در یک ماهِ گذشته؛ به خاطر وعده هایِ انتخاباتی ترامپ؛ بسیاری از «اپوزیسیونچی ها»؛ به این شخص به چشمِ «امامِ زمان با اسبِ سفید» می نگریستند. امّا از حدودِ یک هفتهٔ پیش؛ همان ماجرایِ «بالا و پایین رفتنِ فشارِ خون» به شدّت افزایش یافته است. شاید «کژدم» تنها کسی است که فشارِ خونش در یک سطح باقی مانده باشد. با اینک دیدگاهِ خود را به صورتِ جسته و گریخته بیان کرده ام؛ اما لازم دیدم که نوشتاری را به آن اختصاص دهم تا شاید حدّ اقل از بیماریهایِ فکری وخیم و رویا پردازیهایی که «قلب» را به طپش می اندازند و حتّی میتواند به «سکتهٔ قلبی» نیز بینجامد؛ جلو گیری کنم.
شاید آنهایی که با این وبلاگ آشنا هستند؛ به یاد بیاورند که من(کژدم)؛ ترامپ را به «پیاز» تشبیه کردم که «لایه به لایه» باز می شود. در آغاز چنین فکر میکردم که این موجود؛ دیدی روشن در رابطه با «طرّاحی استراتژیک» دارد که البتّه «رازداری» همیشه باید بخشی از استراتژی طرّاحی شده باشد. امّا به مرورِ زمان به این نتیجه رسیدم که اگر گفته می شود که این موجود «غیرقابل پیش بینی»؛ نه به خاطرِ این است که این موجود بسیار باهوش است و به صورتِ آگاهانه حرکتِ بعدی خود را پنهان می سازد (تصوّر عمومی در میانِ اِلیتها نیز همین بود). امّا در نتیجهٔ مطالعهٔ رفتارهایش به این نتیجه رسیدم که این موجود؛ فقط دارایِ «یک مُشت ایده» است و زمانی که به مرحلهٔ عملی و مِیدانی میرسد؛ مانندِ «خَر» در گل می ماند. از سوی دیگر طرفدارِ «تئوریهایِ توطئه» است و ذهنی «مالیخولیایی و سیّال» (Paranoia) دارد و هیچ نظریّه ای در ذهنش «ماندگار» نمی ماند و مانندِ «مَلخ» به اینسو و آنسو می پَرَد و به همین خاطر نیز هست رفتار و سخنانش در «عرصهٔ مِیدانی»؛ «غیرِ قابل پیشبینی» به نظر می رسند. زمانی که در انتخاباتِ ۲۰۲۰ شکست خورد و مسئلهٔ «تقلّب» را پیش کشید؛ گفتم که: «چه با تقلّب و یا بدونِ تقلّب؛ بازی را باخته ای. کسی که نتواند یک انتخابات را مدیریّت کند و دشمنانش خیابانها وساختمانها را به آتش بکشند و در برابرِ آنها درمانده شود؛ در برابرِ این همه مسائل پیچیده در عرصهٔ بین المللی چگونه رفتار خواهد کرد؟» به همین خاطر نیز؛ «ترامپ» به شدّت از چشمم افتاد و پس از پیروزی در انتخاباتِ ۲۰۲۴ دیدم که این موجود واقعاً ناتوان است. پیروزی در انتخاباتِ ۲۰۲۴ نیز نه به خاطرِ «توانایی های او» بلکه بیشتر به خاطرِ «کثافتکاریها و ناتوانی های؛ جو بایدن و کامالا هریس» بود که آواری از دروغ پردازی را بر سرِ مردم ریختند و انتخابات را به «کارناوال و سیرک» تبدیل کرذند و شکست خوردند. در مجموع «شکست جوبایدن» و پیروزی «ترامپ» ریشه در «قحط الرّجال» و «ناچاریِ مردم» داشت.
تعدادی از افرادِ کابینهٔ او را «پسَرانش» توصیه کرده اند. در حالی که خودش؛ ۴ سال وقت داشت تا تواناترینها را انتخاب کند و نَه «مدّعیانِ وفاداری» را. اختلافش با آقای «ناتانیاهو» نیز ریشه در این مالیخولیایِ فکری ترامپ در رابطه «وفاداری» ریشه دارد. این مسئله در رابطه با انتخابِ «افرادِ توانا» از آفتاب روشن تر است که نمیتوان از «افرادِ توانا»؛ انتظارِ «وفاداریِ کامل» داشت و گرنه باید به دنبالِ «چاپلوسان و هیچکارگان» بگردی.
ترامپ به دنبالِ رابطهٔ «مجتهد و مقلّدی» نه تنها در میانِ «ترامپ اللّهی» بلکه در میانِ اعضایِ کابینهٔ خود و حتّی متّحدینِ اروپایی آمریکا نیز هست. او میخواهد «مجتهد» بدونِ «فتوای جدید» باشد.
داشتن تئوری توطئه یه چیزه و انزواطلبی یه چیزه دیگه، مشکل ترامپ اینه دور خودش رو با افرادی که خواسته یا ناخواسته ستون پنجم هستن پر کرده
پاسخحذفوقتی تیمت پر از ستون پنجم و نخاله باشه بهترین شخص هم که باشی به مشکل بر میخوری
به همهٔ آنچه که شما اشاره کردید؛ میگویند:
حذف«عدم توانایی».
ترامپ به هیچ وجه «انزوا طلب» نیست. اتفاقاً تلاش میکند که بسیار فعّال باشد. ایده هایی دارد که بسیار «خام» هستند.
کسی که دولت تشکیل میدهد و در کمتر از ۱۰۰ روز؛ تیمَش پنچر می شود؛ نشان میدهد که هیچ چیز نمی فهمد. در فرداها نیز که شکست بخورد؛ همه اَش را گردنِ دیگران می اندازد. «مانندِ انگل فرزانه» که از خاتمی؛ احمدی نژاد؛ رئیسی؛ روحانی؛ به عنوانِ «دستمال مستراح» استفاده کرد و آنها را مقصّر دانست.
اگر ترامپ واقعاً به شعارهایِ انتخاباتی خود پایبند باشد؛ باید تیمَش را تصفیه کند. امّا کسی که در ۴ سال نتوانسته است؛ «آدم حسابی» پیدا کند؛ در مدّت کوتاهِ یکی دو ماهه حتّی «قورباغه» نیز شکار نخواهد کرد. «جِی دی وَنس» فقط یک خایه مال و بادمجان دورِ قاب چین است و رفتارش مانندِ «حزبلبلی ها» است.
کسی که مقامِ ریاستِ جمهوری را به «کسب و کارِ خانوادگی» تبدیل کُند؛ تیمی بهتر از این گیرش نمی آید.
به عنوانِ مثال؛ آقای «مارکو روبیو» وزیر خارجهٔ رسمی است. امّا وقتی میخواهد به فرانسه برود؛ ترامپ «سگ وفادارَش» (JD Vance) را نیز به همراه او می فرستد. وزیر خارجه در عمل به یک فردِ بیکار تبدیل شده است و JD Vance و «ویتکاف» به جایِ او نشسته اند.
اینکه بگوییم؛ «حالا شروع کار است» و انشاءالله بعداً درست میشود؛ فقط «ماستمالیزاسیون» است.
ذهنِ آلوده به «تئوری توطئه»؛ کارش به جایی می رسد که از «ریسمانِ سیاه و سفید» می ترسد. (مانندِ «استالین» و «خوکِ چاقالوي کرهٔ شمالی»). برای هر چیزی «نمایندهٔ ویژهٔ رهبری» تعیین می کند و مقاماتِ رسمی را به «مترسک» تبدیل میکند.
وزیرِ خارجه نه تنها مشاور است؛ بلکه پس از تصمیم گیریِ نهایی و ترسیمِ «نقشهٔ راه»؛ با «دستورِ بسته» و یا «دستورِ باز» موظّف میشود که فلان کار را به انجام برساند.
مطمئن باشید که اختلافاتِ درونیِ تیمِ ترامپ؛ بسیار بیشتر از اینها است. امّا رسانه ای نمی شود و زمانی که رسانه ای شود؛ خواهید دید که فلان وزیر و یا مشاور میخواهد استعفا دهد؛ ترامپ پیش دستی کرده و او را «اخراج» خواهد کرد و خواهد گفت: «اگر او را اخراج نمی کردم؛ جنگِ جهانی می شد».
ترامپ مرا به یادِ «صمد آقا» می اندازد که میگفت:
«ماست می خوروم... آی ... ماست می خوروم...... هیشکی نمیتونه مثل مُو ماست بخوره».
وقتی که فرمانِ اجرایی لغو مالیات بر «انعامِ کارگران» را داد؛ خودش را «پادشاه» خطاب کرد. در حالی که این امر باید به قانون تبدیل شود و در حدّ فرمانِ اجرایی نماند. اینکه در سطحِ «فرمانِ اجرایی» مانده است؛ برای این است که در انتخاباتِ آینده؛ به آنهایی که «انعام» میگیرند؛ بگویند که اینکار را ترامپ انجام داد و اگر به حزب مخالف رأی بدهید؛ دوباره بر «انعام» مالیات خواهند بست. این کثافتکاریها؛ از طرفِ حزب دموکرات نیز به فراوانی موردِ استفاده قرار میگیرد و یکی از دلایلی که من (کژدم) به «پارتی کراسی» اعتقاد و اعتماد ندارم؛ همین است.
حالا اندکی زود است؛ چند ماهی بنشینید و «تماشا» کنید تا ببینید که چه افتضاحاتی ببار خواهد آمد.
«سالی که نکوست.... از بهارش پیداست»
تاکر کالرسون تقریبا انزواطلب محسوب میشه دیگه؟ مثل اون زنه که قبلا اسم برده بودی
حذفیه سوتفاهمی که اینجا به وجود اومد تئوری توطئه داشتن ترامپه، اون نوع تئوری توطئه مورد نظر من رو اگه ترامپ داشت دخترش رو به یه فرد یهودی نمیداد گفتم اشاره بکنم که بقیه هم این اشتباه رو نکنن، ترامپ با پارانوایی که داره جذب تاکر و الکس جونز که بد تر از خودش هستن میشه و اونها هم با حرف ها و مشاوره غلط ترامپ رو به اشتباه میندازن و ستون پنجم هستن این تمام چیزی که بود که میخواستم بگم
کژدم اگر اینها رو در مورد ترامپ نمی گفتی به عقلت شک میکردم یا حداقل میذاشتم پای بغض معاویه که از کون سوزی عررررزشی ها الکی از ترامپ تعریف کنی و اونو گنده کنی
حذفولی چون عاقلی و میدونی که این ترامپ خودش رو به گوه میکشه وای به حال اونایی که بخوان خایه مالیشو بکنند
با این وجود ترامپو فرد خطرناکی میدونم چون به خاطر همون ویژگی هایی که گفتی راه نفوذ به عقلش بسیارساده است. کافیه به یکی اطمینان کنه و درست مثل کاترین شکدم که زیپ شلوار مسولان نظام رو کشید پایین و تا انقا خواب همشون رفت هیچ مانعی برای دسترسی به اسرار ترامپ نخواهد بود و راه زمین زدن چنین آدم پارانوییدی بسیار ساده است. خریدن یا تهدید کردن نزدیکانش یا حتی فریب دادنشون که مثلا منافع ملی ایجاب میکنه وغیره
مردک حتی ابتکار عمل نداره و همون سال اول همه تمام تکیه کلام ها و رفتارهاشو شناختند
این آدم بیشتر از اونی که یک بازیساز یا حتی بازیگر باشه یک آلت دست تمام عیار برای خودش و از اونجایی که مگالومینیک هم هست، راحت میشه زیر بغلش هندونه گذاشت و بادش کرد، خودش بقیه راه رو میره و با وقاحت ایده های دزدیده شده رو به نام خودش ثبت میکنه
برای همین من یک نظریه خونده ام در موردش که ترامپ اومده یعنی راهش رو تسهیل کرده اند که بیاد (همون نداشتن رقیب جدی مثل بایدن و کامالا سر راهش گذشتن) تا زمینه ساز جنگ جهانی سوم بشه و اینکه دست گذاشته روی گرینلند و کانادا و پاناما هم در همین راستاست برای بستن گارد [انزوای خود خواسته برای ایزوله بودن از بلایای ج ج 3) و این فرق داره با انزوای واقعی چون رسانه رو داره و دائم داره به دنیا دهن کجی میکنه که ما جامون خوبه شماها یعنی بقیه دنیا دهنتون سرویسه که تو آمریکا نیستید
پس با این وضعیت خر تو خر تو آمریکا چین سلطه خودش رو به دنیا بیشتر می کنه
پاسخحذفاین خمیر زیاد آب می بَرَد.... صبر کنید تا سالِ ۲۰۳۵ برسد؛ تا ببینیم که «چه کسانی؛ چند دقیقه و یا چند ساعت و روز و یا چند هفته و یا چند ماه دیرتر خواهند مُرد؟»
حذفجناب کژدم صبر اسرائیل چه قدر هست?چون با ترامپی روبرو هست که تکلیفش نه با خودش و نه با دنیا مشخصه...اما از طرفی دشمنانی داره از چین بگیر تا ج اسلامی و حوثیها که یه یک نقطه اشتراک دارن آن هم محو موجودیت اسرائیل...آیا می تونه اسرائیل دوباره مثل پارسال خودش وارد عمل بشه تا میوه هایی بچینه تا ترامپ کفتار هم وارد بشه و لذتش ببرها دستش باز بزاره
حذف«صبر» رابطه ای مستقیم با «توانایی» و «ناتوانی» دارد. یعنی اینکه اگر شما بتوانید کاری را از اوّل تا به آخر به تنهایی انجام داده و سودَش را خودتان ببرید؛ نیازی به «شریک» ندارید. لذا اگر «شریک» گرفتید؛ به این معنی است که توانایی هایتان محدود است و باید غنایم پیروزی را با شریکتان تقسیم کنید. در اینجا باید بسیار هنرمند بود که بتوان؛ اگر ۷۰٪ توانایی دارید را به شریکتان؛ به ۸۰٪ و یا ۸۵٪ بفروشید. ظاهرِ قضیّه ساده به نظر می رسد؛ اَمّا رَوَندِ این «بِده و بستان» به درجهٔ بالایی از هوشمندی نیاز دارد.
حذفامّا اینکه گفتید: «از طرفی دشمنانی داره از چین بگیر تا ج اسلامی و حوثیها که یه یک نقطه اشتراک دارن آن هم محو موجودیت اسرائیل ...» را از «کُجایتان» در آوردید؟
کدام «مقامِ چینی» و یا مقامِ روسی» گفته است که باید اسرائیل محو شود؟
به نظر می آید که دستِ «رائفی پورِ روسپی زاده» را از پُشت بسته اید.
نقطه آخرِ سطر.
کژدم گرامی، در کابینه ی دوره ی نخست دانلد شیردل، شخصیت های با تجربه مانند بولتون، پمپیو ، برایان هوک، پنس یا حتی جولیانی دیده می شدند. اکنون دانلد، یک عده بیزینس من را آورده و پر و پخش کرده در وزارت خانه ها. برای نمونه من شاخ درآوردم وقتی شنیدم وزیر دفاع دانلد فرد نظامی نیست و اقتصادی است. هر چه باشد از «خرسنبک» بهتر عمل خواهد کرد.
پاسخحذفنکته ای که می خواستم بگویم این است که «دانلد» زیاد باهوش نیست و اعمالی را انجام می دهد که بگیر نگیر دارد. hit and miss مانند یک تیرانداز ناشی. اکنون باید ببینیم که اوباش شیعی حاکم بر کشورمان کدام را تهدید بزرگ تر می داند. پیش تر می گفتند هر کدام از مومنین ادرار نماید اسراییل را آب می برد. سپس دیدیم آن چه که ادرار آن را شسته و برده محور مقاومت رژیم شیعی.
و نکته ی مهم دیگر این که چه قدر دانلد شیردل به توافق با «رفیق پوتین» امیدوار است؟ می دانیم دولت های حاکم بر روسیه در طول تاریخ بسیار غیر قابل اعتماد بوده اند. از سوی دیگر هم رفیق پوتین موجودی است شرور. آیا به توافق و مذاکرات برای پایان جنگ خوش بین هستی و اصلا برای من پرسش است که اصلا چه خبر است.
در پایان باید بگویم که به دانلد مانند منجی نباید نگریست. این یک آغاز است. آغازی برای آسوده شدن از دست یک عده چپ افراطی گلوبالیست و گشوده شدن در ناسیونالیسم. مساله خود دانلد نیست. دانلد می آید و می گوید Make America great again. و این خوب است. چون رهبران در ملت های دیگر نیز همین شعار را بر می دارند و جای امریکا کشور خودشان را می گذارند. مدت زیادی «رسانه ها» و «اپوزیسیون قلابی» موجوداتی بسیار ضد ناسیونالیستی بودند. حماقت سال ۵۷ نیز دور شدن از ناسیونالیسم و تیشه زدن به وحدت ملی کشور بود.
دوران بسیار بدی آغاز شده برای «حاج آقا جورج سوروس» و رسانه های گلوبالیست.
کژدم چرا نیمه ی پر لیوان را نمی بینی؟ نظرت درباره ی برنامه ی DOGE ایلان ماسک چیست؟
درود بر شما
حذفتنها مسئله ای که میتوانم در رابطه با بخشي از نوشتهٔ شما پاسخ دهم؛ بَر ساختنِ DOGE است. به نظرِ من داشتنِ چنین ساختاری میتواند بسیار مفید باشد. امّا اگر سرزمینی به بیماریِ «پارتی کراسی» دچار شود؛ از DOGE نیز میتوانند بر علیه احزابِ رقیب استفاده کنند.
به نهادهایِ گوناگونِ آمریکا نگاهی بکنید؛ همهٔ نهادها؛ حتّی دادگستری و ارتش نیز از «حزب بازی» جانِ سالم به دَر نبرده اند.
DOGE در کشورهایِ اروپایی و آمریکا را باید «شمشیرِ دو لَبِه» به حساب آورد.
عن سگ تو کص مادر و خواهر مقدسین دین اسلام.
پاسخحذفعن و گوه به هیکل محمد رسول الله و قرآن و الله
پاسخحذفعن و گوه به هیکل افغانی ها که اقتصاد ایران را خراب و کارگران ایرانی را بی درامد یا کم درامد کرده اند.
پاسخحذفعن و گوه به هیکل مخالفان اخراج کامل افغانی ها.
پاسخحذفحتی دارندگان جواز حضور و سکونت باید اخراج شوند.
ما؛ در «سرزمین ایران» به اندازهٔ کافی کثافاتِ معدهٔ اسلامی و کثافاتِ معدهٔ شیعی داریم و نیازی به وارداتِ «کثافاتِ معدهٔ افغانی» و پاکستانی و هندی نداریم.
حذفمدّعیانِ «حقوق بشر»؛ انسان را فقط یک موجودِ «بیولوژیک» به حساب می آورند. در حالی که «جوامع گوناگونِ انسانی» دارایِ «فرهنگِ وراثتی» هستند که نسل به نسل در میان آنها «نهادینه» شده است.
گاوها و پرندگان و حیواناتِ دیگر؛ زمانی که مهاجرت میکنند؛ با خودشان «فرهنگ» نمی بَرند و تنها «اِکو سیستمِ غذایی» را دیگرگون میکنند (نوعی اقتصاد). امّا «کثافاتِ معدهٔ فرهنگی»؛ جُزئی جدایی ناپذیر از جوامع انسانی است. به آمریکا و اروپا نگاه کنید که پس از دَهه ها؛ تنها تعدادِ بسیار اندکی از مهاجرین از کشورهایِ عقبمانده توانسته اند جذبِ فرهنگِ بومیِ کنونی آمریکا و اروپا شوند. این درصدِ کَمِ «جذب شدگان»؛ این نظریّه را که با ساختنِ جوامِعی نوین؛ با فرهنگهایِ گوناگون (Multi Culturalism) میتوان به نوعی از «هماهنگیِ اجتماعی - سیاسی» رسید را؛ به زیرِ علامتِ سوالِ بزرگی بُرده است. زیرا نه تنها جوابی مثبت از آن گرفته نشده است؛ بلکه موجبِ زایشِ مشکلاتِ بیشتری گردیده است. لذا آزمودنِ خطایی که در اروپا و آمریکا و کانادا به شکست انجامیده است؛ فقط تکرارِ یک اشتباه نیست؛ بلکه «خیانتِ عمدی» است.
سلام کژدم
پاسخحذفاین خواننده از فرط عصبانیت داره فقط تو دلش فحش و ناسزا می گوید. ولی فحش و ناسزا گفتن جز شکست و نشانه ناتوانی چیزی را اثبات یا تغییر نمی دهد .
برای مبارزه با موج افغانی در ایران. ۱. باید این احساس. ترحم و هم ذات پنداری با افغانی شیعه هزاره را کنار بگذارید . ۲ . در سطح سوشیال میدیا. حداقل آگاهی بخشی کنید و ملت را از فاجعه خزنده آگاه کنی. ۳. باید در مدارس. در محل کار. عرصه را بر این مهاجرین. تنگ کنی. الان نصف دانش آموزان مدارس کرج افغانی هستند . و. همچنین خلاف و جنایات آنها را بزرگ نمایی و منتشر. تا هم ترسی عمومی در مردم از حضور این مهمانان ناخوانده ایجاد شود در مسئله. ازدواج. اجاره و فروش ملک. همکاری و بکار گیری و.
هم جنبشی ملی ایجاد شود برای درخواست اخراج یا محدودیت. .
سلام
حذفمن(کژدم) با بزرگنمایی و یا کوچک نمایی به شدّت مخالفم. فقط باید واقعیّیات ها به مردم گفته شود. اگر افغانها «هنرِ تمدّن سازی» دارند؛ بروند در کشورِ خود تمدّن بسازند. البتّه آنها «تمدّن افغانی» را ساخته اند و همین اکنون به طورِ زنده در صحنهٔ «نمایشِ زنده» است.
ظاهراً به نظر می آید که «ویتکاف بازی» به پایانِ خود نزدیک شده است و مثلّث پروژهٔ «ترامپ - ویتکاف - وَنس» در حالِ شکست خوردن است. ترامپ با گفتارهایِ دوگانهٔ خود؛ میخواست که اگر هر یک از دو سویهٔ (مذاکره برایِ برجامِ دوّم و یا گزینهٔ نظامی) در درونِ تیمش پیروز شود؛ مانندِ «اوباش فرزانه» بگوید که «من نیز نظرم همین بود و نظری دادم که تا کنون دیده نشده است».
پاسخحذفالبتّه «ویتکاف بازی» یک بازهٔ زمانی بوجود آورده است تا «حوثی ها» به شدّت تار و مار شوند. پس از دورِ دوّم به اصطلاح مذاکرات؛ این «مارکو روبیو» خواهد بود که سکّانِ «تراکُنِش» با رژیمِ شیعیانِ شنیعه را به دست خواهد گرفت.
به نظرِ من(کژدم)؛ طرحِ نخستینِ «ترامپ» این بود که با رژیمِ شیعی واردِ یک معاملهٔ کلان شود («بازگشت به برجامِ بدونِ پایانِ زمانی» در برابرِ «سرمایه گذاریهایِ کلانِ آمریکا به طورِ انحصاری در همهٔ زمینه هایِ صنعتی و انرژی و بازگشاییِ سفارت آمریکا»).
ترامپ میخواست که این طرح را به اسرائیل بفروشد و بگوید که «اگر ما با قدرتِ اقتصادی و سیاسی در ایران باشیم»؛ رژیمِ شیعی در عمل «خلع سلاح» می شود و نمیتواند به اسرائیل حملهٔ نظامی کند (یعنی همان طرحِ لاشخوری و دادنِ استخوانِ امنیّتی به اسرائیل).
در همین راستا بود که اروپاییها را به هیچ وجه بازی ندادند و فرانسویها گفتند که «منافع اروپا باید مورد توجّه باشد». معنی این سخن این بود که اگر ما را بازی ندهید؛ به «مکانیسمِ ماشه» زیاد امیدوار نباشید.
اکنون مارکو روبیو؛ در پاریس میخواهد بگوید: « ایران یک کِیکِ بزرگ است» و به هر کسی سهمی می رسد و زیاد نگران نباشید و زمانِ جدّی بودن در «مکانیسمِ ماشه» فرا رسیده است.
لذا در روزها ویا هفته هایِ آینده باید منتظرِ تغییراتی اساسی در رابطه با روابطِ آمریکا و اروپا و تغییرِ لحنِ ترامپ در رابطه با «یوکرئین» نیز باشیم.
وَرایِ همهٔ این حرفها؛ ترامپ یک شکست دیگر را تجربه کرد. شاید «ترامپ اللّهی ها» این را نفهمند؛ امّا رسانه هایِ آمریکایی بر رویِ آن انگشت خواهند گذاشت.
کژدم
پس با این اوصاف باید شلوار چریکی هامون رو آماده کنیم و آماده جنگ باشیم.
حذفدقیقاً همینطور است؛ امّا نه با «چریک بازی». «چریک بازی» فقط یکبار پیروز شد و آنهم در «کوبا» بود. زیرا توانستند مردم را به میدان بکشانند و «رِژی دوبره» به اشتباه آنرا به تئوری عمومیِ «موتور کوچک؛ موتورِ بزرگ را به حرکت در می آوَرَد» تبدیل کرد. پس از آن هیچ یک از مبارزاتِ چریکی؛ حتّی نتوانسته اند شلوارشان را به تَنشان نِگه دارند. دلیلِ بسیار ساده ای نیز داشت؛ زیرا «موتورِ بزرگ» بسیار «زنگزده» بود و به همین دلیل «موتورِ کوچک» دچارِ فرسایش شد.
پاسخحذفمن(کژدم) طرح «عملیّاتِ میدانی» خود برایِ سرنگونی رژیمِ شیعی را در حالِ آماده کردن هستم که بزودی منتشر خواهم کرد. این طرح بر اساسِ آموزه هایِ «سان زو»(Sun Tzu) طرّاحی شده است.
جناب کژدم تهیه چنین مانیفستی برای تغییرات بزرگ باید به صورت گسترده پوشش رسانه ای داده و مردم مطلع بشن...شما از طریق همین بلاگ خودتون می خواین کار به این بزرگی انجام بدین!!!مگه چند نفر پستهای شما را می خونند؟
پاسخحذفدرود بر شما؛ منتشر کنید. برایِ من فرقی ندارد که به نامِ من باشد و یا به نامِ منتشر کننده.
پاسخحذفسپاس
متاسفانه کفتارها و شغال های اپوزسیون و همچنین ج ا هر کاری می کنند تا شما بایکوت بمونید
حذفبگذار آنها کارِ خودشان را بکنند؛ و شما کارِ خودتان را با جدیّت دنبال کنید. همانگونه که جلو آنها را نمی شود گرفت؛ آنها نیز نمی توانند جلو شما را بگیرند.
حذفدرود بر کژدم همیشه پیگیر وبلاگ شما هستم من متوجه یسری از صحبت های شما نشدم.یعنی مذاکره ی انجام نمیشه؟ منظر جنگ اسرايل باشیم یا شورش سازی؟ اخبار خبر از توافق میدن
پاسخحذفدرور بر شما
حذفمذاکرات و چهارچوب و روند و اهدافِ آن خارج از اختیارِ مردم است. حتّی بَدَنهٔ رژیمِ شیعی نیز نَه در آن دخالتی دارند و نَه خبری موثّق. لذا نَه مردم و نَه بدنهٔ رژیم سَرِ پیاز و تَه پیاز هم نیستند و فقط «منتظرانند»؛ «اپوزیسیونچی ها» نیز همیشه به دُنبالِ «آدامس افشاگری» هستند تا بِجَوند. در آمریکا نیز به میزانی کمتر؛ داستان به همین روال است.
لذا آنچه که در رابطه با آن میتوان به گمانه زنی پرداخت؛ «اهداف» هستند. دیدید که عدّه ای می گفتند که امکان ندارد که ترامپ بتواند چیزی شبیه «برجام» را بپذیرد. زیرا بدنهٔ اجتماعی اَش و یا لابیهایِ اسرائیل با آن مخالفت خواهند کرد. زیرا درکِ درستی از بدنهٔ «ترامپ اللّهی ها» ندارند. «ترامپ اللّهی ها» نیز مانندِ رهبرشان؛ ایران را یک «کشور مستراح» میدانند که فقط به دردِ «سرکیسه کردن» میخورد و از این طریق میتوان ثروتِ هنگفت و پایدار را به آمریکا آورد.
این «جمهوری اسلامی» که میبینید؛ دیگر آن «جمهوری اسلامی در ۲ سالِ پیش» نیست و پَشم و پیل و کُرکَش به شدّت ریخته است و اکنون دَر به دَر به دنبالِ «گداییِ مالی» است تا حدّ اقلّ بتواند به میزانی کوچک هم که شده است؛ به «اقتصادِ ایران» تزریق کند و به این وسیله بخشی از مردم را از «شورشهایِ احتمالی» منصرف سازد تا همچنان پا برجا بماند.
شاید عدّه ای از مردم که شعار میدادند: «نه غزّه؛ نه لبنان؛ جانم فدایِ ایران»؛ فکر کنند که اکنون دیگر غزّه و لبنانی در کار نیست و پولهایی که سرازیر شوند؛ دردی را دوا خواهند کرد. امّا اینگونه نخواهد شد و این پولها به بدنهٔ «رانت خوار» تزریق خواهد گردید و به خاطرِ «فسادِ نهادینه» غارت خواهد شد.
هدفِ ترامپ در رابطه با ایران نیز؛ همان چیزی است که در رابطه با «غزّه» و «یوکرئین» و «گرین لَند» گفت: «تصاحب و سرمایه گذاریهایِ کلان».
در رابطه با «حکومتِ عدلِ علی» نیز؛ همه چیز برایش توسّط اسرائیل فراهم شده است و فقط «حوثی ها» مانده بودند که وظیفهٔ تار و مار کردنشان را آمریکا به عهده گرفته است.
لذا ترامپ بر رویِ ۳ مسئله پافشاری خواهد کرد: «برجامِ بدونِ غروب» و «سرمایه گذاری کلان در بخشهایِ انرژی و صنعتی» با سهمی در حدودِ ۴۹٪ یا اندکی کمتر و «بازگشایی سفارت».
اینکه برخی از «نادانها» فکر میکردند و همچنان بر این طبل میکوبند که «آمریکا ۱۰۰ ها میلیون دلار هزینهٔ نظامی کرده است و نمیتواند عقب بکشد»؛ آنقدر بی شعور هستند که نمی فهمند که در صورتِ «سرمایه گذاریهایِ کلان» و بازگشایی سفارتِ آمریکا؛ همهٔ این هزینه ها در کمتر از یک سال بر می گردند و درآمدهایِ پس از آن برایِ آمریکا فقط «سودِ خالص» خواهند بود و بویژه «بازگشایی سفارت آمریکا» پس از ۴۶ سال؛ یک برگِ برندهٔ سیاسیِ بزرگ برای ترامپ خواهد شد.
امّا آنچه که اکنون به صورتِ مِیدانی در حالِ اتّفاق است اینکه: «حکومت در حالِ جمع کردنِ طلا و ارزهایِ ارزشمندِ ژاپن و اروپا و آمریکا» که در بازارِ اَرز ارزان شده اند می باشد. پس از پایانِ این مذاکرات؛ همهٔ «نیابتی ها» نیز دچارِ سرخوردگیِ شدید شده و چه بسا «سپاهِ قدس» نیز بی کار شود.
من(کژدم) فکر میکنم که ترامپ؛ یک سری امتیازهایِ بی ارزِشِ هسته ای به رژیمِ شیعی خواهد داد. امّا از «برجامِ بدونِ غروب» و «تصاحبِ اقتصادی» و «بازگشاییِ سفارت»؛ عقب نشینی نخواهد کرد.
به اسرائیل نیز خواهند گفت که:
«درست است که سَرِ مار را نکوبیدیم؛ امّا تَنَش را چنان کوبیدیم که فقط به دردِ کباب کوبیده می خورد.»
بخوانید همان «شیرِ بی یال و دُم و اِشکم».
امّا از طرفِ دیگر؛ آمریکایِ ترامپ همین اهداف را به سرنگونیِ رژیمِ شیعی نیز میتواند بدست آوَرَد.
باز هم امّا؛ چرا ترامپ به سُراغِ گزینهٔ نخست تمایل دارد؟
پاسخ اینکه: در صورتِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی؛ ایران حدّ اقلّ به مدّت ۲ سال به بحرانِ «خلأ قدرت» دچار خواهد شد زیرا چیزی به نامِ «اپوزیسیون» وجود ندارد و نمیتوان بر روی «باد» و «شِنهایِ روان» سرمایه گذاری کرد. اگر «اپوزیسونی در قامتِ حکومتی» داشتیم؛ روندِ کنونی میتوانست به شکلی دیگر جریان یابد.
در واقع؛ نتیجهٔ این مذاکراتِ کنونی؛ بزرگترین «قراردادِ ترکمانچایِ ایران» خواهد بود.
حال؛ انتخاب با مردم است که به وعده هایِ دروغینِ رژیمِ شیعی اعتماد کنند و یا به برایِ ساختنِ «ایرانی نوین» دست بکار شوند.
کژدم
عالی
حذف👌
پاسخحذفدرود
پاسخحذفپس تکلیفِ چین و اون قراردادِ ترکمانچایِ ۲۵ سالهای که بسته شده چه میشود؟
فکر نمیکنم که چین به این راحتی ساکت بماند و از حقِ رابطهی ارباب و رعیتیِ خود با رژیم شیعی صرفِ نظر کند چرا که اون قرارداد حداقل در ظاهر به سرمایهگذاری چندصد میلیارد دلاریِ چین در زیرساختهای نفتیِ ایران تاکید کرده بود
پس دو اتفاق از نظرِ بنده میتونه موردِ انتظار باشه:
۱- گزینه اول که مسیرِ کم خطرتری هست تغییرِ رژیم در ایران و الغایِ اون قرارداد و در نتیجه تغییرِ رویکردِ ایران از شرق به غرب
۲- توافق با رژیمِ شیعی و برقراریِ مجددِ سفارت و قراردادهای سرمایهگذاری و ...
در سناریوی دوم با توجه به اینکه چین تصاحبِ ایران و تمامِ زیرساختهایش رو پلی برای ورود به خاورمیانه و اروپا و قبضه کردنِ شاهرگهای اقتصادیِ جهان میدونه، امکانش هست که شاهدِ یک تنشِ جدی و چه بسا نظامی میانِ دو قدرتِ برترِ جهان باشیم
درود
حذفهنوز نَه به داره و نَه به باره. آنچه که من گفتم؛ اهدافِ دو طرفِ مذاکره بود. اینکه به توافق ختم می شود یا نَه؟ مسئلهٔ دیگری است. هیج یک از طرفین نیز به جز «بسیار خوب بود» به رسانه ها دَرز نمیدهند و همهٔ مذاکرات در «تاریکخانه» برگذار میشوند. هر دو طرف نیز ترسهایِ ویژهٔ خود را از «رسانه ای شدنِ مذاکرات» دارند.
این تنش نظامی بین چین و آمریکا که میفرمایید؛ قرار است در کجا انجام گیرد؟ در نیویورک؟ شانگهای؟ اقیانوس آرام؟ کُرهٔ ماه؟ یا مِرّیخ؟ از شما خواستم که لطفاً «فکر» کنید و نَه «رؤیا بافی».
در ضمن آن قراردادِ گذایی با چین؛ تا کنون جنبهٔ عَمَلی پیدا نکرده است و فقط یک تکّه کاغذ پاره است.
کژدم جان در سال های پایانی عمر شوروی مذاکرات بسیار گرم و موفقيت آمیزی بین آمریکا و شوروی به راه افتاد و ناگهان رهبران این دو دشمن دیرینه به جای بمب و موشک شروع به تبادل دل و قلوه با یکدیگر کردند.
پاسخحذفواقعیت این بود که در آن سالها رهبران حزب کمونیست مثل رهبران جمهوری اسلامی خودشان هم از مزخرفاتی که هفتاد سال در گوش مردم خوانده بودند خسته شده بودند و درست مثل زرسالاران مذهبی در ایران مایل بودند با ثروت هایی که غارت کرده بودند زندگی مرفه و بی دردسری را برای خود و نسل های بعدیشان شروع کنند. شوروی هم مثل جمهوری اسلامی در اثر چند دهه مزخرفگویی و هزینه دادن بابت ایدئولوژی های بی سر و ته و مزورانه رهبرانش از نظر اقتصادی و گفتمانی ورشکسته بود و با مردمی که به شدت از وضع اقتصادی ناراضی بودند و جهان بیرون را هم دیده بودند دیگر نمی شد آن کثافت را ادامه داد.
بعد از فروپاشی شوروی همان هایی که آن لجن را به سر تاپای روسیه زده بودند یعنی رهبران و اعضای ارشد حزب کمونیست و کا گ ب تبدیل به سیاستمداران و کارآفرینان دوره پساکمونیسم شدند و با همان ثروت های غارت شده و بر اساس همان ساختارهای مافیایی فاسدی که در دوران کمونیسم ایجاد کرده بودند ناگهان به طرفداران اقتصاد آزاد بر اساس مدل سرمایه داری غربی تبدیل شدند.
این دقیقا طرحی است که در ایران در حال اجرا است.بنظرم
بدبختی بسیاری از کسانی که خود را «تحلیلگر» میدانند و شما نیز در همان گروه قرار میگیرید؛ «مُدل سازی» است. به همین خاطر به جایِ «تحلیل»؛ «تحلول» میبافند. این بیماری به پذیرش کلیشه ای ازنوع حکومتی که در آمریکا و اروپا وجود دارد نیز در پیشنهادِ «اپوزیسیونچیها» به عنوانِ «جایگزین» برایِ دورهٔ پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی؛ کاملاً حاکم است.
حذفشما مرا به یادِ «مارکسوسکها» می اندازید که در میدانِ ۲۴ اسفند؛ هر کدامشان کتابی از «لنین» را زیرِ بغل داشتند و به قولِ خودشان «تحلیل» میکردند؛ یک خط در میان میگفتند که: «ببین.... لنین در یک گام به پیش؛ دوگام به پس چنین گفته است» و دیگری نیز میگفت: «ببین.... لنین در کتاب چه باید کرد چنان گفته است». در حالی که همهٔ شان تأکید داشتند که باید «تحلیلِ مشخّص؛ از شرایط مشخّص داشت»؛ امّا به همان «بیماریِ دینیِ الهام از کتابهایِ مقدّس» گرفتار بودند.
لطفاً این مزخرفات را کنار بگذارید. «مُدل سازی» فقط به دردِ بحثهایِ تلویزیونی مانندِ «پَرگار» می خورد.
«ترامپ» و «ترامپ اللّهی ها» به «تُخم مبارکِشان» نیز حساب نمی کنند که رژیمِ شیعی پس از آن توافقی که مَدّ نظر ترامپ است؛ به انجام رسانیدند؛ این رژیم چگونه با مردم ایران رفتار خواهد کرد؟ مگر در افغانستان در همه چیز دخالت می کردند؟ مگر در عراق کاری کردند؟
حذفبرایِ ترامپ فقط «منابعِ اقتصادی» و «سرمایه گذاری کلان» در ایران اهمیّت دارد. اینهمه تجهیزاتِ نظامی را نیز که آورده اند؛ برای همین منظور است و اگر به توافق موردِ نظرشان نرسند؛ به حملاتِ نظامی روی خواهند آورد و پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی؛ آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
«ترامپ» با رژیمِ بَعدی ایران نیز تلاش خواهد کرد که به «لاشخوری» ادامه دهد. زیرا رژیمِ بعدی (هرچه که باشد) در یک کشورِ «به خاکِ سیاه نشسته» حکومت خواهد کرد. لذا باید «فرمانبُردار» باشد و نه «رَجَز خوان».
این قاعدهٔ بازی است.
اینجا است که «دورانِ گذار» اهمیّت بسیار زیادی دارد. حتّی اهمیّتی بسیار بیشتر از دورهٔ سرنگونیِ رژیم.
در اینجا میخواهم مسئلهٔ دیگری در رابطه با ترامپ مطرح کنم که موجبِ فریبِ اسرائیلی ها نیز شده است.
حذفشیوهٔ گفتارِ ترامپ در پیش از انتخابات و تهدیدهایِ «آخرالزّمانی» که بر علیه رژیمِ شیعی میکرد و این نوع گفتمان را پس از انتخابات نیز ادامه داد و همسو با اینگونه اظهارات؛ دست به «آرایش نظامی جنگی» زد و همچنان ادامه می دهد؛ این آرایشِ جنگی نیز «استا» نیست بلکه به شدّت فعّال است و شلوارِ نداشتهٔ «حوثی ها» را به سرشان کشیده است. امّا شیوهٔ گفتارش پس از نشستِ عُمّان تفاوتهایِ زیادی با سخنانِ پیشین او دارد و به همین دلیل آنهایی که منتظرِ سرنگونیِ سریعِ رژیمِ شیعی توسّطِ ترامپ و آقایِ ناتانیاهو بودند و بازار گرمیِ «نجاتِ ایران» براه انداخته بودند؛ ناگهان چَرخشان پنچر شد. عدّه ای از آنها کاملاً دلسرد شده اند و عدّه ای نیز میخواهند فرمانِ ماشینِ تحلیلهایِ بی انتها و تکراری و اعصاب خُرد کُنِ روزانهٔ شان را به سمتِ دیگر بچرخانند. امّا «کژدم» نه تنها از آغازِ این دورهٔ ترامپ؛ بلکه در همان دورهٔ نخست نیز به تکرار گفته بود که به ترامپ امیدوار نباشید. زیرا ترامپ گاوِ نَر است و شیر نمی دهد. امّا در در دورِ دوّم این موجود را «لاشخور» نامید. البتّه نه بر اساسِ اینکه دلم میخواهد سخنی دیگرگونه گفته باشم؛ بلکه بر اساسِ «ردّ پایِ رفتاری او» در همین چند ماه اخیر به این نتیجه رسیدم که این موجود یک «لاشخور» است و مردم ایران نباید به «لاشخور» امید داشته باشند.
اینکه عدّه ای فکر میکنند که ترامپ نظرش را تغییر داده است؛ باز هم اشتباه میکنند. من مطمئن هستم که در زیرِ لایه هایِ تهدیدهایِ آخرالزّمانی؛ هدفِ ترامپ از همان آغاز همینی بوده است که اکنون می بینید. البتّه هنوز در مرحلهٔ «گشایشِ بازی» هستیم و اگر ترامپ نتواند به آن ۳ هدفی که گفتم دست یابد؛ به حملهٔ نظامی دست خواهد زد.
حال این «تحلولگران» میگویند: حالا که ترامپ «تو زَرد» از آب در آمد؛ بروید و به یک امامزادهٔ دیگر (آقایِ ناتانیاهو) دخیل ببندید. البتّه اینرا نیز باید در نظر گرفت که اسرائیل؛ آن بلند پروازیهایِ ترامپ را ندارد و حتّی اگر در آرزویش باشد؛ توانایی سرمایه گذاریهایِ تریلیون دلاری را ندارد. از سویِ دیگر توانایی از بین بُردنِ توانایی هسته ای را نیز ندارد و حتّی اگر به تنهایی به حملهٔ نظامی دست بزند؛ آنرا فقط به تأخیر خواهد انداخت. لذا نکتهٔ اصلی اینجاست که اگر میخواهید «اقدامی عَملی» برایِ سرنگونیِ رژیم انجام دهید؛ میتوانید به موازاتِ اقداماتِ اسرائیل؛ دست بکار شوید. اسرائیل توقّع خاصّی به جز مختومه شدنِ پروندهٔ هسته ایِ نظامی ندارد و میداند که پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی شانسِ بسیار بالایی برایِ رسیدن به اهداف خود را دارد.
مسئلهٔ دیگر اینکه: بسیاری از این «تحلولگران» میگویند که اگر مکانیزمِ «ماشه» اجرایی شود؛ اینچنین و آنچنان خواهد شد (البتّه برایِ سرگرمیِ خوانندگان و بینندگانشان). امّا این «دریوزگی» که رژیمِ شیعی گرفتارِ آن است و حتّی توانایی ارائهٔ خدمات را نیز ندارد؛ مگر «ماشه ای چکانیده شده است؟» که اینچنین ذلیل شده اند؟ رژیمِ کثیفِ شیعی همین اکنون نیز حتّی بدونِ «ماشه» به ذلّت رسیده است.
هزار بار به این درازگوشهایِ درازگو» گوش کردید و به جایی نرسیدید؛ یکبار به «کژدمِ گزنده» گوش فرا دهید؛ تا میوه هایِ «دستاورد» را بچینید.
این خبر فرضیهای که دیروز مطرح کردم رو تایید میکنه:
پاسخحذفhttps://www.iranintl.com/202504217784
چین به هیچ عنوان در موردِ توافقِ احتمالیِ میانِ رژیمِ شیعی و ترامپ و اعطای امتیازاتِ قابل توجه از جمهوریِ اسلامی، ساکت نخواهد موند
اقتصادِ امریکا در حالِ ورود به فازِ رکودِ شدیدِ اقتصادی هستش و ایدههای ترامپ در موردِ بازپسگیریِ ایران از روسها و چینیها میتونه به عنوانِ یک راهکار برای عبور از بحرانِ رکودِ احتمالی در آینده تلقی بشه.
این امکان وجود داره امریکای ترامپ با استفاده از شمارِ بالای جاسوسانِ اسرائیلی در بدنهی رژیمِ شیعی یک سناریوی براندازی رو جهتِ اجتناب از تنش با چین، طراحی بکنه
جنابِ کژدم وقتش رسیده که استراتژیِ خودتون رو برای به سرانجام رساندنِ مبارزات در فضای میدانی رو با خوانندگانتون هرچه سریعتر به اشتراک بگذارین تا سریعتر بتونیم در مورد جزئیاتش با یکدیگر گفتگو داشته باشیم
سپاس
متین گرامی
حذفآن لینکی که دادید را پیش از اینکه به عنوانِ سند ارائه دهید؛ به دقّت بخوانید. این خبر هیچ ربطی به ایران ندارد.
ترامپ بخشی از تعرفه هایِ سنگین بر وارداتِ از چین را به عنوانِ «معافیت از تعرفه» به مشتریانِ کالاهایِ چینی ارائه می کند؛ تا بازارِ فروشِ اجناس چینی را به رکود کشانده و مختلّ کند. این به این معنی است که: «از آمریکا کالا بخرید و اگر به آمریکا کالایی صادر کردید؛ از شما تعرفه نمی گیریم».
لطفاً از «هولِ حلیم؛ در دیگ نیفت».
اگر قرار است که استراتژیِ کژدم را نیز به این صورت نقد کنید؛ لطفاً دست به قَلَم نبرید.
راستی؛ حالِ «رائفی پور چطوره؟»
کژدم نقش چین در این مذاکرات بین جمهوری اسلامی و آمریکا رو چطور میبینید ؟
پاسخحذفبرخی از اوباشانِ رژیم گفته اند که پس از توافقِ خیالی؛ چین شریکِ اصلیِ تجاری رژیم خواهد بود. این نوع رؤیا بافی ها؛ مویِ ترامپ را بر تَنَش سیخ می کند.
حذفمعلوم نیست که این اظهارات از دهان کدام گاو بیرون می آید؟
در هر صورت؛ چین در این ماجرا کاره ای نیست و فقط میتواند در صورتِ ارجاعِ مسئله به شورایِ امنیّت از حقّ وِتو استفاده کند و گرنه برایِ رژیم؛ بِلا استفاده است.
به نظر می رسد که انتخابهایِ فامیلیِ ترامپ برایِ گزینش «پیت هگسِت» و «ویتکاف» و «جِی دی وَنس»؛ دارد کار دستش میدهد. از سوی دیگر پیشنهادِ سرمایه گذاری بیش از یک تریلیون دلار در صنعتِ هسته ای؛ از طرفِ رژیم به ترامپ؛ از ترامپ میخواهد که به جایِ سرمایه گذاری در انرژی و صنایع اتوموبیل سازی و معادن؛ که میتواند به شدّت به «رانت خواریها» و «دُزدیها» ضربه بزند را به سمت سرمایه گذاری بر صنعتِ هسته ای هدایت کرده و پس از مدّتی؛ مانندِ ماجرایِ فرودگاه؛ ناگهان اوباشانِ سپاه یورش بُرده و همه را تصرّف کنند.
پاسخحذفدر مجموع معلوم نیست که ترامپ چه رؤیاهایی در سر دارد و این رؤیاها را با «برنامه ریزی و تدوینِ استراتژی» اشتباه گرفته است.
برخی تصوّر میکنند که ترامپ در حالِ خریدنِ زمان برایِ ناکارآمد کردنِ «حوثیها» است و پس از آن به مراکز هسته ای و نظامی حمله خواهد کرد. امّا این تصوّر احمقانه است. زیرا «حوثیها» در معادلاتِ هسته ای و حملهٔ احتمالی نظامی؛ رقمی به حساب نمی آیند.
رئیس پنتاگون باید یک ژنرال ۴ ستاره باشد. ستارهٔ چهارم؛ به معنیِ داشتنِ مطالعاتِ سیاسی است. امّا وقتی پسرانِ ترامپ رئیس پنتاگون (حتّی ژنرال نیست) و یا معاونِ رئیس جمهور را از میانِ «حلقه به گوشان» انتخاب میکنند؛ وضعیّتِ کابینه نیز برایِ «پادشاه» اینگونه رقم میخورد. بزودی باید منتظر تغییراتی در کابیهٔ ترامپ بود.
در رابطه با تعرفه های بزرگ بر کالاهایِ چینی نیز؛ کارخانه هایِ چینی میخواهند کالاهایِ لوکس خود را به صورتِ مستقیم به خریدارانِ آمریکایی و اروپایی بفروشند که حتّی اگر تعرفهٔ ۳۰۰٪ بر آنها بسته شود؛ باز هم بسیار کمتر از نصفِ قیمتی است که خریدارانِ اروپایی و آمریکایی از کمپانیهایِ اروپایی و یا آمریکایی با سودهایِ ۱۰۰۰ یا ۱۵۰۰ درصدی میخرند.
در مجموع ۱۰۰ روزِ نخستِ ترامپ در حالی رو به اتمام است و هنوز مثلِ سگ به دنبالِ دُمِ خود می چرخد که هنوز هیچ کارِ اساسی انجام نداده است. «خمیرهایِ زیادی» درست کرده است که همگی در حالِ «تُرشیدن» هستند و در هر موردی نیز که عقب نشینی میکند؛ پلّه ای برایِ عقب نشینی هایِ بیشتر خواهند شد. این امر او را برایِ رژیمِ شیعی؛ بسیار خطرناکتر میکند. به همین دلیل است که در حالِ «دیوار کِشی» در اطرافِ «نطنز» و «فُردو» هستند.
«مایک تایسون» گفتهٔ زیبایی دارد که میگوید: «البتّه که هر بوکسوری وقتی که واردِ رینگ میشود؛ استراتژی دارد (بخوانید تخیّلات)؛ تا زمانی که نخستین مُشتِ سنگین توی صورتش بخورد» (یعنی پس از نخستین مُشت؛ استراتژیهایِ رؤیایی فراموش می شود).
آقای ناتانیاهو بسیار ساکت نشسته است. برخی این سکوت را «سکوتِ پلیسِ بَد» می انگارند و ترامپ را «پلیسِ خوب»؛ و فکر میکنند که یک «فریب» در کار است. امّا من فکر میکنم که آقای ناتانیاهو؛ ساکت نشسته است تا ترامپ هر چه «قِر» توی کمرش دارد را بریزد و زمانی که به نتیجه نرسید؛ رهبریِ ترامپ را بر عُهده بگیرد و به او نشان دهد که «پادشاه کیست؟». زیرا امضاء کردنِ «معافیتِ مالیاتی» در کاخِ سفید را هر «نَنه قمر»ی که در کاخِ سفید نشسته است؛ میتواند امضاء کند و امضاء کردن کسی را پادشاه نمی کُند.
بسیاری از «تحلولگران»؛ از بمبارانِ مراکز هسته ای و موشکی و پایگاههایِ نظامی و کُشتنِ «انگل فرزانه» و کادرهایِ سیاسی رژیم توسّط آمریکا و اسرائیل به صورتی مکرّر و خسته کننده؛ دَم میزدند که البتّه برایِ «آرزومندانِ سرنگونی رژیم به دستِ دیگران» بسیارهیجان انگیز است. زیرا شب میخوابند و صبح بیدار میشوند و میبینند که دیگر این حکومت وجود ندارد و از فرط هیجان و خوشحالی روزشان را با «کره و عسل و خامه» جشن میگیرند و همه چیز تمام میشود و پس از آن از آسمان «دموکراسی» و «طلا» می بارد.
پاسخحذفمن (کژدم) فکر نمیکنم که اینگونه «پیش بینی ها»؛ نشانهٔ «دَرک و فهمِ فوق العاده»ای باشند. زیرا بسیاری از مردمِ کوچه و بازار نیز به خودیِ خود این حدس و گمانها و آرزوها را دارند و اینگونه پیش بینیهایِ داهیانه؛ نشانهٔ فهمِ بیشتر نیستند؛ بلکه نه تنها مخاطبینِ زیادی که آرزوهایشان را در اینگونه گفتارها میبینند؛ جلب میکند؛ بلکه به نوعی گویندگانِ این روایت را نیز به «سلبریتی» تبدیل میکند. و این در حالی که تهیّه کنندگانِ «بانکِ اهداف»؛ طیفی بسیار گسترده و بسیار فراتر از این روایتهای «روشنفکر نمایانه» را در جیبِ خود دارند؛ که نمونهٔ آنرا در انفجارِ «پِیجِرها» در لبنان دیدیم.
به نظرِ من(کژدم) انهدامِ هیچ کُدام از این اهداف؛ به یک «جنبشِ ملّی» نخواهد انجامید.
اگر به نوشتارهایِ قدیمیِ این وبلاگ نگاهی بیندازید؛ من(کژدم) همهٔ حرکتهایِ اعتراضی (به جُز جنبشِ ملّی مهسا) را به «سُخره» میگرفتم.
- حرکتِ مالباختگانِ مؤسساتِ قُلّابیِ مالی.(به خدا؛ ما آدمهایِ خوبی هستیم؛ ما آریایی هستیم.... همهٔ پولهایمان دود شد).
- اعتصابِ کامیوندارانِ بی تایِر. (ایرانی با غیرت.... حمایت ... حمایت...)
- تظاهراتِ کشاورزانِ بی آب؛ که برایِ چند حلقه چاهِ عمیق به این دیّوس و یا آن قُرمساق رأی میدادند و ناگهان «بی آبیِ سطحی و زیرزمینی» خِرِشان را گرفت. (جنبِشِ تو را به خدا؛ برایِ ما باران بِبارانید .... زمینهایمان خُشک شد.)
- ما «مسجدِ اسلامی» میخواهیم و نمیتوانیم در «مسجدِ شیعه» نماز بخوانیم..... «انگلهایِ شیعه»(کُهنهٔ حِیض به سَرها)نمیگذارند که ما «انگلهایِ مسلمان»(مُفتی و مولوی) تربیت کنیم.
- جنبشِ «سبزِ مذهبی» که برایِ رسیدن به «دورانِ طلاییِ اَنگلِ بنیانگذار»؛ میخواستند که خائنینی مانندِ «انگل کرّوبی» و «موسویِ بی شرف» را انتخاب کنند.
- حرکتِ بازنشستگان.
- حرکتِ آموزگاران.
- جُنبِشِ بِنزین.(در آن زمان که همین «اپوزیسیونچیها» به مردم رهنمودهایِ مجّانیِ براندازی میدادند؛ من گفتم که مردم ایران فقط عصبانی شده اند)
- جنبشِ مالباختگانِ احمقِ «بورس باز».
وَوَوَ ..... که میتوانید به فراوانی ببینید.
دیدیم که هیچ یک از این «اعتراضها» از طرفِ آنچه که «ایرانیِ باغیرت» نامیده میشود؛ حمایت نشد. امّا همهٔ این حرکتها به یک نتیجهٔ قطعی رسید و آن اینکه: «هیچکَس» حاضر نیست؛ برایِ دیگران غیرت نشان دهد و همهٔ آنهایی که «حمایت» میخواهند؛ حاضر به «حمایت از دیگران» نیستند. لذا «تُخمِ یأسِ بی حمایتی» مانندِ «علفهایِ هرز» در همه جا رویید و در مجموع؛ این همان «ساکنینِ ایران» بودند که به دستِ خود؛ خودشان را «قورباغه پَز» کردند و عُمق و سطحِ «تحمّلِ خود» را بالا بُردند.
لذا اگر روزی «ایرانیان» و «ساکنینِ ایران»؛ شب بخوابند و در سحرگاه بیدار شده و ببینند که همهٔ آن بمبارانها انجام گرفته است؛ امّا اهدافِ دیگری که حتّی فکرش را نمی کردند نیز منهدم شده است و «زندگیِ تَک تَکِ هَمِگان» فارغ از اینکه در کدامین «صِنف» قرار دارند را به شدّت تحتِ تأثیر قرار داده است. به احتمالِ بسیار زیاد؛ با یک «جنبشِ سراسری و ملّی» روبرو خواهیم شد. جُنبشی که با «کره و عسل و خامه» آغاز نخواهد شد؛ بلکه با یک «دَرد؛ در سطحِ ملّی» شروع خواهد گردید.
اگر خود را «روشنفکر» می پندارید؛ جاهایی را شناسایی کنید و به «بانکِ اهدافِ اسرائیل» تبدیل کنید که بتواند حتّی «قورباغه هایِ نیم پَز و حتّی تقریباً پُخته» را نیز به میدان بکشاند. اینگونه است که میتوانید از «حملاتِ اسرائیل» در جهتِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی نوعی از «جنبشِ ملّی» تولید کرده و سود ببرید.
کژدم
با درودی دوباره
پاسخحذفبنده تصور میکنم شکلگیریِ یک موجِ اعتراضاتِ سراسری در زمانِ کنونی، سمت و سوی مذاکرات رو به سمتِ منافع ایران تغییر بده چرا که میتونه به عنوانِ یک هژمونیِ تحمیل شده از طرفِ مردمِ ایران در مذاکرات تلقی بشه
منابع نفت و گاز که هیچی، سد کرج و لتیان منهدم بشه دردی درست بکنه که صد ها هزار نفر بریزن بیرون
پاسخحذففردای حمله نه نفت هست، نه گاز و برق و حتی آب هم نیست بدبختی از این بزرگتر؟
ایران فقط تهران و کرج نیست. نَه آمریکا و نَه اسرائیل؛ سدّها را نمی زنند.
حذفامّا ترس از این مسائل است که «انگل فرزانه» نیز مانندِ جَدّش «حسین شجاع الدوله» به «گُه خوردن» افتاده است. اسمش را گذاشته «صلح امام حسن». در حالی که پروژهٔ «صلح امام حسن» را در دورهٔ «اوباما» و توسّط «امام حسن روحانی» (دستمال مستراحِ مستعملِ کنونی) براه انداخت. در واقع فرقی میانِ «امام حسن» و «امام حسین» وجود ندارد. زیرا هر دو به «گُه خوردن» افتادند. زمانی که «امام حسین شجاع الدّوله» درخواست کرد که: (بگذارید به پیشِ پسر عمویم «یزید» بروم زیرا او بر من مهربانتر است)؛ این درخواست را برای «بیعت کردن با یزید و بوسیدنِ دستانِ یزید» مطرح نمود. «امام حسینِ شجاع السّلطنه» نیز مانندِ برادرش؛ «اهلِ بیعت» بود ولی «بد شانس» بود.
سلام کژدم. این گه خوری ها هم. دردی از انگل فرزانه دوا نخواهد کرد. ترامپ در پی یک جماع. هیجان انگیز و مانند عروسی های قدیم. نشان دادن دستمال خونی. کون پاره شده. به دوست و دشمن است و به در مالی و. یا وقتی بیا بکن که کسی نفهمه. یا توکار خودت بکن و برو. مهم اینکه تو ارضا بشی. بسنده نخواهد کرد .. و باید تمام سانتریفیوژها را منهدم کنند. شهر موشکی ها را منفجر کنند و .. پای قرارداد ابراهیم را امضا کند بقیه داستان با حضور و نظارت بین المللی . و این یعنی. بی حیثیت شدن عظما و و باز شدن بخشی از میدان برای مردم و. همراه شدن عده ای از. عرازشه .
پاسخحذفبند عباس بوم و بزودی جاهای دیگه هم ...
پاسخحذفاحتمالاً و فقط احتمالاً؛ همان موادّی که به تازگی از چین برایِ تولیدِ سوختِ جامد وارد کرده بودند؛ هدف بوده است.
حذفبه نظر می رسد که صدایِ انفجار در «مسقط»؛ بسیار مهیب تر از بندرعباّس شنیده شده باشد.
به سخنانِ «مزخرف بافان» که در رسانه هایِ گوناگونِ «فارسی گوی» مشغولِ «اظهارِ فضله» هستند با دقّت گوش دهید و یا بخوانید.
پاسخحذفهمگی متخصّص «رنگ شناسی» و «دود شناسی» و «همسان انگاری با انفجارِ بیروت» هستند. مزخرَف بافی به نامِ «هوشنگ حسن یاری» که به عنوانِ «کارشناس نظامی» معرّفی می شوند. پس از «دود شناسی» و «رنگ شناسی» و «آلودگیِ هوا» شناسی؛ به این نتیجه می رسد که اسرائیل هیچ سودی از این انفجار نمی بَرَد؛ زیرا اگر چنین کاری کرده باشد؛ حتماً ترامپ را «دِل رنجیده» می کند و پا را پیش تَر گذاشته و دخالت در آنرا «خودکُشی سیاسی و نظامی» برایِ اسرائیل می نامَد.
طبقِ نظرِ این «کارشناس نظامی و استادِ دانشگاه»؛ این انفجار؛ شاید به نفعِ «قورباغه»های «کِنیا» و «اتیوپی» و «جنگلهایِ آمازون» بوده باشد؛ امّا اصلاً به نفعِ اسرائیل نیست.
در تأییدِ نظرِ ایشان؛ «مادر بزرگم» که در اسرائیل است؛ به خوابِ من آمد و گفت که اصلاً صدایی نشنیده است. من نیز به ایشان گفتم که معلوم است که صدایی نشنیده ای؛ زیرا ۴۶ سال است که «مُرده ای».
به این انفجار میگویند: «تحریمِ واقعی»....
پاسخحذفآهای ترامپ .... اِی معاویه و یزیدِ زمان..... حالا بیا معامله کُن و تحریمها را بردار.
سالیانِ سال گفتم: اگر میخواهید این رژیم را به صورتِ واقعی تحریم کنید که هیچکس نتواند تحریمهایِ شما بردارد؛ منابعِ مالیِ رژیم را به آتش بکشید. گفتید که اینها «ثروتِ ملّی» هستند. گفتم که: «اینها ثروتِ ملّی نیستند» بلکه ابزارِ غارتِ ثروتهای ملّی هستند.
آنهایی که میگفتند: از اینکه اسرائیل حمله کند و رژیم را تضعیف کند؛ خوشحال هستند؛ اکنون چرا «خوشحال» نیستند؟
رژیم تلاش دارد که بگوید: آنهایی که در این عملیّات کُشته و زخمی شده اند؛ همگی «غیر نظامی» هستند.
شاید عدّه ای چنین باشند؛ امّا عدّهٔ زیادی از آنها «نوکرانِ رژیم» هستند. زیرا که اگر نباشند؛ رژیم به آنها حتّی اجازهٔ نزدیک شدن به ۱۰ کیلومتریِ آن موادّ را نیز نمی داد.
رژیم رو تو ضعیف ترین حالت ممکن قرار میدن بعد رهاش میکنن تا از داخل انقلاب بشه.
پاسخحذفمن؛ نظر شما را در گروهِ «آرزوهایِ شیرین» میبینم.
حذف«ترامپ چِزدی» بالام جان
پاسخحذفاتّفاقاً؛ اگر یکی دوتا عملیّاتِ «محدود» از این دست انجام دهند؛ بسیار به نفعِ ترامپ خواهد بود. زیرا میوه هایِ سیاسی و اقتصادی را در آخر ترامپ خواهد چید.
حذفجناب کژدم به نظرتون کار اسرائیل یا از داخل هدایت شده
پاسخحذفبه نظرِ من عملیّاتی از درون و به سفارش اسرائیل است.
حذفبه تعدادِ کُشته ها و زخمی ها و ویرانیها نگاه نکنید؛ زیرا زمانی که جنگ آغاز میشود؛ «ضرورتها» هستند که «شیوهٔ جنگ» را هدایت میکنند؛ نَه «لاس خُشکه هایِ اخلاقی و فلسفی و آرزوهای شیرین».
ابتدا آتشسوزی #بندرعباس را که لب دریاست مهار کنید بعد فرعون را غرق.
پاسخحذفنتانیاهو به فارسی
با توجّه به تعدادِ کانتینرهایی که با کالاهایشان نابود شده اند و با توجّه به موادّی که از چین خریده بودند و با توجّه به ویرانی هایِ ساختارهای بَندری؛ فقط به طورِ سر انگشتی میتوان گفت که بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار؛ «دود شد و به هوا رفت». حال اگر هزینه هایِ تعطیلی بندر و بازسازیِ آنرا نیز حساب کنید؛ بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار ویرانی ببار آمده است.
پاسخحذفپس از این به جایِ «بندرِ رجایی» بگویید «بندرِ غزّه».
جناب کژدم 10000 کانتینر هر کانتینر 29 تن و هر تن 1000 کیلو و هر کیلو هزار گرم و هر گرم فقط یک دلار محاسبه شود290 میلیارد دلار دود شد رفت کجای کاری کژدم و اگه هزینه بازسازی و تعطیلی به قول خودت 200 میلیارد دلار اضافه کنیم ...490 میلیارد دلار
پاسخحذفکانتینرها همگی به یک اندازه نیستند. برخی کوچک و برخی متوسّط و برخی بزرگ هستند. قیمت گذاری نیز بر اساسِ «کیلو و گِرم» نیست. برخی کانتینرها شاید دارایِ ارزشی ۵۰۰ برابرِ کانتینرهایِ دیگر داشته باشد. همچنین ارزش کالاها بر اساسِ قیمتِ خریدِ آنها بر اساسِ «خریدهایِ کلان» و نه بر اساسِ «قیمتِ خُرده فروشی» حساب می شود.
حذفامّا آنچه که مشخّص است؛ «بندرِ غزّه» حالا حالاها (حدّ اقل ۵ یا ۶ ماه) کار دارد تا بتواند فعّال شود آنهم در صورتی که بودجه ای برایِ بازسازی آن در دسترس باشد.
هنوز آتش مهار نشده است و قرار است که ۲ هواپیمایِ روسی؛ بیایند و معجزه کنند.
زمانی که جنگلها در آمریکا آتش گرفت؛ اوباشانِ شیعه مسلک آنرا «غضبِ الهی» نامیدند. باید از خودشان بپرسند که حالا چه؟
آنچه که بسیار مهمّ است؛ اینکه «زبانِ شیعیانِ شنیعه» در کونشان فرو رفته و صدایشان در نمی آید. «انگل فرزانه» نیز فعلاً «زبان در کونِ فرزانه» مانده است.
اینکه چندتا کانتینر یا چند میلیارد دلار کالا سوخته اهمیتی نداره
پاسخحذفاهمیت اصلی اینه که این بندر که نیمی از صادرات نفتیِ رژیمِ شیعی رو مدیریت میکرده غیرِ عملیاتی بشه و رژیم با بحرانِ نیمی از درآمدِ از دست رفته مواجه بشه.. در واقع این اتفاق میتونه رژیم رو در کوتاه مدت به دیوسی بندازه
اینکه این بندر بیش از ۵۰ درصدِ صادراتِ نفتی رو بخاطرِ ظرفیتِ بالای انبارش مدیریت میکرده و اینکه کمتر از ۳ درصد از کالاهای اساسی از طریقِ این بندر وارد میشده نشون میده که تا چه حد انتخابِ این مجموعه هوشمندانه بوده
«بندرِ غزّه» برایِ انفجار انتخاب نشده بود. بلکه اوباشانِ سپاه؛ برایِ مخفی کردنِ موادّ شیمیایی وارداتی از چین؛ آنها را به این بندر انتقال دادند و به همین دلیل؛ اسرائیل با یک تیر دو نشان زد. اگر آن مواد را در جایِ دیگری مخفی میکردند؛ اسرائیل همانجا را هدف قرار می داد.
حذفمهمّ تر از همه؛ «تحلولگران» و کارشناسانِ «دود شناسی» و «رنگ شناسی» هستند که گرچه مانندِ «کونِ لَقّ» ساکت نمی شوند و «تارّ و تورّ» میکنند؛ بهتر است که یک هفته «دندان بر کون» بگذارند تا ببینیم که در دورِ چهارمِ مذاکرات چه میشود؟
حذفشاید از دورِ چهارم به بعد؛ «دودِ سفید» از دودکِش بیرون آمد. (مانندِ دودِ سفیدِ واتیکان)
باید عسلویه رو هم بزنن تا مذاکرات شروع بشه
پاسخحذفبه رویِ چشم. همین امشب به آنها میگویم.
حذفحال موادی که در «بندر غزّه» منفجر شده اند؛ «نیترات سُدیوم» و یا مخلوطی از «نیرات آمونیوم» و «نیتراتِ سُدیوم» بوده است؛ به تاریخ پیوسته است و بحثها در این مورد؛ یک کارِ تخصّصی است و حتّی با رسیدن به نتیجهٔ قاطعِ فنّی نیز به مانندِ «تاریخ شناسی» است . امّا آنچه که همین اکنون در صحنهٔ نمایشِ زنده است؛ ناتوانیِ رژیمِ شیعیانِ شنیعه در کنترلِ «بحرانِ واقعی» و تلاشِ حدّ اکثری برای کنترلِ «بحرانِ خَبَری» است. زیرا آن «قُلّه»ای که «دیّوس فرزانه» بر رویِ آن نشسته است؛ «قُلّهٔ کیرِ پوتین» است و در عرصهٔ میدانی حتّی قادر به مهارِ عواقبِ این انفجار در هیچ زمینه ای نیست و به همین خاطر به ضَریحِ «کنترل بحرانِ خبری» آویخته است. «بندر غزّه» یک جنگل و درخت زار نیست که بگوییم «باد» آتش را به همه جا می بَرَد و نمیتوان کنترل کرد. اینها حتّی نمیتوانند؛ حاشیهٔ آتش سوزی را کنترل کنند تا از سرایتِ آتش جلوگیری کنند و در نتیجه «بندرِ غزّه» همچنان در آتش می سوزد.
پاسخحذفتمامی تلاشِ رژیم برای «سفید شویی» خودش است. امّا به طورِ طبیعی؛ زمانی که بحران کنترل نشود؛ نوبت به «تقسیمِ گناهان» میرسد که به خودیِ خود؛ آتش سوزی در درونِ رژیم را به همراه خواهد آورد. همانگونه که در احزابِ سیاسی نیز؛ زمانی که بحران پیش آمده کنترل نمی شود؛ کار به «انشعابات» و تولیدِ «جوجه حِزبها» می رسد و «قدرتِ یکپارچه» از میان می رود.
امّا وظیفهٔ مردم در این میان چیست؟ آرزویِ اینکه «بندرغزّه» را به دوباره به «بندر رجایی» تبدیل کنیم؛ نیز مانندِ آرزویِ ترمیمِ «بَم» و «رودبار و منجیل» و «طبس» و ..... برایِ بازگشت به دورانِ پیش از زلزله است. «اِی کاش» اینطوری نمی شد و «اِی کاش» آنطوری میشد نیز دردی را دوا نمیکند.
تنها راهِ واقعی تلاش برایِ پیشگیری از فجایعِ آینده است که بدونِ «انقلاب» و سرنگونیِ رژیمِ کثیفِ شیعی؛ امکان پذیر نیست.
امّا مسائلی وجود دارند که توجّه مردم به آنها اَمری فوری و بسیار ضروری است.
اگر به شیوه هایی که اوباشانِ شیعهٔ لبنانی و اوباشانِ حماس در مسائل نظامی بکار میگیرند نگاهی بیندازید؛ همان شیوه ها را اوباشنِ نظامیِ شیعی در ایران نیز از همان روشها استفاده میکنند:
- استفاده از بیمارستانها؛ مدارس برای اهدافِ نظامی.
- ساختنِ «تونل» برای مخفی کردن مواد و ابزار آلاتِ نظامی و پناه گرفتن در آنها.
- استفاده از مراکزِ «جمعیّتی» برای پنهانکاری و استفاده از «سپر انسانی».
مردمِ ایران و بویژه آنهایی که در نیروهایِ نظامی رژیم به عنوانِ «کادر» و یا «انجامِ وظیفه» خدمت میکنند؛ باید بسیار هوشیار بوده و این مکانها و تونلها را شناسایی کنند و به سایرین اطّلاع دهند تا در صورتِ وقوعِ «بحرانِ نظامی» از این مناطق خارج شوند و یا از همین امروز؛ تلاش کنند تا رژیم را از این کثافتکاریها باز دارند. و گرنه در آینده؛ حسابِ مردمِ بی گناه؛ با کرام الکاتبین خواهد بود. در آن زمان نیایید و نگویید که «اِی کاش» اینجوری می شُد و آنجوری نمی شُد.
این رژیم چه با برخوردِ نظامیِ اسرائیل و آمریکا و چه با «انقلاب» سرنگون شود؛ در صورتِ «بی اعتنایی مردم» به این ضروریّات؛ تلفاتِ سنگینی در میانِ مردم به بار خواهد آورد. تلفاتی که میتوان با هوشیاری؛ میزانِ آنها را به شدّت تقلیل داد.
کژدم گرامی، نیترات سدیم قابلیت انفجار ندارد. اگر نیترات آمونیوم با نیترات سدیم در هم آمیخته شود احتمالا سخت تر دتونیت شود. تجزیه ی نیترات، اکسید های نیتروژن آزاد می کند و دود NO2 قهوه ای رنگ است. اگر دود قهوه ای رنگ مانند بیروت نبینیم می توان گفت احتمال آمونیوم پرکلرات بیشتر است. سدیم پرکلرات هم نه. آمونیوم پرکلرات. این بوده که از چین می آمده و سازمان های اطلاعاتی غربی به آن پی می برند.
حذفخودتان را مشغولِ پیگیریِ اخبارِ آتش سوزیِ «بندر غزّه» نکنید؛ هر آنچه که تا کنون آتش گرفته است؛ تا به آخر خواهد سوخت و پس از آنکه دیگر چیزی برایِ سوختن نماند؛ خواهند گفت که به کمکِ «مهدیِ چاه نَوَرد» همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد.
پاسخحذفبه فکرِ آیندهٔ تان باشید. به فکرِ این باشید که چگونه میخواهید و یا میتوانید زندگی کردن با اینهمه ذِلّت را ادامه دهید.
برنامهٔ کارتونیِ «کَچل»؛ واژه ای جدید اختراع کرد که با این جمله آغاز شد: «ما داشتیم در خانه زنده می ماندیم؛ که یکدفعه....» و اکنون به جایِ «زندگی» باید بکار بُرد. یعنی «زنده مانی» به جایِ «زندگانی».
تا کِی میخواهید «زنده مانی» کنید؟
«جُنبشِ ملّی مهسا» نشان داد که هنوز هم که هنوز است؛ «انسانهایِ با شَرَفی» وجود دارند که میخواهند «آیندگان» بتوانند «زندگی» کنند. و اگر شکست خوردند؛ فقط به خاطرِ عدمِ آگاهی از «شیوه هایِ مؤثر مبارزاتی برای پیروزی» بود. به این بخشِ «با شرَف» بپیوندید. نترسید؛ بقیّه نیز با دیدنِ «طلایه هایِ دست آوردهایِ مِیدانی»؛ اِمکانِ پیروزی را لمس خواهند کرد و به مِیدان خواهند آمد.
«وِلگردی در خیابان»؛ شکستِ استراتژیک خورده است و بارِ دیگر نیز اگر امتحان شود؛ باز هم شکست خواهد خورد.
امّا «تظاهراتِ سازمانیافتهٔ اُفقی»؛ حتماً به پیروزی خواهد انجامید.
بر اساسِ گفته هایِ یکی از اوباشانِ «طویلهٔ شیعی»؛ انفجارِ «بندرِ غزّه» تقریباً همزمان با پایانِ تخلیهٔ «مواد شیمیایی» انجام گرفته است؛ و اینکه در ۳ نقطه به طورِ همزمان آتش سوزیِ اولّیه رخ داده بود که یکی از آنها به انفجار انجامید؛ نشانگرِ این است که:
پاسخحذف۱- آن عضوِ «طویلهٔ شیعی» از «نوعِ مواد» و زمانِ تقریبیِ تخلیهٔ کاملِ «موادّ موردِ هدف»؛ اطّلاع نسبتاً دقیقی داشته است.
۲- شکارچیان نیز به طورِ تقریبی می دانسته اند که آن محموله در کجا انباشت شده بود. امّا ۳ نقطه را همزمان به آتش کشیدند و یکی از تیرها به هدف خورده است.
مهمّ تر اینکه: شکارچیان تلاش کردند تا «صدایِ انفجارَش در مَسقط شنیده شود»... و شنیده شد.
ورود پسَر ترامپ به معادلهٔ «توافق هسته ای»؛ نشان از ۲ مسئله دارد.
پاسخحذف۱- ترامپ؛ همانگونه که پیشتر گفته ام؛ «کاخ سفید» را به یک «Family Business» تبدیل کرده است. او میخواهد از این آبِ گِل آلود «ماهی بزرگِ خانوادگی» بگیرد و خانوادهٔ خود را واردِ «سرمایه گذاری هایِ پُر سود» در ایران نماید (سیاستِ لاشخوری). برایش نیز مهمّ نیست که این توافق به نفعِ اسرائیل تمام بشود و یا نشود. این کلاهِ گشادی است که ترامپ میخواهد سَرِ آقایِ ناتانیاهو و «ترامپ اللّهی ها» بگذارد.
۲- شکستِ احتمالیِ «سیاستِ لاشخوریِ خانوادگی» را به گردَنِ جمهوری خواهان انداخته و همهٔ آنها را به طورِ یک کاسه؛ «دولتِ پنهان» بنامد. عنوانی که «ترامپ اللّهی ها» برایش سر و دست می شکنند.
دورانِ ۱۰۰ روزهٔ نخستِ ریاستِ جمهوریَش بدون هیچ دست آوردی به جُز چند «خمیرِ تُرشیده» نداشت. کسی که «خمیرهایِ تُرشیده» را جشن بگیرد؛ چیزی شبیهِ همین «اوباشانِ حزبلبلی» خودمان و رهبرشان است.
نقشِ آقایِ ناتانیاهو و لابیهای گوناگونِ اسرائیل در آمریکا؛ در این مرحله بسیار مؤثر خواهد بود. البتّه اگر آقایِ ناتانیاهو؛ بارِ دیگر «دِل به دریا بزند». و گرنه اسرائیل به «بازیِ خانوادگیِ ترامپ» خواهد باخت.
برایِ زدودنِ «سیاستِ لاشخوریِ ترامپ»؛ باید امیال و منافعِ خانوادگیِ ترامپ در این مذاکرات؛ به صورتی گسترده افشأ شود. مطمئن هستم که راههایِ این افشاگری را لابیهایِ اسرائیل به خوبی میدانند.
همانگونه که پیشتر گفتم؛ صدایِ انفجارِ «بندرِ غزّه» در مسقط شنیده شد و چرخِ دورِ چهارم مذاکرات را پنچر کرد.
اسرائیل «باید» و «میتواند» هر ۴ چرخ را پنچر کُند.
اینکه چون «ترامپ» رئیس جمهور است و از رویِ ترس از «نیشِ شب پَره» نباید به او دست زد. اشتباه است. «گُل» را با اندکی «سِرکه» نیز میتوان پژمرده کرد و نیازی به «دست زدن» ندارد.
اگر لابیهایِ اسرائیل و «موساد»؛ برایِ چنین مواقعی «سِرکه» تهیّه نکرده باشند؛ باید گفت: «خاک بر سَرِشان».
کژدم چرا عقاب طلایی تبدیل شد به کفتار کله زرد?
پاسخحذفهمانگونه که پیشتر گفتم؛ با اینکه میدانستم که ترامپ «گاو نر» است و شیر نمی دهد؛ امّا فکر میکردم که واقعاً یک «میهن پرستِ واقعی» و دارایِ شناختِ گسترده ای از جامعهٔ جهانی است و او را به «پیاز» تشبیه میکردم که لایه به لایه باز می شود. امّا به مرورِ زمان در همان دورِ نخستِ نشستن در کاخِ سفید؛ او را «دهان گشاد» نامیدم. زمانی که «تاکر کارلسون» مسئلهٔ خروجِ آمریکا از سوریه را در بوقِ Fox News دمید؛ پس از مدّتی بسیار کوتاه همان صدا از گلویِ ترامپ نیز بیرون آمد. امّا مانعِ او شدند. این امر مرا به این سوی سوق داد که «ترامپ ایده دارد؛ امّا راهکار ندارد» و بسیار سرسپردهٔ «تئوری توطئه» و موجوداتی مانندِ «تاکر کارلسون» است.
حذفبه نظرِ من انتخابِ افرادی مانندِ «ویتکاف» و «جِی دی وَنس» و «پیت هِگسِت» را نیز با مشاورهٔ «پسرش» انجام داده است.
در رابطه با «غزّه» و «یوکرئین» نیز مواضعی که داشت؛ مانندِ موضِعِ «لاشخورِ نشسته بر جَسد» بود.
او ایدهٔ تبدیل کردنِ «غزّه» به یک «منطقهٔ تفریحی» را مطرح نمود که بیشتر به دردِ «Family Business» او و «ویتکاف» سود می رساند. در رابطه با ایران نیز چنین سودایی در سر دارد و رژیمِ شیعی نیز نوعی «چراغِ سبز» (البتّه برایِ فریب) به او نشان داده است.
ترامپ در دورِ نخست؛ «امام حسین اوباما» را تحقیر می کرد و میگفت: «رژیمِ ایران داشت خفه می شد. به جایِ اینکه این رژیم را خفه کنند؛ به او امتیاز دادند.».
پُرسش این است که رژیمِ شیعی؛ همین اکنون به شدّت دچارِ خفگی است. امّا او میخواهد که همان روِشِ اوباما را در پیش بگیرد و ایدهٔ «ورود به اقتصادِ ایران» را مطرح میکند. در حالی که این «ترامپ» نبود که رژیمِ شیعی را به خفگی انداخت؛ بلکه ایجادِ این خَفگی؛ شاهکارِ آقایِ ناتانیاهو بود و ترامپ میخواهد با نوعی ماستمالی بوسیلهٔ «ویتکاف»؛ این جسدِ زخمی را نوشِ جان کند.
از طرفِ دیگر؛ ترامپ بیشتر به دنبالِ «مدالِ طلا گرفتن» است و «انگیزه هایِ شخصیِ او» بر «وظایفِ سیاسیِ او» آثارِ زیادی می گذارد. او ایران را یک «کشور مستراح» میداند که مردمانش نیز بسیار ناتوان هستند و از دستِ رژیمِ شیعی به تنگ آمده اند و اگر فقط اندکی گشایش در زندگیِ خود ببینند؛ راضی و بسیار خوشحال خواهند شد. مانندِ پیدا کردنِ «لنگه کفشی در بیابان که نعمت بزرگی است».
بلعیدنِ دستاوردهایِ آقایِ ناتانیاهو؛ و دادنِ «تکّه استخوانِ امنیّتِ ناپایدار» به آقایِ ناتانیاهو نیز لاشخوری است.
(طرحِ «مارشال» ترامپ برای ایران) منتشر شد.
پاسخحذف