۱۴۰۱ شهریور ۲۸, دوشنبه

جنبش مدنی در اعتراض به قتل فجیع «ژینا امینی» اصالتِ ملّی دارد.

ارزشِ اعتراضاتِ کنونی به قتلِ زنده یاد «ژینا امینی»؛ بسیار فراتر از جنبشِ دروغینِ «یک میلیون متر پارچهٔ سبزِ سیّدها» است. در آن حرکت هیچ نشانی از «بیداریِ فراگیر» بر علیهِ رژیمِ «تشیّع شنیعه» وجود نداشت. امّا اکنون بخشهایِ وسیعی از مردم در سراسرِ کشور؛ به قتلِ فجیعِ یک «دخترِ کُرد» به خیابانها میریزند. این امر نشانهٔ بسیار خوبی از رشدِ فکری و سیاسیِ جامعه دارد.  آنچه که سالهایِ سال در انتظارش نشسته بودم تا صدایِ بلوچستان در تبریز و صدایِ خوزستان در شمال و صدایِ کُردستان در اصفهان شنیده شود و هر دردی در سراسرِ ایران «دردِ مشترک ملّی» شناخته شود. اینگونه است که یک جامعهٔ پراکندهٔ قومی میتواند به یک «ملّت» تبدیل شود.
مردمِ کُردستان باید ارزشِ این جنبش را بفهمند؛ زیرا نخستین بار است که در سراسرِ ایران مردم با آنها همصدا شده اند.
دانستن و فهمیدنِ این «ارزش» در این نیست که از سایرین سپاسگزاری کنند؛ بلکه باید خود نیز در سایرِ جنبشها فعّالانه شرکت کرده و از پیلهٔ افکار دورانِ «قاضی محمّد» بیرون آمده و احزابِ سُنّتیِ را ترک نموده و اگر نیاز باشد احزاب و گروههایِ نوینی سازمان دهند که حوزهٔ فعالیّتشان سراسرِ ایران باشد.
این «پیشمرگه»هایی که میبینید؛ «نیروهایِ مسلّحِ حزبی» هستند و در آینده به همین «پاسدارها» و «بسیجیها»یِ کنونی تبدیل شده و بلایِ جانِ خودتان خواهند شد. نمونه اش را در کُردستانِ عراق به روشنی میبینید و جنگهایِ حزبیِ دههٔ ۶۰ میان کومله و حزبِ دموکرات نمونه هایِ روشن و مستند از نوعِ ایرانیِ «رفتارِ احزابِ سُنّتی» هستند.
تمامیِ احزابِ دیگری مانندِ «مشروطه چی» و «مشروطه چیهایِ پارلمانی» و «مصدّقیها».... همگی «فسیلهایِ سدهٔ اخیر» هستند و به جز «اهدافِ حزبی» و «منافع حزبی» که بر اساسِ مزخرفاتِ ۹۰ تا یکصد سالِ پیش بنا شده اند؛ همچنان مانندِ «سگهای بازیگوش» به دنبالِ «دُمِ خویش» میدوند.
آنچه که در ایران «فرهنگِ ایرانی» نامیده میشود؛ یک «دروغِ بزرگ» است. زمانی که از فرهنگِ ایرانی سخن میگویند؛ حافظ و سعدی و مولوی و فردوسی را به میان میکشند. در حالی که گفته هایِ این نام آوران؛ را باید «فرهنگِ رویِ طاقچه» نامید. زیرا که در زندگیِ روزمرّهٔ مردم هیچ اثری نگذاشته اند و تبدیل به «فرهنگِ زندگی» نشده اند و در حدّ «سرگرمی» و «لقلقهٔ زبان» چیزِ دیگری نیستند. در کُردستان و آذربایجان نیز مشکل همین است. امّا مشکلِ بزرگتر این است که هیچکس نمیخواهد «خانه تکانی» کرده و خودش را از بندِ این مزخرفات رها سازد.
به اجلاسهایِ سازمانِ ملل توجّه کنید. تقریباً رهبرانِ «کشور مستراحها» با «لباسِ محلّی» در آن حضور پیدا میکنند و به آن افتخار میکنند؛ گویی که اختراع و اکتشافِ بزرگی به جامعهٔ انسانی هدیه آورده اند. امّا عقبماندگی و بویِ عفونتِ کُهنه پرستی؛ حالِ همه را به هم میزند.
اکنون «بخت» درِ خانهٔ «کردستان» را زده است و امیدوارم که این «بخت» درهایِ خوزستان و بلوچستان و خراسان و گیلان و اصفهان و .... را نیز بزند.
درها را به رویِ «بخت» باز کنید.

کژدم

۵۹ نظر:

  1. با سلام به کژدوم و لعنت به امامان زاده شده توسط فاحشه الزهرا جده فاحشه امام ته چاه مستراح جمکران.
    بسیار مطلب درستی بود!
    به امید ایزد زرتشتی ها این دین فاحش و حزب الله فاحشه زاده را با اردنگی از کشور بیرون می اندازیم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. به امید ایزد میزد کاری نمیشه کرد.
      این جنبش با اینکه ارزش ملی داره اما از لحاظ سطح مبارزه ای بسیار ضعیفه. یعنی اپوزیسیونی نیست که بتونه سطح مبارزاتو بالاتر ببره و متاسفانه سرکوب میشه.

      از طرفی نصف جمعیت ایران تورک هستش که به خاطر بازی های تراختور تراختور ( وزارت اطلاعاتی و سپاه) و گندکاری های حاجی پادشاه و پان ایرانیست های قلابی و... که دلایل زیادی داره، ساکت هستند.
      تا زمانی که شهرهای تورک نشین مخصوصا تبریز شلوغ نشه نمیشه گفت جنبش ملیه.

      اگر بر فرض محال، اپوزیسیونی بخواد تشکیل بشه دست کم باید رضایت تورک هارو جلب کنه.


      حذف
    2. من (کژدم) زمانی طولانی است که از تبریز خاج شده ام. در آن زمان «پان تُرک بازی» رایج نبود و تعدادِ کمی نیز که از آنها میشناختم؛ موجوداتِ بسیار کثیفی (از نظر اخلاقی) بودند. برخی از آنها نیز رابطهٔ تنگاتنگ با «سپاه پاچاهارداران» داشتند.
      امّا اینکه بگوییم «تُرکها» موجودیّتی یکپارچه هستند که با یک «سوتِ پان تُرکی» در خانه می نشینند و یا به خیابانها میریزند نیز برداشتی بسیار نادرست است که از طرفِ رژیمِ شیعی و پان تُرکها تبلیغ میشود و مطمئن هستم که در همین اعتراضاتِ کنونی تعدادِ زیادی «تُرک» نیز در میانِ معترضین هستند.
      البتّه از آن زمان تا کنون؛ بافتِ جمعیّتی شهرهایِ آذربایجان نیز به شدّت تغییر کرده است و اکنون بسیاری از ساکنینِ تبریز را روستاییهایِ دور و نزدیک تشکیل میدهند.
      امّا تا جایی که من میدانم؛ مردمِ تبریز بسیار محافظه کار هستند و به زودی واردِ معرکه نمیشوند. در ماجرایِ «پروژهٔ خاتمیِ روسپی زاده» مردم تبریز فریب خورده و در آن ماجرا شرکت کردند؛ سپس فهمیدند که «خاتمیِ قرمساق» یک پروژهٔ حکومتی بوده است و اشتباه کرده اند و پس از آن؛ آنچه که میبینیم «سکوت» است.

      حذف
    3. البته الان چند تا فیلم دیدم که مال همین امروزه که تبریز هم شلوغ شده.
      در مجموع امیدواریم مردم به یک همبستگی برسن

      حذف
    4. اینکه گفتید با «ایزَد میزد» مسئله حلّ نمیشود نیز کاملاً درست است. معمولاً زمانی که مغز و دست و پا از کار می افتند؛ به «الله؛ ایزد میزد» پناه میبریم (Paganism).
      در همین شرایط کنونی نیز اگر فکر کنیم که قرار است رژیم سرنگون شود؛ به اشتباهِ بزرگی دچار خواهیم شد. امیدهایی کذایی بوجود خواهند آمد و سپس به «نا امیدی و یأس» تبدیل خواهند شد و اینگونه است که پس از هر شکست؛ ایجادِ «امیدهایِ نوین» بسیار سخت تر میشوند و به «پایداریِ رژیم» کمک میکنند. در واقع بدونِ اینکه خواسته باشیم؛ گویی که برایِ رژیم کار میکنیم.
      «سیّد شازده شومبول» که از شعارِ دروغینِ «رضا شاه روحت شاد» در این روزه به پوستِ خود نمی گُنجد؛ روزهایِ ۲۷ و ۲۸ شهریور را «عزایِ عمومی» اعلام فرمودند. امّا آنهایی که در خیابانها حضور دارند؛ حتهی به «هیکلِ مبارکش» نیز نریدند. این کثافتها (همهٔ جورج سوروسی ها) دشمنانِ پنهانِ ایران و دوستانِ «رژیمِ کثیفِ شیعی» هستند. برایِ اینکه همگی نوکران و وابستگانِ مؤسساتِ «جورج سوروس» هستند که تمامیِ ثروتِ اوّلیهٔ خود را از «یهودی فروشی» به «اوباشانِ نازیِ آلمان» بدست آورده است. «امیر کبیرِ کونیِ ظریف» نیز در گزارش به مجلس گفت که با مؤسساتِ «جورج سوروس» تماسهایِ مداوم داشته است تا فتیله را پایین بکشند.
      امّا برگردیم به آن جملهٔ طلایی که شما گفتید امّا معنیِ خاصی و یا تعریفِ خاصّی برایش ندارید:
      «اپوزیسیونی وجود ندارد تا سطحِ مبارزات را با ببرد»...
      این جمله حرفِ تازه ای نیست و کژدم در «هنر جنگیدن» (۱۰ سالِ پیش) و سپس در نوشتارهایِ گوناگون از آن سخن گفته است. امّا زمانی که «بالا بُردنِ سطحِ مبارزه» را به صورتِ «مِیدانی» توضیح میدهد؛ همهٔ تان «تو میزنید» و دچارِ سکسکه میشوید.
      اکنون زمانِ «سرنگونی» نیست؛ بلکه «دورانِ تضعیفِ رژیم» است. بارها نیز گفته ام که چکار باید کرد.
      اگر به یاد نمی آورید به نوشتارِ «آتش» مراجعه کنید.
      «آتش» فقط آغازِ کار است.

      حذف
    5. در «ایرانِ کنونی» چیزی به نامِ «اموالِ ملّی» وجود ندارد. بلکه همهٔ کارخانه ها و مؤسساتِ اقتصادی ابزارِ رژیمِ کثیفِ شیعی برایِ غارتِ بیشتر و تأمین مالیِ «بقایِ حکومت» و «سرکوبِ مردم» هستند.
      مثالی میزنم تا «اُلاغها» نیز بفهمند.
      اکنون شهرِ «خرسون» (در یوکرئین) در دستِ روسها است و نیروهایِ یوکرئین برایِ آزاد سازیِ «خرسون» باید بسیاری از سنگرهایِ روسها را مورد حمله قرار دهند. «خرسون» اکنون به «سنگرِ دشمن» تبدیل شده است و باید به هر قیمتی آزاد شود. مسئله دیگر از «اموالِ ملّی» فراتر رفته است و هدفِ اصلی به خاک مالیدنِ پوزهٔ «نادرقلی پوتین» (در ایران به خاک مالیدنِ پوزهٔ «پوشک پوشِ فرزانه») است.
      قرمساقهایی که با این ایده مخالفند؛ برای «روسها و پوشک پوشِ فرزانه» کار میکنند و تا زمانی که عدّه ای «الاغ» از آنها پیروی کنند؛ این ۲ مادرقحبه همچنان بر سریرِ قدرت باقی خواهند ماند و قتلهایِ فجیع و کشتارهایِ دسته جمعی ادامه خواهن یافت و شماها نیز با استکانِ «ودکا» در یک دست و مقداری «پِستهٔ کلّه قوچی» در دستِ دیگر؛ به «کُس شعرهایی» که «اخبار و «تحلیل» نامیده میشوند مشغول خواهید ماند و البتّه همیشه «مبارز و قهرمان» خواهید ماند (جلقِ مبارزاتی).

      حذف
    6. پان ترک را تعریف کنید؟
      در تبریز و آذربایجان پان ترک وجود ندارد.یک اصطلاحی را انداختند سر زبانها،هرکسی که خواست از حقوق پایمال شده حرف بزنه برای سرکوب طرف از برچسب پان استفاده میکنند.برعکس آنچه که عملا دراین مملکت وجود دارد،پان فارسیسم و پان ایرانیسم هست.

      حذف
    7. «پان» در دنیایِ سیاست؛ به جریانهایی سیاسی اطلاق میشود که تلاش میکنند بر اساسِ «قومیّت» و یا «هم زبانی» و یا «قومیّت و هم زبانی»؛ کشوری تشکیل دهند.
      «تُرکهایِ عثمانی» و «روسها» در این تعریف می گُنجند.
      اگر «تُرکهایِ ایران» نیز چنین اندیشه ای در سر داشته باشند؛ میتوان آنها را «پان تُرکیست» نامید. گروههایی در ایران هستند که چنین سنگی را بر سینه میزنند و «کُردها» را «تروریست» مینامند و همشهریهایِ خود را که زبانِ فارسی را دوست میدارند را «خائن» مینامند و به احتمالِ قوی در صورتِ رسیدن به «قدرتِ سیاسی» آنها را سرکوب خواهند کرد و فتوایِ قتلشان را نیز صادر خواهند فرمود. این لَحنِ کلام؛ آنها را «لو» میدهد. هرچند که «پان تُرک» بودنِ خود را انکار کنند و روزی ۵۰ بار «غُسل» کنند.
      اگر شما نیز به چنین افکاری پایبند هستید؛ حتماً «پان تُرک» هستید. امّا سخنِ شما در این رابطه که «پان ایرانیسم» وجود دارد؛ کاملاً درست است. «پان ایرانیستها» جریانی «فاشیستی» هستند که تنها به «چهارچوبِ ارضی» می اندیشند و مانندِ «هیتلر» و «پان تُرکها» و «روسها» از کشتارِ هم میهنانِ خود نیز اَبایی ندارند.
      «کُرد»هایی نیز که به «کشورِ کُردستانِ بزرگ» می اندیشند؛ در همین «لجنزار» می گُنجند و میتوان آنها را «پان کُرد» نامید و در حالی که کثافاتِ درگیریهایِ قبیله ای و عشیره ای همچنان از سَر و پایشان می ریزد؛ جارو به دُمِ خود بسته و میخواهند «کشورِ گستردهٔ کُردستان» بسازند (موشه تو سوراخ نمی رفت... جارو به دُمبِش بسته بود). که اگر سوادِ خواندن و نوشتن داشته باشید میتوانید تاریخچهٔ «جمهوریِ آذربایجان» (فرقهٔ کیرلیسیِ روسیِ «پیشه وری») و «حزب دموکراتِ کُردستان» را بخوانید و ریشهٔ «استالینیستی - روسیِ آنها» را پیدا کنید.
      «پان فارسیسم» چیزی است که وجود ندارد و به احتمالِ زیاد به خاطرِ «بی سوادیِ سیاسی» به شما «تزریق» شده است.
      امّا آنچه که هرگز به وجودِ آن متوجّه نشده اید؛ وجودِ «پان شیعه گری» (پان شیعیسم) است که در ۵۰۰ و چند سالِ اخیر؛ همهٔ شیرازه هایِ «ساختنِ تمدّن» در ایران را تارانیده است و اگر میبینید که «تبریز» در مقایسه با «مهاباد» و «سنندج» و «زاهدان»؛ در وضعیّتی بسیار بهتر قرار دارد؛ به این دلیل نیست که تبریزیها «انشتین» هستند؛ بلکه تنها و تنها به این خاطر است که زیرِ چماق و شمشیرِ «قزلباشها» به دینِ مُبینِ «شیعه گری» ایمان آوردند.
      «رضا شاه» یک «شیعهٔ زنجیر زن» و «سینه زن» بود.
      پسرش نیز «کمر بستهٔ رضا اسهال و استفراغی» و نوکرِ دست بستهٔ آخوندهایِ «دیانتِ شیعه» بود (حاجی پادشاه «تهران مِهر»).
      حال میتوانید ریشهٔ «پان ایرانیسم» را به وضوح ببینید. اگر مشکلی در «دیدن» داشتید؛ در خدمتتان هستم.

      حذف
    8. اینجا نیامدید که «مَتَلکی»بپرانید و فرار کنید؛ بلکه باید مسائلِ مهمّ را مطرح کنید تا بررسی شوند.
      اگر فرار کردید؛ خودتان بهتر میدانید که چیستید؟؟؟!!! ... و .... کیستید؟؟

      حذف
    9. پان فارس وجود ندارد:
      اما هر چیزیکه فکرکنی از سنگ توالت گرفته تا ماشین اسمش« پارس» هست. تمام منابع و ثروت و سرمایه مملکت به مناطق آنها سرازیر میشود.فرهنگ و زبان فارسها تحمیل میشود.حق خود میدانند ما در شهر خود در جمعی که یکی از آنها حاضر است بین خودمان به زبان آنها صحبت کنیم.اکثر مقامات بلندپایه از آنهاست.در خارج تمام دستاوردهای دیگران را بنام persian معرفی میکنند.اسم مناطق جغرافیایی را به فارسی تغییر میدهند...حالا چه فرقی میکند اسمش پان ایرانیست باشد یا پان فارسیم.

      حذف
    10. اینکه گفتم شما «بیسواد» هستید؛ کاملاً درست است و حرفهایی را «طوطی واری» تکرار میکنید که گویی چشمهایتان کور است و واقعیّتها را نمیبینید.
      آنجاهایی که بخشِ بزرگی از ثروتِ ملّی به آن سرازیر میشود را سالها پیش «کشورِ تهران» نامیدم. در «کشورِ تهران» اگر اشتباه نکنم؛حدّ اقل ۴۰٪ جمعیّتش «تُرکها» هستند. این امر از زمانِ «حاجی پادشاه تهران مهر» شدّت گرفت. در زمانِ رضاشاه هنوز «خان خانی» حاکم بود و ایرادِ زیادی به ایشان نمیتوان گرفت.
      شما لطف کنید در همین وبلاگ پیدا کنید که مسئلهٔ «کشورِ تهران» چند سالِ پیشِ مطرح شده است.
      امّا بیایید از «فرهنگِ تُرکها» نیز سخنی بگوییم.
      آیا میتوانید «فرهنگِ تُرکی» را اندگی به صورتی بازتر و به صورتی «ملموس» توضیح بدهید که چه چیزی است؟ تا حتّی «ملکوتی» هم بفهمد؟
      پس از توضیحِ ملموسِ «فرهنگِ تُرکی»؛ به اختراعاتِ تُرکها و کُردها و بلوچها و لُرها و فارسها نیز اشاره فرموده و بویژه «دانشمندانِ تُرک» را معرّفی کنید که «فارسهایِ پدرسوخته» آنها را از دستِ «تُرکها» قاپیده اند.
      اصلاً بیایید تمامیِ «نام آورانِ تُرک» (از همان زمانِ آغازِ تمدّنِ مشعشعِ تُرکی) را نام ببرید که کاری شگرف کرده اند و فارسهایِ پدرسوخته آنها را به اسمِ خود چاپ زده ند.
      اگر اینگونه سخن نگویید؛ حرفهایتان در حدّ «نِق زدنهایِ عمّه کُلثوم» (حرفهایِ خاله زَنَکی) باقی خواهد ماند و حتّی ارزش منتشر کردن ندارند.
      دفعهٔ بعد که می آیی؛ «چادرِ سکینه سولطان» را از کمرت باز کُن و مثلِ «آدمِ باسواد» حرف بزن.
      و یا اینکه اصلاً نیا.
      اگر نیامدی.... یعنی اینکه اندازهٔ «گاو» هم نمیفهمی.

      حذف
    11. البتّه فکر نمیکنم که ظاهر شدنِ یک «نئونازیِ پان ایرانیستِ اطّلاعاتی» و سپس ظاهر شدنِ یک «پان تُرکیستِ خاله زنکی» تصادفی بوده است.

      حذف
    12. ۲ نظرِ مزخرف فرستادی که هیچ ربطی به پرسشهایِ من از شما نداشتند و آنها را حذف کردم.
      نامِ تمامیِ «نام آورانِ تُرکِ آذربایجان» را بنویس و توضیح بده که به چه دلیل نامدار شده اند.
      اگر چنین نامهایی نداری؛ برو «فرهنگِ با شکوهت» بگذار درِ کوزه.
      چرا نامِ مرکزِ آذربایجانِ شرقی «تبریز» (نامی فارسی) است؟ چرا اسمش را عوض نمیکنید؟
      چرا نامِ آن خطّه «آذربایجان» (نامی فارسی) است و نامِ دیگری سراغ ندارید که عوضش کنید؟
      چرا بسیاری از کلماتی که در «ترکی» بکار میبرید «عربی - تاتی» است و احمقانه فکر میکنید که «تُرکی» هستند؟
      فارسها و کُردها نیز به همین حماقت دچار هستند و شما در این حماقتها تنها نیستید.
      به این پرسشها پاسخ بده؛ تا برویم به دنبالِ پرسشهایِ دیگر.
      و گرنه اگر باز هم مزخرفات بفرستی؛ منتشر نمیکنم.

      حذف
  2. سلام کژدم.
    تبریز و زنجان جانانه به میدان آمدند . فقط خوزستان و باوچستان بی صدا هستند .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام ناشناس
      این جنبش؛ «نخستین جنبشِ ملّی» در ۴۳ سالِ اخیرِ ایران است. من ایمان دارم که مردمِ آذربایجان این مسئله را کاملاً درک میکنند و مانندِ «سِیلهایِ خروشان» به این جنبش خواهند پیوست.

      حذف
  3. آینده متعلق به کسانی هست که فارغ از جنسیت،مذهب، محل تولد و... هر روز، رقصان در حال در آفرینش ارزش ها و ابزارهای نوین برای قدرداني از زندگی هستن.

    پاسخحذف
  4. حیف شد که اجازه دادن زنده بمونه
    https://mobile.twitter.com/1500tasvir/status/1572281542579458049

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. به هر کسی که دسترسی دارید بگویید که از «بمبهایِ وایتکس» استفاده کنند. بسیار کم هزینه و بسیار مؤثر است.
      ۱- یک لامپ معمولی را از تَهِ آن سوراخ کنید.
      ۲- وایتکس را به آن تزریق کنید.
      ۳- تَهِ سوراخ شده را با قیر و یا چسب دوقلو ببندید.
      اکنون یک نارنجک «واتکس» دارید.
      در صورتِ اصابت به هدف از همهٔ «زِرِه ها» نفوذ کرده و بدنِ هدف را بدونِ درد میسوزاند. آن مأمور برایِ همیشه از صحنه خارج میشود. زیرا تا رسیدن به بیمارستان و شستشو؛ بخشِ وسیعی از پوستش را از دست میدهد که قابل ترمیم نیست. استنشاقِ گازِ کُلُر نیز نیروهایِ امنیتی به فرار وا میدارد.

      حذف
  5. درود
    کژدم تحلیل های من از همون روز هایی که نوشتم اصالت داشتن و هنوزم دارن.
    ایران،ترکیه و روسیه رو بعنوان مثلث طلایی رهبران choas برای گذر از بحران جهانی به گایش جهانی معرفی کردم.اتفاقات این سه کشور رو تو سه چهار سال آینده دنبال کنین تا اراده قدرتمند الیت ها در شکل دادن choas در سطح جهانی رو شاهدش باشین.
    فروپاشی اقتصاد چین/سقوط دلار/حمله تایوان/فروپاشی روسیه و اتحادیه اروپا/جنگ اتمی تو خاورمیانه/ورشکستگی بانکها/سقوط بازارهای مالی....همه ی این سناریوهای نه چندان دور از انتظار حاکی از پایان ساختارهای کهن و شروع عصر نوین در زندگی انسانهاست.تو سلسه مطالب هم گفتم از درون نبردها در نهایت نسل جدیدی شکل میگیره که رهبران آینده هستن.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود
      برو درِ خونهٔ خودت بازی کُن. قصّه هایت را هم برای بسیجیها تعریف کُن.

      حذف
  6. در رابطه با ایران نظر من اینه تمام این جریانات بر سر گاز و منابع انرژی داره اتفاق میوفته.توضیحش یکم طولانیه ولی با ادامه پیشروی ایران تو عضویت در سازمانهای شرقی، جنگ خارجی هم بسیار محتمله.مخصوصا الان که نیاز شدیدی به انرژی در اروپا وجود داره.من مطمئنم اعراب تو این نبرد شرکت نمیکنن و هنوز زخمی که اوباما بجا گذاشته رو فراموش نکردن باید دید اسرائیل چقدر توانایی تو خودش میبینه.(جنگ حزب الله خودش گویای قضیه هست)
    من اگر بگم مهسا امینی بازسازی سناریوی جورج فلوید تو ایران هست همه از من دلخور میشن و شکلی رفتار میکنن که گویا من دشمن این کشورم.چقدر مردم میخوان تو زمین دشمن تلفات بدن زمانی که هیچ ساختاری برای ملاقات با آینده آماده نکردن؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. معمولاً «مردم» چیزی را طرّاحی نمیکنند. این «طرّاحان» هستند که «ساختارِ نوین» را طرّاحی میکنند و «مهندسین» آنرا میسازند و «مردم» همیشه فقط «کارگران» هستند.

      حذف
    2. در آینده «روباتها» جایِ مردم را میگیرند. دیگر نظریّه هایِ مزخرفی به نامِ: «اِی وای... جامعه دارد پیر میشود» و «اِی وای جامعه دارد خیلی جوان میشود» وجود نخواهند داشت.
      این تئوریهایِ مزخرف؛ باعث شدند تا جمعیّتِ جهان به بیش از ۸ میلیارد نفر برسد. همهٔ بحرانهایِ موجود به خاطرِ این نظریّه هایِ احمقانه و «رُشدِ سرسام آورِ جمعیّت» است. زیرا جوامع انسانی را «شارلاتانها» اداره میکنند.

      حذف
  7. ایران فقط فاحشه ی بین المللی هست که همیشه مشتریان پر و پا قرصی داشته.ایرانیان هم در گذر زمان ثابت کردن که هیچ ارزش وجودی ندارن.اون کسی هم که ارزش وجودش رو نمایان کرد دویست سال پیش تو تبریز تیربارون شد.بقیه صحبت‌ها هم حول مفاهیم دوران دایناسور ها میچرخه.زمانی که طاهره قرة العین کشف حجاب کرد این شیوه ی مبارزاتی بسیار قدرتمندی بود که تمام زنان رو تحت تاثیر قرار می‌داد و بنوعی اعلام جنگ علیه قوانین کهن محسوب می‌شد.الان که اکثریت جامعه حجاب رو باور ندارن و کسی روسری به سر نداره آتیش زدن روسری تو رشت تبدیل میشه مبارزه علیه حکومت و قدم برداشتن به سمت آینده؟شعار مبارزاتی میکشم میکشم آنکه خواهرم را کشت رو حتما شنیدید کسی پرسیده شخصی که بدنبال کشتن هست چه نیازی به شعار دادن داره؟نیروهای حکومتی رو بیشرف خطاب میکنین ولی من اجازه ندارم این سوال رو بپرسم تا حالا چند نفر از شما قدمی در مسیر شرافت انسانی برداشتین که اونها رو بیشرف خطاب میکنین؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آن «باب» کشته شد و «طاهرهٔ همیشه قرّةالعین» با «روسری» کشته شد. آنها از «ملاقات باآینده» سخن میگفتند.
      «نخست زادگان» همیشه در میانهٔ آتش میرقصند.
      اکنون «بابی دیگر» باید.
      آه نکشید. به زمین و زمان فحش ندهید.
      عمیقتر بیندیشید.
      حتماً از این میان «بابها» برخواهند خواست.

      حذف
  8. همیشه باید عدّه ای «پشت بامهای ساختمانهایِ بلند» را تسخیر کنند تا از ورود «تک تیر اندازها» برای کشتارِ مردم جلوگیری کنند. این افراد باید حدّ اقل به «سلاحهایِ سرد» و در صورتِ امکان به «سلاح گرم» مسلّح باشند. پس از گرفتار کردنِ «تک تیر اندازها»؛ آنها را به خیابان پرت کنید تا دیگر اوباشانِ تک تیر انداز نیز بدانند که چه سرنوشتی در انتظارشان است و از دستورات سرپیچی کنند.
    هرگونه مباشات و دلرحمی با این اوباشان؛ آنها را جَری تر میسازد.

    پاسخحذف
  9. هنوز میبینید که با اینکه «کژدم» بیش از ۱۰ سالی که با او آشنا شدیه اید؛ پیرتر شده است. امّا «حسّ بویایی» و شیوهٔ «دیدنِ کژدم» هنوز «زنگ نزده» است و فرقِ میانِ «جنبشِ ملّی» را از «پروژه هایِ فرمایشی» و «عصبانیّتهایِ مالی»(جنبش بنزین؛ کامیونداران؛ آموزگارانِ نمرهٔ امتحانی فروش)؛ تشخیص میدهد.

    همچنان «دود» از «کُنده» بلند میشود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم گرامی با درود و خسته نباشید،
      خوانندگان نوشته‌های شما هم در این ده سال مثل خودتان پیرتر شده‌اند. اما پیرتر شدن به خودی خود اهمیتی ندارد چون یک روند قانونمند بیولوژیک است. مهم اینست که آدمی حتی در سالخوردگی همواره «جوان‌ذهن» بماند. جوانی ذهن به آنست که آدمی از نظر فکری منعطف باشد و دچار جزمیت نشود، خطاهای خود را بپذیرد و از آنها بیاموزد، در سطح امور و پدیده‌ها نلغزد بلکه به عمق آنها نفوذ کند، خطر کند و همواره مستقل بیندیشد زیرا استقلال فکر امتیاز آدم‌‌های قوی و بی‌باک است و چنین آدمی ـ به قول نیچه ـ از آن بیم ندارد که بگوید: حکم من، حکم من است و دیگران را به آسانی حق دستیابی به آن نیست! فقط با چنین کمان کشیده‌ای است که می‌توان به دورترین آماج‌ها تیر پرتاب کرد.
      با آرزوی تندرستی و در انتظار نوشته‌های شما در ده سال بعدی!
      شهاب

      حذف
    2. درود بر شما شهاب گرامی
      دیدنِ منظرهٔ «مُرداب» برایِ مدّتهایی طولانی؛ مرا بسیار خسته کرده بود. اکنون دیدنِ «نخستین منظرهٔ دریا»؛ بارِ دیگر مرا به «وَجد» آورده است.
      «یاد شدن» از طرفِ «فرهیخته ای مانندِ شما»؛ مایهٔ دلگرمی است.
      سپاس

      حذف
  10. https://tinyurl.com/mryxanhj

    جنگی که قرار بود ۲۴ تا ۷۲ ساعت پایان یابد؛ پس از ۷ ماه «نادرقلی پوتین» را به این روز انداخته است.
    «نادرقلی پوتین» و اوباشانِ اطرافَش با این رفتارِ دیوانه وار؛ «مرگِ پیش رَسِ خود» را اعلام میکنند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم لینک ارسالی مشکل داره

      حذف
    2. سپاس از تذکّر شما. احتمالاً «ایران اینترنشنال» آن مطلب را حذف کرده است.
      لینکِ دیگری را منتشر میکنم که مربوط به همان مطلب است:
      https://tinyurl.com/3m5yunm8


      حذف
  11. به رفتارِ «اسرائیل» و آقایِ «منشه امیرِ ایران دوست»(عاشق سینه چاکِ ایرانیان) نگاهی بیندازید.
    دیگر از «عملیّاتهایِ ضدّ رژیمِ شیعی» خبری نیست. در حالی که ایرانیان بیش از همه وقت به این عملیّاتها نیاز دارند.
    «اسرائیل» همچنان به وجودِ «رژیمِ شیعی» نیاز دارد تا «پیمانِ ابراهیم» را حسابی «جوشکاری» کُند. عملیّاتهایِ «چمن زنی» اسرائیل؛ نیز فقط برای ایجادِ «توازنِ قوا» است.
    اروپاییها و اوباشانِ «حزب دموکراتِ آمریکا» (باندهایِ امام حسین اوباما - جو بایدنِ خرفت) و همچنین دار و دسته هایِ «جمهوری خواه» (حتّی دار و دستهٔ ترامپ) در رابطه با بر سرِ کار ماندنِ رژیمِ شیعی با «اسرائیل» هم داستانند.
    حسابِ «روسهایِ نئونازیِ پوتینی» و «ژی جین پینگ نئو نازیِ چشم بادامیها» نیز از آفتاب روشنتر است.
    اکنون مردمِ ایران باید بفهمند که در رابطه با سرنگونیِ رژیمِ شیعی؛ تنها تر از «گُرگهایِ زخم خوردهٔ تنها» هستند.
    اگر همهٔ ایرانیان با اتّحادی از «جان و دِل» این رژیمِ کثیف شیعی را سرنگون کنند؛ خواهند دید که همهٔ دشمنانِ خارجیِ آنها؛ برایشان مانندِ «سگهایِ نیازمند به غذا» برایشان «دُم تکان خواهند داد».
    ایرانیان پس از پیروزی باید بدانند و بفهمند که پس از «پیروزی» به «کدامین سگ» و در ازایِ چند بار «دُم تکان دادن» باید غذا بدهند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این «بی شرفها» با اینکه خود را «اِلیتهاي جوامعِ خود» می پندارند؛ امّا از یک مسئلهٔ بسیار مهمّ غافل هستند و آن اینکه:
      «امروز» فقط «یک روز» است.... امّا «فرداها» بسیارانند.

      حذف
    2. همهٔ «دَرهایِ امید به بیگانگان» را به رویِ خود ببندید.
      این «امیدهایِ واهی» مانندِ «اُمید به خدایان» است. گویی که بر سرِ یک «گور» نشسته و گریه میکنید و از آن «گور» شفا میخواهید.
      به خودتان اتّکا کنید..... به خودتان اتّکا کنید ... و هزاران بار «فقط به خودتان اتّکا» کنید.

      اینگونه است که یک «جنبشِ ملّی» آفریده میشود و یک «ملّت» شکل میگیرد.

      حذف
  12. https://mobile.twitter.com/alikhani_javad/status/1572269386131714048

    پاسخحذف
  13. شاید بهتر باشد که به جایِ مزخرفی به نامِ «یارِ دبستانی من» که سرودِ مشهورِ روسپی زاده هایِ اصلاح طلبِ جویایِ دورانِ طلایی خمینی بی شرفِ «نوزادِ شیر خواره باز»؛ این ترانهٔ زیبا سرودِ جنبش شود:

    https://tinyurl.com/34hmajj8

    پاسخحذف
  14. اگر دقّت کرده باشید؛ دیگر از «الله اکبر»هایِ شبانهٔ «قرمساقهایِ اصلاح طلب» خبری نیست.

    پاسخحذف
  15. https://mobile.twitter.com/1500tasvir/status/1572389242533474304?cxt=HHwWgMDTne3rn9IrAAAA

    صحنه زیباتر از این

    پاسخحذف
  16. با تداوم اعتراضات، احتمال داره بدنه ارتش به مردم بپیونده؟

    چون همین دیشب تو خیلی از شهرها از نیروهای خارجیه مزدور برای سرکوب استفاده کردن

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. چشم بر افسانهٔ «ارتش» ببندید. این قرمساقهاي فرماندهانِ آنچه که «ارتش» نامیده میشود؛ همگی «دیّوسهایی مانندِ سپاه» هستند.
      امّا امکانِ فرارِ سربازان و سرپیچی از دستورات در رده هایِ میانی و پایینِ ارتش وجود دارد.

      حذف
    2. فرماندهانشون که همه سپاهی هستن. منظورم همون کادر میان رده و پایین رده و سربازا بود.

      امروز «کلاه سبزهای» ارتش رو هم آورده بودن ( خودم شخصا دیدم)

      حذف
    3. یک پیامی هم دارم برای اون رضا پهلوی کسکش:

      آخه مادر قحبه مردم چجوری با دست خالی و بدون سازماندهی خیابون هارو نگه دارن؟؟!
      توی بی خایه نکردی بری جلو سازمان جنده ( ملل) اعتراض بکنی؟ یعنی از اون داریوش مفنگی هم کمتری؟!!

      اینجا دارن مردمو قتل عام میکنن. تنها کاری که تونستیم انجام بدیم ایجاد راهبندان بود تا شهر شلوغ بشه.

      حذف
  17. پیامی به خاک بر سرهایی که خود را «مدافعِ مردمِ کُردستان» مینامند:
    بی شرفهایِ «مُفت خور» نشسته بر صندلی رهبریِ «حزب دموکراتِ کردستانِ ایران» و «کومله» آنقدر شعور ندارند که تا بفهمند: زمانی که مردمِ آذربایجان فریاد میزنند «آذربایجان اویاخدی... کوردوستانا دایاخدی» ... یعنی اینکه ای «دموکرات» و «کوملهٔ »بی شرف.... بیاید و کمک کنید.... اگر امروز نیایید... پس چه زمانی خواهید آمد؟
    بعد از سرکوبِ گسترده و کشتارهای بعدی عمیقتر در لانه هایِ کثیفتان فرو خواهید رفت؟ و از پولی که رژیمِ شیعی برایِ ساکت ماندنتان توسّط «طالبانیها» به شماها میپردازد ارتزاق خواهید کرد؟
    اگر شرافتی دارید.... اکنون زمانِ به میدان آمدن است.

    پاسخحذف
  18. اگر مردم بتوانند تا ۱۰ روز به تظاهراتها ادامه دهند و عقب نشینی نکنند؛ شاهدِ تغییراتِ بسیار مهمّی خواهیم بود. امّا اگر عقب نشینی کنند؛ شاهد سرکوبهای شدید خواهیم بود و برایِ آغازِ دوباره باید بازهم از صفر شروع کرد.

    پاسخحذف
  19. https://mobile.twitter.com/Artemis_part/status/1572856494642843649

    پاسخحذف
  20. https://mobile.twitter.com/Pictures0Yemen/status/1573019028234575872

    پاسخحذف
  21. کژدم با همه ی این صحبتا الان کدوم جریان تو دنیا در حال حرکت به سمت آینده هست؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تکلیف ما چیه؟فقط یک مهره سرباز تو شطرنج رسانه ها و سیاستمداراییم؟

      حذف
  22. این پست تلگرام رو‌نگاه کنید

    https://t.me/Depopulate/1679

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مزخرفات انتهایی ندارند.
      زمانی که شخصیتهایِ «افسانه ای» و «کارتونی» را تبدیل به «موجوداتِ فضایی» میکنند که با مردم تماس میگیرند و مزخرفی به نامِ «عرفانِ کهکشانی» میسازند.
      انتظارِ همه چیز را داشته باشید

      حذف
  23. من با نگاهی که خودم به ایران دارم بارها نوشتم و بار دیگه هم میگم چیزی به اسم ج ا وجود نداره.
    ج ا دشمن ساخته شده(دشمن فرضی) توسط کسایی هست که پشت پرده این حکومت منابع این سرزمین رو دارن چپاول میکنن.
    این افراد با ضریب iq نبستا بالا همه افراد رو تو گروه های مشخصی تعریف میکنن و هیچکسی خارج از این چهارچوب‌ها نمیتونه قرار بگیره.
    (طرفداران جمهوری اسلامی/مخالفان جمهوری اسلامی) ولی من از سنین بسیار کمی متوجه ام که هر دو گروه دارن از یکجا هدایت میشن و منابع مالی مشترکی دارن.
    الان تمام اتفاقات در عرصه جهانی به سمت پیاده کردن زندان چین در سطح جهانی هست.چین در واقع اولین کشوری بوده که تونسته هیچکارگان در مقیاس میلیاردی کنترل کنه.( اولین آزمایش موفق)بعد شاهد همه گیری کرونا و قرنطینه اجباری مردم بودیم(دومین آزمایش موفق) و در نهایت مراحل آخر هم حذف فیزیکی هست که الان داره اتفاق میفته(شبیه به داستان کمدی الهی طراحی شده).حذف فیزیکی نیروهای مردمی و پلیس ها و بسیجی و آخوندها و...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما که حتّی از ظریبِ هوشیِ این گروهِ پشتِ پرده نیز آگاهی دارید؛ لطفاً این «خدایانِ پشتِ پرده» را یا نام ببرید و یا بگویید که از کجا هستند؟
      نظریّه های «توطئه» همان تکرارِ افکارِ مزخرفِ «Paganism» در دنیایِ سیاست است.
      سخنانِ شما را در حدّ داستانِ «هری پاتر» میتوان پذیرفت.

      حذف
    2. کژدم حالا کمی صبر کنیم.شما با نگاه شمنی به جریان مبارزه نگاه کنین من هم با نگاه پگانی.نتیجه اش بعد مشخص میشه.

      حذف
    3. به جایِ قصّه پردازی و «حواله به روزِ قیامت»؛ ادّعایِ خود را مستند کُن. بگو این «مادرقحبه هایِ مشخّص» این برنامه را ریخته اند.

      حذف
  24. حتماً خوانده اید و یا حدّ اقلّ شنیده اید که «علی» (امامِ اوّل شیعیان)؛ زمانی که درمانده می شد؛ سر در چاه فرو میکرد و فریاد میکشید.
    این رفتار یک رفتارِ «جادوگرانهٔ Pagan » است که از «خدایان» و یا «Mother Earth» درخواست کمک میکنند.
    در پایان نیز «Mother Earth» تقاضایش را قبول کرد و جسدِ «علی» را پذیرفت وجسدش در مکانی نامعلوم توسط «حسن» و «حسین» دفن شد (مانندِ چنگیز خان) تا مردمِ داغدیده توسّط این موجودِ کثیف جسدش را بیرون نکشند و تکّه پاره نکنند.
    من (کژدم) مطمئن هستم که خواستگاریِ «محمّد» (پیامبر مسلمانان) از «عایشهٔ ۶ ساله» نیز با تجویزِ «جادوگرانِ Pagan» انجام شده است که به او وعدهٔ «پسرِ کاکل زری» از «عایشه» را داده بودند.
    تاریخِ «Paganism»؛ تاریخِ «گَند و کثافات و خرافات» است.
    این گند و کثافت سپس به «ادیان» که ارمغانِ شارلاتانهایِ مدّعی «رابط خدا با مردم» بود تبدیل شد.
    «Paganism» هنوز بسیار فعّال است و توسّط «یهودیّت» و «مسیحیّت» و «اسلام» و بویژه «شیعه گری» و «هندوئیسم»؛ رهبری میشود.
    «تئوریهایِ توطئه» نیز همان «Paganism» در دنیایِ سیاست است.
    مزخرفاتِ «عرفانِ کهکشانی» «عرفانِ حلقه»؛ «عرفانِ بَذرِ ستاره ای»؛ «صوفیگری در همهٔ اشکالِ آن» همگی اَشکالِ جدید این «گَند زار» هستند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. https://tinyurl.com/2vf9jsve

      سورهٔ «والعادیات»؛ یکی از نمونه هایِ آشکارِ یک «شِعرِ Pagan» است و «محمّد» در این «شعر»؛ به «اسبها» سوگند میخورد که «انسان» «ناسپاس» است.
      این شعر مانندِ «بایاتی»هایِ «تُرک»؛ بخشِ نخستش با بخشِ آخرش رابطه برقرار نمیکند.
      «بایاتی ها»یِ تُرک (دوبیتی ها) بخشِ نخستش بسیار بی معنی و مزخرف است و سخنِ اصلی در بیتِ دوّم گفته میشود.
      سورهٔ «والعادیات» نیز در نگاهِ نخست چنین به نظر میرسد. امّا اینچنین نیست؛ بلکه برخلافِ «بایاتی ها»؛ بخشِ نخستِ آن کاملاً «Paganism»(باورهایی که به بُت پرستی مشهورند) را به نمایش میگذارد.
      «سوگند به اسبهایِ نفس زَن».....
      «الله» به کدام گوری رفت؟
      «Pagan»ها در بسیاری از مواقع به موجوداتِ طبیعیِ «مربوط به موضوع» سوگند میخورند و یا به «خدایانِ مربوطه به موضوع» سوگند میخورند.

      حذف
    2. دینِ «شیعه گری» بازگشتِ کامل به «Paganism» خالص و ۲۴ عیار است. از «گور پرستی» و «شفا خواستن از گورها و استخوانهایِ پوسیده» بگیر تا «لیس زدنِ خاک» و «سینه خیز رفتن» و «پیاده رویِ عاشورا» برایِ زیارتِ یک «گورِ قلّابی»و بوسیدن و لیسیدنِ «آهن پاره هایِ ضریح».
      این دین (شیعه گری)؛ هیچ ربطی به اسلام ندارد؛ بلکه به قولِ مسلمانان (سُنّی ها)؛ یک چرخشِ ۱۸۰ درجه به سویِ «عصرِ جاهلیّت» است.
      دیانتِ «شیعه گری» شاخه ای از اسلام و یا عضوی از اسلام نیست؛ بلکه یک «زگیلِ بیمارگونه» است که بر رویِ اسلام روئیده و از آن ارتزاق میکند.

      حذف