طرح آتش بس کوفی عنان؛ نه برای پی ریزی طرح آشتی ملی در سوریه؛ بلکه در راستای خرید زمان و اجتناب از انجام اعمال پیش رس که برای کنترل دامنهٔ بحرانهای غیر ضروری لازم است؛ انجام میگیرد. آمریکا و اروپا و اسرائیل آن علاقهٔ پیشین را در کمک به ادامهٔ بهار عربی از خود نشان نمیدهند؛ نه از این روی که به موضوع علاقه ای ندارند؛ بلکه از این روی که آب بسیار گل آلود شده است و باید منتظر ته نشین شدن گل و لای بنشینند و آنچه که اکنون در حال انجام است گفتگوها و مذاکرات پشت پردهٔ فراوانی است که در پشت پرده های چند لایه انجام میگیرند.. البته مسئلهٔ مذاکرات پشت پرده بیشتر با سران جنبشهای بهار عربی و قانع نمودن آنها برای پی ریزی یک سیاست معتدل منطقه ای و جهانی و آماده شدن برای ورود به فاز پیشرفت تکنولوژیک و اقتصاد جهانی در سطحی بالاتر از تولیدکنندگان مواد اولیه شده و به صورت مشتری خوبی برای خرید تکنولوژی در آمده و مشکلات سرزمینی خود را نیز حل کنند. آنچه که مسلم است رژیم حاکم بر ایران به عنوان یک حاکمیت متمرکز که دارای حوزه های نفوذی است که از آن به نام هلال شیعی یاد میشود؛ در شرایط کنونی به عنوان یک مانع بزرگ در برابر پیشروی استراتژی خاورمیانهٔ بزرگ به حساب می آید و هرچند که این رژیم برای بقای خود حاضر است سودهای مالی کلانی را به کشورهای غربی هدیه کند؛ اما اکنون هم شرایط درونی حاکمیت اسلامی و هم وضعیت منطقه ای و هم شرایط جهانی وزنهٔ تصمیم گیری؛ به سوی سرنگونی رژیم را تا حد زیادی سنگین کرده است. ماجرای گفتگوهای هسته ای اکنون در شرایطی انجام میگیرد که سنگینی تاثیر تحریمها و تنشهای نظامی و فروپاشی رژیم حاکم بر سوریه؛ رژیم اسلامی را در تنگنایی تاریخی قرار داده است. اکنون رژیم در تکاپوی پیدا کردن راهی برای فرار از این تنگناست. تنگنایی که راه برون رفت از آن به قیمت تسلیم کامل رژیم تمام خواهد شد. آنچه که در ظاهر راه میانه شمرده میشود؛ عقب نشینی از مواضع اتمی است. بسته شدن سایت « فُردو» و انتقال اورانیوم غنی شدهٔ ۲۰ درصدی به خارج از ایران و پذیرش بی چون و چرای ورود آزاد بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به تمامی سایتهای مشکوک و علنی کردن سایتهای مخفی در واقع پایان ماجرای بسیار پر هزینه و بدون دست آوردی است که رژیم باید آنرا بپذیرد و یا آمادهٔ جنگ باشد. اما مسئله این است که در صورت نوشیدن جام زهر دوّم توسط خامنه ای؛ ماجرا تمام نخواهد شد. بلکه با سرنگونی رژیم اسد در سوریه و فروپاشی دژ هلال شیعی ادامه خواهد یافت. تضمینهای امنیتی که رژیم برای بقای خود به آنها نیاز دارد نیز؛ تقریباً بی ارزش هستند؛ زیرا افتادن رژیم در سرازیری شکست استراتژیک و دشمنان منطقه ای رژیم و وضعیت آشفتهٔ درونی حاکمیت راه استفاده از این تضمینها را بسته است. آنچه که رژیم هنوز از دیدن آن عاجز است؛ این است که دیپلماسی پر قدرت؛ نیاز به اهرمهای فشار پرقدرتی نیز دارد و رژیم در حال از دست دادن آنهاست. لذا ماجرایی که اکنون شاهد آن هستیم؛ به داستان سرداری شبیه است که فکر میکرد؛ اگر هزار عدد فیل داشته باشد میتواند تمامی دشمنان خود را از میان بردارد؛ اما دشمنانش با آتش زدن بارهای تعدادی الاغ باعث رم کردن فیلها شدند و سربازان آن سردار؛ زیر دست و پای فیلهای لشکر خود؛ کشته شدند.
سناریویی که اتفاق خواهد افتاد به این شرح است : تسلیم اتمی؛....فروپاشی رژیم اسد؛.....فروپاشی حزب الله لبنان؛.... تضعیف رژیم شیعی عراق؛... مهاجرت مزدوران عرب رژیم به داخل ایران. البته نه به این سادگی که در این یک خط بر روی کاغذ نوشته میشود؛ بلکه اجرا شدن هر بخشی از این سناریو؛ هزینه های بسیار سنگینی را بر دوش رژیم خواهد گذاشت و بعد از شکست کامل؛ بحرانهای درونی رژیم با شدتی غیر قابل تصور؛ رشد خواهد نمود.
کژدم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر