۱۴۰۳ تیر ۹, شنبه

از انتخاباتِ حِزبی آمریکا چه می آموزیم؟

 چند ساعتِ پیش شاهدِ مناظرهٔ جو بایدن و ترامپ بودیم. مناظره ای که مردمِ عادی از جُزئیّاتِ مسائلی که در این مناظره مطرح شدند؛ هیچ دَرکی ندارند و به همین دلیل پُرسشها و پاسخها در حدّ «شعار دِهی» و «وعده هایِ مجّانی» می مانند و هیچگونه «سازمانِ حقیقَت یابِ غِیرِ حزبی» نیز وجود ندارد که راست و دروغهایِ کاندیداهایِ حزبی را نشان دهند و  پس از انتخابات؛ مردم باید ۴ سال صبر کنند تا ببینند که چه بَر سَرشان خواهد آمد و آیا تأثیرِ مثبتی در زندگیشان رُخ می دَهد؟ یا نَه؟
بارها گفته ام که تمامیِ فلسفه ای که در پُشتِ «اندیشهٔ دموکراسی» خوابیده است اینکه: «دموکراسی» به مردم اجازه می دَهد تا برایِ «احقاقِ حقوقِ شهروندیِ خود» بدونِ سرکوب شدن؛ مبارزه کنند. امّا مشکِلِ اصلی این است که بخشی از «حقوقِ اساسیِ شهروندی» مانندِ «مالکیّت بر زمین» به عنوانِ یک «اصلِ تغییر ناپذیر» که عدّه ای را به «زمیندار» و عدّه ای دیگر را «بی زمین» تعریف کرده است و بخشِ بُزرگی از اقتصاد را که تأثیری «کُشَنده» بر اقتصاد دارد به عنوانِ «قانونِ» تثبیت کرده است و هیچ دلیلِ قانع کننده ای در پُشتِ این «قانونِ سُنّتی» وجود ندارد. لذا اگر یک شهروندِ «بی زمین» را متّهم به «وطن فروشی» بکنید؛ میتواند بگوید که «وطن چیست؟» چرا در این «وَطَن» عدّه ای «بی وطَن» (بی زمین) هستند؟ مگر زمین را میتوان «تولید» کرد که تا بتوان خود را «مالکِ آن» دانست؟ گویی که بگوییم؛ عدّه ای صاحِبِ «هوا» هستند و آنرا به «قانون» تبدیل کرده و آنهایی که «هوا» ندارند؛ باید آنرا بِخرند و البتّه آزاد هستند که برایِ داشتنِ هوا؛ مانندِ بَرده ها کار کنند تا بتوانند «هوا» بخرند؟؟!! 
قانونِ مالکیّت بر آنچه که توسّط افراد و یا گروههایی از جامعه «تولید» میشوند کاملاً دُرُست است؛ و چرخهٔ اقتصادی بر رویِ همین اصل استوار است و اگر مالکیّت بر «تولید» را لَغو کنیم؛ به همان سَرنوشتی دچار می شویم که در کشورهایِ کمونیستی تجربه شده است و نتیجه ای به جُز «عقب ماندگیِ ملّی» در همهٔ عرصه ها نداشته است.
آیا میتوان زمین را تقسیم کرد و به همه داد تا همگان «زمیندار» شوند؟ البتّه میتوان چنین قانونی را تصویب نمود؛ امّا راهِ حلّ استراتژیک نیست. در ماجرایِ «تقسیمِ اراضی» در انقلابِ سفید دیدیم که ایجادِ «خُرده مالکی» باعِثِ تَرکِ زمینها از طرفِ کشاورزان و هجوم به شهرها شد. در حالی که تجربهٔ موفّقِ «کیبوتص»هایِ اسرائیل در دسترس بود و اگر «مالکیّتِ گروهی» بر «کیبوتص ها» را لغو کنیم؛ منجَر به از میان رفتنِ «کیبوتص» نمیشود.
اگر به همهٔ کشورهایِ غَربی نگاهی بیندازید؛ مسئلهٔ «زمین داری» و «مَسکَن» یک از بزرگترین زاینده هایِ مُشکلاتِ زیستی در میان شهروندان است و آنهایی که «شهروندِ درجه ۲» (بی زمین - بی مَسکَن) هستند؛ بیش از نیمی از درآمدِ خود را به عنوانِ «اجاره بهایِ مَسکن» به «زمینداران» میدهند و هزینه هایِ دیگرِ زندگی این نوع از «شهروندان» در حدّ «فقرِ نهادینه شده» و بسیار آسیب پذیر نگاه میدارد که فرزندانِ آنها نیز در چنین «خانواده هایِ فقیر نگاه داشته شده»؛ ارثیه ای به جُز «نَداری» بدست نمی آورند.
«زمینداری» یکی از مؤثّر ترین موانِعِ «رُشدِ اجتماعی» در تمامیِ عَرصه ها است و با ادامهٔ این «قانونِ واپَس مانده» از تاریخِ دورانِ «برده داری» و «فئودالیسم؛ به جهانِ «سرمایه داری» رسید و بخشی از سرمایه داران؛ با سرمایه گذاری بر رویِ «زمینداری» و «زمین خواری» بخشی بزرگ از سرمایه ها را به «سرمایه داریِ انگلی» سوق دادند و «دموکراسی خواه» نیز هستند؛ زیرا فرقی نمیکند که «ترامپ» و یا «جو بایدن» و یا هَر مادرقحبه ای بر سَرِ کار باشد؛ زیرا همیشه نانِ آنها در روغَن خواهد بود.
در اروپا و همهٔ کشورهایی که «قانونِ مالکیّت بر زمین» یکی از ستونهایِ اصلیِ اقتصادی به شمار می روَد؛ داستان یکسان است. حال میخواهد خودشان را «دموکراسی» بنامند و یا به عنوانِ «دیکتاتوری» شناخته شوند. در هر صورت؛ «زمینداران» حقوقشان محفوظ است.
لذا آنچه که «دموکراسی» نامیده میشود؛ نمیتواند با مصادرهٔ «زمین» و «بی زمین» کردنِ بخشِ بزرگی از جامعه؛ آنها را به «سَگ دُو زدن» وادارند تا اینکه از آنها زمین بخرند. و البتّه این بخشِ گسترده از «شهروندانِ درجه۲» طبقِ قوانینِ دروغینِ دموکراسی حقّ دارند که در انتخابات شرکت کنند. امّا برایِ انتخابات نیز تعدادی «قیف» به نامِ «احزاب» ساخته اند که مردم فقط میتوانند به رفتن به داخِلِ «قیفها = احزاب»؛ رأیشان از داخلِ لولهٔ تَنگِ قیف خارج شود. 
به همین خاطر است که بسیاری از مزخرفاتی که احزاب بلغور میکنند و یا در همین «مناظرهٔ احمقانه» مطرح شدند؛ میبینیم که هَم «جو بایدن» و نیز «ترامپ» میخواهند خود را «مُنجی» معرّفی میکنند و بر رویِ «به حاشیه رانده شدگان» «فقر» سرمایه گذاری میکنند. همان کاری که بسیاری از گروههایِ جنایتکار در آمریکایِ لاتین و آفریقا و «ایران» و «یَمَن» و «عراق» و سوریه و  هندوستان و پاکستان  و....... با شیوه هایِ گوناگون انجام می دهند.

من «کژدم» این تعریف از «دموکراسی» را «انکار» میکنم.

کژدم

۳۱ نظر:

  1. شاید امروز از نظری که میخواهم مطرح کنم؛ بسیار تعجّب کنید.
    این نظر در رابطه با موجودی به نامِ «اُمیدِ نادان» است؛ که تاریخچهٔ سیاسی اَش نشان از «خیانتهایِ آشکار» دارد.
    به گفتهٔ خودش با «۷۰۰ یورو» به اروپا رفته و خودش را به «سوراخِ کونِ شازده شومبول» فرو کرده و تمامیِ تلاشهایِ آن روزگارَش «اوباشگریِ حزب اللهی» بر علیه «معترضینِ کُرد» و گرفتنِ «$$$» هایِ مُفت و مجّانی از «شازده شومبولِ کُس کِش» برایِ همان «فَعالیتهایِ بسیجی مَآبانه» بر علیهِ مَردمِ کُردستانِ ایران به بهانهٔ «مبارزه با تجزیه طلبیِ پان کُردها»؛ دریافت کرده و سپس مانندِ «یک اُلاغِ چَموش» به خایه هایِ «شازده شومبولِ» که در حالِ «جُفتگیری» با «خامنه ایِ کونی» بود لَگَد پراکَنی می کُند و سپس به اوباشانِ «پان ایرانیستِ کُس کِش» می پِیوَندَد؛ و در زیرِ این «پَرچَم» برای «خامنه ایِ لواط کار» و «مونتاژِ تصویرِ رهبرِ کونیِ فرزانه» با تصویرِ «کوروشِ بُزُرگ»: سالیانِ سال به فریبِ مَردم روی آورده و زمانی که می بینَد؛ «هوا پَس است» یکباره ۱۸۰ درجه چرخِش کرده و به قولِ خودَش؛ مانندِ «مارمولَک» به «جزایِرِ قناری» خزیده و میخواهد که «جُنبِشِ ملّی» را بدونِ ارائهٔ «راهکارِ مبارزاتی» با «تحلیلهایِ آگاتا کریستی مَآبانه» سَرگَرم کُند و هر «جُنبنده ای» را با اتّهامِ «تجزیه طلبی» به عنوانِ «خائن» معرّفی کرده و ایدهٔ «پان ایرانیسمِ صفوی» را همان «کیران پَرَستی» و «کیران گَرایی» معرّفی کُنَد و هر گز از این «کیرِ خَرِ خائن» نشنیده ایم که حتّی «مانیفِست» ارائه کرده و یا «راهکارهایِ مبارزاتی» ارائه کُند.
    موجوداتی که در اطرافِ این «خائنِ بِالفطره» جمع شده اند؛ هَمِگی همان «اوباشانِ کیران پَرَستِ سُنّتی» هستند که از طرفِ رژیمِ کثیفِ شیعی تغذیهٔ مالی می شوند و به همین خاطِر است که با «مهاجرَتِ ۷۰۰ یورویی» به شخصی تبدیل شده است که به قولِ خودَش یک «پیراهن» را «۲ بار» نمی پوشد. زیرا میداند که چگونه به «این و آن» کون بدهَد و پولدار شود.
    دیروز به «شازده شومبولِ کُس کِش» و روزِ بعد به «بخشی از رژیمِ کثیفِ شیعی».....







