خوانندگانِ گرامی
در این صفحه هیچ مطلبی وجود ندارد و تنها برای کاستن از حجمِ نطرات در نوشتارِ پیشین ایجاد شده است.
در این صفحه بازیگرانِ اصلی شما هستید.
درخواستِ من این است که به «رَفتنِ من» اهمیّتی ندهید. به من اجازه دهید که زندگیِ خودم را داشته باشم. آیا چنین حقّی ندارام؟
تلاش کنید تا حرفهای دلتان را بزنید.
همین و دیگر هیچ.
کژدم
پستها
برام جالبه تو پست قبلی 263 تا نظر ثبت شده ولی چیزی جز نظر تکراری نمیبینی.نظر قبلی ناقص بود
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفاین نشان میدهد که من (کژدم) شکست خورده ام. و خودم نیز تکراری هستم.
بابا کجائی کژدم جان. دلمون هزار راه رفت/ گفتیم خدایا چی شد. نکنه شناسائیش کردن و لاشخورا اذیتش کردن. سلامتی شما عالیست. همین کافیست برای من وخیلیهای دیگه. ضمنن ردتو از فیس زدم. دیدم اونجا فعالی و خیالم راحت شد. البته امروز چکت کردم و کاشکی چند روز پیش که فیت شده بودی اینکارو میکردم و هی فکر نمیکردم. تا درودی دیگر بازم درود/
پاسخحذفکژدم اصلا این پستت به دل نچسبید. مدتهاست اظهار نظر نکرده ای و یهو این چنین ظاهر می شوی!؟ یعنی این پست با ادعا ها و همه تاریخچه وبلاگت نمی خواند. بدت نیاید. ولی انگار دچار فرو نشست شده ای. انگار در این پست یک کا فکای دیگر ظهور کرده است!! می توانی لطفا توضیح بدهی؟ یعنی با این همه امیدی که می دادی قرار بود به اینجا برسی.
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفاین پُست فقط بهانه ای برای ادامهٔ نظرات نوشتارِ پیشین بود.
کژدم گرامی
پاسخحذفچه حرف دلی می توانیم بزنیم وقتی که در این دنیا هیچ نیستیم و هیچ تسلطی بر سرنوشتمان نداریم و فقط نظاره گر هستیم؟ اصلا حرف ما برای چه کسی مهم است و چه کسی حرف ما را می شنود؟ این روزها در حال مطالعه تاریخ ایالات متحده بعد از استقلال هستم چون واقعا برایم سوال است که چطور یک ملتی مانند آمریکایی ها ظرف ۲۴۰ سال با اختلاف فاحش ابرقدرت دنیا هستند و ما با تمدن ۷۰۰۰ ساله ادعایی هیچ نیستیم؟ انگار این ۷۰۰۰ سال همش خالی بوده و پمپ باد گرفته اند و فقط باد زده اند!
سپاس
بهروز
صنعت ساختمان سازی چین. هرچه جمهوری اسلامی به اسم سازندگی تپاند نیز همین است
پاسخحذفhttps://www.youtube.com/watch?v=XopSDJq6w8E
کژدم گرامی
پاسخحذفبدون اغراق اگر بروی چیزی برای خواندن و یاد گرفتن در این دنیا برایم وجود نخواهد داشت. نمیدانم کاربر مزدک بامداد که در انجمن های اینترنتی مختلف از سال ها پیش فعال بود را میشناسی یا نه، تو مرا به یاد او می اندازی هر چند او کمونیست دو آتشه ای بود.
در هر حال امیدوارم رفتنت موقتی باشد.
سعید
واقعا ناامیدم از این مردم. این روزها بیشتر هموطنا تو فضای مجازی به جای اینکه بر علیه حکومت موضع بگیرن و برا ایحاد انسجام بین مردم تلاش کنن نشستن مدام راجبه کارهای شاهپرک شجری زاده و علینژاد صحبت میکنن و محکومشون میکنن که ما ملت میخواستیم انقلاب کنیم و عنقریب بود که حکومت رو عوض کنیم و ملاها رو فراری بدیم ولی یهو سر کله مائده هژبری و شاهپرک شجری زاده پیدا شد و آخوندا جون سالم به در بردن .
پاسخحذفمن کاری به علینژاد و دختران خیابان انقلاب و رقصیدن و این حرفا ندارم ولی برام جالبه که ی مشت آدم بی خایه و بی وجود که ته مبارزه شون چارتا چوس ناله تو اینستکرام اونم بصورت کاملا غیرقابل شناسایی هست میان امثال شاهپرک شجری زاده رو قضاوت میکنن که دست کم جرات اعتراض به صورت علنی و رودر رو شدن با مامورای حکومت رو داشتن.
این ادمای بی عرضه وبی وجود وقتی تو خیابون ی بسیجی یا لباس شخصی میبینن تخماشون پاپیون میشه و حاضرن تخمای بسیجی و پاسدار و اخوند رو لیس بزنن تا ی وقت مورد خشم و غضب عوامل حکومتی قرار نگیرن . اما تو فضای مجازی ی جور راجبه مردم صحبت میکنن انگار خودشون روزی سه تا بسیجی آبکش میکنن و لوله هفت تیرشون اصلا خنک نمیشه.
واقعا ناامید میشم وقتی اینهمه وقاحت و پررویی رو از این هموطنای ترسو و کون گشاد و بی نهایت طلبکار میبینم که تعدادشون هم کم نیست و به راحتی انسجام بین مردم رو از بین میبرن.
ی روز بر علیه مجاهدین شعار میدن ی روز بر علیه مسیح علینژاد و ی روز نوری زاد و روز دیگه هم بر علیه سلطنت طلبها. اصلا هم به مغز مبارکشون خطور نمیکنه که اول باید این حکومت برچیده بشه بعدش به این مسائل پرداخته بشه.
ایران داره نابود میشه اونوقت اینا نشستن کلاس بصیرت افزایی برا ملت برگزار کردن که ی وقت خدایی نکرده باطن ذات مجاهدین و سلطنت طلب و دختران خیابان انقلاب برای مردم ناشناخته باقی نمونه.
داداش تند نرو. همین امثال شاپرک شجری زاده ها که تخمدونشون زودتر پاپیون شد و بعد از یه کم قپی اومدن و ژست شجاعت یک ماه پیش از مملکت فرار کردن بعد لایو میذارن و گریه زاری که بیست سال حکمم هست و باید تو این مملکت خفه شم و این کس شعرا.. حالا هم دوباره لایو داده که من ادعایی ندارم و شجاع نیستم و این کس شعرا، پس این مدت چه گهی میخوردی اگه ادعا نداری .. خود این احمق ها و امثال مصی علی نژاد کارشون فقط تلف کردن انرژی مردم و راه عوضی نشون دادنشون هست معلومه خودت هم هنوز قابلیت سر کار رفتن داری.
حذفهَی داداش
حذفراستی ... از «کُس شعرای شجاعتِ امام حسین چه خبر؟» که میخواست برای بوسیدنِ «خایه های یزید» (پسر عموی مهربانش) به او اجازه دهند که برای «خایه بوسی» شرفیاب شود؟
راستی داستانِ قلّابی «عاشورا» و «کُس شعری به نامِ امام حسینِ شجاع» را خوانده ای؟
یا اینکه همینجوری براش کونتو پاره میکنی؟
گور پدر شاپرک و مسیح و غیره. مردم اگه میخوان برا آینده شون بجنگن بنظرم به اندازه کافی بهونه و دلیل برای جنگیدن هست.
حذفخرم شهری ها و آبادانی ها اگه میخواستن بخاطر نابود شدن محیط زیستشون بجنگن میتونستن به راحتی شاه لوله انتقال اب به بصره رو منفجر کنن. برازجانی ها بخاطر ی فحش ناموسی تمام کس و کار طرف مقابل رو به رگبار میگیرن ولی پنج روز آبشون قطع بود هیچ کاری به جز شعار دادن نکردن . واقعا احمقانه ست اگر فکر کنیم این مردم تصمیمی برای پس گرفتن ایران از ملاهای ایران ویران کن دارن.
کژدم جواب کی رو دادی دقیقا؟؟ شاپرک شجری زاده یه دروغگو هست، احتمالا دنبال نکردی جریانشو. کاری هم که کرد اگر چه براش دردسر ساز شد اما به درد کیر خر هم نخورد زود اوج گرفت و زود افول کرد . خودت خیلی قبل تر گفتی کمپین چهارشنبه های سفید مسیح علی نژاد و دختران خیابان انقلاب سوسول بازی هست و به درد نمیخوره ... گویا کم حافظه شدی!!
حذفناشناس گرامی
حذفکم حافظه نشده ام. میدانم که چه گفته ام. میدانم که حرکتهای حاشیه ای را تحقیر کرده ام. امّا پس از سالها کلنجار رفتن با مردم و ساکنینِ ایران و حرکتهای «متنی» و «حاشیه ای»؛ دریافتم که اگر من (کژدم) به یک «متنِ رادیکال» می اندیشم؛ نباید به حاشیه ها فحش بدهم. بلکه بهتر است که تا میتوانم حتّی آنهایی را که به «متنِ رادیکال» اعتقادی ندارند را نیز به میدان کشید و حرکتهای حاشیه ای را که با مجموعهٔ «متن» همگرایی دارند را تشویق نمود. زیرا برخی حرکتها با اینکه در حاشیه هستند؛ امّا با «متن» همسو هستند.
ما در جریانِ «جنبش دل به دریا زدگان» دیدیم که حرکت را «دول واپسان» در شهرِ «روسپی خانهٔ رضوی» آغاز کردند؛ امّا حرکت به سرعت از دستشان در رفت و تبدیل به یک شورش گسترده شد. هر یک از گروهها و سازمانها خواستند بگویند که این حرکت را به اسم خود چاپ بزنند و مصادره کنند. امّا همه میدانیم که آن جنبش با اینکه توسط «دول واپسان» کلید خورد؛ به یک «جنبشِ خودجوش» تبدیل شد.
اگر متوجّه شده باشید پس از نوشتنِ مقاله ای در رابطه با مجاهدینِ خلق و اینکه به جای فحش دادن به آنها؛ با آنها رقابت کنیم؛ دیگر موضِعِ رادیکال خود را «پُل صراط» نمی انگارم و هیچگونه حرکتی را که با «متن» (رفتن به سوی سرنگونی رژیم شیعی)موازی است است را تحقیر نمیکنم. البتّه انکار نمیکنم که به این حرکتها را اهمیت نمیدهم و تا زمانی که کسی پیدا نشود و به «بانو نسرینِ ستوده» فحش ندهد؛ به آن نمیپردازم. ماجرای «بانو شاپرک» نیز در همین ردیف است. بگذارید تا حتّی «حاشیه ها» نیز به «متن» تبدیل شوند. حتّی اگر مورچه ای نیز برای خاموش کردنِ آتش در دهانش آب می آورد را تحقیر نکنیم تا همهٔ مورچه ها نیز به «جنبشِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی ـ صفوی» بپیوندند.
به نظرِ من کار اصلی باید این باشد که «استراتژیهای کلانِ کشورداری» را با دیدی عمیق از آینده تدوین کنیم. رادیکالیسمِ اصلی در آنجا نهفته است.
شاید حق با شما باشد ولی این مترسک های مجازی که مدام اصرار دارن نه فعال سیاسی هستن نه سیاست می‌فهمن نه قصد تجمع دارن نه کمپینر هستن نه اغتشاشگر در حالی که خارج از کشور هستن و تنها خواسته ایشان برداشتن نیم مربع پارچه از سرشون هست چه کمکی به سقوط نظام میتونن بکنن؟ این شاپرک رو کنار نسرین ستوده نگذارید. ایشون یک ماه پیش از ایران خارج شده بودن اما تا زمانی که لو نرفتن وانمود میکردن ایران هستن و اشک تمساح میریختن که من حکمم بیست سال زندانه... اینها ستاره های پوشالی هستن که زود اوج گرفتن و زودتر از اون افول کردن و فراموش خواهند شد.
حذفناشناس گرامی
حذفاتفاقاً اگر شاپرم توانسته رژیم را نیش بزنه و فرار کنه؛ دیگر شاپرک نیست؛ بلکه «زنبورِ زرد» است؛ خیلی هم دَمش گرم. فقط مواظبِ کسانی باشید که روزانه با چندرغاز حقوق از اطلاعاتُ سپاه و وزارتِ اطلاعات با آدرسهای IP فراوان مشغول لجن پراکنی در اینترنت هستند.
به فکرِ اوباشانی مانندِ «امید نادان» باشید؛ به فکرِ کار چاق کُنی های اصلاح طلبان باشید.
کژدم گرامی به خاطر شما، می‌پذیرم و از این به بعد بر علیه بانو شاپرک نخواهم نوشت.. اما باور کن دلمان از این اپوزیسیون نماها پر است..
حذفراه درستی رو انتخاب کردی
حذفکژدم نظرت رو درباره اون مردک داریوش سجادی نگفتی بالاخره؟!
حذفکژدم گرامی.. این ناشناس چند باری در طی سالیان گزیده شد.. نمردم اما قوی تر شدم، چه بسوی چراغ دلت بروی که خود نهایت آزادیست که بسیار عالیست و چه بازم برایمان باشی و بنویسی... بسیار قدردان و سپاسگذارتم که بسیار از شما آموختم، باد های موافق به همراهت ... همیشه ناشناس اما قدردان شما
پاسخحذفناشناسِ گرامی
حذفبا اینکه به «بخشیدن» و «بخشوده شدن» اعتقاد ندارم .... بر من ببخشید.
اسکورپین نمیخاستم ارامشتو بهم بزنم. اما نمیشه. هنگ کردیم. و خیلی ها ناراحت/ ترامپ گفته این ملاها برای توافق زنگ میزنند و ما هم باهاشون توافق میکنیم. من بعید میدونم.آیا این حرف ترامپ عقبه ای هول انگیز برای ملاها داره/
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفترامپ با این موجودات چه «دول واپس» و چه «اصولگرا» و چه «اصلاح طلب» مذاکره نخواهد کرد.
استراتژی ترامپ بر ۵ ستونِ اصلی استوار است:
۱- بریدنِ راههای تنفّسی مالیِ رژیمِ شیعی.
۲- گسترش هزینه های رژیمِ شیعی.
۳- کشانیدنِ ایران به «نقطهٔ بی بازگشت». تا هیچگونه حرکت سیاسی و اجتماعی در ایران؛ به فکرِ «کُرکُری خواندن» نباشد.
۴- سرنگونی رژیمِ شیعی به دست ایرانیان.
۵- برقرای حکومتی نوین همسو با منافغِ استراتژیک آمریکا.
روی سخنانِ ترامپ حساب باز نکنید. زیرا هر کسی حساب باز کرده؛ کلّه معلّق شده است.
در ضمن اینرا نیز بگویم که ایران هرگز به شریکِ استراتژیکِ آمریکا تبدیل نخواهد شد. مانند تُرکهای عثمانی که هرگز در اتحادیهٔ اروپا پذیرفته نشدند.
حذفدلیل آن هم بسیار ساده است:
«کثافتِ معدهٔ اسلامی»
حکومت اسلامی ایران ترکیبی از رکود +تورم+انسداد +ناکارامدی شده است به مانند شورویی
پاسخحذفدر اقتصاد معروف است که «رکود» مردم را محافظه‌کار و «تورم» آنان را کم توقع میکند. با این حال ترکیب این دو یعنی «رکود تورمی» میتواند آن شهروندان محافظه‌کار و کم‌توقع را به شهروندان شورشگر تبدیل کند. در حکومتداری هم چنین است. انسداد سیاسی به خودی خود میتواند تحمل شود. نمونه روشن آن چین است. ناکارآمدی نیز به خودی خودی قابل تحمل است و حتی ممکن است الگوهای جدیدی از توسعه را ایجاد کند. نمونه روشن آن هم هندوستان است. ترکیب این دو یعنی « انسداد و ناکارآمدی» اما موجودی می‌سازد که ستون‌های جامعه را به لرزش در می‌آورد. آخرین امپراتوری قدرتمندی که به این بیماری گرفتار شد، اتحاد جماهیر شوروی بود
اما کژدم جان! اگر اپو زسیون و حتی مردم بجان امده ایران با امریکا یی ها هما هنگی نکنند . این اخوند های عیاش پفیوز کرنش حسنی که سهل است حاضرند از ان بالا تا پایین کونشان را چون ماده میمونهای کون سرخ، بالا نموده و مستقیما به معرض کیر سترگ ترامپ قرار دهند. انوقت هم می فرمایید توافق نمی کند؟ خوب اونها کونهای چاق سفیدی هم دارند که هر مرد یک کیلو خوره کافور را هم تحریک می کنند. انوقت ترامپ هوسباز صرف نظر می کند. زهی خیال خام! کسی از کون سفید اماده صرف نظر نمی کند. گفته باشم.
پاسخحذفپس شما این وسط چکاره ای؟
حذفنگذار چنین شود.
سلام جناب کژدم . این خبر میتونه صحت داشته باشه؟
پاسخحذفخبر فوری
فاش شدن مذاکرات محرمانه/گفتگوی غیرمستقیم بین ایران و آمریکا؛ و ایران و اسراییل رسما کلید خورد/روسیه و سوییس مسئول میانجی‌گری/آخرین تلاش‌ها برای جلوگیری از "بحران فراگیر"/احتمال سقوط شدید دلار
اختصاصی رویترز: ترامپ دیروز اذعان کرد ایران برای مذاکرات بازخواهد گشت. خبرگزاری رویترز اسنادی را مشاهده کرده که نشان می دهد ایران با وساطت اتریش و عمان تمایل خود را به این مذاکرات نشان داده و سوییس درحال فراهم کردن مقدمات گفتگوهای محرمانه است.
همچنین این اسناد نشان میدهد پوتین نیز در تلاش است توازنی بین ایران و اسراییل در سوریه برقرار کند. در این راستا مقامات بلندپایه ایران و اسراییل هم اینک در مسکو هستند و ولادیمیر پوتین در حال نزدیک کردن مواضع طرفین است. این احتمال وجود دارد طرفین بدون هیچگونه گفتگوی مستقیم با یکدیگر به توافق غیر مستقیم برسند
به گزارش رویترز مشاور ارشد آیت‌الله خامنه ای گفته "گفتگوها در مسکو بسیار سازنده بود".
در صورت صحت خبر و موفقیت گفتگوها بازار ارز در روزها یا هفته‌های آینده با بزرگترین ریزش تاریخ خود روبرو خواهد شد. رویترز گفته این آخرین تلاش برای جلوگیری از بحران فراگیر است.
اخبار تکمیلی در دست بررسی است و در صورت تایید بزودی در "پلی‌کونومی" منتشر خواهد شد
#هشدار_به_بازار
#مذاکرات_فراگیر
@policonomy
فقط اینقدر بگویم که هر وقت میایی توی این وبلاگ؛ یک گونی پُر از «سِندهٔ سگ»؛ «سندهٔ گربه» و «تاپالهٔ گاو» و ... با خودت میاری.
حذفپیشنهادِ من اینه که:
«مغزِ کوچک» و «دِلِ کوچک» خودت را با این «سِنده ها» و «تاپاله ها» خوش نکن.
کژدم برای متحد استراتژیک آمریکا شدن باید اسلام در ایران منقرض بشه؟ عربستان متحد استراتژیک آمریکانیست؟
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفاگر خوب دقّت کنید؛ عربستان تلاش میکند که به شریک استراتژیک تبدیل شود. امّا نمیتواند. برای اینکه در کشوری که ۲ قدرتِ موازی وجود داشته باشند؛ هر لحظه باید نگرانِ چرخشِ سیاست وجود دارد. در ایران نیز دیدیم که ۲ قدرتِ موازی وجود داشت:
۱- حکومتِ پهلوی.
۲- دستگاهِ انگلهای صفوی.
لذا آمریکا هرگز حکومتِ پهلوی را شریکِ استراتیکِ آمریکا به حساب نیاورد.
تنها شریکِ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه؛ اسرائیل است.
من از این اخبار دلخوش نمیشم اتفاقا برعکس چون دیدم توی این کانال پشت سرهم خبر فوری میزاشت از احتمال خروج رژیم از سوریه و توافق با اسرائیل و آمریکا نگران شدم. هرچند تَه دلم کاملا به این جمله شما که دولت ترامپ دولت انتقام است نه مذاکره ایمان دارم ، ولی خب فکر کنم تا حدودی نگران شدم که البته با این پاسخ کژدمیتون خیالم راحت.
پاسخحذفسپاس از پاسخی که دادید.
جناب کژدم با سلام و احترام.به لحاظ اهمیت نظرتون برا من در صورت امکان نظرتون رو در مورد این گفتگو میخواستم بدونم. با احترام.
پاسخحذفhttps://m.youtube.com/watch?v=QMzVxf1DW10
ناشناس گرامی
حذفنظرِ این خانم در رابطه با سازمانِ مجاهدین و کار بُردش برای آمریکا درست است.
کژدم عزیز
حذفدر این ویدیو در باره تغییراتی موازی اعتراضات مردمی هم صحبت شد، تا چه حد چنین چیزی را محتمل میدانید؟
خوکچه گرامی
حذفمنظور گوینده از تغییراتی موازی با اعتراضات مردمی را نفهمیدم. زیرا خیلی «کُلّی گویی» بود.
کژدم عزیز
حذفگوینده ادعا میکرد بخشهایی از نیروهای نظامی ایران در ماموریتهای خود در سوریه و یمن و سایر مناطق جهان با نیروهای امنیت و اطلاعات غرب تماس داشته اند و توجیه شده اند که اگر خودشان نتوانند رژیم را چپ کنند (نقشه الف) آمریکا و متحدانش حمله شدیدی خواهند کرد که ممکن است تا ۳/۵ میلیون کشته روی دست ایران بگذارد(نقشه ب). در این ویدیو گفته شد نظامیان پذیرفته اند نقشه الف را اجرا کنند و دولتی با نمای مستقل سرکار بیاورند که در عمل با کشورهای غربی هماهنگ باشد.
خوکچه گرامی
حذفمن چنین فکر نمیکنم. البتّه اگر با فشار اقتصادی نتوانند رژیم را به پذیرشِ «پُل پیروزی» (۱۲ فرمانِ ترامپ) بکشانند؛ حملهٔ نظامی به مراکزِ هسته ای و نظامی و سیلوها و کاخانه های ساخت موشک حملهٔ نظامی خواهند کرد.
۳ و نیم میلیون کُشته تنها در ۲ حالت میسّر است:
حذف۱- بمبارانِ مراکز نگهداری مواد رادیو اکتیو به طورِ عمدی.
۲- انتقال موادّ رادیو اکتیو از طرفِ رژیم به مراکز گوناگون؛ تا در صورتِ بمباران؛ تلفاتِ چند ۱۰۰ هزاری داشته و انعکاس بین المللی پیدا کند. نوعی از ایجادِ «سپَرِ رادیو اکتیو» به جای «سپرِ انسانی».
اگر رژیم گزینهٔ ۲ را انتخاب کُند؛ به آنهایی که قصد بمباران دارند؛ آسیبی از نظرِ «حقوقِ بین الملل» و «جنایت جنگی» نخواهند دید و حتّی اگر بدانند که مواد هسته ای از طرف رژیم در این اماکن پخش شده است؛ میتوانند به سادگی انکار کنند و بگویند که از رژیم شیعی بپرسید که چرا «کیکِ زرد» در پادگانِ عشرت آباد» بوده است؟. امّا اگر چنین سناریویی از طرفِ «انگلهای صفوی» اجرایی شود؛ «تشیّع» به طور کامل دفن خواهد شد. زیرا نخست اینکه همه خواهند دانست که رژیم عمداً اینکار را کرده است. دوّم اینکه در چنین حالتی مردم پاسدارها و بسیجی ها و آخوندها را زنده زنده خواهند خورد. اگر بخش وسیعی از ساکنانِ ایران «بُزدل» هستند؛ این بُزدِلی برای حفظِ منافعِ خانوادگی و فردی است. لذا اگر آب از سر بگذرد؛ باید چند میلیونِ دیگر را به آن ۳ و نیم میلیون اضافه کرد.
امّا در مجموع میتوانم بگویم که مجریانِ این ویدیو؛ راست و دروغ را با هم مخلوط کرده اند. آن خانمی نیز که اظهارِ «تئوری» میفرماید؛ بیشتر به یک «هنرپیشه» شباهت دارد؛ تا به یک تحلیلگر.
در هر حال؛ به قولِ معروف: «کی به کیِه؟...» ... یعنی جنگلِ مولا است و چون «اپوزیسیونی قدرتمند» وجود ندارد؛ هر کسی میتواند هر حرفی که خواست بزند و آش را شور تَر کُند.
کژدم عزیز
حذفممنون از شما. گفته شما به واقعیت نزدیک است. برکناری فرماندهی پدافند ایران چند هفته پس از لو رفتن قضیه شناسایی هواپیماهای رادار گریز اسراییلی برفراز بندرعباس و شیراز و تبریز، نشان داد چنین شناسایی انجام شده و دروغ نیست. پس گزینه بمبارانی که فرمودید بسیار محتمل تر است.
از این قضیه که بگذریم مصاحبه صوتی ترامپ با مجله سان بسیار دل انگیز بود بخصوص وقتی این هیولای دوست داشتنی میگه ناراحت شدم بنابراین پدرتون رو در میارم. مصاحبه کامل نیست و گزینشی منتشر شده ولی دقیقه ۱ مصاحبه نبوغ ترامپ رو نشون میده:
https://www.youtube.com/watch?v=Podi54MYiow
با درود به کژدم همیشه حکیم، میخواستم نظر شما درباره مقوله عشق بدونم، روده درازی نمیکنم که زیاد بنویسم و اگر هم مسئله بسیار نامربوطی هست انتظار حتی نشان دادن این پرسش در وبلاگ از شما ندارم.. هر نوع عشقی، عشق های ممنوع و غیر ممنوع بین انسان ها که حتی باعث یکطرفه بودن و خودآزاری میشه تا علاقه شدید قلبی(عشق) به هر مورد دیگری ؟ با سپاس
پاسخحذفعزیزم این وبلاگ را با وبلاگهای مکش مرگ ما اشتباه گرفتی؟ ولی خوب برای اینکه دست خالی نری بگم عشق بد دردیه. فیروزکام باشی.!
حذفناشناس گرامی
حذفعشق نوعی «بیماری روانی» است. علایم بالینی آن شیفتگی به دوست داشته شدن از طرف معشوق؛ حسّ مالکیت بر معشوق؛ حسادتِ شدید و «شکّ دائمی» به معشوق.
هیچ قداست و ملکوتی بودن در آن وجود ندارد. هر وقت عاشق شدید؛ بدانید که بیمار شده اید.
ممنون از پاسختتون.. غنیمتی برای حال و اینده جویندگان حکمت، باور کنید در طی چند سالی که بودم در وبلاگ درسته که کم در پرسخ و پاسخ ها شرکت کردم اما واقعا این تنها پرسش هلاکویی وارم بود و به این پاسختون نیاز داشتم، سپاسگزارم
حذفناشناس گرامی
حذفاین پاسخ؛ «حکمتِ کژدمی» نبود.
بسیاری از مردم؛ نمیتوانند خاطراتِ دورانِ ۳ سالگی؛ ۴ سالگی خود را به یاد بیاورند.
امّا من (کژدم) به یاد می آورم که وقتی همگی میخواستیم بخوابیم؛ دریچه ای در سقف باز می شد و زنی بسیار زیبا روی موهایش را تا جایی که من بتوانم با آن موهای زیبا بازی کُنم؛ به پایین فرو می ریخت. تنها کاری که میکرد؛ تبسّم؛ نوازشِ سَر و موهای من بود و از اینکه با موهایش بازی میکردم؛ حسّ عمیقِ مادرانه داشت.
بعدها که بزرگتر شدم و سپس به «آیین شمنی» روی آوردم؛ لحظه ای رسید که میانِ ۲ راهی انتخابِ دنیای سیاست و یا ادامهٔ راهِ آیینِ شمنی قرار گرفتم. به خاطرِ از دست دادنِ «استاد»؛ مانند یک بچّه گربه و یا توله سگ؛ مویه میکردم که چکار باید بکنم؟ راهِ شمنی بدونِ استاد؟ راهِ سیاست؟
کاملاً درمانده بودم.
امّا شبی در پایانِ خود (سحرگاه) رؤیایی دیدم:
روی یک پُل مانند پُلهای اِسکله های ساحلی به سمتِ دریا می رفتم. در نزدیکیهای انتهای پُل؛ ناگهان دنیا به ۲ نیمه شد. در سمتِ راستِ من جزیره ای بود که در آن آفتاب می درخشید و در سمتِ چپ من قرینهٔ کاملِ همان جزیره بود که در تاریکی مانندِ «قیر» فرو رفته بود.
گویی که آیینه ای در میان است. این ۲ جزیره «عِینِ هم» بودند. یکی روشن مانندِ «آفتاب» و دیگری تاریک مانندِ سیاهیِ «قیر».
در انتهای آن راه زنی ایستاده بود که بسیار زیبا روی ودارای موهای بسیار بلند بود.
آن زن به من گفت: «آیا باز هم دوست داری با موهای من بازی کُنی؟» ... انتخاب کُن که به کدامین سو میروی؟
سیاست؟ دنیایی تاریک مانندِ «قیر»؟
آیین؟ مانندِ سرزمینِ روشنایی؟
آن زن همان تبسّم را بر لب داشت؛ امّا احساس میکردم که مانندِ آن زمانهای کودکی؛ مرا دوست ندارد.
من (کژدم) به سمتِ «جزیرهٔ تاریکیها» رفتم.
آنچه در رابطه با «عشق» نوشتم؛ یکی از آموزه های «آن زن» است. حتّی چه بسا زمانی که «عشق» را به «عشقِ ۱۵ سانتی» تعبیر کرده بودم؛ نتیجهٔ آموزه های «آن زن» بود.
«آن زن» سالها است که مرا ترک کرده است.
زیرا من یک دانش آموزِ «رفوزه ای» هستم.
Just Respect... کژدم شما چقدر بی رحم! بخشنده و مهربان هستید. ای بودای شکست خورده روزگار حال ایرانیان؛ شما ترسناک تر از هر چیز دیگری در این چهل ساله با پلیدی جنگیدید.. روزی خواهد امد که من و شما نباشیم اما اموزه ها و نوشته هایت باقی خواهد ماند؛ عجیبه حس زیبایی از رفتنت ندارم اما بدون که شما خودت رو به خاطر تلاش هایت نامیرا کردی.. شاید نخواهی اما من برایت دیدار مجدد آن زن را خواستارم .. اگر رفوزه نمیشدی چنین تلاش و کارنامه ماندگاری داشتی؟ شاید تقدیری زمانی مقدر شده که کار بزرگی توسط شخصی توانا انجام بشه که رفوزه شدنش حکم الهه نگهبانش باشه .. این کم ایکیوترین خواننده سلیقش با آن زن یک هست شما وقتی کمتر از سیاست مینویسی صداتون بلند تر و شیرین تر به نظر میاد.
حذفناشناس گرامی
حذفدر زندگی یک «دانش آموزِ آیینِ شمنی»؛ موجوداتی ظاهر میشوند که گاهی به صورتِ «زن» و یا «مَرد» و «عقاب» و «کلاغ» و «جغد» و «گرگ» طاهر میشوند. در آیینِ شمنی به آنها «روحِ حامی = روحِ پشتیبان» میگویند.
من نمیدانم که آیا این موجودات؛ موجوداتی خارجی هستند؟ و یا «بخشِ بیدار شده ای از دانش آموز» (موجودی درونی که زودتر بیدار شده است)؟
هرچه که باشد؛ افسانه و قصّه نیست و بسیار «شهودی» و «تجربی» است. مانندِ طبیعت.
حق ندارید حالا که بهتون علاقه مند شدیم بزارید برید. مگه چکار دارین؟ آپولو که نمی خواید هوا کنید؟ باید بمونید و تحلیل ارایه بدید. دیگه حرف هم نباشه.
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفشاید هم بخوام؛ «پینوکیو» هوا کُنَم.
:)
:)
Ha .... Ha .... Ha....Hello Mark
(Disaster Artist)
کژدم عزیز، شدی شبیه دکتر هلاکویی!! ملت در مورد همه چی ازت نظر میخوان :)
پاسخحذفهلاکویی شدن هم برای چند روزی بد نیست.
حذفاین سوال پرسیدن از کژدم هم کم کم داره مسخره میشه . ولی خوب خود کژدم صاحب این مکان هستن و میتونن با منتشر نکردن کامنتهای مسخره جلوی مسخره شدن رو بگیرن.
پاسخحذفو اما سوالی که همیشه ذهن من رو مشغول میکنه اینه که آیا هیچ‌راهی برای بهم پیوستن قطره ها و ایجاد ی سیل بنیان کن وجود نداره؟ چجوره که همه از این وضع معترض هستن ولی هبچ راهی برای متحد کردنشون نیست. یعنی باید منتظر بشینیم تا ساز و‌کار انتخاب طبیعی داروین باعث متحد شدن قطره ها در زمان و مکان مناسب خودش بشه؟ نمیشه روندی که برا اروپا و کشورهای پیشرفته دیگه طی شد برای ایران سریعتر طی بشه؟
کاش میشد راهی برای بهم متصل کردن قطره ها پیدا کرد. مردم همه این وضعیت رو نمیخوان ولی ظاهرا هنوز کار به استخونشون نرسیده و منتظرن بیشتر بهشون فرو کنن. آیا هیچ راهی وجود نداره که ما مردم عادی بتونیم باعث به هم پیوستن این قطره ها و ایجاد سیل بشیم؟ آیا اعتراضات تک نفره در روستاهای دور افتاده میتونه موثر باشه؟ با توجه به هزینه ای که باید پرداخته بشه؟
پاسخحذفراهی وجود داره و مقدماتش در حال اجرا است. مردم ایران وقتی با هم میریزن بیرون که منافع همشون تهدید بشه. در سال آینده گرسنگی تقریبا سراسری میشه و اون روی نه چندان خوشگل ایرانیها دیده میشه. حمله زومبی ها به همه چیز و همه کس.
حذفمشاورِ اعظمِ «جلق زنِ فرزانه با فوتوکپی مقدّس» (علی اکبر ولایتی) گفت که «ولی فقیه پوتین» گفته است که حاضر است ۵۰ میلیارد دلار در صنایعِ نفت و گازِ رژیم «ابیلفضی» سرمایه گذاری کُنَد.
پاسخحذفامّا باز هم «یه هویی» یک نفر پیدا شد و گفت که: «مزخرف و دروغ» است. مانند همان زمانی که «تَشتک نیوزها» در شیپور دمیدند که «نسخهٔ منحصر به فردِ قرآنِ خطّی» را آقای پوتین به «انگلِ فرزانه» هدیه داد... امّا ناگهان و «یه هویی» یکی از سرانِ کرملین گفت: « اصل نبود ... فوتو کوپی بود» ... و ... رید به هیکلِ «نایبِ مهدیِ فرزانه»...
راستی از «حزبلبلیها» بپرسید:
چند بار باید به هیکَلِتان و به گورِ پدرتان برینند؟... تا بفهمید که به اندازهٔ «پِشگِلِ بُز» نیز ارزش ندارید؟
پرسش اصلی این است که:
آیا «شیعهٔ الاغ» میتواند بفهمد؟
و یا:
هرگز نخواهد فهمید؟!!!
درودها بر کژدوم و هزاران سپاس بابت تمامی مطالبی که طی این سال ها به اشتراک گذاشتی. اطمینان دارم انعکاس دیدگاهت تا سالها باقی خواهد ماند. برایت آرزوی بهترین ها را دارم.
پاسخحذفیک خواهش از مخاطبان وبلاگ: اگر وبسایت مفیدی میشناسید به اشتراک بگذارید.
آخرین خواهش از کژدوم: این درخواست من باعث خواهد شد آدرس های سره و ناسره با هم به اشتراک گذاشته شوند. در صورت امکان توصیه های خود را دریغ نفرمایید.
سهم من: وبسایت آقای تبریزیان به آدرس زیر. اگرچه شناختی نسبت به ایشان ندارم اما مطالبشان به نظر خوب می آیند.
http://iranesabz.se/
پاینده باشید و سرافراز
خوانندگانِ گرامی
پاسخحذفوقت برای من بسیار تنگ است و شاید نتوانم نوشتاری را که وعده اش را داده بودم را نیز به پاین ببرم. فردا این نوشتارِ ناقص را منتشر میکنم. شاید زمانی برای پاسخگویی به پرسشها باقی مانده و یا نمانده باشد. زیرا آنچه که مانند روز؛ به روشنی میبینم این است که:
باید بِرَوَم.
باید بِرَوَم.
وقت بسیار تنگ است.
باید بروی. باید بروی.وقت خیلی تنگه. یعنی چی؟ کجا می خوای بری؟ بنظر من داری اشتباه می کنی. اما دلیلش را هم نگفتی. من واقعا با روشن شدن کامپیترم اول نوشته ای شما را مرور می کردم. منتظر پست های جدید بودم. اصلا دلخوشیم بود. شما همیشه بنویس. اما در کامنت ها فعال نباش تا وقتت گرفته نشه.تا بزندگی ات هم بتونی بهتر برسی. واقعا داری کامپیوترم را از چشمم می اندازی.اخر بدبختی من این است که به هیچ سایت ایرانی سر نمی زنم. گفتم که بنویس در کامنت ها نباش. الهم صل علی کژدم و ال کژدم.
پاسخحذف