۱۳۹۷ اسفند ۲۱, سه‌شنبه

ملاقات با «اندیشه های کُهَن» و «اندیشه های نو» (بخش هجدهم - پایانی)

ایران

ضرورتهایِ حیاتی

ضرورتهایِ حیاتی برایِ ادامهٔ راه  پس از سرنگونی رژیمِ کثیفِ شیعی را .... «اهداف» تعیین میکنند. 
پرسش این خواهد بود که:
چرا ایران به انقلابی واقعی در تمامی عرصه ها  نیاز دارد؟ آیا بازگشت به دورانِ حاجی محمّد رضا و به عنوانِ نقطهٔ صفر و ادامهٔ همان سیستم؛ مشکلات را حلّ خواهد نمود؟ و یا اینکه باز گشت به آن دوره مانندِ پیشنهادِ «چاله» به جایِ «چاهِ مستراحِ اسلامی» است؟ مگر آن «چالهٔ گنداب» به همین «چاهِ مستراح» تبدیل نشد؟ مگر «مارکسیستها» و «شریعتی ها» و «مجاهدینِ خلق» و «انگلهای صفوی» کرمهایِ پرورش یافته در آن «چالهٔ گنداب» نبودند؟
آیا بارِ دیگر میخواهیم به تولیدِ «کرمها» روی آورده و بازی را دوباره شروع کنیم؟
یا اینکه باید همهٔ زیرساختهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی را چنان تغییر دهیم که صنفِ انگلیِ شیعی و سُنّی و مارکسیستها و مجاهدینِ خلق جایی برایِ خودنمایی به بهانهٔ «دفاع از خلق» پیدا نکنند و دُمهایشان را لایِ پاهایشان گذاشته و برایِ همیشه از صحنه خارج شوند؟
آیا میخواهیم سیستمهای سیاسی مانندِ اروپا و آمریکا را که «شارلاتانیسم» تمامی تار و پودشان را تشکیل میدهد را به طوری احمقانه در ایران «فوتو کُپی» و برایِ مدّتی کوتاه احساس خوشبختی کنیم ... زیرا از «چاهِ مستراح» به «چالهٔ گندابِ غربی» پناه بُرده ایم؟
من (کژدم) در این سلسله گفتارها؛ تلاش نمودم  تا طرحِ کُلّی یک سیستمِ نوین را ارائه دهم. از اینکه این طرحِ کُلّی دارایِ نقایصی باشد؛ شرمنده نیستم؛ زیرا درحدّ یک «طرح» که از نظرِ من  ستونهایِ آنرا «ضرورتهای حیاتی» تشکیل میدهند میباشد.

در این بخش به «روابط خارجیِ ایرانِ آینده» میپردازم.

روابط خارجی

۱- پس از سرنگونی رژیمِ اسلامی؛ حاکمیّت نوین هیچ تعهّدی در برابرِ گروهها و سازمانهي مزدوِ رژیمِ شیعی نخواهد داشت.
حزب الله لبنان و سایر اراذل و اوباش مزدور که میگویند «تا ایران پول دارد؛ ما در بهشت زندگی خواهیم کرد»؛ به یکباره «یتیم» خواهند شد.
۲- حاکمیتِ نوین ایران رابطهٔ خود با ترکهایِ عثمانی برای سرکوبِ مردمِ کُردستانِ ترکیه را قطع خواهد نمود.
۳- حاکمیّت نوینِ ایران از تمامی کشمکشهای منطقه ای که به اختلافاتِ اعراب و اسرائیل مربوط است خارج شده و به هیچ یک از طرفین کمک نخواهد نمود. این بی طرفی به حدّی خواهد بود که اگر طرفین این کشمکشها؛ اگر حتّی همدیگر را قتل عام کنند؛ گویی که هیچ اتّفاقی نیفتاده است.
۴- قراردادهایی که رژیمِ کثیفِ شیعی با کشورهایِ بیگانه بسته است؛ باید موردِ بازنگری بنیادی قرار بگیرند.
۵- روابط اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیکِ ایران با کشورهایِ اروپایی و روسیه و چین و قَطر و ترکیّه و عراق که به تداوم حکومتِ شیعی کمک نموده اند؛ باز تعریف خواهد شد.
۶- ایرانِ آینده کشوری مهاجر پذیر نخواهد بود و همهٔ مهاجرانِ خارجی اخراج خواهند گردید و شهروندیِ اعطایی از طرفِ رژیم شیعی به شهروندانِ خارجی؛ باطل خواهد گردید..
۷-  شهروندانِ کشورهایِ بیگانه که در سرکوبِ مردمِ ایران شرکت نمایند؛ به کشورهایشان باز نخواهند گشت و در ایران حذف خواهند شد و حکومتهایِ اینگونه از شهروندانِ خارجی به عنوانِ «حکومتهای متخاصم» رده بندی خواهند گردید و باید منتظرِ عکس العملِ متناسبِ حاکمیّتِ نوینِ ایران باشند.
۸- حکومتِ نوینِ ایران با هیچ موجودیتِ «گلوبالیستی» وارد معامله نخواهد گردید؛ بلکه با «کشورها» وارد معامله خواهد شد.
بدین معنی که وقتی با «آلمان» رابطه بر قرار میکنیم؛ به معنیِ  ارتباط با «اتّحادیهٔ اروپا» نیست و این «آلمان» است که باید مشکلاتِ خود در درونِ اتحادیهٔ اروپا را حلّ نماید.

کژدم

۱۶ نظر:

  1. سایت حسن آقا چندین روز است از دسترس خارج شده!
    blog.hasanagha.org

    پاسخحذف
  2. ناشناس گرامی
    تا جایی که میدانم ایشان ۲ وبسایت با همان اسم را اداره میکنند و مطالبشان یکی است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بر کژدم
      تمام سایتهای ایشان از دسترس خارج شده!

      حذف
    2. ناشناس گرامی
      خیلی از مسائل برای من اهمیّت ندارند. این وبسایت هم روش.

      حذف
    3. یکی به من میگفت:
      چرا تو به همه چیز میخندی؟ ... مثلِ اینکه همهٔ چیز مسخره است ....

      گفتم:
      آره همه چیز مسخره است.

      گفت: حتّی خودت؟

      گفتم: بله.... حتّی خودم.

      حذف
  3. سلام کژدم

    امیدوارم به زودی فضا و فرصت مطرح و اجرایی شدن این چهارچوب فراهم شود .
    2- به نظرم سیستم فعلی هزار شرف بر ملی مذهبی ها و مجاهدین و مارکسیستها دارد .
    علی الخصوص این ملی مذهبی ها را من مانده ام چه فلزی دارند که همزمان اپوزسیون و نیز مدافع سیستم فعلی و منتقد و ناصح سیستم و دلسوز و همدرد مردمند ؟
    عوضی تر از اینها را ندیده ام با کراوات و سر قبر مصدق جمع شدن و حرفهای سراسر کذب ندیده ام .
    ولی ترسی دارم از اینکه گویا بر روی مریم لچک به سر سرمایه گذاری نموده است .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      حتّی اگر خودِ مصدّق هم زنده بود؛ امروز مدفوعی مانندِ همین ملّی مذهبیها بود. همهٔ این جریانات چه مشروطه خواهان و چه مصدّقی ها و خودِ این رژیم و ... همهٔ شان کرمهایِ یک «چالهٔ گنداب»هستند.
      در رابطه با مجاهدین خلق هم دچار اشتباه محاسباتی نشوید.
      سازمانِ مجاهدین خلق در جنبش دیماه سال ۹۷ نشان داد که هیچ پوخی نیست. پیش از آن من فکر میکردم که نیرویی سازمان یافته هستند که در ایران شبکه هایی دارند. در دیماهِ ۹۷ نشان دادند که هیچ حضوری ندارند و در نوشتارهای دیماه ۹۷ نوشتم که سازمان مجاهدین هیچ پُخی نیست مگر یک دستگاهِ بزرگِ پروپاگاندا.
      رژیم انگلهای صفوی و دیگرانی که ظاهراً از این سازمان پشتیبانی میکنند؛ فقط از این سازمان به عنوانِ «لولو خورخوره» استفاده میکنند.
      این سازمان هیچ آینده ای ندارد.
      هیچکس آنها را جدّی نمیگیرد.

      حذف
    2. مجاهدین به شدت به پروپاگاندای «محاکمه ی عوامل رژیم در فاحشه خانه ی لاهه» روی آورد. به نظر من «مجاهدین کنونی» چماق اتحادیه ی اروپا (و گلوبالیست ها) است و شاید اهرمی برای امضای FATF

      حذف
  4. برخی از خوانندگان؛ میگویند که: «به خاطرِ این سلسله نوشتارها» از (رویدادهایِ روزانه «عقب» افتاده اند ... و بهتر است که کژدم با نوشتنِ خبرهای تکراری که فقط نامها در آن تفاوت دارند .... آنها را به «جلو» بیندازد)
    اینگونه الاغها حتّی فرقِ «عقب» و «جلو» را نمیدانند و فقط مانندِ «کُرّه الاغ» به دنبالِ «شیرِ سهل الوصول» هستند... و یا اینکه به دارو دسته های «اوباشانِ شیعه» تعلّق دارند که میخواهند مسیرِ داستان را تغییر دهند.
    ای کُرّه الاغ... چه فرقی دارد که «سکینه» به مرخصی رفت و «فرزاد» دستگیر شد؟
    یا اینکه:
    «محمّد دستگیر شد» و «حسین قرارِ وثیقهٔ چند صد میلیونی اَش برای مرخّصی رفتن و گاییدنِ زنش» پذیرفته شد؟

    برو ای «شیعهٔ کُس کِش»... درِ خانهٔ «علی» زَن...
    که «کُسِ فاطمه زشت رو» دَهد از کَرَم گدا را....

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. امّا حالا اگر واقعاً دوست دارید خبر بشنوید؛ خبر اینکه:

      «انگل سیستانی» که «خدایِ کُس کِشخانهٔ نجف» است.... در دیدار با «امام حسنِ بنفش» و «امیر کبیرِ ظریف» گفت:

      ... (هِی ... الاغها ... میدانم که به گدایی آمده اید... ما (نجف) چند تکّه استخوانی داریم که به «انگلِ فرزانه» بدهیم تا از این آشفته حالی بیرون آید....
      امّا باید این اوباشانِ مزدورتان را از عراق خارج کنید» ....

      میگویند که «ظریف» ... از فرطِ «ظرافت» «سیکته» کرد.( «سیکته» نوعی از «سکته» است که فقط آذربایجانیها میدانند .... هیسسسس به فارسها نگویید و الّا رویشان سنگِ پایِ قزوین میشود).
      واقعیّتِ اصلی این بود که در این ملاقاتِ تاریخی...

      «انگَلِ نجف» به «انگلِ فرزانه» گفت:

      «برو کونِتو بده ... بچّه حمّام»....

      حذف
    2. انگل فرزانه هم گفته ماستها رو کیسه کنید"امام خامنه‌ای: آمریکا دست به تهاجم حداکثری زده/ سنگین‌ترین شکست تاریخ آمریکا را نصیب‌شان می‌کنیم "به عبارتی داره میگه ما تو رده 60 کیلو با یک حریف 120 کیلو کشتی می گیرم و به فضل الهی شکستش میدیم

      حذف
    3. ناشناس گرامی

      بسیاری از «اوباشان» که خود را «تحلیلگر» و «اوجِ فرهیختگی و فرزانگی» میدانند... در رابطه با «مدیریتِ بند چاه بهار» بحث میکنند که آیا خوب است و با بَد است؟؟!!
      پرسش من این است که چرا «هندوستان» که یک «شپش خانه» است؛ باید بندرِ «چاه بهار» را «مدیریّت» کُند؟
      حزب اللهی هایِ روسپی زاده (دول واپسان) میگویند:

      چون ما در حالِ فتحِ «باب المندب» هستیم... «کارهایِ کوچک» را به هندیها سپرده ایم.
      من به این روسپی زاده ها میگویم:

      کسی که نتواند «بندرِ چاه بهار» را که در حیطهٔ سرزمینی او است را «مدیریت» کُند....
      آیا میخواهد «باب المندب» را مدیریّت کُنَد؟

      باید به حزب اللّه ی ها گفت:
      برو به «کُسِ ننهٔ صیغه ای یَت بخند».

