۱۳۸۹ اسفند ۷, شنبه

در بارهٔ تظاهرات ۱۰ اسفند

این فراخوان برای تظاهرات بر اساس بر آوردهای جدید جریان «سبز مذهبی» از آرایش نیروهای اپوزیسیون و تغییرشیوهء برخورد رژیم با تظاهرات و رویکرد جدید کشورهای اروپایی و آمریکا در حمایت از حرکتهای اصلاح طلبانه در منطقهٔ خاورمیانه و شمال آفریقا طراحی گردیده است؛ که در زیر می آید:

بر آورد شیوهء برخورد رژیم: (از نظر سبز مذهبی)

۱- رژیم به خاطر کمبود محل نگهداری زندانیان عملا از دستگیریهای گسترده عاجز است؛ ودستگیریهای فلّه ای تنها برای یافتن فرماندهان عملیاتی و شناسایی افراد موثر در تظاهراتها را هدف قرار میدهد و رژیم ناچار است عده‌ٔ زیادی از بازداشت شدگان را آزد نماید.
۲- رژیم اکنون بیشتر به فکر دستگیری فعالین سیاسی غیر مذهبی است که با استفاده از هر موقعیتی به تظاهرات دست زده و در حال رادیکالیزه کردن و رشد عمقی مبارزه هستند و هدف سرنگونی را دنبال میکنند. از نظر سبز مذهبی ننگ این دستگیریها بر دامن رژیم مینشیند و سود آن از دو جهت به جیب « سبز مذهبی» سرازیر میشود. جهت اول اینکه با دستگیری نیروهای بر انداز؛ «سبز مذهبی» امکان تبلیغاتی گسترده ای بدست می آوردتا با دفاع ظاهری از دستگیر شدگان غیر مذهبی در نقش «پدر خوانده» ظاهر شده و خود را یک جنبش فراگیر جا بزند و بر نفوذ معنوی اش در میان مردم بیفزاید. جهت دوم اینکه با دستگیر شدن فعالین سیاسی «نیروهای برانداز»؛ دشمنان طبیعی خود را با «دست رژیم» از میدان خارج میسازد.
۳- « سبز مذهبی» در خوشبینانه ترین حالت؛ فریب تبلیغات « عدم شلیک به سوی تظاهر کنندگان از طرف سپاه» و شایعات اختلاف درونی در سپاه را خورده است و یا اینکه عمدا به آن دامن میزند تا به مردم بگوید که در میان سپاه پاسداران هم آدمهای خوب و طرفدار اصلاحات فراوان هستند. در صورتیکه سپاه پاسداران تنها تاکتیکهای برخورد و سرکوب را عوض کرده است و سازماندهی سرکوب و عملیاتی کردن آن و طراحی عملیاتی و پشتیبانی نظامی و تجهیز «ادواتی» نیروهای سرکوبگر همچنان در دست سپاه «اوباشان قزلباش نوین»است.
۴- «سبز مذهبی» با توجه به اطلاعاتی که از درون حاکمیت به صورت جسته و گریخته به دست می آورد با توجه به دعوت «خامنه ای» از «رفسنجانی» برای کاندیتاتوری در انتخابات ریاست مجلس خبرگان؛ این خبر را در جهت ضعف رژیم ارزیابی میکند؛ در حالی که چنین نیست. این دعوت نشانهٔ ضعف «باند خامنه ای» در مقابل «صفوی های نوین» است و نه در برابر «سبز مذهبی» و از سوی دیگر جریان«صفوی نوین» میداند که با چسبیدن «رفسنجانی» به «خامنه ای» در آیندهٔ نزدیک ( بعد از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری) میتوانند پنبهٔ خامنه ای را در «صورت زنده بودنش» و یا هواداران «ولایت فقیه» بعد از مرگ خامنه ای؛ را راحت تر بزنند. اما هر دو جریان رفسنجانی را پیش از انهدام کاملش؛ یک بار دیگر برای زدن پنبهٔ «سبز مذهبی»‌ نیاز دارند ولی این نیاز آنچنان هم ضروری نیست. سبز مذهبی همچنان گیج است و نمیداند و یا نمیتواند باور کند که عمر «ولایت فقیه» با عمر خامنه ای گره خورده است و با او نیز به گور خواهد رفت و جریان «صفوی نوین» شدیداً این مسئله را پیگیری میکند و عدم موضع گیری این جریان در رابطه با تظاهرات اول اسفند نیز بسیار روشن و گویا است.

برآورد از جنبش دموکراسی خواهی: (از نظر سبز مذهبی)

۱- «سبز مذهبی» به درستی میداند که «جنبش آزادیخواهی» از نابسامانی تئوریک در آنچه ظاهرا به دنبال آن است؛ رنج میبرد و بازهم به درستی میداند که «جنبش آزادیخواهی» به حالت «فله ای» و بی شکل است و نمیداند که حتی بعد از سرنگونی رژیم چه گزینهٔ عملی را بر روی میز بگذارد و اندیشه های ناپختهٔ سیاسی از قبیل «رفراندوم» و «جمهوری ایرانی» و رها شدن از دست «آخوندها» موتور محرکهٔ اصلی آنها در این مقطع میباشد؛ لذا «سبز مذهبی» میتواند از آنها به عنوان «زن صیغه ای» استفاده نماید؛ همانگونه که «خمینی» با وعده های خود از تمامی نیروهای درگیر در بوجود آوردن «فاجعهٔ۵۷» به عنوان «زن صیغه ای» استفاده نمود و بسیاری از همان نیروها مانند «فدائیان خلق» و «ملی مذهبی ها» همچنان ۳۲ سال است که دارند «عدهّ» نگه میدارند و بازهم به بازگشت «مهر و محبت» به دل «شوهر صیغه ای» خود امید دارند و به همین دلیل هم امروز خود را به رنگ سبز موالی گری«حسینی» در آورده اند.
۲- «سبز مذهبی» میداند که حتی آن بخش از نیروهای آزادی خواه که به دنبال سرنگونی رژیم هستند نیز به دنبال بهانه ای برای ضربه زدن به رژیم هستند و لذا به این دعوت به عنوان یک فرصت نگاه میکنند و آنرا از دست نخواهند داد و به صف تظاهر کنندگان خواهند پیوست.

برآورد از نیروهای بین المللی: ( از نظر سبز مذهبی)

«سبز مذهبی» میداند که اروپا و آمریکا از آنها یک حرکت مداوم و پیوسته میخواهند تا از آنها حمایت بهتری بکنند. در این رابطه مسئلهٔ لیبی را میتوان مثال زد که در صورت تداوم سرکوبها از طرف نیروهای «قذافی» نیروهای بین المللی در صدد «ورود نظامی» و ادامهٔ حضور نظامی در لیبی هستند تا منابع انرژی فسیلی را در امان نگاه دارند. و این امر در رابطه با ایران هم بعید و دور از ذهن نمیباشد ولی حتی در لیبی هم اگر چنین اتفاقی بیفتد؛ حتما بعد از شکست کامل مذاکرات با «قذافی» اتفاق خواهد افتاد؛ اما اروپا و آمریکا هنوز در پی مذاکره و تفاهم با باندهای حاکم بر ایران (باند خامنه ای و باند صفوی نوین) میباشد و این دو باند فرشتگان حامی چشم بادامی و اخیراً عثمانی هم دارند و کار حالا؛حالاها به شرایط لیبی تبدیل نخواهد شد.

برآوردهای رژیم:

رژیم میداند که «سبز مذهبی» یک جریان «اخته» و «نازا» میباشد و حرکتهای خیابانی آن تنها برای «چانه زنی در بالا» است که از طرف باند مصمم «صفوی نوین» به پشیزی هم خریده نمیشود؛ زیرا « سبز مذهبی» به خاطر اتخاذ تاکتیکهای به اصطلاح «صلح طلبانه و بدون خشونت» عملا در خیابانها به طور «غیر موثر» باقی خواهد ماند و لحظه به لحظه بخار خواهد شد. ٰرژیم همچنان به درستی میداند که آرمانهای ادعایی «سبز مذهبی» نمیتواند اقبال عمومی را به دنبال آورد و به خاطر تجربهٔ مردم از سالهای دههٔ ۶۰ همچنان شدیدا مورد شک و تردید است. لذا رژیم تاکتیکهای برخورد با ثظاهرات را بهینه سازی نموده است.

تاکتیک بهینه سازی شدهٔ رژیم:

۱- فرستادن نیروهای بسیجی و لباس شخصی به خط مقدم درگیریها برای بستن راههای فرعی منتهی به خیابانها و میادین اصلی؛ به هدف پراکنده نمودن نیروهای مبارز و جلوگیری از به هم پیوستن مردم و در نهایت جلوگیری از شکل گیری تظاهرات بزرگ.
۲- سازماندهی نیروهای موتور سوار سیار که بتوانند نقاط مختلف را در صورت نیاز به نیروهای کمکی پوشش دهند.
۳- بوجود آوردن مراکز تجمع نیروهای مسلح در ساختمانهای دولتی مجاور مراکز اصلی تظاهرات و نگاه داشتن نیروهای مسلح به صورت آماده باش و خارج از دید مردم و دوربینها.
۴- عدم تمرکز بر کشتار بی مورد.
۵- تمرکز بر دستگیریهای فله ای برای شکار ماهی های بزرگ.
۶- تسلیح نیروهای سرکوب با سلاح سرد؛ زیرا در صورت تسلیح بسیجیها با سلاح گرم درجهٔ بالای ریسک از دست دادن سلاح ها هم مطرح است.
۷- به فرسایش کشاندن تظاهرات و ایجاد دلسردی از ادامهٔ آن.
۸- ذله کردن و به ستوه آوردن مبارزین با گرفتن حالت تهاجمی و تبدیل تظاهرات به هجوم و فرارهای بی انتها و بی نتیجه در کوچه پس کوچه ها.
در هر صورت جناح «صفوی نوین» تصمیم خود را در رابطه با حذف آخوندها از مراکز تصمیم گیری و به استخدام در آوردن آنها گرفته است و تا زمانیکه سطح مبارزه از طرف نیروهای مبارز ارتقاء نیابد؛ ظرفیت برخورد با تظاهرات خیابانی را برای مدتی بسیار طولانی و بدون دادن حتی یک امتیاز کوچک به طرف مقابل را دارا میباشد و امیدهای مبارزان «بدون پشتوانهٔ عملیاتی متناسب» با خواست آنان برای شکست دادن دشمن؛ در نهایت یا به بن بست فکری و یا به طرف جدا شدن صف مبارزین واقعی و «سبزی چی های مذهبی» و پی ریزی فصل نوینی از مبارزات قهر آمیز خواهد انجامید.

نتیجهٔ عملی تظاهرات ۱۰اسفند :

پیمودن چند بارهٔ راهی بی هدف و آب در هاون کوفتن برای چندمین بار.
کژدم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر