۱۳۹۰ آبان ۳, سه‌شنبه

سازماندهی برای « جنبش سرخ» ( بخش هفتم)

امیدوارم؛ توضیحاتی که در رابطه با « سازماندهی خویشتن» در بخشهای پیشین داده شد؛ اگر کامل هم نباشد برای آغاز حرکت کافی بوده باشد و برای پیشرفت در این امر؛ آنچه که لازم است؛ مطالعه و تفکر و طراحی تمرینی « سازه ها» ( سازه = سیستم ) است. در اینجا میخواهم مثالهای ساده ای را مطرح کنم که هرکدام از آنها یک « سازه» هستند؛ اما شاید هرگز به آنها از این زاویه نگاه نکرده ایم؛ « آش » یک سازهٔ شیمیایی است. نمیتوان یک آش بخصوص را برای همگان تجویز کرد؛ شاید برای افراد خاصی باید آش مخصوصی پخته شود و چه بسا خوشمزه هم نباشد؛ ولی به آنچه که از پختن آن آش مخصوص در نظر داریم برسیم. نان تافتون و نان سنگگ دو سازهٔ متفاوت شیمیایی هستند و مواد لازم برای تهیهٔ آنها نیز متفاوت است. شاید ما تنها به خاطر مزهٔ متفاوت آنها است که گاهی از این و یا آن نان استفاده میکنیم؛ اما اگر به یک متخصص مواد غذایی مراجعه کنید؛ دید روشنتری از تاثیرات متفاوت نان سنگگ و یا تافتون در سیستم هاضمه و موارد دیگری از این نوع را به دست بیاورید. ما نمیخواهیم آشپزی یاد بگیریم؛ اما شاید « آشپزی سیاسی» آن چیزی باشد که به دنبال آن هستیم. برای آشپزی سیاسی؛ نخستین تمرین عملی؛ طراحی ساختن یک « گروه» است.

ساختن یک گروه :

گروه یک سازه است؛ « سازه » بودن یک مجموعه را؛ اجزای تشکیل دهندهٔ یک گروه  + ابزار +« مجموعهٔ روابط درونی اجزأ آن» در جهت رسیدن به یک یا چند هدف؛ تعیین میکند. اگر به غیر از این باشد؛ آن مجموعه؛ « گروه» نیست. یعنی یک سیستم نیست و مثل مغازهٔ خنزر پنزری است.
پیش از تشکیل یک گروه؛ حد اقل باید به مرحله ای از رشد در « سازماندهی خویشتن» رسیده باشید. زیرا تنها در چنین حالتی است که به ضرورت کار فردی و یا گروهی میتوانید پی ببرید. در آغاز شاید با اینکه به ضرورت کار گروهی از نظر تئوریک پی برده باشید؛ اما عملاً مجبور هستید که به صورت فردی کار کنید و هدف این کار فردی باید جذب افراد دیگر و تشکیل گروه باشد. 
یکی از مسائل مهم برای یک فرد و یا گروه سیاسی در تمامی زمانها رعایت مسائل امنیتی است؛ لذا باید به فکر استتار خود و یا گروه خود باشید. بهترین استتار؛ استتار طبیعی است. داشتن خانهٔ تیمی یک استتار شکننده است؛ زیرا خانهٔ تیمی در واقع مانند یک پادگان پنهان است. محیط طبیعی کسب و کار و برقرای روابط سیاسی ؛ زیر پوشش آن محیط؛ بهترین راه استتار است. مثلاً اگر یک بسیجی هستید و بنا بر دریافتهای شخصی به ضرورت سرنگونی رژیم رسیده اید؛ هیچ لزومی ندارد که از نیروی بسیج خارج شوید؛ در این محیط طبیعی شما تمامی افرادی را که با آنها در ارتباط هستید میشناسید و با افکار آنها آشنا هستید؛ شاید حتی بتوانید اشخاص دیگری را نیز با خود هم نظر سازید و از آنها بخواهید که در موقعیت خود بمانند و ضرورت آنرا برایشان توضیح دهید. در ادارات و شرکتها و کارخانه ها هم وضع به همین شکل است. اما شاید شما افراد گروه خود را در محیطهای پراکنده ای پیدا کرده باشید. در چنین شرایطی اگر بتوانید که یک محیط کار گروهی طبیعی درست کنید؛ بسیار مفید خواهد بود؛ و پادگان کوچک شما یک پادگان با پوشش طبیعی خواهد بود.
گروه و یا سازماندهندهٔ گروه در مرحلهٔ نخست باید این مسائل را مد نظر و مطالعه قرار دهد: 

۱-خود شناسی گروه.
۲- دشمن شناسی.
۳-فرماندهی.
۴-استراتژی و تاکتیک.
۵- طراحی عملیات.
۶- اطلاعات و ضد اطلاعات.
۷- ارتباطات.

خودشناسی :

خودشناسی به این معنی است که هر گروه نظامی و یا سیاسی اول خود را تجزیه و تحلیل میکند و تمامی تواناییها و نقاط ضعف خود را به طور دقیق و کامل در تمامی عرصه ها مشخص میسازد از قبیل: 
۱-توانایی مالی.
۲-توانایی ابزارو ادوات.
۳- توانایی های فردی افراد گروه از قبیل توانایی فکری ، رزمی ، فنی و ابزارسازی و ... 
۴- توانایی ارتباطاطی ( ارتباط با مردم و ارتباط میان هموندان گروه ).  
۵- توانایی  و امکانات کسب اطلاعات از نیروهای دشمن.
۶- روحیه رزمی افراد گروه.
۷-  محاسبه حد اکثرضریب تحمل ضربات.
۸- محاسبه حد اکثر و حد اقل تحمل ریسک از طرف گروه.
۹- امکانات مطالعاتی و یاد گیری.
۱۰- امکانات بالقوه ای که گروه در صورت نیاز میتواند حتمأ از آنها استفاده کند و به همین دلیل باید آزموده شوند تا از حتمی بودن آنها اطمینان حاصل شود.
خودشناسی تحلیلی باعث میشود که گروه از کمیت و کیفیت توان واقعی خود کاملأ آگاه بوده و پیوسته در بالا بردن سطح آنها تلاش نماید و در انتخاب سطح عملیاتهای نظامی و سیاسی و تبلیغاتی خود دچار غرور بی مورد نشود و یا بالعکس دچار یأس و بی عملی نگردد و در واقع کوچکترین و ناتوانترین گروه نیز همیشه مشغول کاری است که از یکسو مشغول انباشت و ارتقای توش و توان خویش و از سوی دیگر در حال اثر گزاری بر محیط و تغییر آن است و باید همیشه به یاد داشت که اگر گروهی کوچک بتواند اندکی تغییر در محیط اطراف خود ایجاد کند (حد اقل آگاهی دادن به مردم ) خیلی بهتر از گروه بزرگ و پر توانی است که مدام یا در حال خواب است و یا زمانی هم که میخواهد کاری انجام دهد چنان دچار اشتباهات بزرگی میشود که به سوی فروپاشی خویش میرود، لذا ضرورت خودشناسی شدیدأ توصیه میشود چون هم پشتیبان بقای گروه است و هم ضامن ارتقای تواناییهای آن و از دیگر سو پشتیبان اثر گزاری ادامه دار گروه میباشد و در یک جمله خودشناسی تحلیلی یکی از عوامل بسیار موثر دربنیان و تداوم علائم حیاتی در یک گروه زنده و پویا است.

 دشمن شناسی : ( شناسایی اهداف سخت)

این بخش اندکی پیچیده است و دلیل آنهم وجود نیروها وپدیده های فراوان در اطراف ما ست لذا در آغاز بحث را به طور عمومی وکلی باز میکنیم  تا ذهنمان آمادۀ تحلیلگری و کند و کاو شود ، در کل طبقه بندی دشمنان از این قرار است : 
1- دشمن یا دشمنان بالفعل آشکار.
2- دشمن یا دشمنان بالفعل  پنهان.
3- دشمن یا دشمنان بالقوۀ آشکار.
4- دشمن یا دشمنان بالقوۀ پنهان.
همچنین طبقه بندی دشمنان از نقطه نظر جغرافیایی نیز وجود دارد که معمولأ از آن با عنوان دشمنان خارجی و داخلی نام برده می شود و البته هر کدام از این طبقه ها زیر مجموعه های خاص خود را دارند که جای بحث آنرا در اینجا نمی بینم و مستقیم می روم بر سر دشمن ملموس داخلی ایران و ایرانیان یعنی حکومت رجاله های اسلام اهریمنی ودر این رابطه  یاران باید دشمن از گور هزارو چهارصد ساله برخسته را بشناسند و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و این تجزیه و تحلیل نباید از نوع مزخرف بافی های مارکسیستها بلکه باید رویکرد کاربردی داشته باشد که رئوس آنها را مطرح میکنم تا یاران دلاور بتوانند برای اولین بار در طول سی سال اخیر پایه های یک تحلیل جامع و کاربردی را از دشمنان هرزه تازی پرست را بنیاد کنند که در دسترس همه ایران پرستان ومبارزان راه آزادی قرار گیرد تا بر اساس آن و یافته های گروه های مبارز و انجمنهای پادشاهی درون خاک ایران سر فصل نوینی در تاریخ مبارزاتی ایرانیان برای رسیدن به آزادی واقعی و حکومت ملی باز شود و دیگر بار بابک های تشنه به خون تازی پرستان این لکه ننگ هزار و چهار صد ساله را از سیمای پاک ایران زمین برای یکبار و همیشه پاک کنند. 
۱- شناسایی مراکز تجمع نظامی دشمن  با نقشۀ مشروح و واضح. 
۲- شناسایی یگانهای نظامی و انتظامی با شرح وظایف تخصصی آنها و محل استقرار و تعداد نفرات.
۳- شناسایی تمامی مراکز بسیج اعم از مساجد و یا ساختمانهای پایگاهی و راههای نفوذ و راههای فراری که بسیجیها احتمالأ از آنها استفاده میکنند.
۴- شناسایی زاغه های مهمات خارج از شهر.
۵- شناسایی  مراکز تجمع و پایگاههی نیروهای مزدور اجنبی از قبیل مزدوران لبنانی و فلسطینی و مزدوران شیعه ویا سنی افغانی که برای سپاه کار میکنند. 
۶- شناسایی دفاتر گروههای مزدور اجنبی.
۷- شناسایی دفترهای روزنامه های مزدور کیهان، رسالت ، ابرار ، هیئت موئتلفه وجمهوری اسلامی و سایر روزنامه های جیره خوار رژیم حرامزادگان تازی پرست.
۸- شناسایی تمامی مساجد و حسینیه هایی که مورد استفادۀ بسیجیها و اعضای سپاه است.
۹- شناسایی مراکز مخابراتی و ایستگاههای رادیو و تلویزیون . 
۱۰- شناسایی بانکها . 
۱۱- شناسایی مسیرهای ماشینهای حمل پول و تعقیب و مراقبت آنها و پیدا کردن خلوت ترین و دورترین مکان به پایگاهای نظامی دشمن در مسیر حرکت آنها.
۱۲- شناسایی هتلهایی که مورد استفاده وزارت اطلاعات میباشد و گمهی یک و یا چند طبقه آنرا در اختیار دارند و ارتباطات درون مرزی و برون مرزی و بازجویی ها و تهیه فیلمهای اعترافات آنچنانی و... را در این هتلها سازمان میدهند.
۱۳-  شناسایی مراکز انباشت سوخت (مخازن بنزین و نفت و گازوییل).
۱۴- شناسایی نیروهای گشت موتوری دشمن و مسیر های گشت  و تعداد نفرات و تجهیزات آن.  لازم است که بار دیگر تأکید کنم این شناساییها شناسایی نظامی است و تنها شامل دانستن آدرس مکان مورد نظر نمیشود بلکه تمامی کوچه پس کوچه ها و خیابانهای اطراف (با ذکر یکطرفه و دوطرفه بودن) و نزدیکترین پاسگاه و پایگاههای بسیج به مکان مورد نظر و ساختمانهای اطراف و بررسی امکان یا عدم امکان استتفاده از آنها برای زیر نظر گرفتن مکان مورد نظر و شناسایی حجم رفت و آمد به آن و در صورت امکان گرفتن عکس از ارتفاعی بالاتر از سطح خیابان برای بررسیهای دقیق تر در جهت تعیین مسیر ویا مسیرهای متعدد حمله و راه و یا راههای عقب نشینی و تعیین مکانهایی که بتوان نیروهای پشتیبانی حمله و نیروهای خط عقب نشینی و... سایر تدارکات را مستقر نمود، لذا یک شناسایی کامل ممکن است روزها و هفته ها و یا حتی ماهها  طول بکشد( بستگی به اهمیت مکان و بزرگی و تراکم نیروهای دشمن و سایر مسایل دارد که بعدأ توضیح خواهم داد).  آنچه در بالا به طور مختصر توضیح دادم شناسایی  اهداف سخت نامیده میشود از این نظر که شدیدأ تحت مراقبتهای نظامی هستند.

شناسایی اهداف نرم :

حال میپردازم به توضیح شناسایی  اهداف نرم که معمولأ از مراقبتهای شدید برخوردار نیستند و یا کاملأ بدون مراقبت هستند. 
۱- شناسایی خانه های محل سکونت بسیجیها و اعضای سپاه که شامل تعداد و جنسیت و سن افراد خانواده و شناسایی مسیر رفت و آمد آنها.
۲- شناسایی خانه های مسکونی مزدوران اجنبی رژیم از قبیل لبنانیها، فلسطینیها، عراقی ها ، و... 

۳- شناسایی مغازه های بازاریهایی که با خیانت پیشگی و سرکوب آزادیخواهان به داراییهای کلان رسیده اند و از طریق تعقیب و مراقبت شناشایی محل سکونت این جرثومه های فساد و تباهی.

۴- شناسایی و تعقیب و مراقبت دانشجو نماهای بسیجی برای یافتن مسیرهای تردد و محل مسکونی آنان.
۵- شناسایی دکل های برق که مراکز اقتصادی و نظامی را تغذیه میکنند.
۶- شناسایی انبارهای محصولات کارخانه هایی که متعلق به خائنین میباشند.
۷- شناسایی ساخت وسازهای بزرگ و ماشین آلات ساختمانی و برجهای در حال ساخت متعلق به باندهای خائنین.
۸- شناسایی ترانسفورمرهای تقویت برق در داخل و خارج شهر.
۹- شناسایی رانندگان تاکسی که به عنوان شاخکهای اطلاعاتی برای نیروهای نظامی و امنیتی کار میکنند.
۱۰- شناسایی انبارهای نگهداری محصولات وارداتی از کشورهای خارجی.
۱۱- شناسایی دفاتر و موسسات مالی و انبارهای محصولات و تمامی پروژه های بنیاد مستضعفان و بنیاد شهید . و بنیاد خمینی سگ تبار.
۱۲- شناسایی تمامی انبارهای شکر و پارچه و لاستیک اتوموبیل و پسته و کامپیوتر و لوازم خانگی و...
۱۳- شناسایی د ستگاههای خود پرداز بانکها.
۱۴- شناسایی نیروهای گشت پیاده دشمن و مسیر ه و تعداد نفرات و تجهیرات آنها.
۱۵- شناسایی تمامی نوحه خوانها  و کتابفروشیهای آیین تازی.

( با اندکی دقت میتوان دید که قضیه مثل نوشتهٔ  « م.بدری» نیست که یکدفعه بپریم بیرون و از هرطرف به آنها شلیک کنیم)

کژدم



 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر