جبههٔ نخست: جبههٔ یمن
با اعلام بیعت شاخهٔ یمنی القاعده با داعش و پیوستن نیروهای القاعدهٔ عربستان سعودی و همچنین پیوستن برخی از قبایل یمنی به آنها؛ در ماههای آینده شاهد گسیل شدن مور و ملخهای سلفی-جهادی از کشورهای اسلام زده به یمن و شاهد ازدیاد جمعیت سریع در یمن خواهیم بود. الله شمشیرهایش را هم به دست مؤمنین سلفی - جهادی و هم به دست مؤمنین حوثی داده است تا کشور یمن را نیز مانند لیبی و سوریه آباد کنند.
جبههٔ دوم: پاکستان و افغانستان
در افغانستان؛ برخلاف اظهار بی اطلاعی ژنرالهای آمریکایی از وجود داعش در افغانستان؛ دولتمردان افغانستان این گروه را یکی از گروههای سلفی - جهادی در پاکستان و افغانستان به حساب می آورند. لذا مراسم محرّم امسال شیعیان پاکستان و افغانستان؛ شاهد خونین ترین رویدادها خواهد شد. گردبادی که در پاکستان در حال شکل گیری است؛ تا کنون توانسته است «طالبان پاکستان» را ببلعد و در آینده ای نزدیک تبدیل به یک توفان بزرگ خواهد شد و به سوی مرزهای ایران خواهد آمد.
سپاه پاچاهارداران که گفته میشود؛ امنیت مرزها را به عهده گرفته است؛ در ۲ هفتهٔ اخیر در درگیریهای کوچک؛ نشان داده است که «سپاه پاچاهارداران رانت خوار و قاچاقچی» یارای مقاومت در برابر این توفان را نخواهد داشت و تنها نقش منبع تسلیحاتی داعش را بازی خواهند کرد؛ به همانگونه که پادگانها و زاغه های مهمات موصل این نقش را ایفا کردند.
درگیریهای نظامی اخیر در مرزهای شرقی که به طور پراکنده ادامه دارند؛ نشانه های شکل گیری توفان هستند و شباهتی به درگیریهای گذشته در منطقه ندارند.
الله تبارک و تعالی در این منطقه نیز شمشیرهایش را به مؤمنین هر دو طرف داده است و آنها را به «امتحان الهی» خواهد کشاند و ماراتون «قتلو فی سبیل الله» در مرزهای شرقی به راه خواهد افتاد. مشکل سپاه پاچاهارداران این است که فقط یک «شومن هالیوودی» دارد که او هم در حال گرفتن عکسهای یادگاری در «آمرلی» است.
آقای«مسعود سلطانی فر» (خوش خنده) گفته است که معجزهٔ امام حسن بنفش باعث افزایش ۳۵ درصدی «توریست ها» برای دیدن آثار باستانی ایران شده است (اینجا). من به ایشان میگویم که در ماههای پیش رو؛ تعداد توریستهای داعشی که از چچن و مالزی و اندونزی و بیغوله های دیگر سرازیر خواهند شد و اتفاقاً به «آثار باستانی» و عتیقه جات علاقهٔ وافری دارند؛ آنچنان زیاد خواهد شد که حسابش از دست امام حسن در برود.
آقای«مسعود سلطانی فر» (خوش خنده) گفته است که معجزهٔ امام حسن بنفش باعث افزایش ۳۵ درصدی «توریست ها» برای دیدن آثار باستانی ایران شده است (اینجا). من به ایشان میگویم که در ماههای پیش رو؛ تعداد توریستهای داعشی که از چچن و مالزی و اندونزی و بیغوله های دیگر سرازیر خواهند شد و اتفاقاً به «آثار باستانی» و عتیقه جات علاقهٔ وافری دارند؛ آنچنان زیاد خواهد شد که حسابش از دست امام حسن در برود.
کژدم
شیخی را گفتندی: پوست کلفت ترین انسانهای سیاره کدامندی؟ شیخ قدرى بیاندیشیدندی سپس بفرمود: اهالی ایران زمین
پاسخحذفمریدی بپرسید: از چه رو یا شیخ؟
شیخ بگفتی:
آب نیترات دار
نان جوش شیرین دار
برنج آرسنیک دار
سبزیجات با فاضلاب
میوه ها با کود شیمیایی و سموم دوز بالا
لبنیات با وایتکس و روغن پالم
گوشت تاریخ مصرف گذشته
مرغ هورمونی
آلودگی هوا
پارازیت
پراید
سقوط هواپیما و قص علی هذا
علی ایحال کماکان زنده اند و می خندند و جوک همی پراکنند.
