۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

هی...قاسم سلیمانی...فرمانده سپاه قدس...باز هم با تو ام....

اینکه چندتا موشک بزنی توی مقر آمریکاییها که حواسشون جمع باشه؛ دیگه تموم شد....شاید یه وقتی موثر بود و لی «پترائوس» خایهٔ همه تونو یک جا کشید....حالا بگو نکشید. جلو آینه چی میگی؟
از حالا شاید یک ماه وقت داری که بازی رو که بهت گفتم انجام بدی. بعدش دیگه خیلی دیر میشه. یعنی موقعیت میسوزه.... فکر نکن دارم شوخی میکنم. اگه به شوخی بگیری؛ میبازی. علوی ها هم میبازند؛ شیعیان جنوب لبنان هم میبازند. به فکر دست به یکی شدن با یک بخشی از ارتش برای کودتا علیه بشار اسد هم نباش. مردم سوریه از همین حالا میدونن.اگه هم خودشون نمیدونستن؛ بهشون یاد دادن. داستان سر تغییرات در رژیمهای سیاسیه؛ خودت هم میدونی که قضیه خیلی بزرگتر از اونه که وسط راه ولش کنن. روی چین و روسیه هم حساب نکن؛ درسته که بازی اساساً برای کشیدن خایهٔ چینی هاست؛ ولی چین و روسیه هم ازشون کاری بر نمیاد. اروپا و آمریکا؛ به کمک ترکهای عثمانی هر دوتاشونو دور میزنن. عوض اینکه جلوی بازی رو بگیری؛ وارد بازی بشی بهتره. حداقل خیلی کمتر میبازی و شاید هم دیدی که نه تنها نباختی؛ بلکه این وسط خیلی هم برد داشتی. از من گفتن. از شما شنیدن و یا نشنیدن. یکی دو ماه دیگه میبینیم چی شد. یا من مزخرف میگفتم؛ یا شما اشتباه کردید. 

کژدم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر