باند « صفوی نوین » در حال سربازگیری از میان به قول خودشان « بچه حزب اللهی ها » و طرفداران شبه سیاسی «ناسیونالیسم ایرانی » و آرزومندان «آزادیهای فردی» است تا به جنگ « ولایت فقیه» و باندهایی که زیر عبای خامنه ای مخفی شده اند برود. انتشارکامل یک مصاحبه با آخوند « امیری فر » که مسئولیت فرهنگی دولت را دارد و تیم احمدی نژاد را « اصولگرا » نمیداند ( اینجا )؛ نشان از حرکت باند «صفوی نوین» به سوی جمع آوری نیروهایی را دارد که حد اکثر اهداف آنها در همراهی شان با جنبش دموکراسی خواهی تنها در « آزادی های فردی » خلاصه میشد و اگر وعده های مشابهی از سوی باند « صفوی نوین» به آنها داده شود؛ « گلّه وار» به سوی آن روان خواهند شد و اگر زیر چتر حمایتی « نظامی - امنیتی » قرار بگیرند؛ تبدیل به نیرویی خطرناک خواهند گردید که کینه های انباشته شده شان را یکباره بر سر ولی فقیه و باندهای« ولایت مداران» خواهند ریخت.
باند صفوی نوین که در درگیری اخیر با باندهای ولایتمدار و شخص ولی فقیه برای نشان دادن چنگ و دندان به گزینهٔ سوم روی آورد و سپس به گزینهٔ نخست بازگشت ( اینجا )؛ اکنون با این مسئله روبرو است که چه تعداد پیاده نظام میتواند وارد میدان کند؟ اگر به همان نیروهای خود بسنده کند باید به نبردی پر تلفات تن در دهد. زیرا « نیروهای میانی» ضرورتاً با آنها نخواهند بود و در زیر پرچم طرف قدرتمند تر خواهند جنگید. اکنون تا زمان انتخابات مجلس ۹ ماه مانده است و در این مدت با اینکه کوتاه به نظر میرسد؛ اما همین زمان اندک آبستن رویدادهای بسیار مهمی است که مرحله به مرحله پای به عرصهٔ وجود خواهند نهاد. بهتر است به یک یک آنها نظری انداخته و زمانی که اتفاق می افتند با هیجان زدگی و ناباوری روبرو نشویم. در آموزشهای « هنر جنگیدن » حدس زدن «زمان و مکان طلوع خورشید» نقش بسیار به سزایی در آرایش نیروها دارد و گرنه « قدرت خیره کنندهٔ طلوع » چشمهای مبارزان را مانند آذرخش خواهد نواخت و آنها را به بیداری سراسیمه و دویدن بی هدف به این سوی و آن سوی خواهد کشاند.
۱- بخشی از سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی و بسیج؛ که همگی نیروهای « بالفعل» هستند.
ولی فقیه نیروی « بالقوه » ندارد. هرچند که « سبز مذهبی» به خاطر اعتقاد به « ولایت فقیه» میتوانست در کنار آنها بماند؛ اما با رفتاری که با آنها شد؛ خود را کنار خواهند کشید.
۱- بخشی دیگر از سپاه و بسیج و نیروهای امنیتی؛ که همگی نیروهای بالفعل میباشند.
۲- طرفداران « آزادیهای فردی» و افراد شبه سیاسی طرفدار « ناسیونالیسم ایرانی» که حتی درکی سطحی از « ناسیونالیسم» را هم ندارند. این دو گروه اجتماعی به عنوان نیروهای بالقوّه ای که میتوان آنها را با « سحر و جادو»ی وعده های آزادی های فردی و شعارهایی از نوع « چو ایران نباشد تن من مباد » به میدان کشید و در صورت لزوم با پشتیبانی نظامی و امنیتی و در صورت لزوم حتی با « تسلیح» آنها ؛ خیابانها را تسخیر نمود و باندهای « ولایت فقیه» را نابود کرد. این نیروها چون هنوز آشکار نیستند میتوان از آنها با نام « اجنّه » هم یاد کرد که با جادو و سحر و ورد « ناسیونالیسم ایرانی - شیعی» و « آزادیهای فردی» از درون چراغ جادو بیرون خواهند آمد.
۳- اقشار محروم اجتماعی که میتوان با « حاتم بخشی» های شاه عباس گونه ( به روایتی دیگر پول امام زمان) دل آنها را به دست آورد و عده ای از آنها را به میدان کشید و عدهٔ دیگر را به سکوت واداشت. ( سحر و جادوی پول)
۴- نیروهای میانه و عافیت طلبی که در سپاه پاسداران هستند و برای حفظ وضعیت خود با هر کسی که قدرتمندتر باشد خواهند بود و برای صاحبان قدرت شمشیر خواهند زد و از نظر شرعی هم مشکلی نخواهند داشت؛ زیرا هر دو طرف مسلمان هستند .
۵- بخشی از ایرانیان « خارج از کشور» که به هر قیمتی میخواهند که سر به تن « ولایت فقیه» نباشد.
۱- در چند ماه آینده تکلیف رژیم کثیف خاندان اسد در سوریه روشن خواهد شد و همین امر سر آغاز زایش بحرانهای درونی در میان باندهای گوناگون رژیم اسلامی خواهد گردید که فرصت خوبی برای یارگیری به « صفوی نوین » خواهد داد.
۲- بحرانهای مالی سر سام آور رژیم که به هر حال باید عده ای را به « اخیه» کشید و گناه را به گردن آنها انداخت و چه کسانی بهتر از آنانی که در لیست « پالیزدار» موجودند. و این فرصتی است که باند احمدی نژاد به هیچ وجه آنرا از دست نخواهد داد و چه بسا سیستم قضایی نیز به زیر سوال کشیده شود.
۳-بعد از اقداماتی که ذکر شد؛ در صورتی که باند صفوی نوین احساس کند که دارای قدرت برتر است؛ شاهد زمزمه های « آزاد کردن زندانیان» خواهیم بود و به این ترتیب توافق خانواده های زجر کشیدهٔ زندانیان سیاسی نیز از طرف باند صفوی نوین به دست خواهد آمد و در ماههای بعد از پیروزی در انتخابات چه بسا شاهد آزادی قسمت اعظم زندانیان سیاسی نیز باشیم.
۴- متهم کردن آخوندها و در راس آنها « ولی فقیه» در به راه انداختن شکنجه گاهها و تجاوزها و تمامی درد و رنجهایی که بر سر زندانیان سیاسی و خانواده های آنها آمده است؛ و کشاندن تعدادی از آنها به محاکمه و فیصله دادن قضیه.
هیچیک از این اقدامات از دست باند « ولی فقیه» بر نمی آید و نمیتوانند عربده های خود را کتمان کنند و هر بیشتر به پیش رویم؛ باند احمدی نژاد با به راه انداختن این زمزمه ها؛ جریانهای ولایت فقیهی را به عربده کشی های بیشتر وادار خواهند نمود تا تمامی راههای بازگشت را بر روی آنها ببندند.
فکر میکنم که اگر این سناریو به خوبی اجرا شود؛ بقیهٔ ماجرا که تنها آخر آن است کاملاً قابل پیش بینی است.
این است آن سحر و جادویی که « باند ولایت فقیه» از آن وحشت دارد.
کژدم
باند صفوی نوین که در درگیری اخیر با باندهای ولایتمدار و شخص ولی فقیه برای نشان دادن چنگ و دندان به گزینهٔ سوم روی آورد و سپس به گزینهٔ نخست بازگشت ( اینجا )؛ اکنون با این مسئله روبرو است که چه تعداد پیاده نظام میتواند وارد میدان کند؟ اگر به همان نیروهای خود بسنده کند باید به نبردی پر تلفات تن در دهد. زیرا « نیروهای میانی» ضرورتاً با آنها نخواهند بود و در زیر پرچم طرف قدرتمند تر خواهند جنگید. اکنون تا زمان انتخابات مجلس ۹ ماه مانده است و در این مدت با اینکه کوتاه به نظر میرسد؛ اما همین زمان اندک آبستن رویدادهای بسیار مهمی است که مرحله به مرحله پای به عرصهٔ وجود خواهند نهاد. بهتر است به یک یک آنها نظری انداخته و زمانی که اتفاق می افتند با هیجان زدگی و ناباوری روبرو نشویم. در آموزشهای « هنر جنگیدن » حدس زدن «زمان و مکان طلوع خورشید» نقش بسیار به سزایی در آرایش نیروها دارد و گرنه « قدرت خیره کنندهٔ طلوع » چشمهای مبارزان را مانند آذرخش خواهد نواخت و آنها را به بیداری سراسیمه و دویدن بی هدف به این سوی و آن سوی خواهد کشاند.
نیروهای ولی فقیه :
۱- بخشی از سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی و بسیج؛ که همگی نیروهای « بالفعل» هستند.
ولی فقیه نیروی « بالقوه » ندارد. هرچند که « سبز مذهبی» به خاطر اعتقاد به « ولایت فقیه» میتوانست در کنار آنها بماند؛ اما با رفتاری که با آنها شد؛ خود را کنار خواهند کشید.
نیروهای « صفوی نوین » :
۱- بخشی دیگر از سپاه و بسیج و نیروهای امنیتی؛ که همگی نیروهای بالفعل میباشند.
۲- طرفداران « آزادیهای فردی» و افراد شبه سیاسی طرفدار « ناسیونالیسم ایرانی» که حتی درکی سطحی از « ناسیونالیسم» را هم ندارند. این دو گروه اجتماعی به عنوان نیروهای بالقوّه ای که میتوان آنها را با « سحر و جادو»ی وعده های آزادی های فردی و شعارهایی از نوع « چو ایران نباشد تن من مباد » به میدان کشید و در صورت لزوم با پشتیبانی نظامی و امنیتی و در صورت لزوم حتی با « تسلیح» آنها ؛ خیابانها را تسخیر نمود و باندهای « ولایت فقیه» را نابود کرد. این نیروها چون هنوز آشکار نیستند میتوان از آنها با نام « اجنّه » هم یاد کرد که با جادو و سحر و ورد « ناسیونالیسم ایرانی - شیعی» و « آزادیهای فردی» از درون چراغ جادو بیرون خواهند آمد.
۳- اقشار محروم اجتماعی که میتوان با « حاتم بخشی» های شاه عباس گونه ( به روایتی دیگر پول امام زمان) دل آنها را به دست آورد و عده ای از آنها را به میدان کشید و عدهٔ دیگر را به سکوت واداشت. ( سحر و جادوی پول)
۴- نیروهای میانه و عافیت طلبی که در سپاه پاسداران هستند و برای حفظ وضعیت خود با هر کسی که قدرتمندتر باشد خواهند بود و برای صاحبان قدرت شمشیر خواهند زد و از نظر شرعی هم مشکلی نخواهند داشت؛ زیرا هر دو طرف مسلمان هستند .
۵- بخشی از ایرانیان « خارج از کشور» که به هر قیمتی میخواهند که سر به تن « ولایت فقیه» نباشد.
بحرانهای پیش رو :
۱- در چند ماه آینده تکلیف رژیم کثیف خاندان اسد در سوریه روشن خواهد شد و همین امر سر آغاز زایش بحرانهای درونی در میان باندهای گوناگون رژیم اسلامی خواهد گردید که فرصت خوبی برای یارگیری به « صفوی نوین » خواهد داد.
۲- بحرانهای مالی سر سام آور رژیم که به هر حال باید عده ای را به « اخیه» کشید و گناه را به گردن آنها انداخت و چه کسانی بهتر از آنانی که در لیست « پالیزدار» موجودند. و این فرصتی است که باند احمدی نژاد به هیچ وجه آنرا از دست نخواهد داد و چه بسا سیستم قضایی نیز به زیر سوال کشیده شود.
۳-بعد از اقداماتی که ذکر شد؛ در صورتی که باند صفوی نوین احساس کند که دارای قدرت برتر است؛ شاهد زمزمه های « آزاد کردن زندانیان» خواهیم بود و به این ترتیب توافق خانواده های زجر کشیدهٔ زندانیان سیاسی نیز از طرف باند صفوی نوین به دست خواهد آمد و در ماههای بعد از پیروزی در انتخابات چه بسا شاهد آزادی قسمت اعظم زندانیان سیاسی نیز باشیم.
۴- متهم کردن آخوندها و در راس آنها « ولی فقیه» در به راه انداختن شکنجه گاهها و تجاوزها و تمامی درد و رنجهایی که بر سر زندانیان سیاسی و خانواده های آنها آمده است؛ و کشاندن تعدادی از آنها به محاکمه و فیصله دادن قضیه.
هیچیک از این اقدامات از دست باند « ولی فقیه» بر نمی آید و نمیتوانند عربده های خود را کتمان کنند و هر بیشتر به پیش رویم؛ باند احمدی نژاد با به راه انداختن این زمزمه ها؛ جریانهای ولایت فقیهی را به عربده کشی های بیشتر وادار خواهند نمود تا تمامی راههای بازگشت را بر روی آنها ببندند.
فکر میکنم که اگر این سناریو به خوبی اجرا شود؛ بقیهٔ ماجرا که تنها آخر آن است کاملاً قابل پیش بینی است.
این است آن سحر و جادویی که « باند ولایت فقیه» از آن وحشت دارد.
کژدم
nice,
پاسخحذف