ناشناس گرامی
حذفدم تو و آن شیخ شنگول و منگول؛ گرم باد.
دیگر نمیگویم که کدامین گرمی؟
و گرنه «هو» بکشید و به بیابان خزید.....
درود کژدم گرامی
پاسخحذفبه نظرم بزرگترین خطری که جمهوری اسلامی را تهدید می کند نه از سوی داعش در غرب که از سوی پاکستان در شرق هست. احتمال درگیری بین ایران و حکومت پاکستان بالاست و اتفاقا اینها خیلی از ارتش پاکستان به خاطر داشتن بمب اتم نگرانی دارند. - اکبر
اکبر گرامی
حذفداعش در غرب؛ زمانی میتواند خطرناک شود که ترکهای عثمانی به آنها کوچه دهند و آنها را آرام آرام به نوار مرزی ایران تزریق کنند و سپی حرکت آنها شروع شود. زمانی که حرکتشان شروع شد؛ دیگر لزومی به پشیتیبانی آنچنانی ندارند. کردستان و ارومیه پر از پادگان و زاغهٔ مهمات است و کافی است که یکی از آنها به دست داعش بیفتد. ترکهای عثمانی سپس به بهانهٔ حفاظت از مرزهای خودش؛ بخشی از نیروهایش را در مرزهای غربی ایران مستقر کند و کار دیگر تمام است.
در رابطه با مرزهای شرقی؛ نیازی به کوچه دادن نیست و همه جا کوچه و خیابان است. ارتش پاکستان نیروهای غیر رسمی و نیمه رسمی زیادی در زیر بال و پرش دارد.
اما در رابطه با جنگ رسمی با پاکسنان باید بگویم که باید به طبیعت این جنگ بزرگی که وجود دارد نگاه کنید؛ اساساً بر «جنگ نیابتی» استوار است و تنها آمریکا و چند متحدی که پیدا کرده است؛ جنگ رسمی را به صورتی بسیار محدود آغاز کرده اند ولی طبیعت «نیابتی» جنگ همچنان بر جای خود استوار است. پاکستان نیز نیازی به جنگ رسمی ندارد و جک و جانوران زیادی دارد که میتوانند به صورت بسیار گسترده وارد جنگ نیابتی شوند و کافی است که فاجعه هایی از قبیل جابجایی گستردهٔ انسانی و فرار مردم عادی شروع شود. باتوجه به ناتوانی رژیم انگلها در برخورد به پی آمدهای یک زلزله و ناتوانی در رسیدگی به مردم؛ میتوانید عمق چنین فاجعه ای را از هم اکنون حدس بزنید.
به نظر من تا «جنگهای رسمی» فاصله زیاد است و جنگهای نیابتی کارساز تر هستند.
هنوز تاریخ یادآور زمانی است که سکوت رسانهها اخبار قربانی شدن در کرکوک و تلاعفر و موصل را پوزخندی به صلح مینامیدند. بازی اینروزهای منطقه چیزی نیست جز ائتلاف جهانی برای تجزیه عراق و تاراج منابع غنی آبی و نفتی آن، عراقی که محل جولان ایران و عربستان و دول غربی جهت سهمخواهی است و ترکیهای که در بازی باخت باخت قرار گرفته است: پذیرایی از میلیونها آواره سوری، عدم امنیت مرزهای جنوبیاش، توقف پروسه صلح در کشور و... درحالیکه همگان ترکیه را نشانه میگیرند اندک کسی است که از نقش بارزانی و اسد که در دو گوشه این پازل بهراحتی آرمیدهاند سخنی براند. جنگی که هیچ تعادلی در خشونت، کینه، نفرت و دشمنیاش نیست.
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفجنگ یعنی خشونت و زندگی یعنی جنگیدن برای زنده ماندن. صلح یعنی دروغ ازلی و ابدی.
همانگونه که بارها گفته ام؛ ترکهای عثمانی هنرمند نیستند و بیشتر «دزد» و «راهزن» هستند. وارد شدن در نبردی که هنرمندان زیادی در آن شرکت دارند؛ برای «بی هنران» به جز خواری و شکست؛ چیزی به ارمغان نخواهد آورد. ترکهای عثمانی و رژیم انگلهای حاکم بر ایران؛ از این دسته اند.
اسد یک مرده است و حکومت انگلی صفوی ایران نعش کش اوست.
در این میانه؛ نه از اسد؛ بلکه از روسیه باید گفت که ساکت و آرام نشسته است و نوکر فرزانه اش در خیابان پاستور؛ خاک ایران را به توبره میکشد