۱۳۹۲ بهمن ۳۰, چهارشنبه

مرحلهٔ نو؛ بازیهای نو

اکنون ظاهراً مرحلهٔ نوین مذاکرات هسته ای برای رسیدن به یک قرارداد نهایی آغاز شده است.  روسها با مشاوره هایی که به رهبر فرزانه داده بودند؛ زمان را برای باز کردن فضای مذاکرات دیپلماتیک هسته ای و گره زدن آن با ماجرای سوریه را مناسب دیدند و رهبر فرزانه نیز از روی بیچارگی این مشاوره را پذیرفت. روسها تنها کسانی هستند که با داشتن روابط بین المللی گسترده میتوانند به جمع آوری اطلاعات بپردازند و پس از پالایش و طراحی عملیات به جمهوری اسلامی نیز در حدی که بتواند ضامن منافع روسها در منطقه باشد مشاوره بدهند و بگویند که چنین و چنان کنند. جمهوری اسلامی بدون کمکهای اطلاعاتی کشورهای غربی و روسیه و چین؛ حتی از پس گروه «جیش العدل» نیز بر نمی آید و حتی دستگیری عبدالمالک ریگی نیز در برابر تحویل «المبحوح» فلسطینی توسط دستگاههای اطلاعاتی رژیم حاکم اسلامی به اسرائیل امکان پذیر گردید (معاملهٔ پایاپای).

زمانی که از طرف رژیم اسلامی ایران ماجرای سوریه به مذاکرات هسته ای گره زده شد؛ شاهد عقب نشینی اروپا و آمریکا از موضع خودشان در رابطه با بمباران محدود نقاط کلیدی ماشین جنگی سوریه شدیم و در پی آن بازهم شاهد پیشرویهای میدانی ولی محدود رژیم اسد و عقب نشینی نیروهای مخالف مسلح بودیم و حکومت بشار اسد و متحدانش احساس پیروزی کردند. اما اکنون داستان سمت و سویی دیگر گرفته است.
آمریکاییها با اعمال دو بار تحریم بر علیه منافع رژیم که پس از توافق ژنو انجام داد؛ جمهوری اسلامی را در شرایط پس از توافق وزن کشی دوباره نمود و حال مطمئن هستند که جمهوری اسلامی از روی بدبختی و بیچارگی کامل به این توافقها تن داده است و هیچ راه دیگری را برای برون رفت نمیشناسد.
اکنون آمریکاییها میخواهند گره خوردگی میان مذاکرات اتمی و ماجرای سوریه را به نفع خود مدیریت کنند و در حال گره زدن این دو مسئله با ماجراهای اوکرائین هستند. نشانه های این موضوع با تصویب ارسال تسلیحات سبک به بخشهایی از نیروهای مخالف مسلح رژیم اسد و همزمان با آن سخنان وزیر امور خارجهٔ آمریکا آشکار شد.
از سوی دیگر مانور سیاسی عربستان سعودی و رئیس جمهور آیندهٔ مصر با سفری که به روسیه داشت و حمایت ولادیمیر پوتین از تصمیم آقای السیسی برای نامزدی ریاست جمهوری مصر؛ جیغ و داد کاخ سفید را در آورد و یکی از راهکارهایی که امکان بسیار بالایی دارد که آمریکا به آن تن در دهد؛ تسلیح مخالفان رژیم اسد با سلاحهای پیشرفته؛ توسط عربستان سعودی و سایر کشورها و شیخ نشینهای عربی است. این امر این امکان را به آمریکا میدهد که با دستهای پاک (عدم دخالت مستقیم) و از موضعی قدرتمندانه تر بر سر میز مذاکرات هسته ای بنشیند و بخش نظامی بازی را به دوستان منطقه ای خود بسپارد. اگر این سناریو اجراء شود؛ بار دیگر شاهد چرخش ۱۸۰ درجه ای در گفتمان سیاسی حکومت اسلامگرایان مذبذب ترکهای عثمانی نیز خواهیم بود.
با تسلیح مخالفان به موشکهای ضدهوایی «دوش پرتاب» منطقهٔ پرواز ممنوع به خودی خود بوجود خواهد آمد.
از طرفی دیگر آمریکا نیز در صدد تسلیح نیروهای ارتش آزاد با سلاحهای بهتری میباشد.
همانگونه که پیشتر گفته ام؛ دوران کارایی دکترین «رایس - اوباما» پایان گرفته است و مسئلهٔ تغییر دکترین به بحث درون کاخ سفید تبدیل شده است.

کژدم


۷ نظر:

  1. كژدم گرامي
    به نظر ميرسد كه سر گاو بدجوري در خمره گير كرده و مشاوره با روسها نيز نتيجه اي جز بريدن سر گاو به ارمغان نخواهد آورد چون روسها در هيچ شرايطي حاضر به شكستن خمره نيستند و در خاورميانه نيز گاو زياد پيدا ميشود حال اين يكي نه ديگري كه هست.
    برنامه ريزيهايي كه اجراي آنها دهها سال به طول انجاميد به آرامي نتايج خود را نشان مي دهد و تصور ميكنم كه حال نوبت آرامش در خاورميانه و خليج فارس است حتي اگر به تغيير نقشه هاي ژئوپلتيك آن بيانجامد.
    سي سال به بازيمان گرفتند تا به نام مبارزه با آمريكا و اسرائيل به بازي اتمي و ساخت اسباب بازيهاي موشكي سرگرم شويم و تمامي ثروت اين ملت به خواب رفته را صرف خريد تجهيزات اين بازيها و آنهم به چندين و چند برابر قيمت از خودشان كنيم و با روياي امپراتوري شيعه هر چه را كه داشتيم صرف حماس و حزب الله و خوثيها و عراقيها و افغانها كنيم و در آخر مجبور شويم كه به دريوزگي بنشينيم و بجاي وعده آب و برق مجاني خود را به دو عدد مرغ و ده كيلو برنج بفروشيم و مجبور شويم كه بخاطر پرداخت پول اسلحه روسي كه در سوريه صرف كشتن مشتي بدبخت ميگردد پاي ميز گدايي بنشينيم تا با هديه روزانه پانصد هزار بشكه نفت به روسها بلكه چند صباحي ديگر اسد و حسن نصرالله را سرپا نگهداريم چون به خوبي ميدانيم بعد از آنها نوبت ماست.
    آنچه كه مشخص است اينست كه وجود حكومت شيعه ايران علت اصلي تشكيل سپاهيان سني تلقي ميشود و به اين نتيجه رسيده اند كه با نابودي اولي علت وجود دومي نيز از ميان خواهد رفت.
    دوران ماموريت آخوندهاي شيعه در حال اتمام است و حركت اخير مقتدي صدر در عراق و كناره گيري وي از سياست ميتواند به منزله آغاز گذري تلقي گردد كه نتايج آن به زودي مشخص خواهد گرديد.
    عراق عملا در حال سه پارچه شدن است عشاير سني از يكسو و كردهاي عراق از سويي ديگر در برابر مالكي صف آرايي كرده اند.
    انفجارات لبنان و بيزاري ملت لبنان در عملكردش در سوريه كه حتي به داخل شيعيان ريشه دوانده علت وجودي حزب الله را به زير سوال برده و مطمئنا در آينده اي بسيار نزديك شاهد تسويه حسابهاي نهايي در لبنان نيز خواهيم بود.
    در اين ميان اسرائيل در حال بسط مرزهاي خود به گونه اي غير رسمي است و در تمامي امتداد مرزهايش با سوريه و بخصوص در جولان منطقه اي حائل را به عرض نزديك به پنجاه كيلومتر احداث و با گماردن نيروهايي ويژه با پيشرفته ترين ادوات و ابزار عملا اين منطقه را زير نفوذ خود برده و در روز دوشنبه نيز اولين ماموريت اين نيروها انجام گرفت كه مانع از نفوذ جنگجويان وابسته به گروههاي اسلامي و همينطور نيروهاي اسد به اين منطقه گرديد و جالب اينكه در اين منطقه بيمارستان صحرايي مجهزي را جهت مداداي مجروحان سوري احداث نموده است.
    اولين تغييرات درسياست خاورميانه اي آمريكا را ميتوان در سخنان اخير كري در مورد تجهيز نيروهاي مخالف و همينطور فعال نمودن زون حائل جنوبي در امتداد مرزهاي سوريه و اردن مشاهده نمود و به قول شما نيز زمزمه هاي ايجاد زون پرواز ممنوع در سوريه خود ميتواند نشانه هايي از رويكرد جديد باشد.
    سياست چماق و هويج نيز در قبال روسيه در حال انجام است و چماق را در اوكراين و هويج را در مصر ميتوان ديد.
    تكه هاي پازل در حال قرار گرفتن در كنار يكديگر است و در نقشه جديد خاورميانه جايي براي حكومتهاي ديني نيست. رهبر فرزانه!!!!و تمامي دارودسته هاي اصلاح طلب و اصولگرايش نيز به اين واقعيت پي برده اند كه ديگر جايي براي آنان نيست و تمامي نيروهاي خود را بسيج كرده اند تا بلكه بتوانند با روسپيگري هم شده چند صباحي بيشتر به عمر خود بيفزايند.
    وليكن سوال اينست كه چه خوابي براي اين نوادگان شيعه كورش و داريوش ديده شده هرچند كه خلايق هرچه لايق.
    در خوشبينانه ترين سناريوها مكلا را جانشين معلا خواهند نمود و در قبال آن تمامي اسباب بازيهاي هسته اي و موشكي را خواهند گرفت و تبديلمان خواهند كرد به بقال نفتي كه نفت بدهيم و خوراك بخريم و در جوارش شعار براي هر ايراني يك پيكان را زنده كنيم و در محتملترين سناريوها چنان زيرساختهاي اقتصاديمان را از بين ببرند كه به مانند سوريه و عراق تا صد سال ديگر نيز نتوانيم روي آسايش ببينيم و يا اينكه به مانند اواخر قاجار هر گوشه را بدست كسي بسپارند.
    به هرحال آنچه كه مشخص است اينست كه سال جديد ميلادي سالي سرنوشت ساز براي تمامي كشورهاي خاورميانه خواهد بود و آنچه كه از همه چيز مشخص تر است اينست كه نه از هلال شيعه خبري خواهد بود و نه از دايره سني.
    به هر حال سر گاو در آخور گير كرده و دوستان اين گاو به سالمم بودن آخور بيش از زنده بودن گاو اعتقاد دارند.

    پاسخحذف
  2. http://news.gooya.com/didaniha/archives/2014/02/175519.php

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این آشغالها همه جا هستند؛ مگر چینیها تافتهٔ جدا بافته ای هستند؟ ۸۰۰ میلیون برده در چین زندگی میکنند که اگر یک دلار در روز به آنها بدهی خودشان را برای هر کسی جر خواهند داد.... «تودهٔ مردم» یعنی همین. و همه جا یکسان است.

      حذف
  3. عاقبت و نتیجه نهایی مذاکرات ایران و غرب (و نه 5+1) ؟!



    همیشه تاریخ را قوای پیروز مینویسد ولی این قسمت از سخنان هیتلر، واقعیات جالبی را از اینکه حداقل زمان آغاز جنگ دوم مورد دلخواه او نبوده و اینکه نفع اصلی جنگ به جیب سرمایه داران کلان و بانک دارها و صاحبان تسلیحات آمریکا که عمده آنان در جهان یهودی هستند و آنزمان (دهه 1930 میلادی) از آلمان به آمریکا مهاجرت جمعی کرده بودند، میرود (البته هنوز هم پایتختشان همانجاست) برای این گروه بیشتر از نتیجه جنگ طول زمان آن مهم است چون جنگ مهمترین چرخش مالی مورد نیاز های بانکها را تامین میکند... داستان مفصله اما تمام مورخین تحلیلی جنگ دوم از جمله ویلیام شایرر میگویند این جنگ با پیش دستی انگلستان و آمریکا پس از یک پیشروی محدود آلمان در مناطق آلمانی زبان لهستان ایجاد شد و هیتلر هیچگاه برای قبل از 1952 تصمیم به جنگ همه جانبه نداشته است.

    البته ترجمه کاملشو پیدا نکردم:

    http://www.aparat.com/v/uJaip

    ----------------------------------------------------------------------------------------
    دوستان این بار هم کشورهای پیروز جنگ دوم جهانی با اینکه انرژی سیاسی و اجتماعی
    کمی دارند برای افزایش شانس پیروزی و واگذار نکردن قرن 21 به چین و روسیه محکوم

    به پیش دستی در آغاز جنگی بزرگ و به ترتیب: اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نهایتا نظامی

    هستند و در این راه تسلط بر حوزه انرژی جهان به مرکزیت ایران را نیاز دارند... همه میدانیم
    پس از شکست آلمان در شمال آفریقا و تصرف ایران، عربستان و منابع نفت به دست متفقین
    در سال 1320 شکست آلمان فطعی و تسریع شد.

    این بار هم غرب با توجه به همان تجربه تاریخی خود، جنگ علیه شرق را با بی ثبات کردن
    شمال آفریقا که اخیرا تامین کننده نفت چین شده بود، آغاز کرده است.
    سقوط لیبی، بی ثباتی مصر، تجزیه سودان (که هر سه فروشنده نفت به چین بودند)

    و کودتاهای متوالی در آفریقا در سه چهار سال اخیر همه در این راستاست.

    نا آرامی های قفقاز و اوکراین را ببینید و همچنین بهم ریختگیهای تایلند، برمه، تنشهای خونین
    مسلمانان و بودایی ها در جنوب شرق آسیا، حمایت های غرب از رهبر در تبعید
    تبتی ها (دالایلاما) همه آغاز جنگ ناگزیر غرب علیه مرزهای چین و روسیه است.


    بنا برا این عرایض،

    آتش بس، صلح و اتحاد آمریکا با ایران به ترتیب از 2009 تا 2012 تمام و نهایی شده است و
    اکنون فقط در مرحله رسانه ای شدن آن است در جهت گسترش روابط اقتصادی و سیاسی عیان.


    هیچ دفت کرده اید که دو شرکت بزرگ نفت چین با وجود منافع اقتصادی کلان از سه
    سال پیش از اجرای تعهدات خود در ایران سر باز زده اند و روسیه هم از سه سال پیش
    تکنولوژی جدید نظامی دیگری از جمله S-300 را به ایران نداد؟!

    پس دوستان زیاد ذهن خودتون رو درگیر ناز و اداهای رسانه ای ایران و آمریکا نکنید
    که ارزشی ندارد، قضیه حدود دو سال پیش تمام شده است.

    پس فعلا و برای یکی دو سال آینده سهامداری بلند مدت در بورس ایران و خصوصا
    صنایع جا مانده آن مثل خودرو مطمئن خواهد بود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      متاسفانه من نظریهٔ شما را به طور کامل نفهمیدم؛ زیرا به طور کامل ننوشتید. لذا نمیتوانم یک نظریهٔ «ناشناخته» را نقد و بر رسی کنم. خوشحال میشوم اگر نظرتان را بیشتر توضیح دهید.

      حذف
  4. کژدم گرامی کدوم قسمت رو متوجه نشدید؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آن بخشی که در رابطه با نوشتن تاریخ توسط پیروزمندان است و گره زدن آن با مسئلهٔ انرژی و خاورمیانه و ایران به عنوان مرکزیت آن.

      حذف