ماجرای کریمه
خوانندگان گرامی باید ماجرای کریمه را فراموش کنند؛ زیرا اگر غرب به این مسئله به صورت جدی می نگریست؛ حضور ناظران بین المللی برای نظارت بر صحت رفراندوم در کریمه معنایی نداشت. نتیجه اینکه غرب به پیوستن کریمه به روسیه رضایت داده است و اگر روسها فکر میکنند که با تسخیر کریمه جلو پیشروی ناتو را گرفته اند در اشتباه هستند و به احتمال قوی بخش باقیماندهٔ اوکرائین به ناتو خواهد پیوست و آنچه که غرب میخواست و روسیه از آن میترسید؛ عملی خواهد شد. یعنی اینکه پیمان اتلانتیک شمالی به مرزهای جدید روسیه (کریمه) خواهد رسید. نقطه؛ آخر خط.
نتایجی که از ماجرای تنش بر سر کریمه حاصل خواهند شد را میتوان به شرح زیر بیان نمود:
۱- روسیه از G8 اخراج خواهد شد و صدور تکنولوژی پیشرفته به روسیه تقریباً قطع خواهد گردید و پس از این روسیه به عنوان یک مشتری مصرف کننده در خواهد آمد. به همین دلیل نیز تحریمهای اقتصادی بر مبنای حفظ روسیه به عنوان بازار مصرف اعمال خواهند گردید.
۲- بالاخره ناتو با پذیرش عضویت اوکرائین به مرزهای روسیه خواهد رسید.
۳- شبه جزیرهٔ کریمه به هیچ عنوان به رسمیت شناخته نخواهد گردید تا به عنوان یک مورد «دشمنی» و «تنش» با روسیه بهانه ای برای حرکتهای بعدی سازمان ناتو در آید تا غرب به تحکیم استحکامات نظامی خود در جمهوریهای جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی گسترش داده و بویژه پایگاههای ضد موشکی Band X را در سراسر مرزهای روسیه گسترش دهد.
۴- رای ممتنع چین به محکومیت روسیه در جدا کردن کریمه از اوکرائین؛ به خودی خود آغاز یک تنش در درون سازمان شانگهای به حساب می آید و روسها باید به فکر گسترش استحکامات نظامی در مرزهای مشترک با چین نیز باشند.
۵- روسیه از عضویت ناظر در سازمان ناتو نیز اخراج شده و به انزوای نظامی کشانده خواهد شد.
۶- روس تبارهای کریمه با دستهای خود خانهٔ خود را به نقطهٔ تماس نظامی تبدیل نمودند و اکنون به عنوان «دلاوران مرزنشین» تعریف میشوند که خانهٔ آنها به نخستین منطقهٔ درگیری نظامی تبدیل شده است.
۷- مردم کریمه از طرف اوکرائینیها به عنوان خائن شناخته شده و بخش بزرگی از درآمدهای مردم کریمه کاسته خواهد گردید.
۸- در پی حرکت روسیه؛ سازمان ملل و شورای امنیت که حدود ۱۴ سال است موقعیتش تقریباً زیر سوال رفته است؛ بیش از پیش بی ارزش خواهد شد.
۹- ماجرای کریمه آغاز دور جدیدی از بازیهای جهانی را رقم خواهد زد تا شاهد تنشهای نظامی در مناطق گوناگون باشیم.
ماجرای هواپیمای مالزیایی
بر اساس اطلاعات اولیه؛ من فکر میکردم که هواپیمای مالزیایی را جنگاوران اویغور منفجر کرده اند. اما به تدریج اطلاعات دیگری به صورت قطره چکانی و بازیهای چند لایه منتشر گردید که چند روز پیش در CNN کارشناسان آمریکایی برای اولین بار از «ربایندگان متخصص» سخن به میان آوردند. ربایندگان متخصص اشاره به کسانی دارد که هم خلبان میتوانند باشند و هم به کابین هواپیما دسترسی داشته اند و هم اینکه میدانسته اند چگونه میتوانند ارتباط هواپیما را با رادارها قطع کنند.
حکومت فاسد مالزی؛ با پشتک و وارو و انتشار اطلاعات نادرست کار را به جایی رسانید که دولت چین نیز زبان به اعتراض گشود. لذا هر اتفاقی که افتاده باشد؛ باید گفت که حکومت مالزی یک پای قضیه است و در این ماجرا دست دارد؛ هرچند که این دست داشتن در حد عده ای معدود و به طور غیر رسمی بوده باشد. اما اینگونه به نظر می آید که دو سازمان رسمی مالزیایی در این رسوایی دست داشته اند: الف: پلیس مالزی. ب: سازمان اطلاعات مالزی. (در این مورد در بخش احتمالات توضیح خواهم داد).
جستجوی خانهٔ خلبان و کمک خلبان توسط پلیس مالزی پس از یک هفته نشان میدهد که حکومت مالزی تا خرخره در گه فرو رفته است و تمامی حرکاتش برای رد گم کردن است.
ماجرای آن دو جوان ایرانی را نیز باید فراموش نمود؛ زیرا میتواند بخشی از سناریو باشد. در سناریوی قتل رفیق حریری نیز ماجراهای زیادی برای رد گم کردن اتفاق افتاده بود که توسط سپاه قدس و حزب الله لبنان (بخوانید روسها) طراحی گردیده بودند. تا زمانی که جسد آن دو جوان ایرانی یافت نشود؛ به این ماجرا باور نکنید و آن زنی که از فرانکفورت زنگ زده و گفته ایت که پسرش کجاست و یا رفیقش از مالزی با رادیوهای غربی تماس گرفته است نیز میتوانند بخشی از سناریو باشند. همینقدر بگویم که سناریوی اکبر گنجی یک نمونهٔ بارز از بازیهای چندلایهٔ وزارت اطلاعات است و هر زمانی که رژیم موجودیتش را در خطر میبیند؛ اکبر گنجی از سوراخ بیرون آمده و چند مقالهٔ لاطایلات مینویسد که آخرش به حفظ رژیم ختم میشود.
احتمالات
۱- هواپیما ربایان در حال انتقال صدها میلیون دلار پول نقد و یا چند تن مواد مخدر بوده اند که بایستی در نقطه ای از اقیانوس به آب افکنده میشد و کسانی که در قایقها منتظرش بوده اند؛ آنها را از آب گرفته و به مناطق از پیش تعیین شده منتقل کنند و یا تا کنون کرده اند. در این سناریو مظنونهای اصلی میتوانند از قرار زیر باشند:
الف: شبکه های قاچاق مواد مخدر استرالیایی و نیوزیلندی.
ب: مافیای چین (Triad).
پ: سپاه قدس و وزارت اطلاعات رژیم اسلامی حاکم بر ایران که یکی از کارتلهای شناخته شدهٔ قاچاق مواد مخدر در کشورهای جنوب آسیا (تایلند - مالزی - اندونزی) هستند.
در هر سه مورد همکاری پلیس و امنیت هوایی مالزی دخالت مستقیم داشته اند و دروغ پردازیهای دولت مالزی نشانگر دخالت آنها در این ماجراست.
۲- انتقال محموله ای حساس مانند مواد رادیو اکتیو و یا ماشهٔ انفجاری و یا کلاهک هسته ای ساخت کرهٔ شمالی.
اگر این سناریو درست باشد؛ مظنونین اصلی میتوانند به قرار زیر باشند.
الف: کرهٔ شمالی و سپاه قدس و وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی حاکم بر ایران.
ب: حاکمیت فاسد مالزی به عنوان همکار.
پ: دلقکهای حاکم بر کاخ سفید؛ برای هدایت یک بازی اتمی و تحویل گرفتن محموله از امام حسن مهندسی شده برای نمایش یک پیروزی ساختگی و مشروعیت بخشیدن به بازی مذاکرات هسته ای که شدیداً مورد انتقاد بخش وسیعی از سیاستمداران آمریکاست.
کژدم گرامی تاثیر ماجرای کریمه بر مذاکرات هسته ای را چگونه ارزیابی می کنید؟
پاسخحذف
حذفمن فکر نمیکنم تاثیری داشته باشد. آنچه که یکی از دلقکهای کاخ سفید در یک گفتگوی تلفنی اظهار کرده و گفته است که امیدوار است ماجرای کریمه بر مذاکرات هسته ای تاثیر نگذارد؛ برای فریب افکار عمومی آمریکاییها (رای دهندگان) بوده است. دولت دلقکهای کاخ سفید تلاش میکنند مذاکرات هسته ای را یک شاهکار جلوه دهند؛ ولی خود نیز میدانند که اگر تحریمها را سخت تر مینمودند؛ خامنه ای فرزانه حاضر میشد برایشان «استریپ تیز» هم بکند و در جلو دوربینها ملاقه ملاقه گه نوش جان کند. دولت دلقکهای کنونی آمریکا هر چه از دستشان بر بیاید خواهند کرد تا این مذاکرات را بسیار بزرگ جلوه دهند؛ همانگونه که کشتن بن لادن را بزرگ جلوه دادند؛ در حالی که بن لادن بازنشسته شده بود.
همهٔ اظهارات آمریکاییهای طرفدار دلقک کنیایی؛ شامورتی بازیست.
كژدم گرامي
پاسخحذف1- در مورد كريمه با شما موافقم و بر اين عقيده ام كه خدمتي را كه پوتين به پيشبرد سياستهاي غير اوبامايي غرب در شرق اروپا نمود تا كنون كسي انجام نداده است. پوتين با اين عمل خود نه تنها روياي اتحاديه اوراسيا و ايجاد روسيه تزاري نوين را متولد نشده به گور فرستاد بلكه موجوديت اقتصادي روسيه را نيز به خطر افكند و علاوه بر آن به قول كيسينجر مرزهاي روسيه را براي وقوع هر اتفاقي باز نمود.
كريمه ممكنست از نظر ژئوپلتيكي براي روسيه بسيار ارزشمند باشد وليكن ارزش خاصي را براي غرب ندارد چون در دهانه خروجي درياي سياه در تدو سوي تنگه بسفر كه آنرا به درياي مرمره وصل ميكند كشور تركيه قرار دارد كه خود بخشي از ناتوست. و غير از آن بيش از هفتاد درصد سواحل درياي سياه متعلق به كشورهاي عضو ناتو و يا همپيمان غرب هستند.
چنين به نظر ميرسد كه پوتين گنج بادآورده اي را به دامن آمريكائيان انداخت و پس از آن هرچه سعي كرد نتوانست به جوري سروته قضيه را هم آورد. در مذاكرات شش ساعته لافروف و كري در روز جمعه. روسيه در ازاي دو شرط حاضر به تخليه كريمه گشت كه اولين آن تضمين اروپا و آمريكا در مورد عدم الحاق اوكراين به ناتو بود و دومين آن مربوط عدم عقد قرارداد تجارت آزاد با اوكراين بود كه هيچيك مورد قبول دكترين جديد سياست خارجي آمريكا قرار نگرفت.
پوتين با اين عمل خود اقتصاد روسيه را وارد بحراني جديد نمود و باعث شكاف ميان حتي مافياي روسي هوادار خود گرديد. راهپيمايي پنجاه هزار نفري پوتين ميتواند به نوعي اعتراض مافياي اقتصادي روسيه به اقدامات پوتين تلقي گردد كه عملا با تحريم هاي بانكي و تجاري تمامي موجوديت خود را در خطر مي بيند و حتي امكان اين وجود دارد كه در برابر پوتين بايستد.
2- بر خلاف شما من فكر ميكنم كه مسائل كريمه به شدت بر مذاكرات هسته اي اثر خواهد گذاشت و روسيه تمامي سعي خود را خواهد نمود كه راه رسيدن به توافق مسدود گردد تا تحريم ها بيشتر و بيشتر بر ايران اعمال گردد. اين سياست سبب خواهد شد كه ايران از نظر اقتصادي بيشتر و بيشتر وابسته به روسيه گردد و دوم اينكه از ورود رقيبي قدرتمند به بازارهاي نفت و گاز جلوگيري نمايد كه هم اكنون نيز اضافه توليد در بازار وجود دارد و از طرف ديگر از ورود آلترناتيوي براي اروپا در برابر نفت و گاز روسيه جلوگيري نمايد.
به عبارتي ديگر روسيه اين بار در خط سعودي و اسرائيل قرار خواهد گرفت و در مذاكرات پنهان با غرب خواستار افزايش شروط بيشتري خواهد شد.
3- در مورد هواپيماي مالزي. فكر ميكنم شما مسئله را بسيار پيچيده ارزيابي نموده ايد ولي هرچه بوده كه بيشتر بر يك اقدام تروريستي منطبق است. سبب هرچه باشد دليلي بدست خواهد داد براي سخت گيري بسيار زياد در مالزي و تغييراتي وسيع در پليس و سازمان اطلاعات مالزي كه اكنون مشخص شده تماما در خدمت باندهاي مواد مخدر و قاپاق انسان هستند. در ضمن فشار بر مالزي در راستاي تقليل روابط با ايران زياد خواهد شد و احتمالا پس از گرجستان شاد اخراج بازرگانان و بستن حسابهاي بانكي ايرانيان در مالزي خواهيم بود.
آنچه كه مشخص است آمريكاييها و حتي چيني ها از سرنوشت هواپيما كاملا باخبر هستند و ماهواره هاي آنها وقايع را از آغاز تا انجام به تمامي ثبت كرده است و گفته اخير و غير رسمي برخي از مقامات آمريكايي در مورد توصيه جهت گشتن مناطقي در اقيانوس هند بي ارتباط به موضوع نيست.
م.ر گرامی
حذفاین هواپیما ربایی کار یک نفر نبوده است و یک کار تیمی است. نسبت دادن خلبان به اپوزیسیون مالزی مسخره ترین سناریویی است که دولت مالزی در حال بافتن آن است. به نظر نمی آید که یک عملیات معروف به «تروریستی» باشد.
اگر این هواپیماربایی یک عملیات سادهٔ نظامی بوده است؛ نیازی به اینهمه اکروبات بازی و کم کردن و زیاد کردن ارتفاع و آخر سر هم سر در آوردن از اقیانوس هند نداشت. اقیانوس هند هم به مثلث طلایی و هم به ایران نزدیک است. من با توجه به داده های جدید و اینکه هواپیما پس از اتمام سوخت در دریا سقوط کرده است. احتمال وجود Drop Zone برای یک محموله مهم را بسیار بالا میدانم.
حذفآقا چراشما نویسنده سناریوهای فیلم های هالیودی نمی شید؟!!
پاسخحذفدارم تمرین میکنم.
حذفكژدم گرامي
پاسخحذفصحبت شما ميتواند درست باشد كه مسئله هواپيماي مالزيايي برنامه اي تيمي از پيش تنظيم شده باشد. درست است اگر قرار بود كه اين مورد به مسلمانان اويغور و يا اسلام گرايان تاجيكستان و يا در نهايت القاعده ارتباط داشته باشد نياز به اينهمه فيلم درآوردن نبود فوقش فرستادن هواپيما در قعر دريا بود و رفتن به نزد حوريان .
مورد مهم اينست كه هم چين و هم آمريكا و هم روسيه قمرهاي جاسوسيشان در اين منطقه از جهان بسيار فعال است و تصويري كاملا دقيق از آغاز تا انجام كار را دارند و مطمئنا از سرنوشت هواپيما آگاه و حال دليل چيست كه كسي صدايش درنمي آيد و يا اينكه آمريكا يكي از جديدترين ناوهاي ضد موشكي خود را براي عمليات جستجو اعزام ميدارد تماما پرسش برانگيز است. آخرين خبرها ميگويد كه هواپيما هفت ساعت در پرواز بوده و اگر اين درست باشد بايد رد آنرا در بيابانهاي تاجيكستان و يا ازبكستان و يا قرقيزستان دنبال نمود و يا اينكه در قعر آبهاي اقيانوس هند.
شايد هم اين هواپيما شامل محموله اي بوده كه هرگز نمي بايست به مقصد ميرسيد.
كسي چه ميداند شايد اين هواپيما اين بار بخواهد در پايتختي ديگر نقش يازده سپتامبر را بازي كند؟
م.ر گرامی
حذفمن فکر نمیکنم که آمریکاییها و چین و روسیه از همهٔ ماجرا خبر دارند. پذیرفتن این نظریه نیز که این هواپیما را برای آفریدن یک ۱۱ سپتامبر دیگر دزدیده اند (در واقع خلبان هواپیما را به القاعده و یا سازمانهای همسو فروخته اند) بسیار سخت است. چون هواپیما لو رفته است. اما این سناریو همچنان بر روی میز است که این هواپیما محموله ای خاص را حمل میکرده است و چه بسا اظهارات یکی از افراد بلندپایهٔ وزارت امور خارجهٔ آمریکا؛ مبنی بر اینکه رژیم ایران همچنان به دنبال قطعات و مواد و لوازم برای صنایع اتمی و موشکی خود است؛ میتواند احتمالاً یک پیغام به جمهوری اسلامی باشد که «میدانیم محمولهٔ داخل هواپیما به سپاه قدس و وزارت اطلاعات رژیم ایران تعلق داشته است» البته این نیز یک احتمال است. تنها چیزی که برای من مثل روز روشن است اینکه کثافتهای مسلمان حاکم بر مالزی در این ماجرا صد در صد دست دارند.
کژدم گرامی با درود
پاسخحذفاگر بخاطر داشته باشید زنده یاد ریگی را چند سال پیش با همین شیوه دستگیر کردند و با یک معامله به دست دژخیمان رژیم اسلامی سپردند... شیوه کار هم همان هَک کردن سیستم کامپیوتری هواپیماست. همچنین با همین شیوه یک پهباد امریکایی به کنترل جمهوری اسلامی افتاد که البته سناریو انچنان ریخته شده بود که چاقو کش های عقب مانده نظام اسلامی باورشان شود که خودشان هستند که پهباد را کنترل و هدایت کرده و ان را در خاک ایران نشانده اند. و بعد با سلام و صلوات ان را برای تحقیقات به پایگاه تحقیقاتی بردند به این امید که از سیستم ان اگاهی و استفاد کنند اما بعد از مدتی نه چندان دور از طریق همین پهباد شکار شده کلی دانشمند اسلامی و هر چه در ان پایگاه بود منفجر و پودر شد و به هوا رفت. من فکر کنم ناپدید شدن هواپیمای مالزی برای اهدافی از این دست ولی به مراتب عظیم تر انجام شده.. تصور اینکه هدف جابجایی مواد مخدر بوده بسیار بعید است. مسافر ها هم زنده هستند و به احتمال قوی وقتی معامله انجام شد با یک سناریوی دیگر مسافران یا سر به نیست میشوند یا رها٫ بستگی دارد به چگونگی ادامه این روند...
درود بر شما
حذفدستگیری محمد ریگی در برابر به قتلگاه فرستادن المبحوح فلسطینی بود و هیچ ربطی به نشاندن هواپیما نداشت. پس از قتل المبحوح فلسطینی تعدادی از افراد تیمی که او را تحویل دادند و دست انرکار قتلش بودند به ایران گریختند. همزمان با این تحویل دادن؛ محمد ریگی را نیز تحویل رژیم اسلامی دادند. نشاندن پهپاد نیز کار مشترک هکرهای نظامی چین و روسیه بود و ربطی به آشغال کلّه های سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات ندارد.
اکنون سناریوهای زیادی مطرح هستند و مواد مخدر و یا «پول کثیف» نیز بخشی از این سناریوها هستند. اما اگر سناریوی محمولهٔ خاص متعلق به سپاه پاسداران؛ درست از آب دربیاید؛ خامنه ای باید برگردد به همانجایی که از آنجا در آمده است.