نیست.
      اگر حرفی برایِ «سرنگونیِ رژیم» داری .... بگو.
      اگر نداری .... «هِرّی»

      حذف
  80. سلام کژدم
    ۱. تحلیل شورش ۲ مرداد آذربایجان بسیار آبکب بود .
    ۲. کار فرهنگی و جامعه شناسی در اولویت نیست و در همه دنیا حکومتها هستند که اخلاق فرهنگ و هنر را کانالیزه می کنند .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      این تحلیلهایِ «عمداً آبکی»؛ برایِ دادنِ «آدرسهایِ غلط» هستند.
      سخنانِ شما کاملاً درست است.

      حذف
  81. من تعدادی از جوونایی که در اعتراضات آبان شرکت کرده بودند را الان در مراسم عزاداری میبینم چه باید گفت ؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اندیشه گرامی
      در آن زمان که خیلیها فکر میکردند «جنبش بنزین» خیلی ریشه دار است و «این دفعه دیگه خیلی فرق داره» و با رؤیایِ تکرار ۵۷ آب از لب و لوچهٔ شان میریخت؛ گفتم که:
      «اینها فقط عصبانی شده اند.»

      حذف
  82. در نوشته های ۱۸ گانه به ریاست جمهوری اشاره کردید. چرا نباید نخست وزیر داشته باشیم؟ همون گروهی که صلاحیت افراد برای عضویت در شورای رهبری و مجلس رو تایید میکنه میتونه یه نفر رو به عنوان نخست وزیر معرفی کنه و مجلس هم بهش رای اعتماد بده و طول دوره مجلس هم بهتره ۲.۵ ساله بشه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. رئیس جمهور به طورِ مستقیم از طرفِ مردم (واجدینِ شرایط رأی دادن) انتخاب میشود. نخست وزیر محصولِ «باند بازیهایِ حزبی» است. معرّفی نخست وزیر و گرفتنِ رأی اعتماد نوعی «دیکته کردنِ مستقیم» است. من به دنبالِ چنین حاکمیّتی نیستم.
      حتّی انتخاب شدنِ نخست وزیر از طرفِ حزب حاکم در مجلس نیز نوعی دیکته کردنِ «مرامِ حزبی» و تکرارِ همان بازیِ «اکثریّت و اقلیّت» است.
      نوشتارِ ۱۸ گانه تلاش دارد که «روحیهٔ حاکم بر سیستم سازیِ حکومتی» را معرّفی کند. اینکه در آغازِ راه با مشکلاتِ فراوانی روبرو خواهیم بود؛ شکّی در آن نیست. امّا اگر «نقشهٔ راه» به درستی دنبال شود؛ شاید پس از ۳ دهه تبدیل به نخستین کشوری بشویم که در آن چیزی به نامِ «قحط الرّجال» وجود نداشته باشد. زیرا یکی از مهمّ ترین ستون هایِ «کشورداریِ منظّم و با ثبات»؛ «تولیدِ رجال» است. البتّه منظورم از بکار بردنِ «رجال»؛ «حکومتِ نَرها» نیست و از کلمهٔ دیر آشنای و سُنّتی برایِ تفهیمِ منظورم استفاده کردم وگرنه ایمان دارام که بانوانِ بسیار برجسته ای در این روندِ «تولید»؛ پا به صحنهٔ «رهبران» خواهند گذاشت.
      نوشتارِ ۱۸ گانه همچنان «ناتمام» است و نیاز به بررسیهایِ عمیقتر برایِ «ترمیم» دارد.
      امّا متأسفانه؛ از نظرِ بسیاری از «خود روشنفکر پنداران»؛ فقط مُدلهایِ فرسودهٔ قدیمی و مُدلهایِ رایجِ کنونی که هر روزه شاهدِ «گند کاریها»یشان هستیم؛ تنها راهِ حکومتی است.
      این «مُدلها» ما را با همان مشکلاتی دچار خواهند کرد که اکنون کشورهایِ غربی برایش پاسخی ندارند. زیرا به دنبالِ پاسخ نیستند. باز هم زیرا که ماشینی که ساخته اند؛ «دولتمرد بودن» را به چسبیدن به «صندلیِ قدرت و پول و شهرت» تبدیل کرده است.

      حذف
  83. سلام کژدم
    انتظار و هم ذات پنداری هر شورش و تظاهرات گله ای با انقلاب ۵۷ از سر نادانی کامل است .
    انقلاب ۵۷ مجموع برآیند نیروهای مختلفی بود .
    ۱. عدم روشن بودن تکلیف شاه با خودش در خصوص دین و آخوند ۲. نفوذ دهها ساله حزب توده و چپ در بسیاری از ارکان ارتش و ادارات و دانشگاهها ۳. پشتیبانی بازار سنتی غز آخوند و تامین مالی فعالیت و اقدامات. ۴. تبدیل خان ها و مالکین روستایی به دشمنان آشکار و پنهان حکومت و اتحاد پنهانی با روحانیت بعد از اصلاحات ارضی. ۴. حمایت مالی و تسلیحاتی قذافی و حافظ اسد. ۵.تصمیم قدرتهای بزرگ برای جمع کردن گنده گوزی های شاه ایران که هوا برش داشته بود نکند گوزی بودیم و‌خبر نداشتیم. ۶. شرایط اقتصادی و اجتماعی برای مبارزه مانند هزینه پایین و تورم کم عدم اخراج و بکارگیری مجدد زندانیان سیاسی در ادارات و دانشگاهها
    ۷. تبلیغات بی بی سی . آخوند و منبر و جزوات و کتابها ی گروههای در مراکز آموزشی

    پاسخحذف
  84. سلام کژدم
    در مورد افغانستان داستان های کمیک زیادی دیده میشود .
    ۱. چرا آمریکا ملا برادر عبدالاغنی را با فشار از زندلن پاکستان آزاد و به قطر برد و در قطر با ایشان قرارداد امضا کرد و ایشان را با هواپیمای نظامی به افغانستان بازگرداند ؟! در حالیکه برای سرکوب طالبان هزاران نفر از سربازان آمریکا کشته شدند.
    داستان معادن لیتیوم افغانستان صحت دارد ؟!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      بله اطّلاعات در موردِ معادنِ لیتیوم در افغانستان درست است.
      این مطلبِ معتبر را برایتان «کاپی پیست» کردم:

      A huge amount of iron, copper, gold, cobalt and rare-earth deposits are scattered around its provinces. Afghanistan's lithium reserve is believed to be the largest in the world.

      حذف
  85. کژدم گرامی با درود،
    خوشحالم که هنوز هستی و گهگاهی هم می‌نویسی. به اینجا سری زدم و دیدم باب بحث باز است و بیشتر هم حول حوادث اخیر افغانستان دور می‌زند. اتمام حجت کرده بودی که کسی «کس‌شعر» ننویسد، با این همه من تصمیم گرفتم خطر کنم و با اجازه‌ات چند سطری قلمی کنم! واقعیت این است که کل منطقه خاورمیانه به خاطر اسلام و آموزه‌های آن، یک مستراح بزرگ متعفن است. مردم این منطقه هنوز متمدن نشده‌اند و تا وقتی هم که در بند این دین اهریمنی هستند و از درک نقش بازدارنده آن عاجزند، متمدن نخواهند شد. از نظر سیاسی هم فعلا همه جا اسلامگراها حاکم‌ یا در حال پیشروی هستند. هیچ نیروی جدی سیاسی ـ اجتماعی وجود ندارد که بتواند با آنها مقابله و آنها را به عقب‌نشینی وادار کند. تصاحب دوباره قدرت توسط طالبان آخرین نمونه آن است. این منطقه برای غرب هم به اره‌ای تبدیل شده که به ماتحت فرورفته و نه می‌توان آن را بیرون کشید و نه فرو برد، چون در هر دو حالت دردناک است! من هیچ آینده روشنی برای این منطقه نمی‌بینم، چون در افق سیاسی آن نیروی بومی غیرمذهبی‌ای وجود ندارد که ماهیت اسلامگرایان را عمیقا شناخته باشد و بتواند در برابر آنها قد علم کند و آنها را به معارضه بکشد؛ نیرویی که تخم داشته باشد و اهل لاس زدن نباشد و بداند که در میدان رزم با این نئاندرتال‌های ماقبل تاریخ، حلوا خیرات نمی‌کنند و اگر نکشی کشته خواهی شد. بنابراین شاید تنها راهی که باقی مانده باشد این باشد که خود جریان‌های مختلف اسلامگرا در منطقه به رویارویی با هم کشانده شوند تا به جان هم بیفتند. در حال حاضر چهار کانون بزرگ اسلامگرایی در منطقه وجود دارد که می‌توان آنها را به چهار چاه‌ متعفن مستراح تشبیه کرد که دائما «سوسک» تولید و بازتولید می‌کنند. این چهار مستراح بزرگ عبارتند از: ایران شیعی و زائده‌هایش حزب‌الله، حشدالشعبی و حوثی‌ها؛ عربستان وهابی و زائده‌های سلفی‌اش؛ ترکیه نئوعثمانی و زائده‌های اخوانی‌اش؛ و پاکستان و زائده طالبانی‌اش! طبعا قدرت‌های جهانی اعم از غرب و چین و روسیه هر کدام در منطقه آش خودشان را می‌پزند و به فراخور منافعشان از این یا آن کشور یا این و آن جریان پشتیبانی می‌کنند. اما شاید معقول‌ترین راه در خدمت تمدن بشری این باشد که پای این چهار کانون متعفن اسلامگرایی به یک جنگ تمام عیار منطقه‌ای باز شود و متقابلا آنقدر همدیگر را بکوبند که نهایتا رو به ضعف و اضمحلال بروند. این فعلا یک ایده خام و کلی است و می‌توان درباره جزئیات آن صحبت کرد. فرضا جرقه ماجرا می‌تواند در درگیری‌های مرزی میان طالبان و سپاه پاسداران زده شود و سپس پای پاکستان را به رویارویی با جمهوری اسلامی بکشاند و سرانجام آتش جنگ مرزهای این دو کشور را درنوردد و به عربستان و ترکیه هم سرایت کند. نتیجه یک جنگ چند ساله می‌تواند در منطقه یک «سرزمین سوخته» همراه با اقتصادی ویران‌شده باشد. اما تاثیر جنبی‌اش اینست که شمار زیادی از «سوسک‌های» مستراح را هم نابود خواهد کرد. البته ممکن است این راه برای خیلی‌ها غیرممکن و غیرعملی و حتی «غیرانسانی» به نظر برسد. ولی اگر احساسات را کنار بگذاریم باید بگوییم که تا وقتی که اسلام و اسلامگرایی در منطقه حاکم‌اند، هیچ تمدن و «انسانیتی» در این منطقه پا نخواهد گرفت. هر چه هست توحش است و تعصب و خرافات و درنده‌خویی! چهل سال حکومت جمهوری اسلامی باید به هر ایرانی آزاده‌ای آموخته باشد که تحت سلطه اسلام و اسلامگرایی نمی‌توان زندگی کرد، فقط می‌توان بود!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شهاب گرامی؛ درود بر شما
      خوشحالم که سری زدید.
      آن جنگِ چند ساله ای که اشاره نمودید؛ با حمله به عراق توسّطِ «جورج بوشِ» آغاز شد و سپس توسّط «اوباما» تعمیق یافت؛ امّا مصر و عربستانِ سعودی با همکاریِ تنگاتنگ؛ توانستند آنرا مهار کنند. روسها نیز اسلامگرایانِ داخلی در فدراسیونِ روسیه را به سوریه تزریق کرده و سپس با ورودِ «ترامپ» آن پروژه تا حدّ زیادی مهار شد.
      برخی از خوانندگان فکر میکنند که با آمدنِ طالبان؛ چینیها خواهند توانست منابع زیرزمینیِ افغانستان را غارت کنند. امّا من فکر میکنم که عقب نشینیِ آمریکا و اروپا از افغانستان؛ برایِ تولیدِ یک کانونِ بحرانِ جدید است و مهمّ نیست که افغانستان چه منابعِ زیرزمینی دارد؛ مهمّ این است که زمانی که به کانونِ بحران تبدیل شد؛ کسی نمیتواند آنها را استخراج کند و فقط به امیدِ دست یافتن به «گنج»؛ باید بجنگند و گسترهٔ بحران را بیشتر توسعه دهند و هزینه هایش را بپردازند. به همین خاطر است که روسیه و چین و رژیمِ ایران پاورچین پاورچین حرکت میکنند تا یکدفعه شوکه نشوند.
      شاید در آیندهٔ نزدیک عراق نیز به بحرانی جدید کشانده شود تا همه «خوشبخت تر» شوند.
      به عنوانِ مثال؛ کارِ لبنان به جایی رسیده است که «انگل حسن نصرالله» یک کشتی «مازوت» را میخواهد به عنوانِ «چراغِ معجزه» نشان دهد.
      من نیز فعلاً فقط تماشا میکنم. زیرا مانندِ شما فکر نمیکنم که بتوان «عقب ماندگیِ سیستمیک» را به سادگی از میان بُرد.

      حذف
  86. درود قبلا در مورد جنگهای سی ساله خاورمیانه می گفتید که با امدن ترامپ تیر گلوبالیستها به سنگ خورد و جلو این نقشه را سد کرد میخواستم بپرسم با روی کار امدن بایدن دموکرات ، دوباره این جنگها شروع میشه و سیاست اون ادامه سیاست اوباماست ؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود
      زمانی که یک نظریّه شکست میخورد (تولیدِ جنگهایِ ۳۰ ساله و یا بیشتر)؛ بسیاری از ستونهایی را که بر آنها ایستاده بود را از دست میدهد و نمیتواند به همان نظریّه بچسبد. زیرا برایِ ادامه؛ حتماً باید شرایطی مشابه با آنچه در قبل وجود داشتند را تولید کرده و در تاکتیکهایِ خود بازنگریهایِ عمیقی داشته و تاکتیکهایِ نوینی طرّاحی کند.
      «گذشته» را نمیتوان «بازتولید کرد» و به همین دلیل است که من به «توبه» اعتقاد ندارم. زیرا کاری که شده است؛ به تاریخ پیوسته و قابلِ بازسازی و تغییرِ رفتار در همان «برههٔ زمانیِ گذشته» نیست.
      ترامپ بازی را نه تنها به هم زده است؛ بلکه پارامترهایِ نوینی به مجموعهٔ بازیها اضافه کرده است که به هیچ وجه قابلِ چشم پوشی نیستند.
      ساختارِ جدیدی که به آن «پیمانِ ابراهیم» میگویند؛ بخشی از آن است.

      بیشتر از این نمیگویم. فکر کُن تا راه بیفتی.

      حذف
  87. بارها گفته ام که «هکِر» شدن؛ نیازی به «نبوغ» ندارد.
    حتّی کسی که فرقِ «گاو» و «پیاز» را نمیتواند بفهمد و با معدّلِ ۱۳ قبول میشود؛ «سردستهٔ هَکرها» میشود.

    https://tinyurl.com/529svzne

    «سیلیکون وَلی» پُر از این شمپانزه ها است که تعدادِ زیادی از آنها «هندی» هستند.
    اگر هندوستان اینهمه «نابغه» داشت؛ به وضعیّیتی که هر ۹۰ نفر یک «موال» دارند دچار نمی شد و وزیرِ بهداشتش برایِ مقابله با «ویروسِ طلایی» استفاده از «داروهایِ گیاهی» (قرینهٔ هندیِ «ادرارِ شُتُر») پیشنهاد نمیکرد.

    شاید دلیلِ اینکه حرفهایِ مرا نمی فهمید این است که نمیتوانم به زبانِ «گاوها» حرف بزنم.

    پاسخحذف
  88. سلام
    هک کردن سایت پلیس راهور بودن توانایی صفر کردن تمام جریمه ها و از بین بردن منابع در آمدی یا اتصال به دوربینهای زندان اوین بدون تهیه مستند از وضعیت زندان و شکنجه و هر اتفاق پنهانی که پشت دیوارهای بتنی اتفاق می افتد تنها نمایش اتاق کنترل یا قراردادن یک تصویر در پس زمینه کامپیوترها بدرد کس عمه اش میخورد .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      دوستِ عزیز؛ نخست اینکه زود قضاوت نکن و «لجن مالی» نکن. مگر اینکه منظورِ خاصّی داشته باشی که در این وبلاگ میسّر نیست.
      دوماً به جای لجن مالی در پشتِ پردهٔ «شعارهایِ رادیکال»؛ حدّ اقلّ همین کار را تکرار کن و یا جایِ دیگری را هک کُن.
      سوّم اینکه اگر نمیتوانی هک کُنی؛ «فکرهایِ عملی» تولید کُن؛ برو کار کردن با کامپیوتر برایِ ضربه زدن به رژیم را یاد بگیر (البتّه نه به عنوانِ معتادِ اینترنت)...
      زود «لجن مالی» کردی... امّا ببین که چه شد:

      https://tinyurl.com/xmeyhfed

      حالا برو به «گورِ خالی و قلّابیِ حسین» بخند... دوست نداشتی به کُسِ عمّه اَت و یا «کُسِ فاطمةالزّهرا» بخند....

      حذف
  89. هک کردن واقعی دو حالت دارد ۱. توانایی جا زدن خود در سیستم بدون شناسایی. ۲. جلوگیری از اجرای رویه ها و فرامین و اعمال و بر هم زدن تعادل سیستم طرف مقابل.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من «هکر» نیستم. امّا در سالهایِ دور؛ تلاشی را شروع نمودم ولی پیگیری نکردم. نتیجهٔ آن تلاشهایِ «آماتور» این بود که:

      ۱- باید کار کردن با Linux Operating System و یا Unix Operating System را که بسیار شبیهِ یکدیگرند را به عنوانِ «کاربَرِ حرفه ای» به خوبی یاد گرفت تا بتوان به جایِ «کلیک کردنِ تنبل مآبانه» از Commend Line استفاده کرد (مانندِ آنهایی که با DOS و یا MS DOS کار کرده اند).
      به این ترتیب میتوانی با نوشتنِ (Commend Line)ها آشنا شده و تبحّر پیدا کُنی.
      ۲- باید به طورِ موازی بر رویِ «Networking» کار کرد. زیرا «Networking» زمینهٔ اصلیِ کارِ «هَکرها» است.
      اساساً «هک کردن» یعنی داخل شدن به «Network»ها با و یا بدونِ اجازه.
      زمانی که کامپیوترت را روشن میکنی؛ در واقع تلاش داری تا به درونِ «ماشیِنِ خودت» وارد شوی (هک کردن)؛ امّا باید قوانینِ موجود را رعایت کُنی (داماد شدن با شومبولِ سیستم).

      سفرها و رؤیا ها از اینجا آغاز میشوند.

      حذف
    2. من (کژدم) در رابطه با این «هک شدنهایِ اخیر» هیچ ادّعایی ندارم که جرقّه را من زده ام. امّا نخستین کسی هستم که فقط به دنبالِ «تولیدِ فکرهایِ عملیّاتی» بوده و هستم و سالها پیش پیشنهادِ «بروید سیستمهایِ رژیم را هک کنید» را دادم و حتّی ادّعا نمیکنم که این «هکرها» از «کژدم» الهام گرفته اند.
      برایِ من مهمّ نیست که چه کسانی اموالِ رژیم را در کُلّیتِ آن «آتش میزنند»؛ برایِ من مهمّ نیست که چند بسیجیِ «شمپانزه نژادی»(عجّ) بروند و چند «بسیجیِ بنفش» را «مُردار» کنند..... مهمّ این است که در مجموع چند بسیجیِ روسپی زاده حذف میشوند و به رژیم ضربه زده میشود.
      نمیدانم که میتوانید بفهمید و تا آخرِ خطّ را بخوانید یا نَه؟
      پیشاپیش میدانم که «نخواندی» و نمیتوانی بخوانی... «نفهمیدی»... و تا به آخر نیز «نخواهی فهمید».

      امّا در «وادیِ کژدم»...
      هر چقدر که بفهمی.... همانقدر آش میخوری.... و هر چقدر که «بیشتر بفهمی» .... بیشتر و «آشِ مرغوب تر» میخوری.

      حذف
  90. کژدم من مانده ام با خودت چند چندی ؟!
    افشاگری باندها ی حکومت علیه یکدیگر را ادار شتر بحساب می آوری و این مسخره یازی پخش کلیپ از زندان را دستاورد حساب میکنی میگیری و همانند مصداقی میگویی که بانی و طراحش بوده ای ؟؛

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تو به این خاطر مانده ای که در «کُسِ فاطمةالزّهرا» گیر کرده ای و نمیتوانی بیرون بیایی.
      این «هکرهایِ عدلِ علی» به احتمالِ زیاد اصلاً «هکر» نیستند و عواملِ «انگل رئیسی» هستند تا رسانه ها را «کیر» کنند و بگویند که بعد از این از این خبرها نخواهد بود و هر چه که تا کنون اتّفاق افتاده و یا اتّفاق می افتد؛ تقصیرِ «انگلِ بنفش» است که «عدلِ علی» را وارونه کرده بودند.
      «کژدم» خر نیست.
      امّا تشکیلِ «نیرویِ هکرها» بخشی از استراتژیِ سرنگونیِ رژیمِ کثیفِ شیعی است.
      امّا اگر در این میان؛ «خودشان» کونِ «خودشان» گذاشتند.... نوشِ جانشان باد... و به نفعِ «استراتژیِ سرنگونیِ رژیم» است.

      «خَرفهم» شد؟... یا اینکه «خر هرگز نمی فهمد و نخواهد فهمید»؟

      حذف
    2. در ضمن من (کژدم) هرگز نگفتم که بانیِ این حرکات من هستم و یا بودم.
      چه بسا کسانی باشند که ندانند که حتّی «کژدم» وجود دارد و یا ندارد!!!؟؟؛ امّا در برخی زمینه ها مانندِ او فکر کنند.
      یا چه بسا اوباشانِ رژیم؛ از ایده هایِ کژدم بر علیه یکدیگر استفاده کنند.
      آیا این احتمالات به ضررِ استراتژیِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی است؟؟!
      من فکر نمیکنم.
      «بگذار هزاران گُل بشکفد».

      حذف
  91. سازمانهایِ عریض و طویل ولی «احمق» که به کمکِ روسپی زاده هایی مانندِ «عبد الستّارِ دوشکی= تُشکی» (خَر گردن) که «رهبرِ مرکزِ مطالعاتِ استراتژیکِ بلوچستان» است به سفید شوییِ روسپی زاده هایی مانندِ «مولوی عبد الحمید» میپردازند و سپس به «گُه خوری» می افتند. (تکرارِ داستانِ آنگ سان سوچی).

    https://tinyurl.com/d94u79j4

    چه زمانی کژدم گفته بود که این «مولوی» چیزی بیش از «روسپی زاده» نیست و مأموریتش سردواندنِ بلوچها است؟
    آیا باید سقف بر سَرِتان آوار شود تا بفهمید؟
    بارها گفته ام که این «شازده شومبولِ شورشیِ شارلاتانِ ششگلانیِ بنی هاشمی»؛ همکارِ «رژیمِ کثیفِ شیعیِ بنی هاشمی» است و این قراردادِ «نوکری» در «مصر» و توسّطِ «فاحشهٔ بهرمانی» بسته شده است.

    - مسئلهٔ «محیطِ زیست» سرِ زبانها می افتد....
    «شازده شومبول» با سناتور «مَک کین» در رابطه با «محیطِ زیست» گفتگوهایِ ملوکانه داشته است...
    - «شورایِ ملّیِ ایرانیان» راه می اندازد... به شرطِ اینکه: «آسته برو آسته بیا» و گرنه «من نیستم»....
    - «قُقنوس» را به «ثبت» میرسانند تا برای ۲۵۰ میلیون نفر از ۶۵۰ میلیون جمعیّتِ ایران «کار آفرینی» کنند.
    -«بشار اسد» مسئلهٔ روزِ رادیوها میشود.... «شازده شومبول» نیز حیّ و حاضِر در آنجاست تا «بشار اسد» را به دادگاهِ لاهه بکشاند...
    .....
    .......
    ......
    و اکنون «واکسن» مسئلهٔ روز شده است و «شازده شمبول» میخواهد که «انگلِ فرزانه» را به خاطرِ «واکسن» موردِ موآخضه قرار دهد...

    در هیچ یک از این ویترینهایِ «اَقلامِ فروشیِ شازده شومبولی»... هیچگونه طرحِ عملی برایِ سرنگونیِ رژیم دیده نمیشود و «سرنگونیِ رژیم» نیز به «جزوهٔ جورج سوروس» (نافرمانیِ صلح آمیزِ مدنی) حواله داده میشود.
    درختی که در درون «کِرم» دارد؛ نمیتواند زنده بماند؛ مگر اینکه «کِرم»ها را حذف کنید.
    چه زمانی میخواهید بیدار شوید؟
    آیا زمانی که این «شازده بی شرفِ شومبول» بر سَرتان آوار شود؟ (مثلِ روسپی زادهٔ مولوی عبدالحمید)؟

    پاسخحذف
  92. بگذارید در رابطه با مسئلهٔ «ویروسِ طلایی» در ایران دریچه ای دیگر باز کُنم که فکر میکنم؛ تنها دریچهٔ راستین است.
    استراتژیِ رژیمِ شیعی در رابطه با برخورد با «ویروسِ طلایی» یک «استراتژیِ جنگی» است. رژیمِ شیعی میخواهد همهٔ ساکنینِ ایران به این ویروس مبتلا شوند تا آنکه آنانی که زنده ماندند؛ به «امنیّتِ جمعی» برسند و برایشان فرقی نمیکند که چه تعداد کشته شوند. استراتژیِ جانبیِ رژیم «پولسازی» از طریقِ این بیماری است که خودتان بهتر میدانید این پولها چگونه غارت میشوند.
    لذا خبرهایی مانندِ «اینها و یا آنها نگذاشتند که واکسن بخریم» و یا «خودمان واکسن تولید میکنیم» و .... را «کُس شعر» بینگارید. زیرا همهٔ این مزخرفاتِ گفتاری فقط جنگهایِ تبلیغاتی هستند که اهدافِ
    گوناگونِ داخلی و بین المللی را نشانه گیری کرده اند که تشخیصِ جزئیّاتِ آنها را به عهدهٔ IQ شماها میگذارم.

    پاسخحذف
  93. بحث کشتن بسیجی هه و انگل ها جدا،
    در مورد ویروس طلایی:
    شاید بگید این نظر انسانی نیست، ولی هرچی بیشتر بمیرن بهتره.
    حالا درسته تو روند کاهش جمعیت تاثیر زیادی نداره ولی خب از هیچی بهتره.
    شاید در دراز مدت موثر باشه.
    مسئله جمعیت چه با وجود رژیم و چه با سرنگونی آن، یکی از مشکلات اصلی این سرزمینه.
    پس هرچی از ساکنین ایران کم بشه، بهتره.



    ختم کلام

    پاسخحذف
  94. سلام کژدم
    ۱. به نظرم این فیلمها از زندان راذفقط برای تزریق ترس در جامعه است .
    ۲. ایران اینتراشغال همانند دیگر جریانها که سرمنشاش در بیت است عامل پخش و انتشار آن شده است .
    ۳. هر روز جلو چشم همه ماموران ملت کتک کاری میکنند با تیر میزنند دیگر عدم کتک و شکنجه در زمدان خنده دار خواهد بود .
    ۴. حکومتی از لو رفتن و انتشار این داستانها میترسد که آن را بطور پنهانی و کم و در موارد خاص انجام داده باشد و در ظاهر حکومت به حقوق بشر پایبند باشد .
    لذا این شوآف برای پرت کردن حواس از مرگ روزانه ۲۰۰۰ نفر یا گرانی جدید که استارتش زده شده است و دلار ۳۰ هزار تومنی
    ۴. کرونا هم که مشخص شده واکسن سینو فارم نه از شرکت تولیدی پکن که از یک شرکت بدون نام و نشان در ووهان خریده که ویال حاوی ویروس زنده است . در واقع تزریق واکسن یعنی ابتلای عمدی که بر این اساس اغلب. کسانی که این واکسن دریافت کردند بیمار شدید و یا روانه دیار باقی شدند . من ویال ها را دیدم حتی یک کلمه انگلیسی هم نیست تمام نچشته ها چینی است. مگر اعدلد لذا تنها توصیه. عدم تن دادن به تزریق واکسن چینی ۲. قرارگیری زیاد در برابر خورشید. ۳. حفظ محدودیت و حفاظت فردی تا نهایت سرحد ممکن

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      نظرِ شما در رابطه با هدفِ این فیلمهایِ منتشر شده (تزریقِ ترس) درست است.
      اینها «هکر» نیستند. بلکه «خودی ها»یی هستند که حدّ اکثر به دنبالِ «سهم خواهی» میباشند.
      امّا انتشارِ اینگونه فیلمها؛ بسیار مؤثر تر از سخن گفتن در بارهٔ «وجودِ شکنجه» است و در افکارِ «غربی ها» تأثیرِ بسیار منفی می گذارد و احزابِ سیاسیِ غرب و دولتهایشان را به «حرکتِ لاک پشتی» وا میدارد.
      لذا اصلاً اهمیّت ندارد که «اسرائیل» ساختارهایِ نفتی را به آتش بکشد و یا اوباشانِ باندهایِ داخلیِ رژیم اینکار را بکنند (خود زنی) و یا از طرفِ مبارزین چنین اقداماتی صورت گیرد.
      اگر از طرفِ «اسرائیل» و یا باندهایِ رژیم انجام گیرد؛ «مقطعی» و «فصلی» خواهد بود. امّا اگر از طرفِ مبارزین انجام گیرد؛ تا سرنگونیِ رژیم ادامه دار خواهند بود.
      امّا ضربه زدن به «منابعِ اقتصادیِ رژیم» به تنهایی کافی نیستند و باید به «منابعِ انسانی» رژیم نیز ضرباتِ هولناک وارد نمود.
      اکنون اوباشانِ نظامیِ رژیم خانواده هایشان را در «مناطقِ مسکونیِ اَمن» اسکان داده و خیالشان راحت است که به «جنده ها» و «توله ها»یشان آسیبی نخواهد رسید. لذا اگر این «مناطقِ امن» را بتوان برایشان به «جهنّم» تبدیل کرد؛ یک «سورپرایزِ بزرگ» خواهد بود و سطح و عُمقِ مبارزه را ارتقا خواهد داد و اوباشانِ رژیم را به «چندباره فکر کردن» وادار خواهد کرد. اینکار را «اسرائیل» و یا «آمریکا» انجام نخواهند داد؛ بلکه اینکار باید به دستِ «اشباح» انجام گیرد.

      حذف
    2. مشکل اینجاست که از کجا باید فهمید که این محل های اسکان کجا هستند

      حذف
  95. سلام کژدم

    واقعا اسمی که برای دارودسته رجوی و عضدی قجر انتخاب کردند منافقین. عالی است. این بیشرف ها کلیپی از جهان آرا و همت برای اعتراض به کم آبی خوزستان پخش کرده اند در . چه منافقینی هستند .

    پاسخحذف
  96. درود کژدم گرامی،
    در ایران نه‌تنها کاری برای جلوگیری از همه‌گیری ویروس نشده، بلکه به‌نظر می‌رسه که به‌طور پنهانی در حال پخش کردن بیشتر این ویروس در میان مردم هستن.

    هدف اول می‌تونه داخلی باشه: این که اعتراضات مردم را با «ترس» سرکوب کنند؛ البته نه با «مشت آهنین» بلکه با «مشت کرونایی».
    هدف دوم که خارجی هست: مظلوم‌نمایی در جامعه‌ی جهانی برای کاهش تحریم‌ها.

    ولی من هنوز نظر شخصی شما رو در رابطه با «واکسن» متوجه نشدم. چرا همان‌طور که این ویروس می‌تونه یک «ویروس طلایی» باشه، واکسن هم نمی‌تونه یک «واکسن طلایی» باشه؟ چرا جبهه‌ی گلوبالیسم این‌قدر واضح در حال پشتیبانی از این «واکسن آزمایشی» هست و به‌زور نظامی هم شده، قرار هست همه رو واکسینه کنه؟
    نظر شخصی من اینه که اگر از افرادی که دچار این بیماری هستند باید دوری کنیم، از کسانی که می‌خوان این واکسن رو تزریق کنن باید «فرار» کنیم. چون ویروس به‌راحتی نمی‌تونه سیستم دفاعی بدن رو دور بزنه و هر کاری خواست در بدن بکنه، ولی برای موادی که با واکسن وارد بدن می‌شه این کار خیلی ساده‌تر هست.
    در مورد انتشار تصاویر هم با نظر ناشناس اخیر موافقم. هدف، نشان دادن روی دیگر گروه رئیسی به مردم هست و ترساندن آنها از اعتراض در مقابل تصمیم‌گیری‌هایی که خواهد شد (شاید با نوع جدیدی الیگارشی قرار هست مواجه بشیم).
    آریو

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود
      اگر شما از من (کژدم) در رابطه با «ویروس» و «واکسن نشنیده اید؛ به این خاطر است که این موضوع برایِ نظریّاتِ من «ارزشِ حیاتی» دارند.
      توصیهٔ من به شما این است که بروید واکسن بزنید و به مزخرفاتی مانندِ «موادِ شیمیایی واردِ بدنِ من میشوند» گوش نکنید. زیرا شما هر روزه ۲ تا ۳ کیلو موادِ شیمیایی را «میخورید» و «می رینید» و یا «ادرار» و یا «استفراغ» میکنید.

      حذف