۱۳۹۰ اردیبهشت ۴, یکشنبه

آیا باند ولایت با این کثافت معده؛ به جنگ صفوی نوین خواهد رفت؟

آنچه در دو سال اخیر گذشت :

جبههٔ ولایت مداران :

۱- جریان هواداران «باند ولایت فقیه» سکهٔ سرکوب خونین و دستگیریها و اعدامها و تجاوزها و شکنجه ها را با اولین سخنرانی تهدید آمیز «خامنه ای احمق» بعد از انتخابات ۸۸ به نام خود سکه زد و این سکه همچنان رواج دارد.
۲- جریان «سبز مذهبی» تمامی گناهها را به گردن «ولی فقیه احمق» انداخت.
۳- باند «صفوی نوین» مسئلهٔ «خامنه ای میخواهد پسرش مجتبی را جانشین خود کند» را از طریق «سبز مذهبی» به میان جنبش برد و شعار «مجتبی بمیری... رهبری رو نبینینی»؛ آبرو ریزی دیگری برای طرفداران «باند ولایت» شد.
۴- دستگیری و حبس خانگی رهبران «سبز مذهبی» که با نظارت «بیت رهبری» و در واقع برای «حفظ جان آنها» انجام گرفت از طرف «سبز مذهبی احمق» نیز به این صورت تعبیر شد که  تنها «خامنه ای و پسرش» پشت تمامی این جنایتها قرار دارند.
۵- تمامی رهبران جبههٔ «ولایت مداران» چهره های شناخته شده ای هستند و حتی یک فرد «پنهان از نظر» نیز ندارند که او را علم کنند و همگی با هم به قعر جهنم میروند.

جبههٔ «ولی فقیه احمق» تمامی تخم مرغهای گندیده و مسموم را در سبد خود جمع کرد و حتی یک برگ خاکستری هم در پروندهٔ خود به جای نگذاشت و تمامی برگهای آن سیاه است.

جبههٔ سبز مذهبی :

۱- جبههٔ «سبز مذهبی» دوبار آبروی خود را باخت؛ بار نخست در جنبش سال ۸۸ که از رادیکال شدن جنبش ترسید و رادیکالیسم را محکوم نمود. بار دوم در تحرکات اسفند ۸۹ که باز هم نتوانست خواسته های رادیکال را تحمل کند و بار دیگر از میدان فرار نمود و با «منشور دوم» که نوعی توبه نامهٔ «خود نوشته» است؛ نشان داد که با «دموکراسی خواهان» نمیخواهد و نمیتواند در یک سنگر باشد و خود را تا حد یک «فرقه» کاهش داد ( فرقهٔ خمینیّون).
۲- ارازل عمامه به سر قم نشین مانند صانعی و موسوی تبریزی و سایرین که خود آبرو باختگان و جلادان خمینی در دههٔ ۶۰ بودند و پدران معنوی «سبز مذهبی» به شمار میروند؛ نشان دادند که حاضرند برای شیعیان بحرین اشک تمساح بریزند و با رژیم همنوایی کنند. اما حتی در حد اشک تمساح نیز حاضر به پشتیبانی از زندانیان و شکنجه شده ها نیستند؛ به حدی که صدای «سربازان پیادهٔ سبز مذهبی» هم در آمد.
۳- « سبز مذهبی» تا حدی به سقوط آزاد ادامه داد که در سیاستهای تبلیغاتی صدای آمریکا و رادیو فردا به یک مسئلهٔ حاشیه ای تبدیل شد.

در مجموع «سبز مذهبی» در دو سال گذشته نشان داد که ماهیتاً لیاقت ادعای آزادیخواهی را ندارد و سینه زدن در زیر علم و کتل آنها به جایی نخواهد رسید. 

جبههٔ « صفوی نوین » :

۱- تا کنون هیچ یک از سردمداران «پشت پردهٔ» باند «صفوی نوین» شناخته نشده اند و «رهبران این باند» مانند اشباحی هستند که گویی وجود ندارند و به همین خاطر میتوانند هر اتهامی را با عنوان «شایعه و تهمت» از خود دفع کنند. تا کنون نیز نه جریان «سبز مذهبی» و نه جریان «باند ولایت» هر گز نامی از یک فرد و یا «محفل مشخص» نبرده اند. لذا « محفل اشباح»  در تاریکی مطلق حرکت میکند و حتی بردن نامش مایهٔ «سیاه بختی» میشود و حد اکثر چیزی که از طرف «سبز مذهبی» به این اشباح اطلاق شده است و به صورت لقلقهٔ زبان سایرین نیز در آمده است اصطلاح «باند نظامی-امنیتی» است که فرق چندانی با اصطلاح « باند ارواح و اشباح» ندارد. حتی خاتمی نیز در دورهٔ ۸ سالهٔ «تدارکاتچی گری» اش ؛ بیش از این سخن نگفت و با اینکه کاسه کوزه ها سر «مصباح یزدی» شکست؛ با اینحال دیدیم که او نیز از وحشت «شب اول قبر» به طرف باند ولایت کشانده شد.
۲- باند صفوی نوین در بازیهای خود از مهره ها استفاده میکند و آنها را «یتیم» نمیگذارد و هیچ یک از آنها را «فدا» نمیکند. هر یک از مهره ها وظیفهٔ خود را انجام میدهند و آرام آرام به پاکسازی اطراف خود از افراد متعلق به «باند ولایت» میپردازند. حرکت بسیار خزنده و در تاریکی مطلق و با چراغهای خاموش شیوهٔ خاص این باند است و تا کنون نیز بسیار موثر بوده است.
۳- باند صفوی نوین با اینکه تمامی نیروهای خود را برای سرکوب جنبش دموکراسی خواهی و «سبز مذهبی» بکار گرفت؛ اما آنها را تحت فرمان «ولی فقیه» به میدان فرستاد و تمامی مدالهای «افتخارات بدنامی و هرزگی» را به یقهٔ خامنه ای آویخت و در حرکت بعدی حتی میتواند او و یا اطرافیان او را به خاطر «کشتار مردم» به محاکمه بکشد.
۴- باند صفوی نوین در حال تبلیغ اندیشه های «سکولار» از نوع خود است که معنی آن نه «جدایی دین از سیاست» بلکه جدایی « آخوند از سیاست » میباشد. این اندیشه آمیخته با نوعی از «ناسیونالیسم شیعی» میتواند بخشهای وسیعی از جوانان را به دنبال خود بکشاند و آنها را تبدیل به نیروهای پیاده نظام خیابانی کند که روحانیت را در تمامی اشکال و باندهای تشکیلاتی آن؛ هدف هجوم قرار داده و تا حجره های تاریک حوزه های علمیه عقب برانند.
۵- باند صفوی نوین پرونده های «فساد مالی» و «هرزگیهای جنسی» فراوانی  از افراد باند ولایت را در دست دارد که در آینده بیرون خواهد داد و همزمان با آن با دست و دلبازیهای «نقدی» به دلربایی «شاه عباس» مآبانه در میان مردم محروم خواهد پرداخت.
۶- احتمال دادن یک عفو عمومی برای زندانیان «شبه سیاسی» بعد از بدست گرفتن کامل قدرت از طرف «صفوی نوین» بسیار بالا است تا از این طریق نیز بتواند فشارهای اجتماعی و سیاسی را از دوش خود بردارد. و در عوض زندانها را از طرفداران «رهبری روحانیت = ولایت مداران» پر خواهد کرد.

پیش بینی :

۱- سخنان سالار آبنوش؛ به هیچ وجه غیر واقعی نبود و در آینده باید انتظار «حذفهای فیزیکی» را داشته باشیم. این حذفهای فیزیکی از بدنامترین افراد باند «ولایت» آغاز خواهد شد.
۲- در طی مبارزات پیش رو که میان دو باند نامبرده انجام خواهد گرفت جریانهای «ناسیونالیست قلابی» و «سلطنت طلبان» و «سکولارهای قلابی»؛ فریب شعارهای ناسیونالیستی و آخوند ستیزی باند «صفوی نوین» را خواهند خورد.

کژدم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر