۱۳۹۷ اسفند ۱۲, یکشنبه

ملاقات با «اندیشه های کُهَن» و «اندیشه های نو» (بخش چهاردَهم)

ایران

دولت

دولت مرکزی بالاترین نهادِ اجرایی حکومتی است و رئیس دولت با رأی مستقیم  دارندگانِ «حقّ رأی دادن» در سطحِ ملّی انتخاب میشود. رئیس دولت «رئیس جمهور» خوانده میشود.
نامزدهایِ ریاست جمهوری باید دارایِ درجهٔ تخصصی تحصیلاتی در علوم کاربردی باشند. دارندگانِ مدارکِ تخصصی در رشته هایِ علومِ انسانی و یا فرهنگی به خاطر عدَمِ نیاز به سازماندهی و مدیریّت در رشته هایِ آنها؛  نمیتوانند سازماندهانِ با تجربه ای باشند؛ لذا نمیتوانند برایِ کسبِ مقامِ ریاست جمهوری نامزد شوند.
نامزدهایِ ریاست جمهوری باید سابقهٔ درخشانی در طرّاحی استراتژیهایِ اجرایی و سازماندهی و مدیریّت پروژه داشته باشند.
نامزدهای ریاست جمهوری باید امتحانات آزمایشِ هوش در حدّ متخصصین را گذرانده و بالاترین نمرات را کسب کرده باشند تا صلاحیّتِ مقدّماتی آنها محرز شود.
نامزدهایِ ریاست جمهوری حقّ دارند برای اجرایِ استراتژیهای کلان و میان مدّت و کوتاه مدّت  هدف گزاریها و استراتژیهایِ تدوین شدهٔ اجرایی خود را برایِ جامعه معرّفی کنند.
حدّ اقل سنِ نامزدهایِ ریاست جمهوری باید ۴۰ سال باشد.
عضویّت در احزابِ سیاسی نمیتواند مانعی برای نامزدهای انتخاباتِ ریاست جمهوری باشد. لذا نامزدهایِ انتخاباتِ ریاست جمهوری میتوانند از اعضایِ احزابِ سیاسی و یا گروههایِ سیاسی و یا افرادِ مستقلّ باشند.
اعضای کابینه از طرفِ رئیس جمهور انتخاب شده و برایِ کسبِ صلاحیّت  به مجلس شورایِ ملّی معرّفی میشوند.
اعضایِ کابینه باید دارایِ تحصیلاتِ تخصصی  بوده و سابقهٔ درخشانی در امورِ اجرایی داشته باشند و همچنین از امتحاناتِ هوش در سطحِ متخصصان؛ با نمراتِ بالا سرفراز بیرون آمده باشند.
مجلس شورایِ ملّی میتواند رئیس جمهور و اعضایِ کابینهٔ او را استیضاح نموده و در صورتِ لزوم رأی عدمِ کفایت صادر کُند.
در چنین صورتی؛ باید انتخاباتِ ریاستِ جمهوری در طیّ ۳ ماه به طورِ مجدد برگزار گردد.

دولتهایِ اُستانی که فرمانداری نیز نامیده میشوند؛ بالاترین نهادِ اجرایی استانها هستند و رئیس دولتهای استانی از طریقِ رأی مستقیمِ دارندگانِ «حقّ رأی دادن» در سطح استانی انتخاب میشوند.
تمامی شرایط برای نامزد شدن در انتخابات و رابطه با مجلس شوراي استانی و انتخابِ اعضای کابینه؛ مانند شرایطِ ریاست جمهوری میباشد.

 اعضایِ دولت دردورانِ خدمت در کابینه و یا ریاستِ جمهوری از فعالیّتهای اقتصادی چه به طورِ شخصی و یا از طریقِ  و یا به نامِ اشخاصِ دیگر و همچنین داشتنِ حسابهای بانکی به جز حسابِ بانکیِ دولتی محروم خواهند بود و تا ۱۰ سال پس از اتمامِ خدمت؛ حقّ «لابیگری» برای کمپانیهای داخلی و خارجی را نخواهند داشت و گرنه به «خیانت» متّهم خواهند شد.
امّا این افراد میتوانند در کمپانیهایِ ایرانی به عنوانِ مشاور و یا هر مقامِ دیگری که  منجرّ به «فروش و دلّالیِ رابطه های حکومتی» (لابیگری) نشود؛ فعالیت داشته باشند.  این امر در رابطه با تمامی اعضایِ  شورایِ رهبری؛ مجلس شوراي ملّی و فرمانداران و اعضایِ کابینه های استانی و همچنین اعضایِ مجالس استانی نیز صدق می کُند.
دورهٔ ریاست جمهوری و فرمانداری ۵ سال میباشد. زیرا سالِ نخست در عمل دورانِ آشنایی با  محیطِ کار و مطالعاتِ عَملیِ کلانِ مسائل  در سطحِ ملّی و استانی به شمار می آید.

نهادهای «اطّلاعاتی - امنیتی»

نهادهایِ «اطلاعاتی - امنیتی» یا به زبانی آشکارتر؛ نهادهایِ «جاسوسی و ضدّ جاسوسی»  نهادهایِ «ملّی» هستند و استانها نمیتوانند مشابه چنین سازمانهایی را در سطحِ استانی داشته باشند.
اعضای این نهادها از میانِ افرادِ بسیار باهوش و بدونِ گرایشهایِ خاصّ سیاسی و حزبی انتخاب شده و در مراکزِ آموزشی این نهادها آموزش میبینند. اعضایِ این نهادها لزواً نیازی به درجاتِ بالایِ تحصیلاتی ندارند و میتوانند از همان دورانِ تحصیلاتِ دانشگاهی به استخدامِ این نهادها در آمده و همراه با ادامهٔ رشتهٔ تحصیلی؛ در آموزشگاههایِ این نهادها؛ آموزشهایِ حرفه ای ببینند.
چگونگی استخدام و آموزشهایِ حرفه ای اعضای این نهادها را آیین نامه های داخلی این نهادها تعریف  و تبیین و اجرا میکنند.
اعضای این نهاد ها باید با  قوانین حقوقی ایران و همچنین  حقوق بین الملل در حدّ ردهٔ سازمانیِ خود آشنا باشند تا به خاطرِ یک «دستمال»؛ « قیصریّه» را به آتش نکشند.
برای مردمِ عادی؛ عضویّت در احزاب و یا فعَلیتهای مدنی و سیاسی ممنوع نیست و قابلِ پیگرد پلیسی و قضایی نمیباشد و بخشی از حقوقِ شهروندی محسوب میشود. امّا برای اعضایِ نهادهایِ اطلاعاتی  - امنیّتی «جُرم» به حساب آمده و قابلِ پیگردِ قانونی است.
وظیفهٔ این نهادها تأمین محیطی امن برای تمامی آحادِ مردم است و نباید به اغراضِ سیاسی و حزبی آلوده شود.
ایران دارای دو نهادِ اطّلاعاتی - امنیّتی خواهد بود.
۱- نهادِ اطّلاعاتی - امنیتی که به دایرهٔ جاسوسی و ضدّ جاسوسی مشهور است.
۲- نهادِ اطّلاعاتی - امنیّتی ارتش.

این نهادها به «شورای رهبری» و کمیسیون اطلّاعاتی امنیتی مجلس شورای ملّی و در صورتِ لزوم به دادگستری  پاسخگو میباشند.
این نهادها باید به طورِ مستمر به «شورای رهبری» و «کمیسیونِ اطلاعاتیِ مجلس شورای ملّی» در دو سطحِ «کامل» و «خلاصه شده» گزارش ارائه بدهند.

این نهادها حقّ دستگیریِ خودسرانهٔ مردم را به هیچ بهانه ای ندارند و برای دستگیریها باید حکمِ قضایی داشته باشند و در عدم مراعاتِ مراحلِ قانونی  باید به نهادِ قضایی پاسخگو بوده و در صورتِ احرازِ جُرم مجازات شوند.
این نهادها حقّ اعمالِ نفوذ در روندِ قضایی را دارا نیستند و در صورتِ مشاهدهٔ چنین امری؛ هم نیرویِ اطلاعاتی و هم ضابطِ قضایی باید دستگیر و به دادگاه سپرده شوند.
همانگونه که میدانید؛ رژیم کثیفِ شیعی با بوجود آوردنِ باندهایِ «مافیایِ قضایی - اطّلاعاتی - پلیسی»؛ بیطرفیِ این ۳ نهاد را از میان برده و با «گربه رقصانی» هایی مانندِ «کرّوبی عطسه کرد» و «سکینه به مرخصی رفت» در طولِ این ۴۰ سال تمامی سیطرهٔ خود را بر تمامیِ نهادها گسترانیده است. مسئله ای که باید پس از سرنگونیِ رژیمِ ننگینِ شیعی به شدّت با آن برخورد نمود. 
سیّد رضا دیبا تلاش میکند تا تمامی این جنایتها را با تشکیلِ دادگاههای نمایشی و براه انداختنِ گربه رقصانی دموکراسی خواهانه و محاکمهٔ  یک گروه بسیار محدود و احتمالاً با بکار گرفتنِ سازمانهایِ حقوقِ بشری به عنوانِ ناظرانِ بین المللی که حتّی «بن لادن» و «پول پوت» و «البغدادی» را نیز «بشر» میدانند؛ ماستمالی کُند.

کژدم








۱۷ نظر:

  1. رشته های مربوط به اقتصاد و مدیریت که جزو علوم انسانی هستند برای ریاست جمهوری میتوانند مناسب باشند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      رشته هایِ مدیریّت و اقتصاد؛ تا جایی که من میدانم؛ در کلاسه بندیهای علومِ انسانی قرار نداشتند. مگر اینکه یک سیستمِ جدیدِ کلاسه بندی ارائه شده باشد.
      علومِ انسانی معمولاً به مطالعاتِ بی در و پیکر که بنیادشان بر «بافتنیها» استوار است اطلاق میشود. مانند: ادیان؛ مذاهب؛فلسفه؛ روانشناسی؛ حقوق و هنر و .... سایرِ «بافتنیها».
      اقتصاد و مدیریّت ؛ بافتنی نیستند و تا جایی که میدانم به «علومِ مَدَنی» تعلّق دارند.

      حذف
    2. کژدم عزیز

      در ایران رشته اقتصاد را زیر مجموعه علوم انسانی کرده‌اند به هر حال بر اساس طرح درسی که دارند می‌توان بررسی کرد که به درد کار می‌خورند یا خیر. اگر مثلا ۳۰ درصد درسی که خواندند فلسفه بافی و عربی و اخلاق اسلامی و موارد مشابه باشد چندان به کار نمی‌آیند.

      حذف
  2. امروزه این رشته ها را در دانشگاه ها در دسته علوم انسانی قرار داده اند حداقل در ایران اینطور هست. در مورد روانشناسی برخی شاخه های آن اهمیت زیادی دارند و بی انصافی هست بافتنی بنامیم. مثلا روانشناسی کودک تاثیر زیادی در پیشرفت جامعه دارد هرچند بدرد سیاستمداری نمیخورد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      مسئلهٔ اصلی همین است که این رشته ها و رشته هایِ مشابه حتّی اگر مفید هم باشند به دردِ «کشورداری» در سطوحِ کلان نمیخورند.

