۱۳۹۳ اسفند ۲۷, چهارشنبه

هوی ... «حاجی بادمجان میرزا قاسمی» سلیمانی ... دیدی که باز هم ریدی؟

«سوپرمن» شیعیان صفوی که در وبسایتهای سپاه سایبری «وبسایتهای خبری تحلیلی شلغم نیوز» با نام بسیار خودمانی «حاج قاسم» از او نام برده میشود و تصاویر هالیوودی اش در عراق همه جا پراکنده است و «شلغم نیوزها»ی رانت خوار به فکر خود از او قهرمانی ساخته بودند که فقط با ۴۰ نفرتوانست از سقوط بغداد توسط داعش جلوگیری کند و اربیل را هم با همین تعداد افراد از سقوط حتمی نجات داد ......
اکنون این «سوپرمن» ساخته و پرداختهٔ «شلغم نیوزی ها»؛ از ۳۰ هزار نفری که به دستش سپرده اند؛ مانند «فشنگ کلاشینکف» استفاده میکند. شیوه های جنگی همان شیوه های فرسوده و عقب ماندهٔ جنگ ۸ ساله هستند که به کشته و زخمی شدن حدود ۲ میلیون نفر از نیروهای ایران منجر گردید.
«حاجی بادمجان میرزا قاسمی» در طی ۱۰ روز اخیر حدود ۷ هزار نفر از نیروهایش را به «جسد و معلول و زخمی» تبدیل کرده است و این در حالی است که سیل ادوات جنگی به سوی عراق در جریان است و اکنون این ۳۰ هزار نفر تقریباً یک سوم نیروهایش را از دست داده و روحیهٔ آغاز نبرد نیز افت کرده و عملیات به بن بست رسیده و متوقف شده است و در عوض «توپخانهٔ عربده های سعید الصحافی» شلغم نیوزها بکار افتاده اند.
پرسشی که باید در برابر این گروهبان احمق قرار گیرد این است که مگر تا چند ماه پیش همین «تکریت» در دست شما نبود؟ پس چطور شد که آنرا از دست دادید؟ حال اگر تکریت را دوباره بگیرید؛ آش همان آش و کاسه همان کاسه است؛ یعنی «نگهداری آن». پرسش دیگری که این گروهبان احمق به آن فکر نمیکند این است که چرا همهٔ کشورها ایستاده اند و تماشا میکنند؟
کمترین دلیل این به تماشا نشستن ها (حد اقل از طرف کشورهای سنّی مذهب) درست کردن پرونده هایی مانند پروندهٔ داعش است. همهٔ قتل عامهای روستائیان سنّی مذهب به دستور «حاجی بادمجان میرزا قاسمی» به عنوان هیزم آتشی به کار خواهند رفت که تدارک آن هم اکنون در خفا و در سکوت و بدون «عربده های توخالی» در جریان است. «انگل فرزانه» و «انگل سیستانی» هنوز در فکر جمع کردن شکسته های «شیشهٔ هلال شیعی» هستند؛ خرده شیشه هایی که هرگز به هم نخواهند آمد و به هم نخواهند چسبید.
زمانی که به طور رسمی اعلام میشود که عملیات «تعطیل شده است»؛ بدین معنی است که امکان پیشروی وجود ندارد و برای هر وجب خاک باید دهها کشته داده شود و چنین جنگی؛ فرجام خوبی نخواهد داشت و تنها چیزی که بدست خواهد آمد تعداد زیادی جسد و معلول خواهد بود و پرونده ای قطور به نام «قتل عام و جنایت علیه بشریت» که توسط «شیعیان» براه افتاده است.
هیچیک از آنهایی که در کنار گود نشسته اند؛ علاقه ای به پیروز شدن نیروهای تحت امر «گروهبان بادمجان میرزا قاسمی» ندارند؛ بلکه میخواهند که هم داعشی ها و هم این نیروها هر چه بیشتر به دست همدیگر کشته و مجروح و معلول شوند. 
زمینگیر شدن نیروهای شیعه مسلک به این معنی نیست که کشته و زخمی و معلول شدنها تمام شده است؛ بلکه به این معنی است که آهنگ آن کُندتر گردیده است و نیروهای «حاجی بادمجان میرزا قاسمی» در حال فرسایش هستند. در سوی داعش نیز داستان به همین شکل است. 
نتیجه اینکه: با فرسایشی شدن نبرد تکریت؛ هر دو طرف به اندازهٔ کافی تضعیف خواهند شد و «موصل» را نه شبه نظامیان شیعه؛ بلکه «ارتش ترکهای عثمانی»  فتح خواهد کرد. دیدارهای رئیس جمهور مصر و اردوغان به طور همزمان با سلطان جدید عربستان و چراغ سبز سلطان جدید عربستان به اخوان المسلمین یمن و مذاکرات در بارهٔ عراق و طرح تشکیل «اتحادیهٔ سنّی مسلک» برای خاتمه دادن به داستان «هلال شیعی»؛ همگی «بدون عربده کشی اوباش مسلکانه» و بی سر و صدا در حال تدوین و تکوین است.
گروهبان احمق باید بداند که آنچه که فکر میکند؛ آنگونه نخواهد شد و نقش او «فرو رفتن در باتلاق» است. داعش تا زمانی که کشورهای سنّی مسلک؛ نیروی جایگزینی برایش نداشته باشند؛ از بین نخواهد رفت.
آنچه که از نوشته ها و خبرهای ی جسته و گریخته بر می آید این است که تمامی کشورهای صاحب نفوذ در «القاعده»؛ در حال مذاکره با «جبهة النصرة» هستند تا پرچم پیچیدن تومار حکومت بشار اسد و حزب الله لبنان را بدست گیرد و به «جهاد در سوریه» قانع شده و «جهاد بین المللی» را فراموش کند. اگر این سازمان این شرایط را بپذیرد؛ زمان «حمله به موصل» از طرف نیروهای مورد حمایت «اتحادیهٔ کشورهای سنّی مذهب» و دخالت مستقیم ترکهای عثمانی فرا خواهد رسید و داعش به شدّت عقب نشینی نموده و بسیاری از نیروهای بومی داعش به «جبهة النصرة» خواهند پیوست و چهرهٔ نبردهای سوریه و عراق تغییر خواهد یافت.

«حاجی بادمجان  گروهبان میرزا قاسمی» .... قرار نیست که تو پیروز شوی .... قرار بر اینه که مدّتی «تکریت بازی» و «انتقام بازی» کنی تا زمینهٔ «گسست مطلق شیعه و سنّی» فراهم شود. 
انگل فرزانه و انگل سیستانی؛ هنوز در فکر و رویای شیرین «اعلام جهاد شیعه علیه سنّی»؛ دست در سوراخ بینی مانده اند.

کژدم

۸ نظر:

  1. زنده یاد احمد کسروی گفته بود که ایران یک حکومت اسلامی به انگلهای صفوی بدهکار است. نتیجهٔ منطقی و نهایی پیش بینی آن استاد بزرگ را اکنون میبینیم. این فرقه (تشیع) که توسط ترکهای صفوی به زور شاهسون و قزلباش و خنجر و تبرزین و شمشیر در ایران گسترش یافت و ۵۰۰ سال اخیر ایران را به تاریکترین عصرهای بشری فرو برد؛ اینک در حال ثمر دهی نهایی است و آن اینکه:
    منطقهٔ خاورمیانه بک نبرد نهایی میان شیعه و سنّی در منطقه بدهکار است.
    اندکی اخبار را در همین رادیوهای خاله زنکی فارسی زبان زیر و رو کنید؛ تا ببینید که چه آیندهٔ تاریکی در انتظار شیعیان است..
    از سوی دیگر کردستان را به فرقه گرایی متهم میکنند؛ زیرا به عربها اجازهٔ بازگشت به خانه هایشان را نمیدهد.
    پرسش این است که این عربها چگونه در کردستان سبز شده اند؟
    این عربها در دورهٔ صدام حسین (پان عرب سنّی مسلک) به مناطق کردستان کوچانیده شده و بخش از کردها نیز به مناطق دیگر که در محاصرهٔ عربها باشند.
    از این جا بجایی جمعیتی تنها چند دهه میگذرد و کردستان وظیفه دارد که نگذارد؛ این مسئله ریشه دار و غیر قابل بازگشت شود و عربها چه شیعه و چه سنئ باید از مناطق شناخته شدهٔ تاریخی کردستان بیرون رانده شوند و جنگ شیعه و سنّی را باید به عربهای شیعه و سنّی سپرد؛ چون این دین کثیف محصول آنهاست.

