طبق خبری که « دبکا فایل» در خروجی خود منتشر کرده است؛ سرتیپ « مناف تلاس » با تیپ تحت فرماندهی خود؛ با سایر نیروهای ارتش درگیر شده است و بخشهایی از مناطق شمالغرب سوریه را در تصرف دارد. طبق گفتهٔ این وبسایت خبری-تحلیلی؛ سرتیپ « مناف تلاس » چند روز بعد از سرکوب خونین مردم شهر «زادگاه و قبیله اش» یعنی شهر « رستان»؛ اکنون با نیروهای تحت امر خویش؛ بر علیه نیروهای حکومت مرکزی دست به عملیات متقابل نظامی زده است. ظاهراً به نظر میرسد که روند « لیبیایی» شدن نبرد سوریه آغاز شده است و در صورت تشدید سرکوبها از طرف رژیم؛ میتواند به شدت و سرعت گسترش یابد.
در صورت لیبیایی شدن نبرد در سوریه ؛ احتمال درگیر شدن نیروهای حزب الله لبنان در سوریه و ورود نیروهای شیعی عراقی به سوریه بالا خواهد رفت و نیروهای سپاه پاسداران نیز از طریق عراق میتوانند وارد سوریه شوند. از سوی دیگر مصر و عربستان سعودی میتوانند از طریق اردن ؛ وارد لبنان شده و یک نبرد محدود « از نظر جغرافیایی» ولی شدید را در محورهای سوریه؛ لبنان و اردن؛ شعله ور سازند و شاید اسرائیل نیز در این میان دلی از عزا در آورد. اگر چنین نبردی آغاز شود؛ عراق را نیز در خود فرو برد.
آنچه که مسلم است رژیم حاکم بر ایران به سادگی از ستون فقرات « هلال شیعی» دست نخواهد شست؛ اما مسئله این است که آیا قدرت رویارویی با گسترش نبرد تا خلیج فارس را نیز در خود میبیند یانه؟ زیرا با کشیده شدن عرصهٔ نبرد به خلیج فارس؛ نیروهای فرامنطقه ای ساکت نخواهند نشست و وارد میدان خواهند گردید و جبهه ای که در آن خواهند جنگید از هم اکنون مشخص است. آیا رژیم اسلامی ایران؛ با توجه به خطر جنبش آزادیخواهی در درون مرزهای خود؛ به این باتلاق کشیده خواهد شد و سرنوشت خود را با «اسد» گره خواهد زد؟ به نظر من محاصرهٔ نظامی و اقتصادی در سطح بین المللی بسیار تنگ است و روز به روز هم بر شدت آن افزوده میشود و شرایط درونی نیز بسیار متزلزل است و طبعاً رژیم خامنه ای باید خود را کنار بکشد؛ اما باید دید که چه زمانی در محاسبات خود دچار اشتباه خواهند گردید؟
در صورت لیبیایی شدن نبرد در سوریه ؛ احتمال درگیر شدن نیروهای حزب الله لبنان در سوریه و ورود نیروهای شیعی عراقی به سوریه بالا خواهد رفت و نیروهای سپاه پاسداران نیز از طریق عراق میتوانند وارد سوریه شوند. از سوی دیگر مصر و عربستان سعودی میتوانند از طریق اردن ؛ وارد لبنان شده و یک نبرد محدود « از نظر جغرافیایی» ولی شدید را در محورهای سوریه؛ لبنان و اردن؛ شعله ور سازند و شاید اسرائیل نیز در این میان دلی از عزا در آورد. اگر چنین نبردی آغاز شود؛ عراق را نیز در خود فرو برد.
آنچه که مسلم است رژیم حاکم بر ایران به سادگی از ستون فقرات « هلال شیعی» دست نخواهد شست؛ اما مسئله این است که آیا قدرت رویارویی با گسترش نبرد تا خلیج فارس را نیز در خود میبیند یانه؟ زیرا با کشیده شدن عرصهٔ نبرد به خلیج فارس؛ نیروهای فرامنطقه ای ساکت نخواهند نشست و وارد میدان خواهند گردید و جبهه ای که در آن خواهند جنگید از هم اکنون مشخص است. آیا رژیم اسلامی ایران؛ با توجه به خطر جنبش آزادیخواهی در درون مرزهای خود؛ به این باتلاق کشیده خواهد شد و سرنوشت خود را با «اسد» گره خواهد زد؟ به نظر من محاصرهٔ نظامی و اقتصادی در سطح بین المللی بسیار تنگ است و روز به روز هم بر شدت آن افزوده میشود و شرایط درونی نیز بسیار متزلزل است و طبعاً رژیم خامنه ای باید خود را کنار بکشد؛ اما باید دید که چه زمانی در محاسبات خود دچار اشتباه خواهند گردید؟
کژدم
زیادی داری رویاهاتو پروبال میدی. پیاده شو با هم بریم. اولین نبرد مسلحانه بوده و مسلمآ نقطه عطفی در نبرد با رژیم خونخوار سوریه. ولی دشمنی ات رو با اسراییل نمیفهمم. مگر نه اینکه همیشه به مردم و رهبران کرد کمک کرده؟ بهتر نیست که با چشمان بازتر به این کشور پیشرفته و متمدن نگاه کنی؟
پاسخحذفدیوید
آقای ناشناس و همزمان دیوید
پاسخحذفبهتر است در رابطه با سوالی که کردی مقالهٔ « آیا جنبش فلسطین مترقی است؟» که در ماه ژانویه منتشر شده است را در همین وبلاگ بخوانی.
دین قوم یهود یک دین کاملاً زمینی است. برخلاف مسیحیت که یک فرقهٔ یهودی است و بر خلاف اسلام که فرقه ای دیگر از دین یهود که از مسیحیت و زردشت هم الهام گرفته است.
زمینی بودن دین یهود؛ به آنها این هدیه را داده است که نسبت به جمعیت خود بیشترین دانشمندان و موسیقیدانان و اندیشمندان را بپروراند؛ زیرا اساسا یک دین « تکفیری» نیست.بهشت یهود هم بهشت « حپروتی» نیست و حوری و قلمان ندارد.
اما اعتقاد داشتن به اساطیر به عنوان موجودات حقیقی همچنان در میان یهودیان همچنان باقی است که در « شوخیهای جدی با موسی» به آنها اشاره کرده ام.
سیاست انجمن پادشاهی را « ایجاد توازن» و « تنش زدایی» در کشورهای اطراف سرزمین ایران تشکیل میدهد؛ زیرا بالاخره دود این تنشها در چشم ما هم میرود.