      حذف
  5. برای عاشقانِ «اخبار»:

    خبرهای روز چیستند؟
    عاشق کدامین خبرها هستید؟
    آیا این خبرها «سانسور شده» هستند؟
    آیا این خبرها به صورتی عمدی تولید میشوند؟ تا ذهنهایِ «معلول» را به بیراهه ها بکشانند و هدایت کنند و به اهدافِ «تولید کنندهٔ اخبار» نزدیک کنند؟
    آیا اصلاً؛ آنچه که به عنوانِ «اخبار» میخوانید... «اخبار» هستند؟ ... یا اینکه تعدادی «گزارش تاریخی» از «نتیجهٔ نهایی» آنچه که در پشت پرده ها می گذشته است و پس از «اجرایی شدن» بنا بر «سلیقه هایِ حزبی» و «سلیقه هایِ سیاستهای خارجی و داخلی» جرح و تعدیل شده و بوسیلهٔ رسانه ها در «چشمها» و «گوشهایتان» با فشار «فرو» میروند را «اخبار» مینامید؟...

    من (کژدم) .. به شما میگویم:

    برخلافِ تصوّراتِ احمقانهٔ «نافهمیده ها» از «تجاوز»؛ بسیاری از مردم؛ نه از ناحیهٔ «کون» و «کُس».... بلکه از ناحیهٔ «مغز» گاییده میشوند و لذّت این «گاییده شدن» را «اِشراف به اخبارِ روز» می نامندو به «اورگاسم = نوعی از نیروانا» رسیده و به «بودایِ به روز شدگی» تبدیل میشوند.

    آیا فکر میکنید که اخبار سیاسی که در BBC و DW و رادیو فردا و یا در «آمد نیوز» و «وبسایتِ مجاهدینِ خلق» و ... میخوانید و یا می شِنوید؛ از اخباری که در رابطه با «حجمِ کونِ کیم کارداشیان» منتشر میشوند «روشنفکرانه تر» هستند؟ ....
    باور کنید که نیستند...
    اگر میخواهید به «نیروانا» برسید....
    به اخبارِ مربوط به «کونِ کیم کارداشیان» بیشتر از «اخبارِ سیاسیِ روزانه» توجّه کنید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. به عنوانِ مثال به اخبارِ مربوط به «دیوارِ جنوبِ آمریکا» که دونالد ترامپ مطرح نمود ... نگاه کنید.
      آیا خانه ها دیوار دارند؟ آیا کشورها باید «مرز = دیوار» داشته باشند؟ آیا حتّی در درونِ «خانه» باید میانِ «اتاقِ غذا خوری» و «مستراح» دیواری داشته باشیم؟ آیا اتاق خوابها باید دیوار داشته باشند؟...؟؟؟ ... اگر «دیوار» نداشته باشند؛ چرا باید از «خانه» و «حریمِ شخصی» و «حریمِ خانوادگی» سخن بگوییم؟
      اگر به «دیوارها» اعتقاد نداریم؛ چرا باید کسی را که با دختری و یا پسری خردسال با اعملِ فشار آمیزش میکُند؛ به «تجاوز» متّهم کنیم؟ این «فشار» چیست؟ آیا این فشار؛ به مفهومِ «پذیرفتنِ دیوار» و تلاش برایِ ویرانیِ دیوار؛ مفهومی دیگر دارد؟ ... و الّا «فشار» نیز مفهومِ خود در ساختارهایِ اجتماعی را از دست میدهد.