    پاسخحذف
  2. تنها راه فرار و دور شدن در ایران و منطقه خشکانیدن ریشه های این جنگ فرقه ای و مدهبی هست که در وجود منحوس جمهوری اسلامی خلاصه می شود باید شاخ و برگهای ان توسط مردم ایران (نه تازی پرستان و نان به نرخ روز خورها)و با کمک نیروهای بین المللی هرس شود تا جهان بار دیگر روی ارمش ببیند متاسفانه هر چند امدن موجود ابن الوقت و مماشاتگری همچون سید حسن اوباما باعث جری تر شدن جمهوری اسلامی شد اما در روزهای جدید صحبتهایی در کنگره جدید مبنی بر تغییر رژیم در ایارن می شود مانند صحبتهای تام کاتن سناتور جمهوری‌خواه آمریکایی روز چهارشنبه در نشستی به میزبانی موسسه «هودسن» گفت: ما باید با تلاش رژیم تهران برای هسته‌ای شدن و رسیدن به هژمونی منطقه‌ای، مقابله کنیم.
    یا صحبتهای تد کروز ضمن سهل انگارانه خواندن سیاست های اوباما در قبال رژیم تهران، با طعنه به رئیس جمهور فعلی گفت: "گرچه اوباما قلم و تلفن دارد (اشاره به نامه نگاری با خامنه ای و تماس تلفنی با روحانی) ولی رئیس جمهور بعدی پاک کن نیز به همراه خواهد داشت و در ژانویه 2017 ساکن جدیدی در ساختمان شماره 1600 خیابان پنسیلوانیا (کاخ سفید) می‌آید.

    می توان نتیجه گرفت که با عبور از مقطع دهم فروردین و عدم مصالحه مابین اغا و سید حسن اوباما وارد مقطع جدیدی خواهیم شد که باید توسط میهن پرستان برای پس از دهم فروردین برنامه ریزی گسترده ای انجام شود

    پاسخحذف
  3. روابط منطقی بین اظهارات مقامات بعد از 3 آذر

    الف) 5+1: تمدید مذاکرات تا تیر 94 در صورتی که تا 10 اسفند 93 به یک توافق سیاسی برسیم (که شد 11فروردین 94)
    ب) خامنه ای: بنده با توافق دو مرحله ای مخالفم
    ج) 5+1: تفاهم سیاسی شفاهی هم برای ادامه مذاکرات ممکنه (نقیض الف)
    د) ظریف: رهبری با توافق دو مرحله ای مخالف است، و در تلاشیم تا اواخر مارس به توافق جامع برسیم

    نتیجه فوری:

    عدم رسیدن به هرگونه توافقی در ضرب الاجل اول که تبدیل به تفاهم شفاهی شد و تنها ضمنی قبول میکنند که مذکرات ادامه داشته باشه که هنوز 3 ماه وقت داریم تا روز پایانی. خدا کریمه و ستون برای فرج، بسیار!

    نتیجه غایی:

    محتمل ترین سناریو، تمدید مذاکرات بعد از تیر 94، هر چند گفته شده که این آخرین ضرب الاجل و غیر قابل تمدیده

    -----------------

    دلیل:

    قدرت مخالفین و موافقین تقریباً برابره و این کـــــــــــــش آمدن ها برای برهم زدن توازنه (حاشیه ها دقت شود، مثل حذف هاشمی، نامه سناتورها، اظهارات یونسی، ناتانیاهو، اقدامات عربستان)

    برای رسیدن به این توافق قرن، مدعیان بیشماری هم موجوده و اصلاً دعوا سر اتم نیست، بلکه سر آینده جهانه و همگی خواهان سهم درخور به نسبت شایستگی هایی که مدعی هستند

    پاسخحذف
  4. متاسفانه از مردم ایران نمی توان انتظاری داشت چرا که این ملت ملتی عقب نگه داشته شده بهترین عنوانی است که به این ملت ناسپاس میشه داد که صد البته، نرم افزارشون بالکل قدیمی و ناکارآمده و باید از نو (revolution)، نوشته بشه، نه اینکه دیباگ (reform) بشه


    اما هزینه های revolution بسیار بالاست و چاره در همان reform است، اما با تغییراتی اساسی (ظرفیتی باقی نمانده که بخواد روولوشن جدیدی رخ بده)

    احمدی نژاد هم احمق نبود، مجری بود و نخش وصل بود بدست عروسک گردان هایی که چنین خیمه شب بازی ای راه انداخته بودند و دیدیم و قصدشون هم، بالاکشیدن همان دلارها بود

    در حقیقت، صورت مسئله مهم نیست، نتیجه مهم بود و در بستر چنین جامعه ای (که در حقیقت بستر سازی شده بود، نه اینکه شرایط مهیا بوده باشه) که فیلــتراسیون حرف اول و آخر اداره مملکت رو میزنه (همان مهندسی) به همان دلیل اولی، یعنی حذف نخبگان از یک جامعه ی پویا (برهم زدن نسبت کارآ در یک جمعیت استاندارد)، هر آینده ای ممکنه براش، متصور بود، ولی در اینگونه مواقع و اتفاقاً اینبار طبق نُرم و مکررات تاریخی، این آینده و سرنوشت، بیشتر تمایل به نگون بختی داره تا نیک انجامی

    داشتن ملتی تا این اندازه بیسواد، نادان و ناتوان (که در حقیقت ناشی از همان بیسوادی است) همچنان آرزوی تمامی قدرتهای روز دنیاست (چون این بیسوادی، همراه با ثروت بیکرانه) و تمامی این کش و قوس ها هم، سر همینه

    هر کسی میخواد از این خوان، بهره ای نصیبش بشه و با گل آلود کردن آب، میخواد ماهی درشت تری بگیره، چه داخلی ها، چه خارجیان


    بنابراین، با غربالگری نخبگان از جامعه و عقیم سازی ایشان از تبعید و انزوا گرفته تا فراری دادنشون به خارج و در نقطه مقابل، با میدان دادن به اقلیتی منسوب و مقلوب الفکر (شستشوی مغزی داده شده، از مراحل آغازین رشد و تکوین) و غالب کردنشون به اکثریت ناکارآمد (منفعل شده و بدون خلاقیت و کارآیی)، جامعه ای مهندسی میشه که بهش میگن الیگارشی و اینجاست که پای آمار و ریاضیات میاد وسط، ولی نه برای بهبودی اوضاع، بلکه برای تخمین مدت و مهلت استیلای این جامعه الیگارشیک

    اینجاست که تبلیغات افزایش جمعیت، رمزگشایی میشه که ما (الیت حاکم)، با بحران کمبود نخبه مواجه هستیم (البته از نوع گوش بفرمان و برنامه ریزی شونده) که ترکیب اجتماعی حاضر، تکافوی ادامه و بقای چنین نظامی را، هر روز بیش از پیش، از اذهان و انتظارات حاکمان، دور تر میسازد (ریزش و استهلاک نیروهای جان برکف و گوش بفرمانِ ثقه و مورد اطمینان)

    زیرا هر چند منابع در اختیار بی پایانه، اما، حرص و آز انسان هم انتها نداره و هر آینه کسی از رازهای ما باخبر بشه (که ماه همیشه پشت ابر باقی نمیمونه و احمدی نژاد هم سهم خودش را میخواست) کیک قدرت کوچک و کوچک تر میشه و دست آخر باید یکی حذف بشه تا به دیگری سهم برسه ( مثل حذف هاشمی)

    بنابر این، تنها وقتی میشه از این سیر باطل بیرون آمد که این سیر، شکسته بشه و میدانیم که این امر میسر نیست، جز اینکه کسی احساس مسئولیت بکنه و بیاد وسط، ولی باز دانستیم، چونکه این مملکت مهندسی شده و جمعیت خلاق را عقیم کرده اند و جمعیت منسوب هم علیه خودش اقدامی نمیکنه، این میشه که پای اغیار میاد وسط و حق السکوت خودشون رو طلب میکنند که این امر در صورت مقاومت صاحبان، در نهایت به دعوا و شکستن حریم ها خواهد انجامید (جنگ و تقسیم ارضی)

    مذاکرات اتمی هم دقیقاً به همین مرحله رسیده و اتم و انرژی هسته ای، بهانه است و حق کسی نیست. بلکه حق کسانی است که با راه اندازی چنین سناریویی، قصد بهره حداکثری از مواهب موجود را دارند و دست آخر منجر میشه به گماشتن نگهبانان جدیدی که از این ثروت بی پایان، بدرستی مراقبت کنند (گوش به فرمان باشند و تا کاه و یونجه زیاد و کم شد، جفتک پرانی نکنند، درست مثل مسلطین حاضر)

    پاسخحذف
  5. ناتانيهو با برگ ايران بازى را برد !!!
    اوباما ؛ سليمانى ؛ محمود عباس
    آچماز شدند !!!
    ايا قاسم گل رفقا ؛بازنده بزرگ
    بازى استراتژيكى ااست ؟

    حالا بايدديد تيم اوباما ؛ پس از
    خط زدن سپاه و حزب الله از
    ليست سياه تروريستى و ابراز
    تمايل به گفتگو با بشار اسد
    به نشانه حسن نيت ديپلماتيك
    به رژيم تهران تا كجا پيش
    خواهد رفت ؟!!

    اما ناتنيهو كه بسبك ميخايىل تال
    استاد بزرگ يهودى تبار شوروى
    با گامبى وزير بازى تهاجمى خود
    را اغاز كرده بود ؛ با بازى برگ ايران
    خود را اخرين ال سيد قهرمان در
    برابر يورش هاى استرا تژيكى
    سپاه قدس در محدوده هلال
    شيعه كه جهان عرب را دوشقه
    كرد ومنافع اهل سنت را تهديد
    مى كند ؛ به نمايش گذاشت كه
    كارساز هم واقع شد .

    از روزى كه شعمون پرز ندا دادكه
    خاورميانه كف دست سردار سليمانى
    است ؛ بازى جديدى در منطقه
    اغاز شد .

    از اين پس پروژه عقب راندن قدسي ها
    در الويت كار فرار خواهد گرفت.
    وقتى ناتانيهو شعار مى دهد كه
    خواب سرزمين فلسطين را ببينيد
    كه نيست ؛ هدفش رژيم تهران است
    كه هنوز فتواى خمينى را در رابطه
    به فتح قدس از طريق كربلا پاى
    بند ند و عمليات متهورانه سليمانى
    را در جبهه شمالى شامات را
    به حساب رسيدن به اين ارمان
    انقلابى و شرعى مى گذارند.

    ناتانيهو در ضمن با زرنگى خاصى
    توپ فلسطين را در زمين اوباما انداخت
    يعنى اينكهً فلسطين در ازاى ايران ؟
    به اين معنا كه اگر به سر گيرى مذاكرات دو سرزمينى تمايل داريد
    خوش و بش با ايران را فراموش كنيد !!

    از سوى ديگر به فلسطينى ها ياد اور
    شد كه تا زمانى كه رژيم تهران براى
    منافع استراتژيكى و تبليغاتى خود
    برگ قدس را بازى مىكند ؛
    ملت فلسطين بازنده اصلى است.

    بنابر اين بايد. منتظر بود كه
    دريافت كه تيم. مشورتى اوباما
    بر گرفته از سوزان رايس؛ بن رودز؛
    سامانتا پاورز ؛ والرى جارت و
    جو بايدن چه تدبير و راهبرد جديدى
    را بكار خواهند گرفت .

    اما در اين ميان قاسم گل به گفته
    صادق خرازى. همان دوستى كه ميخواهد يواشكى
    روى شانه هاى. او سوار شده و
    با اراى حزب نداى ايرانيان به
    كرسى رياست جمهورى دست
    پيدا كند؛ پس از جبهه تكريت
    تا كجا پيش خواهد رفت ؟

    شايد حركت بعدى گامبى تركى باشد !!! شايد اردوغان هم وارد
    صحنه شود ؟؟؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      تحلیل جالبی بود و امیدوارم که ادامه دهید. انتخابات اسرائیل یک انتخابات خوب بود و مردم به طور آگاهانه رای دادند و رای دانشان مثل کشورهای دیگر (مثلاً ایران) نبود. احزاب چپ همیشه دور و برشان پر است از آدمهای پرگو و مفت خور است و خوب شد که رای نیاوردند. احزاب مذهبی (صنف انگلی یهودی) هم رای بسیار کمی آوردند. ظاهراً به نشر میرسد که آقای ناتانیاهو در جناح محافظه کار؛ یک میانه رو است.
      در رابطه با کاخ سفید هم باید بگویم که همیشه آغشته به شارلاتانیسم بوده است؛ جورج بوش با آن نمایشهای دروغین و «کولین پاول» با شهادت دروغ و حتی کشته شدن چند افسر اطلاعاتی و امنیتی در آمریکا و انگلستان که میگفتند تونی بلر و کاخ سفید دروغ میگویند. حال شارلاتانیسم محمد علی کلی دوّم که بیشتر برای بجای گذاشتن یک چهرهٔ «مردم دوست» از خودش؛ به هر شارلاتانیسمی دست میبرد. شخصیتی بسیار ضعیف دارد ولی به هر حال اگر با سایر دموکراتها هم مقایسه اش بکنید؛ یک دموکرات تیپیکال آمریکاییست و چیزی از پیشینیان خود کم ندارد. مثلاً با جیمی کارتر مقایسه اش بکنید. اکثر اتاقهای فکری آمریکایی او را به عنوان فردی مذبذب میشناسند که دارای کمبود شخصیتی است. به همین خاطر هم؛ هم از پوتین کتک میخورد و هم از بشار اسد و هم از خامنه ای.

      حذف
    2. امّا اینکه گفتید مهرهٔ بعدی «اردوغان» است؛ بستگی به این امر دارد که تلاشهای کشورهای سنّی مسلک برای ایجاد یک «اتحادیه سنی مذهب» تا کجا پیش برود و سهم ترکهای عثمانی چه باشد؟
      اینکه «حاجی بادمجان میرزا قاسمی» را در مطبوعات غربی علم میکنند؛ تنها یک پروپاگاندا است که به موازات و در تأیید پروپاگاندای «شلغم نیوز» ها در قهرمان جلوه دادن او به پیش میبرند و گرنه مُشک آن است که ببوید؛ نه آنکه عطّار بگوید.
      تجربهٔ نبردهای تکریت هنوز در اکران است و از روی پرده جمع نشده است. برد و باخت حاجی بادمجان در تکریت؛ هر دو طرفش «باخت» است.

      حذف
    3. حتی در حال قهرمان سازی از «ظریف» هم هستند. این خبر را بخوانید:
      http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2015/03/150318_l45_iran_nuclear_negotiation
      این در حالی است که چند روز پیش تیتر زده بودند که در شورای امنیت حرکتی شروع شده است که اگر توافقی انجام شود؛ تحریمهای شورای امنیت برچیده شوند و کاخ سفید هم همین مطلب را مطرح نموده بود که توافق را «شورای امنیتی» خواهند کرد تا برای همه الزام آور شود. معلوم است که این پیشنهاد را جان کری و اوباما در دهان ظریف گذاشته اند. امّا خبر های خبرگزاریهای خاله زنکی مانند بی بی سی و رادیو فردا؛ همه اش پر از دروغبافی برای مهندسی افکار است و هر چه که هستند خبر نیستند.

      حذف