    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. از خوانندگانِ گرامی در رابطه با این «تصمیمِ مشروط» خواهشمندم تا نظرِ خود را دریغ نکنند.
      سپاس
      کژدمِ راستگو

      حذف
    2. کدام تصمیم مشروط ؟؟ ضمنا نکته جدیدی در مورد امید نادان بود که متعجب شویم؟؟ ظاهرا مطلب ناقص نوشته شده ‌‌.‌.

      حذف
  2. در شرایطِ کنونی؛ مُشکِلِ ایرانیان به هیچ وَجه این نیست که کدام روسپی زاده ای در آمریکا به مقامِ «ریاست جمهوری» می رَسَد. این امر؛ مُشکِل و مسئلهٔ «آمریکاییها» است و ما نمیتوانیم «تَبَعاتِ برون مرزیِ این انتخابات» را تعیین و یا تغییر دهیم. خایه مالیِ یکی از جناحها نیز نمیتواند منافعِ ملّی ایران را تأمین کُنَد. همچنانکه دیدیم؛ نَه در دورهٔ «امام حُسین اوباما» و نَه در دورهٔ «دونالد ترامپ» و «جو بایدن»(مجموعاً ۱۶ سال)؛ هیچ تغییری به نفعِ «استراتژیهایِ کوتاه و میان مُدّتِ مبارزاتِ ایرانیان» رُخ نداد.
    از سویِ دیگر هیچگونه ای از «آلترناتیو»(اِپوزیسیون در قامَتِ حکومتی) نیز وجود نداشت؛ تا بتواند از این «چَرخِشها» در جهَتِ منافعِ ملّیِ مبارزاتِ ایرانیان استفاده کُند. لذا «کون پاره کَردَن» به نفعِ هیچیِک از طرفین نتوانست به جُز «گدایی» برایِ «اپوزیسیونِ نا داشته»؛ سودی به ارمغان بیاوَرَد.
    لذا این «گدا سِفَتی» باید به کنار گذاشته شده و با تشکیلِ «اپوزیسیون در قامَتِ حکومتی» بتوانیم «هِژمونیِ ایرانیان» را بر «حکومتهایِ بین الملَلی» را اِعمال کنیم و اگر چنین تواناییهایی را بوجود نیاوریم؛ در حدّ «گدایانِ سامِرا» باقی خواهیم ماند و حکومتهایِ بین الملَلی؛ با دیدَنِ ضَعفِ ایرانیان؛ به هِیکَلِ ما خواهند رید.
    شایدِ «کیر لیسانِ آمریکا» بگویند که «ترامپ» «صیغه زاده حاجی بادمجان گروهبان میرزا قاسمی» و «ابوبکر البغدادی = محمّد رسول الله دوّم» را به دَرَک فرستاد. امّا «امام حُسین اوباما» نیز «دَیّوس بِن لادن» را به دَرَک واصل کرد....
    آیا این ۳ حَرکت برای کُمک به «افغانستان» و «بین النّهرین» و «ایران» انجام گرفتند؟ و یا اینکه برای «قَهرمان نمایی» و داشتنِ «پیشینهٔ خوب» برایِ جمع آوَریِ رأی در انتخاباتِ بَعدیِ آمریکا صورَت گرفتند؟..... ضریبِ IQ خود را با پاسخ به این پُرسِش به امتحان بگذارید تا بفهمید که تا چه اندازه «خِرِفت» و یا «باهوش» تشریف دارید.
    آیا «لَپ تاپالهٔ اینترنِتِ ماهواره ای» که در دورهٔ «امام حُسین اوباما» وَعده داده شد و فقط کژدم بود که گفت: این یک دروغِ بی شرمانه است... امّا بسیاری از «تحلولگران» ساعتها برایِ «تحلولهایِ خود»؛ سُخن فرسایی کرده و «پول به جیب زدند» و احمقهای «سبزِ لَجَن پَرَست» در اِشتیاقِ آن سوختند؟ .... راستی به یاد می آورید؟؟؟؟
    اگر به یاد می آورید.... از دیدنِ تصویرِ خود در آیینه؛ شَرم می کنید؟
    آیا میتوانید بفهمید که چقدر «احمق» بودید و همچنان «احمق» مانده اید و «بَقایِ رژیمِ کثیفِ شیعی» ریشه در «حماقتهایِ شما حِیفِ نانها» دارد؟
    «شَرم» چیزی است که «شیعیانِ شنیعه» و «احمقها» با آن آشنایی ندارند.

    پاسخحذف
  3. https://www.youtube.com/watch?v=X8bmRxFc6CE

    «اُمیدِ احمَق» در این برنامهٔ خود با تکیه بر «تصویرِ رأیِ پوشک پوشِ فرزانه» که به رأی دادن به «قُرُمساق قالیباف»؛ افتخار میکُنَد و در دورهٔ «پروژهٔ خاتمی» نیز ظاهراً «رأی به ناطِقِ نوری» به صورتي مشکوک «لُو» رفت تا مردم را «تحمیق» کُنَد تا به «خاتمیِ روسپی زاده» رأی بدهند را به صورتی «وارونه» جلوه می دَهَد و پس از روزهایِ مُتمادی با تمامیِ «تحلولهایِ آگاتا کریستی مَآبانه» به این نتیجه رسیده است که نظرِ «پوشک پوشِ فرزانه» بر انتخابِ «دَیّوسِ قالیباف» است.
    از سویِ دیگر «سازگارایِ خائن» میگوید که اطّلاعاتِ دقیق دارد که «روسپی زادهٔ فرزانه» با ریختنِ «۱۱ میلیون رأی» میخواهد «جلیلیِ کُس کِش» را بَر سَرِ کار بیاوَرَد.
    حال میبینیم که هَر ۲ این احمقها (به تعبیری دیگر: خائنین» در حالِ خاک پاشیدن به چِشمِ مَردم هستند و نَظَرِ واقعیِ «دیّوسِ فرزانه» را نمیتوانند بفهمند که همهٔ آن «اشاره ها» برایِ «گُمراه کَردَنِ آگاتا کریستی ها» و تحریکِ مردم به رأی دادن به «پِزشکیانِ زَن جِنده» استوار است. زیرا تَحلیلِشان این است که «ترامپ خواهد آمد» و «پِزِشکیان» مأموریّت دارد تا شَلوارَش را پایین بِکِشد و به جایِ «کونیِ فرزانه»؛ «کون بِدَهَد». همانگونه که در «پروژهٔ خاتمی» به صورتی عَمدی؛ «ناطِقِ نوری» را مطرح نمود تا «خاتَمیِ روسپی زاده» انتخاب شَوَد (Reverse Psychology).
    هنوز هم که هنوز است این «عقبمانده هایِ ذِهنی»؛ با اینکه «تحلیلهایِ آگاتا کریستی وار» ارائه میدهند؛ نمیتوانند این معادله را حلّ کنند.

    پاسخحذف
  4. مَردُمِ ایران در شرایطی نیستند که با «نیّت پَژوهیِ کونیِ فرزانه»؛ وقتِ خود را تَلَف کنند. بلکه باید به آنها آموخت که «حرکتِ بَعدی» چه باید باشد؟....
    امّا اگر کار را به «مهدی مَهدوی آزادها» و «اُمیدِ نادانها» و «اَفشاری دَیّوسها» و ..... «بشمار»ها .... بِسپاریم؛.... این روسپی زاده ها فقط میخواهند «فَلسفه بِبافند» و حتّی آنهایی را که «نا شرافتمندانه» در این «خیانَتِ ملّی» شرکت کرده اند را «سفید شویی» کنند.
    در حالی که حملهٔ مسلّحانه به صندوقهایِ رأی در بلوچستان؛ یک «گُفتمانِ عَمَلی» است و باید در دورِ دوّمِ این «انتصاباتِ کذایی» در سراسَرِ ایران به عنوانِ یک «استراتِژیِ مبارزاتی» تکرار شَوَد.

    پاسخحذف
  5. «دُورِ دوّمِ انتصاباتِ مُهندسی شده».... یک «زَمینِ بازیِ فَعّال» برایِ کسانی که به صورتی جِدّی میخواهند این رِژیمِ کثیف را سرنگون کنند؛ بِوجود آورده است و آن بی شَرفهایی که با «فلسفه بافی» میخواهند رأی بدهند و یا آنهایی که با «فلسفه بافیهایِ ظاهِراً سیاسی» در تریبونهایِ وبسایتهایِ فارسی زبان «کُسِ شعر» بِبافند و «نان» دَر می اوَرند... باید به «کُسِ دُختَر و مادَرشان» بخندند.
    شَرم بَر همهٔ شان باد.
    شاید ما به همین موجوداتِ «روسپی صِفَت» نیز یک «قَتلِ عام» بدهکاریم و تا کنون نمیدانستیم؟؟!!
    امّا ظاهراً اکنون گوشهایمان تیزتَر شُده و چشمهایِمان «بیناتَر» و میدانیم که با چه «ستونِ پَنجم»هایِ خائنی روبرو هستیم.

    پاسخحذف
  6. کژدم امید دانا رو کسی به تخمش هم حساب نمیکنه من تعجب میکنم چرا اسمش رو مطرح میکنید و یا حتی ویدیوهاش رو میبنید.این اوباشگران هیچ جایگاهی بین نسل جدید ندارند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود
      از شما پُرسِشی دارم.
      آیا بَخشِ قابلِ ملاحظه ای از مُردمِ ایران و یا حدّ اقل؛ بخشی قابِلِ توجّه از «نسلِ Z» با «کژدم» و اندیشه هایِ او آشنایی دارند؟
      آیا نظراتِ کژدم را به «نَقد و بر رَسی» میگذارند؟
      آیا تا کنون «کژدم» توانسته است تا یک «طِیفَ نوین» در اندیشه هایِ سیاسی مردمِ ایران تولید کُنَد؟
      به زَبانِ «با تَربیتی».... آیا کسی «کژدم» را به «تُخمَش» حساب می کُنَد؟

      حذف
    2. کژدم گمنام ترین اندیشمند سیاسی هست که صداش بسیار محدوده و تحت سانسورینگ و فیلترینگ حاکم، کسی آشنایی با اندیشه هاش نداره.
      موضوع شما مبنی بر تقسیم بندی انسان اگر در حال حاضر پذیرفته و شنیده نشده در گذر زمان بصورت عملی و با کمک تجربه شهودی وجودش حس میشه و با ظهور تکنولوژی های نوین و به حاشیه رانده شدن اکثریت جمعیت بشری مردم برای حفظ بقای خودشون تعریفشون از انسان رو تغییر میدن.
      هنوز فصل آشوب های جهانی بطور کامل شکل نگرفته و اینکه ترامپ با شارلاتان بازی میگه با روسیه چین و کره شمالی صلح میکنم فقط برای انحراف افکار عمومی و قهرمان سازی از خودش هست.آمریکا برای بازپسگیری جایگاه خودش ناچار با همه قدرتها وارد جنگ بشه

      حذف
    3. از پاسُخِ صمیمانهٔ شما سپاسگذارم.
      تا جایی که میتوانید «کژدم» را از «تنهایی» بیرون آوَرید و بگذارید که «شنیده شَوَد».
      سپاس

      حذف
  7. من بارها گفتم که مبارزه رو نسل دهه هشتادی و اواخر دهه هفتادی پیش میبره.تو این نسل حکومت هیچ نفوذی نتونسته کنه و تاثیر فضای مجازی بسیار بیشتر بوده ولی همچنان حماقت حمایت از پهلوی بینشون وجود داره.اولین مرحله تو خارج از کشور گذر کردن از پهلوی و ایجاد فعالیتهایی مستقل از اوباشان کنونیه و تو داخل هم سازمان دهی کردن نیروهاست.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود
      همینقدر که میگویید‌ «نفوذِ شازده شومبولِ کونی» وجود داشته است؛ نشان میدهد که بِخشی از این «دهِه هشتادی ها » به شدّت «احمق» تشریف دارند. حتّی اگر «شازده شوبولِ مفعول» را کنار بگذاریم؛ مسئلهٔ اصلی فقط «سرنگونیِ رژیمِ کثیفِ شیعی» نیست.... بلکه «جایگزین» بسیار مهمّ تر است.
      «سرنگونی» به این معنی که «هَر مادَر جنده ای بهتر از اینها است»..... یک «بی راهه» است. اینچنین تفکّری نشانهٔ «استیصال» است و مَرمِ ایران باید از این «حالَتِ استیصال» بیرون بیایند و این وظیفهٔ «من» و «شماها» است.
      دَر گفتارهایِ قدیمیِ این وبلاگ در رابطه با «قانونِ اساسی» نوشتارهایی است که میتوانید با «شُخم زدنِ وبلاگ» به آنها دست رسی پیدا کرده و اهمیّتِ آنرا به دُرُستی بفهمید.

      حذف
  8. اگه یادتون باشه من تو نوشته هام اشاره کردم که برای تشکیل سازمان نظامی کردها و بلوچها اولین گروه هایی هستن که باید روشون سرمایه کذاری کرد.مسئله صرفا اختلاف مذهبی نیست با توجه به شناختم،این مردم ذاتا توانایی مبارزه و رودررو شدن با حکومت رو دارن.من فکر میکنم شرافت هم ژنتیکیه و از پدر به فرزند منتقل میشه و همین تسلیم نشدنشون به شیعیان صفوی برای تغییر دینشون هم بهمین دلیله وگرنه براحتی میتونستن مزخرفات دینی رو بپذیرین و مورد حمایت حکومت حاکم هم قرار بگیرن.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مردمِ بلوچستان و کُردستان باید بیدار شوند که برایِ «چِه» میخواهند مبارزه کنند؛ وَ گَرنه «اوباشانِ یَمَنی» نیز جنگجو هستند..... کُشتارگرانِ «داعِش» و «طالِبان» و «اَلگاییده» و «حماس» و .... «بِشمار».... نیز جنگاوَران بودند و هستند و خواهند بود.
      لطفاً «خِلطِ مبحَث» نکنید.
      بیدار شوید و دست و رویتان را بشویید و به «بیداری» سلام کنید.

      حذف
  9. من با دیدگاه تون نسبت به ترامپ موافق نیستم.دوران ترامپ شروع شکلگیری جدی گفتمان براندازی درون سیاست ایران رخ داد و این مرد تاثیر جدی بر نسل جدید گذاشت.تیم ترامپ بهترین مهره ها رو در ارتباط با ایران روی کار آورده بود و شروع شکلگیری گفتمان براندازی نتیجه سیاستهای این تیم بود.از نمایش کثافتکاریهای voa فارسی بگیرید تا اوباشگران نایاکی،تا حمایت از نوید افکاری و مردم ایران در جریان اعتراضات،قاسم سلیمانی،هواپیمای اکراینی و… هیچکسی تو تاریخ ج ا این مادرقحبه هارو تا این حد تحت فشار قرار نداده بود.بماند که کسکشایی مثل جورج بوش و اوباما و…پشت پرده در حال جفتگیری با این اوباشان بودن.
    دنیای سیاست کمی مسائل آروم پیش میره و بنظر من تا قبل از انتخابات آمریکا تمرکز جدی تون باید مبنی بر کنار زدن پهلوی تو خارج از کشور باشه.باید این تصوری که مردم نسبت به شاهزاده همایونی دارن از بین بره.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دوستِ گرامی
      ترامپ با کُشتنِ «زنازاده حاجی بادِمجان میرزا قاسمی»؛ برایِ «آزادیِ ایران» تلاش نمی کَرد؛ به آخرین سُخنانِ «ترامپ»؛ نگاهی دیگر بیندازید تا رازِ این حرکت را کَشف کنید؛.... «ترامپ» میخواست با این حرکَت؛ «قهرمانِ مذاکره با خامنه ای دَیّوس» بِشَود. اصلاً به تُخمِ او نیست که چه اتّفاقاتی در درونِ ایران می اُفتند. او می گُفت و همچنان میگوید که رژیمِ کثیفِ شیعی به چنان ذِلّتی اُفتاده بود که حاضر بود با او مُذاکره کُنَد و در مُناظرهٔ اَخیر نیز این جُمله را تکرار کَرد...... آیا ح-تّی در حدّ یِک «ماهیِ طلایی» نیز هوش ندارید که مسئله ای به این سادگی را بفهمید؟.... اگر اینچنین است؛ در همان «تُنگِ بلورینِ سُفرهٔ ۷ سین» بمانید و برایِ بلعیدنِ بی انتهایِ «آب» مشغول بمانید.
      ترامپ و یا اوباما و یا جو بایدن؛ مَردمِ ایران را حتّی به «پَشمِ خایه های مُبارکشان» نیز حساب نمی کنند..... نمیدانم که چرا همچنان در این «کوچه پَس کوچه هایِ آرزومَدارانه» زندِگی می کُنید....
      پیشنهادِ من این است که:
      «بیدار شوید.... دَست و رویتان را با آبِ سَرد بشویید و از حالَتِ خواب و بیداری بیرون آیید»....
      وَ گَرنه دیگران به جایِ شما برایِ آیندگانتان تصمیم خواهند گرفت و شماها همچنان در این «مالیخولیا» خواهید ماند که این روسپی زادگانِ غَربی میخواهند به شما کُمک کنند؛ وَ اگر نکردند؛ ۱۰۰ ها بارِ دیگر آنها را به «خیانَت به ایرانیان» مُتّهم خواهید کرد ..... دَر حالی که «خیانَتی در کار نیست» بلکه فقط «آرزوهایِ مالیخولیاییِ شما ها و اَمثالِ شماها» در کار است.
      رژیمِ کثیفِ شیعی نیز دوست دارد که شماها در همین «رؤیاهایِ خَرگوشی» باقی بمانید و چه بسا بخشی از آنچه که «اِپوزیسیون» می نامید؛ مأموریتشان این باشد که شماها را در این «خوابِ خَرگوشی» نگَه دارد.
      نقطه آخَرِ خَط.

      حذف
  10. کژدم تو ایران هم فقط نظامی هستن که میتونن رژیم رو سرنگون کنن.اگر آمریکاییها فقط با یک پدیده گلوبالیسم میجنگن ما با اجتماعی از اوباشگران روبرو هستیم که به غیر از گزینه نظامی هیچ گزینه ای پاسخگو نیست.اگر واقعا مردم آمریکا به بلوغ سیاسی رسیدن باید اوباما کلینتون بوش و… رو به جرم خیانت به کشور زندانی کنن.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خوانندهٔ گرامی
      «دِل بَستن» به نظامیانی که حتّی «نظامی نیستند» یک نوع از «وادادِگی» است. مانندِ آرزویِ داشتنِ «حمایَتِ ترامپ و یا امام حُسین اوباما».
      مردُمانی که نخواهند بر رویِ پایِ خود بِایستند؛ در واقِع آیندهٔ شان را به «دیگران» واگذار میکنند.
      مَن مُنکِرِ این نیستم که شاید تعدادی از نظامیان به مَردُم بِپیوندند. امّا گذاشتنِ همهٔ «تُخم مُرغها» در «سَبَدِ نظامیان» یک اشتباهِ استراتژیک است.
      مَردم باید چنان حرکتِ قدرتمندی (مانندِ تحریمِ فَعّال) را به نمایِش بگذارند که آن دسته از نظامیان که «دِل در مِهرِ میهن» دارند؛ به آنها بپیوندند و کارهایِ لازم در جهتِ «سرنگونیِ رژیمِ کثیفِ شیعی» را در عرصهٔ «ضربهٔ آخَرِ نظامی به رژیمِ کثیفِ شیعی» را بر عُهده بگیرند.
      دِل بَستن به «کودتایِ نظامی» میتواند به رِشته ای دیگر از «نا بِسامانیها» در آینده مُنجَر شود.
      پیشنهاد میکُنم که :
      «ساده اِنگار نباشید».....

      حذف
    2. اشاره بنده تبدیل شدن به نظامی هست.
      اگر فردا تمام دانشجویان ایرانی جلوی دانشگاه اعتراضات راه بندازن و با شرکت نکردن در کلاس ها اعتصاب کنن بنظرتون ج ا سرنگون میشه؟آیا با شعار دادن حکومت تضعیف میشه؟اصلا حکومت اهمیتی به دیدگاه مردم نسبت به خودش با دیدگاه کشورهای دیگه نسبت به ج ا میده؟آیا اعتصابات معلم ها و تعطیلی مدارس و دانشگاه ها به سقوط منجر میشه؟
      اعتصابات مختلف
      اعتراضات گله ای
      نارضایتی عمومی
      و…
      ادامه این لیست رو به خودتون میسپارم که تکمیلش کنین.

