۱۳۹۷ فروردین ۱۴, سه‌شنبه

نجاتِ دریاچهٔ آذربایجان

خوانندگان گرامی

در اینجا نمیخواهم چیزی بنویسم.
شیعیان دریاچهٔ آذربایجان را کُشتند. بقیّهٔ گفتارها و سرمایه گذاریها و کمکها .... همه حرف و حدیث و «کُس شعر» است.
ساکنینِ آذربایجان نیز نشان دادند که ارزش آنها کمتر از یک «کرمِ خاکی» است.
اندیشیدن برای «نجات دریاچهٔ آذربایجان»؛ مانند اندیشیدن برای «نجاتِ سُهراب» است. لذا هر کَس و ناکَسی بگوید که من این «مُرده» را زنده خواهم کرد؛ یا به فکرِ «غارتِ کمکهای بین المللی» است و یا برای فریبِ مردم برای رأی دادن در انتخاباتهای کذایی ... که همهٔ کاندیداها از میانِ «دُزدان» و «غارتگران» انتصاب میشوند و «الاغهای شیعه مسلک آریایی» باید  میانِ «مادر قَحبه ها» و «مادر جِنده ها» یکی را انتخاب کنند.
مشکِل اصلی ... دیگر؛ «احیای دریاچهٔ آذربایجان» نیست؛ بلکه اکنون باید به عوارِضِ جانبیِ لاشهٔ گندیدهٔ این «مُرده» فکر کرد.
مُرده ای که با «توفانِ نَمک» میتواند منطقه ای وسیع از «کردستان» تا «زنجان» را به کویرِ نمک و غیرقابلِ سکونت تبدیل کند.
اگر بیماری «طاعون» هدیهٔ «کلیسای رُم» برای اروپا بود. «مرگِ دریاچهٔ آذربایجان»؛ هدیهٔ «تشیّع» به ایران است.
لذا اکنون باید در فکرِ «جلوگیری از توفانِ نَمَک» بود.
من «زمین شناس» نیستم. درجهٔ دکتراهای قلّلابی نیز ندارم. امّا این مسائل را خوب میشناسم:

۱- «نمک» ماده ای «آب دوست» است و از آن به عنوانِ «رطوبت گیر» نیز استفاده میشود.
۲- نمکِ بازمانده از خُشک شُدَنِ دریاچهٔ ارومیه؛ رطوبتِ منطقه را به خود جذب میکُند و بر اثر تابشِ آفتاب آن رطوبت (آب) را به آسمان میفرستد.
۳- کریستالهای نمک در اثر سردی و گرمی هوا؛ تَرَک برداشته و با گردبادهای کوچک با هم برخورد نموده و به «پودر» تبدیل شده و با بادهای سهمگین ؛ دهها کیلومتر را آلوده (نَمَک سود) میکنند.

من (کژدم) نظر خودم را منتشر نمیکنم؛ زیرا شاید به آن بخندید. امّا نظرِ خودم را با یک نصویر برای جلوگیری از بوجود آمدنِ «کویرِ نمک» منتشر میکنم.





این تصویر؛ نظرِ من در رابطه با «پیشگیری» از انتشارِ «عفونَت» است.


شما نیز اگر نظری در این باره دارید؛ بفرستید.

کژدم

۳۹ نظر:

  1. نظرت کم هزینه ترین و سریع ترین راه هستش (در کوتاه مدت) در این صورت چرا باید بهت بخندن؟ بعد هم میشه با ایجاد سایت های تولید برق در اونجا کل هزینه ها رو جبران کرد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ح.ک گرامی

      نظرِ من «کَم هزینه» نیست؛ بلکه «کم هزینه ترین» برای جلوگیری از «عوارِضِ جانبیِ خشک شدنِ دریاچه» است.
      احیایِ دریاچهٔ آذربایجان را به «توفانِ نوح» حواله دهید.
      «سَگ شیعه ها» کاری با ایران کردند؛ که برای نجات؛ باید آرزوی «توفانِ نوح» نمود.

      حذف
    2. منظور من هم از کم هزینه همین بود . کی از احیای دریاچه حرف زد؟ سایت تولید برق = سلول های خورشیدی و توربین بادی = صرفه جویی بخشی از مصرف آب و سوخت فسیلی (مثلا گاز) و صادراتش!

      حذف
  2. به نظرم بهترین راه کشیدن دو خط لوله قطور از دریای مازندران به دریاچه ارومیست تا با پر کردن مصنوعی دریاچه جلوی فاجعه گرفته بشه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      راهی که شما پیشنهاد میکنید؛ بسیار پُرهزینه و ناکارا هست.
      ۱- توربینهای بسیار بزرگی میخواهد که «خُداد گیگا وات» برق مصرف خواهند کرد.
      در ضمن؛ فقط نامِ دریای مازندران نامی ایرانی است. کاسپین هم که بگویید باز هم ایرانی است. امّا مالکیّت آن «چند ملّیتی» است و روسها مثلِ «خرس» بالای سَرَش ایستاده اند.
      در ضمن توربینها نباید در دورهٔ «تخم ریزی ماهیها» کار کنند و باید کیلومترها دور تَر از توربینها تورهای ریزبافت (مانند اَلَکِ آرد) کار بگذارند تا «اکوسیستم» دریای مازندران دچار تخریب نشود.(فارِغ از چند ملیّتی بودَن).
      در مجموع آوردنِ آب را فراموش کنید.
      یکی از متخصصّان زبردست که اتّفاقاً آذربایجانی هم هستند و نیّتشان نیز خیر است؛ دچارِ مشکلِ ذهنی «تئوریِ آوردنِ آب» و جلوگیری از «تبخیرِ آب» است. نامشان را فراموش کرده ام؛ اگر دوستانی؛ نام ایشان را میدانند منتشر کنند.
      نظرِ ایشان به عنوانِ یک متخصص این است که بخشهایی از دریاچه خاکبرداری و گود شود تا عُمق آب بیشتَر و سطحِ تماسِ آب باآسمان کمتر شود. تا بتوان آبهای جمع شده را با «تبخیر» از دست نداد.
      در شرایط کنونی هیچیک از باندهای «کُس کِشهای صفوی مسلکِ حاکم» در فکرِ پرداختنِ هزینهٔ کافی و ادامه دار برای احیای «دریاچهٔ آذربایجان» نیستند.
      لذا باید به جلوگیری از «تولیدِ کویرِ آذربایجان» اندیشید.
      من (کژدم)؛ تُرک هستم؛ امّا «خَر» نیستم. همیشه نیز چنین فکر میکردم که اگر میگوییم «تُرکِ خَر»؛ منظورمان «تُرکهای عثمانی» هستند. امّا پس از خُشک شدنِ دریاچهٔ آذربایجان؛ ایمان آوردم که «ترکهای آذربایجان» بَدتر از «خَر» هستند .... و ... کاشکی «خَر» بودند.
      در شرایطِ کنونی؛ به «احیایِ مُرده» فکر نکنید؛ مگر آنکه «چند تا مسیح» در جیب داشته باشید. زیرا «یک عَدَد مسیح» برای احیای دریاچهٔ آذربایجان کافی نیست.
      اکنون باید به فکرِ «جلوگیری از تولیدِ کویر آذربایجان» بود وَ نَه «احیای مسیحاییِ آن).
      در پایان: من (کژدم) نامِ «ارومیه» و یا «اورمَیّه» را نامِهایی بیگانه و جعلی میدانم. کاری به «کُس کَلک بازیهای» دیگران نیز ندارم.
      این «دریاچهٔ مُرده» نامَش «دریاچهٔ آذربایجان» است.

      حذف
    2. شاید از مَن بپُرسید:
      چرا «دریاچهٔ آذربایجان»؟ آیا پیشینه ای تاریخی برای این «نام» دارید؟
      پاسُخِ من این است:
      «ریدَم» به آن «تاریخِ نوشتاریِ بی جانِ شما».
      نامی که من بر این دریاچه نهاده ام؛ ۲ پارامِترِ مهمّ را در خود دارد:
      ۱- سرزمینِ آذربایجان.
      ۲- چشمهٔ زندگیِ آذربایجان.

      اگر شما بر روی کوهِ طلا در تبریز نشسته باشید؛ بدونِ این دریاچه؛ باید آن «کوه» را به قیمتِ «کاهدانی» بفروشید؛ تا به جایی دیگر «پناهنده» شوید.... البتّه اگر «کونِ با غِیرَتِ تُرکی تان» را به حراج نگذاشته باشید.

      تُف بر پان تُرکهایِ کیر لیسِ «اردوغان - خامنه ای».

      حذف
  3. کژدم رژیم از عمد خشک کرده دریاچه رو یا از بی عرضگی؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      در ضمن باید بگویم که پُرسِشِ شما بسیار مزخرف است.
      من (کژدم) در اینجا به دنبالِ «مادر جندهٔ گناهکار» نیستم. بلکه در جستجوی راهی برای جلوگیری از گستَرِشِ «کویر» هستم.
      بهتر بود که پُرسِشِ انحرافی اَت را در «کونَت» فرو میکردی.

      حذف
  4. بابا ... بگذارید این ۴ «کُس کِش» و «جنده» از حصر بیرون بیایند .... نگران نباشید .....
    از شما «کُس کِش تَر» نیستند.
    باور کنید که پیروانِ «زینب صیغه ای کیر دوست» هستند.

    https://goo.gl/sz84rk

    پاسخحذف
  5. کژدم دریاچه مساحتش در سال 1984 5200 کیلومتر مربع بوده طبق گزارش ها تا 2015 90 درصد مساحتش رو از دست داد اما ما شاهد طوفان نمک و ... نبودیم دلیلش هم اینه که هنوز اکثر نمک در آب باقی مانده حل شده برای همین خطر اصلی در مورد خشک شدن مساحت 10 درصد باقیماندست که میشه حدود 500 کیلومتر مربع برای همین طرح شما رو لازم نیست در سرتاسر دریاچه اجرا کرد و صرفا در همین حدی که گفتم باید اجرا بشه البته یک راه بتن ریزی اون ناحیست مساحت لازم برای بتن ریزی 500 کیلومتر مربع یا 500 میلیون متر مربع ( طبق توضیح بالا که نیازی به بتن ریزی برای همه بستر نیست) هستش اگر فرض کنیم ضخامت 5 سانتی باید باشه میشه 25 میلیون متر مکعب بتن مورد نیاز ارزش هر متر مکعب بتن ریزی در حال حاضر در ایران 130 هزار تومان هست یعنی حدود 26 دلار با ضرب ساده میشه 650 میلیون دلار در حالیکه این ها دارن 3 میلیارد دلار خرج احداث تونل آب می کنند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      شما به چند دلیل اشتباه میکنید:
      ۱- من نظری اعلام نکرده ام که شما میگویید به نظرِ من نیازی نیست.(شاید نظرِ من بسیار کم هزینه تر از نظرِ شما مبنی بر «بتون ریزی» باشد).
      ۲- خطَرِ اصلی در ۱۰٪ باقیمانده نیست؛ بلکه در ۹۰٪ خُشک شده و نمکزارِ تولید شده است.
      من در دورانِ نوجوانی به آنچه که «ارومیه» خوانده میشود به همراه خانواده سفر کرده و در دریاچهٔ نمکسودِ آذربایجان که حتماً میبایستی چند «خیارِ کُلُفتِ آبدار» با خودت همراه میبردی تا چشمهایت را شستشو دهی؛ شنا کرده ام. وقتی که از آب بیرون می آمدی (۴۸ سالِ پیش)؛ کریستالهای نمک بر روی موهای بَدَنَت شکل می گرفت (مثلِ شاخِ نبات) و موهایت را می کِشید. کریستالهای نمک؛ تابِشِ آفتاب را مثلِ ذرّه بین بر روی پوستَت متمرکز مینمود و دچارِ «پوست سوختگی» می شدی که بر روی سوختگی از «تابِشِ مستقیمِ آفتاب» اضافه می شُد.
      طرحِ بِتون ریزی؛ آنهم در بخشی از نقاطِ مرکزی؛ شبیهِ «افسانهٔ سیندِرِلّا» است.
      البتّه بِمانَد که هنوز؛ من از «بِتون ریزیِ گسترده» سخنی نگفته ام و شما به تفسیرِ «قرآنِ نانوشته» پرداخته اید.
      بر من ببخشید که اینچنین بی پروا هستم.
      اگر «باتربیت» میشُدَم چه می شُد؟

      حذف
  6. دین... دیری ... دین....
    ایران دارد به دنیای «تکنولوژی فوقِ پیشرفته» وارد میشود...
    دنیایی مانند ِ دُنیایِ «تانکِ فلّاق» ...

    بُرو ای «شیعهٔ کُس کِش»....

    https://goo.gl/MAKZLY

    پاسخحذف
  7. پس از یک روز که از عُمرِ این نوشتار گذشته است؛ به جُز ۳ نظر که یکی به دنبالِ «گناهکار» است (گویی که اگر قاتِل را پیدا کنیم؛ مقتول زنده میشود = نظرِ احمقانه).
    نظر دوّم در مسیرِ «آبرسانی» به دریاچهٔ مُردهٔ آذربایجان است؛ که البتّه اگر عملی باشد؛ نسبتاً عقلانی است. امّا متاسّفانه؛ عملی نیست.
    نظرِ سوّم ۱۰٪ باقیمانده از دریاچهٔ آذربایجان را که آبِ اشباغ شده از نمک است را مشکلِ اصلی میداند. در حالی که نمکِ محلول در آب؛ نمیتواند با بادها و توفانها به مناطقِ دیگر پرواز کُند.
    نتیجه اینکه:
    گویی هیچکس دوست ندارد در رابطه با چنین مسئلهٔ بسیار مهمّی حتّی برای چند دقیقه نیز فکر کند.
    لذا من (کژدم) مجبور هستم نظرِ خود را بیان کُنَم؛ هر چند که به آن بخندید.

    زیرساخت نظریهٔ کژدم:

    ۱- من در شرایط کنونی به «احیای دریاچهٔ آذربایجان چشم ندوخته ام.
    ۲- دریاچهٔ آذربایجان؛ حتّی در صورتِ «احیای کامل» به دردِ پرورشِ ماهی و یا سایر آبزیها نمیخورد و نقشِ ویژهٔ دیگری در «اکو سیستم» دارد.

    نظریّهٔ کژدم:

    ما به ۳ هزار کامیونِ «قیر پاش» نیاز داریم تا بتوانند در مدّتی کوتاه و کارِ شبانه روزی ۶۰٪ سطحِ نمک را قیرپاشی کنند.
    این «قیر» باید از نوعِ «سَبُک» باشد تا بتواند در اثرِ تابش آفتاب ذوب شده و مقدارِ نمکِ زیادی را محار کُنَد.
    آن ۴۰٪ بقیّه که قیرپاشی نشده است؛ برای «تنفّس» دریاچه و جذبِ باران و سایِرِ منابعِ آبی است که به سوی دریاچه روان میشوند.
    لذا آن ۶۰٪ قیرپاشی شده به خاطِرِ سطحِ چسبنده؛ میتواند به مقدارِ زیادی از مهاجرتِ ریزگردهای نمک و آلوده کردنِ کشتزارها را بگیرد و همچنین به خاطرِ «غیرِ آبدوست بودَنِ قیر» (Hydrophobic )همهٔ آبهای طبیعی را از خود فراری داده و به آن ۴۰٪ بدونِ قیرپاشی هدایت کُنَد.
    «قیر» محصولی بسیار ارزان تر و بسیار کارآمدتَر از «سیمان» است. زیرا «سیمان» سطحی صاف و «سنگی» ایجاد میکند که ذرّاتِ نمک بر روی آن می لغزند و آمادهٔ «پرواز» با هر نسیمی میشوند. امّا «قیر» میتواند ذرّاتِ رقصندهٔ نمک را «ماچ» کُنَد و به خودش بچسبانَد.
    در پایان باید بگویم که من (کژدم) بیکار ننشسته ام و تلاش میکُنم که «فکر» کُنم.

    باز هم میگویم: من (کژدم)زمین شناس نیستم. از خندیدَن و تمسخُر هم نمی هراسم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نیاوَردَنِ نامِ آن متخصّص آذربایجانی؛ نشان میدهد که یا کسی او را نمیشناسَد و یا به «تُخمَش» نیز حساب نمیکُنَد که چه بلایی بر سَرِ «ساکنینِ آذربایجان» نازل شود.
      فقط امیدوارم که کسانی پیدا شوند و نظریهٔ کژدم را حتّی بدونِ نام بُردن از «کژدم» در اختیارِ «متخصّصینِ دلسوز» قرار دهند.(در ایران حاکمیِ دلسوز نداریم زیرا «کُس کِشهای شیعه» حاکم هستند».)

      حذف
    2. به نظرت طول عمر این قیری که میگی چقدر هستش؟

      حذف
    3. ح.ک گرامی

      حدّ اقلّ ۱۰ سال. زیرا بر روی آن رانندگی نمیشود. همینقدر که بتواند روی نمکها را بپوشاند و ملاتِ «قیر نَمَک» ایجاد کند و بخشی از پودر نمک را نیز Deposit کُنّد کافی است. زیرا سطحِ آب را که در برابرِ آفتاب تبخیر میشود را به میزانِ ۶۰٪ کاهش میدهد و آب را به لایه های زیرین هدایت مینماید.
      البتّه باید بگویم که تعیینِ «نوعِ قیر» و میزانِ چسبندگی و درجهٔ ذوب و پایداری آن به عهدهٔ مهندسینِ پتروشیمی است.

      حذف
  8. کژدم از قیر بهتر مالچ هست این طرح مدت ها در دستور کار بوده منتها می ترسند اگر این کار رو انجام بدهند مردم فکر کنند که نشان از بی اهمیتیست در واقع به خاطر پوپولیسم آب منتقل میکنند

    پاسخحذف
  9. بازهم یه کسشر دیگه که معلوم نیس هدفش چیه:
    گزارش شورای‌عالی امنیت ملی: هواداران احمدی‌نژاد مسلح شده‌اند، او را بازداشت نکنید

    در یکی از آخرین گزارشات شورای‌عالی امنیت ملی به برخی نهادهای کشور، عنوان شده که «هواداران محمود احمدی‌نژاد در سراسر کشور مسلح شده‌اند و بازداشت وی در این مقطع زمانی به مصلحت کشور نیست.»

    به گزارش «آمدنیوز»، وزارت اطلاعات به عنوان یکی از مراجع امنیتی به شورای‌عالی امنیت ملی گزارش داده که «هواداران احمدی‌نژاد در حال مسلح شدن هستند و بازداشت وی توسط سازمان اطلاعات سپاه و حفاظت اطلاعات قوه قضائیه، کشور را به ورطه‌ی جنگ مسلحانه می‌کشاند.»

    در این گزارش ذکر شده که بازداشت محمود احمدی‌نژاد رئیس دولت‌های نهم و دهم «هزینه بسیار زیادی را به نظام تحمیل می‌کند و تأکید شده «به شانتاژهای روزهای اخیر برای بازداشت محمود احمدی‌نژاد توجهی نشود.»

    در بندی از این نامه آمده است: «حسب اطلاعات واصله از وزارت اطلاعات، چنانچه اقدام به بازداشت دکتر احمدی‌نژاد به مرحله‌ی عملیاتی برسد، وقوع درگیری‌های مسلحانه در سطح تهران و اغلب نقاط کشور بین طرفداران ایشان که اغلب مسلح هستند، اجتناب‌ناپذیر می‌باشد.»

    پس از گزارش وزارت اطلاعات، شورای‌عالی امنیت ملی طی نامه‌ای به مراجعی چون حفاظت اطلاعات قوه قضائیه، کمیسیون امنیت ملی مجلس، کمیسیون قضایی مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام توصیه کرده که بازداشت احمدی‌نژاد در مقطع فعلی به صلاح کشور نیست و باید با وی مماشات شود.

    بر اساس گزارش منابع خبری، پیش‌تر سازمان اطلاعات سپاه (ساس) با هماهنگی حفاظت اطلاعات قوه قضائیه سه بار قصد «ترور خاموش و بیولوژیک» احمدی‌نژاد را داشته که این ترورها با هوشیاری وی ناکام مانده است.

    پاسخحذف
  10. کژدم این داستان طوفان نمک بسیار شبیه به طوفان شن هست برای همین برخوردش هم باید شبیه اون باشه به نظرم من از تجربه مهار طوفان شنی در شمال شرق آسیا(چین و کره و مغولستان و ژاپن) که تجربه موفقی بود میشه استفاده کرد
    1- کوتاه مدت : قدم اول برپایی اتاق کنترل طوفان هست مراکزی که 24 ساعته با کمک تصاویر ماهواره ای و زمینی منطقه رو تحت پوشش داره و به محض شکل گیری کانون طوفان به سرعت مناطق درگیر رو خبردار میکنه تا اقدامات لازم انجام بشه مثلا تعطیلی مدارس و در خانه ماندن افراد این دو فایده داره اولا آسیب های طوفان کمتر میشه دوما در علم هواشناسی ما معتقدیم طوفان های شن معمولا مراکز خاصی دارند یعنی در 90 درصد موارد مراکز طوفان ثابت هستند یا حداکثر در شعاع 100 متری مرکز قبلی و معمولا در ازای هر 100 کیلومتر مربع یک مرکز طوفان به صورت دایره با شعاع 100 متر داریم یعنی در ارومیه حداکثر 52 مرکز طوفان وجود داره که با شناسایی او میشه پروژه های احیا رو در اون ها متمرکز کرد بعد از مهار اونها به مناطق دیگه رسید
    2-میان مدت: بعد از شناسایی مراکز باید به صورت فوری اقدام به مالچ (Mulch) پاشی کرد در وهله اول مالچ نفتی این مالچ به راحتی 4-5 سال دوام میاره و به جهت وزن بالا و چسبندگی به راحتی مانع پراکنش نمک و شن میشه در سایر نقاط که کانون بحران نیستن اما به هرحال نمک دارند باید به سمت کاشت گیاهان بیابانی و شوری دوست کرد باید مناطق رو شناسایی کرد در مناطقی که نمک کمتر از یک درصد خاک هست بهترین گیاهان قره داغ(Nitraria) و گیاه حرا (Avicennia marina) است در مناطقی که شوری بیش از 1 در صد است تا حداکثر 70 گرم بر لیتر خاک بهترین گیاهان سلمکی(Atriplex Spp)و قلیای کوتوله(Salicornia bigelovii) هستند در مناطق بیش از این هم نمی شود گیاه کاشت و باید مالچ نفتی پاشید ویژگی مهم این گیاهان علاوه بر تحمل شوری نیاز بسیار کم این ها به آب هست با مالچ پاشی و کاشت این گیاهان می شود تا 10 یا 15 سال طوفان های نمک رو به حدااقل رسوند به علاوه باید حتما طرح انتقال آب وجود داشته باشه اما نه برای احیا بلکه تنها برای تثبیت همین میزان باقی مانده به علاوه می شود از تجربه هند کمک گرفت که با گذاشتن صفحه های خورشیدی شناور روی منبع آب میزان تبخیر آب را به حدااقل رساندند به علاوه با افزودن هگزادکانول میتوان به شدت میزان تبخیر را کاهش داد پس هدف دیگر تثبیت همین میزان باقی مانده است
    3- بلند مدت : با اصلاح شیوه آبیاری زمین های همجوار دریاچه ظرف 10 -15 سال می توان تا 80 درصد آب مصرفی را کاهش داد این میزان می تواند به طور کامل کمبود آب دریاچه را جبران کند در حالیکه چند میلیون شاغل کشاورز آن منطقه را از کار بیکار نکرد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      همانگونه که گفتم؛ من کارشناسِ «کویر زدایی» نیستم و برای نخستین بار پس از باز کردنِ این صفحه با نامِ مادّه ای به نامِ «مالچ» آشنا شدم. البتّه باز هم نمیدانم که «مالچ» در دورانِ فرسایشِ به چه چیزی تبدیل میشود و آثارِ «زیست محیطی» آن چیست؟ من «قیر» را میشناختم که مصرفی بین المللی برای ساختنِ جادّه ها دارد. اگر فکر میکنید که با «مالچ» میتوان «جادّه» ساخت؛ این ماده را پیشنهاد کنید. امّا اگر این مادّه در ساختنِ جادّه ها مصرفی ندارد؛ فراموشش کنید. تکنولوژیهایی که «چین» و «ژاپن» استفاده کرده اند را نیز فراموش کنید؛ زیرا «آریایی نژادهای شیعه مسلک» هیچکدام از این تکنولوژیها را ندارند و متاسّفانه همسایگانی مانندِ چین و ژاپن نیز ندارند که به خاطر منافع ملّی خودشان؛ در کشورِ همسایه به «کویر زدایی» بپردازند. همسایه های ما مُشتی «لات و لوت و اوباش» مثلِ خودمان هستند و به تُخمشان نیست که چه بلایی بر سَرِ ما و در آینده؛ بر سرِ آنها بیاید.
      مسئلهٔ دوّم اینکه: من به دریاچهٔ مُردهٔ آذربایجان در حدّ کویر زدایی و یا گسترِشِ کویر فکر نمیکنم؛ بلکه به فکرِ «آبگیری» و «زنده شدنِ دوباره» این دریاچه هستم. لذا به هیچ وجه به حتّی ماندَن در وضعیّت کنونی «تعدادِ جمعیّت» نیز فکر نمیکنم. جمعیّت ایران باید حدودِ ۵۰٪ تقلیل یابَد؛ تا بتواند به زندگی ادامه دهد. زیرا این تنها ما نیستیم که فعّالیت میکنیم؛ بلکه «طبیعت» از ما بسیار فعّالتر است و هر روزه «بامبولی جدید» درست میکند.
      من به طرحهای «ایستا» اعتقادی ندارم. زیرا طبیعت؛ «ایستا» نیست.
      طرحی را که به صورتِ «تصویر» منتشر کردم؛ محصولِ حدّ اکثر ۱۵ دقیقه فکر کردن بود و هیچ پیش زمینهٔ مطالعاتی در رابطه با «کویر زدایی» نداشتم.
      طرحی که من ارائه کردم؛ بخشی از طرحِ بزرگترِ «جمعیّت زدایی» است. من به ادامهٔ تولیدِ مثلِ «انسان سانها» که بزرگترین شاهکارشان «خوردَن» و «تولیدِ مدفوع» و «تولید هم جنسهای خود = انسان سانها» است؛ اعتقادی ندارم. زیرا در «بلند مدّت»؛ موجوداتِ «انسان سان»؛ کرهٔ زمین را به «جهنّم» تبدیل خواهند نمود (داعش و حزبلبلی ها و نژاد پرستهای سُنّتی نمونه های کوچکِ این جهنّم هستند).
      یکی از دلایلِ مهمِ اینکه «کوروش بزرگ» بسیار توانا و هوشمند دیده میشود؛ به این خاطر است که تناسُبِ جمعیّت و محیطِ زیست به نفعِ جمعیّت بود. به این معنی که آب و سرزمینهای قابلِ کِشت فراوان بود. امّا اکنون «ویروسهای انسان سان» بسیار زیادند و زمین برای زندگی «تَنگ» شده است. به مهاجرتها نگاه کنید. به فَرهنگِ مُدِرنِ «رَپ» و «هیپ هاپ» نگاه کنید. همه ناراضی هستند و تقصیر را به گردَنِ دیگران می اندازند و فکر میکنند که زمین را دیگران برای آنها تَنگ کرده اند. در حالی که «تیرِ چراغِ برق»(عقب ماندگی ذهنی) را در چشمِ خود نمی بینند.

      ناشناسِ گرامی؛ من نمیخواهم «مصرَفِ قیر» را تبلیغ کُنَم و با هر طرحِ دیگری به جُز «مصرفِ قیر»؛ کُشتی بگیرم. فقط نمیخواهم دُچارِ «روزمرّگی» بشویم.

      حذف
  11. نیروهای آمریکا برای مدّتی دیگر در سوریه میمانند. به احتمال قوی؛ ولیعهد عربستان و اماراتِ متحدهٔ عربی؛ با در خواستِ ۴ میلیارد دلاری ترامپ برای ماندن در سوریه موافقت کرده اند.

    https://goo.gl/A7NG7Q

    پاسخحذف
  12. فکر میکنم که افکار و رویاهای مربوط به جلوگیری از گسترِشِ «کویرِ آذربایجان» را باید به «موزه» بسپاریم.
    زیرا فروپاشی ایران از ۸ ماهِ آینده کلید خواهد خورد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. توضیح بیشتر می دهید جناب کژدم

      حذف
    2. ناشناسِ گرامی
      ۸ ماه صبر کنید تا توضیحِ عَملی داده شود.

      حذف
    3. اگه منظورت حمله نظامیه؟ از کجا معلوم زودتر اتفاق نیوفته

      حذف
  13. 8 ماه دیگه چرا مثلا 9 ماه دیگر نه به هر حال منظورم این بود منظور از فروپاشی تجزیه است یا جنگ چون شما چند ماه قبل خیلی امیدوار بودید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      ۸ ماه یا ۹ و یا ۱۰ ماه؛ زمانهای تقریبی هستند.
      برای فروپاشی رژیم شیعی؛ نیاز به فروپاشی اقتصادی و عمیق شدنِ گسست میان ساکنینِ ایران و حکومت است. این گسست باید تا درون نیروهای به ظاهر هوادارِ رژیم (عاشقانِ غارت و چپاول) گسترش یابد و این نیروها در ورطهٔ «انتخاب» میانِ مرگ و ادامهٔ حیاتِ خود و خانواده هایشان قرار گیرند.
      فکر نمیکُنم که در میانِ ساکنینِ ایران این احساس وجود داشته باشد که «ایرانی» هستند.
      ساکنینِ ایران بیشتر از هر چیزی خود را «تُرک»؛ «کُرد»؛ «عرب» و «فارس» و «شیعهٔ اینوَری» و «شیعهٔ آنوَری» و «سنّی» میدانند.
      با تهاجمِ دوبارهٔ اقتصادی که در فازی بسیار شدید تر از دورانِ اوباما از ماه «مِی» آغاز خواهد شد؛ دست و پای رژیم کثیفِ شیعی در پوستِ گردو خواهد رفت.
      تمامی تلاشهای اروپا برای «حفظِ برجام» به نفرتِ بیشتر «ایرانیان» و «ساکنینِ ایران» از اروپا خواهد انجامید.
      حملهٔ نظامی زمانی آغاز خواهد شد که رژیمِ حاکم حتّی توانِ نفس کشیدن نداشته باشد.
      براستی؛ آیا فکر کرده اید که چرا «تُرکهای عثمانی» به سرعت در حالِ خریدِ سامانه های S-400 هستند؟ تُرکهای عثمانی این سامانه ها را برای دفاع در برابرِ کدامین حمله و یا حمله ها خریداری میکنند؟ و چرا با اینهمه «فوریّت و عجله»؟ در نوشتارِ بعدی که مشغول نوشتنِ آن هستم؛ به این پرسشها در حدّ «پاسُخ عمومی» پرداخته خواهد شد.

      حذف
    2. در ضمن اگر چند ماه پیش امیدوار بودم؛ به این دلیل بود که اگر «مردم ایران» میتوانستند کار رژیم را یکسره کنند؛ دستِ بیگانگان برای فروپاشی ایران باز نمی شد.
      امّا چنین نشد. حال نوبتِ بازیِ بیگانگان است.

      حذف
    3. واکنش چین به اعتراضات دی ماه نسبت به اتحادیه اروپا بسیار جالبتر بود. سخنگوی چین گفت که حکومت ایران باید (مثل ما) رفاه مردم خودش را تامین کند. ولی اروپا تقریبا حمایت بی چون و چرا از حکومت کرد و نظام خیلی روی اروپا حساب باز کردههمانطور که در دوران احمدی نژاد روی چین خیلی حساب باز کرده بود. وقتی هم که ترامپ از برجام خارج شد روسیه باید با هزینه خودش در سوریه بجنگد.

      حذف
  14. کژدم گرامی ایران بدون برجام =ایران بدون پول
    دوباره تحریم نفتی وطلا و سویفت اما همه اینها به یکباره اعمال میشود؟
    آیا زمان نفت دربرابر غذا نزدیکترشده؟
    دراینصورت بعیدمیدانم احتیاج به حمله نظامی باشه
    وقتی ولیعهدعربستان درحالت تدافعی میگه فقط ازخودمون دفاع میکنیم و جنگ نمیکنیم حکایت از توافق پشت پرده با امریکا برای فروپاشی ایران بوسیله تحریم ومسایل اجتماعی سیاسی دارد سابقه فروپاشی ازتحریم درکدام کشور داشته ایم؟کوبا؟ کره شمالی؟
    بنظرمن تصمیم نهایی را مردم ایران خواهند گرفت هرچند شما نامیدی از آنها

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عقاب سرسفیدِ گرامی
      اکنون کار به جایی رسده است که هر کَسی از خواب بیدار میشود؛ ۱۷ رکعت به هیکلِ «انگل فرزانه» می رینَد.

      https://goo.gl/6CYQmM

      این گُسست در میانِ باندهای حاکمیّت شیعی؛ نشان میدهد که این رژیم به «گوزی» بند است.

      حذف
  15. مسئله اینجاست که مکانیزم ماشه طراحی شده در برجام، یک مکانیزم دوسویه است؛ به‌ این معنی که هر طرفی که از توافق خارج شود، در این زمینه در دنیا به انزوا کشیده می‌شود اما از آنجایی که تنها تراز تجاری ایران با جهان نفت است، وضعیت برای‌ش سخت‌تر خواهد بود. در صورتی‌که دولت ترامپ براساس وعده تکراری خود از این توافق خارج شود، اروپا و دیگر حاضران در میز مذاکره هسته‌ای با واشنگتن همکاری نخواهند کرد و تنها می‌ماند ولی اگر این اتفاق نیفتد، اتفاق بدتری ممکن خواهد بود. در صورتی که برجام از سوی واشنگتن برقرار بماند، ایران بهانه‌ای برای طرح مسئله در محافل بین‌المللی و دریافت امتیازهای جانبی نخواهد داشت، در مقابل، تحریم‌های که در حوزه موشکی و جنگ‌های نیابتی در در انتظار تهران هستند، مسیر بسیار دشوار تجارت و مراوده با بیرون را به سوی یک بن‌بست خواهد برد و در نهایت ایران ناگزیر به خروج یکجانبه از برجام می‌شود؛ اقدامی که ماشه نهایی را کشیده و تمامی توان مذاکره و دیپلماسی را صلب می‌کند.

    در شرایط کنونی، عربستان سعودی به‌عنوان دشمن شماره دو اما غیررسمی ایران در منطقه، در کنار اسرائیل به‌عنوان دشمن شماره یک، مسیر پایان برجام را تشویق می‌کنند و لابی‌های انها تلاش دارند تا از مسیرهای مختلف این توافق را از سوی غرب به‌چالش بکشند. این تنها نقطه امیدواری در آغاز سال ۹۷ شمسی برای دیپلماسی ایرانی خواهد بود. خبر بستری شدن ظریف به‌مدت چند روز و لغو دیدار با وزیر امور خارجه عمان در تهران، به‌صورت غیررسمی نشان از وجود مشکلاتی در مذاکر غیرمستقیم با آمریکا دارد، مشکلاتی که می‌تواند از سنگ‌اندازی‌های داخلی تا نیم‌نگاه به مذاکرات کره‌شمالی را پوشش دهد. علت هرچه که باشد، نتیجه آن به‌سود اقتصاد تازه شکفته نفتی ایران نخواهد بود. اکنون در کنار ریاض، تگزاس هم می‌تواند کاهش تولید نفت ایران در جهان را جبران کند و یک برگ نه‌چندان قدرتمند دیگر را از دست ما روی میز بیاندازد. روسیه پیش از این نشان داده که از هیچ توافقی خوشنود نخواهد بود و حتی در عکس یادگاری برجام هم حضور نداشت؛ چین با اعتراض‌های پیاپی ایران سطح حضور خود در مذاکرات را به معاون وزیر می‌رساند و کلاف سوریه و یمن نیز دور دست و پای گربه خاورمیانه پیچیده، کلافی که شاید با قیچی برجام از سوی واشنگتن کمی سبک‌تر شود

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      مشکِلِ شما این است که نمیتوانید «نیرویِ مسلّح = ماشه دار» را از «دهاتیِ خربزه فروش» تشخیص دهید. دچارِ «اشتباهِ محاسباتی» نشوید. تمامی بودجهٔ ایران؛ حتّی ۱۰٪ بودجهٔ نظامی آمریکا نیست.
      تمامیّتِ تکنولوژی رژیم ننگینِ شیعی در تمامیِ عرصه ها حتّی برای نمایش در نمایشگاههای منطقه ای و یا بین المللی؛ لیاقت نداردچه رَسَد به دریافتِ «تقاضایِ خرید».
      مطلبی که در پاسخ به نوشتارِ شما نوشتم؛ تکیه بر بخشِ نسبتاً قابِلِ فهمِ نوشتهٔ شما بود.
      نوشتهٔ خود را چند بار بخوانید؛ اگر خودتان نیز فهمیدید که چه میخواستید بگویید ... دوباره زنگ بزنید.

      حذف
    2. وقتی امریکا از برجام بیرون رود شرکا باید بین بازار ایران و امریکا یکیرا انتخاب کنند و بازار امریکا خیلی پر سودتر است بنابراین همه دنیا با امریکا همراه خواهند شد همین الان هم با فشار امریکا مشتریا اسیایی نفت خرید از ولی فقیه را ۶۰۰۰۰۰ بشکه در روز کم کرده اند تازه تحریمی هم وجود ندارد.

      حذف
  16. به‌ این معنی که هر طرفی که از توافق خارج شود، در این زمینه در دنیا به انزوا کشیدر صورتی‌که دولت ترامپ براساس وعده تکراری خود از این توافق خارج شود، اروپا و دیگر حاضران در میز مذاکره هسته‌ای با واشنگتن همکاری نخواهند کرد و تنها می‌ماند .......... ناشناس گرامی ! این جملات را از کجا اوردی؟ فعلا ایران (یعنی جمهوری اسلامی به فوتی بند است. امریکا که از برجام خارج خواهد شد. اروپا هم روابط شیرین تری با اتحادیه اروپا خواهد داشت. اقتصاد وابسته به نفت جمهوری اسهالی هم که دیگر گفتن ندارد.. مطلب بعدی؟؟

    پاسخحذف
  17. راستی یه سوال چند دهه آینده محیط زیست/اقلیم خاورمیانه رو در بهترین وضعیت چجوری میبینی؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. با توجّه به پدیدهٔ «ال نینو» و افزوده شدن بر تعداد دَفَعاتِ حَملات سالانهٔ آن و رشد جمعیّت؛ نه تنها بخشهای زیادی از زمین به زیرِ آب خواهد رفت؛ بلکه بسیاری از کشتزارها به بیابان تبدیل شده و محیطِ زیست برای انسانها کوچکتر و منابع آبی و غذایی کفافِ زندگی آنها را نخواهد داشت.
      لذا مقدار اصطحکاک و نبردها بیشتر خواهد شد.
      تقریباً چیزی شبیه جهنّم.

      حذف