۱۳۹۸ فروردین ۲۳, جمعه

دینِ «یهود» و «دینِ اسلام»

حال که همهٔ مسائلِ جهان و خاورمیانه را حلّ کرده ایم و همهٔ جانوران و گیاهان در صلح و صفا زندگی میکنند و حتّی هیچ گوسفندی لَب به «یونجه» نمی زَنَد و ماجرایِ «شاشیدنِ الله» به سرتاسرِ ایران نیز در حالِ اتمام است و گویا «مثانة الله» در حالِ خالی شدن است؛ میتوانیم اندکی به «پُشتی» تکیه داده و چند استکانی «عرق سگی» خورده و در دنیایِ «فرهنگستان» غوطه ور شده و «فرهنگ ببافیم».
آیا با «عرق سگی» و یا «ودکا»؛ «وضو» گرفته و آماده هستید؟ ... یا نَه؟
اگر هستید؟!!! ... بِزن بریم سیزده بِدَر... خونهٔ شوهر بچّهٔ بافتنی بَغَل...

روزِ اوّل از بحث های اجدادی:

یکی بود ... یکی نبود...

آنچه بود ...جانوری بود که همینطوری مانندِ تخته سنگ و یا یک تکّه «گُه» همینطوری ... و ... عِشقی رویِ زمین افتاد  و با سرگیجه و گُه گیجه همه اش از خود میپرسید:
«یعنی چند مَنه؟ ...من کُجا هستم؟ چرا این «کُجا» ...«اینجوریه» و «آنجوری» نیست؟
جانورِ دیگر پرسید:
منظورت از «اینجوری» و «انجوری» و «کجا» چیه؟
جانورِ اوّلیّ فهمید که این بلا فقط سرِ او نیامده و یک «گُه دیگه» هم شالاپّی از بالا افتاده ...
جانورِ سوّم گفت:
«میشه لطفاً حقوقِ بشر رو رعایت کنید و زیاد «زِرت و پِرت» نکنید و بِذارید بخوابیم؟».
جانورِ چهارم که چُرت میزد ولی گوش میداد؛ گفت:
«تو که یک نفری ....حقوقِ بشر دیگه چیه؟ .... حالا تو «بَشر» شدی و ما شدیم «ضدّ بشر»؟
جانورِ دوّمی که متمدن تر بود به جانور سوّم پاسخ داد:
«خیلی خوب ... ما دیگه خفه میشیم و حرف نمیزنیم ... امّا تو هَم قول بده که چُرت نمیزنی و حتماً میخوابی ... ولی نمی گوزی ... چُسیدن هم ممنوع»...
جانورِ چهارم با عصبانیّت گفت: Okayyyyy 

کارگردان گفت:   ... هِی ... این دیگه چه جور سناریوئیه؟... تخته سنگ و گُه و خوابیدن و چُرت زدن و حقوق بشر و گوز و چُس؟ 
همان نفر اوّل که بعد فهمید آنچنان هم «اوّل نیست» و گاوهایی مانندِ او قبلاً از آسمان «شالاپّی» شده اند گفت:
میشه فقط کارگردانی کُنی و «فیلسوف بازی» در نیاری؟
یک دفعه صدایی نازنین در این محیط پیچید که می گفت:
میشه لطفاً داد و بیداد نکنید تا من به جای دماغم به لبهام «ماتیک بزنم»؟
تازه همه فهمیدند که یک «گُه ماتیک زن» هم اونجاست. امّا هرگز نفهمیدند که «اونجا»... «کجاست» و ماجرای «ماتیک» چیست؟

هیچیک از این جانوران؛ با موجودِ عجیب و غریب و وحشتناکی به نامِ «خدا = یهوه= الله» آشنایی نداشتند که میتواند با کشیدنِ یک «هو»؛ «صوفی بازی» در آورده و همه را به «پودر» و «سوسک» تبدیل کند  و فکر میکردند که همه چیز همینجوری ... «تُخمی تُخمی» و «شالاپّی» است.
خلاصه اینکه ... تعدادشان زیاد شد.
امّا معلوم نیست که چطوری تعداشان زیاد شد؟؟!!!!
بعضیهامیگویند که خواهر و مادرِ خودشان را گاییدند تا بچّه دار شوند ...
بعضیها هم میگویند که «الله» برایشان از بهشت «جنده های صیغه ایِ زینبی» فرستاد تا آن جانورِ «ماتیک زَن» اندکی استراحت کُنَد.
....
دوست دارم که بقیّهٔ داستان را شما بنویسید.

میبینم که کسی ادامهٔ این نوشته را ننوشت. ... خودم ادامه میدهم:

تاکنون ۲۱ نوع از این موجوداتِ «شالاپّی» کشف شده اند که احتمالاً تعداِ گونه هایِ انسانی باید بسیار بیشتر از اینها باشد. که بهترینشان از نظرِ کیفیّت و بهرهٔ هوشی را «هموساپین» مینامند.
هنوز هم که هنوز است مشخص نکرده اند که چرا عدّه ای چشم بادامی و کَم مو و عدّه ای سیاهپوست هستند. به هر در و دیواری کوبیده اند و تنوّع های اندامی را به هرچیزی ربطِ نامربوط داده اند؛ الّا به «آمیزشهای ژنتیک» گونه هایِ متفاوتِ انسانی.
هرچند که دانشمندان برخی تفاوتها را «ناچیز» می انگارند؛ امّا به خاطرِ مسائل نوینی که واردِ فرهنگِ کنونی شده اند (مانندِ نژاد پرستی)؛ دانشمندان نمیتوانند آزادنه سخن بگویند و باید سخنانِ خود را از «فلیترهایِ خاصّی» بگذرانند و در واقع «خود سانسوری» کنند. و گرنه اگر سخنی بگویند که خوشایندِ «فرهنگِ گلوبالیسم» نباشد.... حسابِ آن دانشمند با «کرام الکاتبین» است.
در این واویلاي فرهنگِ نوین که به نوعی فوتو کپیِ «عصرِ تاریک» است و تنها فرقش این است که «لبلسِ علم» پوشیده است... نمیتوان سخنی به زبان آورد که یک «احمقِ ژنتیک» از تو به دادگاههای معلوم الحال شکایت نکُند.
نمونهٔ رفتارِ این فرهنگِ نوین با جسدِ «اوباش بن لادن» دیدید و یا شنیدید. جسدِ کثیفِ او را «غُسل» دادند و برایش «نمازِ میّت» خواندند و سپس به اقیانوس پرتاب نمودند.
در شرایطِ کنونی؛ جامعهٔ انسانی در حالِ تکرارِ تجربهٔ «کلیسایِ رُم» و یا «اسلام» و یا «یهودیّت» است. تنها فرقی که دارد این است که: «پاپ» و «مفتی» و «خاخام»؛ جایشان را به روسپی زادگانِ ایدئولوژیکِ دیگری سپرده اند که ظاهراً «غیر مذهبی» هستند.
این «روسپی زادگانِ نوین»... هیچ کدامشان «دانشمند» نیستند؛ بلکه کارمندانِ «حقوقی» و «سیاسی» برای «قدرتِ در حالِ انبساط» هستند؛ بادمجان دور بشقاب می چینند و ارزشی بیشتر از «حزبلبلیها» و فوتوکپیهایِ مشابهِ آنها در سایر «سیستمهایِ باورمندانه» ندارند.
حال برگردیم به ادامهٔ نوشتار ...
آیا آمادگی دارید که بقیّهٔ داستان را بنویسید؟
یا اینکه ترجیح میدهید تا «کونِ کژدم» پاره شَوَد؟

چند ساعت وقت دارید تا ادامه دهید.

بهتر است خودم ادامه بدهم.

در آثارِ نقاشیها بر رویِ دیوارهای غارها؛ که قدمت  برخی از آنها به ۴۰ تا ۶۰ هزار سال پیش میرسد؛ بسیاری از این طرحها و نقّاشی ها در حدّ کودکانِ «کودکستانی» و «دورهٔ تحصیلِ ابتدایی» هستند. امّا برخی از این نقّاشیها؛ با آثارِ نقاشانِ سده های اخیر همسنگ هستند. طرحهایی از گوزنها و پرندگان و گربه سانان و اسبها وجود دارند که از نطرِ کیفیتِ «آناتومیک» حیرت آور هستند. گویی که اثری از میکل آنژ و یا لئوناردو داوینچی باشند. امّا متأسفانه در هیچیک از این آثارحیرت آور؛ هیچکش «چهرهٔ انسانِ آن دوره» را به تصویر نکشیده است  و این امر نیز به خودی خود حیرت آور است.
شاید برخیها «نقّاشی کردن» را یک امرِ «ذوقی» بدانند . امّا در «آیینِ شمنی»؛ «نقّاشی» یعنی داشتنِ تصویری ذهنی و برقرار کردنِ ارتباط میانِ «ذهن» و «دستها» (ابزار)؛برایِ  باز آفرینیِ «تصوّر = رؤیا» در «سطحِ ۲ بُعدی» و یا مجسّمه سازی در هندسهٔ فضایی (۳ بُعدی) است.
«رؤیا بینی= تصوّر=Imagination & imaginary world» آن چیزی است که «آیینِ شمنی» بر آن استوار است.
زمانی که خیلی جوان بودم؛ همیشه در حیرت بودم که چگونه شد که دنیایِ زیبایِ «آیینِ شمنی»  به چهرهٔ کریه و زشتی که به آیینِ «Paganism» مشهور است تبدیل شد؟
بعدها این مشکلِ ذهنی با این جمله حلّ شد:
«شمن؛ ... شمن به دنیا می آید و با تمرین و آموزش نمیتوان شمن شد». مسئلهٔ بعدی این است که تعدادِ «شمنها» چقدر بود و چقدر است؟ ...پاسخ را میتوان به سادگی در تعدادِ «میکل آنژ»ها و «لئوناردو داوینچی»ها و «انشتین»ها به سادگی دریافت.
 لذا چه کسانی خود را به جایِ «شمن ها» جا زدند؟
پاسخ این است: «شارلاتانها»؛ «Faker»ها.
آنهایی که «Paganism» را تولید کردند؛... نه «شمنها» بلکه «شارلاتانها» بودند.
در آیینِ شمنی؛ هیچگونه «بارگاه» و «معبدی» وجود ندارد..... در آیینِ شمنی؛ «گوزن» به همان صورتی نقّاشی میشود که به صورتی واقعی و طبیعی وجود دارد. امّا در دنیایِ «شارلاتانها»... «گوزن» تبدیل به «خدا» شده و گلّه ها به پیروی از «ردّ پایِ گوزن» و پیمودنِ آن رهنمون میشوند.
در حالی که «شمن ها»؛ تنها کاری که کردند؛ شناختِ «رفتارِ طبیعیِ گوزنها» بود و «گلّه های گونهٔ انسانی» را بر همین اساس به سویِ «شکارِ گوزن» رهنمون شدند. ... کاری بسیار حرفه ای و علمی که اعتمادِ «گلّه های انسان گونه»ها را به دنبال داشت.
اگر تعدادِ «شمن»ها کمتر از یک در دهها هزار است؛ ... امّا تعدادِ «شارلاتانها» تقریباً ۲۰٪ جمعیّتِ گونهٔ انسانی (همو ساپین ها) است.
اینگونه بود و اینگونه هست که «شمن» به «خرافه گو» و «شارلاتان» به «حقیقت گو» تبدیل شد.
براستی ... از چه زمانِ منطقی؛ تصویرگری از چهرهٔ «انسان» در آنچه که «آثارِ باستانی» نامیده میشوند؛ آغاز شد؟
در حالی که «چهرهٔ انسان» در هیچ یک از آثارِ متعلّق به ۴۰ تا ۶۰ هزار سالِ پیش؛ به تصویر کشیده نشده است!!!

آیا میخواهید ادامه دهید؟

زمانِ زیادی داشتید... امّا ادامه ندادید.
چرا ادامه ندادید؟ ایا ورودِ «حشد الشّعبی»به ایران  و ورودِ سپاه پاچاهارداران به «لیستِ سیاه» و اخبارِ «بارندگیهایِ بنگلادشی» و «ویرانیهایِ بنگلادشی»؛ ذهنهایِ مبارکتان را مشغول کرد؟
گیرم که مشغول کرد ...
آیا راه حلّ هایی برای «برون رفت» پیشنهاد کردید؟
یا اینکه «بارندگی» و «سیل» و « حشد الشّعبی» .... فقط برایِ «جلق زدن» خوب هستند؟

یک روزِ دیگر مهلت دارید تا «کونِ مبارک و احمقتان را تکان دهید» ...

آیینِ «Paganism» را باید نخستین آیینِ «آفریدن و تولیدِ خدایان» دانست. این آیین یک محصولِ «جهانی» است و به قوم و قبیلهٔ خاصّی تعلّق ندارد. با آفریده شدنِ «خدایان» به دستِ «شارلاتانها»؛ آن شارلاتانها که «جادوگرانِ قبیله» و یا «خدمتگذارانِ خدایان» و یا «کاهنین» نامیده میشدند؛ «معابد»  نیز آفریدهٔ همین شارلاتانها بود و خود را به عنوانِ «رابطین با خدایان» به احمقها معرّفی کردند.
شاید فکر میکنید که این «احمقها» آن «خدایان» را «پرستش» میکردند و میخواستند که در «وجودِ خدایِ خود»؛ «جذب و حلّ» شوند.
امّا به هیچ وجه «پرستش» وجود نداشت. همین اکنون نیز «پرستش» وجود ندارد و تنها کاری که همیشه انجام میگرفت انجامِ قربانیها و هدیه ها برای «خشنود سازیِ خدایان» برای «رفعِ مشکلات» توسط خدایان بود. لذا راهِ  Paganism همچنان ادامه دارد و با اینکه آن خدایان توسّط شارلاتانهایی دیگر در یک سبد ریخته شده و ظاهراً به «یکتا پرستی» تغییرِ شکل یافته است؛ امّا همهٔ کسانی که خود را «خدا پرست» مینامند؛ هرگز «خدایِ یگانهٔ خود» را پرستش نمیکنند. بلکه با اشکالِ تغییر یافتهٔ «وِردها»؛ تنها و تنها برای «خشنود سازیِ خدایِ یگانهٔ شان» تلاش میکنند تا مشکلاتشان را رفع کُند و یا آنها را  در جهانِ پس از مرگ به «عقوبت» دچار نکند.
برایِ اینکه فرقِ میانِ  «ستایش» و «پرستش» را توضیح داده باشم. بهترین مثال برایِ درکِ «پرستش» (نجواهایِ عاشقانه با خدا)؛ همان داستانِ «موسی و شبان» در آثارِ «ملّای رومی» است.
اگر مزامیرِ «داوود» را بخوانید؛ همه اش «ستایش» است و دلیلِ این ستایش نیز «بخشوده شدن» است.
داستانِ «موسی و شبان» و «مزامیرِ داوود»؛ «موسی» را تا حدّ یک «احمق» پایین می آورد که «دَرکی کلامی» از «یهوه» دارد.... موجودی که «دست و پا» ندارد. امّا «شبان» درکِ دیگری از «خدا» دارد و خود را «خادمِ خدا» برای برآورده شدنِ آرزوهایش نمیداند. بلکه یک «عاشق» است.
امّا موسی یک «خادِمِ احمق» است. «داوود» نه تنها یک «احمق» است؛ بلکه حتّی «خادم» نیز نیست؛ بلکه یک «خائن» است که میخواهد با «ستایشها» (مزامیر)؛ خدا را به بخششِ خیانتِ خود وادار کند.
«محمّد» نیز همین دیگاهِ احمقانه را نسبت به خدا دارد. «سورهٔ حمد» که گفته میشود یک «سورهٔ عمیقاً عرفانی» است؛ چیزی شبیهِ مزامیرِ داوود است و تمامیِ «مجیزگویی از الله» فقط برای «رفعِ  و فرار از عقوبت» و بدست آوردنِ «نعمت» است.
یک مسلمان و یا یک یهودی؛ هرگز «خدا» را مانندِ آن «چوپان» پرستش نمیکنند. «عشق» و «علاقه» در کار نیست. بلکه «ستایش» برایِ برآورده شدنِ «خواسته ها» است. در واقع نوعی «معامله و بِده و بِستان» است. به همین دلیل بود که در برخی نوشته هایِ پیشین گفته ام:
«اگر به دنبالِ مؤمنین میگردید؟!! .... آنها را در میانِ گناهکاران بجویید..... بزرگترین گناهکاران ... بهترین مؤمنین هستند».

آنچه در آیینِ یهود نمونه ای خیره کننده میباشد؛ ماجرایِ «ابراهیم» است که پدرِ آیین یهود است. ابراهیم نیز گویا «فرزندِ کاهنِ بُتخانه» (چیزی شبیهِ کلید دارِ کعبه) بوده ولی به «تک خدایی» گرایش داشته  و برخلافِ آیینِ Paganism که به خدایان به عنوانِ «صاحبانِ قدرت» مینگریستند؛ خدایِ نادیدنی را به مقامِ «آفریدگاری» میرساند و یکی از مهمترین کارهایی که انجام داد؛ پایان بخشیدن به «قربانی کردنِ انسان» و بویژه «فرزندان» بود که در تمامی آیینهای Paganism به عنوانِ «بالاترین درجهٔ ایمان» به خدایان شمرده می شد و ابراهیم با اینکه قربانی کردنِ کودکان را به قربانی کردنِ حیوانات تغییر داد؛ امّا «بالاترین درجهٔ ایمان» را نیز به زیرِ سوال بُرد. امّا با تمامیِ این اوصاف؛ بسیاری از رسمهایِ آیین Paganism را نگاهداشت و پس از اسکان یافتنِ قومِ بنی اسرائیل در سرزمینِ «شیر و عسل» شاهد وجود تقسیم کار میانِ «اسباط ۱۲ گانه» هستیم و شغلِ شریفِ  یکی از این اسباط «جمع آوریِ نذورات» و ترتیب دادنِ «مراسم قربانی کردنِ حیوانات» میباشد. «یک کاسه کردَنِ خدایان» و دادنِ همهٔ قدرتهای آنان به «یهوه» و حتّی ارتقاء یهوه به مقامِ «آفریدگاری» هیچ تغییری در «بنیادِ Paganistic آیینِ یهود» بوجود نیاورد.
این آفریدگار آنقدر احمق است که از وجودِ گونه هایِ انسانی دیگر و وجودِ قارّه های دیگر خبر ندارد و زمین و آسمان و کائنات را در ۶ روز آفریده ... امّا نمیداند که چه چیزهایی آفریده است؟! حتّی نمیداند که «تئوری بیگ بنگ» چیست و آنچه که کائنات مینامیم؛ اندکی کمتر از ۱۴ میلیار سالِ نوری عُمر دارد. اگر «یهوه» و فوتوکپی عَربیِ آن «الله»؛ آفریدگار بودند؛ حتماً باید تورات و قرآن؛ هزاران سال پیشتر از این؛ از عصرِ یخبندان و دایناسورها  و ماموتها و «بیگ بنگ» خبر میدادند.
لذا نسلِ جدیدِ شارلاتانها که خود را «روشنفکرانِ دینی» مینامند باید به جایِ «سفید شویی» و تولیدِ «تفسیرهای نوین» برای تولیدِ «محیطِ زیستِ جدید برای جذامِ فکری Paganistic »؛ با مردم رو راست باشند.
اگر آنها رو راست نیستند؛ این وظیفهٔ شماست که با خودتان روراست باشید و خود را از این تارِ عنکبوتی برهانید.
زیرا تا «الاغ» وجود دارد؛ «الاغ سواران» بسیارانند.


کژدم

۴۶ نظر:

  1. سلام کژدم
    من همیشه برام سوالات زیادی در مورد دین یهود و رابطه اش با اسلام وجود دارد .
    - چرا مسلمانان و علی اخصوص در زمان پیامبر تمام قبایل یهود در مدینه قتل عام یا اخراج شدند؟
    2- چرا در بین مذهب تشیع و یهودیت اشتراکات بیشتری نسبت به تسنن وجود دارد مثلا دوازده امام با دوازده رهبر قبایل یهودی حتی در فیلم مومیایی هم در صحنه آخر به این نکته اشاره میشود ؟
    3- عدد 72 دو تن شهدای کربلا و عدد 72 در یهودیت ؟
    4- ارکان نماز و روزه در اسلام و یهودیت ؟
    5- دعای ندبه اهل تشیع و دیوار ندبه در اورشلیم ؟
    6- چرا یهودیان نیز اسامی عربی دارند مثل ناصر و عبدالله و ...؟
    7- نحوه خواندن اوراد مذهبی متون یهودیت و نحوه خواندن قرآن در بین مسلمانان بصورت عمومی جدا از سبک خاص مدرن و سوزناک عبداباسط و اخلافش ؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      سلام
      چون در قدیم ندیمها «حق تألیف محفوظ است» وجود نداشت. به همین دلیل اسلام و فرقه های اسلامی تا جایی که توانسته اند از متون یهود کُپی برداری کرده اند.

      حذف
    2. در سایت تاریخ آنلاین گفته گویی با یک یهودی هست که نشون میده دین اسلام ، کپی پیست یودیت هستش. حتی پوشیده بودن مج دست خانم ها

      حذف
  2. هوموساپین ها و نئاندرتال ها با هم آمیزش داشتند و گویا فرزندان نر دورگه مثل قاطر عقیم بوده اند ولی ماده ها زایا بودند. حدود ۳-۴ درصد ژن اروپاییها از نئاندرتال تشکیل شده که ارمغانش بیماری های روانی و اعتیاد بیشتر در سفیدپوستها هست (به اضافه بیماری های قلبی و عروقی و فشار خون). احتمالا ژن سفیدپوستی هم از نئاندرتال ها به مردمان اروپا و خاورمیانه وارد شده چون نئاندرتال ها در خاورمیانه هم بوده اند. شرق آسیا هم اثرات اختلاط با هومو ارکتوس ها را نشان میدهند که از نئاندرتال ها قدیمی تر بوده اند.

    پاسخحذف
  3. یکی گفت:

    جولیان آسانژ را فراموش کرده ای....
    پاسخ:
    جولیان آسانژ هرگز فراموش نخواهد شد.
    «جولیان آسانژ» اصالت دارد.
    «جنس اصل» هیچگاه فراموش نمیشود.
    من به «چلسی منینگز» کاری ندارم. زیرا او دچارِ «مشکلِ شخصیّتی» است و خود را «به حاشیه رانده شده» میداند.
    اگر «چلسی منینگز» کاری کرده است؛ آنرا به حسابِ «روان پریشیِ او» بگذارید.
    اصالتِ «چلسی منینگز» در «بی جا شدگیِ او» است.
    «چلسی منینگز» مانندِ یک «پناه جویِ بی خانمان» رفتار کرد.
    «به حاشیه رانده شدگان» از نظرِ رفتاری؛ ... بسیار غیرِ قابلِ محاسبه هستند.
    هنوز «وزن» و «حجم» موجوداتِ «بی جا شده و به حاشیه رانده شده» به طورِ دقیق موردِ مطالعه قرار نگرفته است.
    امّا «گلوبالیستها» میخواهند این «بی جا شدگان» را به «چه گوارا» تبدیل کنند.

    پاسخحذف
  4. https://www.youtube.com/watch?v=bzVwI7Xadfc
    خمینی سگ تبار می گفت جنگ نعمته!! اری جنگ نعمته.
    کژدم این نمونه از همون هزاران نمونه ای است که می گفتی جزو پرونده های فوق سری است. چه بر این کشور ویران شده گذشته و همچنان می گذرد؟

    پاسخحذف
  5. ورود اوباشان حشد الشّعبی عراق و مزدورانِ رژیم در سوریه به ایران به بهانهٔ کمک به سیل زدگان؛ نشانهٔ بحرانِ عمیقی است که رژیمِ شیعی حاکم بر ایران بر آن اشراف دارد و پیشبینی میکند که در ماههای آینده به سراسر ایران گسترش پیدا کُند.
    در ماههای آینده خواهید دید که رژیم توانایی مالی جبرانِ ویرانیها را نخواهد داشت.
    در شرایط کنونی رژیم سعی میکند با «کوچک نماییِ خسارات»؛ مردم را آرام نگهدارد.امّا وارد کردنِ اوباشانِ بیگانه نشان از فاجعه ای بسیار بزرگ دارد.

    پاسخحذف
  6. درود بر شما کژدم گرامی

    در رابطه با استفاده رژیم از اوباشان فاطمیون و حشد الشعبی در ایران ، به غیر از سرکوب و کشتار و باز گذاشتن دستشان در دزدی ، تجاوز و غارت اموال مردم با حمایت نیروی انتظامی؛ ایا ابعادهای وخیم تری هم وجود دارد؟
    ایا جمع شدن اکثر نیروهای تروریستی در ایران مینواند عواقب بین المللی مانند واکنشهای تند کشورهای عربی منطقه و در نهایت درگیری مستقیم با ناتوی عربی؟
    البته میدانم احتمال این درگیری با بی پولی این رژیم بسیار کم است ولی از اینکه نظر که این نیروهای اوباش در جنوب کشور حضور دارند .

    رضا

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این اوباش چه غلطی می توانند بکنند که در جنوب باشند یا در شمال؟ اقا رضا؟ شما هم دلتون خوشه ها؟ اینا ایقد شلوار به کونشان تنگ شده که نمی تونند مثه ادم راه بروند و مفشان را بالا بکشند و مفشان مثه معتادها دایم از لای ریش گهی اشان پایین می ریزد. و اب گل الود سیل از لای کونشان بیرون زده و قدرت مدیریت ندارند انوقت شما از خطر این عنتر ها می گویید؟
      از کی تا حالا عنتر خطر ساز شد؟

      حذف
  7. به گمانم کون کژدم در اروپا و کون ما در ایران به اندازه کافی پاره شده. و دیگر کونی نداریم که پاره شود. این هم از ادامش!
    روز شمن هم راستی بر شمن ها مبارک باد.

    پاسخحذف
  8. این جانوران صد ها نسل تولید مثل کردند و مخلوط شدند و سعی کردند با آنهایی که اشتراک عقیده دارند در یک مملکت دنبال سرنوشت خود بروند ولی مشکل اساسی رهایشان نکرد. در هر جایی که سکونت کردند هر چهار دسته همیشه بودند و نمیشد از شر حتی یکشان راحت شد.

    دسته ارباب شارلاتان درست شد که ابزاری به اسم پول داشت. این دسته از یک طرف خدای رینندگان را معرفی کرد و از طرف دیگر سازندگان را با پول استخدام کرد تا به نیاز رینندگان رسیدگی کنند و در مقابل پول بگیرند. هر چیزی را میشد با پول تهیه کرد.

    گروه اول فقط بودند و مثل خودشان تولید کردند و گفتند تولید مثل میکنیم پس هستیم. خوردن و ریدن و گاییدن مرام ماست و البته ریننده اعظم که ارباب شارلاتان معرفی کرده گفته خدایی هست که ما را پیروز نگاه میدارد... لازم نیست روش زندگی خود را تغییر دهیم او حافظ ما است و گروهی هست که برایمان وسیله راحتی میسازد زمین را اشغال میکنیم و منابعی را که ارباب نیاز دارد به او میفروشیم و او هم هرچه با سازندگانش ساخت به ما میدهد.

    گروه پرسنده و جوینده پیشرفت کرد و ابزار ساز شد. بسیار تولید کرد تا بقیه گه ها راحت زندگی کنند. ولی این تولید برایش نوعی پرسش نیز ایجاد کرد که تا کی بسازم که بقیه برینند؟ چگونه است که هر چی بهتر میسازم بقیه فقط میخورند و میرینند؟ تا کی منابع را میخورند و میرینند؟ چرا فقط نمیرینند و رینندگان بیشتری تولید میکنند؟ آیا بهتر نیست نسلشان منقرض شود؟ اگر تا ابد برای اینها بسازم فکرم محدود به نیازهای گه ها خواهد بود. ولی اگر ارباب پول نمیداد چی؟

    گروه سوم به نظر دومی ها پی برد. خیلی نگران رینندگان بود. از طرفی غیر از نگران شدن کار دیگری بلد نبود. اگر دیگر برایشان چیزی نسازند یا سراعشان بروند چی؟ ارباب شارلاتانها گفته بودند به هر روش به نیاز رینندگان رسیدگی شود... اگر نشود تولید میخوابد و شالوده همه چیز میپاشد و پولی نیست. پول نباشد خیلی بد است دیگر نمیتوان پیتزا خورد و کنسرت رفت و کلی کس و کون تماشا کرد و اندکی صدا شنید. مدتی بود که خواننده ها دیگر نمیخواندند و کونشان را تکان میدادند البته اسم خواننده رویشان ماند. به هر حال کون از صدا بهتر بود مگر نه؟

    دار و دسته چهارم از مواهب سازندگان استفاده میکرد و حواسش به رینندگان و نگرانها هم بود. اسم خودش را دیده بان گذاشته بود. میدانست که این دو گروه آخری با همکاری اربابها سرانجام کار دنیا را یکسره میکنند و زمان زیادی نمانده. متاسفانه بهره چندانی از ابزار سازی نداشت و نمیتوانست با سازندگان تماس بگیرد. ارباب شارلاتانها آنقدر به سازنده کم پول میدادند که دیگر وقتی برایش نمیماند تا با بقیه صحبت کند. بعد کار مثل جسد روی تخت ولو میشد و به آینده بچه هاش فکر میکرد.

    اربات شارلاتانها نقشه چدیدی هم داشتند. برنامه این بود که منافع ریننده را در ظاهر به مهم ترین چیز تبدیل کنند. چرا که نه؟ اصلا بیاید رای بگیریم. بهش میگیم دمکراسی. هرچی بیشتر رای آورد درسته. امکان نداشت حرف سازنده و دیدبان به کرسی بنشیند. ریننده و نگران و شارلاتان تا ابد راست میگفتند چون بیشتر بودند.

    ارباب کالچر مصرفی درست کرد و بعد رنگ پوست را به این کالچر پیوند زد. اسمش را گذاشت پاپ کالچر. فکر نکن مصرف کن تولید مثل کن. ارباب میگفت یک سیاه واقعی فکر نمیکند فقط میرقصد و میکند. قهوه ای واقعی بد دهن است و هیچ چیز نمیبیند و نمیسازد. اگر سیاهی فکر کرد و یا قهوای چیزی ساخت خاین است و دیگر سیاه و و قهوه ای نیست. فقط بادامی ها و سفید ها چیز میسازند.

    شیر برنج لعنتی سوابق بدی هم داشت. بقیه را دار زده بود و زمینهایشان را گرفته بود. این دعوا تا ابد باید ادامه پیدا میکرد تا کسی نفهمد که در هر رنگی از هر چهار گروه هست. ارباب شارلاتان هست ریننده هست نگران هست سازنده هست و دیدبان هست. تا وقتی با رنگ میشود نقاشی کرد کسی به سیاه و سفید ماجرا کاری ندارد.

    دیدبان و سازنده فهمیدند برای دیدن زیر سازی هر نقاشی باید چشمها را لوچ و کرد و تار دید. وقتی تار دیدی از رنگ رها میشدی و تیره و روشن را میدیدی. همش همون بود که از روز اول بود. هزاران نقاشی تپانده بودند با یک طرح. طرح بدبخت سازی ارباب شارلاتانها بود.

    پاسخحذف
  9. باسلام.زمزمه هابی مبنی بر ارتباط ایران و القاعده از آمریکا شنیده میشه . آیا واقعا آنچیزی که هیچ کس و از جمله جنابعالی « کژدم » احتمالش را نمی دهید یعنی جنگ در حال وقوع هست ؟!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      سلام
      این زمزمه ها جدید نیستند. جنگی هم در کار نخواهد بود.
      شیعه «بی شرفترین فرقهٔ اسلامی» است. سرخ و سفید و خاکستری هم ندارد. امّا همهٔ شیعیان یک شهرتِ عمومیِ دیگر هم دارد:
      «شیعه بُزدل است.»
      آن حشد الشَعبی که میبینید؛ جنگجو نیستند. همهٔ شان کسانی هستند که پس از شکست داعش؛ برای غارت اموال مردم میرفتند.
      اکنون نیز به ایران آمده اند تا به بهانهٔ کمک به سیل زدگان؛ بودجه های احتمالی را غارت کنند.
      منابعِ مالی حاجی بادمجان از طریقِ قاچاق مواد مخدّر و نفت و پولشویی در حالِ خشک شدن هستند. لذا به فکر غارتِ بودجهٔ سیل زدگان افتاده اند.

      اصلاً ترس نداشته باشید. اینها خایهٔ جنگیدن ندارند.

      حذف
    2. درود . عدم تمایل ایران به جنگ طبق فرمایش شما دور از ذهن نیست ولی بحث اینجاست که برخلاف تصور شاید این آمریکا باشد که طبق سیاست از پیش تعریف شده خود بعد از به نتیجه نرسیدن از طریق فشار اقتصادی و اعتراضات جامعه به دنبال ساقط کردن حکومت حتی از طریق نظامی باشد و مرتبط کردن ایران با القاعده و همچنین نقض ان پی تی پیش زمینه ای جهت حمله احتمالی باشد .

      حذف
  10. بارها گفته ام که دولت ترامپ فقط به فکر سرنگونی رژیم کثیف شیعی ایران نیست بلکه تحقیر رژیم شیعی_اسلامی ایران را بنیاد سرنگونی همیشگی رژیم های اسلامگرا میداند / کژدم .

    پاسخحذف
  11. بارندگیهایِ سیل آسا کم بود ....
    «طیراً ابابیل» هم آمدند....

    https://tinyurl.com/yy3z2nbn

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم عزیز

      این زبان بسته درخواستی دارد. موقع خندیدن گیلزگیلز میکرد و شوخی نداشت. اگر کسی قورمه سبزی یا قیمه ابیلفضله دارد دریغ نکند.

      https://pasteboard.co/IaNLKR5.jpg

      حذف
  12. https://www.farsnews.com/news/13980129000623/%D8%AC%D8%B2%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86-%DB%B9%DB%B8
    جناب کژدم به نظرتون این مقاله چه قدر رنگ و بوی واقعیت داره؟

    پاسخحذف
  13. درود
    کژدم گرامی
    تحلیل های مختلفی از حضور حشدشعبی در ایران می شود . از کمک به سیل زدگان تا ترس برخورد با آمریکا در عراق و سرکوب اعتراضات بعد از سیل خوزستان یا دیگر نقاط .
    تحلیل جنابعالی چیست ؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      ما هنوز از ابعاد گفتگوهای پوتین - ناتانیاهو و گستره و عمق توافقها خبر نداریم.
      امّا سپاه پاچاهاردارن و «انگل فرزانه» تا حدودی خبر دارند.
      شاید این اوباشانِ بیگانه شیعه مسلک طلایه دارانِ فراریانِ جنگهای آینده باشند و قرار است که چند ۱۰۰ هزار نفر به جمعیّت ایران اضافه شود.
      تا کنون ۱۰ هزار نفرشان را به افغانستان فرستاده اند. حتماً عدّه ای را نیز به پاکستان عودت داده اند. اکنون عراق و سوریّه برخلاف گنده گوزیهای «حاجی بادمجان گروهبان ذوافقار» در حال تبدیل شدن به «زمینِ داغ» هستند.
      امّا استفاده کردن از این اوباشان برای سرکوبِ مردم؛ اگر واقعیّت داشته باشد؛ نشان از آن دارد که به نیروهای بسیج و بخشی از اوباشانِ پاچاهاردار اعتماد ندارند و میخواهند از نیروی بیگانه و مزدور استفاده کنند.
      در چنین صورتی... مسیر ماجرا به شدّت تغییر پیدا خواهد کرد و داستان به «جنگ ایران و عراق» تبدیل خواهد شد.
      من به شما قول میدهم که همهٔ این پست فطرتها؛ آخرین درخواستِ «امام حسینِ بُزدل» را تکرار خواهند کرد:

      «بگذارید تا به سر حدّات بِرَوم و بی نام و نشان زندگی کُنم و هرگز هیچ ادّعایی نداشته باشم».

      حذف
  14. قضیه چیه؟ یک عده ای نام و مشخصات هکر های ایرانی و مسولین امنیتی رو فاش کرده با عکس در این کانال تلگرام
    https://t.me/lab_dookhtegan

    توضیح در مورد خبر
    https://www.schneier.com/blog/archives/2019/04/iranian_cyber-e.html

    پاسخحذف
  15. مطلب را خواندم. همانقدر واقعیّت دارد که «گور حسین در کربلا» واقعیّت دارد. واقعیتهای «تانک فلّاقی»؛ «امام حسینِ قهرمان و آزادیخواه»؛ آب و برق و اتوبوس مجّانی ....
    همینقدر واقعیّت دارد.

    پاسخحذف
  16. «جنبش اوباشان و الاغها»
    آیا تبریز همیشه الاغ پرور بوده است؟ یا در این ۴۰ سال «رشدِ فرهنگی» کرده است؟

    آیااینکه میگویند «تُرکِ خَر» .... در حالِ تبدیل شدن به واقعیّت است؟

    از تبریزیها بپرسید.... آنها بهتر از همه میدانند که «چه کاشته اند و چه زاییده اند؟»

    https://tinyurl.com/y4wkutux

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بیردفعه دئمیشم تبریزین و تورکون پوخون یئمه!
      ریدم بر انجمن پادشاهی و کشور و آیین شمنی تو.

      حذف
    2. کژدم عزیز

      این وضعیت در تمام ایران دیده میشود. متاسفانه تا جایی که من توجه کردم در شهرهای تبریز و اصفهان و تهران بسیار شدیدتر است. تبریز بیشتر از همه جا.

      کسی که برای این بازی مسخره آنهم در پایین ترین سطحش دیوانه میشود به درد خودش نمیخورد، مشکل اینست که این فرد برای اجتماع و خانواده خودش نیز خطرناک است.

      برای اینکه تمام تقصیر را گردن تبریز نیندازیم: در محل زندگی من گاهی ساکنان بلوک مانند حیوان به پارکینگ حمله میکنند تا ماشین خود را بیرون برده و در خیابان بوغ بزنند.

      من از این کوچ دسته جمعی میفهمم که مانند دفعات قبل احتمالا بازی فوتبالی در کار بوده چون ۱۰ سال است تلویزیون نگاه نمیکنم. گاهی به نتیجه اهمیت نداده و برای باخت هم دیوانگی می‌کنند.

      چند بار دیدم مرد خانواده بچه را سوار ماشین کرده ولی زن خودش را فراموش کرده است. زن بدبخت حیران زنگ میزد موبایل شوهر که من را جا گذاشتی.

      صحنه کمدی تراژدی است. خنده‌دار و گریه آور است. وقتی بر میگردند زن و شوهر مثل سگ و گربه جان هم میفتند و بچه کتک میخورد که صدایش می‌آید.

      حذف
    3. بیشتر آتش زیر خاکستر هستش!

      حذف
    4. ناشناس گرامی
      ایران به «اوباشگری» نیاز ندارد. به اندازهٔ کافی اوباشان پاچاهاردار و بسیجی و خواهران زینب داریم.
      این اوباشان فقط در ایران نیستند... همه جا هستند. بویژه در انگلستان.

      همه جای دنیا این موجودات را «اوباشانِ فوتبال» مینامند. زیرا نام دیگری برازندهٔ آنها نیست.

      حذف
    5. درباره هولیگان ها درست میگی ولی در شرایط فعلی اگه اپوزیسیون به درد بخوری داشتیم با تاثیرگذاری و جهت دهی کاری میکردن این افراد صرفا با جفتک اندازی بی حاصل (چنان بر خلاف سری های قبل درگیری شدید بوده که کم مونده بود کوکتل مولوتف بزنن)خودشون رو تخلیه نکنن مخصوصا که فوتبال میتونه ده ها هزار نفر رو بیاره تو خیابون. ببخشید نمیخواستم بحث رو منحرف کنم:)

      حذف
  17. پاسخ به:

    ناشناس۳۱ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۹:۵۶

    بیردفعه دئمیشم تبریزین و تورکون پوخون یئمه!
    ریدم بر انجمن پادشاهی و کشور و آیین شمنی تو.

    ( «تراختور» دِئمه «اِشّک دِئگینَن» ... « تراختورون اِشّک کیمی پالچیقدا قالدی ...»

    سئچالا تراختوروون «دال تَئیَرینه» ....)

    پاسخحذف
  18. مدّتی است که رژیمِ شیعی جابجایی مهره ها را آغاز کرده است. این جابجایی ها به این معنی نیست که افرادِ کارآمدتر را به جای افرادِ ناکارآمد میگذارند. تعجّب میکنم که برخی از کسانی که «معتاد به نوشتن» هستند؛ میخواهند این جابجایی ها را تحلیل کرده و چرایی آنها را بفهمند. شاید هم فقط میخواهند مطلبی نوشته باشند!!!؟؟؟
    در هر صورت؛ پیشنهادِ من این است که اگر بابتِ نوشته هایتان «کار مُزد» میگیرید .... اشکالی ندارد. همینطوری ادامه دهید. بالاخره باید وبسایتهای خبری مطلبی ارائه کنند.
    امّا اگر به دنبال واقعیّت هستید ... همهٔ این جابجایی ها «خر رنگ کُنی» و «گربه رقصانی» است. نَه حرکتِ «تاکتیکی» هستند و نه هدفِ خاصِ اجرایی دارند.
    شاید انگل فرزانه میخواهد چنین نشان دهد که در حالِ ادارهٔ داهیانهٔ کشور است.
    امّا ادارهٔ داهیانهٔ کشور با جابجایی «گاوها» به جایِ «الاغها» امکان پذیر نیست.
    شاید سَرِ کلاف را گُم کرده اند و نمیدانند چکار کنند ... امّا میدانند که باید کاری بکنند و هر کاری بکنند؛ بهتر از ساکت نشستن است؟!

    به مغزتان فشار نیاورید و «تحلیل نرینید».

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دیدید که گفتم با جابجایی الاغها و گاوها کاری از پیش نمی رَوَد؟

      https://tinyurl.com/yynav628

      اگر به یک الاغ درجهٔ «دریاسالاری» بدهند؛ اینطوری میشود.
      دریاسالار «الاغ» چنین ادبیّاتِ نظامی ریده است:

      «تنگه هرمز برپایه قوانین بین‌المللی، گذرگاه دریایی است و چنانچه از به‌کارگیری آن منع شویم، آن را خواهیم بست»...
      آیا معنی این ادبیات این است که:
      «اگر آمریکا تنگهٔ هرمز را ببندد؛ ما نیز تنگهٔ هرمز را خواهیم بست»؟

      تا جایی که به یاد دارم؛ هم «حزبلبلی ها» و هم «مارکسوسکها» همیشه فکر میکردند که اگر «تنگهٔ هرمز» را ببندیم؛ امپریالیسمِ جهانی سقوط میکند.

      اگر کسی با زبانِ این «الاغِ تنگسیری» آشنایی دارد به او بگوید که «کژدم» گفت:

      ای الاغ جان ... قرار نیست که آنها نگذارند تا اوباشانِ شیعی از تنگهٔ هرمز استفاده کنند. بلکه قرار است که صادراتِ نفتِ رژیم تا ۴۰۰ هزار بشکه در روز (نفت در برابرِ غذا و دارو) سقوط کُند و «الاغِ تنگسیری» مأموریّت خواهد یافت تا تنگهٔ هرمز را به هر قیمتی که شده؛ باز نگهدارد؛ تا «لنگه کفشی در بیابان نعمت است» را پاس بدارد.

      حالا صبر کُن ... جوش نزن...
      گاماس گاماس...

      حذف
  19. https://sputniknews.com/amp/world/201904211074330065-jesus-prepared-people-for-end-times-book-claims/

    Jesus Prepared People for END TIMES, Wild Declassified CIA Files Claim

    Thomas is said to have written that Jesus was not a Biblical prophetic figure, but rather a scholar who trained in India and attempted to help people prepare for the end times, with the last cataclysmic event being Noah’s Flood.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اسپوتنیک برای جلبِ مشتری این مزخرفات را از فایلهایِ گروههایِ احمقی که رهبرانشان شارلاتانهایِ تولید کنندهٔ «موجوداتِ فضایی» و «ایلومیناتی» و «فراماسون بازی» هستند؛ به چنین مزخرفاتی دل خوش کرده اند.
      اسپوتنیک هرچقدر بیشتر بتواند چنین احمقهایی را جلب کند؛ بهتر میتواند پروپاگانداهای خود را در مغز آنها فرو کند.
      این مطالب برایِ اسپوتنیک نقش چاشنی و تُرشی دارند.

      حذف
  20. کژدم اصولا یک قانون نانوشته ای رو خامنه ای بعد از رضایی در نیروهای مسلح اجرا میکنه که فرماندهان نیرو حداکثر ده سال خدمت کنند تنها دلیلی که عزیز جعفری بیش از 12 سال در خدمت بود درگیری سپاه در جنگ سوریه بود که چون با تغییر فرمانده تغییرات اتوبوسی شکل میگیرد خامنه ای نمی خواست که فرماندهی در زمان جنگ دستخوش تغییر شود اما حالا تغییر فرمانده این را به ما می گوید اولا یعنی رژیم جنگ سوریه را تمام شده فرض می کند و اکنون را زمان مناسبی برای تغییر فرمانده دیده و این یعنی گزارش ها در مورد عقب نشینی چراغ خاموش نیروهای ایرانی از سوریه درست است و نکته دیگر شخص فرمانده است سلامی برخلاف فرماندهان قبلی از جمله همین عزیز جعفری به جز دوره کوتاهی از جنگ ایران و عراق عمدتا مسئولیت ستادی داشته و نه رزمی این نشان می دهد که خامنه ای جنگی را هم برای کشور متصور نیست و تمرکز سپاه بیشتر از فعالیت رزمی به فعالیت داخلی معطوف خواهد بود انتصاب عزیز جعفری فرمانده قبلی به سمت ریاست قرارگاه بقیه الله که وظیفه اش به قول خامنه ای مبارزه با جنگ نرم و در واقع مقابله با شورش های داخلیست نمایانگر اهداف پیش روی رژیم است

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      اساساً هیچ اهمیّتی ندارد که انگلِ فرزانه چه گُهی میخورد. این اوباش فرزانه؛ همهٔ امور برایش مشتبه هستند. وقتی که «فوتوکُپی مقدّس» را در «تابوتِ سبز» برایش آوردند؛ «خَر کِیف» شد و فکر کرد که خیلی برایِ روسها ارزش دارد. زمانی که «پشمک نیوزها» در ستایشِ «نسخهٔ خطّی» سخن سرایی میکردند؛ یک نفر از کرملین داد زد: «اصل نیست .... فوتوکُپی است»؛ تا جایی که میتوانست؛ به «هیکلِ فرزانه» رید.
      در آن زمان گفتم که روسها با دادنِ این هدیه و اعلامِ اینکه «فوتوکپی» است به هیکلِ فرزانه ریدند. امّا «الاغِ فرزانه» همچنان «خَر کِیف» مانده بود و به جایِ «پشمهایِ ژولیدهٔ خایهٔ روسها» در حپروتِ خودش «پیچِشِ زلف یار» میدید.
      وقتی به این «الاغ زاده ها» میگفتم که آنچه که پیروزی مینامید؛ را به حسابِ «کوچه دادنها» بگذارید... وقتش که برسد؛ چنان خایه هایتان را میپیچانند که به «فشارِ قبر» راضی شوید....
      امّا مشکل این است که دیوانه را شاید بتوان درمان کرد.
      امّا احمقها درمان ندارند.
      نتیجه اینکه:
      در ۶ ماهِ آینده ایران به ونزوئلا با چاشنیِ سیل زدگی و «طیراً ابابیل زدگی» تبدیل خواهد شد.

      حذف
  21. شاید خیلی ها باور نمیکردند که دولت ترامپ برای دستگیری و یا قتلِ اوباشانِ شیعه مسلک «جایزه» تعیین کند. با تعیین جایزهٔ ۱۰ میلیون دلاری برای بستنِ کانالهای مالی حزب الله لبنان (البتّه بخوانید سپاه قدس)؛ پروژهٔ جایزه ها کلید خورد.
    خیلی هایتان فکر میکردید که:

    (ای بابا ... کژدمه دیگه .... همینطوری یک چیزهایی میگه...)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم نکنه به پمپئو مشاوره میدی!!!یا شایدم این وبلاگ توسط عواملشون خونده میشه!!!!

      حذف
    2. این وبلاگ توسّط خیلی از «عوامل» خوانده میشه.

      حذف
    3. حالا که از مشاوره گفتی؛ بگذار یک مشاوره هم به «انگلِ فرزانه» بدهم:

      ای «انگل فرزانه»... به مزخرفاتی که تحویلت میدهند گوش نکن.
      دونالد ترامپ از آن بیدهایی نیست که به این بادها بلرزد. اگر منتظرِ نتایج انتخاباتِ ۲۰۲۰ هستی ...
      زیاد منتظر نباش. دونالد ترامپ حتّی با رأی بسیار بالاتر دوباره انتخاب خواهد شد.
      زمانی پس از پیروزی ترامپ از من در رابطه با سرنوشت داعش پرسیدند. زیرا قبلاً در چند مورد که «شیعیانِ بُزدل» به موصل حمله کردند؛ گفته بودم که شیعیان شکست خواهند خورد.
      امّا اینبار به پرسشگر گفتم که: «این تو بمیری» از آن «تو بمیریها» نیست و داعش مفتضحانه شکست خواهد خورد. اکنون «محمّد رسول الله دوّم» تبدیل به (عَجّ) شده و در حالِ «غار نوردی» و «چاه نوردی» است.
      زمانی که «داعش» به گور سپرده شد؛ «ضرورتِ وجودیِ شیعه هایِ سُنّی کُش» نیز از میان رفت.....
      «اوباما» مُرده است. حزب دموکراتِ آمریکا نیز مُرده است.
      روسها نیز دیگر «فوتوکپی مقدّس» تولید نمیکنند.
      چینیها نیز نمیدانند که چه خاکی بر سرِ خود بریزند.
      مگر از «بازگشتِ موجِ سونامی» نگفته بود؟
      آیا در گوشِ «خر»؛ «یاسین» میخواندم؟
      مگر از «حمله به ۳ محور» سخن نگفته بودم؟
      آیا به اندازهٔ «والعادیات» بی معنی و مزخرف بود؟

      اگر اینگونه بود... همان بهتر که «یاسین» و «والعادیات» را لقلقهٔ زبانَت کُنی.
      تو زودتر از «محمّد رسول الله دوّم» خواهی مُرد.
      امّا فرزندان و نوه هایت؛ باید برایِ فرار از عقوبتِ زمینی به «زیر زمینها» پناه ببرند و «چاه نورد» شوند.

      حذف
    4. کژدم جریان حمله به ۳ محور چیه؟

      حذف
    5. رژیم در ۳ محور حرکت میکرد:
      ۱- دستیابی به سلاح هسته ای.
      ۲- گسترش توانِ موشکی.
      ۳- گسترش نفوذِ سیاسی - نظامی برای تولیدِ «کانونهای بحران» در هر کشوری که امکان داشته باشد.
      استراتژی نیز این بود که اگر به یکی از این ۳ محور فشار آوردند؛ در آنجا سکوت کرده و در ۲ محورِ دیگر پیش می رویم... و الی آخر...
      تا اینکه با خریدنِ زمان به تدریج در همهٔ محورها به «نقطهٔ بی بازگشت» برسند.
      دولتِ ترامپ حمله به هر ۳ محور را همزمان پیش می بَرَد.

      حذف
  22. من حاضرم شهادت بدم که کژدم راست میگه تو یکی از این داستان های محفل فلان و بسار یکی از این پاسدار ها مثلا داشت میگفت یک اندیشکده فوق سری چنین و چنان گفته بعد دیدم حرف های کژدم رو کپی پیست (copy paste) تحویل ما داد چند بار هم دیدم که مثلا تحلیل گر های خیلی خفن حرف های کژدم رو کش رفتن از نظر خودشون اصلاحش کردن ( در واقع ریدن بهش) و بعد به نام خودشون منتشرش کردن

    پاسخحذف
  23. سلام کژدم عزیز. در رابطه با جریان گلوبالیسم و نحوه عملکرد و تاثیر گذاریشون توو مناسبات جهانی و همچنین فرهنگ واژه ای که دارن بیشتر توضیح میدی. ممنونم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس عزیز
      سلامی همچون سلامِ شما.
      لطفاً نخست ماجرایِ «اوباشانِ حشد الشّعبی» و گاییدنِ زنان و دخترانِ «ساکنینِ امام حسینی و کربلاییِ ایران» توسّط این اوباشان را حلّ کنید...تا نوبت به «واژگانِ گلوبالیسم» برسد.


      آسیاب به نوبت.

      ماچ

      حذف
    2. «داعش» به گا رفت و دیگر سخنی از «جهاد النکاح» نمیگوید.
      اکنون نوبتِ «حسینیها و کربلایی هایِ ساکنِ ایران» است که زنان و خواهران و مادرانشان را به «حشد الشّعبی ها» واگذار نمایند تا «جهاد النکاحِ جانانه ای» داشته باشند.
      شاید «حزبلبلیها» به این طریق به «بهشت = روسپی خانهٔ ۵ ستاره» بروند.
      من نیز امیدوارم که حتماً بروند.

      حذف
    3. دقیقا همین جریان قاسم پشمکی و حشد الوحشی سر از آخور همین گلوبالیستا دراوردن! پروژه نجفستان رو کلید زدن، اولین بارهم رسانه های اونا قاسم پشمکی رو آوردن توو تیتر رسانه ای! نیوزویک پُسترش کرد! این وسطم میخوان دست رو منابع انرژی بزارن از کرکوک گرفته تا هور العظیم. جالب اینجا بود دقیقا یه روز بعد اینکه کرکوک افتاد دست حشدالوحشی کارکنان بی پی اومدن اونجا شروع بکار کردن.
      اما این وسط ترامپ ریده به تموم محاسباتشون!

      حذف