پس از یک دور جدید از جفتک پرانیهای رایج رژیم ننگین انگلهای شیعی؛ از قبیل مانور عظیم نظامی در ۲ میلیون کیلومتر مربع؛ پهپاد بازی؛ فرستادن نامهٔ تهدید آمیز به عربستان و مراسم فوتوشاپی اربعین در کربلا اکنون قیمت نفت بر خلاف پیشگوییهای پیامبرگونهٔ بیژن زنگنه که حد اقل به خاطر پیشگوییهای احمقانه اش در تاریخ معاصر «نامدار» شد. اکنون پوزهٔ رژیم به زمین سخت مالیده شده و مجبور به تغیر مبنای بودجهٔ سالانه از قیمت نفت ۷۰ دلاری به قیمت نفت ۴۰ دلاری شده است.(اینجا)
امّا این فقط یک روی سکه است. امّا آنچه که این احمقها (رهبر فرزانهٔ ملهم به الهامات ولی عصر واوباشانش) نمیفهمند و یا میفهمند و از حزب اللهی های قلّاده به گردن و مردم مخفی میکنند؛ «هزینه ها» هستند. زیرا پس از سقوط قیمت نفت به زیر ۴۰ دلار؛ نوبت پروژهٔ دیگری خواهد رسید و آن «افزودن بر هزینه های رژیم» است که از هم اکنون در دستور کار قرار دارد.
یکی از راههای موثّر برای بالا بردن هزینه های رژیم؛ به میدان کشانیدن نیروهای نظامی رژیم است که بسیار پرهزینه خواهند بود؛ هزینه های مالی و جانی و افزایش تعداد زخمیها میتواند رژیم و به تبع آن ایران را به فلاکت بکشاند.
رژیم قدرت بسیج مردم را از دست داده است و حتی در صورت گسترش بسیج مردم برای جنگ با داعش؛ از پرداخت هزینه های آن عاجز خواهد بود. رژیم دیگر از برگزاری مراسم باشکوه برای کشته هایش نیز عاجز است و کشته هایش را مانند سگهای گمنام دفن میکند. تشییع جنازه ها برای ژنرالهای قلابی شان نیز در حد «محفلی» برگزار میشود.
پرده برداری و تبلیغات دروغ پردازانه دربارهٔ «استقرار توپخانهٔ ارتش در سنندج» و «وحشت داعش از پیشروی به سوی ایران» از سوی شارلاتانی به نام «محسن آذر افروز» چنان احمقانه و ناشیانه است که تنها مغزهای علیل را فریب میدهد. (اینجا) هیچ احمقی از این «مردک» نپرسیده است که مگر داعش یک نیروی نظامی کلاسیک است که بتوان با توپخانه جلوش را گرفت؟
سپاه قدس در شکستهای اخیرش در سامرا و هاشمیه نشان داده است؛ که مرد این میدان نیست.
تهدیدهای توخالی رژیم به افزایش درجهٔ غلظت اورانیوم در صورت گسترش تحریمها؛ تنها میتواند سران غرب را به خندیدن به ریش «سر طویله دار؛ طویلهٔ شورای اسلامی» وادار کند و نه بیشتر. همانگونه که مانور عظیم اخیر تنها توانست چند سطر را در خروجیهای خبری اشغال کند. این احمقها فکر میکنند که چون کرهٔ شمالی توانست؛ پس اینها نیز میتوانند. امّا قضیه به همین سادگیها نیست و «کیم جونگ اون» مانند سگی است که حکومت چین در حیاط خلوت خود بسته است. حاکمیت انگلهای شیعه برای چین و روسیه؛ تنها نقش «ورق» و «اهرم فشار» در برابر غرب دارد و «دوشیده شدن» مانند «ماده گاو نفت خیز» وظیفهٔ دوّم تعریف شدهٔ «احمق فرزانه» است.
آنچه که اکنون دیگر تازگی ندارد؛ سقوط قیمت نفت است؛ امّا این سقوط میان ۳۰ و ۴۰ دلار تثبیت خواهد شد.
لذا به نظر من؛ آنچه که تازگی خواهد داشت؛ سونامی افزایش شدید هزینه های رژیم در آیندهٔ نزدیک است؛ تا همهٔ بودجه و یا بخش اعظم آنرا ببلعد.
کژدم
mobarake mardom iran bashe.
پاسخحذفhttp://i.imgur.com/5G3xcmz.jpg
ناشناس گرامی
حذفاین تصویر یکی از پیشمرگان کردستان عراق است.
احتمال یک خدمت ارزنده دیگر از طرف نظام حاکم بر ایران به آمریکا؟
پاسخحذفآیا این احتمال وجود دارد که نظام حاکم بر ایران طبق خواسته آمریکا در طی مذاکرات انجام شده ،نظام توسط ایادی برون مرزی و دست پروردگان خود در فرانسه عملیات حمله به دفتر نشریه شارلی را تدارک دیده باشدتا بدین وسیله با تحریک افکار عمومی جهانی و خصوصا مردم فرانسه ، دولت فرانسه برای یاری رساندن به دولت آمریکاوایفای نقش در منطقه به صورت خودجوش!برای مبارزه با دولت اسلامی(داعش) که قلاده اش از دست غرب خارج شده ،قرار بگیرد.چرا که تمدید مذاکره قبلی و مسافرت اخیر رئیس مجلس نظام لاریجانی به خارج از ایران(برای هماهنگ کردن امور و پرداخت های لازم)وبعد حمله به دفتر نشریه شارلی و کشته شدن دو برادر حمله کننده!آنهم با وجود مامورین زبده وضد ترور فرانسه و به عهده گرفتن مسئولیت آن(البته یکم طولانی) توسط شاخه القاعده در یمن و مساعد شدن زمینه برای ارسال ناو هواپیمابر فرانسه به خلیج فارس و... را می توان در یک مسیر ارزیابی کرد؟
جمال
جمال گرامی
حذفاین احتمال بسیار ضعیف است. رژیم برای پرداختهای لازم نیازی به مسافرت لاریجانی ندارد. رژیم دستهای زیادی برای پرداخت به اینگونه افراد دارد. فارسی زبانان خائنی که خود را ایرانی مینامند و روابط تنگاتنگ اقتصادی با سپاه پاچاهارداران و وزارت اطلاعات دارند و و به نامهای تاجر و بقال و رستورانچی و امثالهم فعالیت میکنند و عده ای از آنها در سمینارهای گوناگون رژیم در زمان احمدی نژاد رونمایی شدند. برای این روزها پرورده شده اند.
یکی از وظایف پیشگامان کاویانی در خارج از کشور شناسایی این روسپی زاده هاست.
M.B. گرامی
پاسخحذفمقاله را خواندم. اینها افرادی هستند که تحت نام «اندیشکده» (اتاق فکری)؛ در حال سرکیسه کردن احمقهای ذوب شده در ولایت هستند. مطالبی که در رابطه با بحرانهای اقتصادی آمریکا مطرح میشود؛ کاملاً نادرست اهستند. و تنها یک مطلب درست است و آن اینکه ۷۰ در صد سرمایه گذاریها در آمریکا بر اساس «استقراض» است و این کشور بدهکارترین کشور دنیاست. این امر هم تازگی ندارد. همانقدر که آمریکا میتواند اقساط بدهی های خود را بپردازد و تولیدات خود را گسترش دهد و برای ۳۰۰ میلیون نفر شغل ایجاد کند کار بزرگی است. اما اینکه با افت قیمت نفت؛ اقتصاد آمریکا دچار بحران شود یک افسانه است. برای کشورهای «تولید کنندهٔ صنعتی» افت قیمت انرژی؛ یک «هدیه» است. اما برای کشورهایی که کارشان فقط تولید مواد اولیه از فبیل نفت است؛ یک فاجعه به شمار می آید. اگر به یکی از تناضات این نوشته اشاره کنم شاید بقیه را نیز به همین شکل پیدا کنید.
۱- نویسنده میگوید که افت قیمت نفت باعث خواهد شد که قطر به خاطر تضعیف شدن نتواند داعش را حمایت مالی کند. (این حرف درست است و همه میدانند)
۲- نویسنده ادعای درست دیگری نیز دارد که صادرات نفتی رژیم به خاطر اینکه حدود ۹ میلیون بشکه از عربستان سعودی کمتر است؛ لذا عربستان سعودی به ازای هر یک دلار ضرر رژیم اسلامی ایران؛ ۸ و نیم دلار ضرر میکند.
امّا نویسنده؛ نمیگوید که «جوجه چه هست که کله پاچه اش چه یاشد؟». اگر این یک میلیون بشکه در نهایت به یک سوم قیمکت پیشین آن فروخته شود؛ همان بلاهایی که در قسمت (۱) و (۲) گفته است در مورد ایران هم صدق میکند.
از طرف دیگر نویسنده میگوید که ایران بدهیهای خارجی ندارد؛ این در حالی است که قبل از أغاز پرداخت «جیرهٔ ماهانه» به رژیم پس از مذاکرات هسته ای؛ رژیم به هر سگ و گربه ای بدهکار بود و به خاطر عدم توانایی در پرداخت بدهیهایش؛ کشتیهایش را در بسیاری از بنادر توقیف کرده بودند. لذا این نوشته را بیشتر در حد « .... شعر» حساب کنید.
هند و چین هم دوستان اقتصادی ایران نیستند بلکه به فکر استفاده از شرایط کنونی و چپاندن بنجلهای خود به رژیم هستند.
با توجه به شیوهٔ امیر عبداللهیان در تکذیب خبر زخمی شدن گروهبان «میرزا قاسمی» سلیمانی و کلماتی که بکار برده است. به احتمال قوی خبر زخمی شدن این جنایتکار جنگی صحیح است.
پاسخحذفاینکه تکذیب در سطح وزارت خارجه رژیم انجام میشه خبر رو مشکوک میکنه.
پاسخحذفM.B.
M.B. گرامی
حذفزخمی شدن و یا مرگ گروهبان «میزا قاسمی» سلیمانی و حتی وجود سپاه قدس به عنوان یک نیروی رزمی؛ ارز ش تعیین کننده ای ندارد. کار سپاه قدس بیشتر «شبکه سازی»؛ «آموزش» و «اجیر کردن مزدور» بوده است.
ادامهٔ داستان با توافق ترکهای عثمانی و آمریکا برای آموزش و تسلیح نیروهای ارتش آزاد سوریه رقم خواهد خورد.
امروز نیز خبر «توافق ترکهای عثمانی و رژیم انگلهای حاکم بر ایران» در رابطه با «ترانزیت» را داشتیم که ترکهای عثمانی پس از فشردن گلوی رژیم به مدت ماههای متوالی؛ بالاخره خواسته های خود را بر رژیم انگلها دیکته کردند و مسخره اینکه رژیم مانند همیشه این توافقنامه را فصل نوینی در روابط خود و ترکیهٔ عثمانی خوانده است. البته این اصطلاح مانند روابط اقتصادی بین رژیم و روسیه (کالای مصرفی روسی در برابر نفت» را نیز با چنین جملات قلمبه سلمبه ای تبلیغ کردند که آخر سر هم به جایی نرسید. به هر حال کار این رژیم مثل رژیم کرهٔ شمالی؛ «تبلیغ پیروزیهای دائمی» و «فصلهای نوین روابط» است.
http://www.dw.de/%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1-%D8%AD%D9%84-%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%88%D8%AE%D8%AA%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86/a-18195419
میگویند:
خر عیسی چون به مکّه رود
همچنان خر باشد.
خرهای حزب اللهی هم داستانشان داستان همان خر است.
از طرف دیگر؛ حالا نوبت به «انگل حسن نصرالله» رسیده است که عربده بکشد و بگوید: ما آنقدر موشکهای پیشرفته داریم که موشکهای فتح دیگر کهنه شده اند.
در ماههای آینده خبرهای بیشتری در رابطه با فلاکتهای رژیم خواهیم شنید.
رژیم انگلهای صفوی؛ مثل توپ فوتبال شده است که فقط لگد میخورد و نمیتواند دست و پای خود را جمع کند.