۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

قورباغه ها زیر آب رفتند ؟ قورباغه ها زیر آبی میروند.

« سید خراسانی » که در عالم نئشگی راضی به پایین آمدن از « آسمان هفتم » نبود ناگهان با بانگ « دلنگ دولونگ» پیت حلبی که توسط احمدی نژاد براه انداخته شد چرتش پاره شد و به عمله و اکره اش دستور داد که تا کار بیشتر از این بیخ پیدا نکرده است از خیر ذکر علنی «کرامات» و « معجزات » هم بگذرند و اگر هم میخواهند چنین اذکاری داشته باشند « در گوشی » گفتن آن موثر تر از عرعر بر منبر است و جالبتر اینکه تمامی این معجزات در « گذشته » اتفاق افتاده اند و آنچه که اکنون دیده میشود نه کرامات و معجزات بلکه «عجزها و لابه ها» است. باری ... خامنه ای دستور داد که همه « خفه شوند » و همهٔ قورباغه ها به زیر آب رفتند تا بتواند در سکوت اندکی فکر کند و بالاخره « خرفهم » شود که چه چیزی در حال اتفاق افتادن است. اما آنچه که مسلم است نه تنها قورباغه ها نمیتوانند برای همیشه زیر آب بمانند؛ بلکه حتی خود ایشان نیز که دست و پایش را با «قیر» و یا «سقز» در پوست گردو تپانیده اند نیز بالاخره « نعره » خواهد کشید و شاید این آخرین نعرهٔ او باشد و جان به جان آفرین تسلیم کند.
اکنون قورباغه ها در حال زیر آبی رفتن هستند و نه تنها از مردم عادی میترسند؛ بلکه از همدیگر نیز وحشت دارند. اکنون وضعیت چنان خر تو خر است که معلوم نیست که میکروفون و دوربین مخفی کدامیک  « در کون » کدامین دیگر است. تبریزیها با یک مثل بی تربیتی میگویند : معلوم دئی کیمین سیکی؛ کیمین گوتونده دی .
اکنون کار وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه بسیار سخت است زیرا مدیریت بحران در شرایطی که بحران « در درون خودی ها است » بسیار بغرنج تر است؛ و این دقیقا آن چیزی است که جنبش دموکراسی خواهی به آن نیاز دارد؛ اما اینکه بتواند از آن استفاده کند مسئلهٔ دیگری است که با « توانایی» جنبش گره خورده است.

کژدم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر