در طی روزها و هفته ها و ماههای اخیر تمامی مسائل سیاسی را تحلیل و بررسی کرده و جهان را به سوی آرامش بردیم. حال نوبت آن رسیده است که این پیروزی بزرگ را جشن گرفته و اندکی هم بخندیم. راستش را بخواهید این گرسنه ها موجودات سمجی هستند و هیچوقت نمیخواهند سیر شوند و دوست دارند همیشه گرسنه بمانند و توجه روزنامه ها و مجلات و تلویزیونها را به خود جلب کنند و ستارهٔ مجانی هالیوود سیاست جهانی شوند.
حالا بخندیم:
خوانندگان گرامی حتماً این دستگاه را که در تصویر زیرن نشان داده میشود را میشناسند؛ به استوانه ای که در مرکز این بشقاب است LNB میگویند:
این یک دستگاه ارتباطی است؛ ایرانیها آنرا خیلی خوب میشناسند و با داستان ۳۰ سالهٔ «جمعش کن و وصلش کن»؛ این دستگاه شهرت ملی پیدا کرده است.
حال به تصویر زیرین نگاه کنید؛ این تصویر نشان میدهد که LNB اختراع جدیدی نیست و حد اقل قدمت ۴۰۰۰ ساله دارد و اختراع یهودیها برای ارتباط با «یهوه» است که مسلمانان آنرا «الله» مینامند:
این LNB ها نشان میدهند که یهودیها میدانند که باید با سر و مغزشان با «یهوه» ارتباط بر قرار کنند و به همین خاطر LNB های سنتی خود را بر روی پیشانی خود بسته و به سوی «یهوه» نشانه گیری میکنند.
مسلمانها نیز با «یهوه» که آنرا «الله» مینامند سخن میگویند؛ ولی چون شیوهٔ یهودیها را «اسرائیلیات» مینامند شیوهٔ دیگری برای سخن گفتن با الله برگزیده اند که در تصویر پایین میبینید:
مسلمانها بر خلاف یهودیها با کونشان با الله رابطه برقرار میکنند و الله نیز به زبان کون آنها با آنان سخن میگوید.
به همین خاطر است که تمامی سرزمینهای مسلمان نشین را «گه» گرفته است.
کژدم
پستها
بیشتر به نظر میرسه که برادران عکس پایینی ماتحتشان را آماده کرده‌اند که توسط شاخهایی که برادران بالایی بر پیشانی نصب کرده‌اند مورد عنایت قرار بگیرند. البته برادران بالایی بخاطر اهداف بشردوستانه نوک شاخشان را اندکی کُند کرده‌اند.
پاسخحذفآریو
آریوی گرامی
حذفتعبیر جالبی بود و کلی خندیدم. این نوشتهٔ «سوررئالیستی» برای خندین در جشن پیروزی بر مشکلات جهانی است. همیشه بخندید
درود به شما . من به عنوان یک مسلمان هرروز تحلیلهای شمارا میخوانم وبسیاری از آنها را عالی نوشته اید وخیلی از پیش بینیهایتان درست بوده که نشان از درک درست وبه روز بودن شمادارد حالا عیبی هم نداردگاهی از روی عصبانیت مذاهب را هم مورد انتقاد قرار میدهید ولی خودتان میدانیددراین دوران بعلت سوءاستفاده ابزاری هیچی سرجای خودش نیست وگوهر اصلی که همان انسان بودن همه ماست فراموش شده است با امید به فردایی روشن بازهم ازشما به خاطر زحماتی که میکشید ممنونم ببخشید وقتتان را گرفتم
پاسخحذفدرود بر شما
حذفمن با مسلمانها و یهودیها و مسیحی ها و بهاییهای زیادی دوست بوده ام و همچنان هستم و در نوشته هایم به دوستان «سلفی» و «اخوانی» نیز اشاره نموده ام. در میان این دوستان؛ انسانهای خوب فراوانی دیده ام که «خوب بودن» خویش را به دینی که دارند نسبت میدهند و همیشه به آنها گفته ام که «خوبی شما ذاتی و بخشی از طبیعت شماست» و هرگز فکر نکنید که اسلام و یا مسیحیت و یا بهائیت و یهودیت شما را «انسانی خوب» کرده است. دوست گرامی زنده باشید و اگر دیر نشده باشد؛ ایران به شما نیاز دارد. پاینده و سرفراز باشید.
سلام .باورکن من هرروز به وبلاگ شما سر میزنم ومطالبتون عالیه ولی این کارشما وشوخی کردن با عقاید دیگران را دور از شان شما واین وبلاگ میدانم باور کن قصد نصیحت ندارم ولی این کارا به وبلاگ لطمه میزنه شما قلم خوبی در تحلیل داری حیفه موضوعات را عوض کنید این همه سایت جوک توی اینترنت هست دوست دارم شما فقط تحلیل بنویسید ومردم را راهنمایی کنیدمطمئن باش یک جامعه با مسلمان .. یهودی.مسیحی .لاییک و عقاید مختلف ساخته میشه ودر همه اینها افراد نان به نرخ روز خور هست سعی کنیم بجای برخورد تند با ملایمت اشکالات همدیگر را گوشزد کنیم ودرکنار هم به خوشی زندگی کنیم نه اینکه اشتباهات همدیگر را به رخ هم بکشیم اینجوری اصلا موفق نمیشیم ما امروز به اتحاد نیاز داریم نه تفرقه و خندیدن به همدیگه بینهایت معذرت میخوام و سپاس گذارم
پاسخحذفخوانندهٔ گرامی
حذفبخشی از کار من بازگشایی و رونمایی مزخرفاتی است که در پی تکرار مکرر هزاران ساله به صورت باورها در آمده اند که گاهی اندیشهٔ مقدس نام گرفته اند و گاهی خرافات غیر دینی هستند و گاهی باورهای مزخرف و دوغین تاریخی هستند. اگر ما نتوانیم دست به یک «گند زدایی» فرهنگی بزنیم؛ فرهنگ نوینی ساخته نخواهد شد. ادیان (همهٔ ادیان) در زمرهٔ «مزخرفات مقدس» قرار دارند و دستمایهٔ بخش بزرگی از دستگاههای «قدرت» ؛ «ثروت» و گسترش دامنهٔ «فریب و مزخرفات» و تولید یک صنف بزرگ انگلی (دستگاه موسوم به روحانیت) قرار گرفته اند؛ لایروبی این طویلهٔ بزرگ جهانی؛ تلاشهای بسیاری میخواهد؛ هم تلاش فرهنگی؛ هم تلاش تبلیغاتی و هم تلاشهای فیزیکی برای ویران ساختن این دستگاههای انگلی. مهم نیست که چه کسی چه انتظاری از من دارد؛ کار مرا انتظارات شما تعیین نمیکنند؛ کار مرا ضرورتهایی که خودم تشخیص میدهم تعیین میکنند و شما نیز میتوانید بخوانید و یا نخوانید.