۱۳۹۷ مرداد ۲۵, پنجشنبه

یک بیانیّهٔ شخصی

پیش از خواندَ نِ  بیانیّهٔ کژدم ؛ بیانیهٔ رضا پهلوی را بخوانید:

https://goo.gl/8fJNNo

اگر رضا پهلوی شروط زیر را بپذیرد؛ من (کژدم) از ایشان پشتیبانی خواهم کرد .
«پشتیبانی» به معنیِ «پیروی» نیست. زیرا «خدا» اشتباه کرده و «کژدم» را «پیرو» و «مؤمن» نیافریده است.

۱- کاری به کارِ فرزندانِ ایران نداشته باشد که چه نوعی از استراتژی مبارزاتی و یا تاکتیکهای مبارزاتی را انتخاب میکنند و خودَش را «سلطانِ صاحب قِران» نداند و نگوید که اگر «اینطور» و یا «آنطور» بشود؛ پایش را از مبارزه بیرون میکِشد.
زیرا  کَسی که بخواهد مبارزه کُنَد؛ کارِ خودش را با شیوه های دِلپسندِ خود انجام میدهد و  هوادارانَش را در آن راه سازماندهی میکُنَد و برای دیگران نُسخه نمینویسد که: «شماها حتماً باید Clone و فوتوکُپی من باشید» و گرنه «خودی» و «میهن پرست» نیستید. 
باید به ایشان بگویم: یا مبارزه میکنی؛ و یا اینکه مبارزه نمیکُنی؛ «فضای میانه ای» و جایی برای «عشوه» و «کرشمه» وجود ندارد.

۲- اگر رضا پهلوی برای  «رضا اُوتادی» اشک میریزد؛ باید «فرزندانِ ایران» را آزاد بگذارَد تا برای انتقامِ هر «رضا اوتادی» حدّ اقلّ ۵۰ سرِ بسیجی؛ پاسدار و آخوند بیاورند و در این موارد؛ «سکوت» کُنَد؛ گویی که «لال» به دنیا آمده است. ... تا این ماجرای «اسلام خواهی» و «اسلام پژوهی روشنفکرانهٔ آلوده به عفونَت» برای همیشه از این سرزمین رَخت بَر بَندد.

۳- رضا پهلوی باید برای آزادی کاملِ مطبوعاتی و تریبونهای گوناگونی که حرفی برای زدن دارند را برای «یک سال و نیم»؛ بپذیرد. برخی از این تریبونها؛ به دُنبالِ  «فلسفه بافی» و «درازگوییهای مزخرف» برای  «اندازه گیریِ میلیمتریِ دموکراسی» نیستند. بلکه «تریبونهای مِیدانی» برای «زدودنِ علفهای هرز» و «ریشه کَنی مالاریا» هستند. این گونه از «تریبونها» نیز مانندِ سایرِ تریبونها؛ باید به دیدهٔ احترام؛ به آنها نگریسته شود و «اَسرارِ عملیّاتیِ این تریبونها»؛ برای ۶ دهه «مسکوت» و «فوقِ محرمانه» تلقّی شود.
مَگر نه این بود که ایرانیان یک «حکومتِ اسلامی» به «اوباشان و انگلهای رهبر» بدهکار بودند؟
مَگر نه این است که ما ایرانیان؛ همیشه به این «اوباشان» ... چه «مُغِ زرتشتی»؛ ... چه «کشیشِ مسیحی» ... چه «آخوند و مفتیِ اسلامی-شیعی»؛ بدهکار بوده ایم؟
آیا حقّ نداریم که آخرین «بِدِهیِ خود» ( بِدِهیِ کژدمِ تبریزی)  را به این ارازل و اوباشان بپردازیم؟
آیا این «انصاف» است که زمانیکه «بدهکار» میخواهد «بِدِهی خود» را بپردازد نیز؛ موردِ «موآخذه» قرار گیرد؟ و از او بپرسند که:
چرا بِدِهیِ خود را میپردازی؟
لذا این «پرداختِ بِدِهی» باید تا ۶ دهه؛ محرمانه بماند.

«بیر داش ئوسدَن ... بیر داش آلتدان» ....

ترجمهٔ فارسی:

یک سنگ از «رو» و یک سنگ از «زیر» ....

یعنی «گورِ اَسرارِ مَگو» که یک سنگِ «رویین» دارد و یک «سنگِ زیرین» ... و هیچگونه  «عفونتِ خبری» از آن به بیرون «نشط» نمیکند.
 یعنی تا ۶ دهه  مانندِ یک «مُرده» ... ساکِت باش. .... آیا مُرده ها حرف میزنند؟ .... مُرده ها هرگز حرف نمیزنند و وفادارترین «رازداران» هستند.

۴- رضا پهلوی باید قانونِ «تک فرزندی» به مدتِ ۱۵ سال را و تلاشِ بی چون و چرا برای اجرایِ شدیدِ آن تا رسیدن به جامعهٔ ۴۰ میلیونی ایرانِ گربه نشان را بپذیرد و پشتیبانِ قوانینِ مدنی برای «سقطِ جنین» باشد.
۵- رضا پهلوی باید از ادامهٔ «زندانی داری» به هزینهٔ مردمانِ بیگناهِ ایران که باید هزینهٔ نگهداری از «انگلها» و «اوباشان» را بپردازند؛ بپرهیزَد. ایرانِ آینده باید ایرانی بدونِ «زندان» باشد.

بقیّهٔ نظرات را به به «بَخشِ نطرات» وا میگذارم؛ تا صدای موافقین و مخالفین شنیده شود.

کژدم

۶۱ نظر:

  1. کژدم عزیز من با اکثر جملاتت موافقم جز قسمت زندان داری به هر حال ما ابتدای کار نیاز به پول داریم و سرمایه گذاری خارجی قتل عام زندانی ها صرفا دیگران رو بدبین میکنه و برای کشور نو پا دردسر بالاخره ما مجبوریم نیم نگاهی به امنستی و امثالهم داشته باشیم البته یک راهی هست اون هم اخراج اون ها به کشور های همسایست نمی دونم ولی راهکار عملی فعلا وجود نداره

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من از قتل عام زندانیان چیزی نگفتم. زندانان سیاسی و عقیدتی باید آزاد شوند. برای بزهکاران باید اردوگاههای کار ایجاد شده و همهٔ بزهکاران با «حُکم تیر» به این اردوگاهها منتقل شوند.
      آنهایی که به بازپروری نازمندند؛ پس از بازپروری با «حکم تیر» آزاد میشوند و زمانی که برای بارِ دیگر به عملی مجرمانه دست یازند؛ ماموران نه برای دستگیری بلکه برای تیرباران به دنبال مجرمین خواهند بود.

      حذف
    2. هزینهٔ اردوگاههای کار از طریق بخشی از درآمد کارگرانِ اردوگاه تأمین میشود و از ثروتهای ملّی برای بزهکاران؛ هزینه نخواهد شد.
      امّا حکومت باید در این اردوگاهها مراکز آموزشی فنّی حرفه ایجاد کند؛ تا بزهکاران پس از آزاد شدن بتوانند وارد بازار کار شوند و زندگی شرافتمندانه ای داشته باشند.
      سازمانهای حقوق بشری میتوانند در این اردوگاهها نماینده و ناظر داشته باشند و تخلّفات به سیستم قضایی ایران و سازمانهای بین المللی گزارش دهند.

      حذف
  2. کژدم گرامی
    به نظر من مهم ترین و زیربنایی ترین مساله اقتصاد است! این آدم صریحا باید بگوید که پول نفت چه خواهد شد؟ چون قبلا گفته بود درآمد از گردشگری خواهد بود! یعنی من میخواهم بیایم و پول نفت شما را بالا بکشم! مساله بعدی هم اقتصاد سوداگری و انگلی و دلال بازی ایران است! تا وقتی کسانی باشند که بتوانند در این مملکت با یک تلفن بدون اینکه چیزی تولید کرده باشند میلیاردر شوند، این مملکت اصلاح نمی شود! صراحتا باید بگوید که تکلیفش با صنف انگلی بازاری چیست؟ یکی از دلایلی که اوپوزوسیون ها موضع شان را در قبال مساله اقتصاد مشخص نمی کنند این است که اگر مشخص کنند حذف میشوند! چون مردم ایران را می شناسند که چقدر مادی و پدرسوخته هستند!

    با سپاس
    بهروز

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بهروز گرامی
      تجارت و بازرگانی بخشی از زنجرهٔ تولید تا مصرفِ نهایی است و انگلی نیست. اقتصادِ انگلی یعنی جمع آوری «خمس و ذکان و مالِ امام» برای تولید «انگل». اقتصادِ انگلی یعنی «اوقاف»؛ اقتصادِ انگلی یعنی «تولیتِ آستانهای قدس و امامزاده ها»؛ اقتصادِ انگلی یعنی «زمینداری و خرید و فروشِ زمین».

      حذف
    2. مشکلِ زمینداری را «محمد رضا پهلوی» با «تقسیمِ اراضی» آفرید. کشتزارهایی که «یکپارچه» بودند و میتوانستند به صورتِ تعاونی به کشاورزان سپرده شده و وامهای کشاورزی و کمکهای فنّی و علمی به «تعاونیها» داده شود. امّا باتقسیم اراضی میانِ «افراد» تمامی وامهای نقدیِ «بانک کشاورزی» به «گا» رفت. زیرا کشاورزِ احمق که آرزوی «مشهدی شدن» و «کربلایی» شدن داشت؛ آن وامها را به «گا» داد و اینگونه شُد که زمینش را به «زمینِ سوخته» تبدیل کرده و به شهرها فرار کرد و تبدیل به «سیگار فروش» و «لبو فروش» و «کَپَر نشینها» شد. اینگونه بود که همهٔ تلاشهای «سپاهِ دانش» و «سپاهِ ترویج» و «سپاهِ بهداشت» به «گِل نشست» و شکوفه نداد.
      شاید هوادارانِ دوآتشهٔ «محمد رضا پهلوی» بگویند که: «بعدها شرکتهای کِشت و صنعت» بوجود آمدند...
      من (کژدم) میگویم که این شرکتها از همان آغاز میتوانستند شکل بگیرند.
      دَر هم شکستنِ «فئودالیسم» کاری دُرُست بود؛ امّا «تقسیم اراضی» را باید یک «حماقتِ استراتژیک» نامید.
      اکنون باید در قانونِ اساسی جدید؛ بارِ دیگر راهکارهای یکپارچه شدنِ زمینها قانونی شوند و نخستین گام؛... غیرِ قانونی شدَنِ «اِرثی شدنِ زمین» است. هر زمینداری که «دَرگذشت»؛ هیچیک از فرزندانش؛ زمینِ به جا مانده را به اِرث نمیبرد. امّا «تأسیساتِ ساخته شده» را میتواند پس از پرداختِ مالیاتهای لازم بر «ارثیه» به ارث ببرَد.
      همهٔ زمینهای ایران؛ باید به عنوانِ «داراییِ ملّی» ثبت شوند.
      دیگر «اوقافی» نباید وجود داشته باشد.
      سرمایه های خوابیده بر روی «زمین» باید به سمتِ «تولید» و بازسازی ایرانِ ویران شده هدایت شوند.
      رضا پهلوی و همهٔ سلطنت طلبان باید «تقسیمِ اراضی» را به عنوانِ یک «ننگِ احمقانه» بپذیرند ... وَ ... نَه «مدالِ افتخارِ سلطنتی».

      حذف
    3. کژدم گرامی
      بله، بنده قبول دارم که سیستم توزیع و فروش بخشی از تولید است! قبلا اصلا خود کارخانه ها و تولید کنندگان انجام میدادند! بعد به خاطر گسترش کار جدا شدند! سیستم توزیع و فروش با این چیزی که در ایران به نام بازاری وجود دارد خیلی متفاوت است! اینها خون مردم را در شیشه کرده اند! انحصار درست میکنند و با هم زد و بند میکنند و جنس ها را بالا میکشند و مردم بدبخت هم چون گزینه دیگری ندارند مجبورند تن بدهند! الان هفته پیش فروشگاه رفتم که برنج و روغن و مایحتاج بخرم که اگر اوضاع از کنترل خارج شد خودم و خانواده ام از گرسنگی نمیریم! فروشگاه میگه فقط ۱ گونی ۱۰ کیلویی برنج و ۴ تا روغن مایع میشه خرید! میگم این دیگر چه داستانی است؟ پول هم بدهم نمیتونم خرید کنم؟ میگه دولت گفته بعد منو کشیده پشت که بیا اینقدر بده هر چقدر خواستی ببر! یعنی بی شرف تر از فروشنده و بازاری در ایران نیست! در مورد دارو و ... که اصلا حرف نزنیم! سر خیابان ما مرغ ارزان تر میده! امروز با طرف صحبت میکردم می گفت همکارا تهدید کردن که اگه ارزون بدی حالت رو میگیریم و ...

      به قول شما اقتصاد اسلامی را می توان در ایران امروز دید! برن جنس آشغال از چین بیارن و چند برابر به مردم بیندازند! چیزی به نام تولید اصلا معنا ندارد!

      با سپاس
      بهروز

      حذف
    4. بهروز گرامی
      به همین دلیل است که میگویم من هوادارِ «زندان داری» نیستم. امّا با این سیاست به تنهایی فقط میتوان «فرهنگِ نوینِ مبتنی بر وحشت» ساخت. چنین فرهنگی شاید بتواند مدّتی پاسخگو باشد. امّا نَه برای همیشه. لذا نیاز به مکمّلهایی دارد تا جامعه ای هوشیار تولید نمود. یکی از این مکمّلها باید «بازارِ تولید تا مصرف» را دوباره تعریف کُنَد.
      در هیچ یک از کشورهای پیشرفته؛ چیزی به نامِ «احتکار» وجود ندارد؛ مگر آنکه شرایط بحرانی مانند جنگهای بزرگ اتّفاق بیفتد. در کشورهای پیشرفته؛ تولیدکنندگان در رابطه مشتریان؛ مانندِ گدایان رفتار میکنند. با هزاران ترفند میخواهند تولیداتِ خود را بفروشند. زمانی که به تاریخِ انقضای مصرف نزدیک میشوند؛ حاضرند قیمتِ جنسهای خود را حتّی تا ۸۰٪ پایین بیاورند تا «داراییهای تولید شدهٔ آنها= اجناس» تبدیل به «زباله» نشود. بلکه تبدیل به «پول» شده و به چرخهٔ تولید باز گردد.
      اینگونه رقابتها برای فروشِ کالاها؛ نشان از «مازادِ تولید» دارد.
      امّا در کشورهایی مانندِ ایران؛ حتّی «خمیر دندانِ داروگر» و یا «ماستِ کاله» و «برنج» و .... نیز احتکار میشوند. زیرا مدّعیانِ «حکومتِ نوین» نیز هیچگونه دیدی روشن از «ساختارِ نوین» برای شکوفایی اقتصاد ایران و «تثبیتِ ساختارِ نوین» ندارد و چه بسا به آشفته بازارِ ایران به چشمِ «ناندانی» و «گاوِ شیر دِه» نگاه میکنند.
      در بهترین حالَت؛ همه میخواهند «بنای جدید» را با استفاده از «خِشتهای فرسودهٔ ساختارِ کُهنه» بنا کنند.
      زیرا آن «خِشتهای فرسوده»؛ دارای منافعی هستند که اگر به آنها دست بزنی؛ فریادهای «وا اسلاما» و یا «وا ایرانا» خواهند کشید (ناسیونالیسمِ بازار محورِ نهضتِ آزادی).
      البتّه مُجریانِ مطبوعاتی و «هُنری» و «کتاب نویس» نیز دارند که بدونِ پرداختن به «جزئیات» ناگهان ایران را با «آلمان» و «سوئیس» مقایسه خواهند کرد.
      به همین دلیل است که من (کژدم) به سیستمِ پارلمانی؛ به شیوه ای که اکنون وجود دارد؛ معتقد نیستم. بلکه از نظرِ من (کژدم)؛ «پارلمانِ ملّی» باید بر روی مسائلِ استراتژیک بدونِ توجّه به «کُرد و تورک و فارس و بلوچ و عَرَب بودن» توجّه کُند و اعضای این پارلمان نباید از میانِ آنهایی که وعده های دروغینی از قبیلِ «اگر کرمانشاهی ها به من رأی بدهند؛ هر روزه یک حلبیِ روغنِ کرمانشاهی به آنها خواهم داد» میدهند انتخاب شوند.
      «پارلمانِ ملّی» یا بنا بر گفتمانِ فرهنگِ رایج؛ ... «مجلسی شورایِ ملّی» باید «خانهٔ استراتژیستها» باشد؛ و نَه خانهٔ «لابیگرهای اصناف». آنچه که باید «مجلِسِ لابیگرها» باشد؛ جایَش «پارلمانهای اُستانی» و یا «پارلمانهای اقلیمی» است.
      وظیفهٔ «مجلِسِ شورای ملّی»؛ بحث و بررسی بر روی تصاویرِ بزرگِ حدّ اقل ۵۰ سالهِ آینده است و نمایندگانِ آن باید «متخصّیینِ کار آزموده» باشند. در این مجلس؛ جایی برای «متظاهرین به دفاع از اصناف» وجود ندارد.
      در ایرانِ کنونی همه چیز بر اساسِ «رانت خواری» و «ژنهای خوب = امام حسین» اداره میشود. کسی که اطّلاع پیدا میکند که «وارداتِ برنج» کَم خواهد شد ... فوری به خاله خان باجیها میگوید: هرچی پول دارید برنج بخرید و احتکار کنید ... همهٔ امورِ این کشورِ «پُر گُه عَر» به این شیوه اداره میشود.
      اینگونه است که «فرهنگِ دُزدی» حاکم است. عدّه ای «حوزهٔ نفتی» میدُزدند. عدّه ای «دَکَل» میدُزدند و عدّه ای «آفتابه دُزد» میشوند و در پایانِ ماجرا نیز میگویند: همه اش تقصیرِ اسرائیل و یا آمریکا و انگلیس است.

      حذف
    5. یکی از مشکلاتِ اساسی رژیمِ کثیفِ شیعی «ژنهای خوب = امام حسین» و «صلهٔ رحم» (رانت خواری) است که هردوی این سنّتهای کثیف در اسلام و تشیّع «نهادهای مقدّس» هستند؛ میباشد.

      حذف
    6. کژدم گرامی
      به سادگی میشود این نظام اقتصاد مافیایی و رانتی و دولتی را ظرف چند دهه اصلاح کرد! نیاز به کپی از غربی ها هم نیست! جوری که امکان زد و بند و انحصار از بین برود و همه تولید کنندگان برای اینکه دو زار ارزان بفروشند با هم رقابت کنند! منتها همانطور که گفتم کسانی که داعیه مخالفت با این سیستم را دارند، یا اصلا نمی دانند که وضعیت اقتصادی چیست و نیاز به جراحی یک ضرورت حیاتی است! یا اگر میدانند به خاطر منافعی که دارند سکوت میکنند! خودشان هم میدانند که حرف از جراحی اقتصادی بزنند، قشر بازاری که فقط برای پول، راست میکند پشتش را خالی میکند! بنابراین کدام آدم سیاستمداری، پول را ول میکند به یه مشت مردم بی پول بچسبد؟! من دقیقا برای همین است که میگویم پول و اقتصاد زیربنای همه چیز است! به قول خواننده گروه کیوسک، دنیا با پول و زور میچرخه! اگر رژیم کثیف اسلامی، پول نداشت نمی توانست ۴۰ سال مردم را به خاک و خون بکشد! اگر بازاری جماعت پول نداشت نمی توانست قیمت ها را دقیقه ای بالا ببرد و سود خود را صرف صیغه کردن دختران این سرزمین کند! اگر پول در جامعه به طور منصفانه توزیع میشد امروز این حجم از نابسامانی و استبداد وجود نداشت!

      کژدم گرامی
      من چرا شما را می ستایم؟ چون به پاکی و درستی اعتقاد راسخ دارید! متاسفانه شاهد فروپاشی همه جانبه در ایران هستیم، به خصوص فروپاشی اخلاقی! همه به این بی شرافتی ها افتخار می کنند و زرنگی میدانند و معدود افرادی که اهل کلک بازی نیستند را ساده و احمق میدانند! حتی عشق های این مردم هم مبتنی بر کلک و دروغ هست! باید بپذیریم که امثال من و شما در اقلیت عجیبی هستیم، ولی من ناامید نیستم. فقط میدانم ایران به یک انقلاب کوپرنیکی در نظام باورها و ارزش ها و ساختار فکری نیاز دارد!

      با سپاس
      بهروز

      حذف
  3. رضا پهلوی باید برای آزادی کاملِ مطبوعاتی و تریبونهای گوناگونی که حرفی برای زدن دارند را برای «یک سال و نیم»؛ بپذیرد
    .....................
    این قسمت نوشته ات گنگ هست....باید برای آزادی کاملِ مطبوعاتی و تریبونهای گوناگونی...یعنی چی؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناسِ گرامی
      به عنوانِ مثال (فقط مثال)؛ همهٔ آخوندهای شیعه چه اصلاح طلب (تغییرِ رنگ داده) و چه اصولگرا؛ یا به دستِ مردم کشته خواهند شد و یا فرار خواهند کرد. امّا در این دورانِ یک و نیم ساله؛ باید به «تشیّعِ شنیعه»؛ «تریبون» داده شود. حتّی اگر شده باشد؛ به «انگلهای نجف نشین»؛ با دادنِ «امنیّتِ کامل» به ایران دعوت شوند و در برابرِ مردم و «پُشتِ دوربین» از «کثافاتِ معدهٔ خود» دفاع نمایند. تا هیچکس نگوید که این «انگلها» را به اجبار وادار به تَن در دادن به چنین «خفّتی» کرده اند. شاید به این روش بتوان «مغزهای شستشو داده شدهٔ احمقهای شیعه مسلک» رااز «مدفوع» پاک نمود. از نظرِ من (کژدم) این رَوِش میتواند بسیار «گرِه گشا» باشد.

      تریبونِ دیگر میتواند این باشد که آیا «آستانِ قدسِ رضا اسهال و استفراغی» را در ایران نگهداریم؟ یا برای فروش به «مُزایده» بگذاریم؟
      همهٔ شما میدانید که این آستانِ قُدسی؛ مانند «چاهِ نفت» است.
      فکر میکنم تریبونِ جالبی باشد.
      پیشنهادِ من برای فروشِ این «آستانِ قُدسی»؛ ۲ تریلیون دلار است.
      عراق؛ کلکسیونِ «گورهای قلّابیِ امامانِ شیعه» است.
      چرا نباید یک «گورِ واقعی» داشته باشند؟ آیا دور از انصاف نیست؟

      حذف
  4. دولت «حسن روحانی» برای مقابله با نتایج سوء اقتصادی این اقدام، اقداماتی را در حوزه تجاری و بانکی در پیش گرفته است؛ تدوین ۳ ویرایش از گروه‌بندی کالایی وارداتی برای دریافت ارز با نرخ‌های متفاوت و رفتن به سمت «رمز ارز» (CryptoCurrency) برای رد شدن از سد تحریم‌های بانکی، از جمله این اقدامات است.

    ارز دیجیتال دارای پشتوانه کالایی، ایده «هوگو چاوز» رئیس‌جمهور فقید ونزوئلا بود که این روزها جامه عمل پوشیده و هر «پترو» ارزشی معادل یک بشکه نفت خام ونزوئلا دارد.

    با وجود امضاء یک فرمان اجرایی از سوی ترامپ برای تحریم این ارز رمزپایه، کاراکاس توانسته برای مقابله با کمبود مواد غذایی، تأمین‌کنندگان عمده مواد غذایی برزیل را برای تبادل تجاری بر پایه پترو مجاب کند.
    .............
    جالبه این رو تو خبرگزاری فارس گذاشتن و زود برداشتن!!!...ببین چه راهکارهایی برای مقابله دارند....دلشون به چی خوشه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دولت روحانی هر از گاهی cyrptocurrency را وسط می کشد تا هم آب نباتی به متخصصان داده باشد و هم نشان دهد که «ما آن قدر ها هم بدبخت و بیچاره نیستیم»
      دولت جلوی خرید و فروش cryptocurrency را تا حد توان خود گرفت.
      رایج شدن «رمز - ارز» یا همان cryptocurrency مردم را به سوی رمز ارز های بین المللی خواهد کشاند و به خوبی می دانند که به معنای به گا رفتن موسسات مالی و بانک ها و شبه بانک های وابسته به سپاه است.
      البته کار به آن جا نمی کشد. بانک ها و موسسات مالی رژیم تقریبا به گا رفته اند.
      به طوری که با آمدن بحران ارز خرید و فروش آن در ایران ممنوع شد.
      درباره ونزوئلا سخن بگوییم. ونزوئلا از نظر منابع طبیعی بسیار غنی با پتانسیل کشاورزی که مواد غذایی خود را از برزیل وارد می کند.
      آیا مشکل را می بینید؟
      ۱- در اصل «نفت در برابر غذا» است برزیل همسایه ونزوئلاست و یک petro اندازه یک بشکه نفت ارزش دارد.
      ۲- بنابر قانون تحریم ونزوئلا این واحد پولی نیز مورد تحریم قرار گرفت و به وارد شدن ارز به ونزوئلا کمک نمی کند.



      حذف
  5. بارها گفتم مشکل ما نبود یه مرکز رهبری واحده، اگه رضا پهلوی به خودش اومده باشه و بخواد همچین نقشی رو بپذیره، برای کشتن جک و جونورهای شیعه می تونه رو من و خیلی های دیگه حساب کنه ولی اگه قرار باشه دوباره جنبش آشغال سبزی راه بیوفته و اسم سگ و سوتکایی مثل سازگارا و مخلمباف و میرحسین بیاد وسط من نیستم.
    من زیاد بلد نیستم فلسفه بافی کنم ولی می تونم بهتون قول بدم سر یه بسیجی رو با لذت براتون ببرم.

    پاسخحذف
  6. بالاخره دولتِ ترامپ از تشکیلِ «گروهّ اقدامِ ایران» (Iran Task Force)پرده برداری نمود. این نیرو را ۲ شبه و یا در طولِ چند هفته نیافریده اند. لذا اعلامِ موجودیّتِ این «نیروی اقدام»؛ نشانگرِ آن است که همه چیز تمام شده است. به این معنی که تمامی اقداماتِ احتمالی آمریکا و هم پیمانِ منطقه ایِ آمریکا؛ بررسی شده و این اقدامات دارای سناریوهای تدوین و تعریف شده هستند. اگر رویِ دیگرِ سکّه را بنگریم؛ به این معنی است که همهٔ اقداماتِ احتمالی رژیمِ ایران نیز شناسایی و تعریف شده اند.
    نتیجه اینکه:
    این خبر؛ اکنون تنها ارزشِ مطبوعاتی دارد. خبری که دیگر «خَبَر» نیست..... بلکه «تاریخ» است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم بزرگوار معنی دیگر این خبر ملحق شده به تاریخ همان رژیم چنج است یعنی مذاکره تمام درست است؟

      حذف
    2. ناشناس گرامی
      دقیقاً درست است.
      انگلِ فرزانه باز هم سوارِ «خَرِ شیطانِ مَعبودش شُد». با اینکه گفته بود «موافق نبود» بارِ دیگر گفت که: «این سَنَد» را پاره خواهد کرد. بعد از آن گفت: «مطابقِ سَنَد» رفتار کنید.
      سپس در آخرین گفتارش «مذاکره ممنوع» را «وَحی نمود».
      این موجودِ «خِرِفتِ فرزانه»؛ «سَرَش با کونش؛ فوتبال بازی می کُنَد» و سَرِ کلاف را گُم کرده است.
      «خِرِفتِ فرزانه» با آخرین استفراغِ پیامبر گونه اش؛ «سَنَدِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی» را امضا کرد.
      بیانیّهٔ رضا پهلوی؛ نشانهٔ شجاعت و میهن پرستی او نیست. بلکه نشانهٔ «بویِ کباب» و چه بسا «رؤیای منطقهٔ سبز» است.

      حذف
  7. کژدم بزرگوار، آیا زدودن علف های هرز با حداکثر خشونت، منجر به سوریه ای شدن ایران نمی‌شود؟ اگر نمی شود تنها به دلیل ظهور ناسیونالیسم آمریکایی هست یا بافت جمعیتی خود ایران؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم عزیز

      یکی از روشهای کم هزینه ریشه کنی استفاده از لاستیک است. لاستیک موتور یا ماشین رو دور گردن یا سینه مجرم میندازند. معمولا مجرم بدون شلوار بوده و ضرباتی به سرش وارد شده تا مقاومت نکند. مقداری بنزین روی لاستیک می‌ریزن. آتش می‌زنن و میرن سراغ نفر بعدی.

      نتیجه: سوختن کله(اگر گردن آویز شود) یا قفسه سینه(اگر سینه آویز شود) می‌باشد و درنهایت سیم های فلزی لاستیک در محل سوخته باقی میماند و عضو سوخته ناپدید میگردد.

      کاملا تست شده و فیلمهایش در یوتوب موجود است:
      https://www.youtube.com/watch?v=KLuDcWPuAnM
      https://www.youtube.com/watch?v=Zr5TqHpC51k

      انتشار مطلب به صلاحدید خودتان است.

      حذف
    2. خوکچه گرامی
      منتشر کردم.
      امّا راهِ پُر دَرد سری است.
      «دَردِ سر» تنها چیزی است که حکومتِ بَعدی ایران و مردمِ ایران به آن نیاز ندارند.
      کارِ «انگل زدایی» را باید به «مردمانِ ناشناس» سپرد.

      حذف
    3. ویدیوها را دیدم.
      شاید یکی از راههای «انتقامِ مردمی» از اوباشانِ بسیجی و صِنفِ انگلی (آخوندها) باشد.
      امّا زیادی «وقت گیر» است.
      این موجودات؛ «بَشَر» نیستند و «حقوقِ بشر» شاملِ حالِ آنها نمیشود.
      «خواهرانِ جندهٔ زینبی» و «برادرانِ حزبلبلی» تماشا کنند. زیرا میتواند آیندهٔ آنها چنین رَقَم بخورَد.

      حذف
    4. کژدم عزیز

      تعدادی از مردم به این روشها روی خواهند آورد و آینده گروهی از بسیجیها اینطور خواهد شد، از طرفی کاملا با شما موافقم. باید افرادی ناشناس مامور اجرا شوند و با کمترین دردسر کار را انجام دهند. این روشها نامنظم هستند و پر سر و صدا، مقرون به صرفه نیستند.

      حذف
  8. ۲ روزِ پیش؛ به پَشمک نیوزِ «دیپلماسی ایرانی»؛ سَری زدم تا «نبضِ رژیم» را بگیرم.

    «کُس شعر نامه ای» با عنوانِ «اگر سردار قاسم سلیمانی را به قتل برسانند ... چه خواهد شد؟» (نقل به معنی).
    در این نوشتار گفته شده است که اگر چنین شَوَد .... ایرانیها دنیا را زیر و رو خواهند کرد و جنگِ بزرگی دَر خواهد گرفت.
    من (کژدم) به شما میگویم که اگر «حاجی بادمجان گروهبان میرزا قاسمی» را به دَرَک واصل کنند؛ چه خواهد شد؟

    فرض کنید که در مستراح هستید و نخستین قطعهٔ «مدفوع» از شما جدا شده (قتلِ حاجی بادمجان) و با آبِ کاسهٔ مستراح؛ تماس برقرار میکُنَد.
    نخستین صدایی که میشنوید؛ صدایِ یک «شالاپ چُسَکی» است.
    این «شالاپِّ چُسَکی» .... حدّ اکثرِ عکس العملِ روسپی زاده های «حزبلبلی» خواهد بود.
    شاید تظاهرات بکنند و سینه زنی و زنجیر زنی براه بیندازند. امّا تمامی فریادهای دروغینشان؛ حتّی در حدّ صدای بیصدای «چُس» نیز نخواهد بود.

    پاسخحذف
  9. یک پُرسِشِ حاشیه ای:

    آیا فکر میکنید که ماجرای یک «واعِظ» و نه حتّی یک «کشیش»؛ روابطِ «تُرکهای عثمانی» با آمریکا را به «گُه» کشیده است؟
    یا اینکه؛ همانگونه که کژدم گفته بود: «ترکیهٔ اخوانی ـ عثمانی» یک غُدّهٔ سرطانی است که باید با جرّاحی از بَدَنِ «ناتو» جدا شود؟
    آیا دوست دارید که باری دیگر «تُرکهای عثمانی» را در حالی که به دنبالِ خودروهای ایرانیان میدَوَند و «سیگار» و «آدامس» و «آب نباتِ چوبی» گدایی میکنند را ببینید؟
    اگر میخواهید؟؟!!!! ... باید بخشی از «بازی» باشید... وَ ...نَه .... تماشاگرِ خاک بر سَر.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم عزیز

      کشیش بهانه است. اردوغان خیلی روی اینجرلیک و عضویت ناتو حساب باز کرده بود. تا همین حالا به خاطر حمایت گلوبالیستهای اروپا سر پا مانده و گرنه زودتر کارش به سقوط می‌کشید.

      آمریکا بخاطر جفتکهای رجب در جنگهای اخیر نتوانست از اینجرلیک خوب استفاده کند و حالا آنقدر پایگاه هوایی کوچک و هواپیمای بی سرنشین در منطقه دارد که نیازمند آن نیست. هدایت عملیاتهای تهاجم هوایی در خاک آمریکا است و خلبانها از هزاران کیلومتر دورتر حمله می‌کنند. صبح بمباران می‌کنند عصر پهلوی زن و بچه هستند.

      تعدادی احمق لیر ترکیه را خریده اند. هرچه زودتر بفروشند کمتر ضرر خواهند کرد چون با توجه به سخنان امروز استیون منوچین در باره تحریم دوباره ترکیه، لیر بیشتر سقوط خواهد کرد.

      حذف
    2. خوکچه گرامی
      نخستی وظیفهٔ «شکارچی»؛ شناختنِ «سیستمِ رفتاریِ حیوانِ موردِ شکار» است.
      همه میدانند که «خاورمیانه ای ها»؛ اهلِ «گنده گوزی» و تولیدِ «قهرمانهای قلّابیِ» هستند.
      قهرمانهای قلّبی و وعده های «گُنده گوزانه»؛ همیشه مانندِ «طنابِ دار» بر گردنِ «خاورمیانه ای ها» آویخته شده و آنها را خفه کرده است. «نبردهای ۶ روزه»؛ «انقلابِ اسلامیِ نه شرقی ـ نه غربی»؛ نمونه های کوچکی هستند.
      «خردوغان» فرزند و پروَردهٔ این «فرهنگِ مستراحی» است. او و همسانانِ او همیشه از این «پستانِ متعفّن» شیر خورده اند.
      «جبههٔ ملّی ها»؛ «بنی صدرها»؛ «نهضتِ آزادیها» و «صفوی مسلکها» و .... همگی پروردهٔ این «پستانِ متعفّن» هستند.

      «غوره» نشده میخواهند «مویز» شوند.
      آیا یادتان است که «کُسکِشِ بنیانگذار» گفت:
      اگر رسولِ اکرم اینهمه سربازِ مؤمن داشت... جهان را تسخیر میکرد؟
      آیا به گُه خوردن نیفتاد؟
      آیا خاک را گاز نَزَد؟ و نگفت:
      «من این جامِ زهر را مینوشم»؟
      پایانِ داستانِ اینگونه کرمهای مستراح؛ همیشه یا «نتیجهٔ نبردهای ۶ روزه» و یا «جامِ زهر» و یا «گدایی برای زنده ماندن» مانندِ «حسینِ شجاع الدّولهٔ کربلایی» بوده است.
      همان بِه که همهٔ شان مانندِ «حُسینِ شجاعُ السّلطنه»؛ گوری قلّابی که حتّی درونِ آن «پشگِلِ گوسفند» و یا «سِندهٔ سگ» نیز وجود ندارد .... داشته باشند.

      حذف
  10. میگویند: عزّت الله انتظامی ... «مُرد».
    داریوشِ اقبالیِ هرویینی نیز باید بداند که او نیز خواهد مُرد و تلاشِ او برای جلوگیری از بر افراشته شدنِ پرچمِ شیر و خورشید نشان؛ آخرین صحنهٔ زندگیِ «مافنگی» او خواهد بود که به خاطر خواهد آمد.
    هرچند که من این پَرچمِ شیر و خورشید نشان را قبول ندارم و به «درفشِ کاویانی» عشق می وَرزم؛ امّا به پرچمِ سایرِ هم میهنان احترام میگذارم.
    عزّت الله انتظامیها و داریوش اقبالیها؛ به «پرچمِ سبزِ رضا» تعلّق دارند و بهتر است که به «هیچکَس نبودها» در قصّهٔ «یکی بود یکی نبود... غیر از خدا ... «هیچکس نبود» بپیوندند.
    اگر کَسی هست... باید «آفریننده» باشد.
    «اگر آفریننده نیست» .... همان «هیچکَس» است.

    پاسخحذف
  11. تاثیر مهم نوشته رضا پهلوی در وال استریت ژورنال و رادیو فردا این بود که تمام لشگر ماله کشان با تمام قوا بیرون اومدند که نه ایران را پس نگیرید بزارید دست آخوندها باشه. نظر مردم اما....

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. زمانی که دربارهٔ «نظرِ مردم» سخن میگویی؛ باید بسیار سنجیده بگویی. یعنی: «راست بگویی».

      براستی نظرِ مردم چیست؟

      حذف
  12. خواننده ای گرامی که از من خواسته است نظرش به صورتِ مستقیم منتشر نشود؛ پرسیده است:

    نظراتِ شما در هم برهم است. و معلوم نیست که چه میگویید؟ آیا بالاخره محمدّ رضا شاه را قبول دارید؟ یا اینکه او را خائن میدانید؟

    به این خوانندهٔ گرامی باید بگویم که نظرِ من در رابطه با محمّد رضا پهلوی این است:

    محمّد رضا پهلوی مردی خوش فکر و میهن پرست بود. امّا همزمان یک «احمق» و «ترسو» بود. محمّد رضا پهلوی هرگز «خائن» نبود.
    خدماتِ ایشان به ایرانِ ویرانشده توسط «اسلام» و «شیعه گری»؛ غیر قابلِ انکار است. امّا حماقتها و «تَرسِ او»؛ همیشه مانندِ زهر در سیاستهای او جاری بود.
    سرنگونی او نتیجهٔ مسمومیّت او با زهرِ «ترس و حماقت» بود.
    در یک کلام:
    محمد رصا پهلوی موجودی ۳ گانه از آمیخته ای از «خوش فکری ـ ترس ـ حماقت» بود. امّا هرگز «خائن» نبود.
    همهٔ خائنین؛ آنهایی بودند که در برابرِ او ایستادند.

    کژدم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آیا آدرِسِ دقیقِ خائنین را میخواهید؟

      پاسخ:

      ۳۱ میلیون از ۳۶ میلیون جمعیّت ایران در سالهای۵۶ و ۵۷ .... یعنی «خیانَتِ ملّی» ... در «هنرِ جنگیدن» این مسئله را توضیح داده ام.

      حذف
  13. جناب کژدم درود
    در یوتیوب کلبپ غارت هموطنان پسیار فهیم !؟ که یک تریلر را که چپ کرده بود و.کیک های آن در کنار جاده ریخته شده بود را مشاهده کردم ودیدم که زن و مرد مانند یک کفتار ! به غارت کیک ها میپرداختند و جالب اینکه با کمال پست فطرتی میگفتند فیلم نگیر و کیک.ها را کارتن کارتن چپاول کرده و.به خودرو خود میبردند و راننده مستاصل نیز کنار تریلی چپ شده هاج و واج نگاهشان میکرد و دیگر به بدبختی وفلاکت خود می اندیشید . بعد از مشکل بی آبی و گرانی افسار گسیخته سیصد درصدی . مشکل اصلی این مملکت غارت خواهد بود که به زودی زود شاهد آن خواهیم بود و.الان من میتوانم.درک کنم که چند سال قبل بعد از زلزله بم چطور از اطراف هم میهنان بسیار باشرف !به غارت اموال اموات و.بازمانده گان درمانده وبی پناه پرداختند .و.چطور دست یک مادر مجروح را برای النگوهایش درمقابل دختر خردسالش بریدند و.فرارکردند آینده بسیار موحشی در انتظار ساکنین ایران است و زیاد دپر نیست .درضمن آخوندجماعت جیره سرکوب گران را همیشه و به موقع میپردازد که با مشت آهنین به دهان معترضین که جرئت اظهار وجود کرده اند بکوبد و سرکوب گران بیشرم هم گویا از طرف خدا مامور هستند و خم به ابرو هم نمی آورند و توقع صواب هم دارند که به عینه مشاهده میکنیم.آینده بسیار تاریک است . تاریک .
    یک.ایرانی نا امید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تازه کجاش رو دیدی. اینطوری که داره پیش میره غارتگران گرسنه شمال شهر تهران رو با خاک یکسان خواهند کرد که البته آن شمال شهرنشینان اکثرا غارتگران سیر هستند.

      حذف
    2. ناشناس گرامی
      این مسئله یک پدیدهٔ ایرانی نیست. در همه جای جهان در شرایط بحرانی اتفاق می افتد.
      همین «جورج سوروس» که عربده های «جامعهٔ باز» و «دموکراسی خواهی»اش؛ کونِ خر را پاره میکُند؛ ثروت خود را از همین راهها بدست آورد.
      در کنارِ او «شیندلِر» را هم داریم که جانِ صدها نفر را نجات داد.
      از نوعِ «شیندلِرها» باشید.

      حذف
  14. دقيقا گرسنگي به هيچكس رحم نميكنه حتي اكه با فرهنگترين تمدن باشي در ايران هم گرسنكي روز به روز بيشتر ميشه تا جند ماه اينده خواهيم ديد.خودت سايت هاي داخلي هم از وليعهد حرف ميزنن بنظرم وليعهد توي اب نمك خوابيده از طرف امريكا.مردم ايران هم ديكه كاملا اميدشون از اين حكومت از دست دادن .اماده يه اشتعال كوجك باشيد همه چيز اماده ومهيا شده واسه انقلاب فقط زمينه ميخواد كه بايد ديد از كجا رقم ميخوره

    پاسخحذف
  15. گویا گاوِ «خردوغان»؛ «دو زرده» زایید.
    ۱۵ میلیارد دلار وعدهٔ قطر ۶٪ از ۴۰٪ سقوط ارزش لیر ترکیه را برای چند ساعت ترمیم کرد و سپس ۳٪ از ترمیم را نیز از دست داد.
    مهمتر اینکه ۲ کمپانی تحقیقاتی؛ ارزش اقتصادی ترکیه را ناحیهٔ «بی ارزش» ارزیابی کرده اند. این امر به این معنی است که ترکهای عثمانی پس از این به سختی و با بهرهٔ بسیار بالاتر باید از بانکهای بین المللی وام بگیرند. این ارزیابی باعث خواهد شد که بسیاری از کمپانیها از سرمایه گذاری در ترکیه به خاطرِ ریسکِ بالا؛ خودداری کنند.
    اگر «اِدلب» را در سوریه نیز از دست بدهد؛ آن زمان است که خیلی کاریکاتور خواهد شد.

    پاسخحذف
  16. آیین ریشه ای : https://tondar.org/ar

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آیین ریشه ایِ استاد فرود فولادوند؛ بدونِ «انجمنِ پادشاهی» معنی ندارد.
      «انجمن پادشاهی» نمیتواند یک «گروه خود خوانده» باشد.
      آنچه که اکنون با نامهای «انجمن پادشاهی» خود را معرّفی میکنند؛ تمامی ادّعاهایشان بر این چند جمله استوار است:
      ۱- من خواهرش هستم.
      ۲- وقتی رفت مرا جانشینِ خود کرد.
      ۳- کلیدِ کعبه را به من داد.
      اینگونه گفته ها و ادّعاها همانقدر بی ارزش هستند که گفته های زیرین بی ارزش هستند:
      ۱- من «پِدرِ شهید» هستم.
      ۲- من خالهٔ شهید هستم.
      ۳- من همبازی دورانِ کودکی شهید هستم.
      من خواهر شهید هستم.
      ۴- من عمّهٔ شهید هستم.
      ۵- ...
      ۶- ....
      ......

      تا کِی میخواهید ذهنهایتان با چنین مدفوعها و پشگلهایی پُر کنید؛ خود فریبی کنید و «دروغ فروشان» باشید؟

      «انجمنِ پادشاهی» باید «انتخابی» باشد. مردم سراسرِ ایران باید اعضای این انجمن را انتخاب کنند تا بتواند به عنوانِ یک «نهادِ ملّی» تبدیل شود. و گرنه در حدّ یک «گروهِ سیاسی» باقی میماند.
      در نوشتارِ «انجمن پادشاهی چه بود» همهٔ مسائل را توضیح داده ام.

      حذف
  17. خوانندگان گرامی
    تا اواسط و یا اواخرِ مهرماه منتظرِ خبرهای هیجان انگیز نباشید. از اواسط مهرماه تا آخرِ آبان ماه؛ خبرهای هیجان انگیز آغاز به «تولید» و به روی «خطّ تولیدِ انبوه» خواهند رفت.
    آن دسته از حزبلبلیها نیز که از «کودتا» نگرانند؛ و حرارتِ کونِ هیجان زدهٔ شان «تخم مُرغ» می پَزَد... اصلاً نگران نباشند و به مولایشان «انگلِ فرزانه» نیز بگویند که «ای امامِ حاضر» اصلاً نترس .... «زیرا کژدم گفته است که نگران نباشید». زیرا کودتایی در کار نخواهد بود.
    امّا زمانی که به نقطه ای در میانِ «اَواسطِ مهر ماه تا پایانِ آبان» رسیدیم......
    همهٔ اتّفاقات؛ «غیرِ مترقّبه» خواهند شد.
    البتّه این «اتّفاقاتِ غیرِ مترقّبه»؛ برای «اپوزیسیون»؛ حتّی «کیرِخَر» نیز به هدیه نخواهد آورد.


    تا زمانی که پیش از «طلوعِ خورشید» بیدار نَشَوی و دست و رویَت را نشویی و آمادهٔ «دیدار با خورشید» نباشی ....
    چه فرقی می کُند که «شب است»؟ و یا روز است؟
    همان بهتر که «حَسَنی» باشی که:

    به مکتب نمی رفت ...
    وقتی هم می رفت «جومبِه» میرفت.

    نمیدونی تا کجا می رفت؟
    من این «توپ»رو نداشتم ...
    «مشاقاشو» خوب «نوشتم».

    بابام قبل از اینکه عیدی بِده ...

    سکته کَرد و «مُرد».

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. هُوی ... فکر نکن که «مشقاشو خوب نوشتم» اشتباهِ املایی بود....
      دقیقاً «مشقاشو خوب نوشتی»....

      بدینگونه بوده و هَست که همیشه «مهندسی» میشوی و تا دسته تا «کونِ مبارَکِت» فرو میرود و احساس «پیروزی» میکنی.
      امّا زمانی که «دَرد» و «خونریزیِ کون» ... عُود کرد؛ از «خوابِ نازِ فلسفهٔ سیاسی» بیدار میشوی و به سوی آفریدگار فریاد میزنی:

      مگر من چه گُناهی کرده ام که همیشه باید به عنوانِ یک «کوندهٔ تاریخی» ... نامم را به تکرار ثبت کنند؟

      حذف
  18. ۲ روزِ مداوِم ویدیوهای منتشر شده از «کُسکِشی» به نامِ «پاسدار سعیدِ قاسمی» را تماشا میکردم.

    این روزه خوانِ «مادر جنده» خطاب به «شمپانزه نژاد» میگوید:
    «همهٔ کارهای خوبی که کرده ای ... قبول... امّا به خانوادهٔ لاریجانیها حمله نَکُن ... زیرا «قلبِ کیرِ فرزانه» (امام علیِ حاضر) ... به دُرد می آید.
    پُرسش این است که این روسپی زادهِ که رُستمِ دَستانِ حزبلبلیها است؛ به زبانِ «راز آلود» به «شمپانزهٔ پرنده» چه میگوید؟

    «روسپی زاده سعیدِ قاسمی» به زبانِ رمز؛ به «شمپانزهٔ پرنده» میگوید:

    - اینکه تمامی ثروتِ ملّی را در آن ۸ سال؛ به «سپاهِ پاچاهارداران» منتقلّ کردی ... قبول ... خدمتِ بزرگی بود .. و بسیار کارِ خوبی بود.
    حالا «سهم خواهی نَکُن» ... بگذار «نان و بوقلمونمان را بخوریم»...
    تو از خدمت به «ستمدیدگان» بگو ... و ... ما دهانِ هرچه مخالف است را با «روضه خوانی برای ستمدیدگان» (پروپاگاندا) بگاییم. ما و «تو»(شمپانزه نژاد)... اهلِ یک قبیله ایم.

    نتیجه:

    تمامیِ «کُس شعرهای سعیدِ قاسمیِ روضه خوان» یک هدف را دنبال میکنند:

    ۱- تلاش برای سربازگیری از میانِ حزبلبلیهایِ «سَرخورده» که می پُرسند:

    «پَس آن عدالتِ مادر قحبه» چه شد؟
    پاسخِ «قاسمی نژادِ کُس کِش» این است:

    «جمنا بیا .... جمنا بیا ... جماء کنید با زینبها» ... «جماء کنید با جنده ها»....

    آیا آنهایی که به «ریشه کنی مالاریا» می اندیشند؛ میدانند که با این «کِرمِ مستراحِ صفوی» چه باید بکنند؟
    آیا باید این بی شرافت را بکُشند؟
    و یا اینکه بگویند:

    هوی ... کژدم ...
    وظیفهٔ بازجویی از این روسپی زادگان ... با «تو»...
    هوی ... ای کژدمِ قُرُمساقِِ ... آیا لیاقتِ بازجویی از این بی شرفها را داری؟

    پیشاپیش بدانید که «کژدم» سکوت خواهد کرد و لال خواهد شد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آیا به یک «داوطلب» که همهٔ گناهانِ دروغین را بر عهده گیرد و مصلوب شَوَد نیاز دارید؟

      آدرس را خوب میدانید.

      حذف
    2. تصور می کنم به ذات طبیعی این اوباشان اسلامی در مرحله ای از سرنگونی این ها به گاییدن یکدیگر (حذف فیزیکی) مشغول می شوند. تا وقتی «عمر» هست همه خفه خون می گیرند. وقتی عمر مرد کون عثمان را خواهند درید. کون علی نیز دریده شد. فقط کون عمروعاص دریده نشد. دقت کرده باشی موضوع قتل (رادیو اکتیو) آخوند هاشمی و استخر فرح را رو کرده اند. به نظر می آید جریانی (خودتان بهتر می دانید) از داخل و خارج از طرح کشتن آخوند هاشمی سود می برند. فایده آخوند هاشمی این وسط چه بود ؟
      آیا آخر کودتا می کنند یا نمی کنند؟ مهم نیست. اگر بکنند مرحله ای از انقراض این موجودات پلید است.

      حذف
    3. نظرت چیست «ویدیوی اعترافات» تهیه کنیم؟
      آن ها را خواهیم چلاند تا از منجلاب اسلام ناب محمدی سخن بگویند همچو بلبل.

      حذف
    4. ناشناس گرامی
      کارِ بسیار دُرُستی است.

      حذف
  19. پسر سفیر ایران در ونزوئلا گفته هرکس نمیتونه مثل او پول دربیاورد برود بمیرد.

    ژن خوب فرماندار خایه مال ......کند آقازاده اش را پادشا
    برو پنج نوبت در بیت رهبری با ریا.....چو بیت المال دهد در برت با خیار

    همه روز اگر مال مردم خوری درنهان....ژن خوب نمادش بود در نما
    کسی برگرفت از جهان کام دل...که داشت ژنی خوب خایه مال پارسا

    پاسخحذف
  20. کژدم جان نظرت درمورد کور کوری خوندن چین چیست؟باوجود تحریم بازرار ایران ول نمیکنیم؟توتال کاملا رفت خودرو رنو به مشتری هاش ماشین تحویل نمیده چون نداره.پراید 32ملیون.نمیدانم کی این ملت به خودشون میان .قیمتها همینطور بالا میرن با خروج توتا ظرف پلاستی جهت اب معدنی نوشابه وغیره نیس افزایش پلاستیکی ها ولبنیات دره راه هست.بنظرت دلار وطلا باز هم بالاتره میره؟بنظر منم از اواسط مهر سونامی به مردم وسفر ها میرسه.با این ملت گرسنه چه میکنن؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آریا گرامی
      زمانی که چند بچّه بر سرِ عروسکی دعوا کنند؛ آنچه لَت و پار میشود؛ «عروسک» است.

      حذف
    2. کره ی شمالی اسلامی

      حذف
  21. اوردن روبل ویوان جای دلار چطور میبینی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آریا گرامی
      زمانی که هیچکس به «مَردِ فقیر» وام نمیدهد؛ وام دهندهٔ نهایی کفتاری است که از «جَسَدِ مَردِ فقیر» ارتزاق میکُند.
      یوان و روبل را نباید مایهٔ «امید» دانست.
      روبل و یوآن؛ همان «وام دهندگانِ نهایی» هستند.
      امّا «احمقها» دوست دارند با سیلی صورتِ خود را سُرخ نگهدارند.
      پُرسش این است که «تا کِی» توانِ سیلی زدن به صورتِ خود را دارند.
      این «سیلی ها» مستقیم به صورتِ مردمِ ایران نیز نواخته میشوند.

      «چین» در رابطه با ماجرای کرهٔ شمالی (بازیِ چینی) دست آوردی نداشت. به همین خاطر نیز «خوکِ چاقالو» که به دستورِ چین؛ واردِ بازی شد؛ به دستورِ چین نیز به بهانهٔ «رفتن به دستشویی»؛ بازی را نیمه تمام گذاشت.
      پِس دادَنِ برخی از اجسادِ سربازانِ آمریکایی؛ یک نشانه بود که چینیها فرستادند و به این وسیله گفتند:
      «بازی هنوز ادامه دارد» تا آمریکا را امیدوار نگهدارند.
      تا اینجای بازی؛ این «چینیها» بودند که «هدیه» فرستادند.
      آمریکاییها هدیه ای ندادند. بلکه توانستند تا تعدادی از اجسادِ سربازانشان را بدست آورند.
      اگر بازی را با «الگوریتمِ شطرنج» بیان کنیم؛
      چینیها تا اینجا چند «سرباز» را از دست داده اند و تنها دست آوردشان این است که «خوکِ چاقالو» را به «شیشهٔ تُرشی» برگردانیده اند.

      حذف
    2. جعبه سیاه #سانچی چه شد؟

      حذف
  22. کژدم عزیز
    بنظر من دولت ترامپ یک دولت حکاس پرت هرهری و توخالیه و هیچ هراز گاهی توپ و تشری میره و ساعت بعد اصن یادش نیس چی گفته خلاصه خیلیا رو دست خوردن این دولت اونی نیس که گفته می شد شاید همینکه یه ملاقاتی با سران کشورهای دشمن داشته باشه براش کافیه و بقیه هیچ اون مرد عمل نیس

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناسِ گرامی
      گویا «درختها» نمیگذارند که «جنگل» را ببینید.
      مگر «فریب» بخشی از «نبرد» نیست؟
      میتوان استراتژیِ «چوپانِ دروغگو بودن» را پیش کشید. تا اینکه زمانی فرا رسد که چوپان دیگر دروغ نمیگوید؛ امّا دیگران به خاطرِ عادت کردن به دروغهای «چوپان»؛ او را جدّی نگیرند.
      فردای آنروز؛ خواهند دید که همهٔ گلّه «سلّاخی» شده است.

      حذف
    2. کونِ شیعیانِ «ولایتِ فقیهی» را «گام به گام» و «آهسته آهسته» ... اینچنین میگایند:

      https://goo.gl/bfZvYH

      به «سعید قاسمیِ روضه خوان» بگویید تا در سخنرانیِ بعدی خود بگوید.

      حذف
    3. آیا حالا جنگل را میبینید؟ .... یا هنوز «درختها» مانِعِ دیدِ شما هستند؟
      اگر باز هم نمیبینید....
      یا عینک بِخَر و یا «صابونتو» عَوض کُن.

      حذف
  23. نمادِ چهرهٔ کثیفِ «اصلاح طلبان» در دنیایی که به نامِ «مسیحیّت» میشناسید.

    https://goo.gl/KtgSLa

    باور کنید فرقی میانِ «کشیشهای تجاوزکار» با «انگلِ فرزانه» و فرقی میانِ این موجودِ کثیف (پاپ) با «اصلاح طلبان» که بر اعمالِ کثیفِ «تجاوزکاران» ماله کشی میکنند وجود ندارد.
    اینها بالهای یک پرندهٔ شیطانی هستند. این پرندهٔ شیطانی؛ با این «دو بال» پرواز میکُنَد.

    پاسخحذف
  24. احتمالا منظورت از خواب ناز فلسفه سیاسی من بودم . اون نظری که دادم بهترین راه برای جذب حداکثری نیرو های مخالف و وارد کردنشون به مبارزه هستش منتهی چون باید تضمین و اطمینان داد که بعد سقوط رژیم مثل 39 سال پیش سرشون کلاه نمیره پس تعریف سیستمی که توش همه مخالفین و مردم با هم همکاری کنن حتی اگه در حد یه ایده هم باشه نظر همه رو به خودش جلب میکنه و اتفاقات بعدش رو میدونی که. البته دلیلی نداره ساکنین چندصد شهرستان مثل هم فکر کنن

    پاسخحذف