      حذف
  3. کژدم. فلسفه را ممکن است عده ای کلمه بافت با ذهنیتهای معیوب خراب کرده و اسمان -ریسمانهای کاذب و توخالی هم ،فراوان از استین ان در اورده اند. اما واقعیت این است که نمی توان منکر نقش فلسفه راستین و حقیقی در زندگی بشر شد. ایا نیچه و دکارت فیلسوف نبودند؟ ایا نور افشانی های انها به ذهن و فکر ادمها فلسفه زندگی و راه و افقها را روشن تر نکرد؟
    من فکر می کنم جامعه بی فیلسوف، همان جوامع عقب مانده خاور میانه هست. که در خلا فلاسفه دانا و موشکاف و واقع بین، پیامبران دروغ گو را تحویل داده است. انهم 124000 تا!
    دیگه نباید از ان طرف بام افتاد. نادیده گرفتن علوم انسانی تا این پایه فکر می کنم که محدود کردن عرصه بر حیات و زندگی خودمان باشد. هر چیز سر جای خودش. گیرم که علوم انسانی نا خالصی فراوانی داشته باشد. اما نمی توان بلکل انرا انکار کرد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من گفتم که چون این علوم در رابطه با پروژه های بزرگ کار نمیکنند که نیاز به مدیریّت و سازماندهی داشته باشد؛ لذا مدارکِ تخصصی آنها با وظیفه ای به نامِ ریاست جمهوری سازگار نیست.
      الآن همه به «حاشیه» چسبیده در رابطه با متنِ اصلی حرف نمیزنند.
      متن اصلی تعریفِ دولت و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و حوزهٔ وظایف و حقوق آنها بود.
      باز هم همه زدند به جادّه خاکی.

      حذف
    2. ناشناس گرامی
      اگر دکارت فیلسوف است و بزرگترین کشفِ او «می اندیشم پس هستم» است.... باید ببینید که گونهٔ انسانی در دورانِ پیش از دکارت در چه مستراحِ فکری زندگی میکرده است.
      الاغی که می شاشد و یا یونجه میخورد؛ میداند که «هست». امّا شارلاتانهایی مانندِ افلاتون با شامورتی بازی (فلسفه بافتن)؛ بسیاری از ظاهراً متفکّرین را قانع کرده بودند که ما وجود نداریم و فقط سایه هایِ رویِ دیوار هستیم. مسیحیّت و تصوّف این کثافات معدهٔ افلاتونی را رونق داده و برایش بازار درست کردند.اگر موجوداتِ بی شرفی مثلِ افلاتون و صوفیها و انگلهایِ مسیحی نبودند؛ نه تنها نیازی نبود که دکارت مشهور شود؛ بلکه هزاران سال مترقّی تر بودیم.
      اگر موجوداتی مثلِ «این نه منم؛ نه من منم» گوها را نداشتیم و به مردم آدرسِ غلط نمیدادند. اکنون وضعیّتی بسیار بهتر داشتیم.
      مردمانی که بر رویِ زمین زندگی میکنند و از زمین تغذیه میکنند؛ چقدر باید احمق باشند یک نفر به نامِ پیامبر و یا فیلسوف به آنها بگوید که اشتباه میکنید ... شماها موجوداتی آسمانی هستید را باور کنند؟
      در ضمن «نیچه» فیلسوف نبود. آنهایی که او را «فیلسوف» مینامند؛ آدرس غلط میدهند.

      حذف
  4. https://www.nasa.gov/feature/ames/human-activity-in-china-and-india-dominates-the-greening-of-earth-nasa-study-shows

    بیست سال عکسبرداری ماهواره‌های ناسا نشون میده که کره زمین سیاره سبزتری شده!
    میگه اول فکر کردیم به خاطر گرم شدن زمینه که مناطق سبز بیشتر شدن، بعدا که رزولوشن دوربین‌هامون بیشتر شد و تونستیم جزییات بیشتری رو رصد کنیم فهمیدیم نه، دخالت انسانی نقش داشته! یعنی برنامه‌های وسیع کاشت درخت، بعلاوه افزایش تولید کشاورزی (که با پیشرفت تکنولوژی، یه زمین رو چندبار کشت می‌کنن در طول سال). که در هر دو مورد، چین و هند بیشترین سهم رو داشتند، یعنی دو‌ کشوری که همه نگران بودن به خاطر جمعیت نجومی‌شون در آینده به برهوت تبدیل بشن!

    از این اعتراف علمی ناسا دو نکته میشه دریافت کرد:

    - اوضاع انقدری که دانشمندها و هالیوودی‌ها میگن آخرالزمانی نیست. و کارهایی که ناممکن به نظر میان میتونن ممکن بشن، مثل چیزی که دائما به عنوان یک پارادوکس معرفی شده: «دنیایی با جمعیت زیاد، ولی سرسبز!».

    - برای انجام کار درست، دموکراسی لازم نیست. شعور لازمه. چین از دموکراسی که در هند برقراره، محرومه. اما به همون اندازه یا خیلی بهتر عمل کرده در زمینه کاشت درخت و حفظ جنگل‌ها. و مهم نتیجه‌ست، نه؟ به قول یکی از کاربران توعیتر، بسیاری از مشکلات ما در ایران (از جمله در محیط‌زیست و آب) خیلی بغرنج و لاینحل نیستند. کافیه یک مشت گراز بمون حکمرانی نکنند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      از بکار بردنِ کلمهٔ «اعتراف» در رابطه با چند تصویرِ منتشر شده از طرف «ناسا» ... معلوم است که از کجا می آیید.
      کلمهٔ «اعتراف» را فقط گروههای خاصّی مانندِ نقل و نبات استفاده میکنند.
      من آنها را «حزب الّاغی» مینامم.
      لازم نیست به خودِت «ماتیکِ علمی» و ریمِلِ تفکّر بمالی؛ بوی گندت از زیرِ ۱۰ کیلو لوازمِ آرایشی نیز؛ بیرون میزند.

      زَت زیاد

      حذف
  5. جناب کژدمتا به حال در مانیفست شما هیچ اشاره ای به جدایی نهاد دین از حکومت نشده البته من م می دانم این مساله اولویتی نیست و حدس می زنم جنابعالی هم اشاره کردین اما دو نکته مهم اینکه متاسفانه ذهنیت بسیاری از مردم ایران هنوز هم دینی است و برایشان یک دغدغه که در حکومت اینده تا چه میزان این موضوع توجه می نماید و دغدغه دین ستیزی دارند و از طرفی مذهبیونی هستند که قدرت را در دست داشته اند و در اینده اگر هم مجبور شوند به پستوها عقب نشینی کنند اما باز هم مترصد در دست گرفتن قدرت با ابزاری که قطعا حفظ خواهند کرد را خواهند داشت و در رابطه با این موضوع ایجاد قوانین لایسیته بسیار حایز اهمیت می باشد...پس در اینده با پارادوکسی روبرو خواهیم بود هم اینکه عوام برایشان ترس از دین ستیزی توسط حکومت اینده پیش نیاید و هم حکومتی که ابزارهای برگشت به قدرت مذهبیون را ناکارامد کند....راه حل شما چیست ...و لطفا در مانیفیست خود به این موضوع اشاره کنید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      در بخشهایِ بعدی به این مسئله به صورتِ مفصّل پرداخته خواهد شد.

      حذف
  6. کژد م عزیز سلام

    1- در مورد رشته های اقتصاد و مدیریت در ایران با توچه به تجربه خودم در رشته های مدیریت دولتی و همچنین در رشته های فنی متاسفانه علوم انسانی هیچ زمانی ذهن تحصیلکرده را به سمت ساخت گرا وتفکر سیستمی هدایت نمیکند و اصلا از نحوه انجام و روند کارها و مکانیزم آن هیچ تصویری ارائه نمیدهد و اصلا به درد مدریت حتی مدرسه هم نمیخورد .
    2- تکلیف تنوع قومیتی و فدرالیسم مورد درخواست عده ای چگونه تعیین میشود ؟
    3- این استناد به سبز شدن زمین را با مساحت خیلی زیادی از خاورمیانه که به بیابان تبدیل شده اند و ریزگردهای موجود مقایسه کنید . چین منچوری و اطراف رود آمور را که قبلا از سکنه خالی بود با کمک تکنولوژی مسکونی کرد و برای سیر کردن شکم جمعیت تاقله کوه ها را به کشت برنج بصورت تراس بندی انجام داده است اما تاثیثر قطع آب از نواحی پائین دست را در نظر نگرفته است و اگر دو هفته پمپهای آب بخوابند عمق فاجعه سبزینگی مشخص خواهد شد /

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      سلام

      من دیگر به فدرالیسمِ قوم گرایانه اعتقادی ندارم. زیرا هر چه بر طبلِ قوم گرایی بکوبیم؛ به جز شعله ور تر شدنِ اختلافاتِ قومی محصولِ دیگری ندارد.
      من در همین بخش به «دولتهایِ استانی» اشاره کردم. به نظرِ من داشتنِ دولتهای استانی همان «فدرالیسم» است.
      این نوع از فدرالیسم میتواند رنگ و بویِ قومی نیز داشته باشد. اقوامی که به یکدیگر احساسِ نزدیکی میکنند؛ میتوانند یک استانِ مشترک تشکیل دهند.
      یا اینکه به صورتِ آزمایشی نخستین استانها با دولتهای استانی تشکیل شده و پس از ۵ سال تجربه؛ گروههای مردم تصمیم بگیرند که آیا در آن استان میمانند؟ یا اینکه میخواهند به استانِ دیگری در همجواری بپیوندند؟
      در رابطه با تحصیلات به زبانِ مادری و رشدِ زبانها و فرهنگهایِ قومی نیز نه تنها مشکلی ندرام؛ بلکه بسیار موافقم.
      در شرایط کنونی تمامی زبانهای ایرانی «زبانهایِ مُرده» هستند و اگر کسانی میتوانند به این زبانها جانی تازه ببخشند؛ موفقیتِ بزرگی است.
      در بخشهای بعدی مقداری گسترده تر در رابطه با آن خواهم نوشت و امیدوارم که خوانندگان پس از خواندنِ مطالب به گسترش بحث یاری نمایند.

      در رابطه با کشتزارهای چین؛ باید گفت که همه چیز از رویِ اجبارِ طبیعی بوده است و اکنون دولتِ چین در حالِ خریدنِ مزارع در سایر کشورها است. زیرا آن مزارغ دیگر کفافِ نیازشان را نمیدهد.
      آخرِ داستان به زبانِ ساده این است:

      یک نان آور؛ یک سفره؛ ۵ نانِ بربری و ۳۰۰ گرم پنیر و ۸ نفر دورِ سفره.

      یک نان آور؛ یک سفره؛ ۵ نانِ بربری و ۳۰۰ گرم پنیر و ۸۰ نفر دورِ سفره.

      در حالتِ اوّل؛ حتّی اگر ۲ نفر پیدا شوند که «دو لُپّی» بخورد؛ قابل اغماض است.
      در حالتِ دوّم حتّی اگر ۲ نفر بخواهند «دو لُپّی» بخورند؛ شاید یک ماه دیرتر از بقیّه بمیرند.

      حذف
    2. در رابطه با تشکیلِ استانها اگر ریش و قیچی را به مردم بدهیم؛ مطمئن هستم که به خاطرِ احساساتِ قومی درجهٔ اشتباه در انتخاب بسیار بالا خواهد بود و چه بسا در مواردی جنگهای «اشاقی باش - یوخاری باش» بوقوع بپیوندد. امّا اگر مطالعاتِ گسترده ای در رابطه با تقسیماتِ استانی انجام گیرد و بر اساس آن پیشنهاداتی تنظیم شده و برای مردم توضیح داده شود. درگیریهاي احمقانه بوقوع نخواهند پیوست و یا اینکه درصدِ آن بسیار کم خواهد بود.

      حذف
  7. کژدم گرامی درود. کیرت تو حلقوم حضرت زهرا دختر رسول الله.
    خدمت شما عرض کنم رئیس جمهور باید مستعد باشد مدرک خیلی مهم نیست اگر کشورهای بسیار موفق نظیر ژاپن و اسکاندیناوی را بررسی کنی می بینید با هر مدرک تحصیلی رئیس جمهور موفق و کارا داشته اند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      آیا من فقط از مدرک حرف زده اَم؟ یا حرفهای دیگری نیز گفته اَم؟

      حذف