۱۳۹۷ آبان ۱, سه‌شنبه

ملاقات با «اندیشه های کُهَن» و «اندیشه های نو» (بخش پنجم)

شاید این نوشتار به بخشهای «ششم» و «هفتم» و .... نیز کشیده شود. زیرا برای ساختنِ یک «زیربنایِ فرهنگی»؛ لازم است که  روشنگریها و توضیحات بسیار گسترده تر از مطالبی باشد که فقط برای گروهِ خاصّی از «اندیشمندانِ بالا دَست» برای دِرکِ آن طرّاحی شده است. به این معنی که «میانه دَستان» نیز آنرا بفهمند. زیرا هَدَفِ من؛ نوشتنِ نُسخه برای «فرا دستان = انسانها» نیست. بلکه «فرو دستان» و «میان دَستان» هستند که باید بفهمند؛ زیرا «سربازانِ تغییر» هستند.

آن گروه از جانورانً مهره دارِ پستاندار که به عنوانِ «گونهٔ انسانی» تعریف شده اند؛ ... اکنون شاهدِ مشکلاتِ فراوانی هستند که در این «تعریفِ ساده از آنها» نمیگُنجَد. تعریفِ ساده این بود که اگر موجوداتی را یافتید که از نظَرِ فیزیکی رویِ ۲ پا راه میروند؛ احساسِ «موسیقایی» دارند؛ «ظاهراً فکر میکنند»؛ «دین» و «آیین» (فرهنگ) دارند؛ در دهکده ها و شهرها زندگی میکنند؛ زیرا به نوعی از «تمدّن» و «همزیستیِ اجتماعی» باور دارند و ..... الی آخر .... 
 این موجودات را باید حتماً «انسان» بنامید و برایشان؛ «حقوقِ مشترکِ مساوی» تعریف کنید. کاری که برای نخستین بار؛ «کورش بزرگ» با «منشورِ حقوقِ بشر» و ۲۵۰۰ سال زودتر از  «سازمانِ دَلّالانِ بین المللی»؛ مشهور به «سازمانِ ملل متحّد»؛ مطرح نمود و حتّی «کُپی های سِفالینِ چینیِ آن منشور»؛ در «چین» یافت شده اند.
امّا هیچکس فکر نمیکُند که اگر آن «منشورِ حقوقِ بشرِ کوروشی» که مرزهای وابستگیهای «خونی»؛ «سرزمینی»: «قبیله ای»؛ «عشیره ای» را  دَر نوردیده بود؛ امتداد می یافت... میتوانست «جامعهٔ جهانیِ موجوداتِ ۲ پا» را؛ حتّی پس از ظهورِ «اِدیسون ها»؛ «کِپلِرها»؛ «گالیه ها» تا ۵ دَهِهٔ پیش از این نوشتار هدایت کُند و پایه های فرهنگی را بسازد که «اروپا» و «آمریکا» نه تنها در مقامِ «سَروَری» قرار نمیگرفتند؛ بلکه در حدّ اکثرِ محاسباِتِ خوشبینانه؛ فقط «محصولاتِ حاشیه ایِ آن» بودند.
امّا «زلزله ای» و «سونامی» پیش آمد و «ارواحِ پلید» به رهبریِ شیطانی به نامِ «محمّد» ظهور کردند و بهشتِ خود را در «غارت» و «تجاوز» و «حکومت بر اساسِ ایجادِ وحشت» یافتند.
این داستانِ «تراژیک» به « ما»ها چه میگوید؟
آیا اجدادِ ما به راهِ راست میرفتند؟ و این حادثه (ظهورِ شیطانِ عَرَبی = محمّد= اسلام) فقط یک اتّفاقِ «غِیرِ منتظره» بود؟ ....
یا اینکه؛ «اجدادِ ما» پس از ظهورِ «کوروش» و چشیدِنِ «قدرت» به خوابِ «اصحابِ کهف» فرو رفتند و بدینسان به «شمپانزه ها» تبدیل شدند و «سونامیِ محمّدی»... آن به «خواب رفتگان» را «قلع و قمع» نمود؟
آیا اکنون میتوانید فرقِ «فرزانه زیستن» با زیستن به مانندِ «گلّه های گاو» را بفهمید؟
آیا من (کژدم) از «روستایی بسیار دور افتاده» فریاد میزنم؟ یا اینکه: «همسایهٔ دیوار به دیوارِ شما» هستم؟
من (کژدم) میخواهم که پیش از آنکه به سخنانِ نهاییِ کژدم؛ گوش دهید.
ذهنهایتان آماده باشد که «کژدم» از کدامین «سو» و «زاویه ای» می آید؟

لذا به تعدادِ  اندَکِ جملات و پاراگرفهای این نوشتار نگاه نکنید؛ بلکه به «محتوی» بِنگرید. 

کژدم.

۱۲۰ نظر:

  1. با درود
    بله, به خواب فرو رفتند و در خواب قلع و قمع شدند. ولی هنوز امیدی هست زیرا با تمام نادانی ها " ایران " , هر چند بی محتوا !, هنوز وجود دارد و اندیشه ها ( مانند شما) نیز , هر چند اندک, هنوز وجود دارند.
    ایرانی در غربت

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      من فکر نمیکنم که آنها به خواب رفتند؛ بلکه اصلاً نمیدانستند که چه خبر است؟!!
      آنها «اهورا مزدا» را به خاطرِ اینکه «کوروش» را به آنها هدیه داده است؛ می ستودند. همانگونه که قوم یهود نیز که به بردگی رفته بودند و هیچ کاری برای آزاد شدنِ خود انجام نمیدادند؛ پس از آنکه کوروش آنها را نجات داد؛ او را «هدیهٔ یَهوه» به قوم خود به شمار آوردند.
      این موجودات؛ «کوروش» را «هدیهٔ آسمانی» میدانستند. زیرا در میانِ خود و همسایگانشان؛ اینچنین شخصیتهایی را سراغ نداشتند. حتّی چه بسا «کوروش» نیز نمیدانست که این مردمان؛ «انسان سان» هستند.
      گَندِ کار از زمانِ «انقلابِ صنعتیِ اروپا» دَر آمد.
      زیرا دیدیم که «طبقهٔ پیشرو کارگر» (به قولِ مارکسیستها) به «ماشین شِکَنی» روی آورد و نشان داد که ۲ گونه موجودِ ۲ پا داریم:
      ۱- گونه ای که «ماشین» طرّاحی میکند و میسازد.
      ۲- گونه ای که ضدِ «دانش» و تکنولوژی» است. زیرا تمامی تمرکُزِ او به نانی است که باید به سرِ سفره بیاورد.

      حذف
  2. یکی از مشکلات اصلی ما اینه که غیر شما کمتر کسی هست که به قضایا با دید شمنی نگاه کنه ، تا نوشتار کامل نشه نمیشه نظر مناسبی داد

    پاسخحذف
  3. با درود
    خواب یا نادانی یا فراموشی اهمیتی ندارند, مهم اینست که آنان و فرزندان آنان و تا برسد بما, زمانی "انسان سان" شدیم که آن سه ابزار (پندار نیک, کردار نیک, گفتار نیک) را بفراموشی سپردیم. امروز ما میدانیم که "هدیه آسمانی" در کار نیست و اینرا مدیون اختلاف علمی هزاران ساله هستیم و بنابراین مزیتی, برای محکوم کردن آنان, نیست. امروز ما میدانیم که آن سه ابزار را میتوان در یک ابزار خلاصه کرد ( پندار ). بعدها ادیان سامی آمدند و این ابزار (خلاصه و ریشه ای)را در اختیار و کنترل گرفت. بعد از "صنعتی" شدن قدرتهای دیگری نیز این ابزار را در اختیار و کنترل دارند. آن دو ندع موجودی که عنوان کردید هیچ مزیتی بر دیگری ندارند. یکی میتواند "مرگ" را هم طراحی کند و دیگری میتواند "زایش" باشد.
    ایرانی در غربت

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ایرانی در غربت گرامی

      «انسان»؛ محصولِ تعلیم و تربیت و تغذیه‌ خوب؛ نیست. بلکه «انسان» به دنیا می آید و هرگز به «انسان سان» تبدیل نمیشود. حتّی اگر در زیرِ صخره های سنگینِ فقر و تباهی؛ دفن شده باشد؛ خواهد رویید؛ خواهد بالید و خواهد آفرید.

      «انسان سان»؛ نیز «انسان سان» به دنیا می آید.
      حتّی اگر در خانواده ای ثروتمند به دنیا بیاید؛ و بهترین آموزگاران را برای آموزشِ «انسان سان» بِگمارید؛ نتیجه نخواهد داد. گویی که قطعه سنگی را تراش بدهید و به شکلِ «تخم مرغ» در آورید و مُرغ نه تنها ۲۱ روز؛ بلکه حتّی اگر ۲۱ میلیار سال نیز بر رویِ آن «سنگ» بخوابد؛ «جوجه ای» از آن سنگ تولید نخواهد شد.
      «انسان سان» هرگز به «انسان» تبدیل نمیشود.

      حذف
    2. ناشناس گرامی
      متأسفانه «آیینِ شَمَنی» بویژه پس از «رُنسانسِ قلّابی»؛ به عنوانِ یکی از «آیینهای خرافیِ کُهن» معرّفی شده است. امّا «آیینِ تائو = آیینِ شمنیِ چین» محصولی به نامِ «کفوسیوس» در عرصهٔ سیاست به جامعهٔ «گونهٔ انسانی» تقدیم کرد.
      باید بگویم که «آیینِ تائو»؛ به آنچه که من (کژدم) به عنوانِ «آیینِ گستردهٔ شَمَنی» معرّفی کرده ام؛ بسیار نزدیک است.
      «آیینِ بوشیدو» که من (کژدم) آنرا «بودیسمِ جنگاوران» نامیده ام؛ نیز در آنچه من (کژدم)؛ آنرا «آیینِ شمنیِ گسترده» نامیده ام؛ نقشِ بِسَزایی داشته است.
      مطالعهٔ شیوه هایِ برخوردِ موجوداتی مانندِ «انشتین»؛ «سالوادور دالی»؛ «میکل آنژ»؛ «ادیسون»؛ «لِئوناردو داوینچی»؛ و .... به من (کژدم) کمکهای فراوانی کَرد تا به این نتیجه برسم که «آیینِ شَمَنی» بسیار گسترده تر آن چیزی است که «سرخپوستانِ آمریکا» و یا «جادوگرانِ مغول» معرّفی میکنند.

      آیینِ شَمنی؛ یعنی:
      «دانِشِ شهودیِ ناب».
      حال میخواهد «فیزیک»؛ «شیمی»؛ «روانکاوی»؛ «موسیقی»؛ «نقّاشی»؛ «فیلم سازی» و .... باشد؛

      و یا به دنیایِ «مدیتِیشنهایِ طولانی» و تلاش برای شناختنِ آنچه که «دیگَر سو» نامیده میشود؛ اختصاص یابد.

      «آیینِ شَمَنی»؛ «خرافه گرا» نیست؛ بلکه بسیار «واقعگرا» است.
      مقایسهٔ «چارلز داروین» با «انسان سان»؛ مانندِ مقایسهٔ «چارلز داروین» با یک «الاغ» است.

      حذف
    3. به همین ماجرایِ «نخودچی» نگاهی بیندازید.
      شاهزاده بودن و یا «مقامِ امنیّتی» بودن؛ چیزی از «الاغ بودنِ» این افراد کَم نکرد.
      این «گلّه های گاوِ سلطنتی»؛ به خاطرِ اینکه از «کیرها و کُسهای مقدّس» تولید شده اند؛ فکر میکنند که میتوانند «معجزه» کنند.
      امّا دیدند که «خردوغانِ نون قندی فروش» به هیکلهای «خانوادهٔ شاهنشاهی شان» رید.
      «داووس صحرا» تبدیل به «پُخ» شد.
      این اوباشانِ «انسان سان»؛ فکر میکنند که «عادل الجبیر» میتواند معجزه کُنَد و همهٔ «گندکاریهاي سلطنتی» را «بشویَد».
      «انسان سان» میتواند به خاطرِ محصولِ «کیرِ مقدّس بودن»؛ «پادشاه» شود. امّا نمیتواند «انسان» شود.

      آیا در تاریخِِ چند هزار سالهٔ ایران؛ این «اوباشانِ مقدّس = ژنهای خوب» را به کَرّات ندیده ایم؟

      دیده ایم؛ و به تعدادِ زیاد دیده ایم.

      «انسان سان» همیشه موجودی «پَست» بوده است.

      چیزی شبیهِ «کرومانیونها» و «نئاندرتالها».
      امّا نمیتوانیم؛ این موجودات را به عنوانِ «اجدادِ خود» انکار کنیم.

      وَ باز هم؛ «امّا» نباید این موجوداتِ پّست را به عنوانِ «پیامبر»؛ «امامِ مُطَهّر» و «ولی فقیه»؛ «چراغَ راهِ آیندهٔ خود» قرار دهیم.

      فهمیده شد؟ ... یا نَشُد؟

      حذف
    4. زمانی که میگویم: «موجوداتِ پَست»؛ نگاهم به تفسیر و تعبیرِ اخلاقیِ رفتارِ اینگونه موجودات (انسان سانها) نیست. بلکه نگاهم به «ساختارِ اصلیِ وجودِ آنها» است.
      هرچند که بسیاری از «رفتارهایِ پَستِ اخلاقی» نیز توسّط «انسان سانها» انجام میگیرد.

      آیا تا به حال سراغ داشته اید که حتّی یک نفر از برندگانِ جوایزِ «نوبِلِ فیزیک»؛ «نوبلِ شیمی»؛ و ... را به خاطرِ «اوباشگری» دستگیر کرده باشند و یا حدّ اقلّ به «رانندگی در حینِ مَستی» دستگیر کرده باشند؟

      هرگز ندیده اید.
      امّا در رابطه با «هنرمندانِ برجستهٔ هالیوود» که به دار و دسته های «فرهنگ سازان» تعلّق دارند چطور؟
      بسیاری از این «اوباشانِ هالیوودی»؛ توبره های «مدفوع» هستند.
      متأسفانه؛ «انسان سانهایِ خود روشنفکر پندارِ ایرانی و غیرِ ایرانی»؛ ... استفراغِ «هالیوودیها» را به عنوانِ «اوجِ فرهیختگی» ... هورت می کِشَند.
      زمانی که من (کژدم) نوجوانی ۱۳ ساله بودم؛ با آثارِ «شکسپیر» آشنا شدم. نتیجه این بود که به خودم گفتم: «شکسپیر یک مادر جندهٔ دروغ پرداز و دروغ فروش است» و هیچگونه ارزشی در آثارِ این موجودِ سخیف ندیدم.
      آیا من (کژدم) دانشمند و «شکسپیر شناس» بودم؟ نه خیر... نبودم.
      امّا اکنون میبینم که حتّی گاوهایی که استادانِ کُرسیهای دانشگاهیِ ادبیّات هستند؛ پس از سالها مقاومتِ «متعصّبانه»؛ پذیرفته اند که «شکسپیر» یک «شیّادِ بچّه پولدارِ» بوده است.
      به زبانِ «کژدمی» .... یک روسپی زادهٔ ۲۴ عیار.

      حذف
    5. میدانم که بسیاری از طرفدارانِ هنرهایِ تجسّمی؛ بویژه «تئاتر و سینما» به من (کژدم) تاخته و خواهند گفت:
      (چرا مزخرف میبافی؟ ...تقریباً تمامیِ هنرپیشه های موفّقِ هالیوود؛ پروردگانِ «تئاترهایِ شکسپیری» هستند.)

      پاسُخِ من به این موجوداتِ سَرگردان این است:

      اگر نمایشنامه ای با جملاتی شاعرانه در رابطه با «عِشق سوزانِ قورباغه و سنجاقک» بنویسید و «گُلشیفته ممه ها» و «خسرو شکیباییِ شومبولی» را به اجرایِ آن بِگمارید ... نتیجه اش با اجرایِ «هملِت» یکسان خواهد بود.
      اگر بخواهم بهتر توضیح دهم؛ باید بِپُرسم:
      چه فرقی میانِ شنا کردن در «مستراحِ انگلیسی» و «مستراحِ ایرانی» وجود دارد؟ ... زمانی که منظورِ اصلی ... «کَسب مهارت در شنا کردن در مستراح» است؟

      حذف
    6. همهٔ شما و یا اکثریّت شما با سریالِ کارتونیِ «پلنگِ صورتی» آشنا هستید.
      آیا در طبیعَت؛ موجودی به نامِ «پلنگِ صورتی» میشناسید؟
      آیا میتوان با کشیدَنِ نقّاشی بَر کَفِ یک خیابان؛ به آن «طرح و نقّاشی»؛ موجودیّت بخشید؟
      امّا «پلنگِ صورتی»؛ زمانی که «گیر می اُفتد» و راهِ فراری ندارد؛ «مدادی جادویی» از جیبی که ندارد؛ بیرون آورده و بر رویِ کَفِ خیابان دایره ای کشیده و آنرا برداشته و به «چاه» تبدیل کرده و در آن چاه مخفی میشَود.
      «پلنگِ صورتی» شما را با یک طرحِ جادوییِ غیرِ مُمکِن؛ مسحور میکند و شما را به خنده وا میدارد. امّا زیباییِ «پلنگِ صورتی» در این است که به شما میگوید:
      حتّی در بدترین شرایطِ مُمکِن؛ نا امید نشوید؛ بلکه راهی برای «گُریز» از شرایطِ «نا اَمن» و رفتن به «جایی اَمن» تلاش کنید.

      «بازهٔ زمانیِ کوتاه» و طرّاحیِِ «جایِ امن» و طرّاحیِ «برون رفت = فرار»؛ یکی از آزمایشهای IQ است که فرقِ «انسان» و «انسان سان» را به نمایش میگذارد.
      آنهایی که فکر میکنند؛ آزمایشهای IQ فقط به پرسشهایِ سادهٔ ریاضی و منطقیِ «مامان جونی» ختم میشوند؛ احمقهایی هستند که چیزهایی را به صورتِ «طوطی واری»؛ «حفظ» کرده اند. امّا چیزی «نیاموخته اند» و هرگز توانایی آموختن ندارند. امّا «قِرهای شمپانزه ای» تویِ «کَمَرشان» فراوان است.
      فکر میکنم که اوباشانی مانندِ «بهروزِ ایرانی» میفهمند که چه میگویم.

      حذف
  4. بادرود,
    این گزاره درست نیست:...«انسان»؛ محصولِ تعلیم و تربیت و تغذیه‌ خوب؛ نیست. بلکه «انسان» به دنیا می آید و هرگز به «انسان سان» تبدیل نمیشود....
    ما محصول"اطلاعات"هستیم! حتی یک شمن نیز "شمن" بدنیا نمیآید. باید یاد بگیرد که "شمن" شود.
    ایرانی درغربت

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آیا تا به حال فیلمِ سینماییِ کارتونی تماشا کرده اید؟ به عنوانِ مثال: «سیندرلّا و چهل دُزدِ بغداد».
      آیا زمانی که به تماشای این خطوطِ متحرّک نشته اید؛ زمانی که آن چند خطّ متحرّک که «۳ خواهران» هستند؛ چند خطّ متحرّک دیگر را که «سیندرلّا» نامیده میشود؛ اذیت میکنند؛ اشک بر چشمهایتان حلقه نزده است؟ آیا زمانی که «سیدرلّای چند خطّی» با «علی بابا» ازدواج کرد؛ باز هم «اشکهایِ شوق و شادی» بر چشمهایتان حلقه نزده است؟
      آیا زمانی که فیلم تمام شد؛ به خودتان ننگریسته اید؟ آیا از خود نپرسیده اید که چقدر حماقت لازم است تا برای «خطوطِ متحرّک»؛ «اشکهای غم و شادی» ریخت؟ براستی در رابطه با فیلمهای کارتونی که تعدادی از شخصیتهای آن «خطوطِ متحرّکِ شبیهِ خطوط هندسی حیوانات» هستند چطور؟
      چند بار در طولِ تماشای این خطوط متحرّک؛ به «قضاوت» نشسته و به تقسیمِ «حقّ و ناحقّ» پرداخته و از ظلمهایی که می رَوَد؛ اشک نریخته و یا خونتان از خشم؛ به جوش آمده است؟

      آیا پس از پایانِ تماشای اینگونه فیلمها؛ تصوّر کرده اید که: سازندگانِ فیلم؛ شما را «تحمیق» کرده اند و شما را به دنیایِ «خطوطِ متحرّک» برده اند و «خطوط متحرّک» تمامی وجودِ شما را در خود «هضم» کرده اند؟
      آیا فیلمساز شما را «تحمیق» کرده است؟ یا اینکه شما «احمقِ مادر زاد» هستید و با یک اشارهٔ انگشت؛ «میخندید» «گریه میکنید»؛ «قضاوت میکنید».
      آیا فکر میکنید که وقتی یک «شمن» واردِ سینما میشود؛ مانندِ شما برای دیدنِ فیلم آمده است؟
      یا اینکه «شمن» برای دیدنِ «۲ فیلم» واردِ سینما شده است.
      فیلمِ «خطوطِ متحرّک» که بر روی پرده نمایش داده میشود و فیلمی که موجوداتِ زنده ای به نامِ «تماشاگران» بر روی صندلیها بازی میکنند و شخصیّتِ واقعی خود را به نمایش میگذارند.

      شما درست میگویید؛ «شمن» نیاز به آموزش دارد.
      امّا به «شیوهٔ بالا»؛ می آموزد.
      اشک نمی ریزد؛ نمیخندد؛ قظاوت نمیکند.
      بلکه هر ۲ طرف را مطالعه میکُنَد.

      حذف
    2. من (کژدم) همیشه از توضیح در رابطه با «آیینِ شمنی» (آیینِ دیدن) طفره رفته ام. امّا هر از گاهی؛ مجبور میشوم که حرفهایی بزنم.
      بر من ببخشید. قصدِ توهین نداشتم. فقط خواستم «۳ دنیا» را توضیح داده باشم.

      حذف
  5. مدتی است که در این وبلاگ متا سفانه هیچ حرف جدیدی زده نمی شود. مطالب شما هم تکراری شده. همان حرفهای همیشگی.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناسِ گرامی
      انتقادِ شما را میپذیرم. امّا هنوز هم که هنوز است؛ پس از اینهمه سوزانیدنِ گازوئیل و نفتِ سیاه و ذغال سنگ؛ هنوز هم میپرسند که:
      «تهمینه» ... «مرد» بود یا «زن».
      من هم مجبور میشَوم که شلوارِ «تهمینه» را پایین بکشم؛ تا خودشان ببینند.
      امّا برخی؛ حتّی به چشمهایشان نیز اعتماد ندارند.

      حذف
    2. حتما نیاز نیست همه نظرات رو منتشر کنی یا جواب بدی

      حذف
    3. ناشناس گرامی
      اگر نظری که فرستاده میشود؛ فقط «استفراغ» و «فحّاشی» نباشد؛ را منتشر میکنم و پاسخ میدهم.
      انتشارِ «نظراتِ احمقانه» را دوست دارم. زیرا ۹۰٪ افکارِ «ساکنینِ ایران»؛ چیزی به جُز «حماقت» نیست. وظیفهٔ من نشان دادنِ این حماقتها است.
      تا زمانی که نفهمیم؛ چه نظریّه ای ریشه در «دانش» و یا ریشه در «حماقت» دارد؟؟!!

      آب از آب تکان نخواهد خورد و روسپی زاده هایِ «احمقِ شارلاتان»؛ زندگی را بر همه تلخ خواهند کرد.

      حذف
  6. امروز ترامپ موضع گیری ظاهرا سختی بر علیه بن سلمان کرده بود که البته به خاطر انتخابات نوامبر مجبور به این کار بوده شاید هم به خاطر تکتازی و خیره سری بن سلمان به خصوص در نزدیک شدن به روسیه و المان و بالا بردن قیمت نفت انهم در زمانی که ترامپ احتیاج به همکاری بشتر بن سلمان داشت گوش وی را کشید به هر حال عربستان دو هفته است که تحت تاثیر خاشقچی شروع به پایین کشیدن قیمت نفت گرفته است که البته مشخص نیست تا چه سطحی...و اینکه ایا نظر پوتین در مورد متعادل بودن 60 دلار برای قیمت نفت اعمال خواهد شد یا بیشتر خواهد ریخت

    پاسخحذف
  7. جنگ جهانی اول؛ به همین سادگی شروع شد. یک جوان صرب بوسنیایی به طرف شاهزاده اتریش و همسرش شلیک کرد. اتریش به صربستان اعلام جنگ داد و کمی بعد تمام اروپا در آتش می سوخت.

    جنگ جهانی دوم هم؛ بهانه ای به همین کوچکی داشت. ارتش لهستان، چند شهروند آلمانی را در دانزیک به وضع فجیعی کشت. هیتلر به مجلس آلمان رفت و در نطقی احساسی، خواهان برپایی عدالت درخصوص قاتلان شد‌. بازهم کمی بعد، آتش جنگ در اروپا و جهان شعله ور شد.

    همان که "اردوغان" در ترکیه کرد. به مجلس ترکیه رفت و خواهان برپایی عدالت درباره ی قاتلان قاشقجی، این شاهزاده ی عثمانی الاصل عرب شد درحالی که همچنان، هیچ جنازه ای در دست نیست که بتواند ناظر به وقوع حتمی قتل باشد!

    ای کاش تحقیقات آمریکایی ها بتواند با کشف زوایای مشکوک و نامکشوف ناپدیدشدن قاشقجی، شر این بحران خطرناک را از سر تمام عالم کم کند. وگرنه؛ شروع جنگی عالمگیر، چندان دور از ذهن نیست.

    پاسخحذف
  8. https://m.youtube.com/watch?v=on_tPSGAlgk

    پاسخحذف
  9. ماجرایِ «نخودچی» هنوز به پایان نرسیده؛ ۲ ماجرا آغاز شدند.
    ۱- کاروانِ پناهجویانِ گواتمالایی و هُندوراسی (بخوانید اوباشانِ به حاشیه رانده شده) که به دنبالِ «کاوِ شیر دِهِ مجّانی» هستند.

    ۲- فرستاده شدنَنِ بسته های مشکوکِ انفجاری به اعضایِ حزبِ دموکراتِ آمریکا.

    آیا اینهمه اتّفاقات در پیش از انتخاباتِ میان دوره ایِ نوامبر (به قولِ نانسی پلوسی: «آرماگِدون»)؛ «بویِ گَند» نمیدهند؟
    ماجرای به حاشیه رانده شدگی و «هجومِ زامبی ها و ساختنِ دیوار»؛ اظهرِ من الشّمس است. امّا همزمانیِ هجومِ زامبی های گواتمالایی و هوندوراسی؛ آن هَم پیش از انتخاباتِ آرماگِدونیِ نوامبر بویِ «مدفوعِ جورج سوروسی» دارد.
    امّا فرستاده شدنِ بسته های انفجاری؛ تاکتیکِ احمقانهٔ دیگری است که توسّطِ گروههایِ زیر شاخهٔ «حزبِ دموکرات» انجام گرفته است تا برای کاندیداهایِ حزبِ دموکرات؛ «مظلوم نمایی تراشی» ایجاد کُند.
    این بسته هایِ مشکوک؛ را ۱۰۰٪ گروههایی مانندِ Antifa که اوباشانِ «جورج سوروسی» هستند؛ فرستاده اند.
    بسیار جالب است که نامِ «Antifa» بسیار شبیهِ «انتفاضه» است که انگلیسی زبانها؛ آنرا «Intifada» تلفّظ میکنند.
    شبکهٔ موسوم به «Antifa» افکاری به صورتِ ۹۹.۹۹٪ شبیهِ «اوباشانِ حکمتیست» دارد و حزبِ دموکراتِ (بخوانید جورج سوروس)آمریکا آنها را «قهرمان» مینامد.

    پس از شکستِ سنگینِ دموکراتها در «نبردِ نوامبر»؛ خواهیم دید که شلوارِ «سوروس» و «Antifa» ها را پایین خواهند کشید.

    من نمیدانم که این «جوانمرد السّلطنة» چرا اصرار دارد که اگر «میمونی» از بالای درخت شاشید؛ حتماً کارِ «سپاهِ پاچاهارداران» بوده است؟
    آیا این «جوانمرد السّلطنة»؛ نمونهٔ دیگری مانندِ «نخودچی» است؟
    چرا این موجود اینهمه «کُس شِعر» میبافد؟

    پاسخحذف
  10. اوجِ «کُس کِش بازارِ شیعیانِ شنیعه» به رَوِشِ «امیر کبیرِ ظریفِ کونی».

    https://goo.gl/YjRJQM

    این «امیر کبیرِ ظریفِ اُلاغ» ... فکر میکِند که از قافلهٔ «ماهی گیران از آبِ گِل آلود» عَقب مانده است.
    آیا کسی با این «اُلاغِ امیر کبیر»؛ رابطه دارد که تا در گوشِ او «سورهٔ یاسین» بخواند؟ ...
    که ای «الاغ» که موجوداتی بسیار پَست تر از تو (پَستهایِ ژِنِتیک) تو را «امیر کبیر» میخوانند؛ ... آیا به گوشهایِ دِرازِ تو نجوا نکرده اند که: «خیلی دیر آمدی»؟

    در آذربایجان مَثَلی است که میگوید:

    «اِئلَبی اِشّئین قولاغینا یاسین اوخویوسان».

    دور از جانِ «اِشّح».

    پاسخحذف
  11. ولادیمیر پوتین به اروپاییها گفته است:
    اگر موشکهای آمریکایی را در خاکِ خود مستقر کنید؛ در تیر رَسِ روسیه خواهید بود.(امّا نگفت که در تیر رَسِ کلاشنیکوف؟ یا کاتیوشا؟ یا موشکهایِ میان بُردِ اتمی؟

    اروپاییها پرسیدند:

    اِی «ایوانِ مخوف»... اگر مستقرّ نکنیم چه؟

    ولادیمیر پوتین پاسخ داد:

    آنگاه هَم در تیر رَسِ نامعلومِ روسیه و هَم در زیرِ پوتینهای روسیه خواهید بود.

    آنگلا مِرکِل گفت:

    ای آقای پوتین ... آیا دوست دارید که «پوتینهای آدیداس» برایتان تولید کنیم؟

    پوتین پاسخ داد:

    با آدیداس؛ بدونِ آدیداس؛ به بلوفهایِ «کُس شعرِ روسیه» باور داشته باشید.

    ترامپ وسطِ حرفِ پوتین پرید و گفت:

    لبهایَت نازک است. آیا خایه هایت هم نازک است؟ یا اصلاً نداری؟

    پاسخحذف
  12. بهتر است کسی پیدا شده و به این «ولیعهدِ جوان» بگوید:

    اینکه «شاهزاده» هستی؛... برایَت «جایزهٔ نوبل» نمی آورد....
    زیرا هر کسیِ که از «کیرِ شاه» تولید شده باشد؛ حتماً «شاهزاده» است. (مثلِ شازده سیّدِ خودمان).
    امّا با ماجرایِ «نخودچی» نشان دادی که فقط «انسان سان» و «شازده الاغ» هستی.
    هِی... اُلاغ .... استعفا بده برو «طویله».

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. امیدوارم که «ایرانیِ در غُربت» و کسانی که مثلِ ایشان فکر میکنند؛ بتوانند فرقِ «انسان» با «انسان سان» را حدّ اقل در ماجرای «شازده ولیعهد و نخودچیِ اخوانی» دَرک کرده باشند.
      از من میپرسید؟
      اگر من به جای آن «شازده ولیعهدِ گاو» بودم....
      «نخودچی» را می کُشتم. امّا نه به این شیوهٔ احمقانهٔ «شازده زَدِگی».
      من (کژدم)؛ این «نخودچی» را در چنان تنگنای فکری در برابرِ «مردمِ عربستان» قرار میدام که «مرگ» را بر «زندگی» ترجیح داده و برای «کشته شدن» التماس میکرد تا مردم به صورتش «تُف» نیندازند.
      این «نخودچی»؛ در بهترین حالت؛ «خسرو گلسرخی» بود که فرقِ میانِ :کیر و خایه» را نمیدانست و مانندِ «طوطی» فقط یک جمله بلد بود: «من از خَلقم دفاع میکنم».
      من میتوانستم به «گلسرخی» نشان دهم که به خاطرِ کثافاتِ معدهٔ تو و امثالِ تو ... «خَلقَت را در پیشِ چشمهایِ خائنَت خواهند گایید». تا به او نشان دهم که «سُخن گفتن از معده و شِکَمِ پُر باد و مدفوع» چه نتایجی میتواند به بار آوَرَد؟!

      این «شازده الاغ»؛ گفته است:
      «خاورمیانه را به اروپای آینده تبدیل خواهد کرد» (نقل به معنی).
      امّا این «شازده الاغ» حتّی در حلّ مُشکلی به نامِ «نخودچی»؛ مانندِ خَر؛ در گِل ماند.
      آیا آنهایی که فکر میکنند؛ این چنین «عقب ماندهٔ ذهنی» میتواند؛ خاورمیانه را به «اروپایِ دوّم» تبدیل کُند... احمق هستند؟ ... یا «مَجیز گو»؟

      آیا با «حماقت» و «مجیز گویی» میتوان مستراحی به نامِ «خاورمیانه» را به «اروپا» تبدیل کرد؟

      بقیّه اش را به خوانندگان می سپارم؛ تا خودشان با خودِشان «تسویه حساب» کنند.

      حذف
    2. پیشنهادِ من به «ملک سلمان» این است:

      شاید بتوان از میانِ ۱۰۰ ها دیوانه؛ ... یکی را درمان کرد.

      امّا

      هیچ «احمقی» را نمیتوان «دانا» نمود. زیرا حماقت «درمان ناپذیر» است.

      حال اگر «احمقی؛ دیوانه نیز باشد»؛ ...
      حتّی اگر او را از «تخمِ چشمِ خود» نیز بیشتر دوست داری؛.... دست از او بِشوی.

      «عادل الجبیر» را به عنوانِ کسی که «خارج از خاندان» است؛ به «ولیعهدی» برگزین؛ تا رؤیای «خاورمیانهٔ اروپایی» را جامهٔ عَمَل بپوشاند و مدالِ افتخارِ تغییرِ عربستان؛ به «اروپا» را بر سینه بیاویز.

      کسی که ۳۳ سال دارد و همچنان یک «احمقِ دیوانه» است؛... نمیتواند «ناپلئون» شَوَد.

      برای «ناپلئون شُدَن»؛ معجونی دیگر لازم است:

      «نبوغ + اندکی دیوانگی»

      حذف
  13. https://www.dw.com/fa-ir/iran/av-46039741
    دانش اموز عزیز نظرت در مورد این مصاحبه چیه؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      صادق زیباکلام؛ یک شارلاتانِ احمق است و مانندِ بقیّهٔ شارلاتانهایِ احمقِ «صفوی مَسلک»؛ میخواهد همهٔ مشکلاتِ رژیم را به خارج از ایران حواله دهد.
      به همین ماجرایِ «نخودچی» نگاهی بیندازید.
      حتّی فرض کنید که مجموعه ای از دشمنانِ «ولیعهدِ جوان»؛ پوستِ خربزه زیر پای او انداخته اند و او نیز نَه به طورِ تصادفی!!!؛ بلکه در حالی که آب از لب و لوچه هایش برای به دام انداختنِ «نخودچی»؛ می ریخت؛ طعمه را گرفت و قلّابِ ماهیگیران در سقفِ دهانش فرو رفت و اکنون برای فرار «لامبادا» میرقصد.
      حماقتِ «ولیعهدِ جوان»؛ قابلِ وصف نیست. شاید بتوان جایزهٔ «نوبِلِ حماقت» برای چند قرنِ آینده را به او داد و نامش را به عنوانِ «احمق ترین موجودِ ۴ قرن» در «کتابِ گینِس» به ثبت رسانید.
      همانگونه که «ولیعهدِ احمقِ جوان» در عِشقِ «کُشتنِ نخودچی» می سوخت.
      «احمقهای صفوی مسلک» نیز در عشغِ «کربلا ... کربلا ... ما داریم می آییم» و «راهِ قدس از کربلا میگذرد» میسوختند و هنوز هم میسوزند.

      صادقِ زیبا کلام؛ (بخوانیدش: روسپی زادهٔ شارلاتان)؛ در حالِ تحریفِ عامدانهٔ واقعیّت است.
      زیرا عربستان؛ تا ۲ سالِ پیش؛ این «ولیعهدِ احمق» را نداشت. امّا مشکلاتِ بین رژیمِ صفوی مسلک و عربستان «وجود داشت». این مشکلات را «روسپی زادهٔ هندی» (خمینیِ سگ تبار) کلید زد و «با» و یا «بدوِ» وجودِ این ولیعَهدِ احمق؛ ... ادامه خواهد یافت.
      من (کژدم) نمیتوانم بفهمم که چرا «پمپِ بنزینها» فکر میکنند که «تُحفه ای هستند»؟ ....
      آنها فقط «پمپ بنزین» هستند و حتّی اگر مانندِ روسیه؛ بمبهای اتمی نیز داشته باشند؛ باز هَم ... «پمپ بنزین» هستند..... حتّی اگر «کریمه» را تصاحب کنند.
      تعریفِ اینگونه اوباشان از «قدرت»؛ همیشه یک تعریفِ «نظامی» بوده است.
      این احمقها هرگز نفهمیده اند که «تعریفِ نظامیِ مشکلات»... در نهایت به «هیروشیما»؛ «ناکازاکی»؛ «آلمانِ تقسیم شده» و «اجسادِ ۸۰ میلیونی» و «ویرانیهایی که دوباره باید ساخت» ... خواهد انجامید.

      مشکلِ رژیمِ کثیفِ شیعی؛ «ولیعهدِ احمق» نیست.
      مشکلِ این رژیم؛ محتویّاتِ چاهِ مستراحی به نامِ «اسلام و تشّیع» است که جمجمه هایشان را پُر کرده است.

      حذف
    2. ناشناس گرامی

      اگر محصولاتِ نهاییِ تلاشهای چند صد سالهٔ «ساکنینِ ایران»؛ موجوداتی مانندِ «رضا شاه»؛ «محمّد رضا پهلوی»؛ «مصدّق»؛ «مدرّس»؛ «کاشانی»؛ «حنیف نژاد»؛ «علی شریعتی»؛ «گل سرخی»؛ «مسعود احمد زاده»؛ «رجوی»؛ «سیّد رضا دیبا»؛ «سازگارا»؛ «محمّدِ خاتمی»؛ «زیباکلام»؛ «خمینی»؛ و ... بوده است ...
      بشاش توش بِرِه.
      این سرزمین؛ با این «رهبران» و با این «میوه ها» ... در حالِ «مرگ» است.
      این سرزمین را حتّی «مسیح» نیز نمیتواند نجات دهد و به «هزاران عیسی نفس» نیاز دارد... تا بتواند؛ فقط نَفَسی بِکِشد.

      حذف
  14. همهٔ دنیای خبرنگاری و سیاست؛ از اروپا و آمریکا گرفته تا «خردوغان».... به دنبالِ «نخودچی» میگردند.

    آیا دموکراسی غوغا میکند؟

    یا اینکه «ولیعهدِ جوان» باید بِروَد؟

    حکومتِ عربستان؛ پیش از اینکه دیر شَوَد؛ باید از شرّ «احمقِ مجنونِ جوان» راحت شود و به خاطر بسپارد که چیزهایی همچنان وجود دارند که به آنها میگویند:
    «معادلهٔ رضا شاه و جزیرهٔ موریس».
    زمانی پایَت را دراز کُن که «گلیمَت نیز دراز باشد».

    در یکی ۲ ماهِ آینده خواهید دید که پاهای درازِ «صفوی مسلکها» را نیز «ارّه» خواهند کرد. تا مانندِ «حسینِ شجاعُ الدّوله» به «گُه خوردن» بیفتند و بخواهند تا در «سرحدّات؛ بی نام و نشان زندگی کنند».
    حتّی «گُه خوردن» نیز به «زمان» و «شرایط مناسب» نیاز دارد.
    «گُه خوردن» پس از «شکست»؛ یغنی حرکتی نامناسب با «زمان و شرایط» و مانندِ «نوش داروی پس از مرگِ سهراب» ... «افاقه نمیکند».

    پمپِ بنزین ... یعنی فقط «پمپِ بنزین».

    پاسخحذف
  15. خاک بر سَرِ «کُس کِشی به نامِ حسینِ کربلا» که پس از شکست؛ به «گوز گوز» افتاد؛ و خاک بر سرِ «شیعیان» که چنین «اُسوه» ای دارند ... و خاک بر سرِ پیروانِ این «سلطنت طلب» که زادهٔ «فاطمهٔ زشت روی» است که توسّط پدرش به «زینِ اسب» فروخته شد.

    آیا با این «اوباشان» میخواهید .. «ایرانِ آباد» بسازید؟

    https://goo.gl/V48LXV

    پاسخحذف
  16. به نظرشما چگونه میتوان ازپمپ بنزین بودن به سمت آینده ای درخشان حرکت کرد؟ریشه کنی اسلام تضمین این داستان هست؟فرض که انجام شد ازفردایش چه بایدکرد؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عقاب ایرانی گرامی

      من (کژدم)؛ به آن گروه از احمقها تعلّق ندارم که فکر میکنند؛«سکولاریسم» و «لیبرالیسمِ لجام گسیخته»؛ را باید به عنوانِ «قبلهٔ جدید = آلترناتیو» معرّفی نمود تا ایران به «گُلستان» (پَردیس =Paradise)تبدیل شود.

      مُشکلِ اصلیِ «سکولاریستها» و حتّی «لائیک ها» این است که فکر میکنند : با «دین زدایی» میتوان به «بهشت» رفت.
      مگر «لنینیسم» مساجد و کلیساها را به «طویله» تبدیل نکرد و حدودِ ۷۰ سال؛ همهٔ «مساجد» و «کلیساها» به «طویله» تبدیل نشده بودند؟
      آیا این «آزمایشِ ۷۰ ساله» پاسخی مثبت برای تبدیل کردنِ روسیه به «بهشت» را دَر بَر داشت؟
      آیا روسیهٔ کنونی به «بهشتِ بَرین» تبدیل شده است؟....
      همهٔ پاسخها منفی هستند.
      آیا با اینکه میدانیم «سکولاریسم» و «لائیسته»؛ دارای «پاسخِ نهایی» نیستند؛ باید این رَوَندِ احمقانه را «تکرار» کنیم؟

      نظرِ من (کژدم) با توجّه به درسهایی که از تجربیاتِ دیگران داریم این است:

      ( کوبیدن بر طبلِ اسلام زدایی و مسیحیّت زدایی و هندو زدایی و بهایی زدایی و تورات زدایی؛ پاسخ نمیدهد. زیرا برایِ زدودَنِ تمامیِ این باکتریها و آمیبها؛ ... باید «کِشتگاهها» را از میان بُرد و محیطِ طبیعیِ مناسب برای «روییدنِ دوباره» را از این انگلها را نابود کرد و به طورِ همزمان و موازی؛ به «عفونت زدایی» نیز ادامه داد).

      این مزرعه و کِشتگاه؛ موجوداتی هستند که من (کژم) آنها را «انسان سان» مینامم و اندازه گیریِ «طیفِ انسان سانها» بر اساسِ درجهٔ IQ میان ۵۰ تا ۱۳۵ است.
      این طیفِ گستردهٔ «انسان سانها» باید به طورِ سیستماتیک حذف شده و با دانشِ «Bio Nano Technology» و «Human cloning»؛ با تولیدِ «انسان» ترمیم شود.

      دورانِ «شکمها»؛ «کیرها» و «کُسها»ی ۲پا به سَر رسیده است.

      راهِ درازی در پیش است.

      حذف
    2. عقاب ایرانی گرامی

      آنچه که در بالا گفتم؛ فقط بخشی از استراتژیهای رسیدن به «جامعه ای سالم» هستند.
      تلاشهای زیادی نیز باید در بهبودِ سیستمِ آموزشی و قضایی و اقتصادی به طورِ همزمان؛ انجام گیرند؛ تا بتوان با افتخار گفت:«من اوباشِ خاورمیانه ای نیستم» ... بلکه «من ایرانی هستم» ...

      حذف
    3. به این خبر که از رادیو فردا کُپی کرده ام توجّه کنید:

      (

      نماینده مجلس: برخی سمت‌های مدیرعاملی در وزارت تعاون خرید و فروش می‌شود

      شهاب نادری، نماینده اورامانات، در جلسه بررسی صلاحیت وزرای چهار وزیر پیشنهادی در مجلس شورای اسلامی، از خرید و فروش پست‌های مدیریتی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی سخن گفت.

      آقای نادری که در مخالفت با محمد شریعتمداری، وزیر پیشنهادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سخن می‌گفت، اظهار داشت: «برخی سمت‌های مدیرعاملی در این مجموعه تا پنجاه میلیارد تومان خرید و فروش می‌شود و عضویت در هیات‌ مدیره‌ها هم قیمت‌های خاص خود را دارد. کاش در برنامه‌های خود درباره چگونگی مدیریت این مسائل توضیح می‌دادید.»

      آقای شریعتمداری نیز در واکنش به این سخنان گفت که اگر این موضوع ثابت شود متخلفان را به قوه قضائیه معرفی خواهد کرد.

      محمد شریعتمداری در حالی برای تصدی سمت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به مجلس معرفی شده که بیش از ۸۰ نماینده مجلس طرح استیضاح او در مقام وزیر صنعت و معدن را ارائه کرده بودند.)

      این خبر به خرید و فروش «تِزهای دانشگاهی»؛ «خرید و فروش نمرات امتحانی»؛ «خرید و فروشِ سوالاتِ کنکور» و دهها کثافتکاری که هیچ ربطی به شیعه و سُنّی و مسیحی بودن ندارد؛ بلکه عمق و گسترهٔ فسادِ فرهنگیِ یک جامعه را نشان میدهد.
      اینگونه مسائل را نمیتوان با «سکولاریسم» و «جامعهٔ بی دین» حلّ نمود.
      امّا در کنارِ این «فسادِ فرهنگی» که هیچ ربطی به «ادیان» ندارند؛ «فسادِ فرهنگیِ دینی» نیز داریم که «بی شرافتی ها» را با ادّعای اینکه «خدا چنین گفته است»؛ به «بی شرافتی های الهی و مقدّس» تبدیل کرده اند که ۴۰ سال است در ایران شاهد آن هستیم و به صورتی کاملاً عریان با ظهورِ سازمانهایی مانندِ «القاعده» و «داعش» شاهد بودیم.

      (دنباله در پایین)

      حذف
  17. کژدم گرامی به محض ارسال این لینک در بالاترین آن را حذف کردند خواهشا این را حتی اگر شد به عنوان پست وبلاگ خودت منتشر کن چون پای امنیت مردم در میان است.

    نیروهای امنیتی دارند ایمیلهای مردم را میدزدند!

    https://sepah-police-spy.blogspot.com/2018/10/Email-Protection-in-iran-security.html

    پاسخحذف
  18. کژدم گرامی بنظر من هوش و نیک کرداری رابطه ای با هم ندارند و یک فرد نابغه میتواند خیلی درستکار باشد یا نباشد. مثلا اندی رابن خالق اندروید (که روی بیش از دو میلیارد گوشی موبایل استفاده میشود) بدلیل سوء رفتارهای جنسی مجبور به استعفا شده است. همچنین 48 نفر از کارکنان گوگل که 13 نفرشان مدیر ارشد بوده اند در این دو سال اخراج شده اند. یا مثلا چارلی چاپلین که زندگی شخصی اش سرشار از خیانت به زنان و سواستفاده از آنان بوده. در همین کشور خودمان محمد رضا عارف رتبه ی دوم کنکور ریاضی سال 49 خورشیدی بوده و حتما یک نابغه است اما با استفاده از رانت میلیارد ها تومان از اموال ملی را غارت کرده و میگویند ما ژنمان خوب است پس حق داریم.بهر حال بعضی نوابع مثل لوییس اسلوتین جان خودرا به خاطر همکارانشان فدا میکنند و برخی مثل عارف مردم را غارت میکنند.
    منبع خبر:
    https://www.digitaltrends.com/business/google-andy-rubin-sexual-misconduct/

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      به نظر من درکِ شما از «نبوغ» درست نیست.
      زمانی یک شخص را میتوانید «نابغه» بدانید که «آفرینندهٔ یک نقطهٔ عطف» باشد.«نقطهٔ عطف» اشاره به باز کردنِ دَری تازه به سوی «دنیایی جدید» است. پس از آفریده شدنِ آن ««نقطهٔ عطف»؛ موجوداتِ باهوشِ زیادی که به «تیز هوشان» معروفند؛ میتوانند واردِ دنیای جدید شده و اختراعات و اکتشافاتی انجام دهند. امّا این موجودات با اینکه دارای درجهٔ هوشِ بالا (۱۲۵ تا ۱۳۵ ) هستند؛ همیشه در همان دنیای جدید به شلنگ تخته انداختن مشغول هستند و انگیزه های احمقانهٔ بسیاری دارند؛ از «شهرت طلبی» گرفته؛ تا «اشباعِ غرایز».
      «اندروئید» یک نقطهٔ عطف نیست؛ حتّی سیستمهای «اَپل مکینتاش» و «DOS» و «MS DOS» نیز که پدرانِ «ویندوز» و سیستمِ کنونی محصولاتِ «APPLE» هستند؛ «نقطهٔ عطف» نیستند. زیرا آفرینندهٔ «نقطهٔ عطف» فردی به نامِ Alan Turing بود که در جنگ جهانی دوّم؛ نخستین کامپیوتر را در آزمایشگاههای MI5 آفرید و نامِ نخستین کامپیوتر
      Enigma بود. لطفاً به زندگی این شخص نگاهی بیندازید.
      این موجوداتی که نامشان را ردیف کرده اید؛ هیچکدامشان «نابغه» نیستند.بلکه ریزه خوارِ سفره هایی هستند که توسّط «نوابغ» گسترده شده است.
      اندروئید؛ فقط یک سیستمِ موازی با ویندوز است.

      تا آنجایی که من میدانم؛ «نوابغ» نه «نیک» هستند و نّه «بَد» ... آنها معمولاً «Neutral» هستند.

      حذف
    2. کژدم عزیز

      نظر شما در باره تفاوت نوابغ با تیزهوشان و مطرح کردن مثال آلن تورینگ از بهترین و روشنگرترین نوشته های شما بود.

      تشکر فراوان

      حذف
    3. سپاس بابت پاسختان

      حذف
    4. ناشناس گرامی
      اگر دقّت نموده باشید؛ زمانی که من (کژدم) میخواهم نام نابغه ها را ببرم؛ بسیار محتاط هستم. زیرا برخلاف تصوّرِ عمومی؛ خطّ مرزی مانند یک خطّ باریک میانِ نبوغ و تیزهوشی وجود ندارد؛ بلکه چیزی شبیهٔ «منطقهٔ حائل» است و عمق و وسعت دارد.
      من عنوانِ کسانی را که در این «منطقه» هستند را «مرزنشینان» گذاشته ام.
      میگویند که نبوغ از IQ ۱۴۵ آغاز میشود. بنابراین آن منطقهٔ حائل میانِ ۱۳۵ تا ۱۴۵ که ۱۰ درجه است؛ به خودیِ خود دنیایِ بزرگی از آفرینندگیها است.
      امّا ۱۴۵ ؛ فقط آغازِ ماجرای نبوغ است.
      حدود ۲۰ سالِ پیش در خبرها آمد که یک دانش آموزِ ۶ سالهٔ چینی میتواند در چندین رشتهٔ علمی در سطوح لیسانس و فوق لیسانس تدریس کُنَد. اگر این خبر راست بوده باشد؛ آن کودک؛ اکنون باید جوانی ۲۶ ساله باشد. امّا چینیها تا کنون هیچ نشانه ای از آفرینشِ «نقطهٔ عطف» از خود نشان نداده اند و کارِ اصلی شان «سرقتِ اطلاعات» و «کُپی کاری» بوده و همچنان هست.
      باز هم اگر یادتان باشد؛ زمانی نوشتارِ کوتاهی داشتم به عنوانِ «بهترین خودکُشی». شخصی که از شرمِ «بی آبرویی» خودکشی کرده بود؛ «یک تیزهوشِ دروغگو» و متقلّب بود.

      حذف
    5. نوابغ درهای جدیدی را باز میکنند و بخش بزرگی از انسان سان ها از آن بر ضد خودشان استفاده میکنند. گاز کلر کشف میشود که هم هم برای گند زدایی میشود استفاده کرد و هم سلاح شیمیایی. عده ای از انسان سان ها از آن برای ساخت سلاح کشتار جمعی برای امثال بشار اسد استفاده میکنند. تمام افرادی که برای این کار استخدام شده اند در این جنایت سهیم هستند از متخصص ارشد تیزهوش تا کارگری که پیچ ها را سفت میکند و خدمه ای که کف کارگاه را جارو میکند.

      حذف
  19. ,کژدم درود برتو. این عکس سید علی شیره ای را دیدم که ترامپ داره میندازدش بیرون کلی خندیدم. عکسش را بزار تو سایت!

    پاسخحذف
  20. چرا در برزیل شخصی برای ریاست جمهوری انتخاب شد که آشکارا از شعارِ «سرکوبهای گسترده» و بازگشت به «حکومتِ نظامیان» استفاده می کرد؟

    آیا مردمِ برزیل دیوانه شده اند؟ یا اینکه:
    روسپی زاده هایِ سکولارِ سوسیالیت و یا کاپیتالیست؛ چنان شرایطِ اجتماعی بوجود آورده اند که تنها و تنها با «اسید شویی» میتوان؛ اینهمه کثافت را از بطنِ زندگی برزیلیها پاک کرد؟

    شما ها چه فکر میکنید؟
    آیا شعارِ «ما به بی شرفهای صفوی مسلک» یک «قتلِ عام» بدهکاریم؛... شعارِ نامناسبی است؟

    پاسخحذف
  21. بوی گند این مدل احزاب رنگاورنگ سوسالیست و دمکرات و...در المان هم دراومده و مرکل ادیداس فروش و حزب متبوعش مجبور به عقب نشینی شده اند
    https://www.dw.com/fa-ir/germany/a-46070765

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      از زمانِ پاسخِ «سیاسی - اقتصادی» رونالد ریگان به مشکلاتِ بین المللی و گذارِ سرمایه های لجام گسیختهٔ آمریکا از «دیوارِ آهنینِ چین» که نه تنها گلوله ای شلّیک نشد؛ بلکه چینیها برای جلوگیری از تکرارِ آزمایشِ «خمرهایِ سّرخ» در سرزمینِ چین؛ با هلهله و کِلکِله از آن استقبال کردند؛ نطفهٔ «موجودیّتی جهانی» در عرصهٔ اقتصادی بسته شد. این «موجودّتِ اقتصادی» پس از کمتر از «یک دَهِه»؛ به ایجادِ «ساختارهای سیاسی - حقوقی» به عنوانِ «پشتیبان» بَر آمد.
      شاید بتوان گفت که «چین» بزرگترین برندهٔ این روَند بود.
      به قولِ یکی از خوانندگان؛ مطالبِ این وبلاگ هم تکراری شده اند؛ زیرا خودم نیز میدانم که در نوشتارهای سالهای پیشین؛ نه به صورتِ منسجم به عنوانِ «تئوری»؛ بلکه به صورتی جسته و گریخته؛ «امّا موزون» به این مسئله پرداخته ام. لذا اگر تکراری به نظر میرسند؛ به خاطِرِ «اشاره های جسته و گریخته است». البتّه باید بگویم که تا سالِ ۲۰۱۶ همچنان بر اساسِ «تئوریهایِ کُهن» به تحلیلِ مسائل میپرداختم و این مسئله را نیز به خوانندگان گفته ام و چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد.
      آنچه که با «ظهورِ ترامپ» و «برکسیت»؛ به زیرِ ذرّه بین رفت؛ ماجرای «نخستین نبرد» میانِ «ناسیونالیسم» و «گلوبالیسم» بود. من این نبرد را در حدِّ؛ قدّ و قوارهٔ یک «وبلاگِ فارسی گوی» (البتّه باچاشنیِ مثلهای تُرکی)به خوانندگان معرّفی نمودم و میتوانم بگویم که تنها کسی بودم که از این «نبرد» پرده برداشتم.
      همچنین میدانید که این وبلاگ هرگز به ورطهٔ کُس کلک بازیهایی مانندِ «سکینه به مرخصی رفت»... «خدیجه دستگیر شد».... «هِرانا» این را گفت و ... نیفتاده ام.

      کلامِ کوتاهِ آخر اینکه:

      ما اکنون در مرحلهٔ نبردِ گلوبالیسم و ناسیونالیسم قرار داریم و به همین خاطر است که میبینیم؛ «احزابِ سُنّتی» دیگر نمیتوانند پاسخگویِ این پدیده باشند.
      این احزاب در حال تبدیل شدن به «فُسیل» هستند.

      به واقع میتوان گفت که شعارِ «اصلاح طلب ... اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا» ... یک شعارِ جهانی است.

      حذف
  22. کژدم عزیز Enigma نام اولین کامپیوتر نبود enigma نام دستگاه فوق پیشرفته رمز نگاری نازی ها بود که شکستن کدهای آن برای همه کشورها کاملا غیر ممکن بود که تورینگ با ساخت اولین کامپیوتر جهان توانست رمز این دستگاه را بشکند دستگاهی که اگر هر روز 24 ساعت روی تعداد احتمالات ممکن برای پیدا کردن رمز آن کار میکردند 20 میلیون سال شکستن رمز آن طول میکشید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اولین رایانه همه منظوره و الکترونیکی در سال ۱۹۴۶ در امریکا ساخته شد (به نام انیاک). تاریخچه تکمیل کامپیوتر در ویکیپدیای فارسی در لینک زیر آمده است میتوانید از سمت چپ صفحه نسخه ی انگلیسی و سایر زبانها هم پیدا کنید.
      https://fa.wikipedia.org/wiki/تاریخ_سخت‌افزار_رایانه

      حذف
    2. ناشناس گرامی

      سپاس از توضیح مفیدی که دادید.
      سوادِ من اندکی قدیمی است. اگر زمانی دیدید که چنین اشتباهاتی از طرف من اتّفاق می افتد؛ حتماً تذکّر دهید. امّا منظورِ اصلیِ من بود توضیحِ فرق میانِ «نبوغ» و «تیزهوشی» بود.

      حذف
    3. «رایانهٔ چند منظوره»؛ نقطهٔ عطف نیست. امّا آنچه که «تورینگ» آفرید؛ «نقطهٔ عطف» است.
      شما از مرحله خیلی پرت هستید.

      حذف
    4. تنها نامی که بر موجوداتی متظاهر به «دانندگی» میتوانم روی شما بگذارم؛ «Down Syndrome » است.
      به این «قطعهٔ هنریِ طبیعی»؛ نگاهی بیندازید که او را به نامِ «اَلِن تورینگ» میشناسیم.

      https://en.wikipedia.org/wiki/Alan_Turing

      به رشته هایِ تخصصی او نگاهی بیندازید.

      کارِ او:
      «فردوسی شناسی»؛ «امام حسین شناسی»؛ «نیچه شناسی»؛«کوروش شناسی»؛ «ولی فقیه شناسی»؛ «حافظ شناسی»؛ «مولوی شناسی» و «امام زمان شناسی» و.... «کیرِ خر شناسی» نبود.
      یعنی: «موجودی مِثلِ تو نبود».

      او؛ «آفریننده» بود.

      حذف
    5. کژدم عزیز پیشنهاد میکنم اگر فیلم The Imitation Game را ندیده اید حتما آن را نگاه کنید درباره ی شکستن کد enigma توسط تورینگ هستش، بسیار فیلم با کیفیت و زیباییست، واقعا سرنوشت این به انسان ها اشک آدم را در می آورد، به جز اینشتین که در دوره بهتری زندگی میکرد تمام یا اکثر این افراد توسط انسان سان های زمان خودش به حدی آزار و اذیت شد که یا مجبور به خودکشی شدند یا در انزوا از دنیا رفتند

      حذف
    6. کژدم گرامی!چیزی که نوشتم چیزی از ارزش های تورینگ کم نمیکند. کامیوتر موسوم به ماشین تورینگ یک ماشین فرضی و در واقع مقالات و نظریه هایی هست که اصول محاسبات کامپیوتری را بیان میکند و کامپیوتر انیاک و همه ی کامپیوترهای امروز، بدون آن ها وجود نداشتند.

      حذف
    7. ناشناس گرامی
      دیدگاههای من (کژدم) با دیگران فرق دارند. من زیاد باسواد نیستم. بلکه دانش آموزِ «رازهای دیدن» هستم.
      در نظرِ من؛ «کوروشِ بزرگ» یک «نقطهٔ عطف» است. امّا «داریوشِ بزرگ» فقط یک «ادامهٔ هوشیارانه» است. هرچند که «کوروشِ بزرگ»؛ اقدام به ساختنِ «راهِ پاسارگاد» ننمود. زیرا وقتِ کافی نیز نداشت و به دستِ «آریاییهای راهزن» کُشته شد.

      «کوروش بزرگ»؛ «زایشِ» است.
      «داریوشِ بزرگ»... «ادامهٔ هوشمندانهٔ زندگی است».

      حذف
  23. کژدم گرامی بنظر شما مرز بین یک مشت پوپولست فرصت طلب وناسیونالیستهای واقعی چیست؟آیا آُ-ف-د در آلمان ناسیونالیستند؟اینها پایه هاشون بر فاشیستهای آلمانی استواره. اصلا اگر راستشو بخاهید من از این اوضاع و احوال سر در نمیارم. ناسیونالسیستهای آمریکایی با کوکلوس کلانها هم حتی وحدت کرده اند و علیه همه چیزی هستند. این کجایش ناسیونالیسم هست.یکی از کارهاشون را در کنیسه پیتزبورگ اخیرا مشاهده کردید. خوشحال میشم اگه جواب بدهید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      نژاد پرستی مانندِ انگلی است که میخواهد خود را به «ناسیونالیسم» بچسباند و مسیر حرکت را نه به سوی آبادانی؛ بلکه به سوی جنگها و کشتارها و ویرانی بکشاند.
      «کوکلوکس کلانها» آفریدهٔ «حزب دموکرات» هستند که طرفداِ «بردگیِ سیاهان» بودند و پس از شکست در جریانِ جنگ داخلی آمریکا؛ اینگونه سازمانهای کثیفِ نژاد پرستانه را بوجود آوردند.
      اکنون نیز «دموکراتها» گروه نژاد پرستانِ سیاهپوست را بوجود آورده اند که به «Black lives Matter » مشهورند؛ و نقطه به نقطه با افکارِ «کوکلوکس کلانها» همخوانی دارند. سازندگانِ اصلیِ این جریان؛ «گلوبالیستها» هستند که نه برای سیاه و نه برای سفید؛ هیچ ارزشی قائل نیستند.
      ناسیونالیسم یعنی: «کشور + همهٔ مردمانِ آن بدونِ تبعیض».
      هرجایی که دیدی «رنگِ خاص»؛ «مذهبِ خاص» را به نام «ناسیونالیسم» رواج میدهند؛ بدانید که دستهای کثیفی در کار است.
      «مذهبِ شیعه» یکی از همان مدفوعهایی است که میخواهد خود را به عنوانِ «هویّت ایرانی» معرّفی کُند.
      «پان ایرانیستها» چنین مدفوعها و دستهای هستند که با همدست شدنِ با «انگلهای صفوی مسلک»؛ ایران را به اینجایی کشانیده اند که اقوامی که در ایران زندگی میکنند؛ از یکدیگر نفرت دارند.
      به نظر من «پان ایرانیستها» در حاکمیّت بعدی به عنوانِ «خائنین» باید محاکمه شوند.

      حذف
    2. ناشناس گرامی
      همچنین باید بگویم که آنچه که «پوپولیسم» مینامید؛ در اصل یک جریانِ سیاسیِ فرصت طلب نبود. بلکه جریانی میانِ «سرمایه داریِ لجام گسیخته» و «سوسیالیسم = کمونیسم» بود.
      «پاپیولیسم»؛ ضمنِ اینکه به به «عدالتِ اجتماعی» معتقد بود؛ به «شکوفاییِ تواناییهای فردی» و «طبیعتِ فردگرایانهٔ انسانها» نیز وفادار بود.
      امّا اکنون؛ بیشرفهایِ «گلوبالیست»؛ میخواهند «پاپیولیسم» را به «عوام گرایی» ترجمه کنند که به «وُلگاریسم» مشهور است.
      این در حالی است که همهٔ سیاستمداران؛ همیشه تلاششان این بوده است که «احمقها» را با وعده های آبدوغ خیاری فریب دهند.
      اگر میبینید که «شمپانزه نژاد» را «پوپولیست» میخوانند؛ به خاطرِ وعده های «گوجه فرنگی - سیب زمینی» و در اصل برای «انتقالِ ثروتِ ملّی» به دستِ «سپاهِ پاچاهارداران» و «بنیادهایِ غارت» به سِردَمداریِ «بی شَرَفِ فرزانه» بود.

      برای اینکه درست قضاوت کنید؛ ....
      ماجراها را در میانِ صفحاتِ کتابها و مقاله ها نگُنجانید.
      بلکه ببینید که چه سوء استفاده هایی به وسیلهٔ «شبیه سازیهای دروغینِ تئوریک» میتوان از آنچه که من آنرا «دانِشِ کتابیِ میمون وار» مینامم.... میتوان کرد؟!!!

      حذف
    3. شما باید فرقِ میانِ «نظریّه» و «نظریّهٔ علمی» را بدانید تا بتوانید مغلطهٔ «بی شرفها» را که همیشه میگویند:«سخنانِ داروین... فقط یک نظریّه است» را بفهمید.
      به عنوانِ مثال: وجودِ «آدم و حوّا» به عنوانِ پدر و مادرِ بنیادینِ «گونهٔ انسانی» فقط و فقط یک «نظریّه» است و نشان داده است که توسّط موجوداتی با IQ نئاندرتالها ساخته و پرداخته شده است.
      امّا نظریّهٔ داروین؛ یک «نظریّهٔ علمی» است که بر رویِ پشتوانهٔ گران سنگِ تحقیقاتیِِ «فسیل شناسی» و «آنتروپو متری» استوار است.

      حذف
    4. بگذارید چند نمونه در رابطه با مزخرفاتی که به نامِ «علمِ روان شناسی» مطرح هستند را به صورتی «چند باره» مطرح کنم:

      ۱- زیگموند فروید یک «بی شَرَفِ دروغگو» بود.
      ۲- «آدلِر» یک احمق بود.
      ۳- «کارل گوستاو یونگ» .. یک موجودِ «سرگردان» بود.
      ۴- «هرمان هسه»؛ تنها یک «کاوشگرِ بی ادّعا» بود. زیرا میدانست مسئلهٔ «روانشناسی»؛ به همین سادگیها نیست و بسیار پیچیده تر از آن است که عدّه ای «بی شَرف»؛ «احمق» و «سرگردان» بخواهند آنرا با چند حرکتِ «شُعبده بازانه» و «آکروباتیک» توضیح دهند.

      زمانی که بخواهید به «وَرطه» بِپَرید ....باید دانِشی بَس «والا» در رابطه با «ورطه» و «کوسِه های شکارگر» داشته باشید؛ وَ گرنه کارِتان به چیزی شبیهِ «قتلِ نخودچی» ختم خواهد شد.
      شاید در دنیایِ سیاست بتوان «قتلِ نخودچی» را با «معامله» و «بِده بِستان» حلّ نمود. ....
      امّا در دنیایِ «علم»؛ جایی برای «مادرقحبه بازی»؛ و «معامله» وجود ندارد.
      امّا اگر کسی پیدا شَوَد که به «مادر قحبه بازی»؛ روی آوَرَد....
      سر انجامِ کارَش به «بهترین خودکُشی» خواهد کشید.

      حذف
  24. «ولیعهدِ جوانِ جفتک پران» هنوز نفهمیده است که نه به دردِ «گلوبالیستها» میخورد؛ و نه به دردِ «خاورمیانهٔ بزرگ».
    مشکِلِ او؛ کُشتنِ «نخودچی» نیست. بلکه مشکلِ او مانندِ همهٔ مسلمانها؛ «پیمان شکنی» و «سوء استفاده از پیمانها» است.

    ملک سلمان باید میانِ «عربستانِ پیشرفته» و «ولیعهدِ عزیز دُردانه»؛ یکی را انتخاب کُند.
    ملک سلمان باید بداند که وقت تنگ است و کشورَش هم از طرفِ «گلوبالیستها» و هَم از طرفِ «دولتِ ترامپ»؛ زیرِ بمباران است و جایی برای «شامورتی بازی» و «شعبده بازی» نمانده است.

    «خاورمیانهٔ بزرگِ پیشرفته» به «یارِ غار» (ابوبکر) نیاز دارد ... نه به «رافضی».
    «ولیعهدِ جوان» یک «رافضی» است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. «ملک سلمان»؛ نه تنها باید «بِدانَد»؛ بلکه باید عمیقاً بفهمد که اگر «دولتِ ترامپ» کمر به ایجادِ «خاورمیانهٔ بزرگ» (تحتِ رهبریِ آمریکا) گرفته است. تجربهٔ «رونالد ریگان» و «چینیها» را نیز در پرونده هایی قطور دارد و اجازه نخواهد داد که چند نفر در «نهانخانه ها» برای آمریکا؛ نقشه بکشد و دست آمریکا را در «خمیر» بگذارد.
      اتّحادیهٔ اروپا و «گلوبالیستها» نیز از رهبریِ «خاورمیانهٔ بزرگ» به رهبریِ آمریکا؛ بسیار خشمگین هستند.
      لذا عربستان نمیتواند در این میانه به خاطرِ داشتنِ «نفت» بامبول بازی در آوَرَد. زیرا «روسیه» میتواند جایِ عربستان را با فروختنِ «رژیمِ کثیفِ شیعی»؛ در ساختنِ «خاورمیانهٔ بزرگ» بگیرد. زیرا هم با اسرائیل روابطِ خوبی دارد و نیز یک ابر قدرتِ اتمی است و هم تا دِلِتان بخواهد «نفت» و «تکنولوژیِ نفت و گاز» دارد.
      این در حالی است که اگر عربستان از پروژهٔ «خاورمیانهٔ بزرگ» کنار گذاشته شود؛ به خاطرِ وابسته بودنِ «تکنولوژی نفت» به آمریکا؛ پس از مدّتی کوتاه به چیزی شبیهِ رژیم شیعی ایران تبدیل خواهد شد و تحریمها گلویِ عربستان را نیز خواهند فشرد و عربستان همه چیز را از دست خواهد داد.

      حذف
  25. کژدم عزیز یک سوال که همیشه ذهن منو درگیر خودش کرده این است که چطور است که امروزه با این که افراد نابغه زیادی در سرتاسر دنیا پیدا میشوند، افرادی که از نظر iq از اینشتین هم بالاترند ولی هیچکدامشان نتوانستند آفریننده ی یک نقطه عطف باشند؟ اگر در اینترنت یک جستجوی ساده کنید لیستی بلند بالا از این افراد را میبینید افرادی مثل trence tao با iq 210،یا ویلیام جیم سایدیس با iq 250 آیا ساختن نقاط عطف سخت تر ‌‌شد اند یا آفریننده بودن چیزی فراتر از فقط iq است؟چگونه است که افرادی که در گذشته از زیر سخت ترین فشارها و مشکلات شکوفا میشدند الان با بهترین امکانات و شرایط ممکن خبری ازشان نیست? ببخشید قصد منحرف کردن بحث را نداشتم فقط این سوالات خیلی وقت است که ذهنم را درگیر کرده است

    پاسخحذف
  26. سخنانِ «مایک پومپئو» و بی ارزش شمردنِ «امیر کبیرِ ظریف» به عنوانِ کسی که «هیچکاره» است و خطاب مستقیم به «انگلِ فرزانه»؛ نشان از این دارد که دولتِ ترامپ؛ دولتِ «امام حسنِ بنفش» را در حدّ «آبدارچی» و «تدارکاتچی» میداند و با «آبدارچیها» وارد مذاکره نخواهد شد.
    البتّه «مایک پومپئو» پیش از این نیز گفته بود که مذاکرهٔ ترامپ با انگلِ فرزانه؛ دیدنی خواهد بود. امّا اینبار به امیر کبیرِ ظریف گفت: «برو باباتو بیار».
    دولتِ آمریکا؛ آنچه را که بعضی احمقها «دولتِ منتخبِ مردم ایران» میدانند را به رسمیّت نمیشناسد.
    دولتِ ترامپ میخواهد که انگلِ فرزانه را از پشتِ پرده بیرون بکشد و گوشش را بِبُرد. تا مثل خمینیِ پَست فطرت؛ از پَستو بیرون آمده و بگوید که «گُه خورده است» و پس از آن «زِر زِرهای قهرمانه نکُند» و نگوید که من از اوّل نیز مخالف بودم.
    با کشانیدنِ انگلِ فرزانه به «گُه خوری»..... ماجرای «صفوی بازی» تمام خواهد شد.

    پاسخحذف
  27. میگویند: جسدِ «نخودچی»؛ احتمالاً در اسید حلّ شده است.
    براستی؛ «خاورمیانه» در چه چیزی حلّ شده است؟
    آنهایی که مادّه ای برای «حلّ خاورمیانه» اختراع کرده اند؛ چه کسانی هستند؟
    نوکران آنها کیستند؟
    «حاجی بادمجانهاي آریوبرزن»؛ چه نقشی در این «مادّهٔ حلّال» بازی میکنند؟
    .... «انگلِ فرزانه» و «خردوغان» و «محمّد مُرسی» و «اَلبرادعی» و «محمّد رسول الله دوّم = ابوبکر البغدادی»؛ «جورج بوش»؛ «اوباما» و .... کدامین «مولکولهایِ این اسید» هستند؟

    پاسخحذف
  28. این «الاغ» میگوید:

    (گفت‌وگوهای سياسی با اروپا درباره مسائل در منطقه را آغاز كرده‌ایم)

    https://goo.gl/rxnBwp

    آیا کسی از این «الاغ» پرسیده است:
    «تو» که سَرَت با «کونَت» بسکتبال بازی میکُند؛ چکاره هستی که «گفتگو» کنی؟
    اگر راستگو هستی؛ باید بگویی:

    ...مانندِ امام حسینِ شکست خورده ... به «گُه خوردن» افتاده ایم و مانندِ «موش» به تَله افتاده و به دنبالِ «راهِ فرار» هستیم.
    آیا این «موشها» میتوانند؛ «زمان» بِخَرَند؟

    آیا «حسین» توانست زمان بِخَرد و به «بیعت با یزید» (پسر عمویِ مهربانش» دست یابَد؟ یا اینکه حتّی به «عِجز و لابه هایش» نیز اهمیّتی ندادند؟ و خواهرش نیز به یک «هرجایی» تبدیل شد؟
    ترانهٔ «عهدیّه» را به یاد دارید که خواند:

    «میخوام امشب بَغَلِ این یکی باشم ... حالیته؟
    فردا شب هم بَغَلِ اون یکی باشم ... حالیته»؟

    عهدیّه بدون اینکه قصدی داشته باشد؛ «حضرتِ زینبِ شیعیان» را به خوبی به تصویر کشید.

    «زینب صیغه ای»؛ «بازماندهٔ قهرمانشان» بود.

    آیا این قوم (شیعیان)؛ چیزی به نامِ «شرافت» را میشناسند؟

    پاسخحذف
  29. ترامپ انگار خیلی به پیروزی جمهوری خواه ها مطمئن هستش که نیازی به خویشتنداری نمیبینه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      اگر فکر میکنید که ترامپ خیلی مطمئن است؛... من (کژدم) از ترامپ نیز «مطمئن تر» هستم.
      دموکراتها؛ شکست نخواهند خورد؛ بلکه «شکست تاریخی» خواهند خورد.
      پس از آن به «امیر کبیرِ ظریف» بگویید:

      «آن صندلی چرخدار» به «انگلِ فرزانه»؛ عاریه بدهد.
      زیرا دولتِ ترامپ پس از پیروزیِ نوامبر؛ حتّی به هیکَلَش نیز نخواهد رید؛ بلکه اینبار تصمیم بر آن است که به هیکلِ «انگلِ فرزانه» برینند.
      لذا بهتر است که برایِ «انگلِ فرزانه»؛ یک «صندلی چرخدار» تهیّه کنند.

      حذف
  30. مسلمین بی شرافت ترین قوم روی زمین هستند. طالبان افغانستان و داعش چیزی برای زنان می خواهد که برای مادر و خواهر خود می خواهد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      مسلمانان؛ «بی شرافت ترینها» نیستند.

      جملهٔ خود را اصلاح کنید:

      مسلمان حتّی فرقِ «شرافت» با «کیرِ خر» را نیز نمیفهمد.... چه رسد به اینکه: شریف باشد.

      حذف
  31. گذشته از این حرفها؛ گویا پیشبینیِ «کژدم» در رابطه با ماجرایِ «نخودچی» در حالِ به وقوع پیوستن است و دولتِ ترامپ؛ میخواهد عربستان را از تنبیه کردن؛ بوسیلهٔ «متّحدِ مؤثّر» خواندن ... معاف کُند.
    امّا «ولیعهدِ جوان» باید آموخته باشد که زمانی که «هم پیمان» میشود؛ نباید به فکرِ «خنجر از پشت زَدَن» باشد. زیرا آنهایی که با آنها هم پیمان شده است؛ «مار» نیستند» ... بلکه «اژدها» هستند.

    مایک پُمپئو به «خردوغان» نیز اشاره کرده و گفت:
    (بهتر است از تصمیمهای احمقانه؛ که میتواند به ضررِ مردمِ ترکیه تمام شود؛ دست بردارد. زیرا دورانِ «اخوان بازی» تمام شده است.)

    امّا «خردوغان» باز هم میخواهد بداند که بالاخره «جَسَدِ نخودچی» کجاست؟

    میدانم که مقاماتِ عربستانِ سعودی به او نخواهند گفت. امّا من (کژدم)؛ میخواهم جایِ «جَسدِ نخودچی» را به «خردوغان» نشان دَهَم.

    «جسدِ «نخودچی» را شقّه شقّه کردند. بخشی را توی کونِ «حسن البنّا» و بخشی دیگر را در کونِ «سیّد قطب» ... جاسازی نمودند. ... نوبتِ «تو» هم می رسد.

    پاسخحذف
  32. شاید بیش از ۱۸ ماه است که به صورتِ تکراری گفته ام که دولتِ ترامپ؛ «دولتِ انتقام» است. شاید بیش از ۱۰ ماه است که به صورتِ تکرای گفته ام که: «دولتِ ترامپ» میخواهد «شیعیانِ صفوی» را تحقیر کرده و «انگلِ فرزانه» را تویِ «کونِ سگ» فرو کُنَد.

    مطمئن هستم که هنوز هَم نمیتوانید باور کنید. زیرا منتظرِ زمانی هستنید که «رویترز» نوشته باشد.
    مشکلِ خوانندگانی از این دست؛ این است که فرقِ «خَبَر» با «تاریخ» را نمیفهمند و هرگز نخواهند فهمید.

    پاسخحذف
  33. کژدم بنظرتون در همین ماه نوامبر بجز اعمال تحریمها ، فشار و ضربات قابل محسوس دیگری نیز بر رژیم وارد خواهد شد؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      چون مسائل بسیار مهمّی در ماههای آینده اتّفاق خواهد؛ که حتّی به «عقلِ جنّ» هم نمیرسد ...
      با عرض پوزش ...

      «نظری» ... نمیتواند نظری بدهد.
      مدّتی صبر کنید تا از رادیو فردا و BBC و امثالهم بخوانید.

      البتّه زمانی که دیگر «خبر» نیستند ... بلکه «تاریخ» هستند.

      برای «ظهور نزدیک است» ... ۱۳۰۰ سال صبر کردید. حتّی «کیرِ خَر» هم «ظهور نکرد». ...

      حالا «چه عَجَله؟»؟

      چند ماهی نیز صبر کنید.

      اگر زیاد عجله دارید؛ از «آمد نیوز»؛ «مجاهدینِ خلق»؛ «سازگارا»؛ «قوری زاده»؛ «شازده سیّد» و «دکتر خان پرهام» و .... بپرسید.

      حذف
    2. کژدم داری همه رو با یه چوب می زنی بدجور لج کردی

      حذف
    3. ناشناس گرامی
      من (کژدم) لج نکرده ام.
      این شماها هستید که با من (کژدم) لج میکنید.
      به قولِ قدیمیها؛ «نَخ» دادم. به قولِ «نیمه قدیمیها» .....«خطّ» دادم.
      امّا نه «نخ» را گرفتید و نه «خطّ» را.
      حالا به شکلِ واضح تری «نَخ» میدهم....

      ۱- رژیمِ شیعیِ حاکم بر ایران؛ در سازمانِ ملل؛ نمایندهٔ رسمیِ ساکنانِ ایران است و از حقوقِ بین المللیِ تعریف شده در این سازمان برخوردار است.
      لذا برای شکایت از این رژیم؛ به «سازمانِ ملل» پناه نبرید. بشار اسد؛ نمونهٔ آشکاری است که باید هر چشمِ کوری را نیز باز کُنَد.
      آنهایی که چشمهایشان باز نمی شود؛ ... تا اَبَد «کور» خواهند ماند.
      ۲- دولتِ ناسیونالیستی آمریکا؛ با تمامی بازیهای «سازمانِ مِلَلی»؛ کاملاً آشنا است.
      آنها میدانند که «چه کسی»؟؛ در «چه زمانی»؟ ... و توسّط فرمانِ کدامین حلقهٔ قدرت؛ باید بر علیهِ «کدامین موجود»؟؛ نشست و برخاست بکنند.
      ۳- دولتِ ناسیونالیستِ آمریکا؛ میداند که نمیتواند به طورِ کامل؛ «خارج از قواعِدِ تعریف شدهٔ بین المللی» حرکت کند.
      گویی که «فیل» در «صفحهٔ شطرنج» بخواهد مانندِ «اسب» حرکت کُند.!!!!
      لذا باید دست به «شعبده بازی» زده و رژیم کثیفِ شیعی را در «۲ بخش» تعریف کُند.

      الف: «انگلِ فرزانه» به عنوانِ خدایِ حُکمران.
      ب: «دولت» به عنوانِ «نخود سیاه» و به تعبیری دیگر: «کوچهٔ علی چپ».

      لذا؛ دولتِ کنونیِ آمریکا؛ در حالِ ساختنِ یک «ساختارِ فکریِ واقعگرا» در رابطه با رژیمِ شیعیِ حاکم بر ایران است.
      به همین خاطر است که در هیچ یک از گفتارهای مقامهای دولَتِ کنونی آمریکا؛ از «امام حسنِ بنفش» و یا «امیر کبیرِ ظریفِ ویلچِیر سوار»؛ به عنوانِ «طَرَفِ معامله»؛ سخنی به میان آورده نمیشود.
      بی ارزش نامیدنِ آنچه که «دولتِ رژیمِ شیعی» نامیده میشود؛ میتواند برایِ پِی ریزیِ «نظامِ جدیدِ بین المللی» به کار آید و در همین آغاز نیز؛ برای رژیمِ کثیفِ شیعیِ حاک بر ایران؛ نوعی از «بازیِ جدید» را به ارمغان آوَرَد که هیچگونه «آشناییِ حقوقی» با این پدیده را ندارند.
      البتّه این «ابتکار» را فقط بخشی کوچک از «نبردِ مِیدانی» در شرایطِ کنونی به حساب آورید.
      البتّه اینگونه «طرّاحیهایِ مِیدانی» برای نَبَرد؛ میتواند بسیار گسترده تر از آن باشند؛ که دیدنِ آنها به «هزاران چشم» نیاز دارد.
      من (کژدم)؛ فقط ۲ چشم دارم.

      حذف
    4. درود بر چشمان تیزبین شما

      حذف
    5. ناشناس گرامی
      ذهنهای فراموشکار؛ آنچنان سطحی هستند که نمیبینند که دولتِ ترامپ استراتژیِ معروفِ «اگر به دولتِ میانه رو و یا اصلاح طلب فشار بیاورید؛ تندروها بر سرِ کار خواهند آمد» را ویران کرد. ترامپ حتّی پیش از انتخاب شدن نیز در یکی از مصاحبه هایش گفت: «بگذارید عصبانی بشوند .... مگر همین اکنون نیز عصبانی نیستند؟ آیا میخواهند بیشتر از این عصبانی بشوند؟» به این «بازی» خاتمه داد.
      دولتِ ترامپ با حرکاتِ سنجیدهٔ خود به بازیِ «اصلاح طلب - اصولگرا» پایان داد و اکنون میبینیم که این دو جریانِ «قلّابی»؛ به طرفِ « یِک کاسه شدنِ کامل» پیش می روند.
      عدّه ای احمق نیز فکر میکنند که دولتِ «امام حسن»؛ ارزشهای «اعتدالی بودن» را از دست داده و «اصولگرا» شده است.
      اینگونه تصوّرات را باید «مالیخولیاهای ذهنهای علیل» دانست.
      واقعیّت این است که «استراتژی بازیِ انگلِ فرزانه» را دولتِ ترامپ به «گا» داد.
      بارها گفته ام که دولتِ ترامپ با بازیهایی که بر اساسِ «تقیّه» و «صلح حدیبیّه»؛ طرّاحی شده اند؛ کاملاً آشنا است. به همین دلیل بود که همیشه میگفتم: «مذاکره ای در کار نخواهد بود». زیرا میدانستم که دولتِ ترامپ میخواهد «موشِ کثیف = خامنه ای» را از سوراخ بیرون بِکِشَد و در مَعرَضِ تماشای بین المللی قرار دَهَد. همان گونه که به شکلی دیگر «صدّام» را از سوراخ بیرون کشیدند.
      دولتِ ترامپ برای هیچیک از عناصری که خود را «اسلامگرایِ متفاوت»؛ «روشنفکرِ دینیِ اسلامی» معرّفی میکنند؛ حتّی به اندازهٔ «مدفوعِ سگ» نیز ارزش قائل نیست و به صورتی «نَجوا گونه» به آنها میگوید:

      ما خریدارِ «پروژهٔ خاتمی» برای رَفع و رجوعِ دادگاهِ «میکونوس» و کشیدَنِ پردهٔ استتار بر رویِ ماجرای «عبدالقدیرخان» نیستیم.
      ما خریدارِ پروژهٔ «امام حسن» نیز نیستیم.

      «همهٔ شماها با هَم هستید» ... پس بهتر است که به طورِ واقعی «هم کاسه» شوید.
      دولتِ ترامپ؛ حتّی بعد از «هم کاسه» شدنِ اوباشانِ صفوی مسلک نیز؛ چیزی به نامِ «دولت» را برای مذاکرات نخواهد پذیرفت و به بازیِ «تحریمها» و تاکتیکهای تهاجمیِ دیگر ادامه خواهد داد تا «موشِ کثیفِ فرزانه» را از سوراخِ «قداست» بیرون کشیده و در یک نمایشِ بین المللی (مانندِ گزارِشِ مسابقهٔ فوتبال)؛ به تمامیِ «هیکل» و «افکارَش» بِریند.

      «بازیِ اصلی» این است.

      دولتِ ترامپ شاید کار را به جایی برساند که «شازده سیّد» نیز؛ نقابِ دروغین را از چهره بر افکنده و «کشفِ حجاب» کرده و نشان دَهد که چیزی بیشتر از «یک شیعهٔ کثیف» نیست.

      بقیّهٔ تفسیرها و تحلیهای «خود روشنفکر پنداران» را بشاشید توش بِرِه.

      حذف
    6. شاهزاده سید شیعه هست، ولی یک اسلامگرا و مذهبی نیست. لائیک هست. بسیاری از احزاب مخالف رژیم هم چَپول و با چاشنی اسلامگرایی هستند. نگرانی شما از اینست که ریشه کنی مالاریا انجام نشود که سید ممکن هست اینطور باشد ولی گزینه های دومی ریشه کنی های عظیمی خواهند کرد ولی مشکلشان عقاید چپ و اسلامگرایی هست.

      حذف
    7. ناشناس گرامی
      وقتی که میگویید: «شاهزاده سید شیعه هست» ...
      یعنی: «عقلَش پاره سنگ برمیدارد». چنین موجودی؛ حتّی در حدّ «شهردارِ بُستان آباد» نیز نمیتواند خدمتِ شایسته ای بکُنَد.

      آیا «مهندس بازرگانِ خاک بر سر» را به یاد دارید؟ ...
      این مَردَک؛ «استادِ دانشگاه» بود. قرار بود که «تِرمو دینامیک» تدریس کُنَد.
      امّا این «روسپی زادهٔ احمق» ...«معجزاتِ قرآن» آموزش میداد.
      میدانید که معنیِ «قرآن» چیست؟
      اگر نمیدانید؛... من به شما میگویم:

      ۱- قرآن یعنی «تقدیسِ برده داری». البتّه میدانید که من (کژدم) سالها پیش از ظهورِ «محمّد رسول اللهِ دوّم» (البغدادی)؛ بارها گفتم که اگر رژیمِ کثیفِ «اسلامی - شیعیِ حاکم بر ایران»؛ مانعی بر سرِ راه نداشت؛ «برده داری را «تقدیسِ مجدّد می نمود» ... نمیدانم نوشته های قدیمیِ این وبلاگ را خوانده اید؟ و یا اینکه مانندِ «مسافِرِ بینِ راه» سوارِ «مینی بوسِ کژدم» شده اید؟ و نمیدانید و چه بسا به خاطرِ گیر افتادن در «تارهای عنکوتیِ تئوریهایِ مَکُش مَرگِ ما»؛ حتّی نمیخواهید بدانید!!!! زیرا به مجموعهٔ «اکنونیان» تعلّق دارید.

      «در بیابان ... لنگه کَفشی نعمت است».

      در آخرین مصاحبهٔ از پیش «پرداخت شدهٔ $$$» و «پرسشهای تنظیم شده» که انتشار یافته است؛ «شازده سیّد» خودش را در حدّ «لنگه کفشی در بیابان» در خدمتِ «بیشرفهای پاسدار» و «انگلهای بی شرف» قرار میدهد و میگوید که با پاسدارها و بسیجیها در ارتباط است و «بی شرفهای پاسدار و بسیجی» میخواهند بدانند که آیا در یک شرایِطِ فرضی؛ اگر به «کشتارِ مردم نپردازند»؛ «بی شرافتیهای ۴۰ سالهٔ شان بخشوده خواهد بود؟»؟؟؟؟ واگر «بخشوده نخواهد بود»... تا آخرین گلوله مردم را خواهند کُشت.
      لذا «شازده سیّد» میگوید: «ما میخواهیم که با کمترین هزینه پیروز شویم.»
      این گفتارِ مُزخرفِ زیبا و بشر دوستانه؛ تنها یک نتیجهٔ مِیدانی دارد:
      «بگذارید روسپی زاده هایی مانندِ عُمر البشیر؛ محمّد مُرسی؛ خامنه ای؛ هیتلر؛ حاجی بادمجانِ کودَک کُش و .... بخشوده شوند؛ زیرا با انتقام نمیتوان آینده را ساخت». این نتیجهٔ میدانی؛ تکرارِ همان اشتباهی است که پس از «رُنسانس» در اروپا تجربه شد و «انگلهای کلیسا» با تغییرِ چهره؛ توانستند به زندگیِ ننگینِ خود تَحتِ نامِ «کلیساهای گوناگونِ پروتستان» ادامه دهند.
      من (کژدم)؛ اَهلِ «سیاستهایِ روسپی زادگان» نیستم.
      من (کژدم)؛ به هیچ وجه باور ندارم که اگر مسلمانان و یا مسیحیان و یا یهودیها و بوداییها و هندوها؛ «لائیک» و یا «ضدّ مذهبی» شوند؛... دُنیا به گُلستان تبدیل میشود.
      من (کژدم)؛ این رؤیایِ احمقانه را به «احمقهایِ خود روشنفکر پندار» تقدیم میکُنم.

      امّا در رابطه با «ریشه کَنیِ مالاریا» نیز؛ گویا پیامِ مرا نگرفته اید.
      من (کژدم)؛ هرگز معتقد نبوده ام که با «کشتارِ پشّه های دین و مذهب زده» و کشتارِ «صنفِ انگلی» ... بادا بادا مبارک بادا خواهد شد....
      بلکه همیشه بر رویِ «انسان سانها» به عنوانِ موجوداتی که استعدادِ «پشّه زدگی» و تبدیل شدن به «موجودی آلوده و مسموم»؛ تکیه داشته ام.
      در نظرِ من (کژدم)؛ قتلِ عامّ «صنفِ انگلی» و «پشّه های آلوده ای مانندِ حزبلبلیها؛ مدّاح ها؛ پاسدارها و بسیجیها»... فقط «گامِ نخستین» برای حرکت به سویِ ساختنِ «حکومتی پایدار و متوازن» است.

      (دنباله در پایین)

      حذف
    8. (دنبالهٔ بالا)

      در نوشتارهایِ پیشین؛ به موضوعِ «ساختنِ آلترناتیو» پرداخته و این پُرسش را مطرح نمودم که:
      (آیا فکر میکنید که فقط شماها هستید که میخواهید آلترناتیو بسازید؟ آیا انگلهایِ صفوی را دَستِ کَم گرفته اید و نمیتوانید باور کنید که این انگلها و روسپی زاده هایِ پاسدار و بسیجی؛ برای ساختنِ آلترناتیو دست به کار نشده اند و بر رویِ «ملایم ترین آلترناتیو»؛ که در آینده بتواند؛ زندگیِ کثیفِ آنها را نجات دهد سرمایه گذاری نمیکنند؟»؟
      در همان نوشتار از خوانندگان پرسیدم که «کدامین روسپی زاده»؛ برایِ «صنفِ انگلی» و «جنایتکارانِ پاسدار و بسیجی» بهترین گزینه هستند؟)

      پاسخِ منطقی این بود:

      «سیّد رضا دیبا» بهترین گزینه برای «روسپی زادگانِ جنایتکارِ صفوی مسلک» برایِ فرار از «عقوبَت است».

      آیا این بحث را به یاد دارید؟

      حذف
    9. من بحث را به یاد دارم. منتها منظورم اینست آلترناتیوهای موجودی که این ها را به وحشت انداخته اند نمیتوانند آینده خوبی را برای ایران به ارمغان بیاورند حتی اگر گام نخست را بردارند چون خودشان عقاید چپ آمیخته با اسلامگرایی دارند.

      حذف
    10. ناشناس گرامی
      من (کژدم) به آیندهٔ ایران که بدست چپها و یا «شازده سیّد» و یا «دکترخان پرهامِ لواش پَز»؛ طرّاحی شود؛ امیدوار نیستم.
      همهٔ اینها میخواهند که فقط «کاسهٔ مستراح» را تغییر دهند. اینها «مستراح» را دوست دارند. زیرا کرمهای همین مستراح هستند و نمیخواهند از نظرِ «زیست محیطی»؛ ... «زیست گاهشان» را از دست بدهند. ذِهنِ این موجودات؛ ملغمه ای از فرهنگی است که «گلوبالیستها» تولید کرده اند.
      من (کژدم) برای آیندهٔ ایران و رفتن به سویِ «ایرانی نوین و پایدار»؛ طرح دارم.
      امّا اجرایش؛ خایه ای بزرگتر از «دماوند» میخواهد.
      من (کژدم) این خایه را سراغ ندارم.

      حذف
  34. درود کژدم جان یه سوال بنظرت در خاورمیانه بزرگ جایگاه ایران کجاس؟ایا برنامه تغییر رژیم هست؟ایا ایران میتونه متحدی جدید واسه امریکا بشه؟یا شاید کشور شبیه سوریه بشه وجایگاهی نداشته باشه؟تو تغییرات خاورمیانه جدید بنظرتون جایگاه ایران چطوره؟

    پاسخحذف
  35. ترامپ گفته که دموکراتها ممکنه مجلس نمایندگان رو پیروز بشوند و این به این دلیله که من نمی تونم به همه جا سرک بکشم و کمپین برگزار کنم.

    آیا این اسمش نعل وارونه زدن نیست؟
    ترامپ قمار باز مثل همیشه وقتی می بازه، میگه به تخمم. الان معلومه که پذیرفته که دموکراتها مجلس نمایندگان رو از اکثریت جمهوری خواه، خواهند انداخت.
    مجلس سنا اما به خاطر اینکه فقط یک سوم نمایندگان بایست مجدد ابقا بشند و تو این میان دموکراتهای بیشتری بایست این مرحله رو بگذرونند، حتی این احتمال میره که نتیجه 49 یه 51 فعلی باز به نفع جمهوری خواهان و حتی با فاصله بیشتر، تموم بشه. صحبت ها از 54 به 46 به نفع جمهوریخواهانه

    حسین

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حسین گرامی

      به نوشتهٔ خودت نگاهی بینداز.
      یکی به نعل زدی؛ یکی به میخ.
      مواظب باش ضربهٔ سوّم را به «انگشتِ خودت» نزنی!!!!

      حذف
  36. عشقم، شما با اون هوش مثال زدنیت انگار نگرفتی چی زدم.
    نعل وارونه زدن با یکی به میخو یکی به نعل زدن دو ضرب المثل جداگانه است.
    من قصدم دفاع از هیچ کدوم نبود. فقط خصوصیت اخلاقی ترامپ ایجاب می کنه تا آدم قدری برینه به هیکلش. در اصل اینها خلاصه خبر بود با چاشنی تحقیر یک رییس جمهور حقیر!!!!!!!!!!!!
    شما هم مواظب باش هی پشت هم سوتی ندی وقتی عمق فاجعه رو درک نمی کنی!!!!! ترامپو فیل آخوند ستیز!!! گور بابای هر دوشون!!!

    حالا خبر جدید. به زودی بن سلمان از مقام ولیعهدی خلع و از صحنه سیاسی حذف خواهد شد.
    این یعنی ترامپ یک متعهد استراتژیکشو از دست میده.

    حسین

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حسین گرامی
      اگر ولیعهدِ جوان استعفا کُند؛ دلیلی بر دُرستیِ «پیشنهادِ کژدم» است.
      امّا اشتباهِ شما در اینجاست که نمیتوانید بفهمید که:
      «استراتژیها» و «پروژه ها»؛ با «استعفا» تغییر نمیکنند. بلکه افرادِ شایسته تری به جایِ «مُستعفی ها» می نشینند تا پروژه ادامه یابَد.

      حسینِ گرامی

      شما نیز مانندِ ۹۰٪ تحلیلگرانِ چمباتمه زده در لشکرِ دروغینِ اپوزیسیون؛ یک «بی شعور» هستید.

      برو کِنار بِذار «گاو» بیاد.

      حذف
    2. تصویرِ بدونِ ریش و عمّامهٔ «انگلِ فرزانه»:

      https://goo.gl/exUYyb

      حذف
  37. یه سوال به نظرت بازداشت فعالین زیست محیطی ارتباطی با استخراج اورانیوم و آلودگی های مرتبط باهاش داره؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      فکر میکنم بیشتر به «آزمایشهایِ زیر زمینیِ ماشهٔ اتمی» ارتباط دارد.
      «معادِنِ اورانیوم ایران»؛ از نظرِ کیفیّت یک افسانه است.

      گویی که معدَنِ «طلا»یی دارید که در هر ۲۰ تُن خاک... «نیم گرم» طلا دارَد.
      داستانِ معادنِ اورانیومِ ایران؛ شبیهِ ماجرایِ «تانکِ فلّاق» است.
      امّا کشفِ «آزمایشهایِ زیرزمینِ ماشهٔ اتمی» توسّطِ دوستدارانِ محیطِ زیست؛ بسیار به واقعیّت نزدیکتر است.

      حذف
    2. با درود. مدت زیادی «آزمایش کردن» در زمین های ایران بدون مجوز «امنیتی» بود و نیرو های مسلح وظیفه ی برخورد داشتند.
      آیا مساله بی آبی دلیل بوده است؟ آیا تشعشعات اتمی است؟ نمی دانیم. موضوع دستگیری «فعالین محیط زیست» مشکوک است.

      حذف
  38. کزدم گرامی

    برای اجرای هر سیاستی، ابزار خاصی لازمه. وقتی شاهزاده جوان را هوا کرده اند، یعنی اینکه یا این ابزار ، اونی نبوده که لازمش داشته اند، یا بایست پذیرفت که جناح مخالف، دست دارند ابزار رو با خنثی کردنش، گذاشته توی پوست گردو!

    تحلیل شما بر این پایه استواره که فکر میکنید که بن سلمانو خود ترامپ هوا کرده و حالا دنبال یک مجری لایق تر میگرده

    اما این احتمالو نمیدی، یکی دیگه ریده باشه به برنامه های ترامپ و ضد حال زده باشه؟

    قرار نیست که هر چی آمریکا انجام میده 100 درصد بخوره به هدف. بقیه مخالفان، چه داخلی و چه خارجی، مگه مثل برگ چغندر نشسته اند هر گهی دلش میخواد ترامپ بخوره؟

    نکته بعدی اینه که شما همه رو دشمن خودت می پنداری و هرکی مخالفت صحبت کنه، حتما از لشگر سایبری و جناح پاچاه داران و آخوندفیله. در حالیکه من یک تحلیل گر مستقل هستم که فقط اخبار رو بررسی می کنم و به هیچ احدالناسی هم وابسته نیستم.

    من حتی اوپوزیسیون نیستم. من فقط یک تریدر هستم که میخوام آینده بازار رو حدس بزنم که تو یک ترید موفق، سود خودمو ببرم


    به نظر من هم، ترامپ ضربه سختی خورده و الان گیج و ویجه، برای همین معافیت داد برای مشتریان نفت ایران و در انتخابات هم ضربه بعدی را خواهد خورد

    ضربه سوم میتونه از ناحیه مولر باشه که البته این آخری قدری سنجید تر بایست بررسی بشه، چون ممکنه شیرازه آمریکا رو از هم بپاشه، پس مصلحت حکم می کنه که بی گدار به آب نزنند
    پس یک بار دیگه عرض می کنم که، این اسمش یکی به میخ و یکی به نعل زدن نیست

    بلکه فقط میخوام عین بازی شطرنج، حرکت بعدی رو تشخیص بدم و تو پوزیشن اشتباه وارد نشم

    مثلا جنگ تجاری چین و آمریکا، دعوای زرگری نیست، اما اگر ترامپ نتونه درست کارتهاشو بازی کنه، دلار به فاک رفته و من هم چون اکثرا روی دلار شرط بسته ام، به فاک میرم.

    برای همین گفتم گور بابای ترامپ

    برای یک تریدر، هیچ خری اهمیت نداره، فقط این اهمیت داره که کی میتونو اونو تو تریدهاش موفق کنه

    تا اینجای کار، ترامپ به نفع من بوده حرکاتش، اما از اینجا ببعد (نقطه عطف خاشقچی) من از ترامپ و سیاستهاش فاصله دارم میگیرم

    حالا یا اشتباه میکنم یا درست که تا 3 روز دیگه با روشن شدن نتیجه انتخابات میاندوره ای ، میشه تا حدودی آینده سیاسی منطقه رو حدس زد با دقت بیشتری که به کدوم سمت میره.

    قدر مسلم، ترامپ بال راستشو که بن سلمان بوده از دست داد. بن سلمان حکم شاه جوان ایران رو تو کودتای 28 مرداد میخواست ایفا کنه، اما اینجا هم به نظر میاد فعلا پا روی بازی مذهبی گری میچرخه، نه روی حزب رستاخیز.
    بن سلمان حزب رستاخیز دیگری رو میخواست جلو ببره که خاشقچی مثل خمینی سد راهش شد.

    حالا این خاشقچی رو کی گذاشته تو دامن ترامپ، الله اعلم، اما کارش خیلی خیلی درست بوده و جالبتر اینکه، فعلا برنده اصلی هیچ کس نیز جز ایران!

    حسین

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حسین گرامی
      فکر میکنم که در رابطه با «ولیعهدِ جوان» و اینکه ماهها پیش از ماجرایِ «نخودچی»؛ نوشتم که اتاقهایِ فکری به ترامپ هشدار دادند که از این «ولیعهدِ جوان» فاصله بگیر ... توضیحاتِ کافی داده ام. اگر باور ندارید؛ ۱۴ نوشتارِ پیشین و بخشِ نظرات را مطالعه کنید.
      «نخودچی» مانندِ «مسیحِ مقدّس»... «ناپدید» شده است و هرگز ظهور نخواهد کرد.
      اگر ذهنِ شما همچنان درگیرِ «نخودچی» است؛ بهترین پیشنهادِ من به شما این است:

      «بِشاش تویِ ذِهنِ خودت ... بره» ...
      برو یک «ذهنِ دیگر» ... کرایه کُن.

      حذف
    2. کژدم جان، اتفاقا من هم موافقم که خاشقچی تموم شده است. منظور من از مثل خمینی، نه اینکه مثل اون هم رهبر بشه. بلکه ماموریتش تا بی آبرو کردن بن سلمان بود و خلاص. درست کاری که با شاه ایران کردند و تموم شد.

      حالا شما میخواهید بگویید که این نقشه خود ترامپیست هاست، بایست عرض کنم که خیر و تمام حرکات ترامپ رو در مواجهه با خبر زیر نظر داشتم. باید بگم رید به خودش و باور نمیکرد چنین اتفاقی رو و باور کردنی هم نیست.
      اصولا من فکر میکنم نخودچی هنوز زنده است و اصلا کشته نشده. ولی بازی خودشو انجام داد و تاثیر خودشو گذاشت.

      مهم اینه که هدف اصلی نه بن سلمان، بلکه خود ترامپ بود و به زودی خواهیم دید کی باید تو ذهنش ریده بشه.

      حذف
    3. ناشناس گرامی
      من هرگز نگفته ام که ماجرایِ «نخودچی»؛ کارِ ترامپیستها بوده است. بلکه گفته ام که اینکار؛ به احتمالِ بسیار بالا؛ توسّط گلوبالیستها و نوکرانِ «اخوان المسلمینی» آنها در منطقه (ترکیه - قطر)؛ طرّاحی شده و «ولیعهدِ احمق» نیز «طُعمه» را بلعیده است.

      ترکهای عثمانی و قَطر به خاطرِ داشتنِ «کثافتِ معدهٔ اخوانی» برای ویرانی خاورمیانه «تولید» و «عضو گیری» شده اند.
      ظهورِ شبکهٔ «الجزیره» و کوبیدن بر طبلهای «اسلام گراییِ سُنّی» و کوچه دادن به «بی شرفهایِ شیعه» در عراق؛ یک طرحِ بزرگِ «گلوبالیستها» بود.
      من نمیدانم که تا کِی باید این داستان را تکرار کُنم؛ تا تویِ مغزِ الاغهایی مانندِ «شما» فرو برود.

      من بسیار پیش تَر از اینها گفتم که اگر «ولیعهدِ جوان» میخواهد «پاشاه» شود؛ باید مسئلهٔ «یمن» را حلّ کُند.
      امّا این «ولیعهدِ جوان» نشان داد که تَنبَل تر از آن است که بخواهد مسئله ای مهمّ را حلّ کُند و مانندِ برادرانِ احمقِ «شیعیِ خود» به حلّ کردنِ مسئلهٔ «نخودچی» روی آورد.
      و با اینکه دشمنانِ «گلوبالیست» را در اطرافِ خود میدید که ۱۰ ها سال است که کَمر به فروپاشیِ خاورمیانه بسته اند؛ به صورتِ احمقانه ای در صددِ «خنجر زدن از پُشت» به «دولتِ ترامپ» بَر آمد.
      ترامپ نیز گفت: «ما فراموش نمیکنیم».
      نتیجه اینکه:
      ماجرایِ «نخودچی» یک طرحِ «جورج سوروسی» بود که به وسیلهٔ «عثمانیها» و «قطر»؛ اجرا شد و بحرانی بوجود آورد که دولتِ ترامپ نیز از آن حدّ اقلّ در ۲ محور استفاده کرد:

      ۱- به ولیعهدِ جوان یاد داد که دیگر «گُه زیادی» (خنجر زدن از پُشت) نمیخوری.... اگر میخواهی عربستان را به «اروپا» تبدیل کُنی... باید بخشی از «استراتژیِ فراگیر» باشی و از «دله دُزدیِ خاورمیانه ای» دست بکشی.
      ۲- وظیفهٔ تو؛ خاموش کردنِ «آتشِ یمن» است.

      امّا مسئلهٔ مهم تر اینکه:
      در این میان؛ به ذهنِ موجوداتی مثلِ «تو» و اربابانِ سایبری اَت؛ ریده خواهد شد.
      پروژهٔ «خاورمیانهٔ بزرگ» با قتلِ یک عدد «نخودچی» به هم نمیخورد.
      امّاگاییده شدنِ پیروانِ «روسپی زادگانِ معروف به اَطهار» ... در چند ساعتِ آینده؛ کلید خواهد خورد.

      حذف
    4. آیا باور نمیکنید که ماجرایِ «نخودچی» یک برنامهٔ «جورج سوروسی» بوده است؟
      پَس تحویل بگیرید:

      حتّی «روسپیهایِ هالیوود» را نیز به میدان کشیده اند:

      https://goo.gl/c2iHuN

      همهٔ این روسپی ها که خود را «هنرمند» مینامند؛ امّا تنها هنرشان اجرایِ «تکنیکهایِ بازیگری» است و هرگز چیزی نوین «نیافریده اند» (هنر یعنی: آفریدن)؛ اکنون به طرفدارانِ «نخودچی» تبدیل شده اند.

      حذف
    5. بهتر است بجای هنرمند واژه‌ی بازیگر بکار برود. ۹۹ درصد بازیگران ایران هم طرفدار ولایت فقیه هستند.

      حذف
    6. ناشناس گرامی
      من (کژدم) هرگز بازیگران را «هنرمند» به حساب نیاورده ام. بازیگری فقط به آموختنِ تکنیکهای «تقلیدِ شمپانزه وار» نیاز دارد.

      امّا «هنر» یعنی «آفرینندگی».

      حذف
    7. آنکه در یک اَثَرِ سینمایی؛ «آفریننده» شمرده میشود؛ «کارگردان» و «سناریو نویس» است و نقشِ «کارگردان» بسیار مهمّ تر از «سناریو نویس» است.
      بازیگران فقط نقشِ «آجر»؛ «پیچ گوشتی»؛ «آچار فرانسه»؛ «پیچ و مهره» و ... را دارند.
      امّا متأسفانه؛ در جامعهٔ ایرانی؛ «بازیگر» را هنرمند میدانند.
      این امر نشان میدهد که جامعهٔ ایرانی؛ جامعه ای بسیار عقب مانده است و فرقِ «هویج» و «پرتغال» را نمیفهمد و به رنگِ «نارنجی» چسبیده است.
      قضاوت بر اساسِ «رنگ»؛ پیشِ پا افتاده ترین نوعِ «تشخیصِ حیوانی» است.

      حذف
  39. راستی ... کسی این بچّه کونیِ درگاهِ «رضا اسهال استفراغی» را می شناسد؟

    https://goo.gl/VCmgks

    پاسخحذف
  40. کژدم عزیز

    این دلقک در ایران فوق پیشرفته بویژه در میان سگهای شیعه طرفدار هم دارد. از همان چهارپایانی که گله ای رفتند اربعین و از لانه سگهای ولگرد ارز میگرفتند. لب مرز مهران کسی نمیرفت این لجنها را پس بیاورد.

    بگذریم، پومپیو وقتی ترامپ بازگشت تحریمها را رسما کلید زد حرف جالبی زد و گفت: قیمت پرداختی به نفت صادراتی ایران بر اساس وقتی است که ترامپ از برجام خارج شد. آن موقع نفت اوپک بشکه ای ۴۸ دلار بود. الان ۷۴ دلار است😂
    https://www.radiofarda.com/a/iran-sanctions-iin-full-affect/29577185.html

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خوکچهٔ گرامی
      درودِ بیکران بر شما که اینچنین «نکته سنج» هستید.
      به «آیینِ دیدن» سوگند که دیروز همین مسئله را با یکی از «آکادمیکهای الاغ» که درجهٔ «دکترایِ اقتصاد» را بر رویِ «پالانِ دانشگاهیش» حمل میکرد؛ مطرح نمودم.

      آرام؛ آرام به این نتیجه میرسم که:
      «خوکچه ها» و «کژدمها» ... تنها نیستند.
      امیدوارم که «قورباغه ها»؛ «عقابها»؛ «گوریلها» و «خرچنگها».... ظهور کنند و به هیکلِ اوباشانِ آکادمیکِ «هیچ چیز نفهم» و «گمشده در لایِ کتابها» مانندِ: «دکترخان پرهام ها»؛ «بنی صدرها»؛ «شازده سیّدها» و سایرِ اوباشانِ هم طراز «برینند» و «طرّاحیِ آیندهٔ ایران» را بدست گیرند.

      درودهای بیکران بر شما.

      حذف
    2. کژدم عزیز
      تشکر از شما. با این روش زیاد بود نفت در بازار هم خواهیم داشت. خیلی به سکوت برگزار کردند این یعنی اینکه احتمالا دارند اجرایش می‌کنند.

      حذف
    3. خوکچه گرامی

      احتمالِ دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه: نفتِ رژیم به قیمتِ بازارِ نفت فروخته نشود. زیرا برای مدّتی محدود؛ مشتریانِ نفتِ رژیم را به ۸ مشتری تقلیل داده اند که پس از مدّتی از تعدادِ آنها نیز کاسته خواهد شد.
      لذا این ۸ مشتری؛ تا جایی که بتوانند؛ نفتِ رژیم را به ارزانترین قیمت و در مواردی به صورتِ معاملهٔ «پایاپایِ نفت در برابرِ برنج کپک زده» و امثالهم بخرند.
      لذا هم میتوانند نفت را ۵۰٪ قیمت بخرند و برنجِ کپک زده را به چند برابرِ قیمت بفروشند. بدین ترتیب؛ رژیم مجبور است تا نفت را به زیرِ ۴۵٪ قیمت بازار بفروشد. که به خودی خود؛ نوعی «تحقیر» است.

      حذف
    4. کژدم عزیز
      بلی...
      اول : پومپیو به دستور ترامپ برای نفت ایران قیمت تعیین کرد، قیمت پارسال، که میشود همان ۴۵ درصد تخفیف که گفتید. باعث خوشحالی موقت خریداران خواهد شد. چون: ((هزینه شیفت پالایشگاههایشان از نفت ایران به نفت سایر کشورهای فروشنده تامین شد))
      دوم : حتی بدون حمایت فوری عربستان و روسیه نفت مورد نیاز بازار جهانی تامین میشود، توسط خود ایران... چون با کمال میل به این قیمت خواهد فروخت. درست گفتید واقعا تحقیر آمیز است...
      سوم : پولی به دست آخوندها و سپاهیان نمیرسد چون پول تحت نظارت آمریکا است و هرجا صلاح بداند میدهد یا نمیدهد. ظاهرا ۵۵٪ از این پول بصورت دلار یا یورو در حساب کشور خریدار نفت بلوک و بقیه برای معاملات پایاپای تحت نظر آمریکا خواهد بود. پس باقیمانده در آمد نفتی تا حالا شد ۳۰ درصد بصورت اعتبار روپیه یا یوان(یکبار با تعیین قیمت ۴۵٪ تخفیف خورده بود و ۵۵٪ هم با بلوک شدن از دسترس خارج شد) برای خرید برنج تاریخ گذشته و مواد اولیه داروسازی چینی با اثرات خاصی که دارند. فروش نفت با تخفیف ۷۰ درصد.
      چهارم : نیازی نیست آمریکا کاری برای کاهش صادرات نفت ایران بکند. تجهیزات نفت مستهلک خواهند شد، باید فول تایم کار کنند و چون ۷۰ درصد تخفیف داده اند، دیگر نخواهند توانست خرج تعمیر و نگهداری کنند، تولید در یک دوره یکساله اتوماتیک کاهش خواهد یافت این بار نه بخاطر منع صادرات، به خاطر عدم توانایی تولید.
      اینجاست که قسمت دردناک ماجرا شروع میشود... ((ایران تا یکی دو سال آینده دیگر تولید کننده نفت نخواهد بود))، هرچند اگر میتوانست تولید کند خریداری هم نداشت. ترامپ هیولایی باهوش است.

      حذف
  41. به این ویدیو نگاهی دوباره کنید:

    https://goo.gl/d13hch

    در این ویدیو؛ قرار است که «شازده سیّد» به پرسشهای گوناگون «پاسخِ روشن» بدهد. امّا پاسخی روشن در میان نیست. بلکه مانندِ همیشه «بازی با کلمات» و «کُلّی گویی» در میان است؛ که رشتهٔ تخصصیِ همهٔ «شارلاتانها» است.
    پُرسشگران خود را با «عناوینِ دانشگاهیِ خود» معرّفی میکنند. یکی از این پرسشگران؛ پیش از مطرح نمودنِ پُرسش؛ خود را «فارغ التّحصیلِ رشتهٔ هنر» مینامد.
    من دوست دارم که آثارِ هنریِ این «ماده گاو» را ببینم.
    «ماده گاوِ دیگری» خود را «فوقِ لیسانسِ شهرسازی» مینامد.
    من دوست دارم که طرحهای شهرسازی او را برای «جمعیّتِ ۴۰ میلیونی» ببینم.

    امّا من (کژدم) به آثارِ «میمون وار» و «تقلیدیِ آنها» هیچ علاقه ای ندارم.

    پاسخحذف

  42. آخرین اخطار آمریکا که ۱۰ ساعت پیش توییت کرده:



    https://mobile.twitter.com/StateDept/status/1059056152938450944

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      به این توئیتها دلخوش نباشید. صاحبانِ این توئیتها با «انگلِ فرزانه» پیمانی نانوشته دارند تا «ایران» را به ویرانه ای بدتر از «ویرانه های پس از حملهٔ تازیانِ مغول» تبدیل کنند.
      دورِ نخستِ ویرانیِ ایران را تازیهایِ مسلمان رقم زدندوَ در دورِ دوّم؛ «حملهٔ تازیهای مغول»؛ ساختارِ سیاسیِ ایران برایِ بارِ دوّم نابود شد.
      امّا در هر ۲ دوره؛ ساختارِ اقتصادی به خاطرِ «پشتوانهٔ طبیعی» (دامداری و کشاورزی)؛ ویران نشد. لذا ایرانیان با اینکه ساختارهایِ فرهنگیِ خود را از دست دادند و به موجوداتی «دِگَر گَشته» تبدیل شدند؛ امّا منابِعِ تأمینِ «نیازهایِ طبیعی» بر سرِ جایِ خود ماندند. (دامداری و کشاورزی).

      امّا «بخشِ طبیعیِ اقتصادِ کنونیِ ایران»؛ دیگر کفافِ جمعیّتِ ۹۰ میلیونی را نمی دَهَد.
      ۱- آب نداریم.
      ۲- کشاورزی نداریم.
      ۳- تا دِلِتان بخواهد؛ بی شرفهایِ «رانت خوار» داریم.
      ۴- تا دلتان بخواهد؛ مزدورانِ عراقی؛ افغانی؛ لبنانی؛ پاکستانی و بی شرفهایی موسوم به «بسیجی» و «سپاهی» و «جنده های زینبی» و «فاطی کُس قلمبه هایِ شیعه» داریم که همهٔ شان «مصرف کننده های بی مصرفِ بی شرف» هستند.
      دلتان را به این توئیتها خوش نکنید.

      حذف
    2. «شازده سیّد کون گشاد» در این ویدیو؛ همه چیز را به «تجربیّاتِ دیگران» و استفاده از آنها «حواله» میدهد. «شازده سیّدِ کون گشاد» مانندِ «کمونیستهای خاک بر سرِ ۵۷ی» حرف میزند که کتابهای «لنین» را به عنوانِ «تجربیاتِ انقلابی» زیرِ بغل میزدند و به عنوانِ «کارشناسانِ اقتصادی و سیاسیِ پرولتِری»؛ چیزی شبیهِ «تفسیرِ قرآن» را نخست به «کونِ خودشان» فرو میکردند و سپس میخواستند که دیگران نیز مالیخولیا هایِ آنان را در کونِ خود فرو کنند.
      البتّه اگر از «کون» سخن میگویم؛ به این دلیل است که «خود روشنفکر پندارانِ خاورمیانه ای» معمولاً با «مغز» فکر نمیکنند؛ بلکه با «کونشان» فکر میکنند و آنچه که پَس میدهند؛ «تفکّر» نیست؛ بلکه «مدفوع» است.
      مهمّ تر اینکه:
      (هیچ یک از «اوباشانِ باسوادِ آکادمیک» نمیخواهند «شازده سیّد شارلاتان» را به زیرِ «گیوتین» ببرند.)
      به عنوانِ مثال؛ فردی به نامِ «آرشِ کیردادیان» (همان Kiosk مشهور = مَمَّد نوبری) در بارهٔ «ویرانیهایِ زیست محیطی» و شیوه های «جبران» ... می پُرسد.
      «شازده سیّدِ شارلاتان» نیز مسئله را به آمار و ارقام حواله داده و از زیرِ سؤال فرار میکند. امّا آنچه که مهمّ است اینکه «آرش کیردادیان»(Kiosk)؛ پس از دیدنِ «شامورتی بازیهایِ شازده سیّد شارلاتان»؛ به جای اینکه پُرسشهای خود را دنبال کُنَد.... «زبانش را در سوراخِ کونش» فرو کرده و خفه میشود.

      اینها هستند آن «کُس کِشهایی» که به نامهای «پرسشگر» و «پاسخگو»؛ یک «شو تلویزیونی» ترتیب میدهند و نتیجه نیز «دیدنِ عکسِ خمینیِ روسپی زاده در ماه» است.

      حذف
    3. کژدم عزیز
      طرز فکر بسیاری از مردم ایران، پرستش گذشته ای است که رضا پهلوی و شجریان و مولوی و ... نمایندگی می‌کنند. اکثر حمالان مدرک دانشگاهی در ایران جز این دسته هستند. فکر میکنند با مولوی خوانی و گوش سپردن به رضا شارلاتان مشکلاتشان حل میشود. حل نمیشود، چون خودشان مشکل ایرانند.
      بخش دیگر رهرو راه حسین بازنده و دیگر امامان کلک باز هستند،‌ همینهایی که آرزو و وظیفه شان رفتن به عراق و زیارت و حماقت است. فکر میکنند با بست نشستن و گوش سپردن به روضه خوان شارلاتان مشکلاتشان حل میشود. حل نمیشود، چون خودشان مشکل ایرانند.
      تنها امید قیام دل به دریا زدگانی است که شما گفتید. اگر ببازند... ایران مانند برگی که در دست گردباد افتاده باشد، هر ثانیه بارها به خودش میپیچد تا نابود شود. اگر پیروز شوند تازه وارد دوره پاکسازی میشویم و کورسوی امید از پایان این تونل تاریک به ما خوش آمد میگوید.

      حذف
  43. کمکِ دولتِ آلمان به شرکتهای آلمانیِ باقیمانده در ایران؛ به پَس از «سرنگونیِ انگلهای صفوی» (چیزی شبیهِ ظهورِ امام زمان) موکول شد.

    https://goo.gl/hX5U9Z

    پاسخحذف
  44. رژیمِ خاک بر سر و درماندهٔ «صفوی»؛ اکنون به «سعید الصحّاف بازی» و «گُنده گوزی» روی آورده است.
    در «اردیبهشت ماه» باید حالشان را دوباره بپرسیم.

    اگر دولتِ آمریکا؛ به پروژهٔ به رسمیّت نشناختنِ «دولتِ قلاّبیِ شیعی» رژیمِ کثیفِ شیعی ادامه دهد؛ پس از اردیبهشت ماه؛ فقط ۲ گزینه در برابرِ رژیمِ «بیشرفهای شیعه مسلک» باقی خواهد ماند:

    ۱- «انگلِ فرزانه» از سوراخِ موش بیرون کشیده شده و بگوید: «گُه خورده است».
    ۲- «انگلِ فرزانه» توسّطِ سایرِ اوباشانِ رژیم؛ به «قتل» برسد. تا مقامِ مقدّسِ «ولایتِ فقیه» به «گُه خوردن» آلوده نشود.

    پاسخحذف
  45. درود. فخر آور چخ بختیار در ویدیویی به افشاگری درباره ی «اغفال شازده جون» توسط «دکتر پرهام موسولینی» و «شهریار آهی» و دیگر چخ بختیار ها پرداخته. البته چخ بختیار های موافق ایشان از حمله مصون مانده اند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناسِ گرامی
      مهمّ نیست که چه کسی؛ بر علیهِ چه کسی دیگر؛ افشاگری می کُنَد؟
      این «موجودات» با تمامی «مزخرف بافیها» و «افشاگریهایشان»... فقط در حالِ پاره کردَنِ «کونِ خودشان» هستند و دستشان حتّی به «کیرِ خَر» هم بند نیست ... چه رسد به اینکه: «معده های عفونی شان» را برای حکومتِ بعدی «صابون زده باشند».

      حذف
  46. کژدم جان سناتور خان از کسی به نام آقای پیتر اکرمن Peter Ackerman نام برد که سبک مبارزه در یوگسلاوی را یاد بدهد. بوی بنیاد سوروس می آید. ممکن است بیشتر توضیح دهید؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من (کژدم) به «سناتور چوخ بختیار» و «شازده سیّدِ شارلاتان» هیچ اهمیّتی نمیدهم. زیرا این موجودات؛ «خارج از بازی» هستند.
      زمانی که این موجوداتِ «ریز و دُرُشت» پس از انتخاباتِ ریاست جمهوریِ آمریکا و پیروزیِ ترامپ به دیدارِ نمایندگانِ جمهوریخواه رفتند و عدّه ای دیگر نیز در یکی از سالُنهایِ فرعی؛ از رویِ نوشته ها و یا با صدایِ لرزان؛ سخنرانیهای احمقانه کردند؛ به همهٔ شان گفتم که دولَتِ ترامپ به اندازهٔ «سندهٔ گربه» نیز برای این احمقها ارزش قائل نیست. بلکه دولتِ ترامپ به دنبالِ «کنتراتچی» می گردَد و برای «کتاب نویسها» و «آکادمیکها» حتّی «یک سِنت» نیز پرداخت نخواهد کرد؛ همهٔ این اوباشان؛ «دِلخور» شدند.
      اکنون تقریباً ۲ سال از آن ماجرا می گُذَرَد.

      آیا من (کژدم) «راست» گفته بودم؟

      یا این اوباشان و احمقها دچارِ «اشتباهِ محاسباتی» شده بودند؟

      آیا یادتان رفته است؟

      لطفاً بیاد آورید و پرسشهایِ تکراری نکنید.

      سپاس

      حذف
  47. اعترافات سخت یک هوادار نظام
    https://news.gooya.com/2018/11/post-20312.php

    پاسخحذف
  48. در اعمال تحریم سه گونه فشار وجود دارد : فشار حداقلی ؛ که در دوران اوباما اعمال می شد که مفری ها و منافذی برای ایران برای گریختن ها و دور زدن ها با منطق حقوق بشری در نظر گرفته می شد . "فشار حداکثری"؛ که ترامپ وعده داده بود و بولتون و پومپئو نیز بر آن تاکید کرده بودندو در فشار حد اکثری قرار بود دولت ایالات متحده از تمام ابزارهای تحریمی خود برای مچاله کردن حکومت ایران استفاده کند.

    اما شکل دیگر آن "فشار شدید"است که خفیف تر از فشار حدا کثری و شدید تر از فشار حداقلی است. "فشار شدید" یعنی فشار قدرتمند .

    ایده "فشار شدید" تنزل از سیاست "فشار حداکثری" است.

    "فشار شدید" نشانگر فقدان اراده از سوی آمریکا می باشد که شاید در آینده اتحادیه اروپا را تشویق کند ترامپ را به عقب برانند.
    و خوشبختانه با معافیت به 8 کشور خریدار نفت ایران می توان نشانه هایی از کوتاه امدن امریکا و راضی بودن به فشار شدید را مشاهده کرد
    و همین موضوع می تواند به نقطه قدرتی برای بازتعریف جدید صحنه اقتصادی و سیاسی جهان مبدل شود و در نتیجه عدو سبب خیر شود

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نمیخواهم واردِ جزئیّات شَوَم.
      امّاهمینقدر میگویم که شما دچارِ «اشتباهِ محاسباتی» شده اید.

      حذف