۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

شکارچی؛ طعمه و شکار

نمیدانم که آیا نخستین کسی بودم که سعید جلیلی را مهرهٔ اصلی رژیم برای انتخابات ریاست جمهوری کذائیشان مطرح نموده و او را رئیس جمهور بعدی خواندم؛ یا اینکه کسانی پیش از من چنین چیزی گفته بودند؟ اما پس از انتشار مقاله؛ همهٔ بحثهای انتخاباتی بر روی سعید جلیلی و چرائی نامزدی ایشان متمرکز شده بود. یکی از خوانندگان در بخش نظرات گوشزد کرده بودند که رژیم در حال زمینه سازی برای تکرار پروژهٔ خاتمی است و اینبار حسن روحانی را به عنوان مهره ای که قابل کنترل است به میدان فرستاده اند و قصدشان عقب نشینی تاکتیکی است. اما «عقب نشینی تاکتیکی» را به ۳ شکل دیگرنیز میتوان نوشت:

۱- رژیم اسلامی چنان در وضعیت اسفباری قرار دارد که مجبور به عقب نشینی تاکتیکی و دادن امتیازهای تعریف شده ای است.
۲- رژیم در وضعیت اسفباری قرار دارد و برای گذراندن موج بحران میخواهد بازهم با بازتولید پروژهٔ خاتمی دور دیگری از «گفتگوی تمدنها» را راه بیندازد و در لایه های زیرین به تثبیت خود بپردازد.
۳- رژیم اینبار آماده است تا با دادن امتیازهای گسترده  قدرتهای غربی را مجاب کند تا امنیت حاکمیت رژیم اسلامی را تضمین نمایند.

به نظر من مورد شمارهٔ ۲ کاملاً منتفی است و غرب تمامی بازی و پروژهٔ خاتمی و نتایج عملی آنرا بارها مطالعه نموده و بازیهای شبیه آنرا میشناسد. مورد شماره ۱ نیز به خاطر عمق خواسته های غرب منتفی است و در مذاکرات چندین ساله به جایی نرسیده است لذا تازگی ندارد؛ مگر آنکه به مورد ۳ تبدیل شود. لذا تنها گزینه ای که به عنوان «عقب نشینی تاکتیکی» فراروی رژیم قرار دارد؛ گزینهٔ سوم است و گزینهٔ سوم یک عقب نشینی تاکتیکی به شمار نمی آید؛ بلکه یک هزیمت گسترده خواهد بود.
آنچه که غرب میخواهد تمامی داراییهای رژیم در برابر هیچ است و پیشنهادهای سخیف غرب و بسته های پیشنهادی ۱+۵ نشان داده اند که غرب هیچ چیزی در برابر گرفتن تمامی داراییهای رژیم نمیخواهد بدهد.
اکنون رژیم دو گزینه بیشتر در پیش روی خود ندارد:

۱- فرو رفتن هرچه بیشتر در باتلاق هلال شیعی و تحمل هزینه های گزاف و غرب با سکوت خود در رابطه با سوریه نشان میدهد که به شدت از این گزینه پشتیبانی میکند.
۲- دادن همه چیز در برابر هیچ.
گزینهٔ دوم سالهاست که پیش روی رژیم اسلامی بوده است و شرایط بهتر از آنرا در موقعیتهای بسیار بهتری در مقایسه با وضعیت کنونی؛ نپذیرفته است. لذا تنها راه پیشِ رویِ رژیم؛ گزینهٔ نخست است و حرکات اخیر رژیم در سوریه و گرفتن ارتباط رسمی با گروه طالبان؛ نشان از تصمیم جمهوری اسلامی بر «تهاجم تدافعی» دارد. در واقع رژیم تصمیم گرفته است تا تمامی دارایی خود را برای حفظ داراییهایش هزینه کند. این چنین تصمیم گیریهایی در حوزهٔ تصمیم های کلان است و هیچ ارتباطی با حوزهٔ وظایف تعریف شدهٔ  مقام  ریاست جمهور اسلامی ندارد و به قول خاتمی شیاد؛ رئیس جمهور اسلامی یعنی «تدارکاتچی».

نتیجه اینکه؛ به میدان آوردن اشخاصی مانند حسن روحانی و عارف و براه انداختن شامورتی بازیهای تبلیغاتی و بحثهای بی اساس هسته ای که به هیچ وجه در حوزهٔ اختیارات رئیس جمهور نیست تنها و تنها برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای است و بهترین پاسخ به رژیم در برابر تمامی شامورتی بازیهایش؛ تحریم انتخابات و زدن یک ضربهٔ روانی قوی به حاکمیت ننگین اسلامی است.
اکنون رژیم پس از تسخیر شهر القصیر چنان باد در غبغب می اندازد که گویی این شهر را تازه کشف کرده اند؛ در حالی که این شهر یک سال پیش در دست رژیم بشار اسد بود و حزب الله لبنان نیز در لانه اش نشسته بود. اکنون حزب الله لبنان به عنوان بخشی از داراییهای رژیم اسلامی؛ از لانه بیرون آمده است و هزینه های سنگینی را متحمل میشود. رژیم شیعی عراق نیز هزینه های زیادی را در رابطه با ماجرای سوریه میپردازد. تشییع جنازه های پاسداران در گوشه و کنار کشور دوباره شروع شده است و عرصهٔ تواناییهای اقتصادی روز بروز تنگتر میشوند. حال یک عقل سلیم میتواند پاسخ دهد که در چنین شرایطی؛ یک تدارکاتچی بیمصرف چکاری میتواند انجام دهد؟ 
گزافه گوییهای اصلاح طلبان بخشی از پروژهٔ «طعمه» است تا به شکار «رای» بروند.
تحریم انتخابات؛ یعنی یک ضربهٔ قدرتمند به رژیم ننگین اسلامی.
تحریم انتخابات یعنی اینکه مردم ایران احمق نیستند.
تحریم انتخابات یعنی اینکه: اصلاح طلبان خائن به گور بروید.

کژدم
   

۲ نظر:

  1. پیک نت توده ای هم برای حسن روحانی سینه می زند. اوضاع خیلی پیچیده شده.دخالت رهبر در چنین شرایطی مشکل گشا است. بر اساس اخرین موضع گیری های این گماشته ها هنوز من فکر می کنم که ارایش نیروها برای یک درگیری تعیین کننده در حال شکل گیریست.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. پیک نت همیشه در حال سینه زنی است. مدتی پیش هم برای خامنه ای سینه میزد که «علی تنها مانده است» کار اینها همیشه سینه زنی برای رژیم بوده است. اما منظور شما را از اینکه شرایط به سوی یک درگیری تمام عیار پیش میرود را نفهمیدم؟؟
      آیا منظورتان شکاف عمیق در میان نیروهای نظامی و امنیتی است؟ اگر اینچنین باشد شاید بتوان گفت که تغییری اساسی انجام خواهد گرفت.

      حذف