۱۳۹۰ شهریور ۲۹, سه‌شنبه

مردمش هر گز فراموشش نکردند

این مرد را همه میشناسند؛ زیرا مردمش هرگز فراموشش نکردند. او مردی از تبار احساس و تفنگ بود.




اما این زن را به جز عده ای انگشت شمار کسی نمیشناسد. این زن نیز از تبار احساس و تفگ بود اما حتی مردمش او را نمیشناسند.



                      نام او مرضیهٔ احمدی اسکویی بود.

       
ایرانیان تازی پرست برای تازی ها نوحه میخوانند اما هم میهن خود را نمیشناسند

اما؛ ما او را میشناسیم و یادش را گرامی و زنده میداریم؛ زیرا او از قبیلهٔ ماست.

                   در سرزمین آریانا او را بهتر از ایران میشناسند

                                و اشعارش را میخوانند



۲ نظر:

  1. با درود. من هر دو را می شناسم و به روح و روانشان درود می فرستم. انسانها را دوست دارم ولی هرگز جهانی که این دو برای مردمانشان می خواستند و در راه آن جان دادند نمی خواهم.

    پاسخحذف
  2. آیا میدانستید که چه گوارا و مرضیهٔ احمدی اسکویی « لنینیست» نبودندند؟ و به حاکمیت « حزب کمونیست » معتقد نبودند؟ راه آنان با راه « لنینیستی» بسیار فاصله داشت. آیا میدانستید که مرضیهٔ احمدی اسکویی هرگز « چریک فدایی خلق » نبود و نام او از طرف این سازمان دزدیده شد؟ آیا میدانستید که چه گوارا و مرضیهٔ احمدی اسکویی هر دو مانند هم می اندیشیدند؛ و « لنینیستها» هرگز در بارهٔ اندیشه های آنان سخن نمیگویند؟ و تنها تلاششان این است که آنان را به خود بچسبانند؟

    پاسخحذف