      تنها در صورتی میتوان کسی را به «تجاوز» متهّم نمود که از «دیوار» عبور کرده باشد؛ و گرنه اگر دیواری وجود نداشته باشد؛ مسئله ای به نامِ «تجاوز» بی معنی میشود.
      امّا به ماجرایِ دیوار در «آمریکایِ ترامپ» نگاهی بیندازید و بدونِ اینکه طرفدارِ اشخاص و لابی ها و احزاب شوید؛ این مسئله را از دیدگاهِ «ساختار شناسانه» و «ساختار سازی» بنگرید ... تا همهٔ این شارلاتان بازیهای «حزبی»؛ «کنگره ای» و «مجلس سنا» را کشف کنید.

      تمامی آنچه که من (کژدم) تلاش کرده ام تا در این ۱۸ گفتارِ اخیر توضیح دهم؛ این است:

      «آیا میخواهیداز گندابهایی که از زمانِ کودکی به ذهنتان ریخته اند آزاد» شوید و به دنیا و ساختارها از همهٔ جنسها؛ نگاهی دیگر باره و از نوعِ «علمی و فنّی» بیندازید؟
      یا اینکه میخواهید همچنان عاشقانِ «اخبارِ روزانه» بمانید؟

      حذف
    2. «اخبارِ روزانه» را از زبانِ «روح الله زم» با استناد به «منابعِ موثّق» شنیدید ... پیش از آن نیز؛ همین «اخبارِ موثّق» را از زبانِ «علیرضا قوری زاده» و «Peik net» شنیده بودید که همچنان ادامه دارند؛ و همچنان به «اخبارِ موثّق» از زبانِ «علی جوانمردی» معتاد هستید.
      آیا تا به حال دیده اید که «کژدم» به این نوع از «شارلاتان بازیها» و «رمّالیها» روی آورده باشد؟
      آیا زمانی که «سیّد رضا حاجی زاده» میگوید که با «پاسدارها» رابطه دارد و آنها میخواهند که اگر «انقلاب» شد؛ جانِ کثیف و ثروتهای نا شرافت مندانه شان در امان باشد ... زنگی را در گوشهایِ کَرِتان به صدا در نمی آوَرَد که این «سیّد رضایِ حاجی زادهٔ بی شرف» نسخه ای دیگر از «روح الله زم» ها و «علی جوانمردی»ها است؟

      آیا تا به حال دیده و شنیده اید که «کژدم» مدّعی باشد؟

      رازِ بقایِ «کژدم» در این است که ... «می بیند».
      کژدم فقط دانش آموزِ «آیینِ دیدن» است.
      هیچ یک از «منابعِ کژدم» ....«منابعِ دروغینِ موثّق» نیستند.
      بلکه «چشمهایِ کژدم» هستند.

      حذف
    3. به راستی؛ «منابعِ موثّقِ سید رضا حاجی زاده» کیستند؟
      اگر «سیّد رضا حاجی زاده» از اینهمه هوادار که بسیاری از آنها بنا بر ادّعای او؛ از اعضایِ «سپاهِ پاچاهاردارن» هستند؛... چرا آنها را با «فراخوان» به میدان نمی کشانَد؟

      پاسخ بسیار ساده است:

      «سیّد رضا حاجی زاده» میداند که «کُس شعر» میگوید.

      «سیّد رضا حاجی زاده» پس از اینکه دستیابی به «منابعِ موثّق» در درونِ رژیم از طرفِ «قوری زاده» و «پیک نِت» و «روح الله زم» و «علی جوانمردی» به «اپیدمی» تبدیل گردید و مشتریانِ زیادی از میانِ «انسان سانهای احمق» پیدا نمود ...
      فقط تلاش می کُند که از قافله عقب نمانَد.

      به این موجودِ شارلاتان که بسیار کثیفتر و روسپی تر از «سیّد انگلِ فرزانه» است بگویید:

      به «مستراحِ موثّق» رسیدی ...
      امّا .... گویا ... اندکی «دیر» رسیدی.

      تاریخِ مصرفِ «چاهِ موثّق مستراح» به پایان رسیده است.

      حذف