در آخرین روزهای نبردهای ۸ روزهٔ میان غزه و اسرائیل که طبق معمول به پیروزی مبارزان قهرمان حماس و جهاد اسلامی و سلفیهای فلسطینی انجامید؛ ماهواره های اسرائیلی بارگیری و عزیمت دو فروند حلبی شناور جمهوری اسلامی را رصد میکنند که مظنون به بارگیری موشکهای فجر ۵ برای انتقال آنها به سودان و سپس انتقال آنها از طریق سودان و صحرای سینا به غزه بوده است؛ رژیم سودان اعلام میکند که این دو شناور برای سوختگیری در بندرهای سودان لنگر خواهند انداخت. اما بعد از چند روز اعلام میشود که این شناورها سوختگیری خود را برای ۲ هفته به عقب انداخته اند؛ اما ناگهان خبر لنگر انداختن دو فروند کشتی نظامی پاکستانی که در دریای سرخ مشغول ماهیگیری بودند و یکی از آنها احتمالاً مواد و یا ابزار مربوط به جنگ افزارهای اتمی را با خود حمل میکرده است منتشر میشود.
اکنون بنا بر اخباری که در برخی منابع اطلاعاتی غربی منتشر شده است؛ گویا شناورهای پاکستانی و شناورهای رژیم اسلامی ایران قرار ملاقات داشته اند تا به بهانهٔ مانور مشترک دریایی در آبهای سودان؛ به مبادلهٔ مواد و یا ابزار اتمی بپردازند که با اولتیماتوم اسرائیل و سپس آمریکا مبنی بر نابودی شناورها؛ ناخدا دریادلان اسلام پاکستانی و ایرانی؛ دم هایشان را روی کولشان گذاشته و از منطقه خارج شده اند. طبق این اخبار نخست شناورهای دریادلان سلحشور اسلامی رژیم اسلامی از طرف اسرائیل تهدید به انهدام گردیده و ماهیگیری و سوختگیری در بنادر سودان در دریای سرخ را به مدت ظاهراً ۲ هفته عقب می اندازند. شناورهای پاکستانی نیز از طرف آمریکا اولتیماتوم گرفته اند که در صورت نزدیک شدن به شناورهای رژیم اسلامی ایران؛ بمباران خواهند شد.
حکومتهای اسلامی سودان-پاکستان- ایران؛ ماستها را کیسه کرده و سوت زنان هر کسی رفته است تا در کوچهٔ خود بازی کند.
نتیجهٔ احتمالی:
تمامی شعارهای ما بازهم غزه را مسلح خواهیم کرد و براه انداختن قیل و قال موشکهای فجر ۵ در واقع پوشش برای انتقال ابزار و ادوات و یا مواد لازم برای ساخت فوری بمب اتمی دوم اسلامی از طرف حکومت نظامیان پاکستان به رژیم اسلامی حاکم بر ایران بوده است. لو رفتن این رابطه تبعات سنگینی هم برای رژیم اسلامی ایران و هم برای حاکمان نظامی فاسد اسلامی پاکستان را به دنبال خواهد آورد.
کژدم
تا وقتی امثال شما از پشت نت سرگرم مبارزه بی امان با حکومت ایران هستید رژیم تهران حتما 1000 سال دیگر حکومت خواهد نمود.خاک بر سرت که هستی تا الکی زر بزنی و الکی خوش باشی
پاسخحذفاطلاع رسانی درست و فاش کردن قدرت نمایی دروغین رژیم بخش بزرگی از مبارزه است. همانگونه که رژیم با راه انداختن هزاران وبسایت از طریق افرادی مثل شما و دهها آژانس خبری برای تبلیغ قدر قدرتی خود در حال زر زدن است. در سال آینده شاهد نخستین نشانه های فروپاشی خواهیم بود. اگر یادتان مانده باشد و به اندازهٔ بیش از حد کودن نباشید؛ بشار اسد ۲۲ ماه پیش میگفت که بهار عربی در سوریه تاثیری نخواهد داشت. اکنون ببینید که جهنم عربی پشت دروازه های دمشق است.
حذفبا درود به شما
پاسخحذفدر یکی از مقالات قبلی شما با آدرس زیر:
http://kajdoum1.blogspot.com/2011/09/blog-post_03.html
شما اشاره کردهاید که: «گزاف نیست اگر گفته شود که بمب اتمی پاکستان؛ متعلق به عربستان سعودی است که تنها در خاک پاکستان نگهداری میشود و حکومت پاکستان نقش « انباردار» را بازی میکند.»
آیا هنوز این عقیده را دارید؟ اگر دارید پس در واقع ایران باید با عربستان وارد معامله انتقال تجهیزات اتمی شده باشد. آیا عربستان با توجه به جبههای که در مقابل ایران برای عدم دسترسی ایران به بمب هستهای گرفته است آیاحاضر به اینگونه معامله میشود؟
دوم اینکه اگر ایران با پاکستان قرار بر انتقال تجهیزات داشته باشد چرا لقمه را دور دهانش چرخانده است و از دو ناو جنگی که مثل گاو پیشانی سفید در دریا استفاده کرده و از مرزهای مشترک وسیع با پاکستان برای انتقال این تجهیزات استفاده نکرده است؟
سوم: اگر واقعا چنین معاملهای قرار به انجام بوده است چرا اسرائیل خاموش نمانده تا سر بزنگاه برود و کشتیها را توقیف و بازرسی کند و مدارک مهم آن را به عنوان شاهد مهمی برای گفتههای خودش ارائه دهد؟
آریو
آریو گرامی
حذفبله؛ یادم هست که چنین گفته ای را گفته ام و همچنان بر آن تاکید دارم. زمانی که آمریکاییها و اروپاییها میگویند که اگر ایران اتمی شود(یعنی بمب اتمی داشته باشد) مسابقهٔ اتمی در منطقه راه خواهد افتاد؛ منظورشان دقیقاً پاکستان است که نقش اشاعهٔ تسلیحات هسته ای در میان کشورهای خاورمیانه را به عهده خواهد گرفت. دلیل این امر این نیست که حکومت پاکستان سگ زنجیری عربستان سعودی و یا قطر و یا کشور دیگری است. اینگونه اصطلاحات مختص و اختراع کمونیستهای زمان شاه است و اسلامگرایان نیز از آن استفاده نموده و آنرا تبدیل به فرهنگ پذیرفته شده در رابطه با قضاوت در مورد حکومتهای خاورمیانه نموده اند.
دنیای سیاست دنیای بسیار سیّالی است و به قولی آنچه که وجود دارد؛ دشمنان و دوستان دائمی نیست بلکه منافع دائمی است. کشور بی ریشه ای مثل پاکستان(بخوانید کثافتستان) هیچ انگیزه و مبنایی به جز وجود سیاستهای خارجی و نظامیان فاسدی که از هر جایی پولی در بیاورند؛ قبلهٔ خود را به آن سمت تغییر میدهند برای وجود خود ندارد. اما اینکه نظامیان پاکستان سگهای زنجیری عربستان سعودی و یا کشور دیگری هستند؛ کاملاً اشتباه است. در جنگ رهایی افغانستان از زیر سلطهٔ روسها؛ تمامی سگ ها و گربه ها و شغالها مشترک المنافع بودند و لذا میبینیم که همه در پاکستان اردو زدند و بعد از آنکه روسها رفتند؛ غرب دندان طمع خود را از افغانستان کشید؛ ولی نظامیان پاکستان و عربستان به خاطر هند و رژیم شیعی حاکم بر ایران استراتژی های همسوی دیگری را طراحی نمودند .... به هر روی آنچه که باید در نظر گرفت وجود شرایط سیال است. حتی اگر شما برای بوجود آوردن یک گروه سیاسی-نظامی سرمایه گذاری کنید و آنرا بوجود بیاورید؛ آن گروه بعد از بجود آمدن به عنوان یک موجود اظهار وجود خواهد نمود و اگر شما دیگر نیازی به وجودش نداشته باشید؛ برای ادامهٔ حیات به دیگران رجوع خواهد کرد. مجموعهٔ پارامترهایی که در معادلهٔ خاورمیانه و آسیای مرکزی؛ سیاست حاکمان پاکستان را میسازد؛ فرایند بسیار پیچیده ای است ولی یکی از عوامل موثر در آن همچنان عربستان سعودی است.(ادامه در پایین)
اما اینکه اگر ایران با پاکستان وارد معامله شود؛ مانند این است که با عربستان وارد معامله شده است؛ به همان تئوری سگهای زنجیری بر میگردد. پاکستان نخستین گامها را در رابطه با مسائل اتمی لیبی و رژیم ایران و کرهٔ شمالی بازی کرد. این حرکت نیز چنان حساب شده بود که هم کار خودشان را کردند و هم اینکه؛ خطوط قرمز را نگذشتند. البته یک مسئلهٔ دیگر هم پر این میان وجود دارد که آیا این حرکت پاکستان؛ مورد چشم پوشی عمدی غرب برای ساختن استراتژیهای تهاجمی دیگری قرار گرفت یا نه؟ به جای خود باقیست.
حذفاما در رابطه با این خبر اگر به دقت به مقاله نگاه کنید؛ کلمهٔ احتمال را برجسته نشان داده ام زیرا به تمامی اخباری که منتشر میشوند؛ بر اساس تجربه اعتمادی ندارم ولی مطرح نمودن آنرا به عوان یک احتمال خالی از ضرر میدانم و چه بسا که کاملاً واقعی بوده باشد. اما اینکه چرا پاکستانیها امر نقل و انتقال را از طریق مرزهای زمینی انجام نداده اند؛ به مشکلات رصد شدن ماهواره ای و مشکلات داخلی پاکستان باز میگردد. پاکستانیها در رابطه با انتقال سانتری فیوژهای پی۱ و پی۲ نیز از مرزهای زمینی خود استفاده نکردند و برای اینکار شبکهٔ بزرگی از دلالان بین المللی را راه انداختند. این کالاها مانند روغن و برنج و ترشی انبه نیست که از مرزهای زمینی و با قاطر و شتر انتقال یابد.
سوال بعدی در رابطه با اینکه چرا اسرائیل صبر نکرد که سر بزنگاه مچ این دو کشور را بگیرد؟ باز هم به همین سادگی نیست که به ۴ کشتی جنگی حمله نمود و آنها را به تسخیر در آورد. لذا داستان را با اولتیماتوم فیصله دادند. اسرائیل بعد از رصد کردن حرکت کشتیهای رژیم اسلامی در یک اظهار نظر غیر رسمی اعلام نود که این کشتیها در حال انتقال موشک به غزه هستند و اسرائیل حق دارد آنها را مورد تهاجم قرار دهد. این امر باعث شد که رژیم اسلامی و پاکستان نیز ادعای اسرائیل را در همین حد قبول کنند تا کار به جاهای باریک نکشد.(ادامه در پایین)
اگر به یاد داشته باشید؛ اسرائیل یکی از سایتهای اتمی سوریه را در چند سال پیش بمباران نمود؛ زمانی که خبر این بمباران منتشر شد؛ حکومت سوریه آنرا تکذیب کرد و گفت که هیچ جایی در سوریه بمباران نشده است و اسرائیل جرأت اینکار را ندارد و مانند دختر و یا پسری که به او تجاوز شده ولی از اظهار علنی آن شرم دارد عمل نمود. اسرائیل هم در مرد بمباران سکوت نمود و این آن چیزی بود که اسرائیل قبلاً آنرا در محاسبات خود گنجانیده بود و میدانست که حتی اگر زن بشار اسد را هم با خود ببرند؛ او تکذیب خواهد نمود. اما درشرایط کنونی در میان معادلات متغیر منطقه و شتاب آن؛ اسرائیل و عربستان سعودی با نمایش قدرت از طریق اولتیماتوم به پاکستان و رژیم ایران توانستند از وقوع معامله جلو گیری نمایند و این امر تا همین حد کافیست. امیدوارم که توانسته باشم تا حدودی مسائل را روشن کنم.
حذفمثالهای دیگری که میتوان مبیاورم؛ مورد القاعده است که با اینکه توسط سازمان اطلاعاتتی عربستان سعودی در زمین پاکستان و با آموزشها و تسلیحات آمریکایی بوجود آمد و اکنون شهد دهها گروه ظاهراً هم عقیده از این دست هستیم که برای کشورهای گوناگون کار میکنند و یا گروه حماس که توسط موساد و سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل بوجود آمد و آموزش داده شد و تسلیح گردید تا بتواند جبههٔ الفتح را تضعیف نماید و بعدها این سازمان ظاهراً به عقد موقت خامنه ای در آمد و در جریان آغاز بهار عربی به دو جناح تقسیم گردید که یکی از آنها ظاهراً وفادار به اخوان المسلمین مصر(هانیه) و دیگری عاشق دلارهای قطر(خالد مشعل) میباشد. این زد و بندها ناشی طبیعت سیال نبردهای سیاسی است و گاهی به ازدواج موقت و یا طلاق می انجامد.
حذف