۱۳۹۰ آذر ۴, جمعه

سازماندهی برای « جنبش سرخ» (بخش دهم)

در بخش نهم ؛ پس از توضیح اینکه « تاکتیک» چیست؟ به دو نوع از کاربرد مفهمو تاکتیک اشاره نمودم که مفهوم نخست « تاکتیک عملیاتی» بود و میتوان آنرا به « طراحی عملیاتی» نیز تعبیر نمود.

شناخت طراحی عملیاتی :

اگر در یک نبرد بتوانید تلفات بسیار زیادی به دشمن وارد کنید و خود  آسیب بسیار کمتری دیده  و یا حتی اگر هیچ آسیبی هم ندیده باشید ،ولی به هدف عملیات دست نیابید،  این دشمن بسیار آسیب دیدۀ شماست که پیروز میدان است و نه شما ، لذا طراحی عملیات نقش تعیین کننده ای در پیروز شدن دارد.

آنچه برای طراحی عملیات مورد نیاز است:

تعریف دقیق دشمن از نظر نظامی (منظور تعریف آرمانی وشعاری از قبیل ضد منافع ملی ؛ دشمنان خلق و امثالهم نیست ). تعاریف کلی معمولاً نقاط کور زیادی را به جای میگذارند که در زمان روبرو شدن با آن نقاط کور؛ باید با اشباح ناشناخته بجنگید؛ چون هر نقطه کوری که در تعریف عملیاتی دشمن  ذکر نشده باشد باعث خواهد شد که در زمان نبرد آمادگی رویا رویی  با آنرا نداشته باشید ، حال مسائلی را که در تعریف دقیق دشمن باید به آنها توجه نمود را می آورم :
۱- مراکز تجمع و تعداد نفرات و ادوات جنگی هر مرکز که در نتیجه مشخص خواهد کرد که هر کدام از مراکز چه نوعی از نیروهای رزمی را تشکیل میدهد و چه وظایفی را بر عهده دارند.
۲- ارتبا طا ت زمینی و سایتهای ارتباطات الکترونیکی  مراکزبا همد یگر و آدرس دقیق و فواصل ما بین مراکز (آدرس دقیق میتواند طول و عرض جغرافیایی و دشت و کوه وتپه های اطراف باشد و یا کوچه و خیابان و....باشد لذا بسته به نوع عملیات و منطقه فرق میکند ، اما  در هر صورت  باید شامل پارامترهای لازم باشد .)
۳- سیستم و ادوات ترابری و مسیرها و نوع چیزهایی که ترابری میشوند مثل آذوقه و مهمات و نفرات و جنگ افزار (که میتوان آنها را جزو اهداف استراتژیک به شمار آورد، و همیشه به یاد داشته باشید که منابع تواناییهای دشمن جزو اهداف استراتژیک میباشند. )
۴- به هیچ وجه فکر نکنید که مراکز تجمع دشمن و حوزۀ وظایف و تعداد نفرات و نوع ادوات مراکز  همینطوری و با شیر یا خط انداختن تعیین میشوند، بلکه مطمئن باشید که چیدن مهره ها (مراکز)، آرایشی نظامی است که بر اساس اهداف از پیش تعیین شده و طرحهای عملیاتی گوناگون و با در نظر گرفتن تاکتیکهای احتمالی تدافعی و تهاجمی است که شکل گرفته اند ، لذا با دقت در سه مورد بالا میتوانید نوع آرایش نظامی دشمن را کشف کرده و به اهداف مرحله ای و استراتژیک  و همچنین به نوع تاکتیکهای احتمالی که ممکن است به کار گیرند پی ببرید بدون اینکه جاسوس داشته باشید . البته باید کارسنگین شناسایی و تلاش فکری زیادی انجام دهید که دو نتیجۀ بسیار گرانبها به دنبال خواهد داشت ، اول اینکه به یک نیروی با درک بالای نظامی تبدیل میشوید و دوم اینکه بسیاری از اسرار دشمن را کشف میکنید.
۵- بدست آوردن آگاهی هرچه بیشتر از نوع تاکتیکها و طرحهای عملیاتی احتمالی دشمن تا جایی که چنان اشرافی برحرکات دشمن داشته باشید که گویا همه چیز برایتان مثل روز روشن باشد و نتیجۀ چنین اشرافی چنانکه با طرحهای عملیاتی درست توأم شود چنان دشمن را در منجلاب درماندگی و گیجی فرو میبرد که توان عملیاتی خود را از دست میدهد و زمان چنان برعلیه دشمن کار میکند که حتی فرصت بازنگری طرحها و تاکتیکهایش را هم نداشته باشد لذا مجبور به جنگی میشود که شما برایش رقم میزنید و هر روز بیش از روز پیش به روزمرگی جنگی دچار میشود و در نتیجه با پرداختن هزینه ای بسیار سنگین شکست میخورد و اگر چنین آگاهی هایی را کسب نکنید این شما هستید که به همان سرنوشت دچار میشوید. 
بدون داشتن این آگاهیها؛ باید مانند یک جنگاور « کور» جنگید و مانند یک « احمق» شهید شد.تعداد زیاد کشته ها نه نشانهٔ غرور و عظمت بلکه نشانهٔ حماقت است.( من به بحثهای شعاری و شاعرانه کاری ندارم ؛ که کشته ها را به مقامهای آنچنانی میرسانند بلکه مسائل را از نظر عملی محض می نگرم.)

طراحی عملیاتی کاربردی :

مطالبی که در بالا ذکر شد به خاطر باز کردن ذهن یاران نسبت به مسائل نظامی و سیاسی بود و بخشی از آنها در طراحی عملیات  نقش اساسی بازی میکنند . حال ببینینیم که یک طرح عملیاتی چه چیزهای حد اقلّی را باید شامل شود ؟:
۱- طرح باید مسیر و نقطه دقیق آغاز حمله  را کاملأ مشخص سازد .
۲- طرح باید مسئله دیده بانی را حتمأ حل کند(یعنی اینکه عملیات بدون دیده بانی یک بازی کور است)
۳- طرح باید نیروهای پشتیبانی حمله و جای استقرار آنها را مشخص سازد.  ( به هلاکت رساندن نیروهای فراری دشمن و یا درگیر شدن با نیروهای کمکی وظیفهٔ نیروی پشتیبانی است)
۴- طرح باید مسیر عقب نشینی را مشخص نماید .
۵- طرح باید محل استقرار خط آتش عقب نشینی را مشخص سازد.
۶- طرح باید تمامی افراد را قبل از عملیات توجیح کند که هرکسی در جای خاص خود به وظیفه اش عمل نماید ، مثلأ  خط آتش عقب نشینی نباید  به خط حمله بپیوندد و یا اینکه نباید به دشمنان فراری تیر اندازی نماید بلکه این وظیفۀ به عهدۀ نیروی پشتیبانی است .
۷- طرح باید مسئله ارتباطا ت نیروها را در نظر داشته باشد.(واکی تاکی و یا بیسیم و یا دادن علامتهای سمبلیک که میتواند از طریق دیده بان رد و بدل شوند).
۸- تمامی افراد تیم باید از محل انجام عملیات حد اقل دوبار( یکبار در تاریکی شب و یکبار در روشنایی روز) دیدن کنند و حداقل به شعاع دو کیلومتر از مرکز عملیات  تمامی خیابانها و کوچه پس کوچه ها و امکانات طبیعی استتار در روز و شب را به خوبی بشناسند.
۹- تمامی ارتفاعات مشرف به منطقهٔ عملیاتی و همچنین نقاطی که میتوانند به عنوان نقاط کور خارج از دید این ارتفاعات برای سنگر گیری و یا استتار بکار روند و همچنین مهمترین نقاطی که بتوان در آن نیرو مستقر نمود تا  نیروهای تک تیر انداز دشمن که معمولاً از ارتفاعات استفاده میکنند زیر آتش گرفت و یا  از استقرار آنها جلوگیری نمود. باید در یک طرح عملیاتی حتماً در نظر گرفته شود.

حال به وضوح دیده میشود که یک تیم عملیاتی بدون در نظر گرفتن  یکی از این پارامترها چقدر ضعیف به نظر میرسد.

 حالا اندکی پیشتر میرویم  : (تمرین نظری یک عملیات فرضی)

۱- طرح باید فاصلۀ مراکز تجمع دشمن که در اطراف نقطۀ عملیات هستند و مدت زمان رسیدن نیروهای کمکی دشمن  ( با موتور سیکلت و نفر برها) را اندازه گرفته و در طرح عملیاتی به عنوان شاخص زمانی مدت عملیات در نظر بگیرد و برای نتیجه بهتر حتی نیروهای گشتی موتوری دشمن را نیز برای ضریب اطمینان بیشتر در طرح بگنجاند.
۲- برای عقب نشینی امن تر باید بیش از یک مسیر در نظر گرفته شود و هیچکدام از مسیرها نباید رو به مسیر تردد نیروهای کمکی دشمن ختم شود.و نیروهای خط آتش عقب نشینی باید هر لحظه آماده تغییر محل خود از یک مسیر به مسیر دیگر باشند (با اشارۀ دیده بان) . 
۳- نیروهای پشتیبان باید هر لحظه آماده درگیری با نیروهای کمکی دشمن را داشته باشند و با اشارۀ دیده بان با نیروهای کمکی دشمن درگیر شوند لذا قبل از عملیات نقاط کمین و در گیری با مهمانهای ناخواندۀ احتمالی ، حتمأ باید تعیین گردند. 
۴- در زمان حمله و یا عقب نشینی هر کس و به هر عنوان ، حتی به بهانه حرف زدن و سرگرم کردن نیروهای خودی برای اتلاف وقت وارد میدان شود بدون هشدار و اتلاف وقت باید حذف شود و اگر عده ای بخواهند مسیر عقب نشینی را سد کنند بدون توجه به جنسیت و سن وسال باید حذف شوند. (زیرا مردم عادی این کار را نمی کنند و کسی که این کار را میکند یک فرد حرفه ای است.) 
۵- در شرایط به محاصره در آمدن تنها چیزی که مد نظر یاران باید قرار گیرد فرار است و به همین خاطر نباید در یک سنگر بمانند حتی اگر امن به نظر برسد.زیرا با ماندن در یک نقطه در واقع زمان را از دست میدهید و با نیروهای کمکی دشمن رو برو خواهید شد.
۶- در صورت محاصره شدن عوض فرار از دشمن باید از یکسو با موضع تهاجمی به آنها نزدیک شوید تا نتوانند از نارنجک و یا آتشبار هلیکوپتر بر علیه شما استفاده کنند و یا از تیرباری سنگین استفاده کنند چون احتمال هدف قرار دادن خودشان افزایش می یابد. این نوع از تکنیکها  سنگر گرفتن در درون دشمن نامیده میشود این تکنیک جنگی در جنگ ویتنام از طرف ویت کونگ ها انجام میگرفت تا مانع از بمبارانهای گسترده شود.
۷- در صورت لزوم یک بمب بیخطر اعلامیه پخش کن زمانی در محل نصب شود. ( برای ساختن چنین بمبی میتوانید از وبسایت کارزار روش ساختن باروت سفید را بیاموزید و با استفاده از آن سیستمی را بسازید که با کمترین خطر اطلاعیهٔ شما را پخش کند).
۸- با توجه به احتمال وجود نیروهای گشتی موتور سوار دشمن حد اکثر زمان عملیات نباید از ۱۵ دقیقه بیشتر باشد ، لذا حمله باید بسیار سریع و شدید باشد و به همین خاطر چندین بار تمرین شود( مانور نظامی) و به این منظور میتوانید بازیهایی را اختراع کنید و با سرعت آن بازیها را بارها و بارها انجام دهید.
۹- بعد از کامل شدن عقب نشینی افراد باید داخل مردم شده و در میان آنها استتار شوند و در مسیرهای جداگانه از محل عملیات دور شوند..

به خاطر زیادی مطلب ادامهٔ بحث را به بخش یازدهم وا میگزارم و از یارانی که این سلسله مقالات را مطالعه میکنند؛ خواهشمندم  که با کپی نمودن آنها و فرستادن به یاران درون میهن؛ کاری مهم در جهت براندازی رژیم تازی پرستان جلاد بر دارند.
کژدم
  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر