۱۳۹۲ اسفند ۱۸, یکشنبه

نخستین آثار انعکاسی حمایتهای بی دریغ چین از حکومت بشار اسد.

چند روز پیش خبر کشته و زخمی شدن بیش از ۱۳۰ نفر از اتباع چین در ایستگاه قطار توسط ۴ جنگجوی «اویغور» را داشتیم و چند ماه پیش خبر انفجار انتحاری در میدان «تیانان من» در صدر اخبار قرار گرفته بود. اکنون ۲ روز است که هواپیمای بوئینگ متعلق به هواپیمایی مالزی با ۲۳۹ نفر سرنشین که ۲۲۷ نفر آنها احتمالاً ملیت چینی داشته اند؛ به طور ناگهانی از صفحهٔ رادار ناپدید شده است. دو سرنشین ظاهراً اروپایی (یک نفر ایتالیایی و یک نفر اطریشی) که در لیست مسافران بوده اند؛ هرگز سوار هواپیما نشده اند؛ زیرا پاسپورتهای آنها در تایلند به سرقت رفته بود و استفاده از این پاسپورتها و ناپدید شدن ناگهانی هواپیما و یافت نشدن قطعات هواپیما؛ نشان از انفجار شدید در هواپیما توسط جنگاوران مخالف حاکمیت چین (احتمالاً جنگاوران اویغور) دارد و احتمالاً شدت انفجار به حدی بوده است که تلاشهای گسترده برای یافتن قطعات هواپیما به نتیجه نرسیده است.
دخالت چین و روسیه و نوکران شعیه مسلک روسها در سوریه منجر به طولانی شدن جنگ و بوجود آمدن ویرانیهای وسیعی گردیده است که چینیها برای به دست گرفتن قراردادهای ترمیم ویرانیها دندان تیز کرده اند.
حکومت چین سالهاست که در تسلیح  و حمایت مالی از مسلمانان کشمیر برای ضربه زدن و نا امن کردن هندوستان نقش مهمی دارد و از سوی دیگر سازمانهای ظاهراً کمونیستی (مائوئیستی) را نیز برای ضربه زدن به حاکمیت هندوستان تسلیح و حمایت مالی میکند. همچنین چینیها پدر واقعی بمب اتمی و موشکهای پاکستان و گسترش آن به کرهٔ شمالی و رژیم اسلامی ایران و لیبی بوده اند. اما در ماههای اخیر ماجراجوییهای مرزی آنها و همچنین حمایت شدیدتر از حیوانات حاکم بر کرهٔ شمالی برای تهدید ژاپن و سایر کشورهای همجوار خود و با هماهنگی دوست استراتژیکشان در سازمان شانگهای یعنی روسیه؛ در حال تدارک سناریوهایی برای آینده بودند. این ماجرا جوییها طبعاً بی پاسخ نمیمانند و انفجار هواپیمای مالزیایی با مسافرین چینی؛ یکی از این پاسخ هاست.
جنگجویان اویغور در سوریه و توسط نیروهای «جبهه النصرة» و «داعش» آموزش دیده و مدتی در جنگهای سوریه برای کسب تجربه های میدانی جنگیده اند و به ترکستان چین بازگشته اند و این روند آموزش و بازگشت همچنان ادامه دارد. از سوی دیگر این جنگجویان احتمالاً به شبکه های بین المللی القاعده پیوسته اند. عملیات انفجار هواپیمای مالزیایی نشان میدهد که جنگجویان اویغور از محاصرهٔ مرزهای سرزمینی شان بیرون آمده و در حال ظهور به صورت یک نیروی بین المللی هستند. این نیروها توسط ترکیهٔ عثمانی و از طریق مرزهای ترکیه به سوریه رخنه داده شده و تحت آموزش قرار گرفته اند؛ اما رهبران آنها ماهها پیش اعلام نموده بودند که جنگیدن در سوریه بیفایده است و نیروهایشان باید به ترکستان بازگردند و حکومت چین اکنون نخستین ضربات نظامی را از طرف «اشباح مقدس» دریافت میکند و گسترش عملیات در آینده میتواند منافع چین و سازمان شانگهای را در منطقه و در عرصهٔ بین المللی تهدید کند.
پرسشی که اکنون باید در برابر رهبران چین قرار گیرد؛ این است که اگر سرنشینان این هواپیما بیگناهان بوده اند؛ مردم سوریه که هر روزه خانه هایشان ویران میشود و از سرزمین خود فرار میکنند نیز بیگناهان هستند. این به آن در.

کژدم

خبر تکمیلی

دو پاسپورت دیگر نیز به پاسپورتهای به سرقت رفتهٔ ایتالیایی و اطریشی اضافه گردیده است که اینبار پاسپورتهای آمریکایی هستند؛ به همین خاطر مامورین FBI نیز به تیم تحقیق در بارهٔ حادثهٔ هواپیمای مالزیایی  و ۴ سرنشین با پاسپورتهای مسروقه پیوسته اند.

۶ نظر:

  1. اگر گمانه‌زنی‌های شما را در مورد ماجرای انفجار هواپیمای خطوط هوایی مالزی بپذیریم و واقعا آن را کار تروریست‌های اویغور بدانیم، نخستین سؤالی که می‌تواند در این رابطه پیش بیاید اینست که گذرنامه‌های ایتالیایی و اتریشی به چه درد تروریست‌های اویغور می‌خورده است؟ فرم چهره‌ی اویغوری‌ها آنقدر تیپیک و مشخص است که هیچ مامور کنترل گذرنامه‌ای را نمی‌توانند با گذرنامه‌های اروپایی فریب دهند. مگر اینکه فرض کنیم اویغوری‌هایی که در این ماجرا دست داشته‌اند، از کسانی برای قاچاق بمب به داخل هواپیما استفاده کرده‌اند که اویغوری نبوده‌اند و دست کم شباهت‌هایی به چهره‌ی اروپاییان داشته‌اند. تازه خود فرض انفجار هواپیما هم هنوز جای تردید دارد. چون هر انفجاری با هر قدرتی صورت گیرد، بالاخره قطعات لاشه‌ی هواپیما در این طرف و آنطرف پراکنده و نهایتا یافت می‌شود و هیچ انفجاری قادر نیست یک هواپیمای بزرگ مسافربری را پودر کند بطوریکه هیچ چیز جز غبار از آن باقی نماند. آیا فرض سقوط (حالا یا به دلیل انفجار و یا نفص فنی) و فرو رفتن هواپیما به اعماق دریا به نظر محتمل‌تر و منطقی‌تر نمی‌آید؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      نخست اینکه از کلمهٔ تروریست استفاده نکن؛ زیرا این کلمه را حکومتها برای بدنام کردن مبارزان اختراع کرده اند؛ آنچه که واقعیت دارد نبرد و جنگ است و تروریسم نامی فریبکارانه مانند «کفر» و «شرک» است.
      دوم اینکه لازم نیست که نظریهٔ مرا بپذیزید؛ فقط چند روزی صبر کنید تا وقتی نظریهٔ من ثابت شد؛ با مقداری «دیرکرد» این نظریه را بپذیرید و اگر همینگونه ادامه دهید به مرور زمان قرنها از زمان عقب خواهید افتاد . ماجرای هواپیمای مالزیایی یک عملیات نظامی بوده است. نقطه.... آخر خط.
      پیچانیدن این مسئله از طرف مالزی به خاطر شرم از عدم رعایت مسائل امنیتی است و میخواهند دنیا را فریب دهند و بگویند که تقصیر نیروهای امنیتی آنها نبوده است. همهٔ کشورهای اسلام زده همینگونه هستند و همه چیز به امان «الله» رها میشود. اینکه اثری از آثار هواپیما یافت نشده است؛ این فرضیه را که در قسمت بار هواپیما؛ چه بسا چند صد کیلو مواد انفجاری موجود بوده است را تقویت میکند. اینکه هواپیما پودر شده و به سرنشینانش به بهشت و یا «نیروانا» رفته اند را باید از مسافران پرسید و نه من. شما بهتر است نظرات کارشناسان و درصد احتمالات سقوط هواپیما را از نظر همین افراد بر رسی کنید و یکی دو روز هم صبر کنید تا مطمئن شوید که پیشبینی جادوگری به نام «کژدم» درست بوده است. این هواپیما به طور صد درصد توسصط موجودات فضایی دزدیده نشده است و باز هم به طور صد در صد عبای امام زمان شیعیان خاک بر سر در زمان «طی الارض» به این هواپیما گیر نکرده و آنرا به «جابلقا» و «جابلسا» نبرده است.

      حذف
    2. من ترجیح می‌دهم شامپانزه باشم و «مبارز» مسلمان اویغور نباشم. تصور کنید شما و خانواده‌تان در هواپیمایی نشسته‌اید و منتظر پرواز به مقصدی هستید. ترجیح می‌دهید چند تا از این «مبارزان» اویغور یا «جنگجویان» القاعده و داعش و جبهه النصره و سپاه پاسداران سوارهواپیما شوند و در حالی که زیر لب دعا و اوراد می‌خوانند و به هر طرف فوت می‌کنند کنار دست شما بنشینند یا چند تا شامپانزه؟! اگر شامپانزه‌ها را برگزیدید، پس یادتان نرفته که تروریسم تعریف مشخصی دارد. نبرد و جنگ در زندگی واقعیت‌هایی هستند که البته باید پذیرفت و هر کس آنها را انکار کند احمق است، ولی هدف از جنگ و نبرد، زندگی است و نه بر عکس. اگر جنگ از وسیله به هدف تبدیل شود، بطور قانونمند باید فراموش کنیم که داریم برای چه می‌جنگیم. آنوقت تفاوتی هم میان شما با یک عضو القاعده باقی نمی‌ماند، چون نهایتا هر دو جنگجو هستید و هدفتان فقط جنگ است.
      یک سؤال دیگر اینکه آیا شما واقعا در اوایل قرن بیست و یکم هنوز به «جادوگر» اعتقاد دارید؟
      در هر صورت مثل اینکه امروز خیلی عصبانی هستید و بهتر است من بروم و یک روز دیگر به اینجا سر بزنم!

      حذف
    3. یکی از اهداف تعریف شدهٔ هر عملیات نظامی «دهشت افکنی» در میان نیروهای دشمن است. به حرکات روسیه در مرزهای اوکرائین و شبه جزیرهٔ کریمه نگاهی بیندازید تا ببینید که تمامی کارشان «دهشت افکنی» است. اما همین روسها خودشان را «تروریست» نمیدانند و چچن ها را تروریست میخوانند.زیرا خودشان را قانونی مینامند و آن یکی ها غیر قانونی هستند. به همین دلیل کلمهٔ «تروریسم» لوث شده است. آنچه که برای من هم آشکار و هم مهم است این است که چینیها در آینده برای اسکان دادن ۸۰۰ میلیون بردهٔ چینی به دنبال سرزمین خواهند بود. اگر اینگونه شود؛ احتمالاً ۹۰ درصد جمعیت ایران چشم بادامی خواهند شد. اما اگر سیستمشان از هم فرو پاشیده شود؛ خودشان به جهنم خواهند رفت و سایر مردم را به بردگی نخواهند گرفت.

      حذف
  2. كژدم گرامي
    آنكه باد ميكارد طوفان درو مي كند. به احتمال زياد حرف شما صحيح است و مسئله ارتباز به حمله اي دارد كه بي ارتباط به اويغورها و سوريه نيست.
    نيافتن آثاري از هواپيما كاملا طبيعي است. اگر هواپيما در ارتفاع سي و پنج هزار پايي دچار انفجار شود چنان از يكديگر منفصل مبگردد كه قادر به يافتن هيچ قطعه اي از آن نخواهيد بود مگر مقداري غبار متمركز بروي آب.
    اين موضوع در گزارش سي ان ان و از قول يكي از كارشناسان هوايي تاكيد شده است.
    با توجه به شواهد امكان هواپيماربايي و انفجار آن در ارتفاع بالا هر ساعت بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد.

    پاسخحذف
  3. اظهار نظر کارشناسان: احتمال انفجاری عظیم یا جُرم
    http://www.radiofarda.com/content/f35_malaysia_airlines_march9th/25290442.html
    آریو

    پاسخحذف