در بخشِ دوّم از این نوشتار؛ به انتخاباتِ مستقیم و گسترده از نظرِ «موضوعاتِ گوناگونِ انتخابات» اشاره شد. نخستین پُرسشی که پیش می آید این است که چه مقدار زمان برایِ اینهمه انتخاباتِ گسترده موردِ نیاز است و چه هزینه هایی خواهند داشت؟ آیا سرزمینی خواهیم داشت که همیشه در حالِ برگزاری انتخابات است و کارِ دیگری به جز انتخابات ندارد؟
پاسُخِ کژدم این است که:
آری؛ سرزمینِ ایران پُر انتخابات ترین کشورِ جهان خواهد بود و مردم همیشه مراقبِ کسانی خواهند بود که انتخاب کرده اند و پرسشِ همیشگی آنها این است که آیا آن اشخاص وظایف خود را به درستی انجام می دهند و به وعده هایِ خود وفادار هستند و در جهتِ اجرایی شدنِ وعده هایشان تلاش می کنند؟ یا نَه؟
امّا ساز و کارِ انتخابات چگونه باید باشد که «تقلّب» را به «صفر» برساند و همچنین «پُرهزینه» و «زمان بَر» نباشد؟
۱- تشکیلِ سازمانِ نظارت بر انتخابات
این سازمان دو وظیفهٔ اصلی دارد:
۱- نخستین وظیفهٔ این سازمان تدوینِ «نَرم افزارِ انتخابات» و مراقبت امنیّتی از نرم افزارو به روز نمودنِ آن برای جلو گیری از آسیبهایِ «هَکِری» و تقلّبهایِ احتمالیِ سایبِری است.
۲- وظیفهٔ دوّم این سازمان بررسیِ ادّعاها و مدارک و اسنادی است که داوطلبان برایِ صلاحیّتِ خود ارائه می دهند. این سازمان موظّف است تا «بهرهٔ هوشیِ داوطلبانِ نامزدی» در انتخابات را نیز به کمکِ پرسشهایی که توسّط «AI» طرّاحی می شوند؛ بیازماید. این سازمان به هیچ وجه حقّ ندارد تا عقایدِ فردی داوطلبان را در تعیینِ صلاحیّت دخالت دهد.
لذا انتخابات با حضور در شعبه هایِ رأی گیری انجام نخواهند گرفت و کاملاً دیجیتال خواهند بود. لذا نه روزهایِ «تعطیلی» خواهیم داشت و نه «رای شماریِ دَستی» و نَه «رأی هایِ پُستی».
تمامی اطّلاعاتِ مربوط به حوزه هایِ انتخاباتی و نامزدهایِ انتخابات چه در عرصهٔ ملّی و یا اُستانی و همچنین سوابقِ منتخبینِ پیشین در حوزهٔ خود و همچنین نظرِ مستقیمِ انتخاب کنندگان در آن مورد؛ قابل دسترسی خواهد بود.
استفاده از این نرم افزار نیازِ مُبرم به ۲ وسیله دارد.
۱- کامپیوتر.
۲- گوشی تلفون هوشمند.
استفاده از تلفنِ هوشمندِ همراه و کامپیوتر به طورِ همزمان؛ در سیستمهایِ بانکی و همچنین ورود به «پُرتالهایِ دولتی»؛ در کشورهایِ پیشرفته؛ کاملاً آزموده شده و در جریان است و هر روزه در جهتِ بهینه سازیِ آن تلاش می شود. آموزشِ چگونگیِ استفاده از این سیستم برایِ عمومِ مردم و همچنین آموزشِ شیوه هایِ مراقبت از حسابِ کاربری نیز بسیار آسان می باشد.
در رابطه با تبلیغاتِ انتخاباتی نیز نیازی به هَدر دادنِ پارچه و کاغذ و چاپ پوسترهایِ آنچنانی نیست. امّا اگر جریانی بخواهد تبلیغاتِ پُر هزینه ای داشته باشد نیز نباید منعِ قانونی داشته باشد.
۲- پَس گرفتنِ رأی
در جنبشِ احمقانهٔ «سبزهایِ مذهبی»؛ شعارِ احمقانه ای مطرح شد که از «موسویِ خائن» میخواستند که از رژیمی که به آن اعتقاد داشتند؛و تنها میخواستند که به دورانِ طلاییِ «قرمساقِ بنیانگذار» برسند؛ رأیشان را پس بگیرد. اگر این شعار در آن زمان و همین اکنون نیز مطالبه ای احمقانه از «دیّوس فرزانه» است؛ امّا میتواند در نظامِ دموکراتیک آینده به عنوانِ یک اصلِ مهمّ و بسیار اثر گذار در «انتخاباتِ آگاهانه» و «عرصهٔ اجرایی» در قانونِ اساسی ثبت شود.
«پس گرفتنِ رأی» نیز میتواند به سادگی و ورود به «پُرتال دولتی» انجام گیرد. به این صورت که هر کسی میتواند «رأی خود به شخصی را که به او رأی داده است» را پَس بگیرد و نمیتواند در آرایِ کسانی که به او مربوط نیستند دخالت کُند. همچنین میتواند دلیلِ پس گرفتنِ رأی خود را نیز توضیح دهد؛ تا در پروندهٔ شخصِ مزبور ثبت شود. این نظرات و دلایل نیز میتوانند به نمایش عمومی در آیند و مردم بدانند که با چه اشخاصی طرف هستند؟ و ببینند که دلایلِ پس گرفتنِ آراء ارزشمند هستند و یا بی ارزش؟
همچنین افراد میتوانند پس از پس گرفتنِ رأی خود؛ به یکی از نامزدهایِ دیگر که در انتخابات شرکت داشته اند رأی بدهند و یا تا انتخاباتِ بعدی صبر کنند.
نتیجهٔ پس گرفتنِ رأی در صورتِ رسیدن به حدّ نصابِ ۶۵ درصد؛ آن نماینده و یا رئیس دولت و یا وزیران را از مقامِ نمایندگی و یا ریاست جمهوری و .... برکنار می کند و در واقع یک «استیضاحِ مردمی» است و نه بازیهایِ «جناحی» و «باند بازی». همچنین «رُشدِ آرای پس گرفته شده» میتواند بر رویِ افرادِ منتخب تأثیرِ بسزایی داشته باشد تا خود را اصلاح کنند و فکر نکنند که مانندِ «نانسی پِلوسی» و «آقایِ مهتدی» و «آقایِ هجری» و «میچ مَک کانل» و «پوتین» و «ژی جین پینگ» و «خوکِ چاقالو» و بشمار از این دست..... «آقای قاطبهٔ غیرقابل تعویض و مادام العُمر» هستند. زیرا «حزبی وجود ندارد» که با لطایف الحیل آنها را در آن پُست و مقام نگهدارد و آنها به طورِ مستقیم با مردم طرف هستند و از طرفِ مردم «رَصد» می شوند.
۳- شرایط لازم برایِ نامزدی در انتخابات
شرایط مشترک:
این شرایط شاملِ همهٔ داوطلبانِ نامزدی در انتخاباتِ گوناگون می باشد.
۱- شهروندیِ ایران. این شهروندی به کسانی اعطا میشود که از پدر و مادرِ ایرانی زاده شده باشند.
شهروندانِ ایرانیِ دو و یا چند تابعیّتی نمیتوانند با حفظ تابعیّت چندگانه؛ داوطلبِ نامزدی در انتخابات شوند مگر آنکه تابعیّتهای غیرِ ایرانی و همچنین مجوّزِ اقامتِ دائم در کشورهای دیگر را لغو کنند. امّا این شهروندان میتوانند در پروژه هاي گوناگون که در استراتژیهایِ کلانِ سرزمینی تدوین شده اند؛ به عنوانِ «کارمند» و یا «کُنتراتچی» و یا «سرمایه گذار و کار آفرین» شرکت داشته باشند.
۲- عدمِ سؤ پیشینهٔ جنایی و بزهکاری در ایران و یا سایرِ کشورها.
عدمِ سؤ پیشینه باید از طرفِ سازمانهایِ قضایی و پلیسِ ایران و یا پلیسِ کشورهایِ خارجی که در آنها اقامت داشته اند؛ به صورتِ مستند ارائه شوند.
۳- داشتنِ مدارک دانشگاهی معتبر (حدّ اقلّ لیسانس)
به خاطرِ اینکه در دورانِ حاکمیّتِ «تشیّعِ شنیعه»؛ بسیاری از مدارکِ دانشگاهی به شدّت مشکوک هستند و در روندِ «رانت خواری» و یا با پشتوانهٔ «رشوه» و «خرید و فروش سوالات» بدست آمده اند. همهٔ مدارکِ دانشگاهی باید توسّط «وزارتِ آموزشِ عالی» موردِ بررسیِ مجدّد قرار گرفته و در صورتِ «رانتی» و «رِشوه پایه» بودن؛ از درجهٔ اعتبار ساقط می شوند. دارندگانِ چنین مدارکی نمیتوانند حتّی در رشتهٔ مربوط به مدارکشان نیز استخدام شوند. مگر آنکه دوباره خود را برایِ آزمون آماده کرده و از آزمونها سرفراز بیرون آیند.
بر اساسِ این واقعیّتهایِ شرم آورِ تاریخِ رژیمِ شیعی؛ مدارکِ داوطلبان باید موردِ بررسی قرار گیرند.
۴- داوطلبانِ نامزدی در انتخابات باید بتوانند از آزمونهایِ «بهرهٔ هوشی» که توسّط «AI» تدوین میشوند؛ سرفراز بیرون آیند. زیرا داشتنِ «پُستهایِ حکومتی»؛ «سواد محور» نخواهند بود؛ بلکه «سواد - هوش» محور هستند. هدفِ اصلی این است که کسی که انتخاب میشود؛ باید دارایِ دانِشِ پایه؛ بهرهٔ هوشیِ کافی؛ خلّاقیّت و شرافت باشد.
۵- همهٔ داوطلبان باید مدارکِ مربوط به تجربیاتِ موّفق خود را در سازمانهایی که در آن مشغول بکار بوده اند را ارائه دهند. زیرا داشتنِ سوابقِ کاریِ موّفق بسیار مهمّ هستند.
در مجموع هیچ یک از اُرگانهایِ حکومتی؛ «تَنبل خانه» نخواهند بود تا عدّه ای فکر کنند که بر سرِ «سفرهٔ مفتخوری» خواهند نشست.
شرایط ویژه:
پیش نیازهایِ داوطلبان برای نامزدی در انتخاباتِ مجلس سنا:
۱- داشتنِ مدرکِ دکترا و سابقهٔ مطالعاتِ استراتژیک در همان رشته.
۲- سابقهٔ مستند و درخشان در فعالیّتهایِ عملی و نظارتی.
۳- سرفراز بیرون آمدن از حدّ اقلّ دو آزمونِ هوش در رشتهٔ خود که توسّط «AI» تدوین میشود.
۴- حدّ اقلّ باید ۴۵ سال سنّ و ۱۵ سال سابقهٔ کار داشته باشند.
پیش نیازهایِ داوطلبان برای نامزدی در انتخاباتِ وزیران و ریاستِ کابینه:
۱- این پیش نیازها؛ مشابه پیش نیازهایی است که در بالا ذِکر شد. امّا این داوطلبان باید سابقهٔ مستند و درخشان در امورِ اجرایی مربوط به رشتهٔ خود را نیز داشته باشند.
۲- حدّ اقل ۴۵ سال سنّ و ۱۸ سال سابقهٔ درخشان در رشتهٔ خود و همچنین داشتنِ سابقهٔ درخشان در اجرایی کردنِ طرحهایِ استراتژیک داشته باشند.
۳- از آزمونهایِ چندگانهٔ هوش که توسّط «AI» تدوین می شوند؛ سرفراز بیرون آیند.
پیش نیازهایِ داوطلبانِ برایِ نامزدی در انتخاباتِ «شورایِ رهبری»:
اعضایِ شورایِ رهبری از نظرِ کیفیتِ دانشِ طرّاحی هایِ استراتژیک و تجربهٔ عملی و نظری از میانِ سَرآمدترین افرادِ سرزمین ایران انتخاب میشوند.
۱- حدّ اقل باید ۵۰ سال سنّ و دارایِ ۲۲ سال سابقهٔ کار و تجربه هایِ لازم و درخشان در طرّاحیهای استراتژیکِ موفّق داشته باشند.
۲- دارایِ دکترایِ علومِ سیاسی و یا اقتصادی و یا نظامی و «اطّلاعاتی - امنیّتی» و محیط زیست و آشنایی تخصصی با تکنولوژیهایِ مدرن بوده و همچنین در مجامعی از قبیلِ «مراکزِ حکومتی» و یا «اتاقهایِ فکری» و یا «پروژه هایِ کلان» کار کرده اند؛ به عنوانِ استراتژیست شناخته شده باشند.
۳- باید بتوانند از آزمونهایِ چندگانهٔ بهرهٔ هوشی که توسّط «AI» تدوین شده اند؛ سرفراز بیرون آیند.
داشتنِ حقِّ رأی دادن:
رأی دهندگان باید دارایِ حدّ اقلّ ۲۵ سال سنّ باشند.
کژدم
«ادامه دارد»
آقای کژدم آیا همیشه و هر روز و هر ساعت در سترس بودن سیستم انتخابات( آنلاین بودن)در حوزه سایبری نمی تونه اساس کشور رو توسط کشورهای متخاصم تحت تاثیر قرار بده و قادر به کودتاهای نرم و خزنده بشن؟در ضمن تو این سیستم چون بسیاری از مردم اصلا مطالعه ای نمی کنند و قوم گرایی و نگاه فامیلی بر هر جیزی براشون ارجحیت داره نمی تونه از همون اول یک انحراف بزرگ درست کنه و قضیه لوث بشه...در ضمن ما بل تغییر حکومت بخش مافیای که از قبل ساخته شده رو داریم همین الیگارشی های سپاه و بسیج یا مافیاهای مذهبی که می تونن هنوز هم صاحب پول و سرمایه بشن و دوباره آرا مردم رو بخرن و دستکاری بکنند برای این موضوعات چه باید کرد
پاسخحذفنَه.
حذفاگر چنین اتّفاقی قرار باشد که بیفتد؛ همهٔ بانکها و مؤسساتِ مالی اکنون ورشکسته بودند.
تازه؛ «کودتا» برایِ چه؟ و برایِ منافعِ کدامین دار و دسته ای؟
زمانی که مردم رفاه و آسایشِ را در زندگیِ روزمرّهٔ خود تجربه کنند و ببینند که آینده ای درخشان دارند؛ چه کسی میتواند بر علیهِ آنها کودتا کند؟
مسئلهٔ «قوم گرایی» در سیستمی که من(کژدم) پیشنهاد میکنم؛ به مرور به «دوستی» و «همگرایی» خواهد انجامید. چه کسی حاضر خواهد شد که «نقدِ امروز» را به «نسیه هایی با چِک هایِ بی پشتوانه و بی محلّ» معاوضه کند؟
چه کسی حاضر خواهد شد تا زندگیِ مرفّه واقعی خود را با «گرافیکهایِ دروغینِ شکوفاییِ هپَروتی» معامله کند؟
امّا در رابطه با اعضایِ «سپاه پاچاهارداران» باید بگویم که همین اکنون در دادگاهِ مردمی؛ به «حذف» محکوم شده اند و نیازی به «دادگاه های حقوقِ بشری» برایِ نجاتِ «ابوبکر البغدادی هایِ شیعه مسلک» (اوباشهایِ انگلِ کُهنهٔ حیض به سَر و نیروهایِ نظامی و شبهِ نظامی آنها) نیست.
من در پِیِ «ریشه کنیِ مالاریا» هستم و نه نگاهی محترمانه به «گندابهایِ معروف به حوزهٔ علمیّه» و «پشّه هایِ بیمار» بر اساسِ «حقوقِ بشرِ بی پشتوانه».
آقایِ حزبلبلیِ اُلاغ
آرای مردم را نمی شود خرید. زیرا خرید و فروش «دیجیتال» خواهد بود و از «فیلترِ بانکِ مرکزی» خواهد گذشت.
«اسلام» و «شیعه گری؛ ادیانِ «بیغوله ها» هستند و ذِهنِ مؤمنینشان نیز «بیغوله ای» است.
پیشنهاد میکنم که همین اکنون جایی برایِ خود در «مزار شریف» پیدا کنید و یا به «کربلا» بروید. اینبار شعارِ «کربلا... کربلا... ما داریم می آییم» خیلی خیلی جدّی خواهد بود.
زَت زیاد
من متوجه نشدم این شرایطی که برای نامزدهای انتخابات گذاشته شده، برای دوران گذار هست؟ یعنی دورهی پس از سرنگونی رژیم، یا برای آیندهی دورتر؟
پاسخحذفچون با این حساب کسی که این شرایط رو داشته باشه (١۵ تا ٢٢ سال سابقهی اجرایی یا فعالیت در اتاق فکر و ...) عملاً میشه همون کسی که در رژیم اهریمنی فعال بوده و از فیلترهای این رژیم با موفقیت گذر کرده. یعنی ما باید دوباره چشم بدوزیم به دست کسانی که با این رژیم همکاری کردند؟
پس گرفتن رای ایدهی قشنگ و هیجانانگیزیه، اینجوری رای یکی از بهترین ابزارهای نظارتی میشه که مثل شمشیر داموکلس همیشه بالای سر مسئولانه.
نخست باید از اینکه به مسئلهٔ بسیار مهمّی اشاره کردید؛ سپاسگزاری کنم. زیرا اینگونه است که طرح پُرسشها میتوان رُشد کرد.
حذفآنچه که در این نوشتار در رابطه با انتخابات آمده است؛ برای تدوینِ قانونِ اساسی است که همان نمایِ «آیندهٔ دورتر» را دارد.
اینکه بعضی ها فکر میکنند که دورانِ گذار «چند ماهه» و یا حدّ اکثر «دو و یا سه ساله» است؛ سخت در اشتباه هستند و یا با ساده سازیِ عمدی میخواهند همین سیستمِ کنونی را نگهدارند و با مقداری اصلاحات به مردم بگویند: «اینَک آن چراغِ معجزه؛ مردم». واقعیّت این است که پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی؛ ایران واردِ دورانِ بحرانِ سیاسی و اجتماعی می شود و «بازسازی های ریشه ای» در ایران چه بسا به بیش از ۱۰ تا ۲۰ سال کارِ مداوم نیاز داشته باشد و این همان چیزی است که باید «دورانِ گذار» نامیده شود. نَه اینکه فکر کنیم سازمان ملل می آید و صندوق می گذارد و یک عدّه اَلدنگ با دادنِ «وعده هایِ صدتا یه غاز» مردم را فریب میدهند و بر صدر می نشینند و «بادا بادا مبارک بادا» می شود.
پروژه هایِ «ساختن» بر رویِ «ویرانه ها» همیشه زمان بَر است و نخست به «آوار برداری» نیاز دارد. پروژه هایِ آوار برداری و پیشنهادهایِ مبتنی بر «جایگزینیِ موقّت»؛ نه تنها به روندَ کادر سازی؛ کمک مینماید؛ بلکه در یک روندِ طولانی به پیش نیازهایِ «ساختارِ نوین» نیز کمک میکند.
به عنوانِ مثال؛ «مسئلهٔ آب» را در نظر بگیرید. ما نخست به یک برنامهٔ ضربتی برای کاهش بحرانِ آب به عنوانِ «پانسمانِ زخمها» نیاز داریم (گذارِ تدریجی از بحران) و در همین بستر به «ساختار سازی» برایِ رسیدن به «ثبات» نیاز داریم.
آنهایی که فکر میکنند؛ ساختنِ «ایرانِ نوین» به سادگی و مانندِ فروکردنِ ایران در «خمرهٔ رنگرزی» است. در حالِ «کلاهبرداری سیاسی» هستند.
ما برای آغازِ حرکت در جهتِ بازسازیِ مسئلهٔ آب و کشاورزی به متخصص هایی نیاز داریم که در تبدیلِ زمین از «کویر» به «کشتزار» تخصص دارند و نه متخصص هایی که در سیستمهایِ از پیش آماده ای مانندِ اروپا و آمریکا کار کرده اند. اگر بخواهم روشنتر بگویم؛ ما به متخصصینِ «اسرائیلی» نیاز داریم.
در دورانِ گذار؛ کسانی که متخصص هستند و از طرفِ رژیمِ شیعی به حاشیه رانده شده اند نیز میتوان استفاده نمود.
امّا هر کسی که به رژیمِ شیعی وابستگی داشته باشد؛ باید از هرگونه پروژه ای اخراج شده و امکانِ بازگشت نداشته باشد.
در رابطه با باز سازیِ ارتش نیز به متخصصینِ خارجی نیاز خواهیم داشت. این ارتش کنونی حتّی تُنبانِ خودش را نیز نمیتواند نگه دارد.
شاید اکنون از من(کژدم) بپرسند که در این «واویلایِ حملهٔ اسرائیل» که همگان در حالِ «سینه زنی» و «زنجیر زنی» هستند ؛ چرا «کژدم» ساکت است؟
پاسخحذفراستَش را بخواهید؛ شاید «کژدم» بیش از ۵۰ بار به «مردمِ ایران» و «ساکنینِ ایران» گفته است که :
«اگر شما در مِیدان نباشید.... دیگران در مِیدان هستند و خواهند بود و میوه را نیز دیگران خواهند چید».
تا چه اندازه «روشن تر» می توان سخن گفت و هشدار داد؟
آیا میتوان با «اندرز»؛ «اُلاغ» را به «گاو» و یا «گاو» را به «گُربه» و «سوسک» را به «انسان» تبدیل نمود؟
با اینکه «کژدم» دانش آموزِ «آیینِ شَمنی» است؛ امّا مُعجزه گر نیست و نمی تواند با یک «یاهو کشیدن» همه را «سوسک» کُند.
رژیمِ کثیفِ شیعی میگوید که «۷۸ نفر» کُشته شده اند.
حذفدروغ میگویند.
کژدم به شما میگوید که بیش از هزار نفر؛ (کُشته و مجروح و قطعِ عضو و «موجی») داشته اند. میگویند که «زن و بچّه» کُشته شده اند. این «زنها» و «بچهّ ها» همان «جنده هایِ زینب» و «فاطی کُس قُلمبه ها» و «توله هایِ شیعی» هستند.
عملیّاتِ نظامیِ اسرائیل؛ همانگونه که پیش تر گفته ام؛ یک «اثرِ هنری» در عرصهٔ نظامی است.
امّا متأسفانه؛ نه «ایرانیان» و نَه «ساکنینِ ایران»؛ حتّی به اندازهٔ «پشمِ خایهٔ موش» نیز در این رابطه اثَری نداشته اند و لیاقتی بیشتر از «ولگَردی در خیابانها» (تضاهراتِ خیابانی) از خود نشان نداده اند.
به اُمیدِ روزی که «ایرانیان» بتوانند شایستگی هایی نشان دهند و «دیگران» را که اکنون «یکّه تاز» هستند؛ را به «حاشیه» برانند.
۱۰۰ موشکِ بالیستیکِ «امام زمانی»؛ که تا کنون ۱۲ زخمی به بار آورده است. به همین دلیل است که «مَهدیِ چاهِ مستراح نَوَرد»؛ جایش را در همان «چاهِ مستراح» اَمن تر می بینید و حالا حالاها قصدِ بیرون آمدن ندارد. بِراستی؛ این جنگ است و یا شوخی؟
پاسخحذفکار به جایی رسیده است که اسرائیل از «پهپادهایِ انتحاری» برایِ ضربه زدن به اهدافِ رژیمِ شیعی استفاده می کند!!!!!
هدفِ این حملات در شرایط کنونی؛ «تغییرِ رژیم» نیست. بلکه نقشِ «چماق» را بازی می کند تا رژیمِ شیعی در دورِ ششمِ «ملاقات» (نَه مذاکرات)؛ ۱۲ فرمانِ «پُمپِئو» را بپذیرد و «چکمه هایِ اَتمی» واردِ ایران شده و به لایروبیِ «طویلهٔ هسته ای»(طویلهٔ اوژیاسِ هسته ای) بپردازند. شاید نیازی به کُشتنِ «انگلِ فرزانه» نباشد و «تحقیرِ او»؛ اثری به مراتب بیشتر و سودمندتر برای منطقه را به دنبال داشته باشد.
آن «انگلِ فرزانه» که بر رویِ «قُلّهٔ کیرِ پوتین» نشسته است؛ اکنون در حالِ «لیز خوردن» است.
من(کژدم) به تمامیِ گزارشهایِ تحلیلی آقای «مُراد ویسی» گوش میدهم با اینکه «تکرار گوییِ بسیاری»دارند؛ امّا گزارشهایِ تحلیلیِ ایشان بسیار خوب هستند. امّا متأسفانه همهٔ آن گزارشهایِ تحلیلی؛ هیچ نگاهی به «شیوه هایِ مبارزاتیِ ایرانیان» برایِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی به هیچ وجه توجّهی ندارند. ایشان با اینکه کانالِ شخصی در یوتیوب دارند؛ زمانی که از سرنگونیِ رژیمِ شیعی سخن به میان می آید؛ یک جملهٔ «تکراری» دارند: «به نظرِ من مردم باید قیام کنند»
حذفگویی که آن کوه(آقای وِیسی)؛ موش می زایَد.
زمانی که به دورهٔ پس از سرنگونی می پردازند؛ نیز متأسفانه به جملهٔ تکرایِ «بیش از ۶۰٪ مشکلات به سرعت حلّ می شوند» بسنده میکنند. گویی که «سرنگونیِ رژیم» در حدّ «تغییرِ شهردار» است. حتّی به صورتی «تلویحی»؛ از ادغامِ «سپاه پاچاهارداران» در ارتش سخن میگویند و دلیلشان را به اعدامهایِ ارتشیان در دورانِ طلایی «روسپی زادهٔ بنیانگذار» ارجاع داده و استدلال میکنند که به همین دلیل صدّام به ایران حمله کرد. زیرا ارتش به شدّت تضعیف شده بود. اینگونه استدلالها؛ بسیار سطحی هستند و شاید منظورشان «وحشت زدایی از پاچاهارداران» باشد تا تسلیم شوند.
امّا میبینیم که «ارتشِ رژیمِ شیعی» و «سپاه پاچاهارداران»؛ در حدّ «تاپالهٔ خُشک شدهٔ گاو» هستند و فقط به دردِ «کشتارِ مردمِ بی دفاع» می خورند و تجربهٔ سوریه نیز نشان داد که در صورتِ احساسِ خطرِ جدّی؛ فرار خواهند کرد. از نظرِ «شریعتِ نجاستشان» نیز؛ به سلاحِ «تقیّه» مجهّز هستند و به بهشت رفتنشان تضمین شده است و با «شفاعت ۱۴ نجاساتِ طاهرین» همهٔ درهایِ «روسپی خانهٔ ۱۰ ستارهٔ الهی» برویِ آنها باز است.
من به هیچ وجه فکر نمی کنم که آقایِ «مراد ویسی» دچارِ تنبلیِ ذهنی هستند و فرارِ ایشان از پُرسشهایِ مربوط به «سرنگونیِ رژیم» و «ایرانِ آینده» کاملاً عمدی است.
یعنی در اینجا؛ «کاسه ای زیرِ نیم کاسه» است.
کژدم، فکر میکنی اگه ایران بمب اتم داشت باز هم اسراییل در این ابعاد به ایران حمله میکرد؟ یعنی ممکنه ایران بمب اتم رو بسازه؟ حتما خامنهای داره به خودش میگه چه گوهی خوردم بمب اتم رو حرام اعلام کردم.
پاسخحذفترامپ هم داره به آرزوش میرسه: مذاکره با ورشکسته.
رشدِ صنعتِ هسته ای در ایران؛ همیشه زیرِ نظارتِ کاملِ اسرائیل بوده است و اطّلاعاتِ اسرائیل همیشه بیش از «آژانس بین المللی انرژی هسته ای» بوده است. به نظرِ من تکنولوژی هسته ای و موشکیِ رژیمِ شیعی به خاطرِ «کوچه دادنهایِ عمدی» رُشد کرده است و هر زمان که از حدّ نصاب خارج می شد؛ اسرائیل و آمریکا به «چمن زَنی» روی می آوردند.
حذفحتّی قدرت گرفتنِ رژیمِ شیعی در عراق و یَمن نیز به خاطرِ «کوچه دادنهایِ عمدی» بوده است. در جنگهایِ داخلیِ سوریّه نیز دیدیم که حتّی یک تیر به سویِ اسرائیل شلّیک نشد.
جُرج بوشِ پسر؛ مُجریِ نظریّهٔ براه انداختنِ «جنگهایِ ۳۰ ساله» در خاورمیانه و آفریقا بود و «رژیمِ شیعی» به عنوانِ وسیله ای بسیار کارآمد در این استراتژی به حساب می آمد.
ماجرایِ تولّد و بال و پر گرفتنِ «حماس» نیز در کوچه هایی که اسرائیل داد؛ اتّفاق افتاد. امّا قتل عامِ فجیعِ ۷ اُکتبر زنگهایِ خطر را به صدا در آورد و آقایِ ناتانیاهو گفت که «چهرهٔ خاورمیانه را تغییر خواهد داد». آقایِ ناتانیاهو میخواست که همهٔ تونلهایِ غزّه را «آبگیری» کند و نیروهایِ باقیمانهٔ حماس را به «سطحِ زمین» کشانده و قتل عام کند؛ امّا بازیهایِ سیاسیِ «پارتی کراتیک» بر سرِ «گروگانها»؛ ایشان را از این کارِ مهمّ باز داشتند.
محصولی که اسرائیل از «استراتژیِ کوچه دادنها»؛ برداشت کرد؛ «پیمانِ ابراهیم» بود و زمانی که اسرائیل دید که «عروسکهایِ بازی» خود را خیلی جِدّی پنداشته و به «عروسکِ سخنگو» تبدیل شده اند؛ به این نتیجه رسید که عروسکهایِ سخنگو را خفه کُند.
اینکه بگوییم؛ «اگر رژیم سلاحِ اتمی داشت چنین و چنان می شد»؛ مانندِ مَثَلِ «اگر خاله ام؛ خایه داشت به او دایی می گفتیم» می باشد.
پیشتر نیز در ۲ و یا ۳ نوشتارِ پیشین گفته ام که ترامپ شکست خواهد خورد و رهبریِ آقایِ ناتانیاهو را خواهد پذیرفت و به آرزوی خود (مذاکره با ورشکسته) خواهد رسید.
آنچه که اکنون بسیار مهمّ است اینکه: ترامپ نشان داد که واقعاً موجودِ تُهی مغزی است و همهٔ خمیرهایش تُرشیده اند و این آقایِ ناتانیاهو است که میتواند آبرویِ ترامپ را تا حدودی ترمیم کُند.
رژیمِ شیعی به بمبِ نازنینِ هسته ای با کُدِ «ظهورِ امام زمان» نخواهد رسید.
منظورم این نبود که خیالبافی کنیم «اگه رژیم بمب اتم داشت چی میشد؟»
پاسخحذفمنظورم اینه که با توجه به این ضربههای تحقیرآمیز، احتمالش هست که خامنهای به سمت ساخت بمب اتم بره؟ که شما هم گفتی نه. دلیلش چیه؟
فکر میکنی میخوان به امام عرقخورشون حسن بن علی اقتدا کنند (شلوار رو بکشند پایین) تا همچنان بر سر سفرهی غارت ایران بنشینند؛ یا اسرائیل توان ساخت بمب اتم رو ازشون گرفته؟
امام حسن؛ از رده خارجِ شده و اکنون نوبتِ «امامِ سجّاد» است تا «مُقتدایِ بعدی» بشود.
حذفاکنون فقط آغازِ ماجرا است؛ اندکی صبر کنید تا «چکمه هایِ هسته ای» با «فرشِ قرمز» واردِ ایران شوند.
رژیمِ شیعی همین اکنون نمیتواند بمبِ اتمی بسازد و برایِ ساختنِ آن نیازمندِ پیش زمینه هایی است که با بمباران و سپس ورودِ «چکمه هایِ هسته ای»؛ همهٔ تار و پودِش از هم خواهد پاشید.
اسرائیل با حذفِ فرماندهانِ ارشدِ سپاه به موازاتِ بمبارانِ مراکزِ هستهای نشان داد که پروژهی "گسستِ امنیتی و نظامی" رو در جهتِ "فروپاشیِ درونیِ رژیم" دنبال میکند. اینکه به یکباره افرادی که کُسکِشِ فرزانه به طورِ مستقیم با آنها در ارتباط بوده تغییر کنند، چالشِ قابلِ توجهی رو در زمینهی ارتباط و هماهنگیِ موثر ایجاد میکند. این موضوع در فضای امنیتیِ ایران، یک فرصتِ طلایی برای مردمِ ایران فراهم کرده که با یک اعتراضاتِ سراسری به سرعت کار را یکسره کنند اما نبودِ یک رهبر، ریسکِ شکستِ اعتراضاتِ خودجوش را بالا میبرد و ضمنا مردم نیز با توجه به تجربههای ده سالِ اخیر تمایل کمتری برای مشارکت نشان میدهند خصوصا قشرِ خاکستری که تاکنون منفعل بودهاند و حضورشان بسیار میتواند کلیدی باشد.
حذفآقای متین
حذفاین سخنانی که گفتید؛ ۱۰ ها بار تکرار شده است و از نظرِ محتوایی نیز بی ارزش است. اینکه مُدام بگوییم: «شیر؛ شیر» است (توضیحِ واضحات) و کاری هم نمی شود کرد؛ مشکلی را حلّ نمیکند. فقط یک نفر را پیدا کنید که «شیر گیر» باشد.
اینکه استراتژی سیاسی و نظامی اسرائیل چیست؟ نیز به ما ربطی ندارد و فقط برای «روشنفکر نمایی»؛ در اینجا و آنجا بلغور میشوند.
برخی «تحلولگران» میگویند که هدفِ اسرائیل؛ تغییرِ رژیم در ایران است. اگر هدفِ واقعی اسرائیل این است؛ من(کژدم) برای رسیدن به این هدف طرحی دارم که پیشتر نیز در باره اَش سخن گفته ام.
پاسخحذفنامِ طرح خود را «انسداد» گذاشته ام که بر اساسِ اُلگویِ رفتاریِ مردم ایران و ساکنینِ ایران طراّحی شده است.
امّا فکر نمی کنم که هدفِ اسرائیل سرنگونیِ رژیمِ شیعی باشد و چندین بار در همین ۴۸ ساعتِ پیش گفته اند که تنها راهِ آتش بس این است که رژیمِ شیعی به مذاکرات باز گردد و منظورشان این است که بیایند و پیشنهادِ آمریکا را امضأ کنند؛ تا «چکمه هایِ هسته ای» واردِ ایران شده و ماجرایِ اتمی را یکسره کنند. و اگر به پایِ امضأ کردن نیایند؛ هدفِ اسرائیل؛ «تحقیرِ کاملِ دیّوس فرزانه» نه تنها در میانِ مردمِ ایران؛ بلکه در میانِ «حزبلبلی» و همچنین «جهانِ اسلام» و سراسرِ جهان است.
حتّی در «لیبی» نیز؛ حملاتِ آمریکا و «ائتلافِ ضدّ قذّافی» نبود که قذّافی را ساقط کرد؛ بلکه فرصتی به دستِ «قبایلِ ضدّ قذّافی» افتاد تا با قیامِ مسلّحانه رژیمِ «کتابِ سبز» را سرنگون کنند.
اگر «طرحِ انسداد» اجرأ شود؛ نیازی به بمبارانِ زیرساختهایِ اقتصادی نیست. «طرحِ انسداد» به موازاتِ بمبارانِ اهدافِ نظامی به پیش خواهد رفت و بسیار مؤثر خواهد بود.
راهی که دولتِ آقایِ ناتانیاهو در «نبرد با رژیمِ شیعی» انتخاب کرده است؛ راهی نیست که با ۶ هفته به اهدفِ تعیین شده برسد.
پاسخحذف۶ هفته در شرایط کنونی زمانی طولانی است و رژیمِ شیعی میتواند با «زمان» بازی کُند. همانگونه که در به اصطلاح «مذاکرات»؛ مسئله اَش فقط خریدِ زمان بود.
در گزارشهایِ اخیر نیز میبینیم که رژیمِ شیعی در تدارکِ استفاده از «سپرِ انسانی» و بالابُردنِ تلفاتِ غیرِ نظامیان است (استراتژیِ حماس)و به همین دلیل پرتابگرها را در نقاط مسکونی استتار کرده است و چه بسا برخی از آنها «Decoy» (لوله هایِ خالی) باشند.
«ضرورتِ نظامی» حکم می کُند که این آلات و ادوات باید بمباران شوند. امّا «ضرورتِ بقأ» نیز به مردم میگوید که از چنین مکانهایی تا حدّ امکان دور شوند.
در صورتِ فرارِ مردم برایِ ادامهٔ زندگی؛ چرخهٔ «مهاجرتهایِ جنگی» آغاز می شود که به آن «آوارگیِ جنگی» گفته میشود.
در چنین شرایطی مردم بیشتر برای «حفظ جان» فکر خواهند کرد و نَه «سرنگونیِ رژیم».
«طرحِ انسداد» میتواند؛ فاکتورِ «بازی با زمان» را برای ایجادِ ویرانیها و تلفاتِ جانی توسّط ارتش اسرائیل را از دستِ رژیمِ شیعی بگیرد و مردم بدونِ نیاز به مهاجرتهایِ گُسترده و دادنِ تلفاتِ سنگین؛ به سویِ هدفِ اصلی؛ یعنی «سرنگونیِ رژیمِ شیعی» هدایت شوند.
امیدوارم که رهبرانِ اسرائیل؛ وجودِ این طرح را جدّی بگیرند.
کژدم
متأسفانه؛ بازیهایِ غزّه در حالِ کلید خوردن است.
پاسخحذف«بازیِ غزّه»؛ «بازیِ ذلّه کردن و به ستوه آوردن» است.
همه از غزّه به «رَفَح» بروید..... حالا به شهرِ غزّه برگردید..... حالا به «خان یونس» بروید.... نَه... از وسطِ راه برگردید و به «بیت البلاح» بروید...... حالا دوباره به «رفح» بازگردید.....
آیا اِفاقه نکرد؟.... پَس بهتر است که به «المواصی» بروید.
مرحلهٔ بعدی:
«کاسه» بخرید و در مکانهایِ اعلام شده صف بکشید و غذا بگیرید(سیاستِ زنبیلِ هایِ حمایتیِ «اَنگل حسن روحانی» را به یاد بیاورید که چه رسوایی به پا شد؟ ..... مردم همدیگر را زیرِ دست و پا لِه کردند).
البتّه این موجودات؛ حقّشان بیشتر از این نیست؛ زیرا اگر همین امروز از آنها بخواهند که میانِ «کیرِ خر» و «کیرِ اسب» یکی را انتخاب کنید؛ گروهی کوچکتر به «کیرِ خر» (شیعیانِ واقعی) رأی خواهند داد و «معترضین» به «کیرِ اسب» رأی خواهند داد و فلسفهٔ والایِشان این خواهد بود که «اسب حیوانِ نجیبی است» و هرگز نخواهند فهمید که:
.... بابا.... تو به «اسب» رأی نمی دهی..... داری به «کیرِ اسب» رأی می دهی؛ که هیچ نجابتی ندارد.
حالا آقایِ مُراد ویسی بیاید و هِی بگوید که مردمِ ایران بسیار «فهمیده» هستند.
نتیجه:
۱- یا قیامی جانانه کنید و رژیم را سرنگون کنید.
۲- یا بروید و «کاسه» بخرید.
در اینجا باید از شبکهٔ «ایران اینترنشنال» سپاسگزاری کُنم که نه تنها در «جنبشِ ملّیِ مهسا» نقشی بسیار کارآمد و مفید انجام داد؛ بلکه همین اکنون نیز؛ با اینکه ظاهراً دیده نمی شود؛ امّا با «چینِشِ اخباری که منتشر می کُند»؛ «مردمِ ایران» و «ساکنینِ ایران» را به عُمقِ آنچه که در حالِ اتّفاق افتادن است؛ رهبری می کُند.
پاسخحذفموجوداتِ سخیفی مانندِ «علی افشاری»(معترضِ صادراتی) و «دُکتُرّرّرّ مجید محمّدی) (جامعه شناسِ کتابی و کیر لیسِ ترامپ)؛ هر دو در حالِ «ویران سازیِ افکارِ عمومی» کار میکنند و البتّه تعدادی احمق را نیز به پایِ مِنبَرشان می کشانند. عُمری بسیار کوتاه خواهند داشت.
ساکنین ایران واقعا موجودات سخیفی هستند. ترسو، بزدل، کودن و...
پاسخحذفطرف صدای پدافند رو میشنوه از ترس کونش میگه : یا ابالفضل یا ابالفضل... کیر خرو یا ابالفضل
این جماعت خایه جنگیدن ندارن، همون بهتر که فرار کنند آواره بشن ...
بهترین نامگذاری رو انتخاب کردی براشون، "ساکنین ایران"
اشکان
آقای اشکان
حذفاین مسئله را میخواستم مطرح کنم که دیدم شما نظر فرستاده اید. شما برنده شدید.
«ابیل فض» و «علی» و «حسین» باکتریهایِ «جذامِ شیعی»(خدایانِ واقعیِ شیعیانِ شنیعه) هستند.
آیا تا به حال شنیده اید که یک «شیعه» بگوید: «یا محمّد»؟
«مسلمانها» به ۲ خرافه معتقدند.
۱- الله.
۲- محمّد «پُستچی».
امّا شیعیانِ شنیعه؛ ۱۴ خرافه دارند.
۱- الله.
۲- «۱۳ پُستچی» (محمّد + ۱۲ امامِ که با الله آبگوشت پلو میخوردند؛ یعنی به آنها «وحی» می شد.)
حال از این «جذامیان» چگونه انتظاری میتوان داشت؟
من(کژدم) معتقدم که این موجودات؛ خریدنِ «کاسه» را ترجیح میدهند.
تبریزیهایِ روشنفکرِ دورانِ مشروطیّت که متأسفانه تعدادشان بسیار کم بود؛ میگفتند:
شیعه ها از «ابیل فض» بیشتر از خدا می ترسند.
به نظر می رسد که پرتابِ موشکهایِ دوربُردِ رژیمِ شیعی؛ «کوپونی» شده است و «انگل فرزانه» در حالِ از دست دادنِ توانایی موشکی خود است.
پاسخحذفاز شعارِ «پرتابِ هزاران موشک» هیچگونه اثری دیده نمی شود.
از نقطه زنیِ موشکهایی نیز که پرتاب میشوند؛ خبری نیست؛ مگر آنکه منظورِ «نِشستگان بر قُلّهٔ کیرِ پوتین» از نقطه؛ نقطه هایِ بزرگی به اندازهٔ شهرها باشد.
من (کژدم) دستم نمی رسد؛ امّا آنهایی که دستشان می رسد؛ به مردم بگویند که به دعوتِ رژیم برای استفاده از «مساجد» و «مدارس» به عنوانِ «پناهگاه»؛ توجّه نکنند. زیرا رژیمِ شیعی (رژیمِ اسید پاشان) میتواند در این مکانها بمبگذاری کرده و این مکانها را به «سلّاخ خانه» تبدیل کرده و به گردنِ اسرائیل بیندازند تا به موضوعی برایِ «مانورهای دیپلماتیک» و «آه و ناله هایِ دروغینِ حقوق بشری» تبدیل کنند.
پاسخحذفمکانهایِ اعلام شده برایِ «پناه گرفتن»؛ تله هایی برایِ کشتارِ مردم هستند.
این داستانِ پناه بردن به مسجدها مقدمهچینیِ رژیم اهریمنیست برای بازیِ دو طفلانِ مسلم و کونِ پارهی خانوم فاطمهی زهرا، که با بمبی که در نارمک ترکاندند کلید خورد.
حذفمردمِ ابلهی که بعد از نیمقرن همچنان به این رژیم اعتماد میکنند همون بهتر که از استخرِ ژنیِ ایران حذف بشن. ولی باز هم دلم میسوزه و از دیروز که این اعلامیه رو شنیدم توی شبکههای اجتماعی نوشتم که به این جور جاها نرید.
کژدم، دیروز نتانیاهو صحبت از تغییرِ رژیم کرد، البته بهعنوانِ یکی از محصولاتِ جانبیِ بمبارانها (by product). چرا چنین حرفی زد، با اینکه میدونه در ایران و خارج از ایران کسی یا گروهی نیست که بخواد این تغییر رو رهبری کنه؟ همینجوری یه چیزی پروند ببینه حرکتی در مردمِ ایران ایجاد میشه، یا ممکنه برنامهای داشته باشه؟
لطفاً ماجرایِ ترکاندنِ بمب در نارمک را توضیح دهید. و اگر لینکِ خبر را نیز بفرستید؛ سپاسگذار خواهم بود.
حذفسخنانِ آقایِ ناتانیاهو ۳ جنبه دارد:
۱- دیپلماسیِ عمومی برایِ تشویقِ مردم برایِ قیام و سرنگونیِ رژیم.
۲- پروپاگاندا برای جلبِ افکارِ عمومی در جهتِ اینکه مردم بیش از پیش به اسرائیل حقّ بدهند.
در هر ۲ رابطه نیز کارِ درستی میکند و فریبی در کار نیست.
جنبهٔ سوّمی نیز وجود دارد که نمیخواهم درباره اش چیزی بگویم.
https://youtube.com/shorts/SBIMKafjPt0?si=1AP5OCnAHdcGPMOA
حذفهمین الان نشسته بودم پای شبکه خبر جمبوری اسلامی. کارشناسشون نیم ساعت با آب و تاب توضیح میداد که ممکنه اسراییل به وطنفروشها پول بده تا توی ساختمانهای مسکونی بمبگذاری کنند، بعد عکس و فیلم بگیرند و بندازنش گردن جمبوری اسلامی.
ببین این حرامزادهها از همین الان دارند سندسازی میکنند تا بعدا که این کار رو کردند بگن "دیدید! ما که گفته بودیم اسرائیل میخواداین کار رو بکنه".
دیگه فقط بحث مترو و مسجد نیست، توی خونههامون هم از دست این سگهای تازیپرست امنیت نداریم.
دیگر مسئله این نیست که چند خانه را بمبگذاری کنند و به گردنِ اسرائیل بیندازند. مردم ایران؛ مانندِ ساکنانِ غزّه و جنوب لبنان؛ به چرخهٔ «اینور بُرو؛ آن وَر بُرو» «اینجا اَمن تر است..... آنجا اَمن تر است» افتاده اند.
حذفاینکه مردم تهران و چه بسا در آیندهٔ بسیار نزدیک؛ مردمِ شهرهایِ دیگر به مهاجرتهایِ دسته جمعی و انبوه روی بیاورند؛ یک فاجعهٔ بزرگ خواهد بود.
هنوز گزارشی از «غارتها» و به یغما بُرده شدنِ خانه هایِ تَرک شده منتشر نشده است. امّا به زودی اینگونه خبرهایِ فجیع را نیز خواهیم شنید.
نمی دانم که خوانندگان؛ با آثارِ حملهٔ آمریکا به عراق در عملیّاتِ «توفانِ صحرا» آشنا هستند یا نَه؟
در آن زمان «اوباشانِ سپاه» و «مجلس اعلایِ روسپی زاده - انگلهایِ عراق»؛ اموالِ مردمی را که فرار کرده بودند؛ به یغما بُرده و به ایران منتقلّ میکردند و در ایران توسّط اوباشانِ شیعه به قیمتهایی بسیار ارزان می فروختند.
«شیعیانِ شنیعه» اینکارها را ۴ بار انجام داده اند.
۱- در زمانِ عملیّاتِ «توفانِ صحرا».
۲- در عراق پس از سرنگونیِ صدّام.
۳- در جریانِ نبردهای ائتلاف با «داعش» در عراق و «حشد الشّعبی» مشغولِ غارتِ اموالِ مسلمانان شدند.
۴- در طّی جنگِ داخلیِ سوریّه نیز «مدافعانِ حَرَمهایِ دروغین»(شیعیانِ شنیعه) به غارت اموالِ مردم مشغول بودند.
اکنون نوبتِ مردم ایران فرا رسیده است تا غارت شوند.
من(کژدم) در این وبلاگ؛ گزارشِ «مسابقهٔ فوتبالِ جنگ» براه نینداخته ام. آنچه که در تیترِ بالایِ وبلاگ سالها پیش از این منتشر کرده ام؛ بخشی از نوشتاری در رابطه با «جنگِ احتمالی» است و هرگز آنرا برنداشته ام.
حذف(انجمنهای «پیشگامان کاویانی برای فراخوان انجمن پادشاهی ایران» در درون میهن؛ از هم اکنون باید آماده باشند که در صورت عملی شدن حملهٔ نظامی به ایران؛ انجمنهای محلی دفاع غیر نظامی را تشکیل دهند و امر مهم کنترل بحران در شرایط جنگی را به عهده گیرند.)
در شرایط کنونی؛ نَه به «پیشگامانِ کاویانی» و نَه به «انجمنِ پادشاهی» اعتقادی ندارم. این اعتقاد؛ دیر زمانی پیش از از این از ذِهنِ من رخت بر بسته اند.(از زمانی پیش از انتشارِ نوشتارهایِ «گفتگویی از نوعی دیگر»)
امّا فارغ از اینکه به هر اندیشهٔ سیاسی باور داشته باشید؛ این سَرتیتر باید راهنمایِ راهتان باشد.
بالاخره آن نوشتار را پیدا کردم:
حذفگویی که دیروز نوشته شده باشد.
آن سَر تیتر بخشی از این نوشتار در آبان ماهِ سالِ ۱۳۹۰ خورشیدی (۲۰۱۱ میلادی) نوشته شده است.
امیدوارم که حوصلهٔ خواندنش را داشته باشید. زیرا خبرهایِ «گزارشِ فوتبالِ جنگ» در یوتیوب برایِ «درآمدهایِ یوتیوبی ۱۰ دلار برایِ هَر هزار بازدید» با هیجان پخش می شوند.
امّا این نوشتار اگر «نوشدارو» نباشد؛ امّا میتواند آغازِ «سازمان یافتگی» در مسیرِ خدمت به سرزمینِ ایران باشد.
https://kajdoum1.blogspot.com/2011/11/blog-post_11.html
سخنانِ اخیرِ ترامپ که از مردمِ تهران خواسته است تا «فوری تهران را ترک کنید»؛ یک هشدارِ ساده برایِ حفظِ جانِ مردم تهران نیست؛ بلکه یک «تهدید برایِ تولیدِ آوارگی» از یک سو و تولیدِ بحرانِ جمعیّتی برایِ رژیمِ شیعی و گسترشِ بحرانِ جمعیّتی به مناطقِ دیگرِ ایران است.
پاسخحذفتصوّر کنید که شهرهایِ دیگر ناگهان ۱۰ میلیون نفر به جمعیّتشان اضافه شود. این مناطق با کدامین زیرساختهایی میتوانند از این ۱۰ میلیون نفر پذیرایی کنند؟ امّا مردم تهران نیز چاره ای ندارند و باید در اَسرعِ وقت؛ از تهران خارج شوند (بازیِ مهاجرتهایِ درونی در نوارِ غزّه). سخنانِ ترامپ میگوید که قرار است سازهایِ جدیدی واردِ «اُرکستر فیلارمونیکِ جنگ» شوند.
حال می بینید که «تغییرِ رژیم» مانندِ «تغییرِ شهردار» نیست و باید بسیار هوشیار باشید که فریبِ «هر نفر یک رأی» و «دموکراسیِ ادّعایی» (پارتی کراسی) و «سکولاریسم» و اینگونه مزخرفات را نخورید.
از «شازده فیل خان» بپرسید که در صورتِ ویران شدنِ همهٔ زیرساختها؛ چگونه؟ و با کدامین «گرافیکهایِ توأم با عَرق ریزی» میخواهند «ایرانِ ۱۰۰ میلیون نفری» را به شکوفایی برسانند؟
اگر پس از «تهران» نوبت به اصفهان برسد چه خواهد شد؟
آیا واقعاً باور دارید که اوباشانی مانندِ «علی افشاری» و «حسن شریعتمداری» و «سازگارا» و «پان ایرانیستهایِ چهار چوبِ ارضی پرست و فاشیست» و «سلطنت طلبان»(طرفدارانِ «شازده فیل خان») و.... که هیچکدامشان حتّی یک «بندِ قابلِ اجرا» برای ساختنِ «ایرانِ نوین» در چنته ندارند؛ چگونه میخواهند ایرانِ بیرون آمده از «بحرانِ جنگی» را حتّی «سَرِ پا» نگهدارند؟ (شکوفایی پیشکِش)!!
نترسید..... از این اوباشان بپرسید تا ببینند که مثلِ «گاو و خَر» به دنبالشان نیفتاده اید.
فقط بپرسید..... نترسید؛.... نمی میرید.
(ورود ترامپ به معادلهٔ جنگِ سرنوشت ساز)
پاسخحذفمنتشر شد.