۱۴۰۴ مرداد ۱۰, جمعه

هشدار به «ساکنینِ ایران»

 تنها راهِ جلوگیری از ادامهٔ جنگ؛ تنها و تنها یک «انقلاب» است. جنگِ کنونی خلق السّاعه نیست. بلکه ادامهٔ جنگی است که رهبران و شرکت کنندگان در «خیانتِ ملّی ۵۷»؛ آنرا آغاز کردند. آنچه که «خیانتِ ملّی ۵۷» ساخت؛ یک ساختارِ «دروغ پایه و خرافه پایه» و «تکفیری» بود. حتّی «کُردها» و «بلوچها» نیز نمیتوانند بگویند که «ما در این خیانت دست نداشتیم.»؛ زیرا نمیتوانند شعارِ «شیعه سُنّی فرقی نیه... رهبرِ ما خُمینیه» را انکار کنند. «خیانتِ ملّی ۵۷» فقط یک حادثهٔ تاریخی که در یک مقطعِ خاصّ انجام گرفت؛ نبود. بلکه این «خیانت» ۴۷ سال ادامه پیدا کرد و همچنان ادامه دارد.
اکنون در مرحلهٔ پایانیِِ «ادامهٔ این خیانتِ ملّی» هستیم و آنهایی که «باد کاشتند»؛ «خودشان و فرزندان و نَوه هایشان توفان درو خواهند کرد».
همهٔ «اپوزیسیونچی ها»؛ شما (ساکنینِ ایران) را شُجاع و «فهمیده» می نامند. آنها به شما دروغ می فروشند. آنها یک نقّاشی پُر زرق و برق و دروغین که از شماها کشیده اند را به شماها می فروشند. امّا «کژدم» تنها آیینهٔ راستگویی است که واقعیّتِ شما را به شما نشان می دهد. اگر اکنون بیدار نشوید؛ فردایِ پس از وقوعِ حادثه؛ حتّی قیامتان مانندِ «حنایِ پس از عروسی» خواهد بود که به «کون» می مالند.
اینکه رژیمِ کثیفِ شیعی میگوید که میخواهد «ساختارهایِ امنیّتی» را ارتقاء دهد یک دروغ است. زیرا افرادی که دارد؛ همانهایی هستند که بودند و همچنان هستند. اهداف و استراتژیهایشان نیز همان است که بود. شماها نیز همانهایی هستید که بودید (رأی دهندگانِ شجاع به خائنین در ۴۷ سالِ گذشته). لذا معجزه ای در کار نیست و نخواهد بود. «دستهٔ وَرَق» همان است و اگر هزار بار نیز آنرا «بُر بزنید»؛ بازهم همان ۵۲ وَرق است.
آنچه که اکنون در انتظارِ شماست؛ همان چیزی است که «ساکنینِ غزّه» اکنون به آن رسیده اند و در «غزّه»؛ زنده به گور شده و هر کسی؛ کاسهٔ گدایی به دست گرفته و منتظرِ «کمکهایِ انسان دوستانه» است و در زوایایِ تاریک؛ به «یکدیگر خواری» روی آورده اند.
جنگی که اکنون در انتظارش هستید؛ جنگ برایِ گُسیختنِ «تار و پودها» است. چه تعدادتان میخواهید «فرار» کنید؟ چه مقدار «موادّ غذایی» میخواهید «احتکار» کنید؟ کدامین کشوری حاضر خواهد بود که میلیونها فراری را پناه دَهد؟
در این ۴۷ سال؛ هیچ روزِتان بهتر از روزِ پیشین نبوده است. امّا وضعیّتِ کنونی به دورانِ «ویرانیهایِ روزانه و تدریجی» شباهتی ندارند. زیرا زمانِ «فرو ریختنِ آوارها» فرا رسیده است.

کژدم

۲۱ نظر:

  1. نیازی به حمله نیست اصلا لازم نیس اسرائیل یا آمریکا کاری بکنند ...خشکسالی و فروپاشی اقتصادی کار موجودیتی به نام ایران را تمام می کند ...فقط یک تلنگر کوچک از طرف این کشورها لازم است

    پاسخحذف
  2. کژدم دهه دوم زندگی فصل دیدن حقایق زندگی انسان هاست.موجودات دو پا که خودشون رو مقدس میدونن و فرستاده الله هستن که برای سکس و مشروب روزی پنج وعده به مکعب ماتریکس سجده میکنن.

    پاسخحذف
  3. ارزیابیهایِ آقای «مراد وِیسی» در برخی مسائل مربوط به ادامهٔ جنگِ رو دَر رویِ آشکار نظامی میانِ رژیمِ شیعی و اسرائیل؛ تقریباً در مسیرِ دُرُستی است و آنچه که دیگران برایِ «پول در آوردن» در یوتیوب مطرح میکنند؛ فوتوکُپی سخنانِ ایشان است. هرچند که ایشان در برخی موارد دچارِ اشتباه هستند.
    اینکه ایشان باور کرده اند که سخنانِ یکی از کارشناسانِ آمریکا در رابطه با مصرف شدنِ ۲۵٪ از ذخایرِ موشکهایِ «تاد» در فازِ ۱۲ روزه؛ آنهم در مقابله با بخشی از حدّ اکثر ۶۰۰ موشک از طرفِ رژیمِ شیعی؛ درست است؛ بسیار ساده لوحانه می باشد. هرچند که سرعت و مقدارِ مصرفِ تسلیحات در زمانِ جنگ شاید در مواردی؛ هزاران برابرِ سرعتِ تولید باشد؛ امّا اینکه آمریکا دچارِ چنین ضایعه ای شده است؛ باید به حالِ آمریکا گریه کرد. اگر رژیمِ شیعی چنین دروغی را به خوردِ خودَش داده و بر اساسِ آن حرکت کُند؛ مایهٔ تعجّب نیست؛ امّا از آقایِ «مرادِ ویسی»؛ انتظارِ چنین اشتباهی نمی رَوَد. هر چند که ایشان برخی از اشتباهاتشان در رابطه با توضیحِ برخی تسلیحات را هنوز «تصحیح» نکرده اند و به سادگی میتوانستند با استفاده از «گوگل» آنها را اصلاح کنند.
    به نظرِ من(کژدم) در صورتِ اقدامِ رژیمِ شیعی برایِ فراخوانِ همهٔ مزدورانش در عراق و یمن و لبنان؛ برای شرکت در فازِ دوّمِ جنگِ کنونی؛ آمریکا نه تنها مجبور خواهد شد که از بمب افکنهایِ «ب - ۵۲» برای بمبارانهایِ «فَرشی» استفاده کُند؛ در برخی موارد مجبور خواهد شد که از «MOAB» نیز استفاده نماید (بویژه در یَمَن و «احتمالاً» در عراق و «شاید» در بنادِرِ جنوبِ ایران). این بمب فقط برایِ یک بار در دورِ نخستِ ریاست جمهوریِ ترامپ؛ در افغانستان با احتیاطِ بسیار زیاد موردِ استفاده قرار گرفت و پس از آن بود که ترامپ گفت:«ما میتوانیم مسئلهٔ طالبان را در مدّتی کوتاه حلّ کنیم؛ امّا باید چند میلیون نفر را بکُشیم» که اشاره به استفاده از همین بمب بود.

    پاسخحذف
  4. https://x.com/pahlavireza/status/1951344080740393257?s=46

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تعدادِ «دفترچه نویسان» هزاران برابر بیشتر از کسانی است که باید آنها را بخوانند.

      حذف
  5. بروزِ هر موجی از احساسات یک روایتِ(Narrative) قوی رو به عنوانِ پیش‌نیاز لازم داره. مردمِ ایران نشون دادن که در مقابلِ روایت‌هایی که با "زندگی کردن" تناقض دارند به پا خواهند خواست. روایتِ زن، زندگی،آزادی نیز از همین جنس بود. لذا نگران نباشید، روایتِ بی‌آبی و بی‌برقی‌ احتمالا موجی به مراتب قدرتمندتر از قبل ایجاد خواهد کرد که تارو پودِ رژیم رو خواهد تارانید. اندکی صبر ...

    پاسخحذف
  6. کژدم نگاه تیزبین و طنز تلخت خیلی جذابه. هم می‌خندم هم فکر می‌کنم. کاش بیشتر بنویسی

    پاسخحذف
  7. مشکل اینجاست که ساکنین ایران نه اونقدر به آینده امید دارند و نه اونقدر از حال ناامیدند که بخواهند دست به عملی چه فردی یا جمعی انتحاری یا هدفمند بزنند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. یکی از همین «کارشناس - دیّوس»ها؛ در رابطه با «مسئلهٔ آب» در ایران؛ نظر ریده است که بازگشتِ آبهایِ ایران به شکلِ پیشین؛ ۷۰ هزار سال طول خواهد کشید. این به اصطلاح نظر؛ فقط برای خالی کردنِ دِلِ مردم از «اُمید» و تولیدِ وحشت از آینده است؛ تا آنها را از «انقلاب کردن» نا امید کنند. اگر «انقلاب» فقط برایِ «بُر زدنِ دستهٔ ورق» باشد؛ در واقع «انقلاب نخواهد بود» بلکه تمامی ساختارهایِ غیرِ هوشمندانه را حفظ خواهد کرد و به «تعمیرات» روی خواهد آورد که نتیجه اَش؛ «آفتابه خرجِ لحیم» است. در ابتدا مردم «احساسِ راحتیِ مصنوعی» خواهند نمود و پس از مدّتی کوتاه؛ احساس خواهند کرد که «خانه از پای بَست ویران است». این آنچیزی است که باید از آن نه تنها ترسید؛ بلکه باید «وحشت» کرد.
      ساختنِ «امیدهایِ واهی» و فروشِ آن در شرایط کنونی (دورانِ استیصالِ ملّی)؛ فقط به بدتر شدنِ وضعیّت خواهد انجامید.
      این «دفترچه نویسان» نیز مشغولِ همین کار هستند.
      نمیدانم که آیا فیلمهایِ ظاهراً «علمی - تخیّلی» از نوعِ «جنگِ ستارگان» را دیده اید یا نَه؟ در همهٔ این فیلمها؛ میبینید که همه «روبات» دارند؛ کِشتیهایِ فضایی و تسلیحاتِ آنچنانی دارند؛ امّا در بیغوله ها زندگی میکنند و جنگِ «خیر و شرّ» همچنان در جریان است و رهبرانِ واقعیِ داستانها یا «جِدای» هستند و یا «لسان الغیب» نامیده میشوند.
      اینگونه فیلمها؛ «علمی - تخیّلی» نیستند؛ بلکه در حالِ فروشِ «ایدئولوژیهایِ خُرافی» هستند که بیش از ۱۰ هزار سال قِدمت دارند.

      حذف
  8. زمانی که مردم به «پزشک» مراجعه میکنند؛ انتظارشان؛ «تشخیصِ درستِ بیماری» و «طرحِ درمانِ کارآمد» است. امّا بیش از ۶ دَهه است که «سیستمِ پزشکی» در گسترهٔ بین المللی به «گَند» کشیده شده است.
    شرکتهایِ داروسازی؛ افرادی دارند که به ملاقاتِ پزشکان می روند و به آنها میگویند که اگر داروهایِ شرکتِ ما را تجویز کنید؛ سالانه و یا ماهانه چند درصدی از فروش را به حسابتان می ریزیم. این فرایند؛ «پزشک» را به «دارو فروش» تبدیل می کُند. بویژه زمانهایی است که «پزشک» دستور میدهد که باید «دارویِ اصلی با فلان برَند» باید به بیمار داده شود و «دارویِ ژنِریک» نباشد.
    اگر «پولِ نقد» از میان برداشته شده و «پولِ دیجیتال» جایِ آنرا بگیرد؛ «پزشک» دیگر نمیتواند «دارو فروش» شود. زیرا جلو اینگونه از درآمدهایِ خائنانه گرفته می شود.
    به این میگویند «انقلابِ ساختاری».
    به این میگویند: «دفترچهٔ راهنمایِ زندگیِ بسیار بهتر».
    پیشنهادِ «پولِ دیجیتال»؛ نوعی «شرافتِ اجباری» تولید کرده و راهِ تمامی «درآمدهایِ خائنانه» را سدّ می کند.
    تصوّر اینکه ما بیاییم عدّه ای را به عنوانِ «تکنوکرات» استخدام کنیم تا آبهایِ رفته دوباره به جوی باز گردند؛ «دروغ فروشی» است. زیرا دستِ «تکنوکرات» را باز میگذارد تا هم «ساز بسازد» و نیز «ساز بنوازد».
    به نظرِ من زمانی میتوان از «تکنوکرات» استفادهٔ بهینه نمود که بتواند یک «ایدهٔ درست» را «عملیّاتی» نماید.
    به عنوانِ مثال؛ همین ایدهٔ «ارزِ دیجیتال»؛ که وظیفهٔ «تکنوکرات» کاربُردی کردنِ آن و جلوگیری از «درآمدهایِ خائنانه» و ایجادِ «امنیّت» برایِ «پولِ دیجیتال» است.
    داستان را زیاد کِش نمی دهم. زیرا شما میتوانید تا آخرِ داستان را حدس بزنید.

    پاسخحذف
  9. «امپراتوریِ شیعی» به قُلّه ای دیگر رسید.
    «حذفِ مستراح» و رفتن به سویِ عمومی کردنِ «فرهنگِ هندوستان».
    در هندوستان ۶۷٪ مردم در «کوچه ها» می رینند و ادرار میکنند.
    در اسلام و شیعه گری نیز؛ راههایِ مُشعشعی برای این «کارِ فَنّی» توصیه شده است.
    ساکنینِ ایران باید به یاد داشته باشند که همیشه تعدادی «سنگ» و «کلوخ» و «صَدف» در جیب و کیفشان حمل کنند. کار از محکم کاری عیب نمی کند.
    این فرهنگِ «شیعی» و «اسلامی» تأثیراتِ زیادی بر دانشِ زمین شناسی داشته است.
    خواندنِ این نوشتارِ بسیار قدیمی را برای «خنده هایِ تلخ» پیشنهاد میکنم:

    https://kajdoum1.blogspot.com/2013/07/blog-post_13.html

    پاسخحذف
  10. برخلافِ تصوّری که «تحلولگران» می فروشند که در صورتِ حملهٔ سهمگینِ آمریکا و اسرائیل و اجرایی شدنِ طرحِ ماشه؛ ساکنینِ ایران قیام خواهند کرد؛ به این باور رسیده اَم که ساکنینِ ایران همچنان خُنثی خواهند ماند. لذا نمیتوان از «سرنگونیِ رژیم» سخن گفت؛ بلکه نتیجهٔ واقعی؛ «فروپاشیِ رژیمِ شیعی» و پاره شدنِ «تار و پودهایِ اجتماعی» خواهد بود و در نهایت؛ شکلِ حکومتیِ ایران زیرِ نظرِ سازمانِ ملل تدوین و تَعیین خواهد شد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. واقعیت دردناک همینه.تکرار تاریخ و حکومت ساسانیان و حمله اعراب.

      حذف
  11. به نظر من؛ دروغ فروشی به اروپا و آمریکا و اسرائیل مبنی بر اینکه ساکنینِ ایران مانندِ «بُشکهٔ باروت» هستند و فقط نیاز به جرقّه دارند تا قیام کنند. در محاسباتِ بعدیِ اسرائیل و آمریکا و شیوهٔ برخوردِ آنها تأثیرِ بِسزایی خواهد داشت. در فازِ دوّمِ جنگ؛ آنها دیگر به «جرقّه» و «باروت» فکر نخواهند کرد؛ بلکه برایِ رسیدن به سَهم هایِ اقتصادی و نظامی و امنیّتیِ خود؛ برنامه ریزی خواهند نمود و داستانِ قلّابیِ «باروت و جرقّه»؛ اولویّتِ خود را از دست خواهد داد.

    پاسخحذف
  12. (در کامنت پیشین به غلط به جای سیاره ی مریخ، سیاره ی زهره اصلاح شود.)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. یعنی فکر میکنید که اگر به جایِ مرّیخ؛ زهره و یا نِپتون گفته شود؛ رانندهٔ تاکسی آدرس را گُم میکند و نمیتواند شما را به مقصد برساند؟
      شما واقعاً خیلی آدمِ دقیقی هستید.
      البتّه «دقّتِ پس از پرتاب».
      «دقّتِ پس از پرتاب» را در موشموشَک های «اوباشان سپاه» ؛ بیش از یک دَهه است که عملاً تجربه کرده ایم.
      «دقّت کردن» در هر صورت بهتر از «دقّت نکردن» است.
      امّا نتیجهٔ «دقّت کردن و یا نکردن پس از پرتاب»؛ یکسان است.
      خواستم که کامنتِ شما را به «مَزاحِ منطقی» تبدیل کنم تا به صورتِ «منطقی» بخندیم.

      حذف
  13. حرکاتِ اسرائیل به رهبریِ آقای ناتانیاهو پس از فازِ نخستِ حملاتِ نظامیِ گسترده به رژیمِ شیعی؛ نشان میدهد که خیالِ اسرائیل برایِ مُدّتی کوتاه از تحرّکاتِ رژیمِ شیعی آسوده شده است. زیرا رژیمِ شیعی در شرایط کنونی به لیسیدنِ زخمهای خویش مشغول است و در گِردابِ «شکارِ جاسوس» در حالِ دست و پا زدن می باشد (مانندِ سَگی که به دُنبالِ دُمِ خویش می چرخد). کاراییِ روندِ «شکارِ جاسوس» در رژیمِ شیعی نیز شباهتِ زیادی به روندِ تولیدِ «لوله هایِ پرنده» و دستگاهِ ۱۰ دلاریِ «مستعان» (شکارچیِ ویروس) دارد. لذا نتیجه ای برایِ رژیمِ شیعی به بار نخواهد آورد.
    اسرائیل اکنون میداند که نیروهایش در درونِ ایران از امنیّتِ کامل برخوردارند و مشغولِ ارزیابیِ دقیق از ضربات و میزانِ صدماتِ فازِ نخست و همچنین آماده سازی زمینه برایِ فازِ دوّم حملاتِ نظامی به رژیم هستند. در فازِ دوّم نیز رژیمِ شیعی به شدّت غافلگیر خواهد شد. زیرا اساساً نمیداند که چه شده است؟ و چه چیزی در جریان است؟ و چه خواهد شد؟
    اساساً «در میانهٔ جنگ به دنبالِ پیروزی گَشتن»؛ نشانهٔ سَردَرگُمی است. زمانی که تمامیِ طرحهایِ استراتژیکِ منطقه ای رژیمِ شیعی و همچنین استراتژیهایِ «نظامی - هسته ای» در داخل؛ تارانیده شده اند؛ استفاده از دستمال مستراحهای مُستعمل برایِ تشکیلً «شورایِ عالیِ دفاع» بیشتر به دردِ طرّاحی سیستمِ کنترلِ اوضاع پس از کُشته شدنِ «انگل فرزانه و توله ها و نوه هایش» و چه بسا کُشتارِ بسیاری از «انگلهایِ قُم نشین» می خورد؛ تا برای جلوگیری از «غافلگیر شدن» و یا «ایجادِ هماهنگی میانِ نیروها» برای دفاع در برابرِ حملاتِ اسرائیل. (اخیراً ۲۰۰۰ قلّاده از انگلهایِ قُم نشین با صدورِ فتوای قتلِ ترامپ؛ به هدفهایِ مشروع تبدیل شده اند.)
    لذا خیالِ اسرائیل به خاطرِ اِشرافِ اطّلاعاتی کاملاً آسوده است و به همین دلیل است که اکنون میخواهد ماجرایِ «غزّه» را یکسره نماید.
    اینکه آقایِ «ایال زمیر» با نظرِ آقایِ ناتانیاهو مخالف است؛ دلایلِ وابستگیِ حزبی و سیاسی ندارد. بلکه ناشی از این اَمر است که نمی داند؛ در ذهنِ آقایِ ناتانیاهو چه می گذرد؟ در واقع آقایِ ناتانیاهو یک «استراتژیست» است و آقایِ «ایال زمیر» یک «تکنوکرات» و به همین دلیل نیز آقایِ ناتانیاهو به ایشان گفتند که «اگر نمی توانی؛ برو کنار».
    «تکنوکرات» باید بر اساسِ فرمانِ «استراتژیست» عمل کند و نمیتواند یک نیرویِ «خود سَر» باشد (این مسئله را در ذهنِ خود بگنجانید؛ تا فریبِ «دفترچه بازی» واینکه ما کارشناسهایی داریم که ایران را «گلستان و بُلبُلستان» خواهند کرد را نخورید.).
    آقایِ ناتانیاهو؛ استراتژیِ اصلی را به صورتی بسیار کُلّی و بسیار روشن؛ در همان روزهایِ پس از قتلِ عامِ ۷ اُکتبر اعلام نمود:
    «ما چهرهٔ خاورمیانه را تغییر خواهیم داد»
    ماجرایِ الحاقِ «غزّه» و بخشهایِ دیگری از «کرانهٔ باختری» و همچنین ماجرایِ لبنان و سوریه و عراق و همچنین فازِ نخستِ عملیّاتِ «شیرِ برخاسته»؛ قطعاتِ «پازلِ استراتژیکِ آقایِ ناتانیاهو» هستند. مردم اسرائیل باید برایِ داشتنِ چنین رهبری؛ افتخار کنند و کمتر از «افتخار کردن»؛ نوعی حماقت است. اگر «خیانت» نباشد.

    پاسخحذف
  14. درود بر بی بی نتانیاهو....منجی مردم عادی ضد جمهوری اسلامی و دربند در ایران

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر همهٔ درهایِ زندانها را نیز از بیخ و بُن بَر کَنید. این زندانی است که باید به خودش تکانی بدهد و از زندان بیرون آید و گرنه در همان زندان خواهد ماند.

      حذف
  15. به نظر من شما «کژدم» میتوانید در جایگاه «قانون نویس» که در کتاب «قرارداد اجتماعی» اثر «ژان ژاک روسو» تعریف شده قرار بگیرید.
    پیشنهاد «پول دیجیتالی» و سیستم انتخاباتی که توضیح دادید، بسیار هوشمندانه است.
    فکر میکنم در شرایط حاضر کامل کردن بحث «چگونه ایرانی میخواهید داشته باشید؟» بسیار مناسب تر از پرداختن به اتفاقات روزمره است.


    اشکان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من (کژدم)؛ قانون نویس نیستم. بلکه تلاش میکنم تا نتیجهٔ مطالعاتِ خود در موردِ سایر کشورها (چه عقبمانده و یا پیشرفته) و نتایجِ ملموسِ مِیدانی آنرا میبینیم را نه تنها برایِ ساختنِ «ملّت» در «سرزمینِ ایران»؛ بلکه برایِ آماده شدن در برابرِ آنچه که در آینده میتواند جامعه را «نا کارآمد و به حاشیه رانده شده» تبدیل نماید را مطرح کنم و امید دارم که این صدا شنیده شود.

      حذف