وزیر امور خارجهٔ روسیه؛ آقای لاوروف؛ چند هفتهٔ پیش در گرماگرم بحث بر سر بحران سلاحهای شیمیایی رژيم اسد و مسابقهٔ بدست آوردن آنها از طرف گروههای سلفی-جهادی و تلاش بخشهای دیگر ارتش آزاد سوریه برای به کنترل در آوردن آنها؛ بعد از اعزام بخشی از نیروهای ویژهٔ آبی-خاکی روسیه به بندر طرطوس؛ اعلام کرد که تمامی سلاحهای شیمیایی رژیم اسد در دو نقطه متمرکز شده و تحت کنترل در آمده اند. پاسخ ضمنی دولتمردان اسرائیل این بود که: برای امروز و مدتی شاید؛ اما آیندهٔ این سلاحها همچنان نامشخص است.
از سوی دیگر امر بر اخوان المسلمین مصر مشتبه شده و بازیهای چندگانه ای را هم در عرصهٔ داخلی و هم در عرصهٔ خاورمیانه آغاز نمود و بازی سلفی-جهادی که به طور مشترک از طرف ترکهای عثمانی و عربستان و قطر در سوریه به پیش برده میشد مزید برعلت شده و روسها نیز که برای کنارکشیدن از ماجرای سوریه؛ بهای سنگینی میخواستند میخ آخر را بر تابوت «همه چیز خواهی گرگها و کفتارها» کوبید؛ لذا اروپا و آمریکا را به این نتیجه رسیدند که دست تمامی طرفهای درگیر را در خمیر نگه دارند؛ کمکهای تسلیحاتی و مالی رو به افول گذاشت و اکنون روسها و رژیم اسد و سپاه قدس دیگر با اروپا و آمریکا طرف نیستند که چیزی بخواهند و یا نخواهند و تمامی نیروهای درگیر و بازیگران منطقه ای در سوریه؛ باید با یکدیگر بجنگند.
اما روسها بازی دیگری آغاز کردند که تقریباً یک تهدید جدی ولی غیر مستقیم به شمار میرود تا بتوانند اروپا و آمریکا را دوباره به میدان بکشانند. بازی اینگونه آغاز شد که روسها بشار اسد را قانع کردند که حزب الله لبنان بتواند موشکهای دوربرد خود را که بعد از جنگ ۳۳ روزه از رژیم اسلامی ایران دریافت کرده و برای حفاظت از حملهٔ اسرائیل در سوریه انبار شده اند را بتواند به لبنان منتقل نماید. بعد از کلید خوردن این سناریو؛ نخست اکبر ولایتی هر گونه حملهٔ نیروهای خارجی به خاک سوریه را حملهٔ مستقیم به خاک ایران خواند تا اثبات کند که این آش چندین وجب روغن دارد. اسرائیل نیز ۳ سامانهٔ ضد موشکی «گنبد آهنین» را در یکشنبهٔ گذشته به طرف مرزهای شمالی خود با لبنان و سوریه منتقل نموده و از همان روز جنگنده های نیروی هوایی اسرائیل در آسمان لبنان به جولان پرداختند. در صبحگاه روز چهار شنبه جنگنده های اسرائیل کاروان حامل تسلیحات حزب الله لبنان را هدف قرار دادند. اگر خوانندگان گرامی به یاد داشته باشند؛ خبری را به نقل از منابع اطلاعاتی غرب منتشر کردم که می گفت؛ یکی از ۳ سامانهٔ راداری Tor M1 که آسمان لبنان و جنوب سوریه و خاک اسرائیل را کنترل میکرد؛ توسط نیروهای ارتش آزاد سوریه تا ۸۰ درصد منهدم شد (اینجا) و روز چهاشنبه جنگنده های اسائیل به سادگی از این ناحیهٔ کور وارد آسمان سوریه شدند (البته در آن زمان این خبر را کسی جدی نگرفت).
۱- اسرائیل با انتقال سه سامانهٔ ضد موشکی «گنبد آهنین» در روز یکشنه (۲۵ ژانویه) و اعلام آماده باش کامل به تمامی نیروهای آفندی و پدافندی؛ آمادهٔ یک رویارویی نظامی شد. این امر نشان میدهد که هدفی که برای بمباران انتخاب شده بود در خاک سوریه است و باید در خاک سوریه منهدم شود.
۲- آمریکا با خارج کردن تدریجی ناوگان خود از دریای مدیترانه و سپس پاسخ منفی اخیر آقای باراک اوباما در برابر این پرسش که آیا آمریکا میخواهد با دخالت نظامی به این ماجراها در سوریه خاتمه دهد؟ اسرائیل را بر آن داشت که دو نامهٔ رسمی یکی برای آقای اوباما و دیگری به آقای پوتین ارسال شوند که مضمون آن نامه ها از این قرار بوده است: اسرائیل در صورت مشاهدهٔ هرگونه نقل و انتقال سلاحهای متعارف و یا غیر متعارف از سوریه به لبنان را هدف قرار خواهد داد.
۳- اسرائیل برای یک حمله به یک مرکز تحقیقاتی و یا حتی زاغهٔ مهمات سوریه اینچنین خود را آمادهٔ نبرد نمیکند؛ لذا هدفی که مورد حمله قرار گرفته است باید بسیار مهم تر از اینها باشد و اصولاً اگر زاغهٔ مهمات بزرگی در کار بوده است؛ ارتش بشار اسد نمیبایستی به اینهمه واردات سلاح و مهمات از روسیه و رژیم اسلامی دست می یازید. لذا اگر زاغهٔ مهماتی هدف قرار گرفته است؛ باید زاغه های موشکی حزب الله لبنان در خاک سوریه باشند و یا اینکه همان خبر نخستین؛ یعنی حمله به کاروان حامل موشک به لبنان باید درست باشد.
۴- این حمله را همچنین میتوان به عنوان یک حملهٔ «نوک سوزنی» نیز در نظر گرفت که میخواهد عکس العمل مثلث اسد-خامنه ای- حزب الله لبنان را بسنجد و به همین خاطر ارتش اسرائیل در بالاترین حد آماده باش به سر میبرد.
۵- این حمله را میتوان یک دعوت غیر مستقیم از حزب الله لبنان برای نبرد نیز به حساب آورد.
۶- این حمله هم هشداری به آقای باراک اوباما و همچنین به آقای پوتین نیز به شمار میرود و نسخهٔ عملیاتی نامه های رسمی به این دو کشور است.
سوریه و رژیم اسلامی حاکم بر ایران در حملهٔ چند سال پیش اسرائیل به یک پایگاه اتمی مشترک در خاک سوریه؛ نه تنها پاسخی ندادند؛ بلکه وقوع این حمله را از بیخ و بن انکار نمودند. عکس العمل خبری رژیم سوریه در انکار حمله به منافع حزب الله لبنان در سوریه نیز نشانگر این است که رژیم اسلامی و حزب الله لبنان با خبر پراکنی دروغین رژیم اسد؛ میخواهند از زیر بار عکس العمل نظامی و محو اسرائیل فرار کنند.
کژدم
بعد از بمباران یک هدف مهم در خاک سوریه؛ توسط جنگنده های اسرائیلی؛ یک فروند جنگندهٔ «میگ ۳۱» روسی بر فراز لبنان به سمت صحرای سینا پرواز کرده است و قصد گذر از آسمان اسرائیل را داشته است که با هشدار اسرائیل مواجه شده و برای مدتی بر فراز لبنان به پرواز خود ادامه داده است.
از سوی دیگر امر بر اخوان المسلمین مصر مشتبه شده و بازیهای چندگانه ای را هم در عرصهٔ داخلی و هم در عرصهٔ خاورمیانه آغاز نمود و بازی سلفی-جهادی که به طور مشترک از طرف ترکهای عثمانی و عربستان و قطر در سوریه به پیش برده میشد مزید برعلت شده و روسها نیز که برای کنارکشیدن از ماجرای سوریه؛ بهای سنگینی میخواستند میخ آخر را بر تابوت «همه چیز خواهی گرگها و کفتارها» کوبید؛ لذا اروپا و آمریکا را به این نتیجه رسیدند که دست تمامی طرفهای درگیر را در خمیر نگه دارند؛ کمکهای تسلیحاتی و مالی رو به افول گذاشت و اکنون روسها و رژیم اسد و سپاه قدس دیگر با اروپا و آمریکا طرف نیستند که چیزی بخواهند و یا نخواهند و تمامی نیروهای درگیر و بازیگران منطقه ای در سوریه؛ باید با یکدیگر بجنگند.
اما روسها بازی دیگری آغاز کردند که تقریباً یک تهدید جدی ولی غیر مستقیم به شمار میرود تا بتوانند اروپا و آمریکا را دوباره به میدان بکشانند. بازی اینگونه آغاز شد که روسها بشار اسد را قانع کردند که حزب الله لبنان بتواند موشکهای دوربرد خود را که بعد از جنگ ۳۳ روزه از رژیم اسلامی ایران دریافت کرده و برای حفاظت از حملهٔ اسرائیل در سوریه انبار شده اند را بتواند به لبنان منتقل نماید. بعد از کلید خوردن این سناریو؛ نخست اکبر ولایتی هر گونه حملهٔ نیروهای خارجی به خاک سوریه را حملهٔ مستقیم به خاک ایران خواند تا اثبات کند که این آش چندین وجب روغن دارد. اسرائیل نیز ۳ سامانهٔ ضد موشکی «گنبد آهنین» را در یکشنبهٔ گذشته به طرف مرزهای شمالی خود با لبنان و سوریه منتقل نموده و از همان روز جنگنده های نیروی هوایی اسرائیل در آسمان لبنان به جولان پرداختند. در صبحگاه روز چهار شنبه جنگنده های اسرائیل کاروان حامل تسلیحات حزب الله لبنان را هدف قرار دادند. اگر خوانندگان گرامی به یاد داشته باشند؛ خبری را به نقل از منابع اطلاعاتی غرب منتشر کردم که می گفت؛ یکی از ۳ سامانهٔ راداری Tor M1 که آسمان لبنان و جنوب سوریه و خاک اسرائیل را کنترل میکرد؛ توسط نیروهای ارتش آزاد سوریه تا ۸۰ درصد منهدم شد (اینجا) و روز چهاشنبه جنگنده های اسائیل به سادگی از این ناحیهٔ کور وارد آسمان سوریه شدند (البته در آن زمان این خبر را کسی جدی نگرفت).
بررسی حملهٔ اسرائیل
۱- اسرائیل با انتقال سه سامانهٔ ضد موشکی «گنبد آهنین» در روز یکشنه (۲۵ ژانویه) و اعلام آماده باش کامل به تمامی نیروهای آفندی و پدافندی؛ آمادهٔ یک رویارویی نظامی شد. این امر نشان میدهد که هدفی که برای بمباران انتخاب شده بود در خاک سوریه است و باید در خاک سوریه منهدم شود.
۲- آمریکا با خارج کردن تدریجی ناوگان خود از دریای مدیترانه و سپس پاسخ منفی اخیر آقای باراک اوباما در برابر این پرسش که آیا آمریکا میخواهد با دخالت نظامی به این ماجراها در سوریه خاتمه دهد؟ اسرائیل را بر آن داشت که دو نامهٔ رسمی یکی برای آقای اوباما و دیگری به آقای پوتین ارسال شوند که مضمون آن نامه ها از این قرار بوده است: اسرائیل در صورت مشاهدهٔ هرگونه نقل و انتقال سلاحهای متعارف و یا غیر متعارف از سوریه به لبنان را هدف قرار خواهد داد.
۳- اسرائیل برای یک حمله به یک مرکز تحقیقاتی و یا حتی زاغهٔ مهمات سوریه اینچنین خود را آمادهٔ نبرد نمیکند؛ لذا هدفی که مورد حمله قرار گرفته است باید بسیار مهم تر از اینها باشد و اصولاً اگر زاغهٔ مهمات بزرگی در کار بوده است؛ ارتش بشار اسد نمیبایستی به اینهمه واردات سلاح و مهمات از روسیه و رژیم اسلامی دست می یازید. لذا اگر زاغهٔ مهماتی هدف قرار گرفته است؛ باید زاغه های موشکی حزب الله لبنان در خاک سوریه باشند و یا اینکه همان خبر نخستین؛ یعنی حمله به کاروان حامل موشک به لبنان باید درست باشد.
۴- این حمله را همچنین میتوان به عنوان یک حملهٔ «نوک سوزنی» نیز در نظر گرفت که میخواهد عکس العمل مثلث اسد-خامنه ای- حزب الله لبنان را بسنجد و به همین خاطر ارتش اسرائیل در بالاترین حد آماده باش به سر میبرد.
۵- این حمله را میتوان یک دعوت غیر مستقیم از حزب الله لبنان برای نبرد نیز به حساب آورد.
۶- این حمله هم هشداری به آقای باراک اوباما و همچنین به آقای پوتین نیز به شمار میرود و نسخهٔ عملیاتی نامه های رسمی به این دو کشور است.
آیا حزب الله لبنان و رژیم اسلامی حاکم بر ایران پاسخ خواهند داد؟
سوریه و رژیم اسلامی حاکم بر ایران در حملهٔ چند سال پیش اسرائیل به یک پایگاه اتمی مشترک در خاک سوریه؛ نه تنها پاسخی ندادند؛ بلکه وقوع این حمله را از بیخ و بن انکار نمودند. عکس العمل خبری رژیم سوریه در انکار حمله به منافع حزب الله لبنان در سوریه نیز نشانگر این است که رژیم اسلامی و حزب الله لبنان با خبر پراکنی دروغین رژیم اسد؛ میخواهند از زیر بار عکس العمل نظامی و محو اسرائیل فرار کنند.
کژدم
خبر تکمیلی:
بعد از بمباران یک هدف مهم در خاک سوریه؛ توسط جنگنده های اسرائیلی؛ یک فروند جنگندهٔ «میگ ۳۱» روسی بر فراز لبنان به سمت صحرای سینا پرواز کرده است و قصد گذر از آسمان اسرائیل را داشته است که با هشدار اسرائیل مواجه شده و برای مدتی بر فراز لبنان به پرواز خود ادامه داده است.
اول و آخرش اسد باید برود..چون دنیا اینگونه می خواهد...حیف ثروت مردم ایران که به هدر رفت...
پاسخحذفهرچه ایران و اعراب حرف مفت میزنند اسراییل در مقابل عمل میکند.
پاسخحذفبی شک مانند سابق اسراییلی ها انکار کرده و یا حداکثر آنرا به ((دستی از سوی خداوند)) نسبت خواهند داد.
فرمایش شما متین است. این پیغامی سیسیلی برای آمریکا هم بود که اسراییل منتظر نمینشیند اوباما تهش را آیا تکان بدهد یا ندهد.
این اسراییلی ها حقیقتا اینکاره هستند. وقتی با 48 ساعت برنامه ریزی گروگانهایشان را از آفریقا با پروازی یک کله از اسراییل آزاد کردند سیا تا مدتی باور نکرد و در شوک بود.
فرمانده عملیات هم که کشته شد برادر همین ناتانیاهو بود. تمام کسانی که در هرکولس بودند شهادت دادند نتانیاهو تخت تا اوگاندا خوابید در حالیکه عدهای به علت طول پرواز استفراغ میکردند.
حماقت است فکر کنیم اینها به ما حمله نخواهند کرد. کشور کوچکی بدون عمق استراتژیک هستند و نمیتوانند منتطر آمریکا بمانند. اگر احساس خطر کنند ضرباتی کاری خواهند زد.
درود
حذفپیغام سیسیلی شاید بهترین نامی است که میتوان از یک نظر روی این عملیات گذاشت. عربها تا حدودی این مسئله را فهمیده اند که اگر قرار باشد اسرائیل را به جهنم بفرستند؛ اسرائیل به تنهایی به این سفر نخواهد رفت و خیلی ها را با خود به جهنم خواهد برد.
الآن هم روسها و هم آمریکاییها و هم سایر دولتهای غربی درگیر در رابطه با خاورمیانه میدانند که هدفی که توسط اسرائیل مورد حمله قرار گرفته؛ هدفی استراتژیک بوده است و جالب تر اینکه فریاد روسها از همه بلندتر به گوش میرسد. و باز هم جالب تر اینکه هیچ کس نمیگوید که اسرائیل چه چیزی را منهدم کرده است؟