۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۱, یکشنبه

آیا امام حسین «اوباما» و امام «خامنه ای» به یک توافق زیر میزی رسیده اند؟(پاسخ به یک پرسش)

در مقالهٔ قبلی یکی از خوانندگان سوال نموده اند که آیا چنین توافقی امکان دارد؟ و ار جاع داده اند به وبسایت «عصر ایران» که مقاله ای را از وبسایت امنیتی-اطلاعاتی «دبکا» ترجمه نموده است. من هر دو منبع را ذکر کردم که اگر عصر ایران مقاله اش را حذف کرد؛ منبع اصلی که «دبکا فایل» است در دسترس بماند تا آنچه که در پی می آید پا بر هوا نماند.
پیش از هر چیز باید در رابطه با وبسایتهای اطلاعاتی-امنیتی همچون دبکا فایل بگویم که اینگونه وبسایتها در واقع « بخش خصوصی» هستند و مانند سایر سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی سازمان و کادرها و منابع اطلاعاتی خاص خود را دارند و محصولات فکری آنها در سه بخش به طور جداگانه منتشر میشوند: 
۱- یک بخش از مقالات به صورت عمومی انتشار می یابند و به جز کاربرد تبلیغاتی میتوانند کاربردهای دیگری از قبیل « انگار آفرینی» و یا « بکار بردن بعضی کلمات و یا جملات «کُد گذاری شده» که برای افراد خاصی(از ما بهتران ها) معانی دیگری میتوانند داشته باشند و امثالهم.
۲- سلسله مقاله هایی که در ازاء پرداخت مبلغی سالانه در دسترس خوانندگان قرار میگیرند.
۳- مقاله هایی که هرگز منتشر نمیشوند و محصول پالایشهای اطلاعاتی دقیقی هستند که به سرویسهای اطلاعاتی دوست و برادر فروخته میشوند.
بعد از این مقدمهٔ کوتاه با ذکر این هشت ماده که از روی ترجمهٔ سایت عصر ایران کپی میکنم به مطلب ادامه میدهم:

1- ایران و آمریکا توافق می کنند که با توجه به عدم انعطاف پذیری در بعضی مواضع شان این توافق به صورت محرمانه بین دو کشور باشد و در نتیجه این توافق ، هم دولت ایران بتواند ادعا کند که به خواست های هسته ای خود رسیده هم دولت آمریکا بتواند در برابر افکار عمومی و جامعه جهانی این ادعا را مطرح سازد که جلوی تهدید اتمی ایران را گرفته است.

2- ایران غنی سازی بیست درصدی را متوقف می کند اما فعالیت سایت هسته ای فردو را بر خلاف خواست اسراییل متوقف نمی کند.

3- ایران 110 کیلو اورانیوم غنی شده 20 درصدی اش را به یک کشور ثالث صادر می کند و در عوض میله های سوخت تحویل می گیرد.

4- هیچ حد نصابی برای تولید اورانیوم با غنای 3.5 تا 5 درصد برای ایران تعیین نمی شود .( ایران تا هر میزان می تواند در این غنا اورانیوم داشته باشد)

5- ایران پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا می کند و
با این کار فعالیت بازرسان آژانس در ایران گسترش می یابد.

6- سایت های مخفیانه هسته ای ایران که واشنگتن هیچ اطلاعی از آنها ندارد کاملا خارج از دید ناظران بین المللی قرار می گیرد.

7- آمریکا واروپا مرحله به مرحله تحریم ها علیه ایران را کاهش می دهند و اجازه می دهند کشورهایی چون چین ، روسیه و ترکیه به همکاری های مالی و بانکی خود با ایران ادامه دهند.

8- آمریکا و اروپا تحریم نفتی را که قرار بوده از اول جولای سال جاری میلادی علیه ایران اعمال شود ، لغو می کنند.

مسئلهٔ نخست اینکه در هر دو وبسایت «دبکا فایل» و «عصر ایران» یک مسئله دنبال شده است و آنهم «شکست صهیونیسم» و پیروزی رژیم اسلامی است. در هر دو وبسایت پیروزی رژیم اسلامی و ضربه به حکومت اسرائیل پر رنگترین چیزی است که به آن پرداخته شده است و اگر به وبسایت « دیپلماسی ایرانی» نیز مراجعه کنید و «این مقاله» و «این یکی مقاله» را بخوانید ( هر چند تعداد مقالاتی که همگی پیروز هستند زیاد است) در خواهید یافت که رژیم اسلامی در این واویلا و وامصیبتا چقدر به یک « پیروزی دروغین» نیاز دارد تا « نوشیدن جام زهر» را به عنوان یک پیروزی جا بزند.
اما اصل مطلب این است که فرض کنید پسر و یا دختری انقلابی که تا دیروز بازداشت نشده بودند ؛ ناگهان بازداشت میشوند و خانواده هایشان ماتم میگیرند. بعد از چند ماه این افراد آزاد میشوند و این آزادی یک « پیروزی» به حساب می آید. در حالی که واقعیت امر این است که این افراد تنها به شرایط چند ماه پیش برگشته اند و هیچ دست آوردی در میان نیست. مثل اینکه شما طلبکار هستید و طلبتان بعد از دیرکرد پرداخته میشود. شما پیروز نشده اید بلکه به نقطهٔ صفر بازگشته اید و در مدت طلبکاری هر چه زجر کشیده اید از کیسه تان رفته است. با احتساب زجر؛ شما حتی در نقطهٔ صفر هم نیستید و حد اقل یک باخت روحی (زجر کشیدن) داشته اید.
۱- خبر دبکا فایل و عصر ایران؛ نشان میدهد که بند یک این قرارداد که قرار بوده است بسیار محرمانه بماند؛ آنچنان هم محرمانه نبوده است... و در علنی ترین اخبار ذکر شده است.
۲- بند دوم و سوم نشان میدهند که آن ۱۱۰ کیلو گرم اورانیوم غنی شده در حد ۲۰ درصد؛ به درد مصارف پزشکی نمیخورد و باید در کشور ثالث دوباره پالایش شود. نتیجه اینکه همه میدانند که این نوع از اورانیوم غنی شدهٔ ۲۰ درصدی به درد ساختن بمب میخورد ولی به درد مصارف پزشکی نمیخورد. نتیجهٔ دیگر اینکه پالایش اورانیوم در غلظت ۲۰ در صد اگر هنوز برای ساخت بمب اتمی کافی نیست؛ اما میتواند در دست نیروی سومی قرار گیرد(مانند القاعده) و آنزمان خیلی خطرناک خواهد بود. از نظر من تحویل این ۱۱۰ کیلوگرم به کشور ثالث ( منظورشان فرانسه است) در واقع زمینه را برای حمله به ایران باز تر میکند تا کشورهای غربی بدون داشتن دغدغهٔ گم و گور شدن این نوع از اورانیوم به کار خود ادامه دهند. این بند به نفع آمریکا و غرب است و نه رژیم اسلامی.
۳- بند چهارم پیش تر از اینها از طرف غرب پذیرفته شده بود و به غیر از داشتن هزینه های بیشتر برای ایران هیچ نفعی ندارد. زیرا اورانیوم غنی شده در ایران در حد ۳.۵ و یا ۵ در صد نیز بدون پالایشهای تکمیلی سوخت خوبی برای رآکتورهای اتمی برای تولید انرژی نیستند و هر دو طرف نیز اینرا میدانند.
۴- بند ۵ و بند ۶ با همدیگر شدیداً متناقض هستند و امضای پروتوکول الحاقی دست آژانس را بسیار باز میگذارد و بند ۶ را به یک شوخی بیمزه تبدیل میکند.
۵- بندهای ۷ و ۸ مانند آزاد شدن یک زندانی است که تا چندی پیش اصلاً زندانی نبود و در خیابانها راست راست راه میرفت. اما جالبتر اینکه این زندانی را قرار است « مرحله به مرحله» آزاد کنند که این مرحله به مرحله خودش میتواند داستان دراز و مصیبت باری باشد.

نتیجه اینکه : بله پرسشگر گرامی؛ چنین قرارداد ۸ ماده ای امکان پذیر است. زیرا امام خامنه ای و سپاه پاسداران دلیر ولی ترسیدهٔ اسلام به هر نحوی که شده به یک پیروزی وبسایتی نیاز دارند. درواقع هر دو طرف در حال « وازلین زدن» هستند؛ اما مسئله این است که غرب به کجایش میزند و خامنه ای به کجا؟

کژدم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر