پسرها برای اینکه دلربا تر شوند؛ ابروهایشان را مانند خواهرانشان و یا دختر همسایه و یا مادرشان؛ « بر میدارند»؛ اما اگر برای دلرباتر شدن لازم باشد که چیزی مانند آنها داشته باشند که طبیعتاً ندارند!!! چکار خواهند کرد؟ میگویند که افتخار چیز خوبی است؛ اما برای افتخار کردن؛ باید چیزی قابل افتخار داشته باشی و گرنه بهت میگن : « برزو گوزو».
داستان « آخرین ولی وقیح» دارد کم کم به برداشتن « ابرو» میرسد. فردا اگر دیدید که رهبر فرزانه جوراب زنانه پوشیده و ساقها و رانهای سفید واجبی زدهٔ نازنینش را بیرون انداخته است زیاد حالی به حالی نشید. اما گویا تو این دنیا آدمهایی که مانند گونی پر از« تستوسترون» هستند؛ کم نیست. این گونه آدمها کاری ندارند که این « قوزک پا» مال آدمه؟ یا مال « خره»؟! کافی است که فقط قوزک پایی ببینند که از زیر پوشش اسلامی بیرون زده است تا « واجب الغسل» شوند.
در دنیای سیاست هم همینطور است. تمامی کاخها و دژ مستحکمی که رژیم تازی پرستان ساخته بود در حال فرو ریزی است. « هلال شیعی» دیگر به یک « گوز» بند است. زرافهٔ چشم آبی « سوری» تمامی تلاش خود را برای ماندن در کاخ قدرت؛ بکار میبندد. اما سوریه همانگونه که پیش بینی کرده بودم( در مقاله های قبلی) در حال « لیبیایی» شدن است. اصلاح طلبان حکومتی و به تعبیر من « سبز مذهبی» میداند که فرو ریزی حاکمیت تازی پرستان؛ مرگ آنان نیز هست. لذا عده ای از آنها پشت ابرو بر میدارند... عده ای نیز پاچه های « وکس=Wax » زده و برق انداختهٔ شان را بیرون می اندازند و به هزار چهره ظاهر میشوند تا دلربایی کنند. گاهی اسلام را « غیر الهی» مینامند( سروش و گنجی) و گاه پرچم ایران را بدون علامت «سیک» های هندوستان و با حروف « انگلو»ی IRAN مزین میکنند و اگر ببینند که نمیشود و فرهنگ « انگلو» آنها را نمیخواهد؛ شاید Gay هم بشوند و از درگاه خداوند « انگلوها» بخواهند که آنها را به عنوان جریان « روشنفکری دینی» بپذیرند. راستی اینهمه مزخرف را برای چه بافتم؟ آنقدر پشّه در این هوای گرم بال بال میزند که آدم نمیداند کدام را اول بکشد؟!؟!
آهان...یادم افتاد....؛ میخواستم در بارهٔ « به آتش کشیدن خاورمیانه» حرف بزنم. میگویند یک روزنامه ای نوشته است که یکی از سران عرب ( نامعلوم) گفته است که آن زرّافهٔ چشم آبی ( اگر عربی را دیدید که چشم آبی است بدانید که یا تخم « رومی» و یا تخم « روسی» و یا تخم « انگلیسی» و یا تخم « فرانسوی» را در بطن مادر بزرگشان کاشته اند؛ حال یا در کاهدانی و یا در انباری و یا در طویله و یا ... دیگر فکرم کار نمیکند)... آن زرافهٔ چشم آبی گفته است که اگر « ناتو» به ما حمله کند ماهم با موشکهای خامنه ای کشتیهای آمریکایی را میزنیم و پدر همه را در می آوریم. با اینکه « هلال شیعی» برای رژیم تازی پرستان حاکم بر ایران مهم است؛ اما درجهٔ اهمیت آن « حدّ»ی دارد. لذا این حرف کاملاً مزخرف است. زیرا هم خامنه ای و هم احمدی نژاد؛ حاضرند « پشت ابروهایشان» را بردارند تا حد اقل در حرمسرای قدرت بمانند. این « مقام بزرگ ناشناس عرب» کسی نیست به جز یک موجود خیالی که توسط پولی که رژیم خامنه ای به آن نشریه داده است آفریده شده است؛ تا «قدرت لایزال الهی» حاکمیت اسلامی ایران را از زبان دیگران به رخ مردم ایران بکشاند اما مسخره تر آنکه؛ تمامی « سبزی چی های مذهبی» آنرا تیتر میکنند تا بگویند که خامنه ای و سپاه قدس « خیلی قدرتمند» هستند. و این آن چیزی است که « خامنه ای» و سپاه قدس در شرایط کنونی به آن شدیداً نیاز دارند. البته شکی نیست که رژیم اسلامی تمامی توان خود را به کار میبندد تا از فروپاشی « هلال شیعی» جلوگیری کند؛ اما اینرا هم میداند که در نهایت باید « ابروهایش را بردارد» تا دلربا شود و حد اقل در حرمسرا بماند. زمانی که این مطلب را در « بالاترین» و « آزادگی» دیدم که به صورت مطالب « سوپر داغ» در آمده اند؛ باخود گفتم که چیزی بنویس. شاید بتوانی جلوی این « دلربایی» ننگین را بگیری.
کژدم
داستان « آخرین ولی وقیح» دارد کم کم به برداشتن « ابرو» میرسد. فردا اگر دیدید که رهبر فرزانه جوراب زنانه پوشیده و ساقها و رانهای سفید واجبی زدهٔ نازنینش را بیرون انداخته است زیاد حالی به حالی نشید. اما گویا تو این دنیا آدمهایی که مانند گونی پر از« تستوسترون» هستند؛ کم نیست. این گونه آدمها کاری ندارند که این « قوزک پا» مال آدمه؟ یا مال « خره»؟! کافی است که فقط قوزک پایی ببینند که از زیر پوشش اسلامی بیرون زده است تا « واجب الغسل» شوند.
در دنیای سیاست هم همینطور است. تمامی کاخها و دژ مستحکمی که رژیم تازی پرستان ساخته بود در حال فرو ریزی است. « هلال شیعی» دیگر به یک « گوز» بند است. زرافهٔ چشم آبی « سوری» تمامی تلاش خود را برای ماندن در کاخ قدرت؛ بکار میبندد. اما سوریه همانگونه که پیش بینی کرده بودم( در مقاله های قبلی) در حال « لیبیایی» شدن است. اصلاح طلبان حکومتی و به تعبیر من « سبز مذهبی» میداند که فرو ریزی حاکمیت تازی پرستان؛ مرگ آنان نیز هست. لذا عده ای از آنها پشت ابرو بر میدارند... عده ای نیز پاچه های « وکس=Wax » زده و برق انداختهٔ شان را بیرون می اندازند و به هزار چهره ظاهر میشوند تا دلربایی کنند. گاهی اسلام را « غیر الهی» مینامند( سروش و گنجی) و گاه پرچم ایران را بدون علامت «سیک» های هندوستان و با حروف « انگلو»ی IRAN مزین میکنند و اگر ببینند که نمیشود و فرهنگ « انگلو» آنها را نمیخواهد؛ شاید Gay هم بشوند و از درگاه خداوند « انگلوها» بخواهند که آنها را به عنوان جریان « روشنفکری دینی» بپذیرند. راستی اینهمه مزخرف را برای چه بافتم؟ آنقدر پشّه در این هوای گرم بال بال میزند که آدم نمیداند کدام را اول بکشد؟!؟!
آهان...یادم افتاد....؛ میخواستم در بارهٔ « به آتش کشیدن خاورمیانه» حرف بزنم. میگویند یک روزنامه ای نوشته است که یکی از سران عرب ( نامعلوم) گفته است که آن زرّافهٔ چشم آبی ( اگر عربی را دیدید که چشم آبی است بدانید که یا تخم « رومی» و یا تخم « روسی» و یا تخم « انگلیسی» و یا تخم « فرانسوی» را در بطن مادر بزرگشان کاشته اند؛ حال یا در کاهدانی و یا در انباری و یا در طویله و یا ... دیگر فکرم کار نمیکند)... آن زرافهٔ چشم آبی گفته است که اگر « ناتو» به ما حمله کند ماهم با موشکهای خامنه ای کشتیهای آمریکایی را میزنیم و پدر همه را در می آوریم. با اینکه « هلال شیعی» برای رژیم تازی پرستان حاکم بر ایران مهم است؛ اما درجهٔ اهمیت آن « حدّ»ی دارد. لذا این حرف کاملاً مزخرف است. زیرا هم خامنه ای و هم احمدی نژاد؛ حاضرند « پشت ابروهایشان» را بردارند تا حد اقل در حرمسرای قدرت بمانند. این « مقام بزرگ ناشناس عرب» کسی نیست به جز یک موجود خیالی که توسط پولی که رژیم خامنه ای به آن نشریه داده است آفریده شده است؛ تا «قدرت لایزال الهی» حاکمیت اسلامی ایران را از زبان دیگران به رخ مردم ایران بکشاند اما مسخره تر آنکه؛ تمامی « سبزی چی های مذهبی» آنرا تیتر میکنند تا بگویند که خامنه ای و سپاه قدس « خیلی قدرتمند» هستند. و این آن چیزی است که « خامنه ای» و سپاه قدس در شرایط کنونی به آن شدیداً نیاز دارند. البته شکی نیست که رژیم اسلامی تمامی توان خود را به کار میبندد تا از فروپاشی « هلال شیعی» جلوگیری کند؛ اما اینرا هم میداند که در نهایت باید « ابروهایش را بردارد» تا دلربا شود و حد اقل در حرمسرا بماند. زمانی که این مطلب را در « بالاترین» و « آزادگی» دیدم که به صورت مطالب « سوپر داغ» در آمده اند؛ باخود گفتم که چیزی بنویس. شاید بتوانی جلوی این « دلربایی» ننگین را بگیری.
کژدم
با درود به شما
پاسخحذفمنهم وقتی این اراجیف اسد را خواندم کلی خندیدم، کشوری که از آنجای صدام میخورد و حالا از آنجای ولی وقیح میخورد حالا ادعا میکند که او به آمریکاییها کمک کرده که عراق را فتح کنند. و ظرف ۶ ساعت منطقه را به آتش میکشد، واقعا هیچ عقل سلیمی چنین استدلالی را میپذیرد؟ کسی که نان شب ندارد و از ته مانده اسلحه کره و چین و روسیه و آنهم از جیب ملت ایران مردم خودش را به گلوله بسته چنان هار شده که دنیا را تهدید میکند. نشاشیده شب درازه. در مورد وکس هم اینها واجبی را بهتر میشناسند.