۱۳۹۱ اردیبهشت ۷, پنجشنبه

چهار خبر مهم در ۳ تیتر خبری

خبر نخست که در لابلای خبرها پیچیده  شد و فراموش گردید خبری در رابطه با تصمیم آقای ولادیمیر پوتین برای استعفا از رهبری «حزب روسیهٔ متحد» بود که یک روز بعد از آن ژنرال چهار ستارهٔ روسیه آقای ماکاروف اذعان نمود که روسیه توسط آمریکاییها قانع شده است که کرهٔ شمالی و ایران خطر اتمی هستند و به همین دلیل نیز با استقرار سپرهای موشکی در ترکیه و اروپا موافق است. این دو خبر نشاندهٔ آن است که روسیه در حال آماده شدن برای پیوستن به بنیانگداران استراتژی « خاورمیانهٔ بزرگ» است. اکنون دیگر کاربرد تبلیغاتی کشتیرانی جنگی برای تحریک احساسات ملی روسها در پیش از انتخابات نیز گذشته است و زمان گذار از عصر پوتین آغاز شده است. این اخبار میتوانند برای رژیم سوریه و جمهوری اسلامی اخباری هولناک باشند.
دو خبر مهم دیگر که در یک تیتر خبری منتشر شدند؛ تصمیم پنتاگون برای به راه انداختن یک سازمان اطلاعاتی ویژه برای ایران و سازمانی دیگر برای چین میباشد. ماههاست که آمریکا در حال به محاصره در آوردن چین و حضور سنگین سیاسی نظامی در منطقهٔ « آسیا-پاسیفیک» است و قراردادهای بزرگی با کشور استرالیا برای استقرار پایگاههای نظامی بسته است. اما به غیر از به محاصره در آوردن چین؛ آنچه که سازمان اطلاعاتی جدید در رابطه با کنترل فعالیتهای ایران نامیده میشود. مختص رژیم جمهوری اسلامی حاکم بر ایران نیست. این سازمان اطلاعاتی برای کنترل ایران بعد از گذار از جمهوری اسلامی میباشد. در روند جنبش مدنی که به تام جنبش سبز میشناسیم؛ آنچه که اساساً زنگ خطر را برای آمریکا و اروپا به صدا در آورد شعارهای میهنی و گرایشات ملی ایرانیان و به قول غربی ها « ناسیونالیسم» قدرتمندی بود که در حال بلعیدن جنبش بود و این آخرین چیزی است که کشورهای غربی به آن نیاز دارند. این حس چنان قدرتمند است که جنبش رهایی بخش ایران؛ از هر نوعی که باشد؛ چه سلطنت و جمهوری و چه پادشاهی  تحت سیطرهٔ کامل اندیشهٔ  هویت ملّی و میهنی قرار خواهد داشت. لذا آنانکه فکر میکنند این سازمان تازه تاسیس و یا در حال تاسیس پنتاگون برای کنترل اطلاعاتی ایران؛ برای کنترل رژیم اسلامی است سخت در اشتباهند و باید بدانند که این تشکل جاسوسی و ضد اطلاعاتی برای آیندهٔ ایران تدارک دیده میشود و در این امر اصلاً نباید کوچکترین شکی به خود راه دهند. از نظر من جریانهایی مانند « حزب کمونیست کارگری» و اندیشه های همسو که « حکمتیست» نامیده میشوند؛ با توجه به برنامهٔ کوتاه مدت آنها که در چند مقالهٔ پیشتر به نقد آن پرداختم بعد از حزب توده که ستون پنجم روسیه بود؛دارندگان اندیشه های « جهان وطنی» و بویژه « حکمتیستها» نسل جدید ستون پنجم بیگانگان در میهنمان خواهند بود و در این هم اصلاً شک نکنید ( به مقالهٔ مربوطه مراجعه نمایید).

کژدم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر