۱۳۹۲ مهر ۱۶, سه‌شنبه

رژیم اسلامی در شرایط بسیار حساسی قرار گرفته است

یاران؛ هم سنگران و مبارزان راه آزادی

رژیم ننگین اسلامی حاکم بر ایران؛ هر روز به لبهٔ پرتگاه فروپاشی نزدیکتر میشود؛ تار و پود از هم دریدهٔ اقتصادی و عدم توانایی مالی رژیم به ضعیف شدن حمایتهای مالی رژیم از مزدوران لبنانی شیعی مسلک انجامید که منجر به عقب نشینی بی سر و صدای حزب الله لبنان از خاک سوریه شده است. حزب الله لبنان که با عربدهٔ فتح حلب و پیروزیهای بزرگ وارد سوریه شده بود؛ در روزهای اخیر بیش از یک سوم نیروهای رزمی خود را از سوریه خارج نموده است و تا پایان ماه جاری؛ آخوند حسن نصر الله دست از پا درازتر به خانه باز خواهد گشت. اختلافات درونی رژیم در رابطه با اینکه بالاخره باید با گامهای بلند برای حفظ نظام ننگین اسلامی عقب نشینی کنند و یا اینکه با گامهای آهسته و حساب شده تر به عقب نشینی منظم بپردازند؛ آن چیزی است که به صورت رجزخوانیهای دروغین و آتش زدن پرچم آمریکا و شعار مرگ بر آمریکا و پرتاب لنگه کفش برای سرپوش گذاشتن برروی جام زهری که در دست ولی فقیه فرزانه است که در خیابانها و گردهم آیی ارازل و اوباش حکومتی در روزهای جمعه و ضرب و زور دوربینهای فیلمبرداری حکومتی به نمایش گذاشته میشود.
رهبر فرزانهٔ خرفت میداند که نمایش دوبارهٔ «پروژهٔ خاتمی»؛ بی ارزش تر از آن است که به آن دل خوش کنند. امام حسن روحانی مهندسی شده نیز میداند که همگان فهمیده اند که مترسک و سگ دست آموزی بیش نیست. آزاد شدن تعدادی از زندانیها تلاشهای بیهودهٔ رژیم برای خاموش نمودن شعله های کینه های فروخوردهٔ مردم است و با این اطوارهای قلابی میخواهند به مردم بگویند که این حسن روحانی است که چنین خیر و برکتی با خود آورده است؛ اما رهبر خرفت فرزانه باید بداند که «خمر مختوم» و شراب کهنهٔ انتقام کینه های ۳۴ ساله بسیار گیراتر از آزاد نمودن کسانی است که اساساً ۴ سال پیش آزاد بودند و آزادی آنها نه نشانهٔ مهربان شدن رژیم شیعیان صفوی حاکم؛ بلکه نشانهٔ وحشت آنها از خیزشها و شکسته شدن کوزه های «خمر مختوم» کینه ها و انتقامهاست. رژیم تغییر رفتار ساختاری نداده است؛ بلکه مثل سگ ترسیده؛ دمش را لای پاهایش گذاشته است و شاخکهای اطلاعاتی وزارت اطلاعاتشان؛ از وخامت اوضاع خبر داده است.
رژیم صنف انگلی آخوندی؛ میخواهد سرنوشت ایران را به سرنوشت شوم خود گره بزند و رجاله هایی که آنها را سرداران اسلام مینامد که هر کدامشان سهم های بزرگی از خوان گستردهٔ غارت ایران و ایرانیان داشته و دارند؛ فرشتگان نگهبان این صنف انگلی و پاسداران میان پایه و دون پایه و بسیجیان نیز سگهای نگهبان آنان هستند.
اکنون برای بریدن آن رشته ای که سرنوشت ایران و ایرانیان را به سرنوشت آخوندها و رجاله های حامی آنها گره زده است؛ در هر استان ده سر لازم است که تقدیم ایران شود و جایزهٔ آن آزاد شدن ایران از سرنوشت شومی است که این ارازل و اوباش اسلامی برای ایران تدارک دیده اند.
جوانانی که چه به عنوان سرباز و یا کادرهای ارتش و یا سپاه ظاهراً در حال انجام وظیفه هستند؛ باید بدانند که اگر به وظیفهٔ میهنی خود عمل نمایند و در زمان آغاز شورشها ؛ در جهت مسلح نمودن مردم تلاش کنند و فرماندهان و نیروهای مزدور را به سزای اعمال ننگینشان برسانند؛ روزی خواهند گفت که این من بودم که میهنم را از دست دشمنان داخلی آزاد کردم.
تک تیر اندازان و کسانی که وظیفهٔ مراقبت از ارازل صنف انگلی آخوندی را به عهده دارند؛ میدانند که خامنه ای خرفت و پسرش مجتبی و مصباح یزدی و حسن روحانی و محمد خاتمی و رفسنجانی و فیروز آبادی و فرماندهان ارشد سپاه و سگهایی که در مجالس خبرگان و تشخیص مصلحت و حیواناتی که در طویلهٔ شورای اسلامی به آخور بسته شده اند اهداف بسیار آسانی برای رهایی میهن هستند. اگر شماها ۳۰۰ سر به مام میهن هدیه کنید؛ بقیهٔ دشمنان را مردم به گورهای دسته جمعی خواهند سپرد.
رژیم در شرایط کنونی از براه افتادن موج انتقام به شدت وحشت دارد؛ و میداند که این موج آغاز خواهد شد و تنها به چند حرکت موثر در رده های بالای رژیم نیاز دارد تا آن کوزهٔ «خمر مختوم انتقام» شکسته شود.

پیروز و سرفرازی ازآن کسانی باد که برای آزادی ایران سر دشمنان تازی پرست را بیاورند

کژدم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر