حتماً خالهٔ من (کژدم) نبوده است که در ماههایِ پایانیِ «پروژهٔ شمپانزه» ... از «شیعیانِ الاغ» خواسته باشد که «امام حسنِ زنباره و شکمباره» را نیز مانندِ «امام حسینِ ظاهراً ۲ آتشه» ... امّا «ریغویِ ملتمس» ؛ برایِ ادامهٔ «زندگیِ بی نام و نشانِ کیری» یعنی: «بخور و بخواب در سرحدّاتِ ناشناس» .... «باید دوست بدارید».... زیرا «محصولِ کُسِ فاطمه» است.
حتماً «نَنِهٔ شما» و یا «پِدَرتان» نیز چنین «کُسِ شعری» نسروده اند.
امّا زمانی که «کُس کِشِ فرزانه» چنین شعری سرود .... «کژدم» به سرعت «شلوارِ فرزانه» را پایین کشید و «سوراخِ کونِ فرزانه» را به همه نشان داد و گفت: «انگلِ فرزانه» پروژهٔ «کون دادنِ امام حَسَنی برایِ سفرهٔ رنگین» راه انداخته است.
آیا دروغ میگویم؟ ... اگر دروغ میگویم به صراحت گوشزد کنید.
نمیدانم که در بارهٔ «شرافت» چیزی میدانید؟ و یا اینکه «کون دادن» را به عنوانِ بخشی از «شرافتِ در سیاست» می پذیرید؟
از نظرِ من (کژدم)؛ «گُرگ» باید «گُرگ» باشد و «روباه» باید «روباه» بِماند. ... گُرگی که «تقیّه» کُند... به یک «روباهِ کونی» تبدیل میشود....
«شیعه» یعنی: «روباهِ کونی».
«انگلِ فرزانه» همان «روباهِ کونی» است که میخواهد «گُرگ» دیده شود.
اکنون «امیر کبیرِ ظریف» بارِ دیگر (البتّه بدونِ صندلی چرخدار) ؛ راه افتاده است و میخواهد کشورهایِ منطقه را به «صلح» دعوت کُند.
«امیر کبیرِ ظریف» میگوید که «ما همسایگان» را دوست داریم. امّا آنها عُمقِ عِشقِ شیعیان نسبت به «سُنّی ها» را نمیفهمند و ما ناچار هستیم که با صدایِ «پهبادهایِ انفجاری» ؛ آنها را متوجّه این «عشقِ آسمانی» و «وحدتِ مسلمین» (رابطهٔ عاشقانه میانِ مسلمانان) کنیم..... ما «سُنّی مذهبها» را می کُشیم تا «روحشان» را نجات دهیم تا بتوانند در روزِ قیامت به «بهشت» بروند.
البتّه این شیوهٔ «تطهیر» و به «بهشت فرستادن» را در «مسیحیّتِ صلح دوست» نیز داریم. «زنده سوزانیدنِ ناباوران به مسیح» برایِ «تطهیرِ روحِ آنها» انجام می گرفته است.
لذا فکر نکنید که «کژدم» میخواهد آدرسِ غلط بدهد.
«کونی فرزانه» پس از توهینِ «مدّاحانِ بیت رهبری» به آنچه که «مقدّساتِ اهلِ سنّت» نامیده میشود؛ به «گُه خوردن» افتاد.
امّا مانندِ همیشه «گُه خوردن» را به دیگران حواله داد؛ تا خود را همچنان «مقدّس» نگه دارَد.
در ماجرایِ «برجام» نیز به همین بازی روی آورده بود و چون کسی آنرا افشا نکرد؛ این روسپی زاده فکر میکند که همچنان میتوان به این «حبل المتین» آویخت و «دیگران» (ملیجک ها) را متّهم نمود و خود را کنار کشید.
پرسشِ «خوارج» از «علی» یک پرسشِ بسیار ساده بود:
(گیرم که ما اشتباه کردیم و از تو خواستیم که «حکمیّت» را بپذیری.... امّا «تو» نیز آنرا پذیرفتی .... گیرم که ما از تو خواستیم که آن «شیر خوارهٔ بیگناه» را بکُشی ... امّا «تو» نیز پذیرفتی... پس «توبه» کُن.... تا بارِ دیگر در کنارِ «تو» بجنگیم ... وگرنه ... تو نیز «کیرِ خری» مانندِ «معاویه» و «عمر عاص» هستی.)
آیا «خوارج» حرفی بی جا زدند؟ یا اینکه: «علی» چنان «خار در چشم و استخوان در گلویِ تشنهٔ قدرت» بود ( استالین = دنِریس) که نمیتوانست باور کُند که او نیز فقط تشنهٔ قدرت است و با چنگیز و استالین و مائو و خمرهایِ سرخ و دنِریس هیچ فرقی ندارد.
پایانِ ماجرا چه بود؟
«دنریس» به شکلِ احمقانه ای کشته شد. «علی» نیز که «دوستانِ خود را قتلِ عام کرده بود» به سزایِ اعمالِ کثیفش رسید و به «مستراحِ تاریخ» سپرده شد و حتّی «گورِ واقعی» ندارد. زیرا فرزندانش (حسن و حسین) جسدِ کثیفِ او را «پنهانی» دفن کردند. زیرا «علی» موجودی «ملعون العام» بود.
«هوا دارنِ دنِریس» از HBO میخواهند که داستان را «دوباره نویسی» کنند تا «دنِریس» اینچنین «احمقانه» کشته نشود.
این «هوا داران» از جنسِ «هوادارنِ استالین = علی» هستند که فقط خودش را «مرکزِ ثقل» میداند و از کشتارهایِ میلیونی ترسی ندارد. هدفش نیز «ایجادِ بهشت بر رویِ زمین» نیست. بلکه سالهایِ سال «خار در چشم» و «استخوان در گلو» چشم به انتظارِ «قدرت» بوده است و آنرا به سَختی یافته است و میداند که دیگر نمیتواند آنرا دوباره به دست آوَرَد.
لذا سیاستِ «هرچه میتوانی بِکُش» را دنبال میکند و در حالی که «بُتِ عُظما = الله» را ستایش می کرد. به دستِ بازماندگانِ «دوستانِ قدیمی» که به وسیلهٔ او قتلِ عام شده بودند....
به «دَرَک» فرستاده شد.
«علی» به خاطرِ اینکه بسیار «منفور» بود؛ حتّی لیاقتِ داشتنِ «گور» را نیز نداشت.
«علی» موجودی «فرومایه» بود و فدایِ «فرومایگیهایِ خود» شد.
کژدم
حتماً «نَنِهٔ شما» و یا «پِدَرتان» نیز چنین «کُسِ شعری» نسروده اند.
امّا زمانی که «کُس کِشِ فرزانه» چنین شعری سرود .... «کژدم» به سرعت «شلوارِ فرزانه» را پایین کشید و «سوراخِ کونِ فرزانه» را به همه نشان داد و گفت: «انگلِ فرزانه» پروژهٔ «کون دادنِ امام حَسَنی برایِ سفرهٔ رنگین» راه انداخته است.
آیا دروغ میگویم؟ ... اگر دروغ میگویم به صراحت گوشزد کنید.
نمیدانم که در بارهٔ «شرافت» چیزی میدانید؟ و یا اینکه «کون دادن» را به عنوانِ بخشی از «شرافتِ در سیاست» می پذیرید؟
از نظرِ من (کژدم)؛ «گُرگ» باید «گُرگ» باشد و «روباه» باید «روباه» بِماند. ... گُرگی که «تقیّه» کُند... به یک «روباهِ کونی» تبدیل میشود....
«شیعه» یعنی: «روباهِ کونی».
«انگلِ فرزانه» همان «روباهِ کونی» است که میخواهد «گُرگ» دیده شود.
اکنون «امیر کبیرِ ظریف» بارِ دیگر (البتّه بدونِ صندلی چرخدار) ؛ راه افتاده است و میخواهد کشورهایِ منطقه را به «صلح» دعوت کُند.
«امیر کبیرِ ظریف» میگوید که «ما همسایگان» را دوست داریم. امّا آنها عُمقِ عِشقِ شیعیان نسبت به «سُنّی ها» را نمیفهمند و ما ناچار هستیم که با صدایِ «پهبادهایِ انفجاری» ؛ آنها را متوجّه این «عشقِ آسمانی» و «وحدتِ مسلمین» (رابطهٔ عاشقانه میانِ مسلمانان) کنیم..... ما «سُنّی مذهبها» را می کُشیم تا «روحشان» را نجات دهیم تا بتوانند در روزِ قیامت به «بهشت» بروند.
البتّه این شیوهٔ «تطهیر» و به «بهشت فرستادن» را در «مسیحیّتِ صلح دوست» نیز داریم. «زنده سوزانیدنِ ناباوران به مسیح» برایِ «تطهیرِ روحِ آنها» انجام می گرفته است.
لذا فکر نکنید که «کژدم» میخواهد آدرسِ غلط بدهد.
«کونی فرزانه» پس از توهینِ «مدّاحانِ بیت رهبری» به آنچه که «مقدّساتِ اهلِ سنّت» نامیده میشود؛ به «گُه خوردن» افتاد.
امّا مانندِ همیشه «گُه خوردن» را به دیگران حواله داد؛ تا خود را همچنان «مقدّس» نگه دارَد.
در ماجرایِ «برجام» نیز به همین بازی روی آورده بود و چون کسی آنرا افشا نکرد؛ این روسپی زاده فکر میکند که همچنان میتوان به این «حبل المتین» آویخت و «دیگران» (ملیجک ها) را متّهم نمود و خود را کنار کشید.
پرسشِ «خوارج» از «علی» یک پرسشِ بسیار ساده بود:
(گیرم که ما اشتباه کردیم و از تو خواستیم که «حکمیّت» را بپذیری.... امّا «تو» نیز آنرا پذیرفتی .... گیرم که ما از تو خواستیم که آن «شیر خوارهٔ بیگناه» را بکُشی ... امّا «تو» نیز پذیرفتی... پس «توبه» کُن.... تا بارِ دیگر در کنارِ «تو» بجنگیم ... وگرنه ... تو نیز «کیرِ خری» مانندِ «معاویه» و «عمر عاص» هستی.)
آیا «خوارج» حرفی بی جا زدند؟ یا اینکه: «علی» چنان «خار در چشم و استخوان در گلویِ تشنهٔ قدرت» بود ( استالین = دنِریس) که نمیتوانست باور کُند که او نیز فقط تشنهٔ قدرت است و با چنگیز و استالین و مائو و خمرهایِ سرخ و دنِریس هیچ فرقی ندارد.
پایانِ ماجرا چه بود؟
«دنریس» به شکلِ احمقانه ای کشته شد. «علی» نیز که «دوستانِ خود را قتلِ عام کرده بود» به سزایِ اعمالِ کثیفش رسید و به «مستراحِ تاریخ» سپرده شد و حتّی «گورِ واقعی» ندارد. زیرا فرزندانش (حسن و حسین) جسدِ کثیفِ او را «پنهانی» دفن کردند. زیرا «علی» موجودی «ملعون العام» بود.
«هوا دارنِ دنِریس» از HBO میخواهند که داستان را «دوباره نویسی» کنند تا «دنِریس» اینچنین «احمقانه» کشته نشود.
این «هوا داران» از جنسِ «هوادارنِ استالین = علی» هستند که فقط خودش را «مرکزِ ثقل» میداند و از کشتارهایِ میلیونی ترسی ندارد. هدفش نیز «ایجادِ بهشت بر رویِ زمین» نیست. بلکه سالهایِ سال «خار در چشم» و «استخوان در گلو» چشم به انتظارِ «قدرت» بوده است و آنرا به سَختی یافته است و میداند که دیگر نمیتواند آنرا دوباره به دست آوَرَد.
لذا سیاستِ «هرچه میتوانی بِکُش» را دنبال میکند و در حالی که «بُتِ عُظما = الله» را ستایش می کرد. به دستِ بازماندگانِ «دوستانِ قدیمی» که به وسیلهٔ او قتلِ عام شده بودند....
به «دَرَک» فرستاده شد.
«علی» به خاطرِ اینکه بسیار «منفور» بود؛ حتّی لیاقتِ داشتنِ «گور» را نیز نداشت.
«علی» موجودی «فرومایه» بود و فدایِ «فرومایگیهایِ خود» شد.
کژدم
فروشِ رسمی و «انتقالِ سریع» موشکهایِ هدایت شونده به عربستان؛ به معنیِ «تهدیدِ مستقیمِ رژیمِ شیعی» نیست.
پاسخحذفبلکه «کونِ حوثیسها» را هدف گرفته است.
حوثیهایِ احمق که به سازِ انگل فرزانه می رقصند؛ تنها عرصهٔ مهاجماتِ «انگل فرزانه» هستند.
اگر «آتشِ حوثیها» فرو نشانده شود....
«حزبلبلِ لبنان» به دنبالِ «سوراخِ موش» خواهد بود.
در آینده ای بسیار نزدیک؛ خبرهایِ ورشکستگیِ «حوثیها» را خواهیم شنید.
حذفشیعیان؛ از هر فرقه ای که باشند؛ موجوداتِ بدبختی هستند.
پاسخحذفاکنون فریادشان از دست آقازاده های «لامبورگینی سوار» به آسمان بلند است. از دستِ «ژنهایِ خوب» عاصی هستند.
امّا دین و مذهبشان بر پایهٔ «آقازاده بازی» بنا شده است:
۱- فاطمه آقا زاده است.
۲- علی فرزند «کلید دارِ کعبه» و آقا زاده است.
۳- همهٔ ائمهٔ نجاستشان «آقازاده» پُشتِ «آقازاده» هستند.
این مذهبِ کثیف «مذهبِ آقا زادگی» است.
اینهمه «سیّد بازی» نیز همان «فرهنگِ کثیفِ آقازاده پرستی» است.
لذا اگر کسی خود را «شیعه» میداند؛...
گُه زیادی میخورد که از «آقازاده بازی» ناراحت است.
«آقا زاده بازی» خمیرهٔ اصلیِ «تشیّعِ شنیعه» است که آنرا با «الهاماتِ دروغینِ الهی» آمیخته و به «آقا زاده ها»؛ جایگاهی «الهی» داده اند و هر کسی که بگوید: از این «کُس کلک بازیها دست بردارید» را به «کُفر» متّهم میکنند.
«جعفرِ کذّاب» که شیعیان او را «جعفر صادق» مینامند؛ نقشِ کلیدی در این مذهبِ «آقا زاده پرستان» دارد.
امّا زمانی که «جعفرِ کذّاب» فرزندِ خود «اسماعیل» را به عهنوانِ «امامِ بَعدی» برگزید؛ «چرخِ فَلَک» به هیکلِ «جعفرِ کذّاب» و «الهاماتِ الهیِ او» رید و اسماعیل در کمتر از ۴۰ روز؛ «گوز مرگ» شد.
هر چقدر که «جعفرِ کذّاب» برایِ «حفظِ آبرویِ الهاماتِ ادّعاییِ الهی» تلاش کرد و گفت:
(بَداع حاصل شده و «نَظَرِ الله» تغییر یافته و به همین دلیل اسماعیل «گوز مرگ» شده است)
عدّهٔ زیادی از این «آقازاده پرستان»؛ حتّی سخنانِ «جعفرِ کذّاب و شارلاتان» را نپذیرفتند و مدّعی شدند که «اسماعیل غایب شده است».
تشیّع در تمامیِ «نحله هایِ آن»؛ جریانی است که بنیادهایِ آن بر «ویژه خواری» ؛ «رانت خواری» و «سلطنت طلبی» که همگی بر آنچه که «صلهٔ رَحِم» نامیده میشود استوار است.
همین «مجاهدینِ خلق» و «اکبر گنجی ها» نیز با تمامی «حرکاتِ آکروباتیکِ دموکراسی خواهانه» به همین «نجاستِ بنیادی = اعتقاد به ویژه خواری» اعتقاد دارند.
اگر «ایرانی آباد و آزاد» میخواهید؛ باید همهٔ این جرثومه هایِ «ننگ و فسادِ نهادینه شده» را از صفحهٔ ایران پاک کنید.
و گرنه: ... «وِل معطّلید».
اصلاً بیاییم و «محمّدِ پدر نامعلوم» را «پیامبر» فرض کنیم.
حذفمحمّد با اینکه «علی» را که شیعیان او را «خدایِ جنگ» مینامند را می شناسد؛ امّا «علی» را به فرماندهیِ «ارتشِ محمّدی» نمی گُمارد و جوانی ۱۸ و یا ۱۹ ساله به نامِ «اُسامه» را به «فرماندهیِ کُلّ» بر می گزیند.
مگر «محمّد» به صورتی دائمی با «الله» به «آبگوشت پلو خوری» مشغول نیست؟
آیا برگزیدنِ «اُسامه» نتیجهٔ این «آبگوشت پلو خوری» نیست؟
اگر قرار باشد که کَسی «مُلهِم به الهاماتِ الهی» باشد... چه کسی بهتر از «محمّد» یافت میشود که به او «الهام» نمی شود بلکه به او «وحی» می شود؟
این «شیعیانِ کثیف» چگونه میتوانند «تصمیمِ محمّد» در انتخابِ «اُسامه» را به زیرِ سوال ببرند؟
اگر به آثارِ بافتنیِ شیعی مراجعه کنید؛ «اُسامه» را نیز که یک «انتخابِ ثبت شده» است را نیز به زیرِ سوال میبرند. زیرا «اُسامه» به خاطرِ داشتنِ «استعدادهایِ نظامی در حدّ فرماندهی»؛ حتّی به «هیکلِ علی» نمی ریند.
«اُسامه» به مخالفت با «زیاده خواهی» و ادّعاهایِ «ویژه خواریِ = رانت خواریِ علی» بر می خیزد.
لذا «انتخابِ محمّدی» به مذاقِ «مدّعیانِ ویژه خواری = سلطنت طلبی» (تشیّع)؛ خوش نمی آید.
نتیجه اینکه:
«شیعیان» فرقه ای هستند که حتّی به «محمّد» به عنوانِ «پیامبر» و «نزدیک ترین شخص به الله» نگاه نمیکنند.
«شیعیان» موجوداتی «غیرِ مسلمان» هستند و تمامیِ بافته هایشان «ضدّ اسلام و وَحی و پیامبرِ اسلام» است.
«تشیّع» حتّی فرقه ای اسلامی به روایتِ «ایرانی» نیز نیست. زیرا «دشمنانِ ایران» (ژنهایِ خوبِ محمّدی) را نیز با «کُس شعر بافی» به «مقدّساتِ» تبدیل کرده است.
آیا «لعنت فرستادن به علی» در نمازِ جماعات؛ سیاستی «معاویه ای» بوده است و با فشارِ «اطّلاعاتِ سپاهِ معاویه» انجام می گرفته است؟
حذفیا اینکه عربهایِ مسلمان از «علی» نفرت داشتند و او را «قاتل العرب» میدانستند و به همین خاطر او را «لعنت» میکردند؟
روسپی زاده ای به نامِ «مطهّری» در کتابِ «جاذبه و دافعهٔ علی»؛ «خوارج» را اینچنین ترسیم می کُند:
«اگر از نخلستانی میگذشتند؛ حتّی خرماهای بر زمین افتاده را نمیخوردند. زیرا خوردنِ آنرا حرام می انگاشتند» (نقل به معنی)
لذا «علیِ ویژه خوار» به اینگونه از «مسلمانی» اعتقادی ندارد و اینگونه مسلمانها را قتل عام میکند. امّا «علی» به «گاوهایِ بله قربان گو و چاپلوس» نیاز داشت تا او را «بستایند» و «آمنّا و سلّمنا» بگویند.
اگر هدفِ نهاییِ اسلام این بوده باشد که «شرافتِ انسانی» را «پاس بِدارد» و یک «مسلمان» باید حتّی از «خرمایِ بر زمین افتاده» چشم بپوشد.
من (کژدم) نیز یک مسلمان هستم.زیرا همیشه بر «تواناییهایِ خود» استوار بوده ام و هیچ «مالِ حرامی» نخورده ام که دیگران برایِ تولیدِ آن «زحمت کشیده اند».
امّا اگر این همه «کُس شعر بافی» برایِ تقدیسِ «ویژه خواران» (ائمهٔ نجاساتِ شیعیان) بافته شده اند؛.... کژدم نمیتواند «مسلمان» باشد. زیرا «کژدم» هرگز به دنبالِ «نقاطِ خاکستری» نیست و نبوده است.
«نقاطِ خاکستری» میتوانند «خدمت» و «خیانت» را به «یکسان» پاداش دهند.
در نقاطِ خاکستری؛ همه را میتوان به طورِ هم زمان به «خدمت و خیانت» متّهم کرد. زیرا همهٔ آنها «خاکستری» هستند.
در «آیینِ شمنی»؛ چیزی به نامِ «قضاوتِ اخلاقی» وجود ندارد. بلکه «تماشا» وجود دارد.
«شمن» فقط تماشا میکند و هرگز نمیگوید که آیا حقّ با «علی» و یا «معاویه» و یا «یزدگردِ سوّم» بوده است. زیرا «داشتنِ حقّ» یک بازیِ دروغینِ «کلامی» است.
من (کژدم) پس از سالها مطالعه فهمیدم که: «داشتنِ حق» رابطهٔ مستقیم با «داشتنِ قدرت» دارد.
من (کژدم) برایِ اینکه پس از دستگیری؛ «دوستم» را «لو» ندهم؛ حاظر بودم که «کشته» شوم؛ «شکنجه» شوم؛ امّا «دوستم» را «لو» ندهم. حتّی اگر به «توّاب بازی» بینجامد. زیرا آنچه که مهمّ بود «لو ندادن» بود.... و بقیّه را «بشاش توش بِره».
امّا زمانی که «آنکس که لو نداده ای»؛ در جایی دیگر دستگیر شده و در همان لحظه های نخستین و بدونِ شکنجه شدن بگوید که:
«کژدم مرا به صورتی کاملاً عمدی لو نداد و شما را به بازی گرفت»....
ماجرایی است که چیزی را در درونِ شما «می شِکَنَد».
پس از آن؛ دیگر مفاهیمی به نامِ «اعتماد» و «وفاداری»؛ نمیتوانند وجود داشته باشند.
پس از آن شاید خودت را صدها بار نفرین کُنی که چرا من «این بی شرافت» را نجات دادم؟ ... پس از آن احساس می کُنی که یک «احمق» بوده ای.
امّا «کژدم» هرگز خود را «احمق» ندانست؛ بلکه به «پیمان» وفادار ماند.
لذا یک «دانش آموزِ آیینِ شمنی» می تواند بگوید که برآیندِ اینگونه صفحاتِ شطرنج؛ چه خواهند بود؟
عدّای کشته خواهند شد و فرزندانشان باید در «پازِلِ زندگی» برایِ خود جایگاهی پیدا کنند (روسپی؟ معتاد؟ عَمله؟ و ...)... در هر حال؛ رَوندی بسیار «جنگاورانه» خواهد بود.
شاید عدّه ای فکر کنند که «روسپی شدن» بسیار آسان است؛ امّا«روسپی شدن» نیز به این آسانی نیست و باید «ریسکهایِ زیادی» را در این راه پذیرفت. من (کژدم) روسپی نبوداه ام؛ امّا میدانم که «روسپیها» نیز میتوانند سخنانِ مرا؛ بسیار «عمیق تر» از «خوانندگانِ جلق زَن» بفهمند. زیرا با «ریسکها»یی مرگ آور سر به گریبان هستند.
در نظرِ من (کژدم)؛ میانِ آنچه که «اپوزیسیون» نامیده میشود؛ با «حاکمیّتِ شیعیانِ امامانِ ویژه خوار» فرقی وجود ندارند. بلکه این «اپوزیسیونِ قلّابی» شکلی دیگر و یا «نحله ای دیگر» از همان «تفکّرِ ویژه خواری» هستند.
احمقی را میشناسم که میگفت: «باید به هوادانِ انجمنِ کیرِ خر» نوید بدهیم که پس از پیروزی؛ به آنها «رانتهایِ پُر سود» بدهیم.
البتّه این «رهبرِ انجمنِ کیرِ خَر» مدّتها است که «سکته» کرده و به مشکلِ «سه گانه» مبتلا شده است.
۱- مشکلِ نخستِ او این است که «سَرَش» بر رویِ گردنش بازی می کُند.
۲- مشکلِ دوّم او این است که گردنش بر رویِ شانه هایش درحالِ «موج زدن» است.
۳- مشکلِ نهایی اینکه خود را «مهندس» معرفی میکند و بر رویِ کیرِ «ایمان» (لابی گَر) آفتاب بالانس و مهتاب بالانس میزند و پولِ «آبجو و پسته» را از این راه در می آوَرَد.
۴- مشکلِ نهایی او اینکه:
یک الاغ است.
مشکلِ ایران؛ بخشی از «مشکلِ بین المللی» است.
پاسخحذفدورانِ «کوروش» و « داریوش» و «قاجاریه» و حتّی «پهلوی» تمام شده است.
اکنون «اقتصاد» معنیِ دیگری دارد. صحبت از «A.I» و موجوداتِ «Bionic» به میان آمده است که هر روزه عرصهٔ اقتصاد را بر «گونهٔ انسانی» تنگ تر میکنند.
«منشورِ حقوق بشر» ارزشِ خود را به حدّ «دستمالِ چرکِ مستراح» کاهش داده است.
دیروز شنیدم که یک دخترِ ۱۱ سالهٔ ایرانی تبار در انگستان در یک «تستِ هوش» توانسته است به «عددِ ۱۶۵» برسد ولی «ایرانی تبارهایِ گُنده گوز» این کودک را به درجه ای بالاتر از «انشتین» رسانیده اند.
من به وجودِ چنین «کودکِ تیز هوش»؛ فرغ از اینکه «ایرانی تبار» و یا «تُرک تبار» و یا «سیاهپوست» و یا «سرخ پوست» و .... باشد ... درود میفرستم. امّا به وجودِ او «افتخار» نمیکنم. زیرا همهٔ «افتخار» مالِ اوست.
امّا خود را نیز فریب نمیدهم و او را بالاتر از «انشتین» نیز نمی انگارم و با «گنده گوزی» نیز که مانندِ سایه هایِ تاریک بر موجودیّتِ کنونیِ ما سایه افکنده و تواناییِ حرکت به «پیش» را از ما میگیرد نیز؛ پشیزی ارزش قائل نیستم.
گونهٔ انسانی شخصیّتی مانندِ «میرزا خانی» را به خاطرِ بیماریِ احمقانهٔ سرطان از دست داد.
آیا «شیعیانِ آریایی نژاد» نیز او را از دست دادند؟ ...
هرگز.... زیرا «شیعیان» او را بسیار پیش از این او را از دست داده بودند. «شیعیان» به «میرزا خانی» نیازی ندارند. بلکه به «مدّاحانِ اهلِ بیت» (مدّاحانِ کیرِ خر و ویژه خوار و رانت خوارِ بِیتِ عصمت و کثافت) نیاز دارند.
هِی.... «بنی سگِ الاغ».....
هِی ... «مسعود رجویِ غیبتِ کبرایی»...
هِی.... «سیّد رضا حاجی زاده» ...
هِی... الاغهایِ «انجمنِ کیرِ خرِ ایران» ...
هِی ... همهٔ الاغهایِ مانده در «گِل»....
هِی... «الاغِ رفیق ایة الله» ...
لطفاً با کون و کیرتان بازی نکنید.
فارغ از بی همتی ساکنین ایران ، ترامپم توزرد از آب دراومد میگه من بدنبال براندازی اینا نیستم فقط میخواد دندون اینارو بکشه وگرنه اگر منافعش تامین بشه دیسکو دنسم میره باهاشون
پاسخحذفتحتِ تأثیرِ تحلیلِ گرانمایهٔ شما؛ به قولِ «زوربایِ یونانی»: «پشمِ بعضی جاهایِ بَدَنم سیخ شد».
حذفانگل فرزانه دوباره به سمت دولت جوان و حزب الهی غش کرده ایا بوی داغ کردن خر به مشامش خورده یا اینکه دچار دمانس شده؟!!!
پاسخحذفدر صحبت های قبلیتون در نظرات یک جایی ذکر کردین که ایرانی ها باید بدون توجه به ترامپ به دنبال راه حل هایی باید برای تغییر رژیم باشن و برنامه بچینن.اون موقع که این حرفتون رو خوندم برام کمی احمقانه به نظر میرسید چون امریکا رو خدای ازادی ملت ها میدونستم و معتقد بودم باید به درگاه خدا عبادت کرد تا به آزادی رسید و راه رهایی رو از مسیر امریکا میدونستم ولی هر چی جلوتر که میریم بیشتر متوجه اعتقادات احمقانه ام میشم.
پاسخحذفبا درود..
پاسخحذفای کاش کمی کوتاه میومدی به استخدام! جایی درمیومدی که میتونستند قدرت رو بیشتر بدونند..البته به شرطی که بازم برایمان در این وبلاگ مینوشتی:)؛به شخصه بسیار سپاسگزارم ای بیننده پردرد..
منم دیگه نمیکشم باید برای آخرین تلاش برای تغییر و تلاش برای آفریدن در کنار همه ویرانی های! فعلی مدیتیشن رو انتخاب کنم؛ ممنون بابت راهنمایی درباره مدیتیشن..
سوالی درباره نیچه داشتم.. اونم این هست که چرا استخراج حکمت شادان این قدر براش دردناک بوده بهمراه غم و درد.. البته اینجور به نظرم میاد..
از سرزمین نفرین شده ایران گفتی..
از سیستم عامل ویندوزی گفتی که انگار برای چاه دستشویی نوشته شده..راستی اولین بار در تاریخ چه کسی دید که انسان با انسان سان فرق داره؛ کشف جالبیه و میتونه خیلی راهگشا باشه و ممنونم از شما که برایمان روشن کردی.. من به غیر از شما این واقعیت دردناک را تا به حال از کسی نشنیده بودم..بازم سپاس
از جونوری یکدست بی مسیولیت گفتی.. فکر کنم تنها..گزینه ای که هنوز میتونه رو کاغذ ارزش داشته باشه.. این جمله معروف باشه که «تنها فرشته ها قادرند بر خدا بشورند»
اگر این چاه خدایی داره باید فرشتگانی هم داشته باشه؛ نداره..!؟
همه منتظرند ببین سیاست نفت دربرابر غذا یعنی چی!؟
با درود به کژدم گرامی؛ پس از صحبتهای جنجالی ترامپ در خصوص مذاکره با ملایان در سفر ژاپن و گفتن:"آمریکا برای تغییر حکومت در ایران تلاش نمی کند ، واقعا اعتقاد دارم که ایران میخواهد یک توافق جدید انجام دهد؛ این از زیرکی آنهاست ، حصول توافق جدید ممکن است ، به دنبال صدمهزدن به ایران نیستم؛ فقط میخواهم بشنوم که به سلاح اتمی «نه» بگویند، ایران پتانسیل اقتصادی عظیمی دارد"؛ بازی شطرنج سیاست کاخ سفید چگونه ادامه پیدا میکند؟ همان سیاست چمق و هویج است و یا به نظر برخی نوشیدن جام زهر توسط خامنه ای اتفاق افتاده؟ و یا اینکه اتمام حجت برای یک سره کردن جمهوری عسلامی و اعوان و انصارش است؟ با سپاس بی پایان از کژدم ظریف و همیشه کوبنده؛ ارادتمند همیشگی تان "آنتی خایمال"
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفاستراتژی ترامپ؛ «استراتژیِ چماق» است. در رابطه با کرهٔ شمالی نیز همین بود و همچنان هست.
دولتِ ترامپ به هیچ یک از افراد و گروههایی که خود را «اپوزیسیون» مینامند؛ اعتماد ندارد.
اگر اپوزیسیون قدرتمندی وجود داشت؛ ماجراها مسیرِ دیگری پیدا میکردند.
اگر دقت کنید میبینید که اپوزیسیون چیها در حالِ نا امید شدن از ترامپ هستند و رژیمِ شیعی نیز تلاش میکند که به این نا امیدیها دامن زده و آنرا عمیقتر کُند.
اینکه ترامپ میگوید ایران با همین رژیمِ کنونی نیز میتواند ادامه دهد. منظورش پس از پذیرشِ «۱۲ فرمان» است. آمریکا در حالِ از دست دادن نیست؛ امّا رژیمِ شیعی هر روزه در حالِ لاغرتَر شدن است. تمامی تلاشهای دیپلماتیک رژیم و سفرهای بین المللی تیرهایِ آخرِ رژیم هستند که یک به یک به سنگ میخورند.
آمریکا منتظرِ یک نقطهٔ عطف است و نمیخواهد بوجود آورنده اش باشد. بلکه میخواهد زنگها را رژیمِ ایران به صدا در آوَرد.
این نقطهٔ عطف میتواند «پروژهٔ امام زین العابدینِ بیمار و دائم السّجده» و یا «جنگ» باشد.
اپوزیسیونچیها هنوز هم که هنوز است؛ از دروغ گفتن به خود و مردم دست بر نداشته اند.
در مجموع هر ۲ طرف (پوزیسیون و اپوزیسیون) دچار قحط الرّجال هستند.
اگر رژيم ۱۲ شرط را بپذیرد و به پای میز مذاکره برود بعد از چند سال به تدریج محو خواهد شد. اینها تبدیل شدن ایران به سومالی و کنگو را به پذیرش شرط ها و مذاکره ترجیح میدهند.
حذفیادمه استاد فرود فولادوند الجزیرو دنبال میکرد و با سواد عربی و انگلیسی که داشت میگفت سرنوشت ملتها به عهده خود ملتهاست وگرنه دیگران فکر خودشونن کسی نمیتونه از این گفته بالاتر حرفیرو بزنه......
پاسخحذفدقیقاً همینطوره.
حذفظریف در کربلا به حرم " حسین" پناه برد
پاسخحذفپس از دوره گردی بین المللی و مشاهده انزوای بی سابقه جمهوری اسلامی، جواد ظریف، وزیر خارجه ملاها امروز در عراق به گور حسین در کربلا پناه برد.
به گزارش العالم؛ محمدجواد ظریف که به منظور دیدار و گفت وگو با مقامات عراقی به بغداد سفر کرده است، به زیارت کربلا رفت.
رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی طی روزهای اخیر برای گدایی مذاکره از جمله به کشورهای هندوستان، چین و ژاپن و کشورهای همسایه سفر کرده بود.
رژیم هیچ برگ برنده و اهرم فشاری علیه آمریکا ندارد و فقط هرچه آن ها میگویند را باید قبول کند یا به مقاومت ادامه دهد که همین کار را خواهد کرد چون درغیر اینصورت محو تدریجی را(پذیرش شروط و مذاکره) که سرعت نسبتا زیادی هم خواهد داشت باید انتخاب کنند. انتخاب مقاومت به امید رخ دادن امداد غیبی در این دوره ی زمانی صورت میگیرد.
حذفرژیم اینگونه فکر نمیکند و «لبنان» و «یمن» و «سوریه» و «عراق» را برگهایی میداند که میتواند با این برگها با «ائتلافِ عربی» وارد مذاکره شود و از این طریق دستهایِ آمریکا را خالی کُند.
حذففروش ۸ میلیارد دلار تسلیحات به کشورهای «ائتلاف عربی» از طرفِ آمریکا برایِ سوزاندنِ این برگها است. به یقین بخشی از این تسلیحات بر علیه حوثیها بکار خواهند رفت.
من اگر به جایِ کشورهایِ عربی بودم؛ پیشنهادِ مذاکرهٔ رژیمِ شیعی را ردّ نمیکردم و یک دورهٔ چندماههٔ «مذاکره برای مذاکره» طرّاحی کرده و راه می انداختم تا چند ماه وقتشان را با «بیم و امید» تلف کُنم تا تحریمها تأثیراتِ بیشتری داشته باشند.
حذفبا درود به کژدم گرامی، اخیرا به نظر میاد عرازشه و خایمالان و جیره خواران از خوشحالی در پوست خود نمیگنجند که سایه فشار و سمبه پرزور از سر کون آغای خبیث و شنیع و غارتگر کم شده و تخته گاز به سوی دراز کشیدن و کون دادن برای ترامپ در حرکت هستیم و وازلین را خودمان مالیده ایم و فعلا علی الحساب تا یکی دو دهه میتونیم بخوریم و غارت کنیم و دلارهای مفت نفتی را به کیر خودمان و توله هایمان بزنیم، این ارگاسم ناشی از صحبتهای ترامپ در ژاپن به مغز پر از گه و کثافت اینها رخنه کرده و در کونشان عروسی را برقرار کرده اند، حال با توجه به تحولات و گفته ها و شنیده هاو تحلیل ها آیا کاخ سفید و در صدر آنها ترامپ در حال بازی دادن این احمقها و گیج و ویج کردن و بلوف هست و یا اینکه قضیه به شکل دیگری در حال ادامه یافتن است؟ البته خود شما میدانید که از دیروز آیت الله بی بی سی و رادیو فردا و فیک نیوزها چقدر با حرفهای ترامپ در ژاپن ارگاسم شده و جلق زده اند، آیا ترامپ همه را سرکار گذاشته و در حال قمار است؟؟ با درود و سپاس از کژدم همیشه هوشیار و کوبنده، ارادتمن شما " آنتی خایمال"
پاسخحذفدرود بر شما
حذفاین احمقها که خود را «تحلیلگر» مینامند؛ مانندِ «برگهای خشک» هستند که با وزشِ باد به اینسو و آنشو میروند. گاهی دورِ هم جمع میشوند و با جهتِ وزِشِ باد به صورتِ دایره به دورِ خود میچرخند (در فصل برگریزان حتماً چنین صحنه هایی را دیده اید).
ترامپ با یک «گوز» این برگهایِ خزانی را چنین به رقص وا میدارد.
کژدم نخست وزیر ژاپن بعد از سفر دونالد ترامپ به ژاپن قصد داره به ایران بیاد,یعنی ژاپن میخواد میانجی بین ایران و امریکا باشه یا دلیلش چیز دیگه ای هست؟
پاسخحذفهیچ خبری نیست.
حذفترامپ یا این سخنانِ خود میخواهد توپ را به زمینِ رژیمِ شیعی بیندازد. چیزی را از دست نمیدهد. تحریمها برقرارند؛ رژیمِ شیعی دارد مثل «مَلخ» اینطرف آنطرف می پرد؛ «انگل فرزانه با بازی مسخره و سخیف و سرهم بندی شدهٔ «شب شعر» میخواهد وضعیّت را عادی نشان دهد.
از طرف دیگر ترامپ میخواهد به مردم آمریکا نشان دهد که برخلافِ تبلیغاتِ دموکراتها که او را
Loose Cannon مینامیدند که نمیتوان «ماشهٔ اتمی» را به دست او سپرد؛ بسیار «خود دار» است.
ماجرایِ فرستادنِ ۱۲۰ هزار سرباز را نیز به خوردِ روزنامه های «دموکرات» دادند و تکذیب کردند و آن ۱۰ هزار نیرو نیز تبدیل به ۱۵۰۰ نفر شد و در این میان ۸ میلیارد دلار تسلیحات فروخته شد.
ترامپ «بازی ساز» و «بازیگر» بسیار ماهری است.
درود بر کژدم. من احتمال میدم خامنه ای به امریکا وعده تخلیه عراق و یمن رو داده و امریکا هم میخواد عراق و یمن رو تحویل عربستان بده و بعد از این اتفاق امریکا به دنبال تضعیف قدرت نفوذ ایران و محدود کردن اون با چارچوب برجام ترامپی باشه تا گستره ی نفوذ انگل های صفوی رو ببنده.این تحلیل به نظرتون درسته؟
پاسخحذفکژدم یکی از دوستان گفته بود که امریکا و خامنه ای با توافق هم سپاه رو دارن از بین میبرن و خامنه ای میخواد سپاه رو کنار بزاره و اون رو به شاخه های مختلف تقسیم کنه مثل بسیج و... به نظر خودم احمقانه است وزارت اطلاعات بیشتر تحت نفوذ اصلاحاته و سپاهی ها هم از لحاظ ایدئولوژی هم پشتوانه خامنه ای هستن.شاید توی سرکوب ها شرکت نمیکنن ولی درنهایت کنار خامنه ای وایمیسن.نظر شما چیه؟
پاسخحذفنظر من اینه که :
حذفاینجا «آمد نیوز» نیست و من نیز «روح الله زم» نیستم تا هر مزخرفی را منتشر کرده و به هر مزخرفی پاسخ بدهم.
پس از این مزخرفات شما را منتشر نمیکنم.
حتماً گرفتی که منظورم چیه؟
به اربابت بگو یکی دیگه رو بفرسته؛ ...
حذفتو «سوختی».
کژدم میانجی گری ژاپن چه سودی برای خود ژاپن داره که خودشو درگیر این کار میکنه؟
پاسخحذفمن (کژدم) در بخش نظراتِ نوشتارِ پیشین نمایشنامهٔ کوتاهی در یک پرده نوشتم که موضوع آن دیدارِ «پوتین - مرکل - مکرون» بود. پیشترها نیز در بخشِ نظرات یک نمایشنامهٔ کوتاه در رابطه با دیدارِ «پومپئو - ظریف» نوشته بودم.
پاسخحذفقصد من فقط «طنز نویسی» نبود. با این ۲ نمایشنامهٔ کوتاه خواستم که آنچه را در زیرِ پوستِ «خبر سازیهایِ دروغین» و «شعارها» در جریان است را نشان دهم.
یکی از طرح های «اتاقهایِ فکری مشعشعِ انگلِ فرزانه» این است که هر کسی که قیافه اش مانند تمساح و گوریل و کیرِ خر است را به عنوانِ «یکی از فرماندهانِ ارشدِ سپاه» رسانه ای کرده و آن کیرِ خر نیز مثلاً بگوید: «با ۲ سلاحِ کاملاً سرّی فلان و بسیار میکنیم». تا «سربازانِ چشم آبی» از دیدنِ این کیرخرها وحشت کنند.
پاسخحذفرسانه ای کردن این اوباشان؛ مرا به یادِ فیلمِ سینمایی «300» می اندازد که ایرانیانِ هخامنشی را به صورتِ «غولهایِ بیابانی» ترسیم کرده بود.
انگلِ فرزانه در حالِ تکرارِ نمایش آن فیلم است.
طرح دیگر این است که هر کسی که قیافه اش «اوا خواهری» است را به «وزارتِ امور خارجه» بفرستید تا «دلربا» باشد.
دلایل جابجاییهای اخیر همین بوده است و آنهایی که فکر میکنند؛ رژیم در حالِ «نب و جوشهایِ تعیین کننده» و «تغییراتِ استراتژیک» است؛ اشتباه میکنند.
برخی جاها «الاغ» را بر میدارند و یک «گاو» به جایش میگذارند. در جایی دیگر یک «گاو» را بر میدارند و یک «الاغ» جایش میگذارند.
تحلیلِ «حسین علیزاده» نیز یکی از مزخرفترین نوشتارهایِ او بود و نتوانستم بفهمم که چگونه مسئلهٔ «بودن و نبودن» را به «نبردهایِ نامتقارن» گره زده است؟
https://www.radiofarda.com/a/commentary-on-six-channels-of-possible-mediation-between-Iran-and-USA/29965933.html
تحتِ تاًثیر این «کُس شعرها» قرار نگیرید.
آنهایی که با ماجراهای پس از خیانتِ ملّی ۵۷ آشنا هستند؛ حتماً به یاد دارند که «چپول ها» شعار میدادند:
پاسخحذف«ایران را سراسر فلسطین می کنیم»...
الاغهای حزب اللهی نیز برای اینکه کَم نیاورند و شعارِ رادیکال تری داده باشند؛ شعار میدادند:
«ایران را سراسر کربلا میکنیم».
دار و دسته هایِ خائن نخست (چپولهای مارکسیست و مارکسیتهای اسلامی) اکنون به آرزویِ خود رسیده اند. زیرا ایران در حالِ تبدیل شدن به«غزّه» است.
دار و دسته های خائنینی که از «کیرِ انگلهای صفوی شیرِ مادر خورده اند» نیز میگویند که میخواهند «کربلا» بپا کنند..
امّا منظورم از گفتن این تاریخچهٔ تلخ این بود که از شماها بپرسم:
آیا فکر میکنید که نسلِ جدید که برخی از آنها شعار میدهند که پدرانشان آنها را به این روز انداخته اند.... «شعورِ سیاسی» دارند؟ اگر دارند.....؟؟!!
پس چرا هنوز از «کیرِ موسوی و کروّبی شیرِ مادر میخورند؟»
آیا شرم آور نیست که پس این همه ویرانی ها و عقبماندگیها که محصولِ مشترکِ همین «شیعیانِ قرمساق» است ...
هنوز هم باید «کیرِ انگلهای صفوی مسلک» را با «پستانِ مادر» اشتباه گرفت؟
اینکه از این کیر به کیری دیگر تغییرِ جهت دهید و «شیر بخورید» هیچ تغییری در آیندهٔ شما و فرزندانتان بوجود نخواهد آورد.
برخیها «انگل منتظری» و یا «انگل سیستانی» را «کیرهایِ خوب» میدانند.
به عراق نگاهی بیندازید تا ببینید که «انگلِ سیستانی» چه تحفه ای است.
اگر از درون تغییر نکنید؛ هیچ تغییری در بیرون ایجاد نخواهد شد.
در رابطه با «مدیتیشن» گفتم که باید به «بی وزنیِ فکری» رسید و نگذاشت که اینهمه مزخرفات را در ذهن ما بریزند.
خود دانید.
شما که قبلا گفتین شاه بسیار بی عرضه بوده ولی امروز از کلمه خیانت ملی 57 میگین یعنی استبداد پهلوی رو استبداد خامنه ای ترجیح میدین؟
پاسخحذفمثلِ اینکه تازه آمده ای؟
حذفکوچه های این وبلاگ رو میشناسی؟
یا همینطوری با یک اصطلاحِ عمومی(استبداد) میخواهی به جنگِ «آسیابهایِ بادی» بری؟
تا حالا اسکناسِ «۱۰ هزار دلاریِ استبداد» را خُرد کرده ای که ببینی اسکناسها و سکّه هاش چه جوری هستند؟ اگه تو کوچه هایِ این وبلاگ قدم بزنی؛ میبینی که «کژدم» نخستین کَس و تنها کسی بوده است که ماجراهایِ منتهی به فاجعهٔ ۵۷ را «خیانتِ ملّی» نامید. «کژدم» همان زمان با این نامگذاری گفت: «تعدادِ سلّولهای خیانت بیشتر از گلبولهایِ سفید و سُرخ در رگهایِ ساکنینِ ایران است».
باور نداری؟ برو «هنر جنگیدن» را بخون و به تاریخِ انتشارِ آن نگاه کُن.
بخشی از مطالب را خوندم و به نظرم منظورتون رو فهمیدم.خب مسئله ای که هست به نظرتون مردم باید در مقابل حکومت سرتاپا غرق در فساد و مشکلات اقتصادی چه واکنشی نشون میدادن؟فکر کنم شما هم از اون ادم هایی هستین با دیدن خیابان های بالاشهر تهران به ارگاسم میرسین ولی هیچوقت از حقوق روستایی ها و محرومان و اقلیت ها دفاع نمیکنن؟پهلوی برای (کشور)تهران بسیار مفید بودند ولی کسی نگفت چرا باید سهم فقرا و محرومان رو خرج یک مشت تفاله هایی امثال شریعتی کنه؟پهلوی سقوط کرد چون مخالفان زیادی داشت ولی اینکه شما میگین مردم ایران گول خوردن در سال 57 خود فریبست.مردمی که شاهشون یاری ابولفضل رو داشت مطمئنن دیدن خمینی در ماه هم براشون عادی بود.همین سیستم سرکوب مردم که نفس مردم رو گرفته دستاورد کدوم حکومته؟شما میگین مردم باید عملیات سازماندهی شده انجام بدن ولی ایا شما تضمین میدین مردم در این راه کشته نشن؟این که خودتون تو کشور اروم و بدون دغدغه خاصی زندگی میکنین و از مردم میخواین که سپاهی رو بکشن از جنس همون فریب خمینی نیست؟شما از مردم خواسته ای دارین که بعید فکر میکنم خودتون حاظر به انجامش باشین. ممنون میشم اگر سوال ها را تفکیک شده جواب بدین.
حذفناشناس گرامی
حذفزمانی که میگویید «نوشته هایِ مرا اندکی مطالعه کرده اید»؛ ... مرا به یادِ «مرغها و خروسها» در «کردستان» (البتّه ۴۰ سالِ پیش) می اندازد.
در خانه هایِ کسانی که اندکی دستشان به دهانشان می رسید؛ «مستراح» هایی وجود داشت که فقط یک چهار دیواری و یک «دَر» بدونِ «سقف» بود.
زمانی که به این مستراح میرفتی و «موادِ خوشبو و خوشمزّه» را دفع کرده و بیرون می آمدی؛ «مرغ و خروسهایِ خوشمزّه پرست» هجوم آورده و آنرا «نوک میزدند» و از آنچه که از «نوک زدن» به دانشِ آنها اضافه می شد؛ «لذّت» میبردند.
به همین خاطر آن «مادّه» را «خوش مزّه» نامیدم.
شما همان «مرغ و خروسها» هستید؛ مضاف بر اینکه:
«شیعهٔ کیرلیسِ انگلها» نیز هستید.
پیدا کنیدِ (مرغ و خروسِ شیعه مسلکِ «کِیفور» شده از «نوک زدن» را)؟؟؟.
این یک پرسشِ ۱۰۰ دلاری است... زیرا سایبریها حدّ اکثر ۱۰۰۰ تومان در ساعت دستمزد میگیرند.... با سوادترین هایشان «مثلِ شما» حدّ اکثر ۱۵۰۰ تومان.
آخه «مادر قحبهٔ گرامی» من (کژدم) کجا گفته ام که به «نژادهایِ گوناگون» اعتقاد دارم؟
تو نیز «سوختی»
برو به اربابت بگو
یک «کونیِ دیگر» بفرستد.
یه سوال دیگه هم برام پیش اومد شما در نوشتار گفتگویی از نوع دیگر مدعی این هستن که ما چند نژاد انسانی داریم و باید چند نژاد رو اصلاح کنیم تا به انسان برسیم.من از شما میپرسم ایا خود شما هوش انشتینی دارین؟ایا همسرتون و فرزندانتون و پدر مادرتون همه استعداد داوینچی رو دارن؟ایا خودتون استعداد نظامی ناپلئون رو دارید؟اگر جوابتون منفی هست پس بسم الله قرص سیانید رو در یک جمع خانوادگی مصرف کنین تا فضا برای نیمچه ها باز بشه.اگر جوابی ندارین ترجیحا این نظر رو منتشر نکنین به نظرم به جای مدیتیشن و بودا به یک روانشناس رجوع کنین که حتی پست ترین حکومت های تاریخ ایران هم این بلا رو سر ملت خودشون نیاوردن که باید از پس تست هوش بربیاین تا زنده بمونید. اگر نوشته ی جالبی دارین برای خوندن معرفی کنین میخونم و نظرم رو میگم
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفآنچه که «مردم» میخوانید؛ معمولاً و هیچ وقت «انقلاب» نمیکنند. «مردم» شاید «درد» را احساس کنند؛ امّا «درمان» را نمیدانند. اگر به اختیارِ «مردم» بگذاری میلیونها ساز خواهند زد.
آنهایی که انقلاب میکنند؛ «ایدئولوگ ها» هستند.
و همیشه از «مردم» به عنوانِ «هیزمِ تنور» استفاده کرده و میکنند.
من (کژدم) مخالفِ انقلاب بر علیه حکومتِ شاه نبودم. زیرا به خاطرِ موقعیّت شغلی پدرم؛ بسیاری از شهرها و روستاهایِ استانهای گوناگونِ استانهای ایران را دیده بود. اگر این مسافرتها برای پدرم جنبهٔ شغلی داشت برایِ من (کژدم خردسال)؛ فقط یک معنی داشت: «دیدن».... «دیدن».... و فقط «دیدن».
این «کژدم» که شما میبینید؛ یک «پازل» است. امّا قطعاتِ این پازل به طورِ ناگهانی و در طیّ یکی دو سال شکل نگرفته اند. بلکه قطعاتِ گوناگونِ آن در دوره هایِ زمانی گوناگون شکل گرفته و به موجودیّتی «غیرِ قابل تغییر» تبدیل شده و پس از کشفِ «آیینِ شمنیِ گسترده» در کنارِ یکدیگر قرار گرفته و من (کژدم) را تشکیل داده اند. «آیینِ شمنیِ گسترده» را «من» (کژدم) کشف کردم. اینکه آنرا «آیین» مینامم؛ به این خاطر است که در زبانهای کنونی اسم و لُغتی که آنرا «تعریف» و یا حدّ اقلّ به آن اشاره کُند؛ یافت نمیشود. «تعریف کردنِ یک پدیده» بسیار فراتر از یک «اشاره» است و دانِشِ بسیار گسترده ای را می طلبد.
تا اینجا فقط خواستم به آنچه که «من» (کژدم) را تشکیل داده اند؛ فقط اشاره ای داشته باشم.
امّا اینکه من به «استبداد» چگونه می نگریسته ام و در دوره هایِ گوناگون چگونه این «نگرش» تحوّل یافته است؛ داستانی دیگر است. اینجا نیز بحث بر محورِ «کژدم شناسی» نیست. زیرا کژدم هر چه که باشد؛ فقط در اندازهٔ یک «نانو متر» و یا حتّی کوچکتر از آن است.
شما اکنون به «کژدمِ کنونی» سخن می گویید.
«کژدمِ ۳۰ سالِ پیش»؛ بسیار «دیگر گونه» بود. به طوری که اگر روبرویش می ایستادید؛ خود را کاملاً «برهنه» و بدونِ «حفاظ» میدیدید. به همین دلیل همه از من (کژدم) فرار میکردند و فقط آنهایی که «نیازی» داشتند به شِرطِ «حِفظِ راز» به من مراجعه میکردند. امّا هیچ یک از آن نیازمندان؛ «راز» را «حفظ» نکردند و من (کژدم) دَرِ آن «دُکّان» را بستم زیرا نمیخواستم به «امامزاده» و یا «فالبینِ راستگو» تبدیل شوم که نه تنها «موجودیّت کنونی» را می بیند؛ بلکه «راهگشایی» میکند.
اگر در همین مرحله می ماندم؛ ثروتِ من تریلیونها تومانی بود.
ناشناس گرامی؛ شما مطالب را نخوانده اید. تازه وارد هستید. مقاله هایِ ۱۸ گانه را و «گفتگویی از نوعی دیگر» را بخوانید تا شاید تا حدودی به آنچه که من تلاش میکنم تا با استفاده از «زبانِ کنونی» برایِ توضیحِ آن استفاده کُنَم؛ نزدیک شوید.
اگر من (کژدم) سرنگونیِ «حاجی محمّد رضا» را میخواستم؛ برایِ «جایگزینِ آن با ضریح ها» نبود؛ برایِ «تقسیمِ عادلانهٔ پپسی کولا» نیز نبود.
در آن دوره من (کژدم) یک «ناسیونالیست» بودم. امّا «پان ایرانیست» نبودم. من (کژدم) کمونیست نیز نبودم. امّا با همهٔ این جانوران کار کرده ام تا «ببین» که «در درون» چه خبر است.
از من می پرسید؟
بچّه هایِ «فرقان» و «آرمانِ مستضعفین» را به همهٔ این نجاستهایی که می بینید؛ ترجیح میدهم. زیرا اگر اشتباه میکردند؛ امّا «دو دوزه باز» نبودند. بلکه «چشمه هایی زلال» بودند.
«دنباله در پایین»
روزی احمقی از من پرسید:
حذف«آیا به طلسم اعتقاد داری؟»
من پاسخ دادم که: «نَه».
آن «احمق» حتّی معنیِ «طلسم» را نمی فهمد و فقط یک «کلمه» را مانندِ «طوطی» تکرار میکند.
اگر آن احمق از من می پرسید که آیا به «جادو» و «معجزه» اعتقاد داری؟
پاسخِ من (کژدم)... «آری» بود.
«طلسم» قدرتی خدایی» میخواهد. امّا «معجزه» و «جادو» همگی اطرافِ ما هستند. آنقدر عادی شده اند که به آنها توجّهی نمیکنیم.
ما بسیاری از «معجزه ها» را با «پیف پاف» میکُشیم. از بسیاری از این معجزه ها وحشت داریم (برایِ مثال سلّولهایِ سرطان).
امّا «طلسم» چیزی دیگر است. من چنین هنرمندی که «ظلسم» کُند را سراغ ندارم.
البتّه میدانم که شما نیز مانندِ آن «احمق» تصوّری از «طلسم» ندارید و این کلمه فقط «لقلقهٔ زبان» است.
«احمقِ سایبریِ گرامی»
حذفبگذار برایت داستانی واقعی تعریف کُنم تا موهایِ «سوراخِ کونت» سیخ شوند:
خانهٔ تیمیِ ۳ نفرهٔ گروهِ «فرقان».... نفرِ چهارم... «کژدمِ آن زمانیِ کافر و مُشرک».
ماهِ رمضان است. آن ۳ نفر برایِ «سَحری» بیدار شده و «شَلقّ و شولوقّ» و صداهایِ ناهنجاریِ استکان و نعلبکی و بشقاب راه انداخته اند و «کژدم» همچنان میخواهد بخوابد.
کژدم میگوید:
میشه این سر و صداها را راه نیندازید؟
یک فرقانی با لگَد دَرِ کونِ کژدم میزند و میگوید:
اگه «نکیر» و «مُنکر» را ببینی چه میگویی؟
من نیز میگویم:
به «نکیر» و «مُنکر» میگویم: برو دَرِ خونهٔ همسایه.
رابطه اینچنین «دوستانه» بود.
هیچ بویی از «نجاسات» نداشت.
«کافر» در کنارِ «مؤمن» میخوابید. «مؤمن» روزه می گرفت و به «کافر» احترام میگذاشت.
«کافر» نیز به او «احترام» میگذاشت.
این «احترام»؛ یک موضوعِ «تصنّعی» و بر اساسِ «تقیّه» و «سیاسی بازی» نبود.
این احترامِ متقابل؛ نتیجهٔ «پیوندهای روحی» بود.
اصالت داشت.
«کُس کِش بازی» در کار نبود.
اگر میبینید که آنچه که «اپوزیسیون» می نامید؛ همگی «دروغ» میگویند و با یکدیگر «جمع» نمیشوند؛... «اصالت» ندارند.
«قلبِ کژدم» فقط برایِ «آینده» و «ظهورِ نژادِ پنهان» می طپد.
اینچنین رابطهٔ روحی با بچّه های «فرقان»؛ برای من (کژدم) معنایی بسیار فراتر از آنچه که شماها شاید فکر کنید دارد.
این رابطه را فقط میتوانم به «چشمهٔ زلال» تشبیه کُنم.
حال که کار به اینجا رسیده و به توضیحِ «جادو» و «طلسم» انجامیده است؛ میخواهم در رابطه با «طلسم» سخن بگویم:
پاسخحذفملزوماتِ طلسم:
۱- آگاهی به تمامیِ آنچه که در دنیایِ کنونی میگُذَرد.
۲- آگاهی بر آنچه که در آینده «بر اساسِ اتّفاقاتِ کنونی» اتّفاق خواهد افتاد.
۳- آگاهی بر تمامیِ شاخصه ها و حرکاتِ یک «شخص» و یا «گروه» و یا یک «ملّت».
۴- تواناییِ تأثیر گذاری بر «حال».
۵- تواناییِ تأثیر گذاری بر «آینده».
۶- تواناییِ هدایتِ «همهٔ امکاناتِ حال» برایِ تولیدِ «حوادِثِ آینده».
۷- قرار دادنِ موضوعی (شخص - گروه ملّت) که قرار است «طلسم» شود؛ در مسیرِ این تحوّلاتِ هدایت شده.
۸- هدایتِ همهٔ تحوّلات به سمتِ «درهایِ بسته» برایِ آن موضوع (شخص - گروه - ملّت».
به این میگویند «طلسم».
همانگونه که میبینید «طلسم» با «جادو» فرقِ بسیار زیادی دارد و «جادو» در برابرِ «طلسم» حتّی بسیار کوچکتر از یک «اسباب بازی» ساختِ چین است.
کاری که «دولتِ ترامپ» با حکومتِ کثیفِ صفوی مسلکها انجام میدهد؛ از نوعِ «طلسم» است.
یعنی اینکه «دولتِ ترامپ» تلاش میکند تا همهٔ راههایِ «برون رفت» را در «حال» و «آینده» بر رویِ «زامبی هایِ شیعه مسلک» ببندد.
شاید اکنون بتوانید بفهمید که «طلسم کردن» به چگونه قدرتی نیاز دارد.
به آن «روسپی زادهٔ سایبری» بگویید که به «کژدم» دَرسِ «طلسم و جادو» یاد ندهد.
«تبریزیها» مَثَلی دارند که میگوید:
حذف(مَن بو ایشین قحبَه سی یَم)
ما یک حکومت به اینان «تازی زادگان و تازی پرستان»بدهکاریم.
پاسخحذفاستاد احمدکسروی
ما یک قتل عام به اینان«تازی زادگان و تازی پرستان»بدهکاریم.
استاد فرودفولادوند
نه «استاد احمد کسروی» و نه «استاد فرود فولادوند» از اصطلاحِ «تازی پرستان» استفاده نکرده اند.
پاسخحذفاصطلاح «تازی پرستان» نخستین با توسّط من (کژدم) بکار بُرده شد.
جناب کژدم انگل فرزانه در سخنرانی دیشب مذاکره با اروپا را رد نکرد و تنها به رد مذاکرهمربوط به مسائل ناموسی انقلاب(احتمالا منظورش موشکی هست)اکتفا کرده چرا اینقدر لحنش رو اروم کرده ایای می خواد پروزه زین العابدین دائم السجده رو شروع کنه؟
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفشرایط برایِ «زین العابدین بیمار بازی» هنوز مهیّا نیست.
اینها اکنون به دَرهایِ فرعی میزنند تا بتوانند در جبههٔ ترامپ شکاف ایجاد کنند.
از انتشارِ اخبارِ دروغ گرفته؛ تا دعوتِ کشورهایِ عربی به مذاکرات منطقه ای.
گویا به حزب اللهِ لبنان هم گفته اند که پول ندارند؛ لذا هزینه هایِ سوریّه و حضورِ حزب الله در لبنان را نمیتوانند پرداخت کنند. خروجِ اوباشانِ حوثی از «الحدیده» نیز در همین رابطه انجام گرفت.
دولتِ ترامپ منتظر است تا پوستِ شکمِ اینها به ستونِ فقراتشان بچسبد و به مرحلهٔ «خراش دادنِ دیوار با ناخن» برسند.
در آن زمان شرایط برایِ «امام زین العابدین بازی» آماده خواهد بود.
یا باید بجنگند و یا به «گُه خوردن» بیفتند.
همهٔ طرحهایی که دنبال میکنند؛ طرحهای سوخته هستند و خریداری ندارند.
«فالبین هایشان» نیز به «مزخرف گویی» دچار شده اند و «رمل و اسطرلاب» و «جنّ گیری» و «مهدیِ چاه نورد» و ... دچار پارازیت هستند و «افاقه» نمیکنند.
https://farsi.alarabiya.net/fa/views/2019/05/29/%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B5%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87-%D8%B7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.html
پاسخحذفنوشتارِ بسیار شُل و وِلی بود. نه سَرَش معلوم است و نه تَهَش. بسیار سرهم بندی شده و وصله پینه ای است.
حذففرشتهٔ مرگ بر فرازِ «یمن» پرواز می کُند.
حذفیعنی کارشون دیگه تمومه یا همچنان قراره فقط هی ضعیفتر بشن ؟
حذفدر آینده ای بسیار نزدیک ضربات بسیار سنگینی میخورند.
حذفترامپ به معنایِ واقعی؛ «انگل فرزانه» را دست انداخته به بادِ تمسخر گرفته است.
پاسخحذفسخن آخرِ ترامپ (حاضر است با رژیم راه بیاید)اوجِ این «تمسخر» و «تحقیرِ کلامی» بود.
دیروز برایان هوک اعلام کرد که کشورهای معاف شده از تحریم امریک اگر سقف تعیین شده رو پر نکردند مجاز به واردات نفت از ایران هستند و از طرفی با این خبر نفت هم کله کرده...حالا معلوم نیست این هم جز بازیهای چند لایه ترامپ هست ؟یا یک سیگنال برای نرمش..نظر شما چیست جناب کژدم
پاسخحذفنظر من اینه که:
حذفبا یِه غوره سردی
با یِه مویز گرمی نکنید.
کله کردن نفت به خاطر اثرات جنگ تجاری بر روی اقتصاد چین هست مولفه های اقتصادی منتشر شده در چین نشان دهنده انقباض فعالیتهای صنعتی در چین هست ...و دیشب هم سخنگوی وزارت خارجه امریکا هر گونه تمدید معافیتها رو رد کرد
حذفاین یک خبر جعلی بود که در رسانه های رژیم فقط منتشر شد و من همان اول متوجه شدم. انگار با این حلوا حلوا کردن ها دهنشان شیرین میشود. هیچ معافیت و تاخیری در هیچ زمینه ای صورت نگرفته.
حذفنظر شما کاملاً درسته. منبع این خبر جعلی نیز «نیویورک تایمز» بود.
حذفآنهایی که مثل دانه هایِ «ذُرّت» با اندکی حرارت با حالتی انفجاری این طرف آنطرف می پرند؛ آخرش به «چُسِ فیل» تبدیل میشوند.
حالی به حالی شدن با اخبارِ روزانه را کنار بگذارید.
برایان هوک چنین چیزی نگفته بود که آنهایی که سقفشان در زیر زمین است؛ میتوانند شورتشان را از رویِ شلوار بپوشند.
برایان هوک گفته بود اگر اینکار را بکنند؛ شورتشان را رویِ سَرِ انگل فرزانه میکشیم.
کژدم جان درود
پاسخحذفترامپ اخیرا گفته ایران با همین نظام هم میتونه کشور مهمی تبدیل بشه و دنبال تغییر رژیم نیست این گفته در تضاد با گفته های پیشینه ایا چرخشی در سیاستش بوجود اومده یا یه نوع روش غافلگیریه
عزیزِ دِلِ برادر
حذفترامپ اینها رو دست انداخته و از خنده داره زهره تَرَک میشه.
هم دست میندازه؛ ... هم توپ رو میفرسته زمینِ «انگلِ فرزانه» .... هم به دنیا میگه که:
دیدید گفتم که این «مَردَکِ الدنگِ فرزانه» آدم بشو نیست؟
بقیّهٔ حرفها باد معدهٔ «تحلیلگرانِ قلّابی» هستند.
https://www.podomatic.com/podcasts/kooshanmad/episodes/2019-05-29T22_48_08-07_00
پاسخحذفتنها نقطه ضعف نقشه ترامپ ضعف عجیب اپوزیسیون ایرانیست یعنی ترامپ به راحتی رژیم رو آچمز میکنه اما خلع ید رژیم که باید توسط مردم ایران انجام بشه به لطف اپوزیسیون دور از دست شده واقعا نمی دونم میشه چه کرد
پاسخحذفاز ابزارهای اولیه در دانش ، پردازش سیگنال با "فیلتر پایین گذر" است. کار فیلتر پایین گذر آن است که نویز و اغتشاشات آنی و لحظه ای و بازه زمانی کوچک سیگنال (خط آبی) را بگیرد تا بتوان تصویر رفتار واقعی در بازه های زمانی بزرگ (خط قرمز) بدون آن اغتشاشات را به دست آورد.
پاسخحذفhttp://cctbio.ece.umn.edu/wiki/images/thumb/4/4d/Moving-average-filter-simulation.gif/400px-Moving-average-filter-simulation.gif
فهم رفتار دولت ترامپ، بدون داشتن "فیلتر پایین گذر" ممکن نیست.در حالیکه او ابتداچماق تعرفه های گمرکی را روی سرهمه نگاه داشت که بسیاری تحلیلگران را سردرگم کرده بود،اکنون با تخفیف به متحدان و اضافه فشار۲۰۰میلیارددلاری برچین تصویر بزرگتربدست می آید:
https://www.nytimes.com/2019/05/17/business/tariffs-metals-canada-mexico.html
درباره ی مسایل ایران که ترامپ خیلی واضح دارد دست شان می اندازد. برای من بسیار جالب است که کسی درباره ی مسخره کردن رژیم ایران توسط او با این اظهارات به ظاهر دوستانه اش حرفی نمی زند و همه سعی می کنند موضوع را تحلیل کنند!بیشتر شبیه آن بود که فردی که آه در بساط ندارد از فروشنده خودرو بشنود که تو هم اگر بخواهی می توانی سوار پورشه بشوی! کاری ندارد که! نوعی تحقیر آمیخته به تحمیق در آن است.
بابا ته تهش مساله فروش اسلحه. تو دهنی به چین.و کنترل ضمنی ایران و کره است. همین. هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. و اگر جمهوری اخوندی بخواهد سقوط کند. امریکا سر خر را جوری کج می کند که از سقوط او جلو گیری شود. اینده این را نشان خواهد داد.جمهوری نکبت حالا حالا ها هست.چون ترازوی امریکا و اروپاست. سالها کوبیدند تا خاور میانه را وارد این خیمه شب بازی کنند. که کرده اند. حالا ضرورت تغییر بازیگران این تیاتر چیست؟ ایا ضرورتی دارد؟ کدام ضرورت؟
حذفدرود بر کژدم
پاسخحذفکژدم من نتونستم متوجه بشم شما اخرش چپ گرا هستین یا راستگرا ؟روش مبازتون به چپ ها نزدیکتره ولی خیلی جاها درباره ناسیونالیسم صحبت کردین.بعد اینکه احتمال ورود ایران به بند 7 منشور سازمان مالل هست یا همش کسشره رسانه ای؟در اخرم واقعا با سبک کلامت حال میکنم اگه ممکنه خاطرات گذشته تون رو بین نظرات بزارین برای من با این سن جذابیت زیادی داره. این اهنگ شاهین نجفی هم تقدیم به شما
https://m.youtube.com/watch?v=I6Dd5Nc25bo
درود بر شما
حذفمن (کژدم)؛ نه راستگرا هستم و نه چیگرا هستم.
طرفدارِ هیچ جریانی نیستم. زیرا خودم بنیانگذارِ یک جریان فکری هستم.
در ضمن؛ برای فرستادنِ این آهنگِ زیبا از استاد «شاهین نجفی»؛ بسیار سپاسگذارم.
حذفمن «فردریک ویلهلم نیچه» را بسیار دوست میدارم. امّا نمیتوانم بفهمم که چرا اینگونه پس از آنهمه «دیدن ها» در «نیمه راه» طوری باقی ماند که به «تکرارِ خود» با «رقصیدن به دورِ آتش» پرداخت.
برخی میگویند «دیوانه» شد.
امّا من (کژدم) میگویم که او به «انتهایِ خود» رسید. به همین دلیل آن بزرگوار را «نیمچه» نامیدم.
با «نیمچه» نمیتوانم سخن بگویم. زیرا «پایان» یافته و درگذشته است.
امّا با «شاهین نجفی» میتوانم حرف بزنم. زیرا هنوز زنده است و میتواند از این «دایرهٔ تکرار» بیرون آید.
شاید روزی با هم سخن گفتیم.
شاید نیز ... هرگز.
من (کژدم) ایشان را «می بینم» و میفهمم.
امّا ایشان حتّی نمیداند که من (کژدم) وجود دارم.
نامِ این پارادوکس را:
(فرقِ میانِ «سِلِبریتی» و «گمنام») می گذارم.
پوزش میخواهم از اینکه به پرسشِ سیاسی شما در رابطه با «بندِ هفت»؛ بی اعتناییِ «غیرِ عمدی» کردم.
حذفوارد کردنِ رژیمِ شیعیانِ شنیعه به «بندِ ۷» میتواند بخشی از یک «نمایشنامهٔ طرّاحی شدهٔ بین المللی» از طرفِ دولتِ ترامپ برایِ؛ «بین المللی کردنِ موضوع» برایِ «یار گیرییهایِ بین المللی» باشد. امّا دولتِ ترامپ به اینگونه «شامورتی بازیهایِ حقوقِ بین الملل» نیازی ندارد. امّا به عنوانِ «دِسِر» از آن بَدَش نمی آید. لذا زیاد رویش نَه حساب باز می کُندو در حدّ «سالاد» به آن نگاه میکُند.
ببخشید میتونید در مورد معامله ی قرن پیشبینی کنید که چه مفادی برای دو طرف اسرائیل و فلسطین داره و اصلا سازو کارش چی هست
پاسخحذفاین متن اهنگه مسیخ کژدم به نظرتدن تو این متن چه پیامی هست که شاهین درباره اش صحبت میکنه؟به نظرم ارتباط بین سرمایه دار و دیندار اشاره میکنه و بردگاندو بندگان رو در یک رلستا قرار میده نظر شما چیست؟
پاسخحذفقی قی قی قی
قی کن اوستاد
هی هی هی هی
نطفه اوفتاد
کارزار کاسبان هی هی هی
کارفرما کاذبان هی هی هی
جماع گاو و قصاب هی هی هی
بخور به نام انقلاب هی هی هی
طول عمر و صبر و حالت بردگان
دفرمهها درندگان هی هی هی
بانکها چرندگان هی هی هی
بورس برندگان هی هی هی
به داد ما برس ای مسیح صد دلاری
دوباره وعده کن آن فریب اختیاری
به داد ما برس ای مسیح استیجاری
دوباره راههای نوین بردهداری
دوباره اختلاس لاس لاس لاس لاس
دوباره اغتشاش شاش شاش شاش شاش
حقوق بشر در جیب من
دست خر توی دست تو
درآد دندههات کات وات وات وات
درآد اون چشات شات شات شات شات
بازی بزان گر
بازیر و رو کشان همدست رهبر پر پر پر
آن سوی رود خون میچکد به تخم مرغ شان
جان جان رام دی دام دام دام
منم امام اعتراض فدای اقتصاد باز
حراج جوجه قورباغه با تخم غاز
به داد ما برس ای مسیح صد دلاری
دوباره وعده کن آن فریب اختیاری
به داد ما برس ای مسیح استیجاری
دوباره راههای نوین بردهداری
مرنجان جان جان مر مر مرجان را
دلارهای پیر رفسن جان جان را
به تهران ران ران پاره از تخمدان را
تورونتو برو ببین تیم دزدان را
خدای نان
پول نفت
ایوب توی صف
زن توی حمام
مرد توی کف
برق رفت
ساندویچ موش
اسکورت گوشت
چرک شاعرانه
سبک جوش
«اگزیستانسیالیم» بیشتر یک برخوردِ «روانی - فرهنگی» با مشکلاتِ «تکرار شوندهٔ فردی و اجتماعی» است. حدّ اکثر «حرفِ حسابِ یک اگزیستانسیالیست»؛ بازتابِ آن چیزهایی که است که در«سطحِی ترین لایه هایِ درونِ خود» و یا «سطحِ جامعه» میبیند؛ امّا به خاطرِ «گسترهٔ بزرگِ دردها و پراکندگی آنها» نمیتواند «سر و تَهٔ قضیّه را هم بیاورد» و راه حلّی «نهایی» ارائه دهد. لذا یا «نیهیلیست» میشود و خودکشی میکند (کافکا - صادق هدایت)؛ یا «سوسیالیست»؛ «هیپی» و یا «بشر دوست» میشود (ژان پُل سارتر و آلبر کامو و فروغ فرخزاد) و تنها یک مورد دیده شده است که از اینکه «صدایش شنیده نمی شُد» آزرده خاطر بود و کارش به رقصیدن به گرادگردِ آتش و خواندنِ کتابِ خود با صداي بلند کشید (فردریک ویلهلم نیچه).
حذفاستاد «شاهینِ نجفی» متعلّق به گروهِ دوّم است.
من (کژدم) هرگز «مفسّر» نبوده ام. هر «بَیانی» که قرار است «تفسیر» شود؛ نشان از عدم تواناییِ آن «بیان»؛ در برقراریِ رابطه میانِ «گوینده» و «شنونده» و یا «خواننده» و یا «نگاه کننده» (به طورِ عمدی نگفتم «بیننده») دارد. این «عدمِ ارتباط» میتواند تقصیرِ گوینده باشد؛ میتواند تقصیرِ مخاطب باشد و یا اینکه مسئله چنان پیچیده است که «به کلام در نمی آید». لذا گوینده را به سویِ «کلامِ انتزاعی» میکشاند و به جایِ اینکه مشکل را حلّ کُند؛ آنرا دوچندان مینماید.
گروهِ نخست؛ به پایانِ راه رسید است. زیرا «مشیخا در غاری گیر کرده است» (مانندِ «نیو» در سه گانهٔ «ماتریکس» که در ایستگاهِ قطار گیر کرده بود). خدا نیز پیرمردی است که دندانهایش ریخته است و «فِرنی» میخورد. که البتّه در دورانِ جوانی نیز «پُخی نبود» و به صورتِ خود نگاه کرد و نخستین موجودِ شبیه خود را به شکلِ «میمون» آفرید. لذا «آفریننده» خودش از همان اوّل «مشکل داشته است». لذا از چنین موجودی که در جوانی «هیچ پوخی نبوده است» و حالا نیز پیر شده و به «فِرنی خوری» پناه آورده است؛ نمیتوان انتظارِ «نجات» (برون رفت) داشت.
گروه دوّم خودش را موجودی که ناگهان به سنگلاخ افتاده است تشبیه نموده و باید به زندگی «آری مقدّس» بگوید و تا آخرین جرعهٔ «شرابِ تلخِ زندگی» را نوشِ جان کند و به قهرمانی مانندِ «سیزیفوس» تبدیل گردد. این گروه به «نجاتِ دیگران» روی آورده و «انسان دوست» میشود.
گروهِ سوّم؛ یک گروهِ «یک نفره» است. به ناجیانِ افسانه ای اعتقادی ندارد و میگوید که «ناجی» باید «به کلامی نوین سخن بگوید» و گرنه تکرار کنندگانِ «کلامِ کُهن» بسیارند.
درسته اینجا صرافی کژدم نیست ولی عطف به صحبتهای گذشتتون و با علم به اینکه قیمت دلار دستوری تعیین می شود با این حال جنابعالی هنوز بر رسیدن قیمت دلار به بالای ۲۰ طی ماههای نزدیک پیش رو تاکید دارید ؟!
پاسخحذفدرود بر كژدم
پاسخحذفكژدم شما در صحبت هاي قبليتون گفتين من بر وحشت چيره شدم ولي برگشتم.من به شخصه اطلاعات محدودي در زمينه عرفان دارم .در ايين بودايي گفته شده كه بودا بر ترس خود غلبه ميكنه و زير درخت زيتون به روشن ضميري ميرسه و به چهار دانش تسلط پيدا ميكنه.(بعضي جاها به دانش بي پايان گفتن)در داستان عطار و سيمرغ هم در وادي ششم سالك دچار حيرت ميشه و در وادي هفتم به مرحله فنا في الله ميرسه كه انتهاي داستان سي مرغ متوجه ميشن كه با سختي كشيدن خودشان همان سيمرغ هستند. سوال منم همينه در انتهاي داستان عرفان و مديتيشن ها اخر به چي دست پيدا ميكنيم؟ يا به قول بودا منظورش از اينكه ما از خواب بيدار ميشيم چيه؟اميدوارم شما بتونيد اين پرسش رو پاسخ بدين :) در اين ٢١ قرن كه گذشت يعني كسي نتونست به انتهاي داستان برسه و براي ما توضيح بده تا ما نياز نباشه راه سخت و طاقت فرسا رو طي كنيم؟
كژدم سفر ترامپ به انگليس براي پايان بازي برگزيت و جدايي انگليس از گلوباليست يا شروع بازي جديد امريكايي؟ به نظرم چين گلوباليست و امريكاي ناسيوناليست دارن بر سر انگليس و مستعمره هاش با هم رقابت ميكنن.
پاسخحذفچین؛ «گلوبالیست» به مفهومی که وجود دارد نیست.
حذفبلکه از ماجرایِ «گلوبالیسم» به طورِ ماهرانه ای ماهی گرفت.
کژدم مایک پمپئو گفته حاضریم بدون پیش شرط با جمهوری اسلامی گفت وگو کنیم چرا باید یک همچین حرفی رو بزنه
پاسخحذفدفعهٔ بعد قراره که با دسته گُل و یک «فوتوکپی نفیسِ مقدّس» از آثارِ موزه هایِ آمریکا به سراغ انگلِ فرزانه بیایند.
حذفبعد از نشست معروف بیلدربرگ پمپئو گفته آماده مذاکره بدون هیچ پیش شرطی هست در صورتیکه قبلاً ۱۲ شرط گذاشته بود . آیا باز بقول شما این پیشنهاد در راستای همان تمسخر و یا گیج کردن ایران است یا آخرین اخطارها قبل از جنگ ؟ یا علت .دیگری دارد
پاسخحذفچند بار باید من تکرار کنم و شما باز هم در همان خانهٔ نخست نشسته باشید؟
حذفآیا باید «سورهٔ یاسین» را بلندتر بخوانم؟
گفته مذاکره بدون شرط ولی باید مثل کشور عادی رفتار کنید، تابناک هم فهمید که سر کار گذاشتنشان.
حذفبا درود به کژدم گرامی؛ با توجه به پیشنهاد پمپئو برای مذاکره بدون پیش شرط به رژیم انگلهای صفوی؛ کدامیک از این سناریوها را محتمل تر میدانید:
پاسخحذف ۱-رد شروط ، جنگ و سرنوشت عراق
۲-پذیرش شروط ، مذاکره و سرنوشت شوروی
۳-نه جنگ نه مذاکره، سرنوشت ونزوئلا و کره شمالی
ارادتمند همیشگی شما "آنتی خایمال"
سخنان جدید پمپئو مسیری رو تغییر نمیده و همون چیزی خواهد شد که قرار بود بشه.
حذفدرود بر کژدم
پاسخحذفکژدم نظرت نسبت به اجلاس های سران خلیج فارس چیه؟فکر کنم دارن به انگل فرزانه میخندن و با کیرشون منتظر قمبل رهبرن.یه سوال دیگه هم داشتم درباره سیاست جمهوری خواهان و دموکرات هاست چرا ترامپ بیشتر به دنبال متحد کردن کشور های عربی ولی دموکرات ها به سمت تجزیه و ضربه زدن اون قدم برمیداشتن؟اگه انتخابات2020 به نفع ترامپ بشه احتمالا قطر و ترکیه هم باید وازلینشون رو آماده کنن.
کژدم ونزوئلا چرا هیج تغییری تا الان رخ نداده؟ترامپ منتظر چیه؟ونزوئلا احتمال جنگ به نظرم خیلی پایینه با توجه به شرایط کشورش ولی این که تیم ترامپ قراره چیکار کنن میتونه جالب باشه دراینده. این جور مشخصه مردم ایران اینده ی تاریکی در انتظارشونه ظریف گفته مذاکره نمیکنیم امریکا هم تا ماکسیمم pressure رو اجرا نکنه ولکن نیست.برای منی که تو ایران زندگی میکنم کم کم احساس نا امیدی نسبت به ترامپ دارم.وقتی جایگزین نیست چه جوری قراره تغییر رژیم رخ بده؟امریکا هم اصلا نیازی به جنگ نداره.سران نظام هم که تا خرخره پول تو حسابشونه.این جا فقط مردمن که دارن نابود میشن.شاید اگه دموکرات ها روی کار بیان بشه امیدی به مهاجرت داشته باشیم ولی فعلا که هیچ نظرت تو چیه کژدم؟
پاسخحذفناشناس گرامی
حذف«ترامپ» رئیس جمهورِ وفادارِ آمریکا است. نَه شاهنشاهِ آریامهرِ ایران است؛ و نه «رئیس جمهورِ ایران».
وظیفهٔ او «دوشیدنِ بیگانگان» و بُردنِ کاسه هایِ پُر از «شیر» برایِ مردم خود است.
زمانی که من (کژدم) پیش بینی کردم که «ترامپ» پیروز خواهد شد؛ به جای اینکه این پیش بینی نیز مانندِ سایرِ پی بینی ها در نظر گرفته شود؛ «فارسی زبانهایِ دموکراتِ آمریکا» همگی به جانِ من افتادند و فکر میکردند که من طرفدارِ ترامپ هستم. من طرفدارِ هیچکس نیستم. در همان دوره نیز گفتم که حتّی اگر دونالد ترامپ پیروز شود؛ نبرد میانِ «ناسیونالیسمِ آمریکایی» و «گلوبالیسم» ادامه خواهد داشت و «آبِ صاف» از گلویِ ترامپ پایین نخواهد رفت. باز هم در همان زمان گفتم که ترامپ دورِ بعدی انتخابات را نیز خواهد بُرد. خیلی ها فکر کردند که «آرزوهایِ خود را تئوریزه میکنم» ... امّا اگر به این وبلاگ نگاه کنید؛ در همان دوره نیز گفته ام که حتّی اگر «دونالد ترامپ»؛ به «ناپلئون بناپارتِ آمریکا» تبدیل شود؛ آنچه که او بافته است و خواهد بافت؛ بیش از چند «دَهِه» دوام نخواهند آورد. تنها به «چشمهایِ تیزبین» نیاز است که این مسئله را بفهمد.
امّا متأسفانه؛ «گاوها» و «خَرها» همیشه «گونیِ پُر از پرسشهایی هستند» که در آنها «ریخته شده است» و خودشان هیچ دَرک و فهمی ندارند که به «تولیدِ پُرسِش» بینجامد....
در «ایران» ... «سرزمینِ کیران» گیر افتاده ای؟ نمیتونی بیرون بِرَوی؟
به «کیرِ اسبِ حضرتِ عبّاس»...
این وبلاگ مانندِ وبسایتهایِ «دامبولی کُسَک» نیست که بر اساسِ «اخبار» و «تحلیلهایِ دیگران»؛ هر روزه رنگ عوض کُند.
زمانی که «کژدم» میگوید: «دوام نخواهد آورد»... به این معنی نیست که: «گلوبالیستها» پیروز خواهند شد؛ بلکه منظورم این است که «ترامپ» در واقع «نوشدارویِ پس از مرگِ سهراب» است.
پس از پیروزِ ترامپ و درگیریهایِ «گلوبالیستها» با او؛ هیچ نوشتارِ خاصّی در آن رابطه ننوشته ام و به آن ماجراها نپرداخته ام.
اگر در ۳ سالِ پیش از این؛ پیروزیِ ترامپ در ۲ دوره؛ برایِ «کژدم» مانندِ روز روشن بود؛ ... آیا باید به او «فحش» میدادند؟ یا اینکه حدّ اقلّ از کنارش میگذشتند ... تا ببینند که چه می شود؟
اکنون می بینید که بسیاری از «اوباشان» که آنها را با اسمهایِ پُر طمطراقی مانند: «کارشناسِ ارشدِ فلان اندیشکده» و یا «استادِ ایرانی تبارِ فلان دانشگاهِ علومِ سیاسی» و یا «دکتر و پرفسورِ حقوقِ بین الملل» می شناسید؛ در رابطه با «پیروزیِ ترامپ در ۲۰۲۰» قلم فرسایی میکنند.
آیا این «اوباشان» به «کشفِ جدیدی» نائل شده اند؟ یا اینکه: پس از ۲ سال تأخیرِ زمانی و هزاران سال «تأخیر در دیدن»؛ «مدفوعِ کژدم» را «قرقره» میکنند؟ و همه خوشحال و سرخوش هستند که این «پیش بینی هایِ کژدمِ ناشناخته» را از زبانِ «روسپی زاده هایِ Low IQ » امّا «سرشناس» میشنوند.
آیا تا به حال دیده اید که گفته باشم: «دونالد ترامپ پیام آورِ دموکراسی برایِ ایران» است؟
لذا بهتر است که نَه از «ترامپ» بلکه از «خودتان» نا امید شوید.
راستی... تا کنون از خود پرسیده اید که «جایگاهِ نا امیدها» کجاست؟
از من میپرسید؟
پاسخ:
سطلِ آشغال ... و ... چاهِ مستراح.
دقیقاً همانجایی که نشسته اید.
متا سفانه امریکایی ها نیت خوبی ندارند.چون گمان کرده اند در این بین یک ملت در خاور میانه است که حقوقش دارد پامال می شود. و ان ملت ما نیستیم!! بلکه ملت همیشه بد فرجام ایران است. در عوض ما با حاکمیتی روبرو هستیم که به همه چیز فکر می کند جز ایران و مردم. و برای سیاستهای اجرایی ما عالی هستند.
پاسخحذفالبته در یک صورت فکرشان درست است. اگر بتوانند این تحفه ها را در یک چهارچوب و محدوده مشخص مهار کنند بگونه ای که اسیبی را متوجه امریکا و اروپا نکند، که نمی تواند هم بکند، چه ضرری دارند؟ مشکل کار چیست؟ در این بین با انبری سرد و انبری گرم. گهی چماق و گهی هویج. گهی پرخاش و گهی عطوفت تا پنجاه سال دیگر با اینها سر می دوانند. هر وقت هم مردم به گرسنگی افتادند. اینس تکس و پینکس تکس هست که ساندویجی برسد. پس مشکل کار چیست.؟ هیچی. فقط یه چیزه...
سرزمین ایران ویران و به عهد بوق بر می گردد. و مردم هم دارای فرهنگ یاجوج ماجوج می شوند.
انوقت ایقد اسلامگراها خوششان می اید. در پوست نمی گنجند. چون ایران تبدیل به شعب ابی طالب شده. چهار تا نخل هم بیاورند و در چهار گوشه مملکت بکارند و بیاد شعب ابی طالب و صحرای کربلا و روز جزا و نکیر و منکر زار زار گریه کنند و تو سر خودشون بزنند.!! و لذت ببرند. و امریکا و انگلیس و سایر ملل هم قاه قاه به حال و روز ما بخندند. ای خنده داره. ای خنده داره!!؟
ناشناس گرامی
حذفبا شما در حدّ آنچه که به عنوانِ نظر فرستاده اید؛ موافقم.
این نگرش که البته در جمع مخالفان سیاسی و حتی گروه ها و فعالان سیاسی خارجی نیز طرفدارانی دارد، جمهوری اسلامی را به آخوندیسم تقلیل میدهد که گویی این نظام محصول عملکرد همه روحانیت و فقهاست و تنوع و تفاوت نظر در جمع آنها را نادیده میگیرد. در صورتی که رصد کردن واقعیتها نشان میدهد، اقلیتی از روحانیت و فقیهان و مدرسان حوزوی در نظام سیاسی مشارکت دارند و نسبت اکثریت آنها با جمهوری اسلامی کمابیش شبیه بخش های دیگر جامعه است و از امتیازی برخوردار نیستند.
پاسخحذفاقای شریف!! اگر روحانیون محدودی در قدرت سهیم اند. ان پنج میلیون اخوند دیگر که بقول جنابعالی در قدرت سهیم نیستند و معصومند! چه غ..ل.ی می کنند؟ چرا ما یک حرف حساب از انها نمی شنویم؟
از طرفی ضربه ای که این اخوندا به این کشور زده اند و هر روز شاهد هزاران خودکشی و تصادف و مرگ و میر ناشی از سرطان و بی عدالتی هستیم. حالا کشتن دو ا..ب..ل..ه چه تاثیری روی جامعه دارد؟ این حرکت ها خیلی مهم و غیر معمول بوده اند؟؟ مال اونا حساب نیست. مال مردم حسابه؟ اینا نیستند که می گند اگر گربه 50 دینار به ادم ضربه و خسارت بزنه ، شرعا کشتنش واجبه!!
حالا اینا با این همه خسارت و ویرانی و تاراج همه چیز شرعا کشتنشون واجب نیست. پس چیست؟
اینو در جواب افشاری در رادیو فردا گذاشتم.
ناشناس گرامی
حذفگاهی فکر میکنم که نخواندنِ مقاله هایِ «افشاریها» بهتر است؛ تا رادیو فردا بفهمد که «ایرانیها» ... «خَر» نیستند که بر پشتشان توسط افشاریها و اکبر گنجی ها «پالان» بگذارید. زیرا اگر چنین شود و رادیو فردا ببیند که این موجودات مشتری ندارند؛ راه و روش خود را تغییر میدهد (سیاستِ فشار از پایین) و مبارزهٔ «کلامی» به مرحله ای بالاتر (عمیق تر از ایستگاهِ کنونی) می رسد و «جنبشهایِ شبهِ سیاسی» را هر چه بیشتر به دَرکِ «مفاهیمِ بنیادینِ سیاست» می کشاند و در نتیجه «مسیرِ تفکّر» تغییر میکند.
امّا گاهی نیز فکر میکنم که: «افشاری ها» و «گنجی ها»؛ مانندِ «آشِ کشکِ خاله» هستند که بخوری و یا نخوری... «پاتِه»...
سخنِ شما نیز مانندِ سخنانِ کژدم؛ شنیده نخواهد شد.
با درود به کژدم گرامی؛ امروز و در پاسخ پرسشگر بالا خیلی عصبی بودی و کاملا حق با توست؛ فلاکت و بدبختی از سروکول این مردم و مستراح اسلامی چهل ساله در حال بالا رفتن است بدون هیچگونه اقدام عملی از این جماعت ترسو و منفعل و عافیت طلب ایرانی ! با توجه به خروج مزدوران و نظامیان روسی از ونزوئلا؛ آیا معامله شیرینی با روسیه صورت گرفته که روسها میخواهند ونزوئلا رو واگذار کنند؟! و این معامله احتمالی آیا در مورد ایران هم اتفاق خواهد افتاد و یا اینکه با دادن ونزوئلا روسها در بازی شطرنج خاورمیانه؛ ایران را برای خود میخواهند؟! نکته دوم و مهم تر اینکه آیا پالس های ارسالی از کاخ سفید و پمپئو با هدف اتمام حجت و التیماتوم برای رژیم ملایان است و یا بیشتر برای دفاع در برابر هجمه های دموکراتها؟! آیا قبل از انتخابات ۲۰۲۰ امریکا و ترامپ تکلیف ملایان ایرانخوار را روشن خواهند کرد و یا اینکه این بازی و قصه سر دراز دارد؟!
پاسخحذفدرود و سپاس از کژدم هوشیار و کوبنده؛ ارادتمند شما "آنتی خایمال"
كژدم اينكه تو اين سايت شما نظرات رو بايد تاييد كنيد ولي خودتان هر چي به ذهنتون مياد رو نثار نظركننده ميديد چه معنايي داره؟
پاسخحذفمعنی اَش اینه که:
حذفاگه حرفی داری بزن؛ ... امّااگّه میخواهی «کُسکِش بازی» در بیاری....
بُرو به «کُسِ خواهرت و دُخترِت بخند».
اگه اینها رو نداشتی ... برو به کُسِ «نَنِه اَت» بخند
حذفبا درود خدمت تمام آزادگان
پاسخحذفکژدم بزرگوار این ایده های شما ارزش نگارش یک حداقل یک کتاب رو داره.. حتی برای بخش با لیاقت غیر ایرانیان و یادگاری برای آیندگان..
تنها ایراد جدی که میتونم به ساکنین ایران بعد خیانت ملی بگیریم تو این چهل ساله؛ این هست که نه اینکه وقتی اتحاد و زورش رو ندارند این رژیم بی شرف کثیف رو سرنگون کنند بلکه حداقل به فرزندانشان چنین خدا و دین فرهنگی رو که حاصلش بشه خمینی و خامنه ای و الی ماشاءالله رو انتقال ندند که متاسفانه این کار رو نکردند..
از پنجمین(چهارمیش به نظر شعارها و فرهنگ گلوبالیست هست و امیدوارم بود!؟) آیین تکفیری دنیا گفتم تشیع! هست.
با توجه به وضعیت ترکیه میتونم به صراحت بگم که ایجاد قانون لاییک و جدایی دین از سیاست در یک کشور مسلمان یک امر شکست خورده و بسیار شکننده هست و یک راه حل ساده آن میتونه از بین بردن تنها قسمت خطرناک آن باشه یعنی توحید! یعنی اینکه کسی فکر کنه خداش همون خدای همسایه هم وطن و تمام مردمان قاره ها باشه در حالیکه اینجور نیست!؟ تمام مزدوران جبهه های جهادی دینی از همین اصل تغذیه میکنند.. شرک و به دهن ها افتادن واژه خدایان.. اجازه ورود و گسترش فرهنگ های دینی غیر سامی.. درسته انسان سان رو تبدیل به انسان نمیکنه اما.. باعث چنین کثافت کاریهایی هم در ۴ قرن اخیر در ایران نمیشه؛ درسته که گفتی دوران رنسانس و تلاش مضاعف برای هیچ گذشته..اما ما هنوز بقول خودت پمپ بنزین توراهی هستیم و در عصر کشاورزی یخ زدیم اما دلیل نمیشه که دوباره از نوع شروع نکنیم و روپای خودمون وای نستیم..
از شما به عنوان چراغی که باعث شد قدری به آیین فراموش شده مادر طبیعت و معنای حقیقی جنگ و صلح و کمی درباره سیاست و مهمتر از اون راه های تشخیص شارلاتان ها پی ببرم.. بسیار ممنونم.
هر کاری میکنی شروع به نوشتن کتاب رفتن به جایی که قدرت رو بدونند و یا شروعی دوباره در مدیتیشن.. دوستارانت رو که یا زهر حقیقت آزردی :) فراموش نکن و تا میتونی برایمان باش
سني ها دين براشون يك سنت و سبك زندگيه ولي شيعه ها دين تشيع رو به عنوان يك ايديولوژي خطرناك به رسميت ميشناسن.اين تجربه ي من نسبت به برخورد با سني هاي ايران و كشور هاي عربي بوده.
حذفاقای کژدم مگه شما نگفتین که گلوبالیستها به حکومت شیعیان برای به اشوب کشیدن خاورمیانه نیاز داشتند و حالا با ظهور عقاب بزرگ دیگه نیازی به اونها نیست ودر طرح خاورمیانه بزرگ امریکا باید صفوی مسلک ها سلاخی بشن و حتی زودتر از ابوبکر البغدادی خامنه ای باید نابو بشه حالا الان میگین که امریکا به فکر تحقیر و نابودی اونها نیست
پاسخحذفكژدم شما تا به امروز تجربه برونفكني داشتين؟اگر بتونيم كمي راهنماييمون كنين ممنون ميشم
پاسخحذفمنظورتان از «برون فکنی» را نفهمیدم.
حذفبر منِ دهاتی ببخشایید و بیشتر توضیح دهید تا «کژدم» بتواند «خَر فهم» شود.
کژدم شهرنشین (astral projections )
حذفدوست دارم همینطوری «دهاتی» باقی بمانم و به منجلابِ «مزخرفاتِ هندویی» نَیُفتم.
حذفبرایِ من (کژدم) بسیار عجیب است که این «گوروهایِ هندی» میتوانند به «آخرین پایانهٔ کهکشانها» سفر کنند.... امّا ۲ کوچه آن طرف تَر... برای لگد مال نکردنِ «مدفوعِ انسانی» باید «پاورچین پاورچین» راه رفت.؟؟؟!!!
حذفhttps://rastmard.com/ویدئوی-معرفی-رویای-آگاهانه-برون-فکنی-ر/
حذفكژدم فكر كنم اين سايت كمكتون كنه.
آقایِ ناشناس
پاسخحذفمن هرگز نگفتم که حکومتِ «شیعیانِ شنیعه» زودتر از «خلافتِ محمّد رسول اللهِ دوّم» سرنگون خواهد شد.
من (کژدم) پیشبینی کردم که: «انگلِ فرزانه» زودتر از «محمّد رسول الله دوّم» به دَرَک واصل خواهد شد.
بهتر است که «کُس شعرها»یَت را برایِ «مامی جونِت» تعریف کُنی.
با درود خدمت کژدم گرامی
پاسخحذفکژدم عزیز شاید این کلیپ را دیده باشید یا نه اگر دیده اید که فکر میکنم برای بار دوم ارزشش را دارد اگر نه که پیشنهاد میکنم یک بار آن را ببینید و خودتان را جای آن افرادی بگذارید که این ها و بسیار بیشتر از این ها را به جای اینکه کلیپش را ببینند کشف کردند مثل انیشتین ها و نیوتن ها، آنوقت فکر کنم متوجه می شویم که چرا این افراد به سیاست اینقدر بی علاقه بودند و آن را به دید حقارت می دیدند شاید شما هم اگر جای این افراد بودید سیاست برایتان احمقانه می آمد
https://tinyurl.com/yys3yuzo
اين ويديو حيرت انگيز بود. واقعا دنيا و سياست دارن راه اشتباهي رو ميرن.تا زماني كه انشتين ها دوباره متولد نشن انسان ها نميتونن روياهاي بزرگي داشته باشن
حذفكژدم با اين شرايط امروز احتمال داره بعد از پايان هشت سال دوره ترامپ باز هم جمهوري خواهان يا حتي معاونش مايك پنس به رئيس جمهوري برسه؟به نظرك ترامپ داره پايه هاي قدرت بيست ساله برا تيمش ميسازه
پاسخحذفمهمّ نیست که ترامپ میخواهد چکار کند!!
حذفمهمّ این است که آیا خواهد توانست؟ یا نَه؟
واقعیّتهایِ «مِیدانی» به کژدم میگویند:
هر کاری که ترامپ و هم فکرانَش بکُنَند... بیش از ۴ و یا ۵ دَهِه دوام نخواهد آورد.
در «دَهِهٔ چهارم و پنجم» پس از امروز....
شاهدِ «جنبشهایِ به حاشیه رانده شدگان» در گسترهٔ بین المللی خواهیم بود که طبیعَتِ آن جنبشها؛ برای «ما» غیرِ قابلِ تصوّر است.
در آن زمان؛ کونِ همهٔ «دکترینهایِ سیاسی و اجتماعی» که بر رویِ «آجرهایِ کُهنه» ساخته شده اند ... پا بر هوا خواهد بود.
شاید «دنیایِ نوین» از درونِ این «جنبشها» بیرون آید.
وَ ...
شاید ... «نَه».
در هر حال ...
«دنیایِ نوین» مانندِ «نیلوفرِ آبی» (لوتوس) ریشه در «لَجَنزار» دارد.
«جنبشهایِ لَجَنزار»؛ نمیتواند به «هیچ» بینجامد.
زیرا «فرشتگانِ حامی» دارد.
من (کژدم)؛این «فرشتگانِ حامی» را «شمن ها» مینامم.
پیامِ HBO در سریالِ «بازیِ تاج و تخت» نیز به پادشاهی رسیدنِ «شمن» بود.
هر چند که من این پیام را نپسندیدم.
زیرا «شمن» فقط «بیننده» است و نَه «امپراتورِ سیاسی».
کژدم این جمله که نیچه میگه (خدا مرده است) منظورش چیه؟ بعد اینکه به نظرتون حزب نازی ها اگر با جنگ از بین نمیرفت میتونست انسان برتر رو به عرصه ی دنیا معرفی کنه؟
پاسخحذف«خدا مُرده است» یعنی:
حذفاز «پیر مردِ فِرنی خور» که در دورانِ جوانی هم «هیچ پوخی نبود» .... انتظارِ «گشایش» نداشته باشید.
یعنی اینکه:
(«تو» ... زاده شدی... در حالی که «چهره اَت به هر طرف بود»... «تو» همان «آهو» و «ببر» و «طوطیِ گُلگون چشم هستی» ... «تو» همان «رود و باران و رودخانه و پُل هستی»... «تو» ... «همه چیز هستی».)
امّا مانندِ «خدا» .... «تنها» هستی.
قدّ بیفراز.... و در «تنهایی» (آزادی از همهٔ آنچه که به خوردِ «تو» میدهند).
به «تنهایی» عادت کُن ...
زیرا که از «تَن ها بلا خیزد».
کژدم من هنر جنگیدن شما رو میخونم به این نتیجه میرسم این حکومت شاید تا ۴۰ تا سال دیگه هم سرنگون نمیشه. اپوزیسیون ما معتقده سردار سپاه خیلی ادمای خوبین با این بخشی بازی ها این حکومت به این سادگی سقوط نمی کنه.زمانی که ایرانی ها مثل شورش ۵۷ با اسلحه ایران رو بتونن به جهنم خانواده ی سپاهی و آخوند تبدیل کنن شاید بشه امیدی پیدا کرد وگرنه این فرشگرد بازی ترامپ بازی ها کاری از پیش نمیبره
پاسخحذفکژدم یک سوال نسبتا شخصی دارم. آیا شما تا امروز در مرگ کسی تاثیر داشتین؟ البته شما این اختیار رو دارین که این سوال رو جواب ندین.
پاسخحذفمیتوانستم نظرتان را منتشر نکنم. امّا منتشر کردم.
حذفدلیلِ انتشار نیز این بود که پرسش شما میتواند بهانهٔ خوبی برایِ آموزش باشد.
۱- این پرسش ظاهراً برایِ این طرّاحی شده است که از زیرِ زبانِ کسی «حرف بکشید».
بسیاری از کسانی که به اتّهام های سیاسی دستگیر میشوند؛ فریبِ این پُرسش را میخورند. شاید دهانشان خشک شود؛ .... به «تِته پِته» بیفتند؛ و یا به رفتارهایِ هیستریک دچار شده و «بازجو» را به این «دَرک» برسانند که فکر کُنَد: «این شخص حتماً قاتل است».
۲- این پرسش طوری طرّاحی شده است که به شخصِ دستگیر شده چنان القاء کُند که «اتّهام» میتواند تا حدّ «قتل» بیخ پیدا کُنَد. لذا بهتر است که به جُرمهایِ کوچکتر «اعتراف کُنی» ... و گرنه؛ حسابت با «کرام الکاتبین» است.
نتیجه:
این پُرسش نمیتواند به «کشفِ حقیقت» کمک کُند. امّا میتواند عدّه ای را به وحشت و اضطراب دچار کرده و آنها را به اعترافاتی وادار کُند که هرگز اتّفاق نیفتاده اند.
۳- تاًثیر گذاشتن در «مرگِ کَسی» میتواند حتّی به یک «نوزاد» بچسبَد. زیرا آن نوزاد؛ به خاطرِ مشکلاتِ «وضعِ حمل» باعث شده است که مادَرَش «بمیرد». حتّی پزشکان نیز در «دوراهیِ قتلِ کودک و یا مادر» گیر می افتند و باید برایِ «نجاتِ کسی»... «شخصِ دیگری» را فدا کنند.
سربازی که در یک روستا با دُشمن می جنگد؛ شاید ترسیده باشد و به همه جا شلّیک کرده و باعثِ مرگِ روستائیان شود.
شاید «حقوقِ بشریها» آن سربازِ بدبخت را به «قتلِ عام» متّهم کنند؛ در حالی که چنین نبوده است. زیرا آن سرباز؛ ۱۰ روز پیش از آنکه به چنین «محیطی» گرفتار شود؛... حتّی به چنین اتّفاقی فکر هم نمی کرد... چه رسد به اینکه «قصد» کرده باشد.
در زمانی پیش از این؛ به گفتگویی گوش میکردم. راویِ داستان می گفت که:
مردِ خوبی (به تمامیِ معنی) کارش را پس از «نیمه شب» تمام کرده و به سویِ خانه (محیطِ امن برایِ استراحت) رانندگی میکرد. تمامیِ تلاشِ او این بود که به خانه رسیده و «پس ماندهٔ غذایِ خانواده» را «زهرِ مار» کُند و بخوابد.
امّا ناگهان در «اتوبان» یک رانندهٔ دیگر مزاحمِ او میشود..... این «مزاحم» به او راه نمیدهد و حتّی جلو راههایِ انتخابیِ او را میگیرد.
آن مَردِ خوب به این نتیجه میرسد که باید از شَرّ این موجود آزاد شود. لذا تلاش میکند که از او سبقت گرفته و به خانه برود. امّا آن موجودِ مزاحم؛ باز هم سدّ راهِ او میشود.
آن «مردِ خوب» به این نتیجه میرسد که چاره ای نیست مگر اینکه:این «مزاحم» باید «حذف شود».
«مردِ خوب» با هزار زور و زحمت از موجودِ مزاحم سبقت میگیرد و در این میان؛ کامیونی پیدا میشود که مشکلِ مکانیکی داشته و در وسطِ جادّه مانده است.
«مردِ خوب» آن مزاحم را به «بُن بستِ کامیون» کشانیده و ناگهان خطِّ حرکت خود را تغییر داده و آن موجودِ مزاحم با آن کامیون تصادف میکند.
روزِ بعد؛ آن «مردِ خوب» در اخبار میشنود که:
تصادفی رخ داده و راننده ای به یک کامیون کوبیده و «مُرده است». ... این نیز نوعی تأثیر در «مرگِ دیگران» است.
«دنباله در پایین»
(ادامهٔ باتلا)
حذفمیتوانم ۱۰۰ ها مثال بزنم. همهٔ این مثالها به اینجا ختم خواهند شد که: «پرونده فقط کُس شعر بافی» است..... و چیزی بیش از «ادّعایی» در برابرِ «ادّعایی دیگر» نیست.
امّا زمانی که از «کژدم» میپرسی که آیا در مرگِ کسی تأثیر داشته است؟... مسئله بسیار «خصوصی» میشود.
باید بگویم که:
من در مرگِ میلیونها نفر؛ تأثیر داشته ام.
فکر میکنم که شما نیز اگر کمتر از من (کژدم) تأثیر نداشته اید.... بسیار بیشتر از من تأثیر گذار بوده اید.
به «بازیِ علمِ کلام» خوش آمدید.
ماچ
درود بر کژدم
حذفحرف های شما در هنر جنگیدن چیزی ورای اطلاعات نظامی بود و نشانگر تجربه و حضور در صحنه بود.حتی در جایی شما نشانه های مبتدیان که وارد عرصه ی نبرد میشن رو هم مشخص کردین و در جاهایی هم توصیه کردین در جنگ روانی باید اقدام های خشونت آمیزی در راستای ضربه زدن به دشمن انجام بدیم.منظور من از این سوال صرفا فعل ارادی قتل نبود چرا که بعضی موارد قتل نه تنها به محکومیت منجر نمیشه بلکه مورد تشویق جامعه هم قرار میگیره(فداکاری سرباز در میدان جنگ)
هدف من از این سوال این بود که ایا شما در مرگ کسی که میتونستین تقدیرش رو به شکلی دیگه رقم بزنین دچار عذاب وجدان شدین یا خیر؟آیا ممکنه شما در لحظه نهایی دچار پشیمانی بشین یا خیر؟ایا صرفا دشمن بودن طرف دلیل کافی هست که زندگی یک نفر رو ازش گرفت یا باید عامل دیگه هم در نظر بگیریم (مثلا اینکه اون شخص ایا حضوری در عرصه نبرد داشته یا مرگش میتونه کمکی به غلبه بر دشمن کنه یا نه؟)
شما از جمله ی( مسئله بسیار «خصوصی» میشود.) استفاده کردین که (فکر کنم) نشان از این داره شما نمیخواین با واقعیت هایی که توان تغییر اون رو ندارین روبرو بشین. شاید هم دلایل دیگه داشته باشه
و در اخر بخوام حرفم خلاصه کنم
شما در مرگ میلیون ها نفر (باید) تاثیر میگذاشتین یا شما در مرگ میلیون ها نفر (میتونستین)تاثیر بزارین و گذاشتین؟
ناشناس گرامی
حذفمن به «بخشایش» و «بخشوده شدن» و «عذابِ وجدان» اعتقادی ندارم. زیرا زمانی که کاری را انجام میدهید؛ بلافاصله «تاریخ» میشود. تاریخ را نمیتوان تغییر داد. ما نمیتوانیم تاریخ را «ببخشیم». ما نمیتوانیم از «کَرده هایِ خود» فرار کنیم. «قاتل» را ظاهراً کسانی میبخشند که «زنده» هستند و به «قتل» نرسیده اند.
من (کژدم) هرگز «مقتولی» را ندیده ام که در دادگاه حاظر شده و «قاتل» را بخشیده باشد. اگر شما دیده و یا شنیده اید؛ بگویید.
آنهایی که «قاتل» را میبخشند؛ معمولاً کسانی هستند که خود را «صاحِبِ مقتول» میدانند (ولیّ دَمّ). آنکه خود را «صاحبِ مقتول» میداند؛ «گُه می خورد» که از طرفِ «مقتول» سخن بگوید وَ «ببخشد» و یا «نَبَخشد».
بازیِ آنکه «کشته میشود» و آنکه «می کُشد» مشابه بازیهایِ «اتُمها» هستند که به «اَشکالِ گوناگون» با هم ترکیب میشوند. امروز دُختر و پسرِ جوانی را دیدم که در صفِ اتوبوس همدیگر را می بوسیدند. در دِلِ خود از آنها پرسیدم: «شماها چه چیزی در یکدیگر میبینید» که «دیگران در شما نمی بینند»؟
من (کژدم) عمیقاً میدانم که: فرماندهِ اصلیِ این «بوسه ها».... «هورمون ها» هستند. هورمونهایشان را Delete کنید.... تا ببینید که مثلِ «تخته سنگ» در کنارِ یکدیگر می ایستند.
لذا ذِهنِ من همیشه «پاک» است.
من (کژدم) همیشه؛ هَم «دشمن» و هَم «خود» را «بخشودهٔ طبیعی» میدانم.
در یک مسابقه؛ فقط یک نفر میتواند «مدالِ طلا» بگیرد.
آنکه «مدالِ طلا» نمی گیرد.... «مقتول» نامیده میشود.(مدالهایِ «نقره» و «برنز» به «مقتولین» داده میشوند).
من (کژدم) میگویم که «نوشتارهایِ ۱۸ گانه» راهِ چاره هستند.
«دشمن» میگوید که راهِ چاره فقط در لیسیدنِ «کیرِ حسین» است.
من و دشمنِ من ؛ یا «کشته» میشویم و یا «پیروز»...
عذابِ وجدان فقط «Luxury» است.
مانندِ:
آدامسی برایِ «جویدن» ....
فیلمی برایِ «تماشا کردن»....
یعنی «جلق زدن» با «مزخرفات».
به نظر من ترامپ احمقی بیش نیست و کپی هالیوودی احمدی نژاده. حماقتش هم به این دلیله که خودش رو همزمان درگیر ایران و کره شمالی و چین و مکزیک کرده و آخرش هم هیچ گهی نمیخوره. مطمئن هستم که یک دوره ای میشه مگر اینکه در روزهای باقیمانده جنگی به پا کنه گرچه این کلک دیگه قدیمی شده و شاید مردم آمریکا دیگه گول نخورند. در دنیای سیاست فکر نکنم قابل قبول باشه یک نفر یه روز شروط 12 گانه فلج کننده برای دیگری بذاره اونوقت چند وقت بعد بدون هیچ دلیلی بیاد از طرف مقابل تعریف کنه و بیخیال شروط بشه. مگه ترامپ دنبال بدست آوردن چی از ایران بود که حالا بدستش آورده باشه و بخواد آشتی کنه؟ نکنه ونژوئلا را قراره بگیره و بیخیال ایران بشه؟
پاسخحذفمن (کژدم) به این نتیجه رسیدم که شما بسیار باهوش هستید و باید «جایزهٔ هوشِ نوبل» را به شما بدهند.
حذفالان که تحریم های جدید رو دیدم نظرم عوض شد. نظر قبلی من از روی عصبانیت بود چون تصور کردم ترامپ بیخیال شروط دوازده گانه شده. بهرحال این شروط نقش اصلی را در سقوط نظام جمهوری اسلامی ایفا می کنند و نباید فراموش شوند
حذفناشناس گرامی
حذفهیچ توجّهی به تحلیلهایِ گوناگونی که از طرفِ رسانه ها به خوردِ مردم داده میشوند نکنید.
آمریکایِ ترامپ در حالِ اجرایی کردنِ پروژهٔ بسیار بزرگِ «خاورمیانهٔ بزرگ به رهبریِ آمریکا» است.
آمریکایِ ترامپ مانندِ «گلوبالیستها» نمیخواهد خاورمیانه را با جنگهایِ ۴۰ ساله «شُخم» بزند؛ بلکه در حالِ جارو کردنِ «زباله ها»یی است که در طیّ ۲۸ سالِ اخیر در پِیِ حاکمیّتِ «گلوبالیستها» بر آمریکا (کلینتون -جورج بوش- اوباما) به جای مانده اند. زدودنِ این زباله ها نیز نوعی جنگ است و به «خشونت» نیاز دارد.
رژیمِ کثیفِ شیعیِ ایران؛ یکی از مهم ترین محصولاتِ برنامه ریزی شدهٔ «گلوبالیستها» برایِ گسترش دامنهٔ شعله هایِ جنگ و ویرانی در جنگهایِ ۴۰ سالهٔ پیش بینی شدهٔ آنها بود. به همین دلیل نیز دیدید که به جایِ «حمله به ایران» به عراق حمله کردندو دستهایِ رژیمِ شیعی را در عراق باز گذاشتند؛ و همهٔ اراذل و اوباشانِ اسلامگرا را از سراسرِ جهان به بهانهٔ «جهاد» به عراق و سوریه ریختند. زیرا اوباشانِ اسلامگرا همگی «ضدّ امپریالیست» و ضدِ فرهنگِ غربی هستند و هیچکس نمیتواند حرکتهایِ آنها را به «غرب» منتسب کُند. «گلوبالیستها» اوباشانِ «فوکولی» زیادی مانندِ «البرادعی» و «اخوان المسلمین» «حاکمانِ قَطَر» و «خردوغان» را در آستین هایشان دارند که کمر به ویرانی کشیدنِ «مصر» و «تونس» بسته بودند.
امّا دولتِ ترامپ؛ مشکلاتِ داخلی کشورهایِ خاورمیانه را به «تخمش» هم حساب نمیکند و میداند که این مشکلات «ساختاری» هستند و با رفتنِ «پهلوی» و «حُسنی مبارک» و آمدنِ «خمینی» و «محمّد مُصری» حلّ نمیشوند. «دموکراسی بازی» یکی از حربه هایِ اصلیِ «گلوبالیستها» برای این جنگها بود و همچنان هست. آنها «دموکراسی» نمیخواهند؛ بلکه به بهانهٔ ایجادِ دموکراسی ... «جنگهای ۴۰ ساله» و «ویرانی» میخواهند.
رژیمِ کثیفِ شیعی ایران فکر میکند که گسترش دستها و پاهایش را مدیونِ «امدادهایِ غیبی» است. خدایانِ این امدادهای غیبی کلینتون و جورج بوش و اوباما بودند.
اکنون این امدادهای غیبی در حالِ «پایان پذیرفتن» هستند و به جایِ آن «نکبتهایِ غیبی» نشسته اند.
هر کسی که به «اعوجاج» در گفتارهای دولتِ ترامپ به عنوانِ «چرخش ها» نگاه کُند؛ «فریب» خورده است.
آنچه که مسئلهٔ اصلی است؛ شیوهٔ گفتارها نیست؛ بلکه «پروژهٔ خاورمیانهٔ بزرگ» است. گفتارها فقط «کلمات» هستند.
پروژهٔ خاورمیانهٔ بزرگ از «رژیمِ ایران» (هر مادر سگی که باشد) فقط میخواهد که یک «رژیمِ معمولی» باشد. از عربستان و سایر کشورها نیز چنین انتظاری دارد. با چشمهایتان دیدید که چه بلایی بر سرِ «شاهزادهٔ احمق» آمد. این «شاهزادهٔ احمق» دچارِ اشتباهِ محاسباتی شد و اکنون به پشتِ «پردهٔ غیبت» خزیده و به «چاه نوردی» و «غار نوردی» مشغول است و به «مهدی» تبدیل شده است.
امّا «عربستان» فراموش نشده و به «مهدیِ غایب» تبدیل نشده است. فر رفتنِ «شاهزادهٔ احمق و ناز پرورده» به «چاهِ جمکرانِ سعودی» برایِ «نجاتِ عربستان» ضروری بود.
موجوداتی مانندِ «شما» فقط «Surfer» هستید. روی امواج اخبار و تحلیلهایِ دروغین سوار میشوید و به هر جایی که خبرها و تحلیلهای وابستگان به احزاب و جناحها میخواهند شماها را به آنجا هدایت کنند؛ میروید. همیشه «دلشوره» دارید؛ نمیدانید که چه چیزی درست و یا غلط است. یک روز «سردتان میشود» و روزِ بعد «از گرما می پزید».
کژدم دِلش ساکن است. زیرا «می بیند».
کژدم جون من با یه غوره سردیم نمیشه ولی وقتی صحبت از آمدن نخست وزیر ژآپن و وزیر خارجه آلمان شد کمی مشکوک شدم. البته چیزی که من در ذهن داشتم این بود که مذاکرات پشت پرده در نهایت به اعلام خبر مرگ خامنه ای بیمار و رنجور منتهی خواهد شد تا هم راه برای دوستی با آمریکا هموار شود و هم چهره استکبارستیز آقا در تاریخ خدشه دار نشود. در ضمن اشک شوق در چشمانم جمع شد وقتی دیدم فحش آبدار نثارم نکردی. سالهاست خواننده مطالبت هستم و بابت همه چیزهایی که از تو فراگرفتم ممنون هستم
حذفبه این بازی میگویند: Tit for Tat
پاسخحذفhttp://www.bbc.com/persian/iran-48544421