۱۳۹۰ فروردین ۳, چهارشنبه

نیش

سال نو را با «نیش» آغاز میکنم؛ اما اینبار با «نیش به خود» و جسته و گریخته به «دیگران».
در یکسال گذشته در مجموع ۹۳ مطلب کوتاه و بلند منتشر کرده ام و بعد از بازبینیهای مکرر به این نتیجه رسیده ام که بعضی جاها مزخرف گفته ام و به عنوان نمونه  اشاره به گفته های پاسدار آبنوش به عنوان «هوادار صفوی نوین» بود که کاملاً نادرست بود و این اشتباه به خاطر اعتماد به خبرهایی که از طرف «سبز مذهبی» انجام میپذیرفت صورت گرفت. این خبر چنان از سوی «سبز مذهبی» دچار «قیچی کاری» گردیده بود که مضمون آن کاملا عوض شده بود و مطلب را واژگونه جلوه میداد و با خواندن خبر قیچی شده حرفهای پاسدار آبنوش در رابطه با «فتنهٔ بزرگ» در انتخابات پیش رو را به «شرکت وسیع مردم و رای دادن به اصلاح طلبان» وصله نموده بودند؛ اما بعد از یافتن اصل خبر فهمیدم که «کلک» خورده ام و بر اساس این خبر «پردازش شده» کارم به مزخرف بافی کشیده است. در موارد دیگری هم که منابع خبر اساساً منابع «سرویسهای اطلاعاتی غرب» بود نیز تا حدودی دچار لغزش شدم و هرچند که مزخرف بافی نکردم ولی حدثها و تحلیلهایم درست از آب در نیامد. لذا تصمیم گرفته ام که در سال جدید اندکی بیشتر مواظب باشم؛ زیرا یک خبر اشتباه میتواند کل تصورات را دچار انحراف سازد و تمامی تلاشی را که برای آگاهی دادن ؛ هزینه میشود نه تنها به هدر میدهد بلکه بعد از مدتی متوجه میشوی که به یک «هوچی» تبدیل شده ای و این آن چیزی است که من نمیخواهم باشم. اما در این رابطه دو مشکل اساسی وجود دارد. اول اینکه بعضی وقتها زمان پاسخ گوی سرعت حوادث نیست و تحلیلگر اگر به انتظار بنشیند؛ شاید ماجرا تمام شود و تحلیل تبدیل به «تحلیل تاریخ» شود؛ در صورتی که اصل مطلب این است که همانگونه که در سلسله مقاله های «هنر جنگیدن» گفته ام : «یک فرمانده خوب باید بتواند که طلوع خورشید و مکان طلوع آنرا پیش بینی کند و گرنه بعد از طلوع همه خواهند دانست.» و تمامی لذتی که از یک تحلیل برده میشود بستگی به درست بودن «پیشگویی ها»ی آن دارد و گرنه چیزی به غیر از «اسهال قلم» نخواهد بود. مشکل دوم اینکه تمامی منابع خبری اصولا به شکلی از اشکال در انتشار خبر دستکاری میکنند و چیزهایی را کم و مطالبی را اضافه میکنند که هم چیزی گفته باشند و هم اینکه به هدف خود از «چیزی گفتن» رسیده باشند که معمولا این اهداف «مرکب» هستند و در رابطه با «خبرگزاریهای حرفه ای» بسیار سخت است که «مچ شان» را بگیری مگر آنکه خود؛ یک «مطلع واقعی» باشی. مثلاً در مورد اخبار مربوط به لیبی؛ انتشار اخبار به حالت «گاز و ترمز» افتاده است و برای بدست آوردن حتی «اشراف ابتدایی به کل قضیه» باید به دهها منبع رجوع کنی. اما در زمانی که باید بالاخره حرفی بزنی؛ میبینی که یک استناد اشتباهی همه چیز را خراب میکند. البته در تمامی یک سال گذشته با اینکه تمامی تلاشم برای نوشتن «تحلیلهای پیشگو گرایانه» بود اما در مواردی هم  به خاطر این دو مشکل؛ لغزشهایی بوجود آمد. اما بگذارید یک «دسته گل» هم به خودم تعارف کنم که به عنوان یک «غیر حرفه ای» در مجموع کارم بد هم نبود. امیدوارم که در سال جدید کمتر مزخرف بگویم.

با سپاس از آنهایی که مطالب مرا میخوانند.

کژدم  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر