تماشاگران فوتبال سوریه اکنون خیلی ناراحت شده اند. پرسش نخست آنها این است که : این دیگه چه جور مسابقهٔ فوتبالیه؟ داورها دارند با همدیگه توی یک اتاق سربسته و در بسته مذاکره میکنند و همهٔ بازیکنها هم به جای اینکه در میدان باشند؛ همگی روی صندلیهای ذخیره نشسته اند. بعضی از تماشاگران هم میگویند که این کژدم هم ؛ هم خودشو مسخره کرده و هم ما رو سر کار گذاشته.... یه روز میگه عملیات نظامی آمریکایی ها طوری خواهد بود که در آکادمیهای نظامی تدریس شوند؛ یه روز هم میگه که «دهاتی روشنفکر» بوده. البته من زیاد نگران نیستم؛ چون از وقتی که داورها رفته اند توی اتاق مذاکره؛ تعداد خواننده های من کم شده و از وقتی که گفتم برای راه اندازی یک وبسایت درست حسابی ۱۵ هزار پول لازم دارم؛ تعداد خواننده ها بسیار بیشتر از حد انتظار کمتر شده اند و مجبورم خودم بنویسم و خودم بخوانم.
گفته میشه که رهبر فرزانه نیز که به خاطر فشارهای شدید روزهای اخیر؛ بیماری «فتق»ش عود کرده بود و همهٔ روده هایش به کیسهٔ پایینش ریخته بود؛ بعد از شنیدن خبر نتیجهٔ مذاکرات آقایان کری و لاوروف (اینجا)؛ کمی حالش بهتر شده و روده هایش در حال بازگشت به شکمش هستند.
دست آوردهای ارکستر «روسیه-سوریه-رهبر فرزانه»
سوریه بیش از هزار تن مواد شیمیایی تسلیحاتی داشت که توسط سخنگوی رژیم بشار اسد فرزانه به وجود آنها از طریق رسانه ای و به صورتی رسمی اعتراف شد. این اعتراف رسمی به هر دلیلی که انجام گرفت (مثلاً ارعاب و تهدید مخالفین) زمینهٔ جدیدی را گشود تا نبردها به آن مسیر کشانده شوند (مسیر شیمیایی) و رژیم بشار اسد و سپاه قدس از این سلاح در مقیاس پایین به دفعات استفاده نمودند و برای متهم نمودن القاعده؛ مقداری مواد شیمیایی به یکی از سلولهای آنها در ترکیه تحویل داده و سپس آنها را لو دادند و به موازات آن رژیم رهبر فرزانهٔ عالمیان (انس و جن) به دولت آمریکا اطلاعات ساختگی مبنی بر دستیابی القاعده به سلاحهای شیمیایی را منتقل نمودند تا پوشش رسمی (دستگیر شدن سلفی-جهادیهای با مقداری مواد شیمیایی تسلیحاتی در ترکیه) زمینه های بعدی استفادهٔ احتمالی از این سلاحها را فراهم سازند. چشم پوشی آمریکا از استفاده های محدود؛ تله ای بود که رژیم اسد گرفتار آن شد و در ۲۱ اوگوست؛ به شکل دیوانه واری از آن استفاده نمود. لذا تمامی این روند را در ۵ دست آورد مهم برای ارکستر فیلهارمونیک «روسیه-سوریه-رژیم اسلامی ایران» خلاصه نمود:
۱- نخست اعتراف رسمی به داشتن تسلیحات شیمیایی.
۲- استفادهٔ دیوانه وار از این تسلیحات.
۳- به چکنم چکنم افتادن اعضای این ارکستر که همگی میگفتند : دیدی چه خاکی به سرمان شد؟
۴- بشار اسد با یک تصمیم بشر دوستانه خواست که کنترل تسلیحات شیمیایی رژیمش را در اختیار جامعهٔ بین المللی قرار دهد (در این مورد جامعهٔ بین المللی به ۲ جامعه (آمریکا و روسیه) تخفیف پیدا کرده است.
۵- رژیم اسد به کنوانسیون خلع سلاح شیمیایی میپیوندد.
نتیجه اینکه: دست آوردهای رهبر فرزانه و جانشین برحق «مرد چاه نشین» و «پطر کبیر شهرهای روسیه» و «منجی علویان»؛ به دست آوردهای مرحوم معمرالقذافی؛ در اعتراف به برنامه های هسته ای و تحویل دادن تمامی ایزار آلات «عبدالقدیرخانی» شباهت بی همتایی دارد.
دست آوردهای آمریکا و اسرائیل
همه فکر میکنند که آمریکا نتوانست به حملهٔ نظامی دست بزند و شاید عده ای نیز اینرا به حساب آرمانگرایی و یا بی لیاقتی آقای اوباما بگذارند. ولی واقعیت این است که آقای اوباما از نیروی نظامی استفاده نمود و اعلام حملهٔ نظامی؛ آنهم از طرف ارتشی مانند ارتش آمریکا بسیار جدی تلقی میشود. در آموزه های نظامی میگویند: «نمایش قدرت؛ بخشی از کاربرد قدرت است» و آقای اوباما بسیار ماهرانه از آن استفاده نمود. و هر آنچه که روسها و رژیم اسد و رهبر فرزانه باختند؛ آمریکا و اسرائیل به یکجا صاحب شدند و اکنون به ریش «شاگرد تنبلهای آخر کلاس» میخندند.
سرهای بی کلاه
مردم سوریه چه سنی و چه شیعه و چه علوی؛ هیچ دست آوردی ندارند و نخواهند داشت؛ زیرا «توده ها» هستند.... توده های مگسها... تودهٔ تپاله... تودهٔ ماسه و شن.... تودهٔ خاک. توده همیشه توده بوده است و برای همیشه توده خواهد ماند.
دست آوردهای بازیگران
احتمالاً ارتش آزاد سوریه به سلاحهای بهتری برای حفظ توازن باتلاق مسلح شوند. عربستان سعودی عصبانی خواهد شد و شیخ نشینهای اقمارش عصبانی تر. «اردوغان پاشا»ی عثمانی نیز جایزهٔ اسکار مسخرگی را در فیلم «امپراطوری عثمانی اخوانی» خواهد گرفت.
آیا میتوان کاری کرد؟
بله میتوان کاری کرد کارستان. میگویند که وقتی چیزی را کشف و یا وسیله ای را اختراع کردی؛ فکر نکن که تو تنها کسی هستی که در حال انجام آن هستی و چه بسا کسان دیگری پیش از تو و یا همزمان با تو و یا با چند روز اختلاف در حال اندیشیدن به همان مسئله هستند.
به نظر من میتوان کاری کرد کارستان؛ که در یک نیمه شب و یا نیمروز زنگ تلفن آقای باراک اوباما و آقای پوتین و آقای موشه یعالون را از خواب ناز بیدار کند و به خاطر عجله شلوارشان را پیش از شورتشان بپوشند و تمامی روده های رهبر فرزانه بار دیگر مانند کسی که اسهال گرفته است؛ به کیسهٔ پایینش بریزد.
آیا کس دیگری به آنچه که من اکنون به آن می اندیشم فکر میکند؟.... نمیدانم
کژدم
كژدم عزيز با درود.
پاسخحذفحق با شماست. امروز كه متن توافق لافروف و كري را در مورد سوريه ميخواندم بي اختيار به ياد ليبي افتادم و آخرين تلاشهاي قذافي براي ماندن بر سر قدرت و وقتي مهلت يكهفته اي داده شده به اسد را خواندم به حماقت روسها كلي خنديدم.
پس از اين روزهاي پرتلاطم در ظاهر چيزي در سوريه عوض نشده وليكن همه چيز در حال تغيير است و برخلاف ظاهر بسيار چيزها عوض شده است.
آنچه كه عوض نشده ادامه بدبختي و كشتار مردم سوريه. مشاركت هرچه بيشتر ايران در جنگ داخلي سوريه كه هر روز هزينه هايش بيشتر ميگردد. ادامه مرگ تدريجي حزب الله در اين كشور و شرايط توازن قوا در اين سرزمين سوخته.شروع دوباره عمليات گروههاي جهادي در عراق. رجزخوانيهاي دوباره خامنه اي و دارودسته و الخ.
