آنهایی که ساختمانهایشان را به حراج گذاشته اند؛ هَمگی ریگی به کفش دارند و میخواهند فرار کنند. اگر کسانی به امیدِ اینکه این ساختمانها و اَملاک را ارزان می خرند و در آینده به چند برابرِ قیمت خواهند فروخت؛ سخت در اشتباه هستند.
آنهایی که ساختمانها را برایِ فرار می فروشند؛ احساسِ خطر میکنند. طمع کارانی که خریدار هستند باید بسیار بیشتر از فروشندگان احساسِ خطر کنند. زیرا معلوم نیست که پس از فروپاشیِ رژیمِ شیعی و یا سرنگونیِ این رژیم؛ چه اتّفاقاتی خواهد افتاد و چه بسا خریداران به جُرمِ خیانت و کمک به خروجِ ارز و طلا از ایران؛ نه تنها محاکمه شوند؛ بلکه اموالشان نیز مصادره شود.
«روسپی زادگانِ سپاهِ پاچاهارداران» در سوریّه؛ سرمایه گذاریهایِ سنگینی بر رویِ «خریدنِ زمینها و ساختمانهایِ ارزان» و براه انداختنِ «بساز و بفروشی»؛ انجام دادند. هم پولهایشان را از دست دادند و در آخر نیز مجبور به فرار با کمکهایِ روسیه شدند. هیچکس از این بخش از ضررهایِ هنگفت در سوریّه سخنی نمی گوید. امّا «کژدم» به شما میگوید که بسیار هُشیار باشید.
شما باید به جایِ خریدِ اینگونه اموالِ به غارت رفته؛ باید فروشندگان را شناسایی کنید و اینکه به کدامین کشورها فرار میکنند؟
تا در آینده حساب پس بدهند.
خریداران نیز باید شناسایی شوند. زیرا اگر «خائن» نباشند؛ حدّ اقل اینکه؛ «خطا کار» هستند.
کژدم
پستها
آنهایی که در حالِ فرار هستند؛ نمیتوانند خانه ها؛ کارخانه ها؛ زمینها وکارگاهها ولوازم خانگی و اتومبیلهایشان را با خود ببرند. به همین دلیل میخواهند این داراییها را به طلا و ارز تبدیل کرده و با خود ببرند. لذا شرکت نکردن در خریدِ این داراییها؛ یک وظیفهٔ ملّی است. تا «فراریها» مانندِ «مُردگان»؛ برهنه به زیرِ خاک روند.
پاسخحذفکزدم اگه اسرائیل به ترور سرداران سپاه ادامه بده احتمال ترور خامنه ای از سمت داخلی ها نیست؟من مطمئنم این بیشرفها اگه کشتارشون ادامه پیدا کنه به صاحب خودشون خیانت میکنن.
پاسخحذف«ترورِ سرداران»؛ واژگانِ دُرُستی نیست. در جنگ؛ نظامیان در همهٔ رده ها کُشته می شوند و حتّی فرماندهِ کُلِ نیروهایِ مسلّح نیز یک «نظامی» است و کُشته شدنش را نمیتوان «ترور» نامید.
حذفاگر بالاییها کشته بشن پایینی ها خودشون فرار میکنن
پاسخحذفاگر «بالاییها» کُشته شوند؛ فصلِ «انتقامِ مردمی» فرا خواهد رسید و فصلِ بسیار خونینی خواهد بود که باید همه به مدّتِ حدّاقل ۶ ماه چشم بر آن ببندند. این فصل باید در «سکوتِ کامل» برگزار شود. همهٔ این اوباشان؛ چه «بالایی»؛ چه «میانه» و چه «فرو دست» را مردم می شناسند و باید به دستِ مردم «حذف» شوند (ریشه کَنی مالاریا).
حذفتا حکومتِ بعدی (هر جریانی که باشد)؛ با بازیهایِ «حقوقِ بشری» تحتِ فشارهایِ بین المللی قرار نگیرد.
محمدرضا پهلوی هر چه که بود خائن نبود.با ساکنان خرافات زده و پیرو دستگاه مذهبی و خیانت ارتشی ها و مبارزات مسلحانه چپی ها چطور باید کشور رو نجات میداد؟محمدرضا پهلوی از جنس آتش نبود ولی در حد و توان خودش جنگید.
پاسخحذفمن هرگز «محمّد رضا پهلوی» را «خائن» خطاب نکرده ام. او مانندِ «گوسفند» که شیر میدهد و در حینِ شیردادن به درونِ «گاودوش»؛ پِشگل میریزد و شیر را آلوده میکند بود.
حذفاو یک احمق و همچنین بسیار «ترسو» بود و«شیعه بودن» نیز بر حماقتِ و تَرسِ او می افزود.
او از همه چیز می ترسید؛ از غرب می ترسید؛ از «الله» می ترسید؛ از «انگلهایِ صفوی مسلک» می ترسید.
آنچه را که نیز به قولِ خودش به دستِ «کاردانها»(تکنوکراتها) سپرده بود نیز به ایجادِ «کشورِ تهران» در داخلِ کشورِ ایران و «توسعهٔ مناطقِ شیعه نشین» منجر شد. به همین دلیل نیز ایران تبدیل به «شُتُر» شد.
به شُتُر گفتند که «پُشتَت کَج است»...
شُتر پاسخ داد:
کُجایم راست است؟
این حماقتِ و «ترسِ مالیخولیاییِ بی وَصف»؛ هم خودش و هم ایران را به بادِ فنا داد.
در ضمن مسئلهٔ «چپی ها» و «چپی هایِ شیعه = مجاهدینِ خلق» را بگذارید کنار. همهٔ این دار و دسته هایِ «سازمان یافته»؛ بیشتر از ۳۰۰ نفر نیز نمی شدند. توده ای ها نیز در دورهٔ ۲۸ مُرداد؛ تَقّشان در آمده بود و مردم از آنها متنفّر بودند.
حذفاین سلطنت طلبها هستند که این مسئله را به طورِ عمدی بزرگ می کنند تا «شاهنشاهِ اسلام پناهِ تهران مِهر» را «سفید شویی» کنند.
واقعیّتِ ماجرا به صورتِ «ِمِیدانی» این بود که:
در ایران ۲ حکومتِ موازی داشتیم.
۱- حکومتِ ظاهریِ پهلوی.
۲- حکومتِ باطنیِ «انگلهایِ تشیّعِ شنیعه».
این ۲ حکومت در زمانِ «سلسلهٔ ننگینِ صفوی» تولید شد و تا پایانِ دورهٔ «پهلوی» ادامه داشت و در نهایت «انگلهایِ تشیّعِ شنیعه» به حکومتِ ظاهریِ پهلوی پایان دادند.
امّا اینکه بگوییم؛ مجموعهٔ همهٔ «چپ ها»؛ «خیانتِ آگاهانه» کردند؛ کاملاً درست است. امّا نقشِ «تعیین کننده» نداشتند.
همچنین میتوان «سازمان مجاهدینِ خلق» را از زیرمجموعه هایِ «تشیّعِ شنیعه» دانست که برایِ «رقابت با کمونیستها» در لابراتوارهایِ «تشیّعِ شنیعه» تولید شده بود.
همهٔ اعضایِ سازمان مجاهدینِ خلق؛ اعضایِ «سازمانِ حجّتیّه» بودند. «روسپی زادهٔ فرزانه» نیز از همان فرقه است.
در پایان باید بگویم که این سخنان؛ هیچ دردی را دوا نمی کنند.
حذفاگر میخواهید مُشکلی را حلّ کنید؛ باید به آنچه که اکنون جریان دارد؛ چه «حاکمیّتِ شیعی» و چه «اپوزیسونِ قلّابی» بپردازید و «راهی نوین» پیدا کنید.
سلام کژدم
پاسخحذفباز هم مم را سایبری و..خواهی نامید
اما یک دسته از تحلولگران ایران اینترنشنال. به نظرم نگران جمهوری ولایی هستند و در گفتگو ها در حال. نشان دادن و پیشنهاد راه حل هستند مثل برنامه امشب مهدوی
من میگم اینها نافشان به جمهوری اسلامی است تو بگو سایبری هستی
سلام
حذفزمانی که گفتمان؛ در سطحِ «افشاگری» یخ زده است. به این خاطر است که «شنوندگان» و «بینندگان» هنوز به دُنبالِ شنیدنِ «قصّه» هستند و هر کسی بیشتر «بِگَم؛ بِگَم» راه بیندازد؛ «قهرمان» میشود. ماجرایِ «بِگَم؛ بِگَم دَرمانی» که در درونِ رژیمِ شیعی با «شمپانزه نژاد» به اوجِ خود رسید؛ در میانِ «اپوزیسیونِ قلّابی» تاریخی طولانی دارد.
«ایران اینترنشنال» به عنوانِ یک «رسانه»؛ باید به دنبالِ «جذبِ شنونده و بیننده» باشد «اپوزیسیونچیها» نیز به همین «بیننده و شنونده» نیاز دارند. امّا زمانی که «شنوندگان و بینندگان» به بیماریِ «گلایه» دچار هستند؛ هرکسی که بیشتر گلایه کُند را «قهرمانِ بهتری» می پِندارند.
گفتمانِ «گلایه و افشاگری» یک گفتمانِ کاملاً «نازا» است و مانندِ «امامِ نجاستِ یازدهم»؛ «عقیم» است و باید برایش «امامِ دوازدهمی» که از «رانِ مادرش» زاده شده آفرید و در ادامه باید «غِیبَش» کرد؛ تا از زبانِ او و «نیابتِ او» سخن گفت تا «گاوان و خران» را در حول و حوشِ خود نگهداشت و «دوشید».
«گفتمانِ گلایه» میتواند به «راهنماییِ رژیم» نیز تفسیر شود.
من «مهدیِ مهدوی آزاد» را موجودی بسیار «خِرِفت» میدانم که پس از اینهمه روده درازیها؛ حتّی یک «نقطه» به «گفتمانِ سیاسی» اضافه نکرده است. بقیّه نیز همینطور هستند.
همهٔ این موجودات به بیماریِ «عنان داشت؛ سنان داشت؛ نیزه داشت و ....» دچار هستند و حتّی یک «استثناء» نمیتوانید پیدا کنید که «حرفی تازه» بزند و از «گفتمانِ افشاگری» فراتر رفته باشد. امّا همگی بدونِ اینکه فرقی با یکدیگر داشته باشند؛ به خاطرِ وجودِ اُلگویِ رفتاریِ «دلبستگی به شنیدنِ قصّه و داستان» در میانِ «ساکنینِ ایران»؛ شنوندگان زیادی دارند.
با نظرِ شما مبنی بر اینکه: «اینها وَلایی هستند» مخالفم.
به نظرِ من اینها همگی «احمقهایِ پُرحرف و حدیث»و «هیچ نگو» هستند.
گیر دادن به این موجودات؛ زمانی که ادّعایی بیشتر از «حرّافی» ندارند؛ نیز فقط «نِقّ و نال» است.
مهندسی انقلاب از پایین به بالاست نه بالا به پایین.حضور رضای جزوه نویس هیچ دردی رو درمان نمیکنه ولی حضور مبارز مسلح میتونه شروع روند انقلاب بشه.سرطان یک سلوله تکثیر که بشه مرگ سیستم بدن رو رقم میزنه.کژدم باید تکثیر بشه ولی فقط کلمه هست و بس
پاسخحذفاشتباه می کُنید. وقتی میگویید «مهندِس»؛ یعنی شخصی کارکُشته و دارایِ دانشِ سیاسی- اجتماعی- اقتصادی و حدّاقل اندکی «فرزانگی»؛ که مجموعهٔ اینها می شود «بالا».
حذف«بالا» یا باید راستگو و راست کردار باشد تا بِتواند «اعتمادِ پایین» را بدست آوَرَد. و یا اینکه یک «شارلاتانِ قَهّار» باشد تا بتواند «پایین» را فریب دهد.
«شازده فیل خان»؛ یک «شارلاتانِ پَخمه» است. گویی که در عصرِ «اینترنِت» و «گوشیهایِ هوشمند»؛ «پایین» نمی فهمد که «دوقطبی شدن در آمریکا» و اروپا؛ به خاطرِ وجودِ «سرمایه داریِ لجام گُسیخته» از یک سو و «پارتی کراسی» از سویِ دیگر است و «به حاشیه رانده شدنِ مَردم» توسّط AI نیز «دَردِ بی درمانی» را بر زخمها و بیماریها افزوده است.
امّا «پارتی کراسی» همچنان مانندِ «دیّوس فرزانه» میگوید که آنچه که ما میگوییم؛ تنها راه است.
«راهگشایی و پویاییِ پارتی کراتیک» که تا حدودی در زمانِ گُذشتهٔ «۵۰ ساله» میتوانست پاسخگوی نیازها از طریقِ «اصلاحات»(Reform) باشد؛ اکنون جیبِ مُبارَکش از «اصلاحات» خالی شده است. امّا «لَجوجانه» بر «تعریفِ پارینه سنگی» از «انسان» اِصرار می وَرزَد.
ایلان ماسک که همچنان معتقده جمعیت در حال کاهش و نابودیه و کشورها باید سیاستهای افزایش جمعیت رو اتخاذ کنن
حذفکسی که «پوشَک» تولید می کند؛ آرزو می کند که تعدادِ نوزادن میلیونها برابر شود. زیرا «نوزاد و کودک» یعنی : مُشتری.
حذفپروژهٔ اصلی ایلان ماسک «Space X» و صنایعِ حاشیه ایِ مربوط به «Space X» است و اتوموبیلِ «Tesla» و سایر پروژه هایَش بیشتر برایِ «پول سازی» و پُشتیبانیِ پروژهٔ اصلی هستند.
برایِ ایلان ماسک؛ آنچه که «انسان» می نامید؛ نقشِ «مگَس» را دارند که برایِ کُشتنِ آنها «مگس کُش» تولید کند. لذا تعدادِ «مگسها» هرچه بیشتر..... بهتر.
شما بسیار ساده انگار هستید.
مصاحبه هایِ ایلان ماسک را تماشا کنید و آنچه را که موجوداتی مانندِ «رائفی پور» استفراغ میکنند؛ هورت نکشید.
یکی از مسائلی که به عنوانِ «خَبر روز» مورد بحث و بررسی قرار می گیرد؛ مانورهایِ گوناگون زمینی و دریایی هستند. این مانورها کسی را نخواهند ترسانید. زیرا بر رویِ زمین درگیری وجود نخواهد داشت و نیرویِ دریاییِ رژیم؛ تواناییِ جلوگیری از بازرسی ها را ندارد. جنگِ دریایی نیز به صورتِ کلاسیک وجود نخواهد داشت. نیرویِ دریایی رژیم؛ در برابرِ تکنولوژیهای کنونی مانندِ «قایقهایِ چوبی» و «قایقهایِ پلاستیکی - بادی»(نجات غریق) هستند. اینکه رژیم بخواهد با این مانورها ایجادِ «ترس» کُند؛ احمقانه است زیرا آنچه که «نیرویِ دریایی» می نامند؛ در طیّ چند ساعت نابود خواهند شد. امّا مجموعهٔ این «قایقهایِ نجات غریق»؛ نامِ پُر طمطراقی دارد که اگر نابود شود؛ گفته خواهد شد که نیرویِ دریاییِ رژیمِ شیعی در یک چشم به هم زدن؛ کاملاً نابود شد.
پاسخحذفلذا من(کژدم) فکر میکنم که این مانورها را باید «مانورهایِ فریب» نامید و توانِ اصلیِ رژیم بر «موشکها» تکیه دارد.
در هر صورت؛ اگر رژیمِ شیعی بخواهد به هر وسیله ای بخواهد مانعِ توقیف کشتیها و بازرسیهایِ دریایی شود؛ همهٔ بندرهایِ جنوبی را باید از همین اکنون؛ «ویرانه» قلمداد کرد. با ویران شدنِ بندرهای جنوبی؛ دیگر نیازی به بازرسی نیز نخواهد بود؛ زیرا گلوگاهی برایِ صادرات و واردات و پهلو گرفتنِ کِشتیها وجود نخواهند داشت.
در رابطه با فازِ دوّمِ جنگ؛ گمانه زنی هایی وجود دارند که بر اساسِ «اولویّت بندی» استوار هستند. به این معنی که اوّل اینجا را میزنند و بعد فلانجا و سپس بَهمان جا و ... الی آخر.
حذفاین تصوّر بسیار نادرست است. زیرا اولویّت هایِ اهداف را «طرّاحانِ جنگ» تعیین میکنند و اینگونه «اولویّت بندیهایِ رسانه ای» میتواند «غیر نظامیانِ واقعی» را به خوش خیالی و تنبلیِ ذهنی دچار کُند. لذا پیشنهادِ من(کژدم) به «غیرِ نظامیانِ واقعی» این است که از همین اکنون در فکرِ فاصله گرفتن از مراکزِ پُرخطر (بویژه بندرهایِ جنوب و زیرساختهایِ نفتی) حدّ اقل به فاصلهٔ یک کیلومتر باشند. تا در زمانِ وقوعِ حادثه به «چه کُنم؛ چه کُنم» نیفتند. این آمادگیِ ذهنی میتواند «تلفاتِ غیرِ نظامیان» را به حدّاقل برساند.
در روزهایِ اخیر؛ سخنانی در رابطه با آغازِ «جنگِ سرد» میانِ اسرائیل و رژیمِ شیعی به میان آمده است و سفارشِ خرید ۶ فروند هواپیمایِ سوخت رسان از طرفِ اسرائیل و سخنانی در رابطه با نگهداشتنِ برتریِ هوایی اسرائیل برایِ استفادهٔ دائمی از «اتوبانِ هواییِ آسمان ایران» برایِ نظارت بر رفتارِ رژیمِ شیعی؛ به نظریّهٔ «آغازِ جنگِ سرد» قوّت بیشتری داده است و اساساً این نظریّه بر اساسِ همین ۲ فاکتور بنا شده است و هیچکس نتوانسته است تا «حدسِ بهتری» بزند.
پاسخحذفزیرا «کلیشه سازی»؛ تنها کاری است که از دستِ «تحلولگران» بر می آید. گویی که اگر کسی «کوزه» حمل کند؛ «تحلولگر» خواهد گفت که آن شخص حتماً میخواهد بِرَود سَرِ «چشمه» و آب بیاوَرد!!!!
در زمانِ جنگ سرد میان ایالاتِ متحد آمریکا و اتّحاد جماهیرِ شوروی؛ حدّ اقل ۴ فروند هواپیمایِ استراتژیکِ «ب - ۵۲»؛ مجهّز به بمبهایِ هسته ای؛ ۲۴ ساعته و ۳۶۵ روزِ سال؛ در امتدادِ مرزهایِ «شوروی» پرواز میکردند و هرگز واردِ آسمانِ شوروی نشدند. تعدادی از این هواپیماها در حالِ رَفت و تعدادی در حالِ برگشت بودند و این عملیّات چند دَهه ادامه داشت و بسیار پُرهزینه بود.
فاکتوری که در این نظریّه غایب است؛ «توانایی های طرفینِ درگیر».
زمانی که ایران دارایِ مرزهایِ هوایی نیست؛ اسرائیل چه مَرضی دارد که ۲۴ ساعته بر روی ایران پروازهایِ ۲۴ ساعتهٔ ۳۶۵ روز در سال داشته باشد؛ بدونِ اینکه کارِ مؤثری انجام دهد و نکتهٔ مهمّ تر اینکه: این ۶ فروند هواپیمایِ سوخت رسان قرار است که ۶ ماهِ دیگر تحویلِ اسرائیل شوند. آیا قرار است که در این ۶ ماه اسرائیل دست رویِ دست بگذارد تا رژیمِ شیعی بتواند بخشهایی از صدمات را ترمیم کرده و به زرّادخانهٔ موشکیِ خود بیفزاید؟
آقای «مراد ویسی» نیز دچارِ همین اشتباه است و فکر میکند که این هواپیماهایِ سوخت رسان؛ به اسرائیل کمک خواهد نمود تا با حضورِ دائمی در آسمانِ ایران؛ هر «قورباغه»ای که سرش را از مُرداب بیرون آوَرد را شکار کُند!!!!! (شکارِ بسیار گران قیمتِ قورباغه).
فروپاشی کنترل شده نامی برای پنهان کردن دستگاه تشیع در حکومت بعدیه.
پاسخحذف«فروپاشی کنترل شده» چه صیغه ایست؟ لطفاً توضیح دهید.
حذفپرتابِ حرفهای «قُلُمبه - سُلُمبه» آسان است.
سپاس
(آشپزی به شیوهٔ «اپوزیسیونچیها») منتشر شد
پاسخحذف