      حذف
    3. شما از این زاویه به این قضیه نگاه کنین که ما با حکومتی روبرو هستیم که هیچ وابستگی به مردم نداره.اقتصاد و فشار اقتصادی که تیم ترامپ طراحی کرده بود هیچ موقع به سرنگونی حکومت منجر نمیشه فقط مردم رو کمی نسبت به وضعیتشون آگاه کرد.
      تو شکل گسترده اش اینو میخوام مطرح کنم که هر چقدر اقتصاد ایران تضعیف بشه یا تحت فشار قرار بگیره و یا حتی به کل نابود بشه حکومت ج ا سرنگون نمیشه.یادمه یکبار مطلبی رو میخوندم که تو یکی از کشورهایی که اسمش رو بیاد نمیارم مردم در اثر گرسنگی میمردن ولی حکومت باپرجا مونده بود.تو ونزوئلا دولت شهرک هایی مخصوص افراد وابسته به نظام(اوباشگران سیاسی+فرماندهان نظامی) ساخته بود که جلوی شورش های مردمی ایستادگی کنن.
      ج ا حمایت چین و روسیه رو در حال حاضر داره و شاید بهتر باشه بگیم این کشور توسط این دو قدرت داره کنترل میشه.ج ا با فروش منابع طبیعی ایران قادر به تامین بودجه ی سپاهی ها ،بسیجی ها و… هست که مسئولیت سرکوب رو بعهده میگیرن و با تسلیحات جنگی جلوی معترضین ایستادگی میکنن.

      حذف
    4. همینقدر که میگویید‌«نفوذِ شازده شومبولِ کونی» وجود داشته است؛ نشان میدهد که این «دهِه هشتادی ها » به شدّت «احمق» تشریف دارند. حتّی اگر «شازده شوبولِ مفعول» را کنار بگذاریم؛ مسئلهٔ اصلی فقط «سرنگونیِ رژیمِ کثیفِ شیعی» نیست.... بلکه «جایگزین» بسیار مهمّ تر است.
      «سرنگونی» به این معنی که «هَر مادَر جنده ای بهتر از اینها است»..... یک «بی راهه» است. اینچنین تفکّری نشانهٔ «استیصال» است و مَردمِ ایران باید از این «حالَتِ استیصال» بیرون بیایند و این وظیفهٔ «من» و «شماها» است.
      اکنون وظیفهٔ ما «تضعیفِ رژیمِ شیعی» است و باید «ستونِ فقراتِ اقتصادیِ رژیم» را با «آتَش غُسلِ تعمید بدهیم» و هرگز نباید فکر کنیم که اینها «داراییهایِ مِلّی» هستند.

      حذف
    5. «تَضعثفِ مالیِ رژیم» فقط آغازِ «رَوَندِ سرنگونی» است. پس از آن قیامهایِ مسلّحانه و شورشهایِ نظامی است که رژیم را سرنگون خواهند کرد. در آن مرحله باید چشمها را بر رویِ «قتلِ عامِ شیعیانِ شنیعه به دستِ مَردُم» بَست تا کار برایِ همیشه یکسَره شود.
      این قتلِ عامها باید به دستِ مَردمِ زخم خورده انجام گیرد و نباید «دستهایِ سازمان یافتهٔ شناخته شده» در آن دیده شوند. تا تَبعاتِ بین المِللی برایِ حکومتِ ملّیِ آینده نداشته باشد.
      امیدوارم که منظورم را بفهمید.

      حذف
    6. پاسُخ به آنکه پُرسید: اگر دانشجویان این کارها را بکنند و یا فُلان «گُه ها» را بخورند.... آیا رژیم سرنگون خواهد شد؟

      پاسخ:
      نَخیر و به هیچ وَجه....
      از مَن می پُرسید؟
      ریدَم به هِیکلِ هر آنچه که «جُنبِشِ دانشجویی» می نامید.
      «کُدامین دانشجو»؟ ... اینها نصفشان «سهمیه ای» هستند و بیش از نِصفِ دیگرِ شان نیز با «خریدنِ سوالاتِ کُنکور» و رشوه هایِ کلان بر رویِ این صندلیها نشسته اند....
      آیا در کُرهٔ مرّیخ نشسته ای و از هیچ چیز خبر نداری؟
      «هوشِ جو بایِدِن» بیشتر از شماهایی است که چنین پُرسِشهایِ احمقانه ای میکنید.

      حذف
  11. نمیدونم آیا تونستم زاویه دیدم رو کامل توضیح بدم ولی الان باید متوجه شده باشین ما با چه قدرتی روبرو هستیم.تنها مسیری که به سرنگونی ج ا منجر میشه مسیری هست که کمونیستا در کشورهای مختلف اجرا میکردن.
    اگه یادتون باشه ج ا در جریان اعتراضات گفته بود از پهباد برای شناسایی معترضین استفاده کردیم.من به شما میگم ج ا از تانک،موشک،پهباد های تهاجمی و حتی بمب افکن و… هم جهت سرکوب استفاده میکنه و حکومت هم بخوبی اینو میدونه که مردم تحمل درد و رنج بالایی ندارن و گذر زمان بنفع اون تموم میشه.(مثال اعتراضات میدان تیان آن من چین رو نگاه کنید.)
    بخوام خلاصه وار بگم ج ا یه حکومتی هست که فقط با جنگ از بین میره که ممکنه داخلی ،خارجی یا هر دو باشه.بدلیل شکل خاص اقتصادی ایران این حکومت صرفا با تکیه بر نیروهای نظامیش میتونه بقاش رو تضمین کنه.شاهزاده بخوبی اینو میدونه و اینکه میگه(من به هر شکلی مخالف حمله مستقیم به ایران هستم) و(مردم با مسیرهای غیرخشونت آمیز به دنبال سقوط فرقه تبهکار باشین)در همین راستاست.
    راه حل چیه؟ترور فرماندهان و سیاستمداران برجسته نظام بصورت پنهانی/ تربیت مبارزان مسلح/مطالعه شکل مبارزاتی احزاب چپ گرا و کمونیستی/ساخت اپوزوسیون در قامت حکومتی که خودتون مطرح کردید/ساخت رسانه مستقل و…

    پاسخحذف
  12. دیدگاه شخصیم اینه که در واقع روبروی مردم،سازمان های امنیتی حضور دارن که به هیچ شکل حاضر به از دست دادن مهره ج ا نیستن مگر اینکه تسلیم بشن و تسلیم شدنشون فقط از مسیر نظامی میگذره.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر اینگونه هست؛ تا میتوانید «خودشان و خانواده هایشان» را بِکُشید.

      حذف
    2. دیدگاه منم همینه فقط این کار نیاز به مهندسان و مبارزان حرفه ای داره که بتونن تو این مسیر قدم بردارن و البته باید هم از نظر مالی حمایت بشن و هم از نظر روحی و روانی.
      به عنوان حامی فدرالیسم بنظرم باید اپوزوسیون به شکل اتحادیه ای دربیاد که از هر قوم ایران شخصی توش حضور داشته و این اتحادیه مسئولیت هدایت مردم استان و قوم خودشون رو بعهده بگیره و نوعی اتحاد درون مردم ایجاد کنه.
      در واقع اپوزوسیون هم نیاز به شاخه نظامی داره که درون ایران باید تشکیل بشه و هم شاخه سیاسی و تبلیغاتی میخواد که خارج از ایران عمل کنه.مهمترین قسمت اپوزوسیون وجود رهبری هست که بتونه همه این مسائل رو سازماندهی و برنامه ریزی کنه.این شخص در حال حاضر وجود نداره.مردم ایران هم دچار قحط الرجالن که پشت شاهزاده ایستادن.نسل جدید اگر تحت هدایت و آموزش رهبری شایسته قرار بگیرن توانایی رودررو شدن با نظامی ها رو دارن.

      حذف
  13. یه خبرایی هست که در بعضی از محلات حاشیه تهران مردم شیشه ماشین کسایی که تو انتخابات شرکت کردن رو شکوندن

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بر شما
      این نیز یکی از تاکتیکهایی است که معتقِدین به «تحریمِ فَعّال» میتوانند از آن استفاده کنند. میتوانند خانهٔ «خائنین» را نیز به آتَش بکشند و یا در تاریکیها آنها را «خَنجَر نشان» کنند.
      در آیندهٔ نزدیک؛ با تاکتیکهایِ گوناگونِ «خود جوش» در رَوَندِ «تَحریمِ فَعّال» نیز رو بِرو خواهیم شُد.
      ایجادِ «وحشت» در میانِ «خائنین» و به «لانهٔ موش»فرستادنِ این اراذِل و اوباشان؛ باید به شدّت گُسترِش یابد.
      مَردمِ ایران باید باور کنند که چیزی به نامِ «صندوقهایِ کَذاییِ رأی» فقط سلاحی است که ۴۵ سال است برایِ «تحمیقِ مردم» از طَرَفِ رژیمِ کثیفِ شیعی از آن استفاده شده است.
      هیچ «انتخاباتی» در این ۴۵ سال انجام نگرفته است؛ مگر آنکه یک «پروژهٔ کثیف» برای تحمیقِ مردم و قرار دادنِ آنها در گزینهٔ میانِ «مادر جنده ها و مادَر قحبه ها» اتّفاق نیفتاده باشد.
      اگر اکنون بیدار شده ایم؛ باید «به وحشت انداختنِ هوادارانِ رژیمِ کثیفِ شیعی» را به یک «جُنبِشِ ملّی» تبدیل کنیم.... همانگونه که توسّطِ مردمِ ایران؛ «آزادیهایِ یواشَکی» و «چهارشنبه هایِ سفید» به «جُنبِشِ ملّیِ مَهسا» تبدیل شد.
      این شماها هستید که باید این «استراتژی» را در میانِ مردم تبلیغ کنید تا این «دِرَختِ زندگیِ نوین» به «ثَمَر» بنشینَد.
      با «کژدم» و یا «بدونِ کَژدم».... آینده ازآنِ شما و فرزندانِ شما است و «کژدم» فقط یک «دانِش آموزِ آیینِ شَمَنی» است که میخواهد «سَبَدهایِ عَسَلِ آگاهی و بیداری و عملیّاتی» را برایتان به ارمغان می آوَرَد.

      حذف
  14. پروژهٔ «دیّوس پزشکیان» مُنتَشِر شد.

    پاسخحذف