آنچه كه عوض شده. بي اعتباري بيشتر روسيه در انظار بين المللي. بزرگترين دستاورد اسرائيل و آمريكا با كمترين هزينه در منطقه. تجهيز بيشتر ارتش آزاد سوريه و رويكرد سعودي و اقمارش براي جانشين كردن فرانسه به جاي انگليس است.
در آينده اي نزديك نيز كنفرانس پنو منعقد ميگردد و مطمئن باشيد كه اسد نخواهد ماند و حكومتي ائتلافي جاي آنرا خواهد گرفت.
از همه مهمتر آنكه آنچه كه امروز بر سر اسد و سلاحهاي شيميايي اش آوردند پيش زمينه اي است بر آنچه كه براي خامنه اي و برنامه اتمي و موشكي اش در چنته دارند.
هنوز هم نميدانم آنچه روسيه در پيش گرفت واقعا سياست بود يا حماقت؟ به عبارتي روسيه با اين تصميم گيري عملا آينده اسد و رژيمش را نابود نمود.
شايد حق داشته باشيد نفرت روزافزون مردم سوريه از روسيه و آمريكا به مرحله بسيار خطرناكي دارد نزديك ميشود و به قول شما اين نفرت ممكنست در آينده اي نزديك خواب را از چشمان اوباما و پوتين و نتانياهو و خامنه اي بربايد.
م.ر گرامی
حذفاستراتژی روسها و به تبع آن رژیمهای تعریف شده در استراتژیهای کلان روسها (مانند رژیم اسلامی ایران و سوریه) عقب نشینی گام به گام به امید سازماندهی مجدد قوا است و این آنچیزی است که بارها از آن به «آب شدن مثل شمع» یاد کرده ام.
روسیه و رژیم اسلامی و سوریه در حال باخت هستند. من فکر میکنم که حتی مسیر باخت آنها نیز از طرف غرب مدیریت میشود. به این معنی که برایشان کوچه های فرعی فرار میدهند تا در فرداها به تله ای دیگر گرفتار شوند.
خوب حالا به چه می اندیشی کژدم جان؟ من هرچی فکر کردم چیزی به ذهنم نرسید. نکنه منظورت اینه که هممون فردا لباس سفید بپوشیم یا مچ بند سبز ببندیم بیایم بیرون یا اینکه شماره تلفن اوباما و پوتین و ... را پیدا کنیم و موقع خواب زنگ بزنیم بیدارشون کنیم یا ... بگو دیگه چه فکری داری؟ اکبر
پاسخحذفمن فکر میکنم که یک حرکت Game-Changer در شرف وقوع است. البته اگر این تنها من نباشم که به آن ایده فکر میکنم. اگر این ایده به ذهن دیگران هم برسد؛ بازی سر بسر عوض خواهد شد.
حذفاما اگر این تنها من باشم که آن ایده را در سر دارد؛ تغییری اساسی بوجود نخواهد آمد و همین روال کنونی طی خواهد شد.
حذفدر مورد این game changer بیشتر توضیح بده. یا حداقل یک مقاله جداگانه بنویس. ما که اینطوری چیزی نمی فهمیم. اکبر
پاسخحذفاکبر گرامی
حذفاین مسئله همانگونه که از نامش پیداست طوری نیست که بتوان آنرا علنی کرد. علنی شدن چنین مسائلی عواقب بسیار سنگینی میتواند داشته باشد (البته نه برای من؛ بلکه برای بازیهایی که هم اکنون در خاورمیانه در جریان است). البته به احتمال قوی شاید من تنها کسی نیستم که به این مسئله فکر کرده ام و سازمانهای عریض و طویل اطلاعاتی-امنیتی-نظامی نیز چه بسا آنرا مد نظر دارند. به هر حال با پوزش نمیتوانم در این رابطه به صورت علنی صحبت کنم و مسئله در حد ارضای کنجکاویهای معمولی و روشنفکرانه نیست. صحبت بر سر یک طرح عملیاتی است که میتواند همه چیز را به هم بریزد.